موضوع: "پرستار فرشته رحمت برای بیمار"

انقلاب اسلامی ایران

انقلاب اسلامی ایران، حرکت بزرگ مردمی به رهبری امام خمینی، از مراجع تقلید شیعه در ایران که در سال ۱۳۵۷ش./۱۹۷۹ م. موجب سقوط نظام پادشاهی و ایجاد نظامجمهوری اسلامی شد.

نتیجه این انقلاب که با حمایت مراجع تقلید شیعه اوج گرفت، بنیان گذاری حکومتی مبتنی بر احکام اسلامی و باورهای شیعه بود. روحانیان شیعه به خصوص حوزه علمیه قم سهم بزرگی در آگاهی بخشی به توده مردم و رهبری حرکت‌های مردمی داشتند. عبارت جمهوری اسلامی که در شعارهای مردمی تکرار می‌شد برگرفته از سخنان رهبری انقلاب (امام خمینی) بود.

اعتراضات آیت الله خمینی و دیگر علمای دینی به رفتارهای خلاف دین دستگاه حکومتی از سال ۱۳۴۱ آغاز شد. در سال ۱۳۴۲ پس از سخنرانی تند ایشان در روز عاشورا و در مدرسه فیضیه قم، دستگاه‌های امنیتی ایشان را بازداشت کردند. این خبر در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ه‍.ش موجب حرکت‌های اعتراضی و درگیری با ماموران حکومتی در برخی شهرها شد و تعدادی کشته شدند. تعداد زیادی از علمای سراسر ایران نیز با هماهنگی مراجع قم به نشانه اعتراض در تهران تحصن کردند. حرکت علما باعث آزادی آیت الله خمینی شد.

اعتراض دوباره آیت الله خمینی به تصویب یک لایحه در مجلس وقت باعث دستگیری دوباره در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ ه‍.ش و تبعید ایشان به ترکیه وبعدها بهنجف در عراق شد. پس از آن حرکت‌های مردمی و راهپیمایی هایی خیابانی چندان بروز و ظهوری نداشت. ولی درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی فرزند آیت الله خمینی در آبان ماه ۱۳۵۶ ه‍.ش باعث زنده شدن مخالفت‌های مخفی مردم با نظام سلطتنی شد.

سه ماه بعد به دنبال مقاله‌ای که در یکی از روزنامه‌های تهران منتشر شد و در آن به رهبری انقلاب که یکی از مراجع تقلید شیعه بود توهین شده بود حرکت‌های اعتراضی شدت گرفت و برخورد خشن و مسلحانه ماموران رژیم سلطنتی در روز ۱۹ دی در قم به گسترده شدن این اعتراضات و سرایت آن به شهرهای دیگر دامن زد. از این تاریخ به بعد کشور ایران دستخوش ناآرامی‌های گسترده و سراسری شد. حوادث پی در پی به ویژه کشتار روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ هر روز بر دامنه راهپیمایی‌ها و اعتراضات افزود تا این که پادشاه (محمد رضا پهلوی) کشور را ترک کرد.

امام خمینی که از عراق به پاریس رفته بود و با مصاحبه‌ها و پیام‌های خود انقلاب را رهبری می‌کرد در ۱۲ بهمن۱۳۵۷ ه‍.ش به ایران بازگشت و در ۲۲ بهمن همان سال نظام پادشاهی رسماً سقوط کرد.

امام زمان (عج)

شعر امام زمان (ع)

ولادت حضرت زینب و روز پرستار

وظایف اخلاقی پرستاران

رستاران با بیماران انسان موجودی کمال‌جو و تعالی‌پذیر است. کمال آدمی، بر اثر درست به انجام رساندن روابطی است که در پی می‌آید:
1. رابطه انسان با خود: به این معنا که آدمی خود را بشناسد، ارزش‌ها و استعددهای بالقوه و خدادادی خود را تشخیص دهد، هدف از خلقت و فلسفه وجودی خود را مطالعه و بررسی کند تا در نتیجه، به قدر و قیمت واقعی گوهر وجود خویش آگاه شود.
2. رابطه انسان با خدا: فلسفه خلقت، کمال نهایی انسان وتقرب به پروردگار است و این مهم، تنها از راه شناخت خداوند و پیمودن راه‌های تقرب به درگاه خالق متعال فراهم است.
3. رابطه انسان با دیگران: انسان موجودی اجتماعی است و بسیاری افراد، این ویژگی را جزو خصوصیات ذاتی و طبیعی او و او را موجودی مدنی‌بالطبع به شمار می‌آورند. برخی از نظریه‌پردازان علوم اجتماعی، این خصیصه را معلول نیازهای گوناگون آدمی می‌دانند و می‌گویند: نیازهای او با توجه به استعدادهای مختلف وی، با معاشرت، تبادل افکار و برقراری رابطه نیکو با هم‌نوعان در یک اجتماع، سامان می‌یابد. در دیدگاه اسلامی، جامعه و روابط انسانی رنگ الهی و عبادی به خود می‌گیرد و جنبه‌های گوناگون رفتار آدمی، به منظور رسیدن به هدف غایی آفرینش که کمال مطلوب است، معنا و مفهوم می‌یابد. بر این مبنا، جامعه و روابط متنوع آن، صحنه آزمون الهی است و انسان در این صحنه می‌تواند با ایجاد روابط صحیح و انسانی با هم‌نوعان خود، صفت‌های نیکوی مورد توجه و رضایت حق تعالی را در خود پرورش دهد. بنابراین، آنچه دراخلاق پرستاری اهمیت دارد، رنگ الهی زدن به کارها و اصلاح روابط خود با بیماران، بر اساس آموزه‌های دینی است. معیار روابط انسان با دیگران، این است که آدمی رفتار خود را با مردم نیکو کند، انصاف و مدارا را رعایت کند و آنچه برای خود می‌پسندد، برای همگان نیز بخواهد. امیرمؤمنین علی علیه‌السلام در وصیت خود به امام حسن مجتبی علیه‌السلام ، از این معیار کلی چنین یاد می‌نماید:
اِجعَل نَفسَکَ مِیزانا فیما بَینَکَ وَ بَینَ غَیرِکَ فأَحْبِبَ لِغَیرِکَ ما تُحِبُّ لِنفسکَ واکْرَهْ لَهُ ما تَکْرَهُ لَها ولا تَظْلِمْ کما لاتُحِبُّ أَن تُظْلَمُ و أَحْسِنْ کما تُحِبُّ أَنْ یُحسَنَ الَیْکَ.
خویشتن را در میان خود و دیگران میزان قرار ده. آنچه را برای خود می‌خواهی، برای دیگران بخواه و آنچه را برای خود خوش نمی‌داری، برای دیگران نیز خوش ندار. به کسی ستم نکن، چنان‌که دوست نداری به تو ستم شود و نیکی کن، همان گونه که دوست داری به تو نیکی شود.
بنابراین، پرستاران با در نظر گرفتن این معیار تعیین کننده، بیماران را جزئی از وجود خویش به حساب می‌آورند و به گونه‌ای با آنان رفتار می‌کنند که دوست می‌دارند با خودشان همان گونه رفتار شود.
پیام متن:
1. تنظیم روابط پرستاران با بیماران، بر اساس دستورهای دینی و ارزش‌های انسانی.
2. رنگ الهی و عبادی دادن به کار.
3. توجه به خواسته‌های بیماران به اندازه رسیدگی به‌خواسته‌های خویش.

