موضوع: "الگو رفتاری تربیت فررزند"

تربیت عاطفی کودکان

تربیت عاطفی کودکان

از هدف‌های اساسی در تربیت کودکان، پرورش عاطفی آنهاست. منظور از عاطفه در این بحث، استعداد و گرایش درونی و پشتوانه نوع دوستی در انسان است. بر پایه این استعداد فطری، انسان با مهر و محبت به هم نوع خود، با او انس و الفت قلبی می‌یابد.
استعداد عاطفی در انسان سبب رشد بسیاری از کمالات می‌شود. این کمالات شامل امتیازهایی است که بر اساس «دیگرخواهی» در انسان پدید می‌آید، از قبیل محبت و ازخودگذشتگی، گذشت، بخشش، همکاری، دل سوزی، غم گساری و به طورکلی، مقدّم داشتن دیگران بر خود. بی وفایی، فراموش کاری، قدرنشناسی، خشونت، بی رحمی، خودخواهی و بی خبری از دیگران و مانند آنها، از کاستی‌های روحی و اخلاقی هستند که ریشه در فقر عاطفی دارند. [1]خانواده نخستین کانونی است که باید در آنجا عاطفه انسانی را در کودکان پرورش داد. مهر و عطوفتی که کودک از مادر و دیگر بستگان نزدیک، همچون پدر، خواهر و برادر دریافت می‌کند، در هیچ کس دیگر نمی بیند و هیچ دایه و پرستاری نمی تواند نقش طبیعی مادر را در زندگی طفل بازی کند و جای خالی او را پر سازد.
زمانی که مادر با هیجان عاطفی خاصی طفل را در آغوش خود می‌فشارد و به او شیر می‌دهد یا وقتی به زبان کودکانه و با تمام وجود با فرزند خود سخن می‌گوید و برق عشق و محبت از چشمان او می‌جهد و تا اعماق وجود طفل نفوذ می‌کند، هنگامی که مادر فرزند خود را شب در کنار خود پناه می‌دهد و او را نوازش می‌کند، شیرینی محبت را به طفل خردسال خود می‌چشاند و گرمای عشق و عاطفه را به ذره ذره وجود او می‌رساند. همین گرمای مطبوع محبت است که بذرهای عاطفه را در وجود کودک می‌پروراند و او را با کیمیای محبت آشنا می‌سازد.
کودکانی که این نیروی معنوی را از خانواده نمی گیرند، از پرورش عاطفی محروم می‌مانند. بررسی‌های انجام شده درباره کودکانی که در پرورشگاه‌ها بزرگ می‌شوند یا به علت جنگ، متلاشی شدن خانواده یا به هر علت دیگر، دور از خانواده رشد می‌کنند، نشان می‌دهد این گونه کودکان با وجود مراقبت‌های بسیار، از خلأ عاطفی شدیدی رنج می‌برند. بدون تردید، بسیاری از ناآرامی‌های روحی و روانی، بزهکاری‌ها و کج روی‌های اخلاقی و اجتماعی، بیماری‌های روانی، افسردگی‌ها و مانند آن در کمبود عاطفی ریشه دارند.
نگهداری حیواناتی مانند سگ و گربه در خانه‌ها و پناه بردن به این حیوانات زبان بسته در کشورهای غربی و صرف هزینه‌های سرسام آور برای این منظور، در واقع، کارهایی برای پر کردن خلأ عاطفی است. [2] بدین ترتیب، والدین باید، با توجه به روحیات فرزندان خود و ابراز علاقه به آنها، فضای زندگی کودک خود را سرشار از مهر و محبت کنند تا فرزندانی سیراب از عاطفه تحویل جامعه دهند، نه اینکه به علت کمبود محبت، در نوجوانی و جوانی دچار عقده‌های روانی شوند.

پی نوشتها:
[1]: تربیت دینی فرزندان، ص ۷۹.

[2]: نک: راهنمای پدران و مادران، صص ۱۸۵ ۱۹۰.

منبع:گفتارهایی در رابطه با روابط والدین با فرزندان - شکیبا السادات جوهری- صفحه ۴۰

تربیت دینی کودک در قالب بازی


پیامبر اسلام می‌فرماید: «مَنْ کانَ عِنْدَه صَبِیٌّ فَلْیَتصَابَ لَه؛ هر کس کودکی نزدش است، باید رفتارهای متناسب با او انجام دهد و خود را به صورت هم بازی کودک درآورد». [1]
هر اندازه والدین بتوانند شیوه‌های تربیتی کودکان را با بازی و سرگرمی همراه کنند و جنبه تحکم را کاهش دهند، در تربیت فرزندانشان موفق تر خواهند بود.
در سیره رسول گرامی اسلام، بزرگداشت کودکان و اهمیت دادن به بازی آنان بسیار چشمگیر است، چنان که این بزرگ معلم عالم بشری، سجده خویش را در نماز، چندان طولانی کرد که نوه‌های عزیزش بازی اسب سواری خود را به پایان برسانند. [2]
پدر و مادر می‌توانند شیوه درست وضو گرفتن را به صورت نمایش و بازی، به کودکان آموزش دهند و از آنان بخواهند این کار را تکرار کنند. همچنین آنها می‌توانند با به راه انداختن بازی‌هایی که جنبه اتحاد، پیروزی، همکاری و فداکاری در آنها بیشتر است، با کودکان خویش هم بازی شوند.

