موضوع: "ادیان و مکاتب"

استفاده از صلیب چگونه باب شد؟

اعترافات مسیحیان به تحریف عهد جدید

اعترافات مسيحيان

اعترافات مسيحيان يكي از اعترافات كنندگان به تحريف عهد جديد (كلنل اينكرسال) آمريكائي است، كه تحت عنوان (چه كسي عهد جديد را نوشت؟ ) مي‌نويسد: علماي نصاري تصديق دارند كه اگر اناجيل (چهارگانه) متي، مارك، لوقا، و يوحنا را نوشته اند بايد به زبان عبري نوشته باشند… ولي يك نسخه از آن‌ها به زبان عبري يافت نشده و تمامي آنها به زبان يوناين است. تولستوي نويسنده معروف روسي نيز مي‌گويد: من نظر خوانندگان را به اين مطلب متوجّه مي‌سازم كه در ضمن بياناتم در تعلیمات مسيح، گمان نبرند انجيل‌هاي چهارگانه را كتب مقدس، محل اعتماد و عتبار مي‌دانم، زيرا اين مطلب توهّم و گمراهي روشن است. باز همين دانشمند مي‌گويد: خوانندگان كتابم بدانند اصل تعليم حقيقي مسيح، مقدّس و خوب است، اما اين فقرات نوشته شده، اين سفرها و حروف، اناجيل مقدّسي كه ما آنها را به مجرد گفته مردمان مقدّس بدانيم، نيستند. و (گنت گاتن) نويسنده مسيحي مي‌نويسد: ليبراليسم (به مكتبي گفته مي‌شود، كه در بين پيروان كليسا بوجود آمد و عقايد و احكام را بازيچه خود قرار داد. اين مكتب از قرن۱۲ ميلادي شروع به كار نموده و رهبران مشهور آن (لوتر) و (يكلف) (مان هوس) و… بوده اند (تاريخ اصلاحات كليسا) ) در تلاش خود براي بيان مسيحيت اجبارا پاره اي از مباني مسيحيّت را تحريف كرده، محقّقان ليبرال، مسيحيّت كنوني را با اين حقيقت آشنا ساختند كه: كتاب مقدّس، سراسر ملهم خدا نيست. (شماره۶ و۷ سال۱۴ نور عالم به نقل از كتاب به سوي اسلام يا آئين كليسا؟ ) كتابي كه مي‌خوانيد: مجموعه اي از خرافات و موهومات از (كتاب مقدّس! ) مسيحيان است. اين كتاب به خوبي ماهيّت مسيحيّت (دين تحريف شده) را به شما نشان مي‌دهد، و ادعاهاي پوچ مبلّغين استعماري كليسا را برمبلا مي‌سازد.

منبع:خرافات در مکتب مسیحیان - سید محمد شیرازی - صفحه۳

سرگذشت عهد جدید



سرگذشت عهد جديد

سرگذشت عهد جديد عهد جديد مشتمل اناجيل چهارگانه: متي، لوقا، مرقس و يوحنا است. بعد از اناجيل، كتاب‌هاي اعمال رسولان و مكاشفه يوحنا اضافه شده است. اين كتاب نيز به اعترافات دانشمندان مسيحي، در صندوق عهد در بيت المقدّس پس از ويراني‌هاي بيت المقدّس از بين رفته، اثري از آن به جا نماند. پس از مدّت‌ها بعضي از شاگردان مسيح به دست خود قسمتي از احكام و دستورات مسيح را با تحريف و غرض‌هاي سياسي به صورت انجيل‌هاي فعلي در آورده آن را به مسيح (ع) نسبت دادند. (به صفحه۹۶۷ از كتاب قاموس مقدّس تأليف دانشمند مسيحي دكتر پست مراجعه فرمائيد. ) گذشته از اين تحوّلات در سال (۳۸۴) به دستور (داماسيوس) و در سال (۱۵۹۰) ميلادي به دستور (سيستوس) پنجم عهد جديد باطل شناخته شد مجدّدا نوشته شد و براي سوّمين بار به دست (كليمنضوس) هشتم عهد جديد باطل گرديده و نسخه ديگري نوشته شد كه فعلا در بين كاتوليكها موجود است. (به تفسير طنطاوي ص۱۰۴ جلد سوّم مراجعه كنيد. )