خوش اخلاقی و خوش رفتاری با بیماران
پرستار چون فرشته‌ای سپیدپوش، با خوش‌خلقی و خوش‌رفتاری خویش، بهبود بیماران را سرعت می‌بخشد و به درستی به این توصیه امام صادق علیه‌السلام جامه عمل می‌پوشاند که:
تُلیِّنُ جانِبَکَ و تُطَیِّبُ کلامَکَ و تَلْقی اَخاکَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ.
حسن خلق، آن است که برخوردت را نرم کنی و سخنت را پاکیزه سازی و برادرت را با خوش‌رویی دیدار کنی.
همواره دین مقدس اسلام پیروان خود را به نرم‌خویی و خوش‌خلقی در تعامل با دیگران فرامی‌خواند و آنان را از درشتی و تندخویی باز می‌دارد. در قرآن کریم درباره ستایش پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌خوانیم:«اِنَّکَ لَعَلی خلقٍ عظیم؛ به درستی که تو به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شده‌ای. (قلم:4)
حسن‌خلق و گشاده‌رویی، در جلب محبت دیگران بسیار مؤثر است. به همین جهت، خدای مهربان نیز پیامبران و سفیران خویش را انسان‌های عطوف و نرم‌خو قرار داده است. این مردان بزرگ برای دست‌یابی به اهداف الهی، با آراستگی به حسن خلق و شرح صدر، چنان با گشاده رویی با مردم روبه رو می‌شدند که نه‌تنها هر انسان حقیقت‌جویی را به آسانی شیفته خود می‌ساختند و او را از زلال هدایت سیراب می‌ساختند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمسار و دگرگون می‌کردند.
قرآن کریم این فرصت گران‌بهای اخلاقی، عنایتی بزرگ از سوی خداوند برای پیامبر برشمرده شده و آمده است:
فبما رحمة من اللّه‌ لنت لهم ولو کنت فَظّا غلیظ القلب لانفضّوا من حولِک. (آل عمران: 159)
در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرم‌خو شده‌ای و اگر خشن و سنگ‌دل بودی، از گردت پراکنده می‌شدند.
پیامبر گرامی‌اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نیز همگان را به خوش‌خلقی سفارش کرده و آن را شرط ورود به بهشت دانسته و فرموده است:
اکثرُ ما تَلِجُ بِهِ امَّتی الجَنَّة تقوی اللّه‌ِ و حُسنُ الخُلقِ.
بیشترین امتیازی که امت من به سبب داشتن آن به بهشت می‌روند، تقوای الهی و حسن خلق است.
بنابراین، پرستاران با پیروی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ، بهترین اسوه اخلاق و به‌کارگیری دستورهای نورانی او، رابطه صمیمانه‌ای با بیماران خواهند داشت. چه بسیار پرستارانی که با اخلاق نیک خود، بیماران را از محبت خویش سیراب نموده و پایه‌های دوستی بین خود را پایدار می‌سازند و بدین گونه، به روند بهبود بیمار سرعت می‌بخشند.
وعده این ثبات و پایداری در روابط دوستانه، در سخن پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به خوبی ترسیم شده است:
«حُسنُ الخُلق یُثبِتُ المَوَدَّةَ؛ خوش‌خویی دوستی را پایدار می‌نماید.»
در سایه‌سار خوش‌اخلاقی، ناراحتی‌ها، نکوهش‌ها و بی‌صبری‌های بیماران که گاهی بی‌اختیار صورت می‌گیرد، رنگ می‌بازد و به مهر و محبت تبدیل می‌شود. یک پرستار گشاده‌رو، راحت‌تر می‌تواند با ناسازگاری‌های بیماران روبه‌رو شود. در صورتی که پرستار نیز مانند بیمار، تحمل درد را نداشته باشد، لحظه‌ها و ساعت‌های ناآرامی برای بیمار و پرستار در پیش خواهد بود. امام علی علیه‌السلام در تأثیر حسن‌خلق بر تعادل روحی آدمی و هموارسازی مسیر زندگی می‌فرماید:
من حَسُن خُلقَه سَهُلَت لَهُ طُرُقُهُ.
هر کس خلقش نیکو شد، راه‌های زندگی برایش هموار می‌گردد.
خوش‌رفتاری افزون بر گشایش امور دنیوی، درجات اخروی نیز به همراه دارد؛ چنان‌که پیامبر اسلام به آن وعده داده و فرموده است:
اِنَّ الْعَبدَ لَیَبْلُغُ بِحُسنِ خُلقِهِ عظیمَ درجاتِ الآخِرَةِ و أشرَفَ المنازِلَ وَ اِنَّهُ ضعیفُ العبادَةِ.
بنده در سایه خوش‌خلقی خود به درجات بزرگ و مقام‌های والایی در آخرت می‌رسد؛ با آنکه عبادتش ضعیف است.
از دیگر آثار خوش‌خلقی، گشایش و فزونی روزی است.
کسانی که رفتار خود را با گشاده‌رویی و اخلاق نیکو سامان می‌دهند، گنجینه‌های روزی و برکت را به سوی خود می‌گشایند؛ چنان‌که علی علیه‌السلام می‌فرماید: «فی سَعَةِ الاخلاق کُنوزُ الارزاقِ؛ گنجینه‌های روزی درنرم‌خویی و گشاده‌رویی است».
پیام متن:
1. سفارش به اخلاق پسندیده و خوش رویی در برخورد با دیگران.
2. خوش اخلاقی، سبب دست‌یابی به درجات والا و گسترش روزی.

حفظ آبروی دیگران
انسان موجودی است شایسته احترام. نیز به خاطر کرامت و شرافت آدمی، وی را گل سرسبد آفرینش و جانشین خداوند در روی زمین می‌خوانند. فرشتگان به کرنش و خضوع در برابر او مأمور شده و به امر خدا برای احترام وی، در برابرش سجده کرده‌اند.
بنابراین، پوشیدن کاستی‌ها و زشتی‌های مسلمان بسیار مهم است. خدای بزرگ با اینکه از پنهان و آشکار بشر آگاه است، عیب‌های وی را فاش نمی‌سازد. پس چگونه انسانی که خود از کاستی و عیب خالی نیست، می‌تواند به جست و جوی عیب و نقص‌های دیگران بپردازد؟ شایسته نیست که آدمی به سبک کردن، مسخره کردن و برجسته نمودن نقص‌های دیگران بپردازد، بلکه هر مسلمانی وظیفه دارد، به اندازه توان خویش آبروی دیگران را نگاه دارد. پرستاران که به طور طبیعی، از بعضی مسائل خصوصی بیماران آگاه می‌شوند، به حفظ این آبرومندی سزاوارترند.
مردی در حضور رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از کسی بدگویی کرد و در همان‌جا فرد دیگری درمقام دفاع از وی برآمد، حضرت فرمود:
من ردَّ عن عِرضِ أخیه کانَ لَهُ حِجابا مِنَ النار.
کسی که جلوی آبروریزی برادر مؤمنش را بگیرد، از آتش دوزخ در امان است.
پیام متن:
1. خداوند نگه‌دار آبروی انسان است.
2. دستور اسلام به حفاظت از آبروی دیگران، بر کسی پوشیده نیست.