پی نوشتها:

[1]: وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۰۳.

[2]: نک: صابر محمدی، «تربیت دینی کودک»، ماهنامه شمیم یاس، ش۶۳، ص ۳.

منبع:گفتارهایی در رابطه با روابط والدین با فرزندان - یک تربیت دینی کودک در قالب بازی - صفحه ۲۷

ضرورت تربیت دینی فرزندان

 

ضرورت تربیت دینی

مهم ترین وظیفه والدین در امر تربیت فرزند این است که او را در محیط خانواده، در سه بعد شناخت، ایمان و عمل به هنجارها پرورش دهند. شاید کمتر کسی درباره لزوم تربیت دینی شک کند؛ زیرا با اندکی تفکر، روشن می‌شود که سعادت انسان در گرو تربیت دینی است. این جنبه از تربیت خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان‌ها و سنگ هاست، نگه دارید». (تحریم: ۶) اولیای گرامی اسلام نیز بر تربیت، به ویژه تربیت دینی فرزندان تأکید کرده اند. رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «به کودکان خود در هفت سالگی امر کنید که نماز بگزارند». [1]
تربیت دینی در جهت هدایت تعامل انسان با خدا، خویشتن، دیگران و طبیعت است. هدف از ارتباط انسان با خدا، همان معرفت به ذات الهی و ایمان به آموزه‌های دینی، تقوا، عبادت و شکرگزاری از نعمت‌های خداوند متعال است. والدین می‌توانند کودک خود را از همان دوران خردسالی با این آموزه‌ها آشنا کنند و به او در عمل بیاموزند که وظایفش چیست تا در سنین نوجوانی و جوانی به دلیل نهادینه شدن این آموزه‌ها در وجود وی، عامل راستین و مطمئنی بار آمده باشد.
هدف‌های تربیتی در ارتباط انسان با خود، همان پرورش قوه عقل و اندیشه، خودشناسی، پرورش روح حقیقت طلبی و فضیلت جویی و گرایش به فضایل اخلاقی است. پدر و مادر می‌توانند در آموزش این امر و تقویت اراده و عمل فرزندان خود مؤثر باشند.
هدف‌های تربیتی انسان در رفتار با دیگران، عبارتند از: پیروی عملی از پیشوایان معصوم (ع)، احترام به والدین و هم نوعان، پرورش روح اجتماعی، برادری، همکاری، امانت داری، وفای به عهد، حس نوع دوستی، همدردی، گذشت و فداکاری. والدین با آموزش و تربیت درست فرزندان در این زمینه نیز می‌توانند، در ایجاد انگیزه در فرزندان تأثیرگذار باشند و با رعایت این فضایل اخلاقی، بستر ایجاد آن را در فرزندانشان فراهم آورند.
هدف تربیتی از ارتباط انسان با طبیعت نیز شناخت و بهره برداری صحیح از طبیعت است. پدر و مادر می‌توانند ضمن تربیت فرزند خویش، از همان آغاز کودکی، انس با طبیعت را در وجود او نهادینه کنند تا به آن آسیب نرساند.

پی نوشتها:

[1]: میزان الحکمه، ص ۳.

منبع:گفتارهایی در رابطه با روابط والدین با فرزندان -شکیبا سادات جوهری - صفحه ۲۴

ارتباط کودک با خدا

 ارتباط کودک با خدا

از شگفتی‌های دنیای کودکان، دعاهایی است که در آن درخواست‌های تحقق ناپذیر به چشم می‌خورد. آنها بر اساس آموخته‌های خود، از خدا توقع دارند و اصرار می‌کنند که خواسته شان برآورده شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد که کودکان از حدود سه سالگی، علاقه بسیاری به دعا و سرودهای مذهبی دارند و از تکرار آن، به ویژه اگر با آوازهای جمعی همراه باشد، بسیار لذت می‌برند. به تدریج از حدود شش سالگی ارتباط آنها با خدا، به شکل حرف زدن و درخواست کردن نمود می‌یابد. البته خواسته‌های کودکان در این دوران، به صورت مادی است، مثل درخواست خوردنی ها، اسباب بازی ها، لباس و مانند آن. مثلاً کودک آرزو دارد امروز باران بیاید، تا او به مدرسه نرود یا دعا می‌کند که خدا کاری کند تا او بچه خوبی باشد، یا از خدا می‌خواهد کاری نکند که پدرش او را کتک بزند. گاهی نیز کودک در این سنین آرزوهای محال دارد. برای مثال، یکی از آرزوهای او این است که خدا به او دو بال بدهد تا پرواز کند. [۱]
برخی اوقات، کودک به دلیل برآورده نشدن حاجاتش، از خداوند انتقاد می‌کند که مثلاً چرا پدرش تصادف کرده یا در امتحان نمره خوبی نگرفته است. باز هم در این مواقع، والدین با تحمل و تربیت صحیح باید نگرش کودک را در حد سن او اصلاح و او را از این امور آگاه سازند.

پی نوشتها:
[۱]: پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، صص ۳۴ و ۳۵.

