موضوع: "همسر داری"

چشم پوشی از خطاهای همسر


 چشم پوشی از خطاها

بیشترین سفارش اسلام در مورد مسائل خانوادگی، گذشت و چشم پوشی زن و شوهر از لغزش ها، کج خلقی‌ها و اشتباه‌های یکدیگر است؛ زیرا زن و شوهر همانند دیگر انسان ها، روحیات و طرز تفکری دوگانه دارند. آنهایی که مدعی اند در همه موارد مانند هم می‌اندیشند و موافق و هماهنگند، شاید هنوز زمینه و موقعیتی نیافته اند که خصلت‌های واقعی همدیگر را بشناسند. حتّی اگر زن و شوهری با روحیه مشترک پیدا شوند، باز هم هیچ یک از اشتباه و خطا و عصبانیت در امان نیستند. ازاین رو، اهمیت گذشت و تأثیر آن در تداوم روابط سالم آشکار می‌شود. [۱] وجود گذشت، بی گمان کانون خانواده را با حرارت نگاه می‌دارد، عشق و محبت را افزایش می‌دهد و اختلاف و مشاجره را پایان می‌بخشد. گذشت، نشانه حسن نیت و خوش بینی به زندگی است. گذشت و چشم پوشی در عواطف طرفین اثری نیکو دارد و طرز فکر و شیوه عمل آنان را متحول خواهد کرد. چه بسیار تیرگی‌ها که در پرتو این صفت از میان برخاسته و جای خود را به صفا و صمیمیت سپرده است. [۲]
عیب جویی، گل دوستی و محبّت را پژمرده می‌کند و عیب بینی، خارزار خشم و دشمنی را در دل می‌پرورد و زندگی خانوادگی را به تلخی و جدایی می‌کشاند. در عین حال، دستور زندگی، صبر و شکیبایی در برابر مشکلات و گذشت و فداکاری برای ادامه حیات است به ویژه به هنگام رفتار نابخردانه همسر، این گذشت و نادیده گرفتن، برای فرد ضروری است؛ زیرا بی تابی در برابر این امور، سبب شکست در زندگی می‌شود. [۳]
زن و شوهر، باید توجه کنند که انسان به آسانی و به سرعت نمی تواند به خطاها و اشتباه‌های خود پی ببرد، بلکه باید با شیوه ای بسیار لطیف و با روشی بسیار ملایم و دقیق، او را به قلّه آگاهی رسانید. خداوند در قرآن کریم سفارش می‌کند که از خطاهای دیگران چشم پوشی کنید، بلکه خطای آنان را نادیده بگیرید.
«وَ لَیعفُوا وَ لْیَصْفَحوا اَلا تُحبّونَ اَن یَغفراللّه ُ لَکُم و اللّه غفورٌ رَحیمٍ؛ آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند. آیا دوست نمی دارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است». (نور: ۲۲)

پی نوشتها:

 [۱].   احمد حسینیا، بهداشت روانی ازدواج و همسرداری، تهران، انتشارات مفید، ۱۳۸۰، چ ۱، ص ۲۰۸.

[۲]. همان، ص ۲۰۱.

 [۳].   محمد رضا کاشفی، آیین مهرورزی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶، ص ۱۷۸.

منبع:راهکار برقراری روابط سالم و سازنده در خانواده -داوود حسینی - صفحه ۳۶

استحباب آرایش و زینت برای همسر


استحباب آرایش و زینت برای همسر

در اسلام، به طور کلی نسبت به مسأله نظافت سفارش زیادی شده است. و اساسا رهبران دین ما نظافت را مقتضای دیانت دانسته اند. در مورد زن و شوهر نیز سفارش شده است که آنان خود را برای یکدیگر بیارایند و تنظیف کنند تا مرد به زن‌های دیگر و زن به مردهای دیگر توجه نکند و کانون ازدواج و خانواده با گرمی و محبت برقرار بماند.در کتاب وسایل الشیعه، از کافی، از حسن بن جهم نقل شده که گوید: من حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام را دیدم که خضاب نموده بود. گفتم: فدای شما شوم! خضاب نموده اید؟ فرمود: «این عمل بر عفّت زن‌ها می‌افزاید، همانا عده ای از زن‌ها برای این که مردها این عمل [یعنی زینت و آرایش] را رعایت نمی کنند از عفت و نجابت خارج گردیدند و فاسد شدند. سپس فرمود: «آیا تو دوست می‌داری که همسر تو همانند تو آلوده و غبارآلود باشد؟ » گفتم: خیر. فرمود: «او هم چنین است. »

آن گاه فرمود: «نظافت و عطر و آرایش مو و زناشویی فراوان از اخلاق پیامبران علیهم السلام است. »

منبع:آیین همسرداری و اداب زندگی در اسلام - سید محمد حسینی - صفحه۶۸

غیرت مرد و غیرت زن 



غیرت مرد و غیرت زن

غیرت و مردانگی، به معنای عام، دفاع از حریم دین خدا و حرمت اولیا و پیامبران و بندگان اوست و به معنای خاص آن، دفاع از حریم خانواده خود و خویشان و آشنایان از مؤمنین می‌باشد. غیرت، نشانه ایمان و صلاح مؤمن است و آدم بی غیرت منکوس القلب است، یعنی قلب و عقل او وارونه است.
 در مسأله زناشویی؛ غیرت مرد این است که هرگز راضی نشود کسی به همسر او خیانت و تجاوز نماید ولو به اندازه نگاه آلوده باشد و این دلیل ایمان اوست، و غیرت زن این است که راضی نشود همسر او با زن دیگری ازدواج کند و این دلیل حسد و کفر او محسوب می‌شود، و خداوند کریم تر از آن است که زن‌ها را مبتلا به غیرت کند و [به همین منظور] به مرد اجازه ازدواج با چهار زن را داده است. خداوند خود غیور است و هر صاحب غیرتی را دوست می‌دارد و از غیرت اوست که اعمال خلاف و تجاوز به حریم دیگران را در ظاهر و باطن حرام نموده است.
در کتاب وسایل، از کافی، از امام صادق صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «غیرت در باره مردها [که راضی نشوند کسی به حریم آنان تجاوز کند] صحیح [و نشانه دیانت آنان] است و اما برای زن‌ها [که راضی نشوند همسرانشان با زن دیگری ازدواج کنند] حسد خواهد بود؛ چرا که خداوند برای زن‌ها جز یک شوهر را مجاز نفرموده ولی به مردها اجازه داده است چهار همسر دایم اختیار کنند [با این قانون] خداوند کریم تر از آن است که زن‌ها را مبتلا و مکلف به غیرت نماید و از سویی اجازه دهد که مرد چهار همسر اختیار کند. »

 در همان کتاب، از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «بوی بهشت از فاصله
پانصد سال راه به اهل آن می‌رسد لکن به عاق والدین و آدم بی غیرت و دیوّث نمی رسد. » گفته شد: یا رسول اللّه! دیوّث کیست؟ فرمود: «کسی که بداند همسرش زنا می‌دهد [و سکوت کند]. »
در همان کتاب، از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود: «غیرت زن‌ها حسد محسوب می‌شود و حسد ریشه کفر است و زن‌هایی که مقیّد به اسلام و دیانت نیستند چون غیرت و حسد ورزند خشم می‌کنند و چون خشم کنند کافر می‌شوند. »
 در همان کتاب، از سیّدرضی، در نهج البلاغة نقل شده که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «غیرت زن کفر است و غیرد مرد ایمان است. »

منبع:آیین همسرداری و اداب زندگی در اسلام - سید محمد حسینی- صفحه۱۱۳

پاداش کمک به همسر در اصلاح زندگی و خانواده


پاداش کمک به همسر در اصلاح زندگی و خانواده

 علامه مجلسی، در کتاب بحار، از کتاب جامع الأخبار، از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل نموده که فرمود: «روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به خانه ما آمد و چون دید فاطمه علیهاالسلام کنار دیگ غذا نشسته و من مشغول تمیز کردن عدس هستم، فرمود: یا ابالحسن! گفتم: لبیک یا رسول اللّه! فرمود: به سخن من گوش کن و بدان که آنچه می‌گویم از ناحیه خداوند است. »
سپس فرمود: «هیچ مردی در خانه به همسر خود کمک نمی کند، جز آن که خداوند به اندازه هر مویی که در بدن اوست برای او عبادت یک سال را می‌نویسد که روزهای آن را روزه و شب‌های آن را به عبادت مشغول باشد و همانند پاداشی که به صابران، - مانند حضرت داود و یعقوب و عیسی علیهم السلام - می‌دهد به او نیز خواهد داد.

یا علی! هرکس در خانه با میل و رغبت به همسر خود کمک کند خداوند نام او را در دیوان شهیدان ثبت می‌فرماید و برای هر روز و شبی پاداش هزار شهید به او عطا می‌فرماید و برای هر قدمی که بر می‌دارد پاداش حج و عمره به او می‌دهد و به اندازه هر رگی که در بدن اوست شهری در بهشت به او مرحمت می‌کند.