منبع:خرافات در مکتب مسیحیان - سید محمد حسینی شیرازی - صفحه۳

سرگذشت عهد عتیق


سرگذشت عهد عتيق

سرگذشت عهد عتيق كتاب عهد عتيق مشتمل الواح بزرگي بود كه در حويرب و طور سيناء از عالم غيب بر حضرت موسي (ع) نازل گرديد و از جانب پروردگار دستور رسيد كه: آن را در صندوق عهد پنهان گرداند و هر هفت سال يك بار، در روز عيد بيرون آورده، بر بني اسرائيل قرائت كند و محلّ آن صندوق بيت المقدّس مكان امن و محفوظي بود. (توراث تثنيه باب- ۳۱ آيه۹ تا ۱۱) سؤال آيا توراة فعلي كه امروزه كتاب آسماني مسيحيان است، همان كتابي است كه در صندوق عهد گذارده اند، يا نه؟ متأسفانه با تصريحات و اعترافات علماء بزرگ مسيحي اين كتاب همان كتاب اصلي نبوده، بلكه نوشته دست بعضي از مردم مجهول الحال (دكتر جورج پست آمريكائي در قاموس مقدس صفحه۳۱۲ درباره حبقوق مي‌گويد: كي از دوازده پيغمبران غير اولوالعزم است و از زمان و مكان تولدش اطلاعي نداريم… و همچنين پيامبر مجهول الحال، يكي از نويسندگان كتاب مقدّس! و آسماني مسيحيان است كه سفر سي وپنج از عهد عتيق منسوب به اوست. ) است. زيرا نسخه اصلي آن كه در بيت المقدس بوده، در انقلابات و حملات پي در پي سلاطين و دشمنان بني اسرائيل، از بين رفته و آثاري از آن باقي نمانده است.

منبع:خرافات در مکتب مسیحیان - سید محمد حسینی شیرازی - صفحه۲

اومانیسم

منشا پیدایش اومانیسم چیست ؟ 

درباره تاريخ پيدايش اومانيسم و اشكال آن اختلاف نظرهايي وجود دارد .برخي برآنند كه ريشه اومانيسم جديد در تفكر دكارت است . او گرچه بنيانگذار اين حكمت نيست ،ولي سخن او كه ( ( مي انديشم پس هستم ) ) را زيرساخت اساسي نظري اين مكتب مي دانند .

اومانیسم اسلامی چیست؟ 

اومانيسم مكتبي برخاسته از غرب است به معناي اصالت دادن به انسان. اين طرز تفكّر داراي ويژگيهايي است كه از شرايط فرهنگي غرب الهام گرفته است. تركيب«اومانيسم اسلامي»، كه تركيبي ابداعي از سوي برخي متفكّران مسلمان است، ظاهراً به معناي انسان مداري اسلامي و بيان كننده ديدگاههاي اسلام درباره انسان است. بايد توجّه داشت كه برخاستن چنين تركيبهايي صحيح نيست. همچنان كه گذشت، اومانيسم، مكتبي برخاسته از فرهنگ مادّي گرا و از دين بريده غرب است و پس از آن كه انسان غربي از آسمان(=خدا و وحي و معنويّت) جدا شد و تمام توجّه خود را به طبيعت و تسخير آن دوخت، مدار همه چيز براي او، انسان شد. مي توان از ديدگاههاي اسلام درباره انسان و انسان شناسي سخن گفت بي آن كه نيازي به وام گرفتن اصطلاحات غريب و موهوم غربي باشد.  

منبع:تبيان

شعوبیّه چه فرقه ای است؟ 


شعوبيّه فرقه اي است كه در عهد امويان و اوايل عبّاسيان در مقابل غرور مفرط و تعصّب نژادي اعراب ظهور كرد. آنان منكر تفوّق نژادي عرب بر ساير اقوام و شعوب بودند. بني اميّه، به استخفاف و تحقير نسبت مسلمانان غيرعرب پرداختند. و بر خلاف گفته پيامبر((صلي الله عليه وآله)) كه فرموده بود: «لافضل لعربيّ علي عجميّ الاّ بالتقوي;(1) هيچ عربي بر عجمي برتري ندارد مگر در پرهيزگاري.» مسلمين غير عرب را موالي و بندگان خويش مي خواندند. نهضت شعوبيه در واقع عكس العملي در مقابل اين تفكّر بود. 