منبع:گفتارهایی در رابطه با روابط والدین با فرزندان -شکیبا سادات جوهری - صفحه ۲۵

راه کارهایی برای تربیت فرزند

سرمشق خوبی برای فرزندان خود باشیم

فرزندان از والدین خود سرمشق می گیرند؛ سعی کنید سرمشق خوبی برای آنها باشید چرا که فرزندان شما همیشه با چشمان و گوشهای باز متوجه شما هستند و صداقت، وفاداری، محبت، گفتار، رفتار پسندیده و ادب و نزاکت را با سرمشق گرفتن از شما می آموزند. سعی کنید برای فرزندان خود الگوی مناسب باشید.

کنترل خشم را به فرزندان خود بیاموزید

با فرزندان خود درباره خشم حرف بزنید و هر جایی که می توانید الگوی آنها شوید و نشان دهید که از خشم پرهیز می کنید. به فرزندان خود خویشتنداری و دوری جستن از خشم را آموزش دهید؛ خود شما با خشمگین نشدن می توانید سرمشق مناسب آنها باشید و آن قدر در توصیه خشمگین نشدن بکوشید که ملکه ذهن آنها شود.

مراقب حسادت فرزندان خود باشید

مراقب نشانه های حسادت در فرزندان خود باشید؛ اگر می بینید که فرزند شما به آنچه دوستانش دارند، حسادت می کند، این احساس را در او نابود کنید. شما می توانید با اندیشیدن، خواندن و نگاه کردن از شدت این صفت منفی بکاهید و تجربه های شخصی خود را به فرزندان خود با دلیل و مورد انتقال دهید.

قصه ها و حکایت های آموزنده برای فرزندان خود تعریف کنید

سعی کنید قصه ها و حکایت های آموزنده برای فرزندان خود تعریف کنید و بر دانش و آگاهی آنها درباره زندگی آینده بیافزاید.

تصمیم گیری و مسئولیت پذیری را به فرزندان خود آموزش دهیم

بسیاری از والدین فرزندان خود را بیش از اندازه مورد حمایت خود قرار می دهند و با این کار در حق آنها ظلم می کنند. وقتی فرزندان شما به اندازه کافی بزرگ شدند، به آنها مسئولیتهایی واگذار کنید؛ به آنها کارهایی در منزل بدهید؛ تصمیم گیری برخی از امور را به آنها واگذار کنید و در کار تصمیم گیری نیز به آنها کمک کنید و شرایطی را فراهم کنید تا در آینده نیز تصمیمات عاقلانه تری بگیرند.

به یکدیگر احترام بگذارید

 والدین باید برای تربیت هر چه بهتر فرزندان خود به همدیگر احترام بگذارند و در حضور فرزندان نسبت به یکدیگر نق نزنید و گلایه نکنید.

به جای حرف زدن، عمل کنید

باید رفتار صادقانه ای را از خود به نمایش بگذارید و در عمل خوب بودن، صداقت، حقیقت بین بودن، صمیمت، شجاعت و اعتماد به نفس را به فرزندان خود بیاموزید تا آنها به داشتن والدینی همچون شما افتخار کنند.

دوست فرزندان خود باشید

کافی نیست که پدر یا مادر باشید، یک دوست باشید. وقتی به شما نیاز دارند، دستهایشان را بگیرید و آنها را به راه راست هدایت کنید. به فرزند خود قول و تضمین بدهید که هر جا نیاز داشت به کمک او خواهید شتافت؛ به او قول بدهید که به افکار احمقانه اش نخواهید خندید؛ به او قول بدهید که در کار کمک فکری به او از هیچ کوششی فرو گزار نمی کنید؛ به او بگوئید که می توانید هراس هایش را برطرف نمایید؛ به او بگویید که هر آینه بخواهد می تواند به نزد شما بیاید و می تواند بدون توجه به اشتباهاتی که کرده روی شما حساب کند و به او بگویید که او فرزند شماست و فرزند شما باقی خواهد ماند.

فرزندان خود را در معرض موقعیت های مختلف قرار دهید

 تا حدی که می توانید فرزند خود را در معرض موقعیت های مختلف قرار دهید؛ بگذارید برای خود دوست انتخاب کند؛ بگذارید شنا کردن، کوه نوردی و قایق سواری را یاد بگیرد؛ بگذارید درس موسیقی بخواند؛ بگذارید در رشته های هنری تحصیل کند و خلاصه بگذارید در هر کاری که به آن علاقه دارد فعالیت کند و از دور مراقب باشید.

به فرزندان خود، آزادی عمل بدهید

والدین باید به فرزند خود آزادی عمل بدهند به این نکته توجه داشته باشند که فرزند آنها به یک کتاب می ماند؛ اگر به شما خیلی نزدیک یا خیلی دور باشد، نمی توانید او را بخوانید. بسیاری از والدین بیش از اندازه به فرزندان خود می چسبند و بعد به شرایطی می رسند که کار از کار گذشته است؛ فرزندان خود را با نخ به خود گره نزنید؛ بگذارید از شما فاصله بگیرند و کارهای مختلفی را انجام دهند؛ بگذارید درباره کارهایی که می خواهند در زندگی اشان انجام دهند، تصمیم بگیرند، اما توجه داشته باشید که نگذارید این فاصله بسیار زیاد شود. هر شغلی که دارید و حرفه شما هر چه که هست، بی جهت فرزندان خود زیر فشار نگذارید تا حرفه شما را دنبال کنند، ممکن است فرزندان شما به این کارها کمترین علاقه ای نداشته باشند.