 یا علی! یک ساعت خدمت در خانه بهتر از هزار سال عبادت و هزار حج و هزار عمره و آزاد کردن هزار بنده در راه خدا و شرکت در هزار جنگ و غزوه و عیادت هزار مریض و شرکت در هزار نمازجمعه و تشییع هزار جنازه و سیرکردن هزار گرسنه و پوشاندن هزار برهنه و فرستادن هزار اسب (برای جهاد) در راه خدا و انفاق هزار دینار به فقرا می‌باشد، بلکه بهتر از خواندن تورات و انجیل و زبور و قرآن و آزاد کردن هزار اسیر و انفاق هزار شتر به مساکین می‌باشد و کسی که در خانه به همسر خود کمک کند از دنیا نمی رود تا جایگاه خود را در بهشت ببیند.
یا علی! کسی که از خدمت به همسر خود دریغ نکند و با میل و رغبت در خانه به همسر خود کمک کند کفاره گناهان کبیره او خواهد بود و خشم پروردگار از او برطرف می‌شود و چنین خدمتی برای او مهریه حورالعین بهشتی می‌شود و حسنات و درجات او را افزایش می‌دهد.
یا علی! کسی [توفیق] خدمت به همسر خود را در خانه پیدا نمی کند جز صدّیق یا شهید و یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرت را برای او خواسته باشد. »
منبع:آیین همسرداری و آداب زندگی در اسلام - سیدمحمد حسینی- صفحه۱۰۷

انتخاب همسر شایسته


انتخاب همسر شایسته

انتخاب همسر مسأله بزرگ و حساس زندگی است و هرگز انسان عاقل، سرنوشت یک عمر دیانت و اسرار و آسایش زندگی و… خود را به دست کسی که از دیانت و اخلاق و عادات و کمالات او آگاهی ندارد نمی دهد. و بیش از همه چیز در انتخاب شریک زندگی اش دقت می‌کند. این وظیفه برای پدران و مادران نیز وجود دارد.
اسلام با آن همه تشویق و ترغیب به ازدواج و توصیه به این که جوانان پسر و دختر را هرچه زودتر به ازدواج درآورید، در مسأله انتخاب همسر، سفارش اکید نموده که باید پدر و مادر وارسی کنند و همسری که دارای دیانت و اخلاق زندگی باشد برای فرزندان خود انتخاب نمایند وگرنه فرزندان خود را تباه کرده اند.
اینک به بخشی از روایات این موضوع توجه فرمایید:
در بعضی از روایات آمده است که امام علیه السلام می‌فرماید: «اذاجاءکم من ترضون خلقه و دینه فزوّجوه والاّ تکن فی الأرض فتنةٌ و فساد کبیر»؛ (کافی ج ۵/۳۴۷) یعنی اگر کسی که از دیانت و اخلاق او راضی هستید به خواستگاری فرزند شما بیاید دختر خود را به او تزویج کنید وگرنه فتنه و فساد بزرگی رخ خواهد داد [و علت ایجاد چنین فتنه ای شما خواهید بود، زیرا با بهانه‌های واهی خواستگار را رد نموده اید و یا بدون بررسی از اخلاق و دیانت طرف دختر خود را به او تزویج نموده اید. ]
[۱] خداوند در سوره فرقان ضمن بیان صفات بندگان صالح خود می‌فرماید: «آنان می‌گویند: پروردگارا، به ما همسران و فرزندانی عطا کن که سبب روشنی چشم ما باشند. »
[۲] و درسوره تحریم، خطاب به زنان رسول خدا صلی الله علیه و آله که گاهی آن حضرت را آزار می‌داده اند می‌فرماید: «امید می‌رود اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله شما را طلاق دهد، خداوند به جای شما همسران بهتری برای او قرار دهد که آنان مسلمان و مؤمن و تائب و عابد و… باشند. »
اینک به برخی از سخنان معصومین علیهم السلام نیز توجه می‌کنیم.

۱- علامه مجلسی، درکتاب بحار، از امالی مفید، از حضرت رضا، از پدرانش، از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل نموده که فرمود: «بهترین زن‌های شما دارای پنج خصلت هستند. » گفته شد: آن پنج خصلت چیست؟ فرمود: «آنها دارای برخورد شیرین و لیّن هستند، و از شوهران خود اطاعت می‌کنند، و اگر شوهرانشان نسبت به آنان خشم کنند می‌کوشند تا آنان را راضی نمایند، و در نبودن همسران خود امانت دار آنان هسند، و حق آنان را ضایع نمی کنند [یعنی مال شوهر خود را حفظ می‌کنند و خود را نیز که امانت او هستند از مردان نامحرم حفظ می‌نمایند]. »
سپس فرمود: چنین زن‌هایی کار پردازان الهی هستند که خسران ندارند. »

 ۲- و در همان کتاب، از معانی الأخبار، از امام صادق علیه السلام، از پدرانش، از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «ای مردم! از سبزی‌هایی که در محل‌های آلوده روییده است دوری کنید. » گفته شد: مقصود شما چیست؟ فرمود: «مقصود من زن زیبایی است که در خانواده فاسد رشد نموده باشد. »

 ۳- در همان کتاب، از ابراهیم کرخی نقل شده که گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: همسر موافق و خوبی داشتم از دنیا رفت و تصمیم دارم باز همسری انتخاب کنم. امام صادق علیه السلام فرمود: «بنگر با که می‌خواهی زندگی کنی و چه کسی را می‌خواهی شریک مال خود و مطلع از دین و اسرار و امانت‌های خود بگردانی؟ پس اگر تو را چاره ای از ازدواج نیست با زن باکره معروف به خیر و از خانواده ای خوشنام و دارای اخلاق نیک ازدواج کن و بدان که زن ها، چنان که شاعر در شعر خود بیان کرده. سه قسم هستند:

 ۱- زنی که فرزندآور و اهل محبت است و در امور دنیا و آخرت به شوهر خود کمک می‌کند و در سختی‌ها صابر و باوفا می‌باشد.

۲- زنی که عقیم و نازا است و از جمال ظاهری و اخلاق خوب بی بهره است و در هیچ کار خیری به شوهر خود کمک نمی کند.

۳- زنی که فراوان شیون می‌کند و در خانه آرام نمی گیرد و زیاد عیب جویی می‌کند و احسان فراوان همسر خود را ناچیز می‌داند و احسان ناچیز او را نمی پذیرد. »

۴- در همان کتاب، از معانی الأخبار، از بعضی از اصحاب امام صادق علیه السلام نقل شده که گویند: از امام صادق علیه السلام شنیدیم که فرمود: «زن برای انسان مانند قلاده ای است که به گردن می‌اندازند. پس دقت کن چه چیزی را می‌خواهی به گردن خود بیندازی؟ »
سپس فرمود: «برای زن خوب و زن بد نمی توان قیمتی تعیین نمود اما ارزش زن خوب هرگز [برابر] طلا و نقره نیست بلکه از طلا و نقره بالاتر است، و زن بد را با خاک [هم] نمی شود مقایسه نمود، چرا که از خاک پست تر است. »

 ۵- در همان کتاب، از مکارم الأخلاق، از حضرت کاظم علیه السلام نقل شده که
حسین بن بشار گوید: نامه ای به آن حضرت نوشتم که یکی از خویشان من از دخترم خواستگاری نموده اما اخلاق او خوب نیست. امام علیه السلام در پاسخ فرمود: «اگر بد خلق است، دخترت رابه او تزویج مکن. »

 ۶- در همان کتاب، از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «کسی که فقط برای زیبایی یک زن با او ازدواج کند، هرگز از جمال و زیبایی آن زن استفاده نخواهد نمود؛ و کسی که برای ثروت یک زن با او ازدواج کند، خداوند او را به خودش واگذار خواهد کرد. پس بر شما باد که با زن‌های با دیانت ازدواج کنید. »

 ۷- در همان کتاب، از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده که فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله به اصحاب خود فرمود: [می دانید] بهترین عمل زن‌ها چیست؟ [کسی پاسخ نداد]. پس فاطمه علیهاالسلام فرمود: بهترین عمل زن‌ها این است که مردهای نامحرم را نبینند و مردهای نامحرم نیز آنان را نبینند. رسول خدا صلی الله علیه و آله از این پاسخ فاطمه تعجب نمود و فرمود: فاطمه پاره تن من است. »

۸- در همان کتاب، از کتاب غایات نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله به اصحاب
خود فرمود: «به شما بگویم که بهترین زنان شما کیانند؟ » اصحاب گفتند: آری، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بهترین زنان شما زنی است که عقیم نباشد و مهربان و پوشیده و عفیف باشد؛ بین اهل و خویشان خود عزیز و برای شوهر خود ذلیل باشد؛ خود را از غیر شوهر مصون دارد و مطیع شوهر خود باشد و چون با او خلوت نماید آنچه او می‌خواهد در اختیار او گذارد. »

۹- و فرمود: «به شما بگویم که بدترین زنان شما کیانند؟ » اصحاب گفتند: آری، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بدترین زنان شما زن نازا و عقیمی است که از هیچ عمل زشتی پرهیز نمی کند و چون شوهر او غایب باشد زینت‌های خود را بر دیگران آشکار می‌سازد ولی نسبت به شوهر خود امتناع می‌ورزد و به حرف او گوش نمی دهد و دستور او را اطاعت نمی کند و چون با او خلوت می‌کند مانند حیوان چموش از او امتناع می‌ورزد و عذر او را نمی پذیرد و از خطایش نمی گذرد. »

۱۰- و فرمود: «بدترین چیزها و سخت ترین دشمن مؤمنین زن‌های ناشایسته هستند. »

 ۱۱- و فرمود: «بدترین زن‌های شما زن بی حیای عبوس و فحاش و سخن چین است. »
منبع:آیین همسرداری و اداب زندگی در اسلام - سید محمد حسینی- صفحه۲۲

"راه‌هـای افـزایـش صمیمیت با شـوهـر...!"

“راه‌هـای افـزایـش صمیمیت با شـوهـر…!

مرد باید تایید شود… توانایی‌های مرد را تایید کنید و تاکید کنید او صاحب بهترین توانایی‌ها و شایسته‌ترین همسر برای اوست.

 مردها باید مورد اطمینان باشند:  به شوهرتان اعتماد کنید. با اطمینان خاطر از اینکه “او می‌تواند"؛ شما می‌توانید به راحتی بسیاری از کارها را به او بسپارید.

مردها را تشویق کنید:  مرد عاشق تشویق است و کف زدن‌ها را فراموش نمی‌کند. مرد، آفرین شما را تا عمر دارد به خاطر می‌سپارد.  نکاتی که در بالا ذکر شد شاید در نگاه اول بسیار ساده و سطحی و بی‌اهمیت جلوه کند؛ ولی باور کنید که با رعایت همین نکات ساده و البته بی‌هزینه، بسیاری از مشکلات مربوط به نبود صمیمیت بین همسران حل می‌شود.