 منابع:

1  - ميزان الحكمة، ج 8، ح 22399. ـ1332ـ 

تبيان

چرا اسلام از ادیان گذشته کامل تر است؟

چرا اسلام از ادیان گذشته کاملتر است؟ 

هميشه قلمرو زماني اديان سابق محدود و تا آمدن پيامبر بعدي بوده است در غير اين صورت نيازي به آمدن شريعت بعدي نمي بود. ممكن است سؤال شود چرا از ابتدا ديني كامل آورده نشد؟ پاسخ اين است كه بشر ابتدايي استعداد لازم را براي دريافت دين كامل نداشت، بديهي است كه با مرور زمان انسانها استعداد بيشتري براي دريافت دين كاملتر بدست مي آوردند از آنجا كه شريعت حضرت رسول اكرم محمدبن عبداللّه ((صلي الله عليه وآله)) ختم شرايع و آن حضرت خاتم پيامبران و قرآن آخرين كتب آسماني است و قلمرو اين شريعت تا دامنه قيامت گسترده است، بايد اين شريعت هيچ گونه نقص و كاستي نداشته و كال و تام باشد و پاسخگوي همه استعدادهاي كمال يافته بشر تا قيامت باشد. در واقع با واقعه غدير و ولايت حضرت اميرالمؤمنين ((عليه السلام)) دين اسلام به كمال خود رسيد و شائبه هر گونه تكامل احتمالي را در دين اسلام در آينده منتفي است. آري بعضي تعاليم ناگفته و مكتوم با ظهور مبارك حضرت ولي عصر(عج)- ارواحنا لمقدمه الفداء- آشكار مي گردد.

 
چرا اسلام دین برادری و برابری است مگر دینهای دیگر شامل این دستورات نبوده است؟ 

تمام اديان آسماني شامل دستوراتي درباره برادري ايماني و نوعدوستي بوده اند چه اينكه اينگونه دستورات دستوراتي نيست كه ويژه ي يك دين باشد اينها دستوراتي است كه از فطرت و سرشت پاك انساني بر مي خيزد و در اينگونه دستورات تمام اديان يكسان مي باشند. لكن بايد توجّه داشت كه نمونه مساوات و برابري در دين كامل اسلام بهتر خودنمائي مي كند.   (بخش پاسخ به سؤالات ) ـ1157ـ              اســلام مسلمان و وظايف او                                                        

منبع:تبيان

تعالیم اسلام

آیا تعالیم اسلام با گذشت زمان می تواند تازگی خود را حفظ کند؟ 

اسلام ديني است كه تعاليم آن بر مبناي علم و عقل استوار گشته و قوانين و دستورات آن براساس مصالح و مفاسد وضع شده است. همان طور كه قوانين طبيعي، كه بر جهان آفرينش حكومت مي كند، كهنگي ندارد، مانند قانون جاذبه عمومي كه با گذشت سالها و قرنها همچنان ثابت و حاكم بر كرات است، قوانين اسلام هم، كه بر پايه مصالح و مفاسد قرار داده شده، چنين است; مثلا يكي از اموري كه عقل به خوبي و نيكي آن حكم مي كند احسان به مردم و عدالت است. همچنين خرد به زشتي و ظلم و تجاوز حكم مي كند. در قرآن كريم آمده است: «ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذي القربي و ينهي عن الفحشاء و المنكر و البغي;همانا خداوند به دادگري و نيكوكاري و دستگيري از خويشان « سوره نحل، آيه 90» تهيدست فرمان داده و از كارهاي زشت و رفتارهاي ناهنجار و ستمگري نهي نموده است». و تعاليم ديگر دين نيز همين گونه است. در مواردي كه انسان حكمت احكام اسلام را درك نمي كند، از كوتاهي و نارسايي دانش اوست. هر چه سطح دانش بشر بالاتر رود، جامعيت و كامل بودن تعاليم اسلام واضحتر مي گردد; چرا كه قوانين و دستورات اسلامي براساس وحي و از علم نامحدود و بي انتهاي پروردگار جهان، كه بر همه مصالح و مفاسد احاطه دارد، سرچشمه گرفته است; بنابراين در تعاليم اسلام كهنگي راه نخواهد داشت.