 از فرزندان خود یک قهرمان بسازید

گهگاه از فرزندان خود یک قهرمان بسازید، خواه در زمینه درس باشد یا در زمینه ورزش و یا در زمینه فعالیت های روزانه. کاری کنید که اعتماد به نفس پیدا کنند. آنها را با خود به مراسم عزاداری و ازدواج ببرید تا بیشتر خود را در بطن جامعه ببینند.

فرزندان خود را به مطالعه تشویق کنید

والدین باید از همان دوران کودکی برای فرزندان خود کتاب و مجله بخوانند و این باور را داشته باشند که فرزندانشان از این خواندن بهره می گیرند. با این کار دیری نمی گذرد که فرزندان شما، خود شروع به خواندن خواهند کرد. بنابراین سعی کنید برای فرزندان خود کتاب های جالب تدارک ببینید؛ درباره آنچه می خوانید با آنها صحبت کنید و با آنها درباره جنبه های مثبت و منفی آنچه می خوانید حرف بزنید. خواندن کتاب های خوب همیشه مقرون به صرفه است؛ این عادت را در فرزندان خود ایجاد کنید.

اشتباهات فرزندان خود را ببخشایید

اشتباهات بهترین دوستان انسان هستند. فرزندان خود را از شر منفی ها دور نگه دارید. دقیق و نورآور باشید اما کاری را که فرزندان شما باید بکنند به آنها دیکته نکنید؛ برخی از اشتباهات آنها را نادیده بگیرید و بگذارید آنها از اشتباهات خود درس بگیرند.

با فرزندان خود وقت صرف کنید

کمی دست از کار بکشید و فرصتی را صرف فرزندان خود کنید؛ فرزندان شما این از خودگذشتگی شما را می بینند و آن را هرگز فراموش نمی کنند؛ هر چه بیشتر به فرزندان خود برسید، از ناحیه آنها رضایت خاطر بیشتری پیدا می کنید؛ تنها خرج آنها را به دوش کشیدن کافی نیست.  والدین باید با فرزند خود و به خاطر او، وقتی را به اتفاق بگذارنند؛ به اتفاق بازی کنند؛ برایش کتاب بخوانند؛ در انجام تکالیف مدرسه به او کمک کنند؛ از او درباره دوستانش بپرسند؛ زیاد حرف نزنند و گوش شنوا باشند تا دریچه های دل فرزند به روی شما گشوده شود.

از فرزندان خود در حضور دیگران انتقاد نکنید 

 از فرزندان خود به خصوص در حضور دیگران انتقاد نکنید، فریاد کشیدن بر سر آنها و یا مجازات کردن جسمانی فرزندان، از آنها انسانی حقیر و دلخور و سردرگم می سازد و بر سماجت آنها می افزاید.  با فرزندان خود رفتاری ملایم بکنید؛ اگر می بینید که خشمگین شده اید، سکوت کنید یا از اتاق بیرون بروید و به فرزندان خود فرصت بدهید تا مسایلشان را خود حل و فصل کنند.  هرگز از فرزندان خود انتظار غیرممکن نداشته باشید؛ انتظارات غیرواقع بینانه را کنار بگذارید. به یاد داشته باشید که فرزندان بیش از انتقاد به الگو و سرمشق نیاز دارند.

به فرزندان خود بیاموزید

از باختن درس بگیرند و از موفقیت لذت ببرند به فرزندان خود بیاموزید که یک برنده باادب باشد و یک بازنده سربلند. به آنها بیاموزید که مسئله مهم بردن نیست؛ شرکت کردن در مسابقات هم به همان اندازه مهم است. به آنها بیاموزید که شکست محدود و موقتی را بپذیرند اما هرگز امید بی انتها را از دست ندهند.  با یک تبسم، یک کلمه تشویق آمیز و یک دست نوازش، تفاوت بردن و باختن را برای فرزندان خود رقم بزنید.

مقایسه نکنید

مقایسه کردن فرزندان با دیگر کودکان کار درستی نیست و سبب می شود تا فرزند شما اعتماد به نفسش را از دست بدهد بنابراین شکیبا باشید و به خاطر داشته باشید که با مقایسه کردن نمی توانید فرزندان خود را تغییر دهید. گاهی خود را به جای فرزندانتان قرار دهید گاهی لازم است که والدین خود را جای فرزندان خود قرار دهند تا خواسته های آنها را پاسخ گویند.

فرزندان خود را نازپرورده بار نیاورید

فرزندان خود را از گزند روزگار حفظ کنید، اما از حمایت بیش از اندازه هم اجتناب کنید چرا که حمایت بیش از اندازه می تواند مانع رشد و ترقی فرزندان شما شود. شما می خواهید همه چیزهایی را که خوب است به فرزندان خود بدهید، اما گاه اتفاق می افتد که این امکان پذیر نیست. بیاموزید که در وقت لزوم به فرزندان خود نه بگوئید چرا که گاه یک نه گفتن می تواند فرزندان شما نجات دهد.

نویسنده:علیرضا تاجریان

همسرداری شیوه زندگی حضرت فاطمه (س)


این مفهوم از مفاهیم پیچیده‌ای است که چندین مفهوم دیگر در تشکّل ساختار آن نقش‌آفرینی می‌کنند.

فراست و کاردانی در تدبیر منزل و رفتار با همسر، می‌تواند از تعیین‌کننده ‌ترین عوامل موفقیت در آیین همسرداری به حساب آید.