احترام به بیماران
احترام یک مسلمان، ممکن است گاهی درمقام گفتار باشد که با سخنان نیک و سنجیده گزارده می‌شود؛ چنان‌که در قرآن مجید آمده است: «وقولوا للناسِ حسنا؛ با مردم به خوبی سخن بگویید». (بقره:83)
از سوی دیگر، خداوند ویژگی کریمانه بودن گفتار را این‌گونه تأکید می‌کند: «و قُل لَهُما قولاً کریما؛ با لحنی لطیف و بزرگوارانه با آنها سخن بگو».(اسراء: 23)
اسلام عزیز، سخن گفتن نیک و شایسته را نوعی برآوردن نیاز عاطفی افراد می‌شمارد و به پیروان خویش توصیه می‌کند که اگر نمی‌توانید نیاز تنگ‌دستان را برآورده کنید، دست کم با زبان خوش با آنان سخن بگویید: «فقُل لَهُم قولاً میسورا؛ با آنان سخن نیک همراه با احترام داشته باش». (اسراء:28)
افراد بیمار، در شرایط روحی و روانی حساسی به سر می‌برند. اینان در آن وضعیت انتظار دارند، با سخنان آرام‌بخش پرستاران و رعایت احترام‌شان، آرامش یابند. این احترام همواره باید در عمل و کردار پرستاران دیده شود. باید به درخواست هایشان توجه کنند. اگر دعوت به هم‌نشینی کردند، آنها را اجابت کنند و اگر هدیه‌ای داشتند، با روی گشاده از آنها بپذیریند؛ زیرا بیماران تصور می‌کنند نپذیرفتن این درخواست، به خاطر رعایت موارد بهداشتی و دوری کردن از آنهاست. پس بر ماست که این سخن رسول گرامی را در دستور کار خویش قرار دهیم که فرمود: مِنْ مَکْرمَةِ الرَّجل لِاَخیه اَن یَقبِلَ تُحْفَتَهُ و اَن یتَّحِفَهُ بما عندَهُ. 
از بزرگداشت برادر دینی، این است که هدیه‌اش را بپذیرد و از آنچه دارد، نسبت به او مضایقه نکند.
سیره عملی آن حضرت مصداق‌های دیگری از احترام را می‌آموزد. هنگامی که برادران دینی بر آن بزرگوار وارد می‌شدند، به احترام آنها از جا برمی‌خاست، برای آنان جا باز می‌کرد و زیرانداز پهن می‌ساخت. گاهی عبای خود را از دوش می‌کشید و برای دیگران می‌انداخت. برای تکیه دادن ایشان بالش فراهم می‌ساخت و اگر برادر دینی‌اش از راه دور می‌آمد، چند قدمی به استقبالش می‌رفت و او را ارج می‌نهاد. این‌گونه رفتارها از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ، می‌تواند سرمشق نیکویی برای همه پرستاران مسلمان و آزاده باشد.
پیام متن:
احترام مسلمان، به وسیله گفتار و کردار نیک و پذیرش درخواست‌های آنان.

سلام و احوال‌پرسی با بیمار
هر ملتی که تمدن و فرهنگی اصیل دارد، در برخوردهای اجتماعی خود شعارهای ویژه‌ای به کار می‌بندد. از آموزه‌های دینی برمی‌آید که سلام، تحیت مخصوص و شعار شریعت اسلامی است. پیامبر اسلام نیز در سیره عملی خود، مروج این نیت پسندیده و انسانی بود و در سلام کردن، بر دیگران پیشی می‌گرفت. پس بجاست که پرستاران نیز این شعار اسلامی را پاس بدارند و هنگام دیدار بیماران، با سلامی آرام‌بخش و نشاط‌آفرین، آنها را شاد و امیدوار سازند و بدین ترتیب، روابط دوستانه خود را تحکیم بخشند. پیامبر گرامی اسلام می‌فرماید: «اذا تلاقَیتُمْ فَتلاقَوا بِالتَّسلیم؛ هنگام ملاقات، با سلام گفتن، همدیگر را دیدار کنید».
سلام کردن، در فرهنگ اسلامی از نشانه‌های تواضع است. سلام دهنده خود را بالاتر از دیگران نمی‌بیند و با صفا و صمیمیت، با دیگران رو به رو می‌شود، امام صادق علیه‌السلام فرمود:
مِنَ التَّواضُع اَن تُسَلِّمَ علی من لَقیتَ؛
از نشانه‌های تواضع این است که هر کس را ملاقات کردی، به او سلام کنی.
سلام پرستار، ارتباط دوستانه و پرمهر ایجاد می‌کند و بذر محبت را بین او و بیمار می‌کارد. امام حسین علیه‌السلام در اهمیت سلام کردن می‌فرماید:
لسَّلامِ سبعُونَ حسنَةً تِسعٌ و سِتّونَ لِلمُبْتَدی‌ءِ و واحِدَةٌ لِلرّادِّ.
سلام کردن، هفتاد حسنه دارد که شصت و نه تا برای سلام کننده و یکی برای پاسخ دهنده آن است.
پس سلام کننده به رحمت الهی نزدیک‌تر است و شباهت بیشتری به رسول اللّه‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دارد. امام صادق علیه‌السلام در همین‌باره می‌فرماید: «البادی بالسَّلامِ أَولی باللّه‌ و برسولِهِ؛ شروع کننده سلام، به خدا و رسولش نزدیک‌تر است».
از سوی دیگر، باید دانست هر چند سلام کننده با آغاز سلام، بیشترین ثواب را نصیب خود می‌سازد، طرف مقابل نیز بنابر دستور قرآنی، باید با رعایت ادب پاسخ او را بگوید.
خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:
وَ اذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأحْسَنَ منها أَوْ رُدّؤها اِنَّ اللّه‌َ کان علی کلِّ شی‌ءٍ حَسیبا. (نساء: 86)
هرگاه کسی به شما سلام کرد، پاسخی نیکوتر دهید یا همان تحیت را به وی برگردانید.
پرستار نباید در سلام کردن تفاوتی میان افراد، از جهت دارایی و فقر بگذارد. امام رضا علیه‌السلام در توصیه‌ای می‌فرماید:
مَنْ لَقِیَ فقیرا مُسلِما فَسَلَّمَ علیهِ خِلافَ سَلامِهِ عَلَی الغَنِیُّ لَقِیَ‌اللّه‌ عَزَّوَجَلَّ یومَ القیامَةِ وَ هُوَ عَلَیْهِ غَضْبانُ.
هر کس با مسلمان تنگ‌دستی رو به رو شود و به او به گونه‌ای سلام کند که با سلام کردن بر دارا تفاوت داشته باشد، روز قیامت که به دیدار خدا می‌رود، خدا از او خشمگین است.
نکته دیگر اینکه، گاهی سلام کردن به قدری همراه با احترام و بزرگداشت است که بیشتر به ریا و چاپلوسی شباهت می‌یابد. اگر سلام ما فقط احترام ظاهری باشد و در دل نسبت به مؤمنان ارادت نداشته باشیم، نوعی کوتاهی در مهرورزی به شمار می‌آید. امیرمؤمنان علی علیه‌السلام می‌فرماید:
لاتبْلِغُ فی سلامِکَ عَلَی الاخوانِ حدَّ النِّفاقِ ولا تُقَصّرهُمْ عن درجةِ الاستحقاقِ.
در سلام کردن به برادران، نه در حد نفاق زیاده روی کن و نه آنان را از درجه شایستگی پایین آور.
پیام متن:
سلام کردن، نشانه تواضع پرستار و عامل تحکیم دوستی بین بیمار و پرستار است.