رفتار شوهر با همسر

راه و روش داشتن زندگی سالم

چگونه می توان راه وروش زندگی سالم را در خانواده پیاده کنیم با توجه به تفاوتها و تضادهای بسیاری که در جامعه و فرهنگ عامه وجود دارد وحتی بعضی ریشه در تربیت خانواده دارد ؟ 

راه و روش زندگي سالم را چه در خانواده و چه در جامعه بايد با تأسي به فرهنگ غني اسلام جستجو كرد امروز در اين بازار پر آشوب و پر از تفاوتها و تضادها بايد پنا هگاهي راستين و حقيقي جست و دين مبين اسلام با راهكارهايي كه در همه امور دنيوي و اخروي نشان داده است بهترين عامل تحرك و جلوگيري از فساد است آيات روحبخش معجزه جاويد حضرت محمد (ص ) در تمامي مراحل زندگي از جمله رابطه فرزند با والدين , والدين با فرزند , تربيت فرزند , معاملات , اخلاق و همه ابعاد زندگي نكاتي اساسي را مطرح مي نمايد و مسلمان اگر واقف به درك مفاهيم قرآني گردد و دو عامل ايمان و معنويت را در خود احيا كند بي شك راه و روش زندگي سالم را در لابه لاي اوراق ملكوتي كتاب و عترت خواهد جست . امروزه در جوامع بشر ي فقدان ايمان و نياز آن آن قدر احساس مي شود . كه همه به دين مداري معرف شده اند. پرو فسور كارل يونك استاد كرسي راونشناسي مي گويد : بيماري قرن ما بيماري مذهبي است در اثر تكنو لوژي و جمود تعاليم و كوته نظري و تعصب , بشر قرن بيستم لامذهب گشته و سرگشته در جستجوي روح خود است و تا مذهبي نيابد آسايش ندارد بي مذهبي لامحاله پوچي و بي معنا بودن زندگي را سبب مي شود و داشتن مذهب و آرمان به زندگي مفهوم و معنا مي بخشد . امام هفتم امام موسي كاظم عليه السلام خطاب به هشام راه و روش يك زندگي سالم را اين چنين ترسيم مي فرمايند : دنيا درياي ژرفي است كه انسانهاي زيادي در آن غرق شده اند تقوي و پرهيز گاري كشتي توست آن كشتي كه پر از ايمان است بادبانهاي آن توكل به خدا , نگهبانان و پاسدارش عقل و فكر , راهنما و نا خدايش علم و تدبير و سكان آن برد باري تحصيل است كه در برابر فشار طوفان و امواج سهمگين دريايي زندگي خر د نمي گردد .

آقای قرائتی:احترام به همسر

رفتار زن در مقابل شوهر بد اخلاق

رفتار زن در مقابل شوهر بد اخلاق و فحاش که با فرزندان هم رفتار خوبی ندارد چگونه باید باشد ؟

در آغاز نكتهاي كلي را يادآوري ميكنيم و سپس به مطالب ديگر خواهيم پرداخت. در حديث آمده است: سه گروه از زنانند كه خداوند عذاب قبر را از آنان برطرف كرده و با فاطمه زهرا(س) در قيامت محشور خواهند شد; يكي از آن سه گروه زناني هستند كه بر بداخلاقي همسرشان صبر ميكنند.(وسائل الشيعه ج 21، ص 285) رسول خدا(ص) فرمود: هيچ مومني نيست مگر آن كه همنشيني دارد كه او را آزار ميدهد. با توجه به اين احاديث و اجر و پاداشي كه براي صابران به ويژه صبر بر اذيت همسر وجود دارد شما با صبر و تحمل و به كار گرفتن روشهاي مناسب سعي در اصلاح وضعيت موجود داشته باشيد. توصيههاي ديگر: 1. سعي كنيد همواره در منزل و در برابر شوهر و فرزندانتان نكات مثبت همسرتان را يادآور شويد; مثلا همين كه مراقب لوازم خانه است و يا اين كه ايشان به خويشان خود بسيار احترام ميگذارد و… اين كار موجب خواهد شد نقاط مثبت در ايشان تقويت گردد. 2. پذيرفتن رياست شوهر در خانه كار بدي نيست و پذيرفتن رياست ايشان در خانه ضرري ندارد و از نظر رواني ايشان را تامين كرده و آرامش را به خانه باز ميگرداند. 3. كارهاي بد او را به خوبي پاسخ دهيد; مثلا اگر انسان حرف زشت زد شما ذكر خدا بگوييد و عكس العمل نشان ندهيد. 4. از زندگي خود براي اطرافيان چيزي نگوييد و سخن دل خود را تنها براي خدا بگوييد و با گفتگوي با او دل خود را آرام سازيد. 5. محيط زندگي را به گونهاي در آوريد كه رغبت همسرتان براي گفتگو با فرزندان بيشتر شود و حتي الامكان از تشنجات و بگومگوها دوري كنيد هر چند حق به جانب شما باشد. 

منبع :ستاد اقامه نماز

چگونه باید احترام شوهر خود را نگه داشت؟


چگونه باید احترام شوهر خود را نگه داشت ؟ 

حضرت علي عليه السلام مي فرمايند : { جهاد المرئه حسن التبعل } جهاد زن نيكو شوهرداري است نيكو شوهر داري وقتي محقق مي شودكه زن آگاه به حقوق شوهر باشد. و هچيكس را ناديده نگيرد كه ناديده گرفتن هر كدام از اينها سبب هتك حرمت مي شود . زن بودن هنر مي خواهد , زن بايد هميشه محيطي مصفا و شاد براي همسر خويش مهيا كند و جايگاه خود را نسبت به همسرش درك كند اسلام جايگاه زن را هم چون لباس و پوشش براي همسر ميداند و درحال ديگر زن را نور چشم يا قره العين همسر معرفي مي كند بنابر اين وقتي زن در جايگاه خودش قرار گرفت بي شك حقوق شوهر را پاس مي دارد و در نتيجه احترام شوهر نگه داشته ميشود زن وقتي از زحمات شوهر سپاسگزاري كرد و عيوبش را پوشاند و درحضور ديگران بر ملا شناخت چون لباسي زيبا پوششي كامل براي همسر است . زني كه فقط براي شوهر مي آرايد و در حضور شوهر خوش سخن و خوش برخورد است . و هميشه قانع است و در امور زناشوئي مطيع و فرمانبر دار شوهر است چنان است كه چشم شوهر فقط به او روشن مي شود و در جايگاه قره العين خويش استوار است . چنين زني با رعايت حقوق همسر به او احترام گذاشته است . زني كه در كوچه و بازار مي آرايد و بي پروا با نامحرمان سخن مي گويد زني ناشزه و بد سخن است و هيچگاه نمي تواند حق شوهر را ادا كند . امام صادق عليه السلام مي فرمايد : زن نمي تواند حق خدا را ادا كند مگر اين كه حق شوهرش را ادا كند و رسول خدا ( ص ) مي فرمايد وظيفه زن اينست كه تا درخانه به پيشواز شوهر برود وبه وي خوش آمد گويد . پس احترام گذاشتن به شوهرچيزي جداي از احترام به حقوق او نيست و بي شك زني كه حق شناس و با ادب باشد و از تكبر و خود خواهي و بپر هيزد هيچگاه با قدر نشناسي و نا مهرباني احترام شوهرش را لكه دار نمي كند بلكه چو ن روانشناسي متبحر در صدد بر آوردن حاجات شوهر بر مي آيد وبا معجزه آسايي قلب و روان شوهر را تسخير مي كند امام صادق ( ع ) مي فرمايد هر زني كه به شوهرش احترام بگذارد و آزارش نرساند خوش بخت و سعادتمند خواهد بود .

منبع :پاسخگوئي به سؤالات ديني آستان قدس رضوي

برای انس و الفت بیشتر با همسر چه باید کرد؟

انس و الفت با همسر در گرو رعايت اموري است: 

1ـ خوش رويي؛ امام علي(ع) ميفرمايد: خوش رويي ريسمان مهر و مودّت است.چون شكفته باشد در اين انجمن كه صبح تسخير كرده روي زمين را بنوشخند 

2ـ به اسم خوب صدا زدن؛ هر يك از زن و شوهر بايد همسر خود را به نامي صدا كند كه بيشتر دوست دارد. پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد: سه چيز است كه دوستي مسلمان را با مسلمان ديگر، خالص ميكند: 1ـ هنگامي كه او را ملاقات مي كند، با خوش رويي با وي برخورد نمايد. 2ـ زماني كه خواست كنارش بنشيند، براي او جا باز كند. 3ـ به بهترين نامي كه دوست دارد، او را صدا زند.

3ـ احترام به پدر و مادر و خواهر و برادر همسر و توصية به احسان به آنان در ازدياد محبت مؤثر است. 

4ـ اظهار محبت؛ امام صادق(ع) ميفرمايد: وقتي كسي را دوست داري، به او بگو، كه اين كار موجب ثبات بيشتر محبت بين شما خواهد بود.محبت قلبي هر چند لازم است اما كافي نيست. براي انس و الفت بيشتر بايد محبت را اظهار كرد. پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد: سخن مرد كه به همسرش ميگويد: واقعاً تو را دوست دارم، هرگز از قلبش خارج نخواهد شد. اگر از غذا پختن تعريف شود و تشكر و تقدير به عمل آيد، بر محبت مي افزايد. 

5ـ سلام كردن: امام صادق(ع) ميفرمايد: وقتي شوهر به خانه وارد مي شود، بايد به خانواده اش سلام كند و او را از آمدنش مطّلع سازد.

6ـ احسان كردن: از آن كه انسان بنده احسان است، يكي از شيوه هاي تحكيم روابط حسنه و ايجاد الفت احسان كردن به همسر ميباشد ياري كردن بانوان در كارهاي خانه يك نوع احسان است و محبت را بيشتر ميكند. يكي از مصاديق احسان، هديه دادن است. امام باقر(ع) ميفرمايد: براي يكديگر هديه ببريد كه هديه بردن كنيه ها را از دل ها بيرون مي برد و انتقام و دشمني و كينه توزي را بر طرف مي سازد. زن و شوهر سعي كنند در ولادت ها و سالگرد ازدواج و هفتة زن و در بازگشت از مسافرت ها هديه اي تقويم همديگر نمايند.

 7ـ درك متقابل زن و شوهر: اگر سطح توقع زنان از مردان و بالعكس بيش از حد توان باشد و انتظارات با مقدورات نخواند، محبت و سازش و صفاي محيط زندگي كاهش خواهد يافت. اگر زن و شوهر يكديگر را درك كنند، همواره سازگاري و صميميت حاكم خواهد گشت. 