بدون تردید در میان زنان و بانوان اسلامی ، فاطمه زهرا ( ع ) محبوب ترین چهره دینی ، علمی ، ادبی ، تقوایی و اخلاقی در میان مسلمانان و دیگر مردم جهان به شمار می رود . شخصیت فاطمه زهرا ( ع ) سرور زنان جهان ، اسوه و الگویی تام و تمام برای تمام زنان عاشق عفت و فضیلت است . بنابراین به اختصار به شیوه همسرداری برترین بانوی دو عالم اشاره می کنیم :

1 ـ توجه به ظرایف روحیات همسر:

یکی از عوامل استحکام بخش پیوندهای مودّت میان زن و شوهر این است که طرفین بتوانند حالات و روحیات یکدیگر را درک کنند. شاید هیچ عاملی به اندازه‌ی درک متقابل روحیات در زندگی خانوادگی، نمی‌تواند آرامش‌بخش و سازنده باشد. مهمترین عامل و سبب محبت نیز معرفت است و درک روحیه و شناخت ابعاد وجودی همسر، از تجلّیات معرفت به اوست. فاطمه (س)، علی(ع) را خوب می‌شناخت و بر روحیات او مشرف بود. در شرایطی که دیگران علی(ع) را درک نمی‌کردند و از جلوه‌های رفتاری وی سوء برداشت می‌نمودند ، این همسرگرامی وی بود که او را می‌شناخت و برای دیگران رفع ابهام می‌کرد.

2ـ پرهیز از تقاضای نا مقدور:

در زندگی مشترک، توجه به ظرایف روان‌شناختی که مربوط به روحیه‌ی مردانه یا زنانه است، در رأس مهمترین عوامل مؤثر در استحکام خانواده قرار دارد. در زندگی مشترک معمولاً اگر تقاضایی از سوی زنی در برابر همسرش مطرح شود و شوهر قادر بر پاسخ نباشد ، نوع خاصی از احساس سرشکستگی را در خود خواهد یافت و این واقعیت روح او را خواهد آزرد.

3 ـ سازگاری با همسر:

یکی دیگر از عواملی که سبب تحکیم خانواده می‌شود ، این است که زوجین با یکدیگر توافق و سازش اخلاقی داشته باشند. مسلم است که وقتی زن و شوهر در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و در جمیع شئون زندگی، با یکدیگر شریک می‌شوند ، گاه اختلاف سلیقه‌هایی پیدا می‌کنند. برای آن‌که این اختلاف‌ها، اساس زندگی مشترک را خدشه‌دار نسازد و قلب همسران را از هم نرنجاند ، باید به فرآیندی جهت سازش و توافق توسل کرد. در طی این فرآیند ، هر یک از زن و شوهر از بعضی امیال، خواست‌ها و سلیقه‌هایشان برای احترام به نظر همسر خود، چشم‌پوشی می‌کنند. البته این امر، درباره‌ی وجود دو معصوم(س) با عامه‌ی مردم متفاوت است. با این وصف، علی(ع) در این زمینه درباره‌ی همسرش فاطمه (س) می‌فرماید: «فاطمه(س) مرا به خشم نیاورد و مخالفتی با امر من نکرد و هر وقت نگاهش می‌کردم، تمام غم‌هایم زایل می‌شد.»

4 ـ محبت و احترام نسبت به همسر:

یکی از رموز موفقیت در زندگی مشترک این است که در پاره‌ای از مسائل جزئی، فراست و دقت نظر اعمال شود. چنان‌که صدا کردن همسر، یک امر بسیار روزمره در زندگی خانوادگی است . در صورتی‌که خطاب به همسر، احترام‌آمیز باشد، پژواکی از محبت و صمیمیت را درپی‌خواهد داشت. وجود مبارک علی(ع) و فاطمه(س) در رعایت این نکته نیز، الگو و سرمشق بوده‌اند. آن بانوی بزرگوار، نام همسر خود را با احترام یاد می‌کرد. گاهی وی را با کنیه «ابالحسن» می‌خواند و گاهی با یاد قرابت نسبی (یا ابن عم) وی را ندا می‌داد

5- تقسیم کار در خانه:

یکی از عوامل شادابی و تکامل خانواده تعیین حدود مسؤولیت افراد در خانواده است.

رسول خدا در اولین شب ازدواج علی (ع) و زهرا (س) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی (ع) انجام دهد.

پس از آن بود که حضرت زهرا (س) فرمود: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (ص) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است،‌ بازداشت.

6- فرمان پذیری و رعایت حق مدیریت شوهر در خانه:

البیت بیتک و المره زوجتک إفعل ما تشاء : علی جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم، هر آنچه می خواهی انجام بده.

این پاسخ زهرای اطهر در جواب درخواست علی (علیه السلام) برای ورود عمر و ابوبکر به خانه و پس از ماجرای به آتش کشیدن در منزل و مصدوم شدن حضرت زهرا (س) است.

7- آرایش و زینت برای همسر:

رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است و در زندگی علی (ع) و زهرا (س) نیز این اصل خود ر به خوبی نشان می دهد. نقل است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا (س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و زهرا (س) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.