پرستار و زیبایی سخن
از جمله نعمت‌های گران‌قدری که آفریدگار جهان به انسان عطا کرده و مایه اصلی آن را با سرشت بشر در آمیخته، قدرت بیان است. انسان به مدد این موهبت، باطن خود را آشکار می‌سازد.
در واقع، سخن به منزله پلی است که مغزهای جدا از هم را به یکدیگر پیوند می‌زند. گاهی یک سخن زیبا و یا یک کلام متین، در تصمیم‌گیری انسان و تغییر حالت‌های روحی او بسیار مؤثر است. روشن است که این نعمت ارزشمند به همان اندازه که بر رشد و کمال آدمی تأثیرگذار است، بر اثر کنترل نشدن تنزل شخصیتی او را نیز موجب خواهد شد. از علی علیه‌السلام پرسیدند: زیباترین مخلوق خدا کدام است؟ فرمود: سخن. گفتند: زشت‌ترین آنها کدام است؟ باز هم فرمود سخن. سپس فرمود:
بالکلامِ ابْیَضَّتِ الوُجوهُ وَ بالکلامِ اسوَدَّتِ الوجوهُ.
چهره‌ها با سخن، سفید می‌شوند و با سخن، سیاه می‌گردند.
قرآن کریم برای سخن زیبا و نیکو ارزش زیادی قائل شده و با بیانی سرشار از عطوفت و صمیمیت، از بندگان خدا خواسته است تا سخن خود را به برترین صورت بر زبان آورند: «قُل لِعِبادی یَقولوا الّتی هِیَ أَحْسَنُ؛ به بندگانم بگو برترین سخن را بگویند». (اسراء:53)
در مجموع، باید گفت سخن خوش و پسندیده که موجب خشنودی شنونده می‌شود، گفتاری است که آدمی دوست دارد دیگران هنگام سخن گفتن با وی، آن را به کار برند.
سلیمان بن مهران می‌گوید: روزی حضرت صادق علیه‌السلام به تعدادی از پیروان خود که نزد ایشان حاضر بودند، فرمود:
مَعاشرَ الشِّیعَةِ کونوا لنا زینا ولاتکونوا علینا شینا قولوا للناسِ حُسنا واحْفَظوا ألسِنَتَکُمْ عن الفُضولِ و قبیحِ القولِ.
ای گروه شیعه (بکوشید تا) زینت ما باشید و (مایه) عیب و عار ما نباشید. با مردم نیکو سخن بگویید. زبان هایتان را نگه دارید و آن را از پرگویی و سخن زشت بازدارید.
با توجه به آموزه‌های روایی، شایسته است که پرستاران هنگام سخن گفتن، ادب اسلامی را رعایت کنند و به گونه‌ای با بیماران حرف بزنند که به شخصیت آنها اهانتی نشود. آنها باید مقصود خود را درنهایت احترام و فروتنی ابراز کنند و متناسب با شأن و منزلت بیماران با آنان رفتار نمایند. واقعه تاریخی زیر، الگوی رفتاری خوبی بر آنان است:
از عباس عموی پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله پرسیدند: شما بزرگ‌ترید یا رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ؟ عباس که سنش از پیامبر بیشتر بود، پاسخ گفت: رسول خدا بزرگ‌تر است، ولی من پیش از ایشان متولد شده‌ام.
پیام متن:
1. سخن گفتن، مایه جذب یا رنجش دیگران می‌شود.
2. توصیه قرآن و روایت‌ها به سخن نیکو و مؤدبانه.