اگر تعالیم اسلام قابل پیاده شدن در جوامع بشری است، چرا تاکنون پیاده نشده است ؟ 

اينكه اسلام و تعاليم حيات بخش و زندگي ساز آن قابل پياده شدن است، مسأله اي تجربي نيست تا بگوييم چون تا به حال اسلام پياده نشده، بعد از اين هم نخواهد شد; بلكه كسي كه شناخت اصولي نسبت به اسلام و معارف اسلامي داشته باشد، درك حقاينت اسلام و اين كه اسلام تنها آيين زندگي است، براي او مسأله اي روشن و ضروري است; زيرا خداوندي كه داراي علم غيرمحدود و قدرت غيرمتناهي است، انسان را آفريده و ابعاد مختلف وجود انسان و جامعه انساني مقصور اراده و مشيت او است. خداوند به تمام نيازهاي وسيع و عميق انسان اطلاع دارد و مي داند كه چه اسباب و عواملي نيازهاي انسان را كاملا تامين مي كند، از اين رو متناسب با اين نيازها نظامها و قوانيني قرار داده است. با چنين بينشي كوچكترين ترديدي در قدرت اجرايي نظامها و ـ1144ـ احكام اسلام وجود ندارد. ليكن خداوند به انسانها آزادي و اختيار داده است و آيين خويش را به طور قهري و جبري در جوامع پياده نمي كند. اين انسانها هستند كه بايد با ختيار و اراده دين را با تمامي ابعاد آن در جامعه اجرا كنند. اگر انسانها در اين راه درست عمل نكرده، تصور نمايند، خداوند تضمين نكرده است كه تقصيرهاي آنها را جبران كند; چرا كه اين جهان محل آزمايش و ابتلاء است و كشته شدن پيامبران و رهبران الهي و مسلط شدن طاغوتها بر همين اساس است. نكته ديگر اينكه، هدف از اجراي تعاليم اسلام در جامعه تنها رسيدن به اهداف مادي نيست، بلكه هدف اين است كه در جامعه قسط اقامه شود و از اين رهگذر انسانها بتوانند به نحو شايسته و مطلوب به هدف متعالي آفرينش دست يابند. 

منبع :تبيان

اسلام و مارکسیسم

نظر مارکسیسم در مورد اسلام و نظر اسلام درباره مارکسیسم چیست؟ 

ماركسيستها دين را عامل تخدير توده ها مي دانند و براي آن اصالتي قائل نيستند. و از آنجا كه آنان به مبداء و حقايق ماوراي طبيعي كافر هستند، از نظر اسلام كافر و شايسته ي عذاب دايم و هلاكت ابدي هستند. اگر آنان به درستي درباره ي دين مطالعه مي كردند و منصفانه و خردمندانه با آن برخورد مي نمودند، تصديق مي كردند كه نه تنها دين عامل تخدير توده ها نيست، بلكه دين عامل آگاهي مبارزه با ستم و ظلم است.   (بخش پاسخ به سؤالات ) ـ1137ـ 
آیا اسلام و مارکسیسم هیچ نقطه مشترکی دارند، و می توان از طریق مارکسیسم به سعادت رسید؟ 

انسان تنها از ناحيه پيروي مكتب اسلام به سعادت مي رسد و هيچ مكتب و مسلكي نمي تواند نيازهاي روحي و معنوي و انساني وي را جز اسلام تأمين نمايد و اسلام و ماركسيسم هيچ نقطه مشتركي ندارند چو ن ماركسيسم بر اساس انكار خدا و مسائل ماوراطبيعت است در حالي كه تعاليم اسلام بر پايه اعتقاد بخدا و توحيد استوار مي باشد.   (بخش پاسخ به سؤالات ) ـ1151ـ 
تفاوت اسلام و مارکسیسم چیست؟ 

بين اسلام و ماركسيسم تفاوتها و اختلافهاي اساسي وجود دارد هم در مسائل جهان بيني و هم اقتصاد، در اخلاق، حكومت و رهبري، جامعهشناسي، انسانشناسي، و بالاخره در كليه مسائل فلسفي و علمي بين اسلام و ماركسيسم تفاوت عميق و ريشه اي وجود دارد مهمترين آنها عبارتند از اينكه اسلام هستي را در هستي مادي خلاصه نمي كند و در بينش اسلام كه تمام هستيها، تمام پديده ها به يك هستي مطلق بنام خدا باز مي گردد در حاليكه ماركسيسم اصالت را به ماده بي شعور مي دهد.   (بخش پاسخ به سؤالات ) ـ1155ـ 