8- یاری رساندن به همسر:

هنگامی که علی (ع) از جهاد و جبهه جنگ برمی گشت، فاطمه (س) استقبال گرمی از او می کرد، شمشیر او را گرفته و می شست. در تمام فعالیتهای علی (ع) او را همراهی می کرد و نسبت به مسائل او و جامعه حساسیت نشان می داد و به این شکل با همراهی ، همفکری و رغبتی که در خود نشان می داد خستگیها و مرارتهای بیرون را از جسم و روح او دور می کرد.

9- حاکمیت روح عاطفی و نگاه های محبت آمیز در خانه :

شیرین ترین اوقات زندگی ، لحظاتی است که انسان چشم به معشوق خود می دوزد و او را می نگرد و عاشقانه با او صحبت می کند و نهایت عشق و عاطفه خود را در کلام و نگاه ابراز می دارد.

و فاطمه (س) خطاب به همسرش می گوید: علی جان ! جانم فدای تو ! جان و روح من سپر بلای جان تو ! یا اباالحسن همواره با تو خواهم بود. چه در خیر و نیکی به سر ببری، چه در سختی ها و بلاها گرفتار شوی، همواره با تو خواهم بود.

10- اهمیت دادن به تفریح، مزاح و شادی در روابط:

اگر چه خانه علی و زهرا، کانون ساده زیستی،‌ زهد، ایثار، انفاق، جهاد، سیاست،‌ اندیشه، شجاعت و هزاران فضیلت دیگر بود و اگر چه آنها مظلوم ترین انسانهای عالم هستند و عمری پررنج و مصیبت داشتند !‌و لیکن زندگی آنان خالی از لحظات شیرین و دلپسند تفریح و شادی هم نبود. درس محبت در خانه حضرت زهرا سلام اللّه علیها بطور کامل ارائه می شد و آن حضرت که خود ازسرچشمه محبت وعطوفت رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم سیراب شده و قلبش کانون محبت به همسرو فرزندانش بود.

11- محبت به فرزندان:

دانشمندان علوم تربیتی می گویند: کودکان در تمام دوران کودکی به محبت و اظهار علاقه نیازمندند. کودک می خواهد پدرومادر او رادوست داشته باشند و نسبت به اواظهار علاقه کنند. کودک چندان توجهی به لباس ، خوراک و محل زندگی ندارد اما به این موضوع توجه دارد که آیا او را دوست دارند یا نه؟

درس محبت در خانه حضرت زهرا سلام اللّه علیها بطور کامل ارائه می شد و آن حضرت که خود ازسرچشمه محبت وعطوفت رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم سیراب شده و قلبش کانون محبت به همسرو فرزندانش بود در این جهت نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل انجام می داد.

12- همبازی با فرزندان :

یکی از نیازهای طبیعی کودک، بازی کردن است که برای او هم ورزش جسمی است و هم ورزش فکری ، موجب شادی روح و روان او شده و او را با نشاط بار می آورد. حضرت زهرا سلام اللّه علیها به این نکات ظریف توجه داشت. نقل شده فاطمه سلام اللّه علیها فرزندش حسن علیه السلام را روی دست می گرفت و بالا می انداخت و حرکت می داد و می فرمود: اشبه أباک یاحسن واخلع عن الحق الرّسن واعبد الهاً ذامنن ولاتوال ذا الاحسن «ای حسن ، نظیر پدرت باش و ریسمان ظلم از حق دور کن، و خداوندی را که صاحب نعمت هاست پرستش کن و با افراد تیره دل دوست مباش.»

13-آگاهی بخشی به فرزندان:

حضرت زهرا سلام اللّه علیها از همان آغاز کودکی فرزندانش ، عبادت خدای تعالی را در روح و روان آنها تثبیت کرد و خوی پرستش خدای یکتا را در فطرت لطیف آنها سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت و آنها را برای کسب معارف و تشویق در فراگیری ، آماده می کرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن علیه السلام که هفت ساله بود می فرمود: «به مسجد برو ، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن».

14-کار در خانه

برای حفظ نظام اجتماعی در همه ابعاد و در نظام خانواده باید کارها براساس صحیح برنامه ریزی و تقسیم بندی کرد تا هرکس به تناسب توان روحی و جسمی خود، کاری را انجام دهد. فاطمه زهرا سلام اللّه علیها و علی علیه السلام در آغاز زندگی مشترک نزد رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم آمدند و از ایشان خواستند تا کارها را بین آنها تقسیم کنند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم کارهای درون خانه را به فاطمه زهرا سلام اللّه علیها واگذار کردند و کارهای بیرون منزل رابه علی علیه السلام سپردند.

زهرای اطهر سلام اللّه علیها از این تقسیم کار بسیار خوشحال شد و فرمود: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خشنود شدم از این رو که رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم تحمل کارهای بیرون ازخانه را «که موجب بیرون رفتن و روبرو شدن با مردان نامحرم می شد» از دوش من برداشت وکارهای درون خانه را به عهده ی من نهاد.

15- شوهرداری :

برای زن بزرگترین موفقیت وارزش این است که در شئون گوناگون زندگی، خشنودی همسرش را به دست آورد و ازهرگونه عملی که موجب ناراحتی شوهر می گردد پرهیز نماید. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «جهاد زن، خوب شوهرداری است» زن برای اینکه بتواند در این جهاد پیروزمند باشد باید تمام سعی و تلاش خود را بکار گیرد تا خانه رامحل آرامش مرد قرار دهد.