شوخ‌ طبعی پرستاران
بخش اصلی وجود آدمی روح اوست و جسم، فقط قالب و مرکبی برای آن است. از این رو، تغذیه و استراحت جسمی، به تنهایی برای تأمین نیروهای از دست رفته کافی نیست. بیمار برای اینکه بتواند بار دیگر به صحنه تلاش و زندگی بازگردد و فعالیت خویش را از سرگیرد، باید از نظر روحی نیز تقویت شود. عواملی که در محیط بیمارستانی می‌تواند آرامش روانی بیمار را فراهم آورد و نیروی تحلیل رفته او را تجدید کند، بسیارند. شاد کردن بیمار با خنده و شوخی، یکی از مهم‌ترین این راه‌هاست و برای این کار، سیره پیشوایان معصوم راه‌گشا و آموزنده است.
ائمه اطهار علیهم‌السلام شوخی و مزاح را برای انسان‌ها، بسان داروی شفابخشی می‌دانند که مصرف بجا و محدود آن، در کاستن نگرانی‌ها، تقویت پیوند دوستی میان افراد جامعه و آرام بخشی دردهای روحی و روانی سودمند و لازم است. امام باقر علیه‌السلام کسی را که در حضور دیگران، مزاح کند، به شرط آنکه به خاطر آن شوخی مرتکب لغزشی نشود، محبوب خدای متعال معرفی می‌کند و می‌فرماید:
اِنَّ اللّه‌ یُحِبُّ المُداعِبَ فی الجماعَةِ بلا رَفَثٍ.
خداوند کسی را که در میان جمع بدون ناسزاگویی مزاح کند، دوست می‌دارد.
پیامبر بزرگوار اسلام، با اینکه خود شاخص‌ترین الگوی فضیلت‌های اخلاقی بود، گاه و بی‌گاه با بعضی افراد شوخی‌های زیبا و نمکین می‌کرد و با شوخی‌های خود، در پی شادکردن دل مردم و زدودن غبار غم و اندوه از سیمای آنان بود. ایشان می‌فرماید: «انّی لَاَمْزَحُ ولا أقولُ اِلاّ حَقّا؛ همانا من شوخی می‌کنم، ولی چیزی جز حق نمی‌گویم».
زنی که او را ام ایمن می‌گفتند، خدمت پیامبر رسید و عرض کرد: همسرم شما را به منزل دعوت کرده است. آن حضرت فرمود: شوهرت همان است که در چشمش سفیدی دارد؟ زن که متوجه منظور پیامبر نشده بود، عرض کرد: نه، به خدا سوگند! در چشم او سفیدی نیست. حضرت فرمود: چرا در چشمش سفیدی است. زن دوباره عرض کرد: نه، به خدا سوگند! آن گاه حضرت با تبسم فرمود: عنبیه چشم همه مردم، سفید است.
همچنین، نقل شده است آن حضرت پیرزنی فرتوت را دید که دندان هایش ریخته بود. فرمود: «آگاه باشید که پیرزنان بی‌دندان وارد بهشت نخواهند شد.» پیرزن گریان و اندوهگین شد. حضرت که متوجه حال او بود، علت گریه‌اش را پرسید. عرض کرد: ای رسول خدا! من بی‌دندان هستم. حضرت خندید و فرمود: «بله تو با این حال وارد بهشت نخواهی شد، بلکه اول جوان می‌شوی و دندان هایت می‌روید و آن‌گاه به بهشت می‌روی».
رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله گاهی مطلبی به خردسالان می‌فرمود و سپس به شوخی می‌گفت: «لاتَنْسَ یا ذَا الْاُذُنَیْنِ؛ ای صاحب دو گوش فراموش مکن».
نمونه آخر اینکه، صهیب از اصحاب رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بود. او مدتی به درد چشم مبتلا شد. روزی حضرت او را در حال خرما خوردن دید، به او فرمود: با آنکه چشمت درد می‌کند، خرما می‌خوری؟ صهیب عرض کرد: با آن طرف که درد نمی‌کند، می‌خورم! آن حضرت طوری تبسم کرد که دندان‌هایشان مشاهده می‌شد.
البته لازم است دقت شود که مزاح و شوخی باید در حدی باشد که موجب از بین رفتن اندوه و شاد کردن مؤمن باشد و به گناه، زیاده روی و جسارت بر زبان آوردن سخنان خلاف ادب کشیده نشود. مزاح باید برای شاد کردن بیماران صورت گیرد. بنابراین، اگر با شوخی کردن زمینه رنجش بیمار فراهم آید، یا کسی مورد تمسخر واقع شود، ممنوع و نکوهیده است و چه بسا موجب کینه توزی و بروز دشمنی را در پی دارد.
دراین باره علی علیه‌السلام می‌فرماید: «لِکُلِّ شَی‌ءٍ بَذْرٌ و بَذْرُ العداوَةِ المِزاحُ؛ برای هر چیزی بذری است و بذر دشمنی، مزاح است».
نکته دیگر اینکه، شوخی نباید برای پرستار به صورت یک عادت همیشگی درآید، به گونه‌ای که همواره دنبال بهانه‌ای باشد تا به شوخی بپردازد. در این صورت، تشخیص دادن بین شوخی‌ها و موضع‌گیری‌های جدی او بسیار مشکل خواهد شد. در برخی از موارد، لازم است بیمار برای سلامتی کامل به دستورها و توصیه‌های پرستاران هر چند که برای وی ناگوار آید، عمل کند؛ بنابراین باید مرز و حریم بین رفتار شوخی و جدی پرستار محفوظ بماند. امام علی علیه‌السلام در حدیث زیر به این نکته توجه می‌دهد که: «من جَعَلَ دَیْدَنَهُ الهَزْلَ لَمْ یُعْرَف جِدُّهُ؛ هر کس شوخی را عادت خود قرار دهد، موضع جدی او (از شوخی‌هایش) شناخته نمی‌شود».
پیام متن:
1. توصیه معصومین به شوخی و بذله گویی.
2. رعایت ادب و احترام دیگران به هنگام شوخی.
3. رعایت اعتدال هنگام شوخی.

پرستاران و آراستگی ظاهر
انسان به اقتضای فطرت خود، جویای پاکیزگی و آراستگی است و از ژولیدگی و آشفتگی پرهیز می‌کند. از این رو شایسته است که همه مردم به ویژه پرستاران، به هنگام برخورد با بیماران با ظاهری آراسته به انجام دادن وظیفه بپردازند.
در سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله آمده است که هر گاه ایشان قصد رویارویی با دیگران را داشت، موی سر خود را شانه می‌زد و سر و وضع خود را مرتب می‌کرد و برای آنکه تصویر خود را ببیند، در ظرف آبی می‌نگریست. وقتی علت این کارها را پرسیدند، فرمود:
اِنَّ اللّه‌ تعالی یُحِبُّ مِنْ عَبدِهِ اذا خَرج اِلی اِخْوانِهِ ان یَتَهیَّأَ لهم و یتَجَمَّلَ.
خداوند متعال دوست دارد، هنگامی که بنده‌اش به سوی برادرانش می‌رود، خود را برای دیدار آنان آماده کند و بیاراید.
از امام باقر علیه‌السلام نقل شده است: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از هر کوی و برزنی که عبور می‌کرد، تا مدت‌ها بوی خوشی فضای آنجا را معطر می‌ساخت، به گونه‌ای که مردم می‌فهمیدند رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از آن مسیر گذشته است. بنابراین، اسلام به رعایت آراستگی ظاهر، همچون آراستگی باطن، توجه کرده است. عمل به این توصیه مهم به وسیله پرستاران، برای بیماران بسیار نشاط آور و شادی بخش خواهد بود و آنها را نیز به رسیدگی به وضع ظاهر خویش تشویق خواهد کرد و امید به زندگی و آینده را در آنان افزایش خواهد داد.
پیام متن:
آراستگی ظاهر، توصیه مؤکد اسلام و سیره رفتاری پیامبر خداست.

پرستاران و بزرگداشت سالمندان
در جامعه اسلامی، همه مردم شایسته احترامند. در این میان، گروهی از مردم، احترام و ارزش ویژه‌ای دارند که پیران و سالخوردگان از این دسته‌اند. در روایت‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام ، این واقعیت در قالب تعبیرهای لطیفی همچون: «اجلال»، «توقیر» و «تعظیم» بیان شده است. این روایت‌ها همگی بیانگر ارج والایی است که اسلام برای این قشر از جامعه قائل است. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود:
مِنْ اِجلالِ اللّه‌ اِجلالُ ذِی الشَّیْبَةِ المُسلِمِ.
تجلیل و احترام مسلمان سال‌خورده و سپید موی، در شمار تجلیل از خداوند متعال است.
امام صادق علیه‌السلام نیز بی‌توجهی در گرامی‌داشت سالمندان را موجب خروج از راه و رسم خاندان پیامبر می‌داند و می‌فرماید: «لیس منّا من لمْ یُوَقِّرْ کبیرَنا؛ آن که بزرگ‌سالان ما را احترام نکند، از ما نیست». نیز فرموده است: «عَظِّموا کِبارَکُمْ؛ سالمندان خود را بزرگ شمارید».
از تعبیرهای به کار رفته در این سخنان گهربار درمی‌یابیم که رابطه افراد جامعه به ویژه پرستاران، با سالخوردگان که ناتوانند و در زمان بیماری نیز ضعیف‌تر خواهند شد، باید فراتر از حد متعارف، احترام‌آمیز باشد. در حقیقت، تعظیم بزرگ‌سالان در شمار احترام به ذات اقدس الهی است. بزرگ‌سالان در برابر اعضای جامعه اسلامی حقوقی دارند که همگی موظف به رعایت آنها هستیم.
پرستاران نیز که در شرایط بحرانی و حساس جسمی و روحی با این افراد سر و کار دارند، باید در بزرگداشت آنان پیش‌قدم شوند و با حفظ احترام، وظیفه خود را نسبت به آنان به خوبی انجام دهند. پرستار باید با افراد بیمار به تناسب جایگاه و سن آنان رفتار کند و از هرگونه توهین و دل شکنی و بی‌احترامی در حق آنان بپرهیزد. البته رعایت حال این بیماران زودرنج و نازک‌دل دشوار است، ولی همیشه کارهای سخت و طاقت فرسا ثواب بیشتری را نیز در پی دارد و بنا بر توصیه پیشوایان معصوم علیهم‌السلام ، این گروه سزاوار محبت بیشتری هستند.
امام باقر علیه‌السلام در روایتی اشاره می‌کند: کسی که چهار خصلت در او باشد، خداوند برایش خانه‌ای در بهشت بنا می‌کند:
من أوی الیتمَ وَ رَحِمَ الضعیفَ و أشفَقَ عَلی والِدَیْهِ وَ رَفِقَ بِمُلولِهِ.
کسی که یتیمان را پناه دهد؛ به ناتوانان مهربانی کند؛ با پدر و مادرش به نرمی برخورد کند و با زیردستانش مدارا کند.
پیام متن:
احترام به سالمندان و رعایت حال آنان، از توصیه‌های مؤکد معصومین است.