منبع:

دفتر تبليغات اسلامي

تقسیم کار و هم یاری همسران

احساس همیاری، بالاتر و عمیقتر از احساس مسئولیت بوده و جنبه عملی آن را تشکیل می دهد و نوعی از خودگذشتگی محسوب می گردد. همیاری، فقط کمک کردن نیست، بلکه بیشتر علاقه و همفکری است، معنا و مفهوم همیاری بر سه عامل استوار است:
1. درک شرایط طرف مقابل (همسر)
2. علاقه و توجه نشان دادن به همسر و مشکل او
3. با تمامی امکانات و توان خود به یاری او شتافتن
مفهوم همیاری در شرایط ویژه، آنگاه بهتر درک می شود که بدانیم بیشتر اختلافات در مواقعی بروز می کند که شرایط زندگی از حالت عادی خارج می شود و حالت ویژه و بحرانی پیدا می کند.
توصیه های تربیتی به خانمها
1. هیچ خانمی آنقدر مشغله ندارد که نتواند به همسرش کمک کند (منظور کمک فکری نیز می باشد). اگر فردی از صمیم قلب مایل باشد که در کار به همسرش مساعدت کند، باید کارهای خانه را طوری تنظیم نماید که به او وقت اضافی بدهد و احتیاجات همسرش را نیز مرتفع سازد.
2. نوع همیاری به شوهر، می تواند مقدار و سطح کارهای مؤثّر و مهم او را بالا ببرد و نیز امتیاز و محسّنات خاصی به کار شوهر می بخشد. زیرا منافع آنها وابسته به کار روزانه نیست، بلکه بستگی به یک عمر زندگی دارد.
3. بدون اطلاع و معلومات کافی از کار شوهر، کسی قادر به انجام کمک به او نیست. هر قدر خانمها در کار همسرشان بیشتر مطالعه و فکر کنند، برای کمک و مساعدت او مجهزتر خواهند بود. حتی اگر مرد به این همیاری زن نیازی نداشته باشد. همین قدر که زن به کار و احتیاجات او آشنا باشد، با صمیمیت و تفاهم بیشتری با هم زندگی خواهند کرد.
4. بخش اعظم زندگی و علاقه مرد، صرف حرفه و شغلش می شود. برای زن امتیاز بزرگی است که به کاری علم و آشنایی داشته باشد که تمام ساعات بیداری همسرش را اشغال کرده است.
وقتی در مجلس ترحیم همسر علامه طباطبایی(ره)، صاحب تفسیر قیم المیزان، آن عالم بزرگوار را خیلی ناراحت و متأثر می بینند، از ایشان می پرسند چرا شما بیش از حد برای فقدان همسرتان اندوهناکید؟ ایشان می فرماید: «اگر زحمات و مساعدتهای همسرم نبود، من توانایی نوشتن تفسیر المیزان را پیدا نمی کردم.»
معروف است که کتاب «جنگ و صلح» اثر برجسته تولستوی که یکی از ده کتاب جاودان ادبیات جهان است، توسط همسر فداکار تولستوی بیش از دهها بار پاکنویس شد تا چنین اثری به جامعه بشری ارائه گشت.[1]
همیاری با اضافه کاری شوهر
1. اگر همسرتان کار سنگین و اضافه زیادی انجام می دهد، غذایی را به او بدهید که با کارش سازگار باشد؛ مثلاً شبهایی که تا صبح می خواهد بیدار باشد، هرگز خوراکهای سنگین و ثقیل به او ندهید، بلکه غذاهای سبک و زود هضم و پر از ویتامین آماده کنید.
2. به جای آن که به کنجی بخزید و از تنهایی زانوی غم در بغل بگیرید، برای خود سرگرمی های مفید و تازه ای نظیر مطالعه کتب سازنده و هنرهای سالم، ترتیب بدهید.
3. وضع کار و موقعیت همسر را به فرزندانتان توضیح دهید، تا آنها با توجیه شدن نسبت به غیبت پدر، انتظارات خود را از او تعدیل کنند.
4. در حضور بستگان و نزدیکان و آشنایان، از همسرتان و کارش حمایت و پشتیبانی کنید تا آنها نیز بدانند که شما با علاقه و اعتماد به او، بر مشکلات زندگی غلبه خواهید کرد.
5. همسرتان را مطمئن کنید که کاملاً وضع او را درک می کنید و می تواند روی همیاری شما حساب کند.
6. در فرصت فراغتی که برای همسرتان در منزل فراهم می شود، تلاش کنید از آرامش مناسبی برخوردار باشد و بتواند با ذخیره کردن انرژی، مجدداً به انجام وظایفش بپردازد.
توصیه های تربیتی به آقایان
«پیامبر اسلام(ص)، آن بزرگ مردی که پشت دو ابر قدرت زمانه خویش، یعنی امپراتوری بیزانس روم و پادشاهی ساسانی را به خاک رسانید، با آن عظمتش در منزل کار می کرد.» [2]
1. هرگز تصور نکنید که کار بیرون از منزل باارزش و کار درون منزل بی ارزش است. ارزش کار را محیط آن تعیین نمی کند بلکه انگیزه های انسانی و اخلاقی، تلاش و مجاهدت و نتیجه عملی آن است که بدان ارزش می دهد. لذا همیشه به همسرتان تلقین کنید که کار او برایتان فوق العاده باارزش و مهم است.
2. برخی از مردها بر اساس یک باور غلط، گمان می کنند که کار کردن مرد در خانه، او را سبک می کند. در حالی که این امر بر نفوذ و محبوبیت او در دلها می افزاید و رضای خدا را در پی دارد. در حقیقت، شخصیت مرد است که خانواده را رهبری می کند، نه پول و ثروتش.
3. اگر به دلیل مشغله زیاد و مسئولیت سنگین، نمی توانید عملاً به همسرتان همیاری نمایید، حداقل، انگیزه و نیت خود را به اطّلاع او برسانید تا از حمایت فکری شما احساس دلگرمی کند.
انگیزه همکاری و مشارکت، مهمتر از خود همکاری است. زیرا مقدمه هر عملی، انگیزه ای است که در پشت آن عمل نهفته است.
4. اگر فرصتی برای همیاری با همسرتان ندارید، حتی المقدور با انجام امور شخصی و حفظ نظافت و تمیزی محیط خانواده، زحمت او را کم کنید و بر لطف و شادکامی زندگی بیفزایید و این در صورتی عملی است که بدانید همسرتان انتظار چه رفتارهایی را از شما در محیط خانه دارد.

منابع:
[1] . شادکامی، دیل کارنگی، ص189.
[2] . سیره نبوی، شهید مطهری
محمدرضا شرفي- خانواده متعادل، ص88