منبع :تبيان

اندیشه مذهبی


جرياناتي كه در ذهن انسانها با انگيزه‎ها و هويت‎هاي گوناگون صورت مي‎گيرند، به قدري زيادند كه مي‎توان گفت: با قطع نظر از اصول كلي آنها، قابل شمارش نيستند. در ميان اين جريانات، نوعي از عمل ذهني وجود دارد كه انديشه منطقي ناميده مي‎شود. بدان‎جهت كه همواره ميان موقعيت انسان و هدفي كه براي شناخت يا عمل انتخاب مي‎كند، كم و بيش فاصله‎اي وجود دارد و آن فاصله بايد سپري شود، لذا تحرك از موقعيت معين (مبدء) در مسيري كه آدمي را به هدف خواهد رسانيد، تحرك منطقي ناميده مي‎شود. انديشة منطقي كه عبارتست از عمل ذهن از يك مبدء براي رسيدن به هدف، در ميان ميليونها محسوس و محتويات دروني، مانند حركت از نقطه‎اي از جنگل به طرف نقطه‎اي ديگر از هدف‎گيري شده است، احتياج به حذف و انتخاب واحدها و روابط دارد. گاهي رسيدن به هدف با يك انديشة منطقي به ده‎ها يا صدها عمل و انعكاسات ذهني و بهره‎برداري از حافظه و غيرذلك احتياج دارد و بدان جهت كه در انديشة منطقي وصول به يك هدف معين اساسي‎ترين ركن جريان فكري است، لذا مي‎توان گفت: انديشة منطقي آشكارترين جريان عمل ذهني است كه كمترين غفلت و اختلال اراده در جريان مزبور ممكن است به شكست كامل انديشه بيانجامد. 

منبع:

تبيان

ترجمه و تفسير نهج‎البلاغه ج 7 آية الله محمدتقي جعفري

تاریخ ادیان

رب النوع و رب الارباب که در تاریخ ادیان و مذاهب آمده چه تفکری بوده است ؟ 

منحرفان از خط توحيد راستين , همواره براي اين جهان رب النوعهايي قائل بودند ,سرچشمه اين تـفكر غلط اين بوده كه گمان مي كردند هر يك از انواع موجودات نياز به رب النوع مستقلي دارد كـه آن نوع را تربيت و رهبري كنند حتي براي اموري همانند :عشق , عقل , تجارت , جنگ و شكار رب الـنـوعي قائل بودند , از جمله يونانيان دوازده خداي بزرگ ( رب النوع ) را پرستش مي كردند كـه بـه پـندار آنها بر فراز( قله آلپ ) بزم خدايي دائر ساخته , و هر يك مظهر يكي از صفات آدمي بودند . در( كـلـده ) پايتخت كشور ( آشور ) رب النوع آب , رب النوع ماه , رب النوع خورشيد ورب النوع زهـره قـائل بـودنـد و هـر كدام را بنامي مي ناميدند و مافوق همه اينها( ماردوك ) را رب الارباب مي شمردند . در ( روم ) نـيـز خـدايـان متعدد رواج داشت وبازار شرك و تعداد خدايان و ارباب انواع از همه جا داغـتر بود عده اين خدايان فوق العاده زياد بود , تا آنجا كه ( در خانه ) داراي خداي مخصوص بود كـوتـاه سـخـن ايـنـكـه بشر در گذشته با انواع خرافات دست به گريبان بوده همانطور كه الان هم خرافات بسياري از آن عصر به يادگار مانده است .

منابع:

تبيان

تفسير نمونه ج 1 ص 32 مكارم شيرازي - ناصر و ديگران

شیخیه چگونه فرقه ای است؟


شيخيه گروهي هستند كه رهبر آنان شيخ احمد احسايي است و عقايد آنان، كه از برخي كتابهاي آنها آمده، با عقايد اسلامي ناسازگار است; مثلا در زمينه توحيد، ذات خدا را غير صفات او دانسته، صفات را عارض بر ذات و قابل زوال مي دانند. در حالي كه صفات ذات، مانند علم و قدرت و حيات خدا عين ذات اوست; زيرا لازمه عرضي و قابل زوال بودن صفات اين است كه ذات خداوند فاقد علم و قدرت و حيات باشد. همچنين زمينه معاد اعتقاد دارند كه روح در قيامت به قالب لطيف هور قليايي تعلّق مي گيرد; در صورتي كه بر اساس آيات قرآن و احاديث پيامبر و امامان معصوم((عليهم السلام)) اعتقاد به جسماني بودن معاد مانند اعتقاد به اصل معاد امري ضروري لازم است. همچنين شيخيه، اعتقاد به ركن رابع را امري لازم مي دانند. بر اين اساس آنان براي دين چهار ركن قائل هستند، كه ركن چهارم، از نظر آنان، شيخ احمد احساني و حاج كريم خان و فرزندان وي هستند. روشن است كه اين مطالب با اصول اعتقادي شيعه سازگار نيست.  

 (بخش پاسخ به سؤالات ) ـ1335ـ 

تبيان

صوفی گری

​با توجه به اینکه در جامعه افراد بظاهر صوفی و ملا ء از طریق نوشتن دعا و ادعای رابطة با جن به کسب در آمد می پردازند و بعضاً عده ای را ازاین طریق گمراه می کنند و مانع پیشرفت و یا تغییر در امر ازدواجشان می شوند چطور می شود با اینگونه افراد برخورد کرد ؟ آیا این مطلب صحت دارد یا خیر ؟ توضیح دهید ؟ 
اگر دعاها از ائمه معصومين نقل در روايت شده و يا مضامين آنها حق باشد تبرك جستن به آنها اشكال ندارد . اما در موردي كه شما فرموديد اينگونه اعمال خلاف شرع و حرام است و اكثر و بلكه همه كسانيكه چنين ادعاهايي ميكنند دروغ گو و بي اطلاع هستند فقط جهت كسب در آمد چنين ادعاهايي مي كنند كه متأسفانه مورد توجه عده اي از مردم قرار مي گيرند اولاً از مراجعه به اينها جداً خوداري كنيد ثانياً آنها رانهي از منكر كنيد اگر اثر گذار نبود و كارهاي خلاف مرتكب مي شوند و ادعاهايي از قبيل موارد ذكر شده ميكنند به مسئولين امنيتي اطلاع دهيد . چنانچه ذكر شد اگر اين افراد را مي شناسيد .به نيروي انتظامي اطلاع دهيد تا با آنها برخورد جدي و قاطع شود و بدانيد آنچه از كلام ائمه معصومين ( ع ) و آيات آمده است مورد صحت است و در غير اين موارد از نظر شرعي هيچكدام از اين امور مورد تأ ييد نيست و حتي به فتوي بعضي از علما ء عمل كردن به اين دستورات نيز خلاف شرع محسوب مي گردد . لذا شما براي حل مشكلات و گرفتاريهاي خود حتماً : 1-توكل بسيار قوي به خداوند متعال داشته باشيد 2 ـ توسل به اهل بيت ( ع ) 3ـ عمل كردن به دستورات اهل بيت و راهنمايهاي افراد كارشناس مذهبي هستند را انخام دهيد تا انشاء الله موفق شويد . استفتا ءات مقام معظم رهبري مسئله 1432

پاسخگوئي به سؤالات ديني آستان قدس رضوي

صائبان و عقاید آن ها

صائبان چه کسانی هستند و عقاید آنها چیست ؟ 

در اينكه آنها چه كساني هستند بين مفسران و علماي ملل و نحل اقوال گوناگوني وجود دارد اما محققان معاصر و جديد اين كلمه را عبري مي دانند . عده اي آنها رامردمي متدين به يكي از اديان آسماني مي دانند . نـويـسـنده ديگري مي گويد فرقه اي هستند كه ملائكه را مي پرستند و زبور مي خوانند , و به قبله توجه مي كنند . آنها معتقدند نخست كتابهاي مقدس آسماني به آدم , و پس از وي به نوح و بعد از اوبه سام و سپس بـه رام و بـعد به ابراهيم خليل , سپس به موسي و بعد از او بر يحيي بن زكريا نازل شده و از گفته مـحـققان به دست مي آيد آنان پيروان يحيي بن زكريامي باشند و هم اكنون قريب پنج هزار نفر از پـيـروان ايـن آئيـن در خـوزسـتان كنار رودكارون و در اهواز , خرمشهر , آبادان و شادگان بسر مي برند .

منابع:

تبيان

تفسير نمونه ج 1 ص 288 مكارم شيرازي - ناصر و ديگران