پرستار و مهربانی با بیماران
خدای مهربان، بندگانش را به محبت و مهرورزی تشویق، و مهربانان را جزو اصحاب میمنه معرفی می‌کند:
ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ. (بلد:17و18)
سپس از کسانی باشید که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به صبر و مهربانی و عطوفت توصیه می‌کنند. اینان اصحاب یمین هستند.
رسول گرامی اسلام نیز برای استحکام پایه‌های مودت ومهربانی بین مؤمنان چنین می‌فرماید:
انّما المؤمنون فی تراحُمِهِمْ و تَعاطُفِهِمْ بِمنزلَةِ الجَسَدِ الواحِدِ اِذا اشتَکی عُضْوٌ فیهِ تَداعی لَهُ سایرُ الجَسَدِ بِالْحُمّی و السَّهَرِ.
مؤمنان، در مقام مهربانی و عطوفت نسبت به یکدیگر، همانند یک پیکرند. وقتی عضوی از این گروه بیمار شود، بقیه اعضا در تبداری و شب بیداری با او همراهی می‌کنند.
همدلی و همدردی با بیماران، در بهبود و شفای سریع آنان بسیار مؤثر است.
بیمار همان‌گونه که برای حفظ سلامتی جسمی به خوردن، آشامیدن، خواب، استراحت و درمان نیاز دارد، برای نشاط روحی خود نیز نیازمند مهربانی و عطوفت است. مهرورزی به دیگران، در حقیقت نشانه بزرگواری آدمی است. به طور کلی، نیکوکاری، دل‌سوزی و ایثار، ریشه در محبت و مهربانی افراد دارد و پرستار با نشان دادن این ارزش‌های انسانی و هدیه کردن مهر و محبت به بیماران، خودخواهی را کنار می‌گذارد و خویشتن را وقف خدمت به بیماران می‌سازد. بی‌شک، فروغ مهربانی پرستار، گرمابخش وجود بی‌رمق بیماران می‌شود و جوانه‌های سلامتی را روز به روز در وجود آنان شکوفاتر خواهد ساخت.
پیام متن:
1. مهرورزان، در قرآن جزو اصحاب میمنه شمرده شده‌اند.
2. مهر و محبت به بیماران، در سرعت بخشیدن به سلامتی آنان بسیار مؤثر است.

عیادت برای خدا
از مصداق‌های بدیهی اخلاق، عیادت بیماران است؛ چه بیمارانی که از خویشاوندان هستند و چه آنان‌که دوست و آشنایند و یا حتی بیماران ناآشنا. به گفته سعدی: «قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید».
تندرستی، از نعمت‌های ناشناخته الهی است. آن‌که بیمار می‌شود، چشم به راه سرکشی و احوالپرسی دوستان و بستگان است و از دلجویی آنان خرسند می‌شود.
رفت و آمد به خانه بیماران و عیادت از وی، از اخلاق پیامبران و سبب تحکیم رابطه‌ها و دوستی‌هاست.
پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نیز به عیادت بیماران می‌رفت. حتی یک بار از فردی یهودی نیز عیادت کرد که همسایه ایشان بود.
آنچه به عیادت ارزش می‌بخشد، خدایی بودن آن عمل و اخلاص در عیادت است. حتی بدون در نظر داشتن سابقه دوستی، فامیلی و همسایگی و یکسانی شغل و موقعیت افراد، بسیار مهم است که به عیادت دیگران رفت و این عمل، بیشتر آن‌گاه جلوه می‌کند که مریض گمنام و بی‌کس باشد؛ زیرا اینان بیش ازدیگران چشم به راه دیدار کنندگان هستند. البته این کار بسیار پرارزش و مایه آسانی حساب قیامت است. چون در حقیقت با این کار، انسان به دیدار خداوند می‌رود.
در حدیث قدسی آمده است:
من عادَ مؤمنا فِیَّ فَقَدْ عادنی.
هر کس در راه من (به خاطر خدا) مؤمنی را عیادت کند، مرا عیادت کرده است.
این کار تنها برای خداست. بنابراین، نباید در هدیه دادن و به عیادت بیمار رفتن، انتظار جبران داشته باشیم و شکایت کنیم که چرا ما به عیادتش رفتیم، ولی او به دیدار ما نیامد؛ که این نهایت کوتاه‌نگری است. چنانچه کسی هنگام بیماری به عیادت‌مان نیامد، شایسته نیست که ما نیز چون او رفتار کنیم؛ زیرا چنین واکنشی از کریمان به دور است. رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود:
عُد مَنْ لایعودُکَ وَاَهْدِ مَنْ لا یَهدی لَکَ.
به عیادت کسی برو که از تو عیادت نکرده است و برای کسی هدیه ببر که برای تو هدیه و سوغات نیاورده است.
نکته دیگر اینکه، برخی به هر دلیل، عیادت و احوالپرسی‌شان غیرحضوری است و می‌کوشند فقط با پرس و جو از این و آن یا از راه تلفن و نامه جویای احوال اطرافیان خود شوند. گرچه از این رهگذر می‌توان کسب اطلاع کرد، ولی دیدار چهره به چهره، حلاوت و برکتی دیگر دارد؛ چنان‌که امام هادی علیه‌السلام می‌فرماید:
مُلاقاةُ الْاِخوانِ نُشرَةٌ و تلقیحُ العقل و اِن کانَ نَزْرا قلیلاً.
دیدار برادران، سبب انبساط خاطر و باروری اندیشه است؛ هر چند کوتاه و اندک باشد.
با وجود این همه آثار و برکت، دیگر چه جای درنگ و عذرتراشی برای پرهیز از عیادت بیماران است. همه مردم، به ویژه گرفتاران و دردمندان، نیازمند احوالپرسی، رسیدگی و سرکشی‌اند.
پیام متن:
1. سفارش اسلام به عیادت از بیمار، حتی آنان که رفتاری ناروا با انسان داشته‌اند.
2. عیادت مطلوب، آن است که برای خدا و نیز حضوری باشد.
منبع: سایت حوزه