شوهرداری حضرت زهرای مرضیه سلام اللّه علیها بهترین الگو برای زنان مسلمان است. رفتار حضرت زهرا سلام اللّه علیها با شوهر در عالی ترین مرحله صفا و مهربانی بود. نه تنها هرگز خاطر شوهر رانرنجاند بلکه یاوری مهربان برای او بود.

16- هماهنگی با شوهر :

پس از ماجرای تلخ سقیفه، سران سقیفه برای جلب افکار عمومی مردم به فکر چاره افتادند تا به گونه ای که از حضرت زهرا سلام اللّه علیها دلجویی نمایند که اجازه ملاقات می خواستند. اما فاطمه زهرا سلام اللّه علیها هرگونه پیشنهادی را رد می نمود و موضع اعتراض و سکوت و بیزاری را ادامه می داد. روزی امام علی علیه السلام وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان خلیفه و عمر در پشت درب منزل ،منتظر اجازه ورود می باشند، تا نظر شما چه باشد. حضرت زهرا سلام اللّه علیها فرمودند: «علی جان خانه، خانه ی توست و من همسر تو می باشم هر آنچه می خواهی انجام ده.»

17- حوصله :

فاطمه سلام اللّه علیها در یاد دادن مسائل دین به دیگران از حوصله و پشتکار فراوانی برخوردار بود. روزی زنی نزد او آمد وگفت: مادری پیر دارم که در مورد نماز خود اشتباهی کرد. و مرا فرستاده تا از شما مسئله ای را بپرسم.حضرت زهرا سلام اللّه علیها سؤال او را پاسخ فرمود، زن برای بار دوم وسوم مسئله ای پرسید و پاسخ شنید اینکار تا ده بار تکرار شد و هر بار آن بانوی بزرگوار ، سؤال وی راپاسخ فرمود. زن از رفت و آمدهای پی در پی شرمگین شد و گفت: دیگر شما را به زحمت نمی اندازم. فاطمه سلام اللّه علیها فرمود: باز هم بیا و سوالهایت را بپرس ، تو هر قدر سؤال کنی من ناراحت نمی شوم. زیرا از پدرم رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم شنیدم که فرمود: روز قیامت علمای پیرو ما محشور می شوند و به آنها به اندازه دانش شان خلعت های گرانبها عطا می گردد واندازه پاداش به نسبت میزان تلاش است که برای ارشاد و هدایت بندگان خدا نموده اند.

18- فاطمه ( س ) ا لگوی زنان در برد باری :

براساس صریح آیات و روایات ، مشکلات ومصیبتهایی که در طول زندگی برانسان وارد وارد می شود ، یا آزمایش است ویا کفاره گناهان است و یا نیز عامل ارتقاع درجات . و بدون تردید رسیدن آدمی به مقامات و درجات عالی بدون موفقیت در امتحانات و آزمایشات سخت ا لهی امکان پذیر نمی باشد ؛ فاطمه زهرا ( س ) نیز همچون پدر بزرگوارش با انواع مصائب و گرفتاریها دست به گریبان بود و همۀ آنها را برای رضای ا لهی تحمل نمود تا جایی که می توان گفت آن بزرگوار در برد باری نیز سر آمد و ا لگوی دیگران به شمار می آید .

19 - فاطمه ( س ) ا لگوی زنان در مشا رکتهای سیاسی و اجتماعی :

حضرت فاطمه ( س ) هر چند که رسیدگی به امور خانه و خانهداری را در اولویت کاری خویش قرار داده ولی این بدان معنا نبوده است که از حضور در مجامع عمومی و صحنه های سیاسی ـ در وقت ضرورت ـ خود داری ورزد و یا آن را حرام و ممنوع بداند بنابراین آن حضرت با جدیت به ایفای نقش سیاسی و اجتماعی خویش می پرداخت و برخلاف تصور بعضی که حضور زنان در مسائل سیاسی اجتماعی را ممنوع و حرام می دانند ، این مطلب را برای همگان به اثبات رساند که از دیدگاه اسلام حضور زنان در مسائل اجتماعی و صحنه های سیاسی نه تنها گناه و حرام نیست ، بلکه دربسیاری از موارد از واجبات است .

20 – فاطمه ( س ) ا لگوی زنان در دفاع از حریم ولایت

دقت در تاریخ پر فراز و نشیب حضرت فاطمه ( س ) پس از رحلت پیامبر ( ص ) نشان دهندۀ آن است که تمامی عمر هفتاد وپنج ویا نود وپنج روزۀ آن حضرت بعد از پیامبر ( ص ) در راه دفاع از حریم امامت و ولایت سپری شده است

21 – فاطمه ( س ) ا لگوی زنان در زمینه همسر داری :

شناخت تمامی ویژ گیهای رفتاری حضرت زهرا در چگو نگی برخورد با همسرش علی ( ع ) به خوبی ثابت می کند که آن بزرگوار بهترین ا لگوی زنان در زمینۀ شو هرداری است: از آنجایکه بیان تمامی ویژ گیهای رفتاری حضرت فاطمه ( س ) در برخورد با همسرش علی (دع ) و نقل حکایت های آموزندۀ بسیار فراوانی که در این باب وجود دارد ، خود رسا له ای را می طلبد و در این نوشتار مختصر نمی گنجد ، لذا صرفاً به لحاظ رعایت اختصار به نقل 5 ویژ گی از ویژگیهای در خشندۀ آن حضرت در زمینه شوهر داری اشاره می نماییم :

الف : بهترین یار و یاور برای شو هر در اطاعت از فرامین ا لهی :

اولین ویژگی حضرت فاطمه ( س )این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش علی ( ع ) در اجرای فرامین ا لهی بود . و این موضوع بدان معنی است که :

اولاً : زن وشو هر باید از یکدیگر به نیکی یاد نمایند و از شکوه نمودن علیه یکدیگر در نزد دیگران جداً بپدهیزند .