اصلاح اساسی اختلافات زن و شوهر

زمانی که عوامل آگاه و ناآگاه، دست به دست یکدیگر داده و در روابط بین زن و شوهر جراحتها و آلام روحی را عمیقتر و دردناکتر می کنند، باید هر چه زودتر این جراحتهای روانی را التیام بخشید و تنشهایی را که در زندگی آسیب وارد می کنند، زدود.
گام اول برای تنش زدایی از خانواده این است که زن و شوهر، مصمّم به حفظ و ادامه زندگی خود باشند و اراده جدّی خود را برای ترمیم روابط آسیب دیده ،به کار گیرند. در بدترین لحظات بحرانی، می توان حداقل یک وجه مشترک بین زن و شوهر یافت و آن علاقه مندی به سعادت و شادکامی فرزندان است. توجه دادن به وجه مشترک زوجین، انگیزه ای نیرومند برای رفع بحران می باشد. نکته ای را که زوجین باید در همه مراحل به عنوان یک اصل به طور جدّی مراعات کنند، این است که پای فرزندانشان را به این بحران باز نکرده، آنها را درگیر مشکلی که خود نقشی در پیدایش آن نداشته اند، ننمایند. در مواردی یکی از زوجین با اعمال نفوذ خود بر فرزند، سعی در جلب حمایت او در درگیری میان خود و همسرش می نماید. این عمل، نه تنها ذهن فرزند را مشوب و نگران می سازد بلکه بر بی اعتمادی او نسبت به والدین خواهد افزود؛ والدینی که از نظر او کفایت لازم را در زندگی احراز نکرده اند.
معنویت و تفاهم پایدار
بی تردید، حفظ تفاهم زندگی، مهمتر از ایجاد تفاهم است، همانگونه که حفظ موفقیت مهمتر از دستیابی به موفقیت و یا حفظ و نگهداری دوست، از برقراری رابطه دوستانه، مهمتر و دشوارتر است.
بررسی و تجزیه و تحلیل برخی از عوامل اثرگذار بر تفاهم زوجین نشانگر این واقعیت است که برخی از آنها تأثیر زودگذر و نسبتاً سطحی بر مناسبات مطلوب زوجین دارند و برخی دیگر از تأثیرات بادوامی در حیات ارتباطی آنان برخوردارند. از جمله این عوامل می توان به معنویت و جنبه های اخلاقی زوجین اشاره نمود. می توانید زن و شوهری را تصور نمایید که زمینه ارتباط با خدا در آنها، نیرومند و چشمگیر است. آنها به واسطه برخورداری از چنین خصلتی، به مرز تفاهم پایدار بسیار نزدیکند زیرا در تحلیل روابطشان با یکدیگر سه جنبه برجسته را مشاهده می کنیم:
ابتدا وجود ارتباط با خداوند، موجب می شود که از احساس تنهایی رها شده و نوعی پیوند همیشگی با خدا آنها را از رنج بی کسی و تنهایی نجات بخشد، زیرا عقیده دارند که «هرکس با خدا باشد، خدا با اوست».
دیگر اینکه، راز دنیا با خداوند که لازمه معنویت می باشد، آنها را از فشارهای روحی و روانی تخلیه می کند، در حقیقت، نیایش، دریچه ای برای خروج فشارها و استرسها و راهی به دنیای آرامش درون است. و لذا آستانه مقاومت زوجین بالا می رود و زندگی آنها از آسیبهایی این چنین مصون می ماند. و سرانجام رابطه معنوی با پروردگار، احساس مطلوبی از معنا و مفهوم زندگی بدانها می بخشد که در پرتو آن می توانند، پایه های زندگی خود را بر اساس درک صحیح از گذشت عمر، پی ریزی نمایند.
توصیه های تربیتی برای بحران زدایی
مواردی را که در بحران زدایی خانواده جنبه کاربردی دارد و می تواند در بهبود روابط زوجین مؤثر واقع شود، با عنوان توصیه های تربیتی ارائه می نماییم:
1. شخصیت همسرتان هر چه باشد، شما هم نیاز به دوباره سنجی معتقدات خود در مورد زندگی دارید. این باور که شما هم بی عیب و نقص نیستید، یک نوع آمادگی و انعطاف روحی ایجاد می کند که برای دستیابی به تفاهم ضرورت زیادی دارد.
2. مشکلات زندگی همه یک جور نیستند و از لحاظ موضوعیت عمق و پیچیدگی با هم فرق دارند. از اینرو زمانی متناسب با هر کدام برای بحران زدایی مورد نیاز می باشد. هرگز عجولانه و شتابزده با مشکلات ژرف برخورد نکنید، بلکه اعتقاد داشته باشید که مشکلات به تدریج و به مرور زمان، شکل می گیرند و بر همین اساس، به صورت تدریجی نیز باید حل شوند.
3. بحرانها و مشکلات زندگی، محک لیاقت و شایستگی شما به شمار می روند. سعی کنید با عبور از این بحران، لیاقت، جدّیت و توان خود را به اثبات رسانید.
4. اجازه ندهید حوادث و افراد شما را بکوبند. روحیه خود را دستخوش ناملایمات نکنید و قدرت خود را از دست ندهید.
5. دوباره سنجی انتظارات و توقعات شما از همسرتان، در برخی موارد به کاهش بحران منجر می شود؛ مثلاً باید از خود بپرسید اینکه من معتقدم «همسرم باید چنین و چنان می کرد»، این «بایدها» از کجا نشأت گرفته اند؟ و چگونه بایدها به قوانین و مقررّات زندگی تبدیل شده اند؟ این عمل در بررسی امکانات همسرتان و ارزیابی قدرت واکنش او به خواسته های شما، سودمند است.
6. برای تغییر در روحیه همسرتان و در نتیجه مشکل زدایی از زندگی، برخی شرایط حاکم برخانواده را تغییر دهید؛ مثلاً پیشنهاد یک مسافرت، افزودن برخی برنامه های متنوع به زندگی، و در صورت امکان تغییر در شرایط و ساعات کار و بازگشت به منزل و تغییر الگوهای ارتباطی با همسر، از این قبیل موارد محسوب می شود.
7. از قوای حیاتی خودتان درست مثل پولتان صرفه جویی کنید و این حق را نیز برای همسرتان قائل باشید که او هم انرژی روانی خود را ذخیره کند و با برخوردهای شکننده، دچار افسردگی و پیری زودرس نشود.
8. یک فلسفه زندگی را که مبتنی بر خوش بینی باشد، اتخاذ کنید. چنین امری به مهار کردن عواطف و حفظ قوای حیاتی شما، کمک خواهد کرد.
9. سازمان عاطفی خود را به گونه ای مرتب و منظم کنید که مانع از انتقال کلیه نگرانیها و افکار منفی مربوط به کارتان، به محیط منزل و بالعکس گردد.
10. هر وقت در اثنای گفتگو با همسرتان احساس می کنید که به حالت عصبی نزدیک می شوید، از ادامه بحث خودداری نموده، در زمان مناسب به بیان بقیه مطالب خود بپردازید.
11. برای حوادثی که شاید هرگز روی ندهد، خودتان و همسرتان را آزار ندهید.
12. از کاه، کوه نسازید و مسایل را بزرگ نکنید. بدانید که در زندگی افراد خوش بین، کاه و کوه، هر دو وجود دارد ولی در زندگی افراد بدبین، فقط کوه وجود دارد. زیرا آنها از هر کاهی، کوهی می سازند و در برابر آن اظهار عجز می کنند.
13. مقید باشید که در فرصتهای مناسب ارتباط کلامی با همسرتان داشته باشید و آن را محدود به مواقعی که دچار بحران می شوید، نکنید. زیرا در چنین حالتی ارتباط کلامی شما با تحریکات روحی و عصبی همراه خواهد بود و در آن صورت نتیجه ای عاید شما نمی شود.
14. همسرتان، از شخصیتی برخوردار است که نه آنچنان پیچیده است که شناخت او غیر ممکن باشد و نه آنچنان ساده است که نیازمند تلاشی از جانب شما نباشد. شناخت همسرتان امری ممکن و ضروری است. با مطالعه مستمر در حالات و روحیاتش، او را بیشتر و بهتر خواهید شناخت و در نتیجه، زندگی شما هرگز به لبه پرتگاه نزدیک نخواهد شد.
15. در برخی از بحرانهای زناشویی، هر یک از زوجین با مطرح ساختن خاطرات دردناک گذشته و بیان تألمات روحی خود، مشکل را پیچیده تر می کنند. در حالی که ظاهراً قضایای گذشته ربطی به مشکل امروز آنها ندارد. این کیفیت که نوعی «واپس گرایی» در زندگی مشترک است، احتمال موفقیت را در گفتگوی زوجین، از بین می رود.
بهترین فرمول در این گونه موارد این است که هر یک از دیگری صادقانه بپرسد: «برای از این به بعد، از من چه انتظاراتی دارید که من انجام دهم؟» این پرسش، پیوند مشکل امروز را با گذشته های دور به کنار می نهد و با طرح یک پرسش مشخص، در پی پاسخ مشخصی بر می آید و در نهایت مشکل به شیوه معقولی حل خواهد شد.
16. تعدادی از زوجهای جوان به دلیل آسیبی که در الگوهای ارتباطی فیمابین وجود دارد، نمی توانند به تفاهم برسند. ممکن است این آسیب، در نحوه گفتگو، همکاری، برخورد با اطرافیان و یا نظایر آن به وجود آمده باشد، به هر حال در روابط آنها خللی ایجاد می کند. در این گونه موارد حضور فرد سومی به عنوان مشاور می تواند در رفع مشکلات ارتباطی آنها مؤثر باشد.
17. طرح دو پرسش اساسی به این صورت، می تواند در کاهش بحران زندگی مؤثر باشد، به گونه ای که هر یک از زوجین از خود بپرسد:
ـ نقش من در آرامش و امنیت خاطر زندگی چیست؟
ـ و آیا چنین نقشی را می توان توسعه و تعمیق بخشید؟
تلاش زوجین برای یافتن پاسخهایی روشن، معقول و مستدل می تواند از بروز بحران در خانواده پیشگیری نماید.

منبع:

محمدرضا شريفي- خانواده متعادل، ص149

سخن زیبای رهبر درباره همسرداری

همسر خود را با دیگران مقایسه نکنیم!!!

بهترین مردان امت در کلام پیامبر(ص)

نکاتی درباره همسرداری


1- همسرتان را به عنوان یك مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.


 

2- همسر خود را به چشم یك شی‌ء مسؤول ننگرید. بلكه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.

 

3- جنبه یا بخش‌هایی از شخصیت شوهرتان را كه باعث تمایز او از سایرین می‌شود مورد توجه و تحسین قرار دهید.

 

4- برای اینكه همسرتان با شما روراست باشد سعی كنید او را درك كرده و برای افكار و احساساتش ارزش قایل شوید. اگر حرف‌ها و گفته‌های او مطابق میل شما نیست از خود واكنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بی‌اعتمادی در زندگی خود می‌كارید. 

 

5- وقتی همسرتان با شما درد دل می‌كند و راز دلش را با شما در میان می‌گذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید كه اسرار درونش ناخوشایند و بی‌رحمانه است‌ و خیلی بد است.

 

6- به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نكنید زیرا انتقاد پیاپی باعث می‌شود كه شوهرتان از شما فاصله بگیرد.

 

7- او را به درك نكردن‌، عدم صمیمیت و بی‌احساس بودن متهم نكنید. زیرا او درك كردن‌، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان می‌دهد.

 

8- نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمی‌افتد مگر اینكه همسرتان این نیازها را باز گو کند و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سؤال كرده و دیدگاههای واقعی وی را نسبت به خود و زندگی‌تان دریابید و در

نهایت جوابی را كه شوهرتان می‌دهد بدون انتقاد و جبهه‌گیری بپذیرید.

 

9- زمانی كه همسرتان با شما صحبت می‌كند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفته‌های او عدم علاقه شما را نشان می‌دهد.

 

10- هیچ وقت از كارهایی كه همسرتان برای جلب محبت شما انجام می‌دهد انتقاد نكنید برای مثال وقتی او به شما محبت می‌كند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوه خود ابراز محبت می‌كند.

 

11-او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلكه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج‌تان‌، هدیه‌ای به او می‌دهید سعی كنید از قبل در مورد هدیه مورد علاقه‌اش اطلاعاتی به دست آورید.

 

12- از همسر خود انتظار نداشته باشید كه با تمامی طرح‌ها و ایده‌ها و افكار شما موافق باشد و آنها را تحسین كند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید كه نظرش را هر چند كه برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید.

 

13- اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نكته را زمانی كه وی عصبانی است بیشتر مراعات كنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او می‌شود.

 

14- برای همسر خود نقش یك زن حساس و شكننده را بازی نكنید. زیرا این حالت شما باعث می‌شود كه همسرتان فكر كند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجش‌تان می‌شود. بنابراین سعی می‌كند كه ارتباط كلامی كمتری داشته باشد و همین امر

باعث ناراحتی شما می‌گردد.

 

15- سعی كنید كه در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یك زن و همسر حفظ كنید. زنی كه توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه می‌زند. زیرا این مسئله باعث می‌شود كه وی خود را بخشنده‌تر و دوست داشتنی‌تر از شوهرش ببیند و فكر كند كه همسرش بی‌نهایت خودخواه و ناسپاس است‌. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند كه هویت مستقل و قوی خود را حفظ كند.