پرستار فرشته رحمت برای بیمار

* پرستاری جزو ارزشمندترین حرفه‌ها است
اگر بخواهیم ارزش خدمات مختلفی را که قشرهای مردم به یکدیگر تقدیم میکنند، این‌گونه محاسبه کنیم که هر خدمتی که مستقیماً به انسان ارتباط پیدا میکند، هر خدمتی که نوعی غمگساری نسبت به انسانهای دیگر است، هر خدمتی که تقدیم‌کننده آن خدمتْ رنج بیشتری می‌برد و هر خدمتی که از روی علم و معرفت و آگاهی و تحصیلات است، ارزشش بیشتر است، در این صورت گمان میکنم که خدمت پرستاری، جزو ارزشمندترین حرفه‌ها و خدمتگزاریها خواهد بود. چون پرستار، هم مستقیماً با انسان سر و کار دارد، هم غمگسارِ انسانی است که به غمگساری و همدردی و کمک او نیاز دارد و هم این‌که، بحمداللَّه، کاری از روىِ دانش و تحصیلات و علم است. پرستار چون با بیمار سر و کار دارد، با بیداری و دردکِشی سر و کار دارد و رنجش بیشتر از دیگران است؛ بنابراین حرفه‌اش حرفه عزیز و باارزشی است. اینها حقایق است؛ نه این‌که مردم بخواهند با پرستاران - چه مرد و چه زن - تعارف کنند. واقع مطلب چنین است. وقتی کاری خیلی بزرگ و خیلی عزیز باشد، دو طرف در مقابل آن مسؤولند: یکی مردمند؛ که باید آن کار را عزیز به حساب بیاورند و صاحب آن را معزّز بشمارند؛ دیگری خودِ آن شخص است که این شیء عزیز و این کار بزرگ در اختیار اوست. خود او هم باید آن را گرامی بدارد.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۳/۰۷/۲۰ 

* نقش پرستار نقش احیاگر و زنده‌کننده است
نقش پرستار و همچنین قابله در نظام سلامت کشور یک نقش بسیار مهمی است؛ نقش بسیار عظیمی است. اگر پرستار دلسوز و مهربانی در کنار بیمار نباشد، گمان اینکه معالجه‌ی پزشک در آن بیمار تأثیری نبخشد، بسیار زیاد است. آن عنصر و آن موجود فرشته‌گونی که بیمار را در واقع از مسیر طولانی و دشوارِ مرض و شدت آن عبور میدهد، عبارت است از پرستار. این را هر کدام از ما که دچار بیماری شده باشیم و در جریان بیماریهای سخت و عملهای جراحی دشوار قرار گرفته باشیم - از جمله خود من - بالعیان احساس کردیم و احساس میکنیم. نقش پرستار، نقش احیاگر است؛ زنده کننده است. این هم اهمیت این. قابله‌ها هم همین‌جور؛ نقششان در سلامت نوزاد، در سلامت مادر، نقش حیاتی و تعیین کننده است. اینجا هم من عرض میکنم به پرستاران - چه برادران، چه خواهران پرستار - و همچنین به قابله‌های محترم که قدر این خدمت، این نعمت بزرگ را بشناسند؛ همچنانی که مردم به چشم تکریم به آنها باید نگاه کنند، خودشان هم به این شغل خود به چشم تکریم نگاه کنند، که خودِ این کرامت دادن به خود، قدر خود را دانستن، نقش عظیمی دارد در همه‌ی قشرهای گوناگون در کیفیت انجام کار.
بیانات در دیدار جمعی از معلمان و پرستاران و کارگران ۱۳۸۸/۰۲/۰۹ 
 
* نقش پرستار مانند نقش یک پزشک ماهر است
برای حفظ سلامتی در جامعه، اهمیت پرستاری در طراز اول قرار دارد؛ یعنی اگر بهترین پزشکان و جراحان کار خودشان را با بیمار به بهترین وجه انجام دهند، اما از آن بیمار پرستاری نشود، به طور غالب، کار آن پزشک یا جراحِ عالیقدر بی فایده خواهد بود. نقش پرستاری و بیمارداری در حفظ سلامت و بازگشت سلامت بیمار، نقش درجه ی اول است؛ معادل است با نقش یک پزشک ماهر. بسیاری از این نکته غفلت دارند؛ لذا آن وزن و ارزشی که باید برای پرستار در نظر گرفته شود، از ذهن آنها مغفول می ماند و به آن توجه نمی کنند.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران‌ ۱۳۸۳/۰۴/۰۳ 
 
* پرستاری از سخت‌ترین کارها از لحاظ فشار روحی و جسمی است
پرستاری یکی از سخت ترین کارها از لحاظ فشار روحی و جسمی برای پرستار است. نشستن پهلوی بیمار، معاشر بودن دائمی با بیمار، شکوه ی بیمار را شنیدن، با او به مهربانی رفتار کردن، به او لبخند زدن، او را با عمل، رفتار و پذیرایی خود از رنجهای فراوان دوران بیماری رهاندن، تحملِ پولادین لازم دارد؛ پرستار با چنین وضعیتی روبه روست. بیماری که درد می کشد، بیماری که امید زندگی در او ضعیف می شود، بیماری که دسترسی به هیچ کس و هیچ جا ندارد؛ بخصوص بیمارانی که کودک اند، یا دچار بیماریهای بسیار سخت اند، یا در دوران مراقبتهای ویژه هستند، ببینید که پرستاری و بیمارداری از چنین کسانی چقدر فشار بر روی روح، جسم و اعصاب وارد می کند. چه سرمایه ی عظیمی از حلم و تحمل و گذشت و مدارا و اخلاق خوش لازم است تا پرستار بتواند با این بیمار سر کند. اما منش بیمار با پرستار، برعکس منش پرستاری، مهربانی نیست؛ گاهی تندی است. علاوه بر بیمار، کسان بیمار هم که دور و بر او هستند، اگر خدمتی اندکی دیر شود، توقعاتشان نسبت به پرستار حالت اعتراض می گیرد؛ گاهی تندی می کنند و گاهی پرخاش؛ تحمل اینها خیلی سخت است. سختی کار پرستار سختی جسمی نیست؛ کلنگ زدن و در فضای سختِ فرض بفرمایید معدن یا امثال آن رفتن نیست؛ اما از لحاظ فشار روحی و عصبی از آن سخت تر است.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران‌ ۱۳۸۳/۰۴/۰۳ 
 