 

16- اگر احساس می‌كنید كه در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید كه او را وادارید تا در این زمینه به شما كمك كند كه از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه می‌كنید. این مسئله مشكل شماست شخصاً روی آن كار كنید و در صورت لزوم از یك روان‌شناس كمك بخواهید.

 

17- زمانی كه همسرتان از فشار عصبی رنج می‌برد سعی نكنید از لحاظ احساسی به او نزدیك شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیك شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانی‌تر كرده و از خود دور می‌كنید. زمانی كه استرس او كم شود به حالت عادی خودش بر می‌گردد.

 

18- در زندگی زناشویی خویش سعی كنید خود را مسؤول خوشبختی خود بدانید. زنی كه مسؤولیت خوشبختی زندگی مشترك را فقط بر عهده شوهرش می‌گذارد یك همسر آزرده و افسرده به بار می‌آورد.

 

19- او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نكنید. زیرا وی اعتقاد دارد كه شریك زندگی‌اش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی می‌كنید كه در موردش صدق نمی‌كند و این مسئله موجب كدورت در روابط می‌شود.

 

20- وقتی شما در می‌یابید كه در ایجاد مشكلات زندگی خود سهم داشته‌اید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگی‌تان شكوفا می‌شود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را می‌پذیرد و با كمك شما درصدد رفع مشكل بر می‌آید

الگو رفتاری حضرت فاطمه(س)

الگوهاي رفتاري حضرت زهرا سلام اللّه عليها

درس محبت در خانه حضرت زهرا سلام اللّه عليها بطور كامل ارائه مي شد و آن حضرت كه خود ازسرچشمه محبت وعطوفت رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم سيراب شده و قلبش كانون محبت به همسرو فرزندانش بود. 
مقام معظم رهبري : 
اسلام فاطمه سلام اللّه عليها ،آن عنصر برجسته و ممتاز ملكوتي را به عنوان نمونه و اسوه زن معرفي مي كند، زندگي ظاهري او ،جهاد او، مبارزه او، دانش او، سخنوري او، فداكاري او، شوهرداري او، مادري او، همسرداري او، مهاجرت او الگوي زني كه اسلام مي خواهد بسازد اين چنين است.1 
يكي از مهمترين روشها در تربيت ، روش الگويي است زيرا تأثير شخصيت الگو در شكل گيري رفتار ومنش تربيت شونده به مراتب بيشتر از موارد ديگر است. اسلام نيز به اين روش اهميت زيادي داده است و قرآن كريم بخشي از آيات مبارك خود را به معرفي مردان و زنان موحد و ثابت قدمي اختصاص داده است كه در شرايط گوناگون ،صلاحيت وشخصيت خود را بروز داده و حق محوري خويش را به اثبات رسانده اند. از زنان پاك دامن وعفيفي چون مريم سلام اللّه عليها ، آسيه همسر فرعون سلام اللّه عليها و دختران شعيب كه الگوي زنان در شرايط مختلف مي باشند تجليل وستايش كرده است. 
يكي از عاليترين الگوهاي قابل پيروي براي انسانها بويژه زنان ، حضرت صديقه طاهره ، فاطمه زهرا سلام اللّه عليها است. درباره زندگاني حضرت زهرا سلام اللّه عليها كتابهاي بسياري به رشته تحرير درآمده اما بررسي كاربردي و ارائه الگوهاي رفتاري آن حضرت كمتر موردتوجه قرار گرفته است. كه در اين مقاله به طور مختصر به برخي از آنها اشاره مي شود. 

۱- محبت به فرزند: 
دانشمندان علوم تربيتي مي گويند: كودكان در تمام دوران كودكي به محبت و اظهار علاقه نيازمندند. كودك مي خواهد پدرومادر او رادوست داشته باشند و نسبت به اواظهار علاقه كنند. كودك چندان توجهي به لباس ، خوراك و محل زندگي ندارد اما به اين موضوع توجه دارد كه آيا او را دوست دارند يا نه؟ 
درس محبت در خانه حضرت زهرا سلام اللّه عليها بطور كامل ارائه مي شد و آن حضرت كه خود ازسرچشمه محبت وعطوفت رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم سيراب شده و قلبش كانون محبت به همسرو فرزندانش بود در اين جهت نيز وظيفه مادري خود را به بهترين شكل انجام مي داد. 
سلمان فارسي مي گويد: روزي حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها راديدم، كه مشغول آسياب كردن غله است. فرزندش حسين عليه السلام به گريه افتاد و بي تابي مي كرد.عرض كردم : براي كمك به شما ، غله را آسياب كنم يا بچه را آرام نمايم؟ حضرت فرمود: من به آرام كردن فرزند اولي هستم. شما آسياب را بچرخانيد.2 

۲- همبازي با فرزندان 
يكي از نيازهاي طبيعي كودك، بازي كردن است كه براي او هم ورزش جسمي است و هم ورزش فكري ، موجب شادي روح و روان او شده و او را با نشاط بار مي آورد. 
حضرت زهرا سلام اللّه عليها به اين نكات ظريف توجه داشت. نقل شده فاطمه سلام اللّه عليها فرزندش حسن عليه السلام را روي دست مي گرفت و بالا مي انداخت و حركت مي داد و مي فرمود: 
اشبه أباك ياحسن واخلع عن الحق الرّسن 
واعبد الهاً ذامنن ولاتوال ذا الاحسن 
«اي حسن ، نظير پدرت باش و ريسمان ظلم از حق دور كن، و خداوندي را كه صاحب نعمت هاست پرستش كن و با افراد تيره دل دوست مباش.» 
فاطمه سلام اللّه عليها حسين عليه السلام را نيز به بازي مي گرفت و با شادمان كردن او مي فرمود: 
انت شبيه بأبي لست شبيهاً بعلي 
«تو همانند پدرم هستي، و شبيه علي نيستي» علي عليه السلام با شنيدن اين جمله مي خنديد و شاد مي شد. 

۳-آگاهي بخشي به فرزندان: 
حضرت زهرا سلام اللّه عليها از همان آغاز كودكي فرزندانش ، عبادت خداي تعالي را در روح و روان آنها تثبيت كرد و خوي پرستش خداي يكتا را در فطرت لطيف آنها سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت و آنها را براي كسب معارف و تشويق در فراگيري ، آماده مي كرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن عليه السلام كه هفت ساله بود مي فرمود: «به مسجد برو ، آنچه را از پيامبر شنيدي فراگير و نزد من بيا و براي من بازگو كن».۳ 

4-كار در خانه 
براي حفظ نظام اجتماعي در همه ابعاد و در نظام خانواده بايد كارها براساس صحيح برنامه ريزي و تقسيم بندي كرد تا هركس به تناسب توان روحي و جسمي خود، كاري را انچام دهد. 
فاطمه زهرا سلام اللّه عليها و علي عليه السلام در آغاز زندگي مشترك نزد رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم آمدند و از ايشان خواستند تا كارها را بين آنها تقسيم كنند. پيامبر اكرم صلی الله عليه و اله و سلم كارهاي درون خانه را به فاطمه زهرا سلام اللّه عليها واگذار كردند و كارهاي بيرون منزل رابه علي عليه السلام سپردند. 
زهراي اطهر سلام اللّه عليها از اين تقسيم كار بسيار خوشحال شد و فرمود: جز خدا كسي نمي داند كه از اين تقسيم كار تا چه اندازه خشنود شدم از اين رو كه رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم تحمل كارهاي بيرون ازخانه را «كه موجب بيرون رفتن و روبرو شدن با مردان نامحرم مي شد» از دوش من برداشت وكارهاي درون خانه را به عهده ي من نهاد. 

۵-شوهرداري 
براي زن بزرگترين موفقيت وارزش اين است كه در شئون گوناگون زندگي، خشنودي همسرش را به دست آورد و ازهرگونه عملي كه موجب ناراحتي شوهر مي گردد پرهيز نمايد. حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: «جهاد زن، خوب شوهرداري است» زن براي اينكه بتواند در اين جهاد پيروزمند باشد بايد تمام سعي و تلاش خود را بكار گيرد تا خانه رامحل آرامش مرد قرار دهد. 
شوهرداري حضرت زهراي مرضيه سلام اللّه عليها بهترين الگو براي زنان مسلمان است. رفتار حضرت زهرا سلام اللّه عليها با شوهر در عالي ترين مرحله صفا و مهرباني بود. نه تنها هرگز خاطر شوهر رانرنجاند بلكه ياوري مهربان براي او بود. 
حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: «سوگند به خدا، من زهرا سلام اللّه عليها را تا آن زمان كه خداوند او را به سوي خود برد، خشمگين نساختم و در هيچ كاري موجب ناخشنودي او نشدم. او نيز هيچ گاه مراخشمگين نكرد و عملي از او سرنزد تا باعث ناخشنودي من شود.4 
و هم چنين نقل است كه امام علي عليه السلام فرمود: 
«هرگاه به چهره ي او«زهرا سلام اللّه عليها » نگاه مي كردم هرگونه غم واندوه از من برطرف مي شد»۵ 

۶- هماهنگي با شوهر 
پس از ماجراي تلخ سقيفه، سران سقيفه براي جلب افكار عمومي مردم به فكر چاره افتادند تا به گونه اي كه از حضرت زهرا سلام اللّه عليها دلجويي نمايند كه اجازه ملاقات مي خواستند. اما فاطمه زهرا سلام اللّه عليها هرگونه پيشنهادي را رد مي نمود و موضع اعتراض و سكوت و بيزاري را ادامه مي داد. 
روزي امام علي عليه السلام وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان خليفه و عمر در پشت درب منزل ،منتظر اجازه ورود مي باشند، تا نظر شما چه باشد. حضرت زهرا سلام اللّه عليها فرمودند: «علي جان خانه، خانه ي توست و من همسر تو مي باشم هر آنچه مي خواهي انجام ده.»۶ 

۷- حوصله 
فاطمه سلام اللّه عليها در ياد دادن مسائل دين به ديگران از حوصله و پشتكار فراواني برخوردار بود. روزي زني نزد او آمد وگفت: مادري پير دارم كه در مورد نماز خود اشتباهي كرد. و مرا فرستاده تا از شما مسئله اي را بپرسم.حضرت زهرا سلام اللّه عليها سؤال او را پاسخ فرمود، زن براي بار دوم وسوم مسئله اي پرسيد و پاسخ شنيد اينكار تا ده بار تكرار شد و هر بار آن بانوي بزرگوار ، سؤال وي راپاسخ فرمود. زن از رفت و آمدهاي پي در پي شرمگين شد و گفت: ديگر شما را به زحمت نمي اندازم. فاطمه سلام اللّه عليها فرمود: باز هم بيا و سوالهايت را بپرس ، تو هر قدر سؤال كني من ناراحت نمي شوم. زيرا از پدرم رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم شنيدم كه فرمود: روز قيامت علماي پيرو ما محشور مي شوند و به آنها به اندازه دانش شان خلعت هاي گرانبها عطا مي گردد واندازه پاداش به نسبت ميزان تلاش است كه براي ارشاد و هدايت بندگان خدا نموده اند.7 

۸-فاطمه سلام اللّه عليها و علي عليه السلام 
فاطمه كسي است كه با نه سال زيستن همگام با علي عليه السلام ، درگام گامف علي عليه السلام و لحظه لحظه علي عليه السلام ، و تنفس علي عليه السلام و سرنوشت علي عليه السلام تاثيري جاودانه و ملموس مي كند. 
فاطمه سلام اللّه عليها كسي است كه تبسم را برلبان علي عليه السلام نقش مي بندد. 
فاطمه سلام اللّه عليها التيام بخش جگرف دندان خورده علي عليه السلام است. 
فاطمه عصاره مظلوميت علي عليه السلام است. 

۹- فاطمه سلام اللّه عليها به عنوان تماميت حسين عليه السلام 
فاطمه سلام اللّه عليها بنيانگذار قيام حسين عليه السلام است. 
فاطمه سلام اللّه عليها آميزه ي شكوهمند مظلوميت و فرياد حسين عليه السلام است. 
فاطمه سلام اللّه عليها ظهور جلوه حق در كربلاست. 
فاطمه سلام اللّه عليها حلاوت شهادت است. حسين عليه السلام والي فاطمه سلام اللّه عليها است دركربلا و منادي اوست در عاشورا . شير فاطمه سلام اللّه عليها است كه وجود حسين عليه السلام مي خروشد و خون فاطمه سلام اللّه عليها است كه ازحنجره حسين عليه السلام مي جوشد. 

10-فاطمه سلام اللّه عليها و زينب سلام اللّه عليها 
زينب سلام اللّه عليها ،فاطمه ي كربلاست و تجلي فاطمه سلام اللّه عليها در زينب عاشوراست. دركربلا زينب سلام اللّه عليها رسول فاطمه سلام اللّه عليها است. خليفه تام فاطمه سلام اللّه عليها است. پيام فاطمه سلام اللّه عليها را مي خواند. حضور فاطمه سلام اللّه عليها را فرياد مي كشد. با هر جنازه اي كه بردست مي گيرد قطره اي از جام صبر فاطمه سلام اللّه عليها را مزمزه مي كند. دربارگاه يزيد زينب سلام اللّه عليها به تداعي خطبه مادر در مقابل دشمن هاي پدر خطبه مي خواند. 
در كربلا زينب سلام اللّه عليها محبت مادر را در جان برادر مي ريزد. 

11- فاطمه سلام اللّه عليها و امام حسن عليه السلام 
حسن عليه السلام بعد ديگر منشور فاطمه سلام اللّه عليها است. 
حسن عليه السلام شير صبر از جان مادر نوش كرده است. 
حسن عليه السلام در تداوم سكوت علي عليه السلام و مظلوميت فاطمه سلام اللّه عليها است كه صبر مي كند. 
حسن عليه السلام بلوغ بردباري فاطمه سلام اللّه عليها است پاره هاي سرخ جگر فاطمه سلام اللّه عليها است كه بر طشت مي ريزد. 
فاطمه سلام اللّه عليها و حضرت محمد صلی الله عليه و اله و سلم 
فاطمه سلام اللّه عليها افتخار محمد صلی الله عليه و اله و سلم و نمونه اعلي و بارز دانشگاه محمد صلی الله عليه و اله و سلم است. 
فاطمه سلام اللّه عليها پاره جگر محمد صلی الله عليه و اله و سلم ،بضعه محمد صلی الله عليه و اله و سلم است. 
فاطمه تنها كسي است كه پيامبر صلی الله عليه و اله و سلم پس از هر بار جهاد طاقت فرسا به ديدار او مي رود و خستگي را درعمق چشمان مهربان او گم مي كند.9 
تسبيح حضرت زهرا سلام اللّه عليها مرحوم شيخ صدوق در كتاب علل الشرايع نقل مي كند: حضرت علي عليه السلام به مردي از خاندان بني سعد فرمودند: جرياني اززندگي خودم و فاطمه سلام اللّه عليها را برايت نقل كنم. فاطمه سلام اللّه عليها در خانه من زندگي مي كرد در حالي كه براي رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم محبوبترين افراد خانواده بود. حضرت فاطمه سلام اللّه عليها با دستاس آرد مي كرد بطوري كه دستانش تاول مي زد ، خانه را جارو مي كرد و لباس هايش خاك آلوده مي شد، زير ديگ ، آتش روشن مي كرد و جامه هايش سياه مي شد،و در اثر انجام اين كارها بسيار اذيت مي شد. من به او گفتم: اي كاش نزد پدرت مي رفتي و درخواست مي كردي خدمتكاري به تو بدهد تا در انجام كارهاي سخت،ياريت كند. فاطمه سلام اللّه عليها نزد رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم رفت. شرم مانع او شد كه كلامي بگويد. صبح روز بعد پيامبر صلی الله عليه و اله و سلم نزد ما آمد و فرمود: فاطمه سلام اللّه عليها روز گذشته باپدرت چه كاري داشتي؟ من به جاي حضرت زهرا سلام اللّه عليها پاسخ دادم و ماجرا راگفتم. سپس پيامبر صلی الله عليه و اله و سلم فرمودند: آيا به شما ياد ندهم چيزي را كه از خدمتكار برايتان بهتر باشد كه در اينجا تسبيح حضرت زهرا سلام اللّه عليها كه 34 مرتبه الله اكبر، 33 مرتبه الحمد لله ،33 مرتبه سبحان الله را فرموده اند.10 
نتيجه گيري: خداوند مهربان ارواح مقدس چهارده معصوم عليهم السلام را آفريدو آنها را در بعد جسمي هم قرار داد تا بشر با آنها انس بگيرد واينكه چون آنها عين الله ، لسان الله ، مظهر و نماينده الهي هستند بشر با ديدن اعمال و رفتارشان به خدا نزديك شود. مرحله اول معرفت امام اين است كه ابتدا بايد تاريخچه زندگي شان ،تولد ،وفات ونحوه زندگي شان را بشناسيم كه اينبعد ظاهري استو بعد بفعد باطني شان اين است كه بدانيم اولاً ايشان مفترض الطاعه هستند و مراحل معرفت امام عليه السلام مطرح مي شود كه مقصودما در اين مقاله همان بعد ظاهري است كه در اين قسمت بايد بدانيم كه چطور از اين الگوها در زندگي عملي مان استفاده كنيم. براي اين مهم بايد چشم دل را كمي باز كنيم تا از لحظه لحظه زندگي ائمه اطهار عليهم السلام كه درس است براي ما بهره ببريم. و نكته ديگر اينكه بايد بدانيم هر آنچه ازمناجات ائمه اطهار عليهم السلام ، دعاهايشان،رفتارشان،و…. براي ما بيان شده براي اين است كه ما مي توانيم به آنجا برسيم وگرنه لزومي نداشت كه مثلاً امام معصوم عليه السلام رفتار يا دعايي را بفرمايند و مخصوص خودشان باشد. اگر اين طور بود براي ما فايده اي نداشت و لغو مي شد. پس آنچه براي ما نقل كردند براي اين است كه ما ياد بگيريم و خود را به آنجا برسانيم. 
بايد از خداوند متعال مدد بجوييم و ازحضرت زهرا سلام اللّه عليها كمك بخواهيم كه زندگي بي بي دوعالم را فقط در بعد ظاهري زندگي و مقدار جهيزيه و زندگي ايشان در فقرو… نبينيم بلكه بايد سعي كنيم عملاً رفتارهاي حضرت را در زندگي پياده كنيم كه در اين مقاله به نكاتي اشاره شده است. 
خيلي از مشكلاتي كه جامعه ما خصوصاً زنان ما دارند بخاطر اين است كه از اين الگوي نمونه استفاده نمي كنند. مثلاً خيلي از زنان ما در شوهرداري و رفتار با ايشان مشكل دارند و فكر مي كنند بايد آنها هم مانند مردان كارهاي سنگين وسخت انجام دهند و اصلاً طرز تفكرشان غلط است واينجاست كه فرموده اند: «زن ريحانه است» و «زن محبوبه خداست» چرا بايد خود رااين قدر به زحمت بيندازد و با مردان نامحرم سروكار داشته باشد به خانم فاطمه زهرا سلام اللّه عليها كه در اين مورد رجوع مي كنيم مي بينيم ايشان چقدر از تقسيم كاري كه برايشان شد خوشحال شدند. ببينيد ما كجا هستيم و حضرت كجا؟ ما چه فكر مي كنيم و ايشان چه؟ يامثلآً جرياني كه به ما تسبيح حضرت زهرا سلام اللّه عليها راياد مي دهندچقدر مهم است كه شما اي خانم خانه اگر كار زيادي در منزل داري، مهمان زيادي داري، بركت وقتي مي خواهي تو هم بنشين تسبيحات رابگو تا وقتت بركت پيدا كند و همين طور ساير موارد. 
اميد است بتوانيم حضرت زهرا سلام اللّه عليها رادر زندگي عملي مان داخل و واردكنيم و اينطور امامانمان را بشناسيم تا با معرفت شناخته باشيم. ان شاء الله 
پي نوشتها: 
۱-حسيني شاهرودي ،سيدمحمد، الگوهاي رفتاري حضرت زهرا سلام اللّه عليها تربيت فرزند. 
2-حسيني شاهرودي ،سيدمحمد، الگوهاي رفتاري حضرت زهرا سلام اللّه عليها تربيت فرزند، صفحه 14 
۳-محمدي اشتهاردي ،محمد، نگاهي بر زندگي حضرت فاطمه سلام اللّه عليها صفحه 64 
4-حسيني شاهرودي ،سيدمحمد، الگوهاي رفتاري حضرت زهرا سلام اللّه عليها اداره منزل صفحه 16 . 
5-حسيني ، سيدعلي، كرامات و مقامات عرفاني حضرت زهرا سلام اللّه عليها صفحه 44 
۶- دشتي ،محمد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها صفحه 13 
۷-كفاش، حميدرضا، 75 درس زندگي از سيره عملي حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها صفحه 29 
۸-شجاعي ، سيد مهدي ، خدا كند تو بيايي ،صفحه 27 
۹-گروه كتاب ، آشنايي با حضرت زهرا سلام اللّه عليها صفحه 32 


حدیث درباره همسرداری

حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: بهترین شما کسی است که  در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.