* پاداش الهی پرستاری توسط ملائکه کرام الکاتبین ثبت می‌شود
پرستار فرشته ی رحمت برای بیمار است. آن وقت که بیمار از همه جا دستش کوتاه است، در آن ساعاتی که حتی همسر، فرزندان و پدر و مادر بیمار هم بالای سرش نیستند، چشم امیدش بعد از خدا به پرستار است و این پرستار است که مثل ملائکه ی آسمانی، مثل فرشتگان رحمت، به دردها، مشکلات و نیازهای جسمی و عاطفی او پاسخ می دهد؛ اینها خیلی مهم است؛ اینها پیش خدای متعال فراموش نمی شود. البته ممکن است هیچ چشمی هم این زحمت شما را نبیند. خیلی از زحماتی که شما می کشید و رنجهایی که می برید، کسی آنها را نمی بیند. گاهی یک لبخند شما به بیمار دل افسرده، به او جانِ دوباره می دهد. چه کسی این لبخند را می بیند؟ چه کسی آن را به حساب می آورد؟ چه کسی یک معادل و پاداش مالی و پولی در مقابل این لبخند می گذارد؟ هیچکس؛ اما کرام الکاتبین می بینند؛ محاسبه گرانِ میزان الهی همین لبخند شما را می بینند. اگر در عوضِ لبخند، اخم هم بکنید، اخم شما را هم می بینند. هیچ حسنه و هیچ سیّئه یی از دید تیزبین حسابگران دیوان الهی و میزان الهی غائب نیست. قدر این کار و این خدمت باارزش را بدانید. اگر یک وقت دیگران قدرناشناسی کردند، خود شما قدر این کار را بدانید؛ این کار بسیار کار مهمی است. در روایت هست که کسی که بر سر بیمار می رود، مثل کسی است که در رحمت الهی غوطه ور می شود. ممکن است بعضی تعجب کنند که مگر بر سر بیمار رفتن چه خصوصیتی دارد. خود شما که نیاز بیمار و تأثیر کار خودتان را می دانید، می فهمید که چرا چنین پاداش بزرگی برای بیماردار و پرستار گذاشته شده است؛ چون تأثیر آن تأثیر غیرقابل محاسبه و برتر از محاسبات معمولی است. روحیه دادن به مریض گاهی از دادن داروی او بسیار حیات بخش تر و مؤثرتر است؛ این روحیه را شما می دهید. در دعاها می خوانیم: «اللّهم انّی اسألک موجبات رحمتک»؛ رحمت الهی را که بی محاسبه و بی جهت به کسی نمی دهند؛ باید التماس کرد پیش خدا تا موجبات رحمت را به ما بدهد؛ یعنی آن کاری را انجام بدهیم که موجب رحمت می شود، تا بعد خدا رحمت خودش را بفرستد. این کار، برترین موجبات رحمت است، که خیلی مغتنم و خیلی باارزش است. این، آن نکته یی بود که مایل بودم شما توجه کنید و بدانید مشغول چه کار باارزشی هستید.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران‌ ۱۳۸۳/۰۴/۰۳ 
 
* احترام و تکریم پرستاران برای مردم و مسئولان لازم است
پرستار، انسان مهربانی است که با رفتار و اخلاق و خدمات خود، سلامت بیمار را به او هدیه میکند. اگر طبیب، درمان خود را به انجام رساند، اما خدمات پرستاری نباشد، تأمین سلامت بیمار دشوار است. هر کس که از خدمات پرستارانِ مهربان برخوردار شده باشد، میفهمد و میداند که نقش پرستاران در هدیه کردن سلامت به بیماران، چقدر مؤثّر است. این موجود بشری - که کار فرشته‌گون انجام میدهد - با سختیهای زیادی روبه‌روست. بیمارهای گوناگون، اخلاق تند و به ستوه‌آمده بیمار در بستر و روی تخت بیماری، مشکلات ناشی از وضع بیمار، بیماریهای سخت و احیاناً واگیر، فضای گرفته بیمارستان؛ همه اینها چیزهایی است که این حرفه را با همه شرافت و قداستش، در شمار یکی از سخت‌ترین مشاغل قرار میدهد. فرق است بین کسی که فقط با جسم خود خدمت میکند، و آن کسی که علاوه بر این‌که جسم و بازوان و نیروی بدنی خود را در خدمت کار قرار میدهد، ناگزیر است با روح و اخلاق و عواطف خود هم کار کند؛ به روی بیمار لبخند بزند، او را دلگرم کند، تندی و تلخی را از او تحمّل کند و فضای دشوار بیماری را برای او آسان نماید. این حقیقتاً یکی از سخت‌ترین کارهاست.
کسانی که در زمینه‌های مختلف، برنامه‌ریز و تصمیم‌گیرند، باید به این شغل با این چشم نگاه کنند و برطبق این خصوصیت، درباره آن تصمیم بگیرند. مردم هم که به خدمتگزاران جامعه در همه رده‌ها، به چشم احترام نگاه میکنند، باید با این چشم به این شغل و شاغلان زحمتکش آن نگاه کنند. احترام پرستار لازم است. پرستار باید این را احساس کند که برای شغل و مسؤولیت و تلاش او، مردم و جامعه و مسؤولان اهمیت قائلند. این، سختیها را برای او آسان میکند.
 بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۸۰/۰۵/۰۳

* باید منشور اخلاقی پرستارها فراهم شود
 پرستار کار سختی را بر عهده دارد، اجر بزرگی را هم دارد؛ اما وظیفه‌ی سنگینی هم دارد. این تعادل میان وظیفه و پاداش، میان حق و تکلیف، یکی از ارکان بزرگ مفاهیم اسلامی و مبانی اسلامی است. این بازآموزی‌ای که وزیر محترم بیان کردند - که بسیار باارزش است - جا دارد که در زمینه‌ی نه فقط مسائل علمی، بلکه در زمینه‌ی اخلاق پرستاری هم وجود داشته باشد. حقیقتاً باید منشور اخلاقی پرستارها فراهم شود، میثاق پرستاری و معاهده‌ی پرستاری باید تعلیم داده شود و تدریس شود؛ پرستار عظمت کار خود را - که طبعاً این عظمت کار، ملازم با اهمیت شخصیت خود اوست - بداند؛ کار را آنچنان که شایسته است، انجام دهد.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱ 
 
* کار پرستاری  اگر برای رضای خدا انجام شود نورانیت پیدا می‌کند
بدانید خدای متعال پاداش زحمات سخت را چنان که حق و شایسته آن است، ادا میکند. کار را برای خدا و به حساب او بگذارید. بله، مردم و مسؤولان باید به وظیفه خودشان عمل کنند؛ اما پرستار، طرف خود را خدا بداند. اگر این احساس در پرستار بیدار شود که کار او برای خداست، به بنده خدا و به انسانِ نیازمند کمک میکند تا رضای الهی را جلب کند. بنابراین کار او نورانیّت پیدا میکند و از سطح یک کار بشری فراتر میرود؛ آن‌گاه اجر کار او «لاتعدّ و لاتحصی» است. هر لحظه دشوار شما در کنار تخت بیمار و در مواجهه با سختیهای این کار دشوار - که این لحظه‌ها را هیچ کس نمیتواند درک کند؛ فقط خود شما درک میکنید و کسی که کار شما را انجام میدهد - از چشم تیزبین مأموران الهی بیرون نیست. آن دقیقه بیشتری که کار میکنید، آن چهره مهربان و پُرعطوفت و لبخندی که نشان میدهید و به حسب ظاهر هیچ کس از آن قدرشناسی نمیکند - نه مسؤولِ شما آن را میبیند، نه مأموران عالیرتبه دولتی از آن حرکت کوچک مهربانانه شما مطلع میشوند، و نه خود آن مریض مجال تشکّر پیدا میکند - در دفتر انصاف و عدل الهی ثبت میشود.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۸۰/۰۵/۰۳