الگو رفتاری حضرت فاطمه در تربیت فرزند

مقام مادری، مقام بسیار مهمی است زیرا مقام انسان‌سازی است و بخش عظیمی از نقش تربیت انسان‌های پاک و وارسته‌ و پرورش شخصیت‌های بزرگ و فرزانه بر عهده وی است. سه اصل وراثت، تربیت و محیط، پایه اصلی برای تکوین شخصیت انسان هستند و باید دانست که در مساله تربیت و آموزش، حق بزرگ فرزند بر پدر و مادر است، به ویژه مادر در این راستا نقش بیشتر دارد، زیرا چندین برابر به فرزندان نزدیکتر است. حضرت زهرا (س) در تربیت فرزند، نمونه بوده و براستی که مسئولیت مقام مادری را به خوبی انجام دادند و فرزندانی چون امام حسن (ع)، امام حسین و زینب (ع) و ام‌کلثوم (ع) را به جامعه تحویل دادند که هر یک از آنها نمونه‌‌ای برجسته از انسان‌هایی آگاه، شجاع، مومن، مجاهد و دارای عالیترین ارزش‌های والای انسانی بودند. در تربیت صحیح فرزند، اموری از ارکان تربیت است که از جمله آنها می‌توان به دوست بودن با فرزند و محبت لازم به او و ترک خشونت و تندی، بهاء دادن به شخصیت‌ فرزند و ترک تحقیر او، توجه به نیاز‌های جسمی و روحی فرزند و تامین آن نیازها، رعایت عدالت در میان کودکان، برخورد صحیح و واقعی و صادقانه با آن‌ها، توجه به ظرافت‌های روانی کودک و حفظ آن ظرافت‌ها از آسیب‌های انحرافی، نصیحت و اندرز و آگاهی بخشی، تغذیه سالم از نظر ظاهر و باطن، توجه به حضور و غیاب فرزند و همنشینان او، ایجاد رقابت‌های سالم و سازنده برای تحریک احساسات فرزند درجهت‌گیری به سوی کمال اشاره کرد که حضرت زهرا (ع) تمام این ارکان و امور دیگری را که در شکل گیری شخصیت فرزند لازم است، را با آگاهی و هوشمندی مخصوص به خود رعایت می‌کردند. ایشان هرگز خاطر کودکان خود را نرنجانید و همواره با نوازش پرمهر خود با آن‌ها رفتار می‌کرد و هرگز نگذاشت که آن‌ها نسبت به مهر و توجه مادر احساس محرومیت کنند، خود گرسنه و تشنه می‌ماند، ولی آن‌ها را سیر و سیراب می‌کرد. حضرت فاطمه (س) در زمینه تربیت فرزندان به گونه‌ای عمل می‌کردند که فرزندانشان ضمن کمال‌یابی و کمال‌جویی، نسبت به همدیگر بسیار مهربان و دلسوز باشند و در برخورد و رفتار خانوادگی احترام یکدیگر را حفظ کنند. به همین جهت بود که امام حسین (ع) احترام خاصی به امام حسن (ع) می گذاشتند و در حضور ایشان صحبت نمی‌کردند و به خواهرشان حضرت زینب (س) به شکلی فوق‌العاده علاقه‌مند بوده و به احترام ایشان – با اینکه کوچک‌تر از امام حسین (ع) بودند – از جایشان بر می‌خاستند و همچنین محبت و احترام متقابل حضرت زینب (س) به برادرانشان فوق العاده بود. حضرت زهرا (س) بر این مطلب تاکید داشتند که بچه‌ها را از کودکی به شکلی مناسب به انجام تکالیف فراخوانند و آنان را به ارتباط با خدا پیوند دهند و بذر محبت و ارتباط با معبود را در کام آنان بیفشاند تا انجام تکلیف برای آنان نه تنها رنج و مشقتی نداشته باشد، بلکه با شوق و اشتیاق به استقبال آن بروند. بر این اساس دخت پیامبر گرامی اسلام (ص) فرزندان خود را حتی به شب زنده‌داری عادت می‌دادند. البته ایشان شیوه تربیت را به خوبی می‌دانستند و به گونه‌ای برخورد می‌کردند که در حد توان و استعداد فرزندان باشد. مثلا آن حضرت، در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیداری و نخفتن وا می‌داشتند. و برای این کار از قبل و در روز، بچه‌ها را می‌خواباندند تا کاملا استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می‌دادند تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتر و مطلوب‌تری از نظر جسمی و روحی برای شب زنده‌داری داشته باشند و می‌فرمودند: ” محروم است کسی که از برکات شب قدر محروم بماند.” از جمله روشهای تربیتی حضرت فاطمه (س) نوع دوستی ایشان بوده است، که در برابر چشمان تیزبین فرزندانشان، به مردم کمک می‌کردند و خود گرسنه می‌ماندند، ولی دیگران را سیر می‌کردند. حضرت فاطمه (س) گرنبندشان را به فقرا ایثار کردند و آنان را مورد نوازش قرار دادند و از پول آن پارچه‌هایی خریداری شد و برای بی‌لباسها، لباس مناسب تهیه شده … و پرده‌های خانه‌اشان در اختیار پیامبر خدا قرار گرفت و از آن برای نیازمندان، لباس خریداری شد. آن حضرت نه تنها در مسایل اقتصادی و رفع مشکلات روزمره‌ی مردم پیشگام بودند، حتی از نظر اخلاقی، عواطف انسانی، ارشاد و هدایت مردم نیز به کمک آنان شتافته و مصالح آنان را پی‌گیری می‌کردند و در حقشان دعا می‌کردند و از این طریق فرزندان خویش را با چنین عواطف اسلامی پرورش می‌دادند. حضرت امام حسن (ع) می‌فرمایند: شبی مادرم را دیدم که تا صبح به عبادت پرداخته و مرتب مومنین و دیگران را دعا می‌کرد، ولی در حق خود ساکت بود.از علت آن پرسیدم، فرمودند “اول همسایه، سپس خودمان. عطوفت و مهر مادری در حضرت زهرا (س) به قدری بود که در لحظات پایانی عمر خود، سخت نگران حال فرزندانش بود. شاید بیشترین نگرانی آن حضرت برای محرومیت آنها از مادر بود، زیرا او می‌دانست که پس از شهادتش، هیچکس نمی‌تواند مهر و محبت مادری را نسبت به آنها داشته باشد. فاطمه‌ی زهرا (س) برای اینکه فرزندانش از این نعمت بزرگ یعنی محبت مادرانه، کاملا محروم نمانند، به حضرت علی (ع) پیشنهاد کرد و از ایشان خواست که پس از او، کسی را به همسری انتخاب کند، که بتواند از عهده‌ی این مهم برآید. حضرت علی و فاطمه (ع) در خانه به بازی کردن فرزندان خود توجه کافی ‌داشتند و همین امر، موجب شادابی و نشاط روزافزون آنها می‌شد. حضرت فاطمه (س) از همان کودکی با فرزندانش همبازی می‌شد و به این نکته نیز توجه داشت که در بازی، نوع الفاظ و حرکات مادر، سرمشق کودک، قرار می‌گیرد؛ بنابراین باید از کلمات و جملات مناسبی استفاده کرد. علاوه بر این باید در قالب بازی های کودکانه شخصیت کودک را تقویت کرد و او را به داشتن افتخارات و ارزشهای اکتسابی، تحریک و تهییج کرد. اینها همه مرهون در پیش گرفتن شیوه‌های صحیح در این رابطه است. شکی نیست که لالایی‌های دوره کودکی جاذبه‌ی خاصی همراه با حلاوت فراموش‌نشدنی در ذهن انسان داشته و در تقویت و تثبیت ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و حتی ارایه الگو و اسوه شخصیتی می‌تواند، نقش خطیر ایفا کند، بنابراین حضرت زهرای مرضیه (س) این عنصر تربیتی را با استفاده از ذوق شعری خویش به بهترین وجه به کار می‌گرفتند و اشعار سرشار از مضامین بلند را در ساعات بازی بچه‌ها می‌خواندند که آنها را سرگرم کرده و مفاهیم والای ارزشی را به فرزندانشان تلقین می‌کردند. به عنوان نمونه خطاب به امام حسن مجتبی (ع) می‌فرمود: «اشبه اباک یا حسن واخلع عن الحق الرسن واعبد الها ذالمنن ولا توال ذاالاحسن» یعنی “ای حسن همچون پدرت باش و ریسمان را از اطراف حق بردار خداوند صاحب نعمتها را پرستش کن و با افراد کینه‌توز دوستی مکن” در جای دیگر خطاب به امام حسین (ع) این سروده را می‌خواندند: «انت شبیه بابی لست شبیها بعلی» “تو به پدرم رسول‌الله شباهت داری شبیه علی (ع) نیستی”. در حالی که حضرت زهرا (س) این شعر را خطاب به امام حسین (ع) می‌خواندند و با او بازی می‌کردند و حضرت علی (ع) می‌شنیدند و تبسم می‌کردند. – منبع : ایسنا