ثانیاً : از این روایت استفاده می شود که معیار همسر نمونه بودن ، آن است زن یار و یاور شوهر در اطاعت از فرامین ا لهی باشد و زن و شوهر همدیگر را نه بر اثم وعدوان ، بلکه بر برّ و تقوا یاری کنند .

ب : دوری جستن از دروغ و خیانت در زندگی زناشویی :

از دیگر ویژ گی های درخشنده رفتاری زهرا ( س ) در برخورد با همسرش علی ( ع ) آن بود که در زندگی زنا شویی هرگز به شوهرش دروغ نگفته و به وی خیانت ننموده از تمامی دستورات او اطاعت می فرمود .

ج : عدم سرزنش شوهر بر مشکلات اقتصادی

از جمله رفتارهای آموزندۀ فاطمه ( س ) در برخورد با علی ( ع ) آن بود که هیچ گاه شوهرش علی ( ع ) را به خاطر فقر و مشکلات اقتصادی که همواره با آن دست به گریبان بود ، سرزنش ننمود

د : پرهیز از شرمنده سازی شوهر :

یکی دیگر از ویژ گی های درخشنده آن برترین بانوی دو جهان آن بود که هرگز از شوهرش چیری را در توانش نبود ، درخواست ننمود تا مبادا که شوهرش شرمنده گردد

هـ : غمگسار شوهر :

از دیگر ویژ گیها و خصلتها ی زیبای فاطمه ( س ) در برخورد باشوهرش علی ( ع ) آن بود که نه تنها هرگز شوهرش را به خشم در نیاورد ، بلکه غم واندوه را از رخسار شوهرش می زدود

 

الگو گیری از زندگی حضرت زهرا (س) در این زمان :

اگر حضرت زهرا(س) الان بودند چه کار هایی می کردند تا ما به عنوان کسی که الگویمان حضرت زهرا(س) است مسیرمان هموارتر شود؟

دین مبین اسلام دینی جامع, برای همه ی اعصار جامعه ی بشری می باشد؛ بنابراین هر عملی که صدیقه ی طاهره حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) در هنگام حیات مبارک خویش انجام دادند, اگر در این زمان بودند, به تناسب زمان و با شرایط خاص این دوران نیز عمل می کردند.

حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) الگوی هر زن و مرد مسلمانی است و بر همه ی ما واجب است از ایشان درس گرفته و او را الگوی خود قرار دهیم. لذا به ذکر برخی از سیره ی عملی حضرت اشاره می کنیم :

1 – عصمت از گناه

2 – مطیع و مدافع ولایت

3 – ارتباط عمیق با قرآن

4– علم و دانش

5– حجاب و نحوه ی پوشش

6– همسرداری شایسته و تربیت فرزندان

7– عبادت , دعا و نیایش

8– ساده زیستی

9– اخلاص و ایثار

باید از خداوند متعال مدد بجوییم و ازحضرت زهرا (س) کمک بخواهیم که زندگی بی بی دوعالم را فقط در بعد ظاهری زندگی و مقدار جهیزیه و زندگی ایشان در فقرو… نبینیم بلکه باید سعی کنیم عملاً رفتارهای حضرت را در زندگی پیاده کنیم که در این مقاله به نکاتی اشاره شده است. امید است بتوانیم مشی حضرت زهرا سلام اللّه علیها را در زندگی عملی مان  وارد کنیم و اینطور امامانمان را بشناسیم تا با معرفت شناخته باشیم. ان شاء الله

منابع :

۱- کتاب کرامات و مقامات عرفانی حضرت زهرا سلام اللّه علیها مولف سیدعلی اشتهاردی .

2- کتاب الگوهای رفتاری حضرت زهرا سلام اللّه علیها تربیت فرزند، مولف سیدمحمد حسینی .

۳- کتاب نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه سلام اللّه علیها مولف محمد محمدی اشتهاردی .

4- کتاب درس زندگی از سیره عملی حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها مولف محمد دشتی.

5- کتاب فضایل و سیره ی فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) مولف علامه حسن زاده آملی.

حدیث درباره تربیت فرزند

قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اَحِبُّوا الصِّبْیانَ وَ ارْحَمُوهُمْ وَ اِذا وَعَدْتُمُوهُمْ فَفُوا لَهُمْ فَاِنَّهُمْ لایَرَوْنَ اِلّا اَنَّكُمْ تَرْزُقُونَهُمْ.  «وسائل الشیعه، ج 5، ص 126» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: كودكان خود را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید، وقتی به آن‌ها وعده‌ای می‌دهید حتماً وفا كنید زیرا كودكان، شما را رازق خود می‌پندارند.  2. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : انَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیَرْحَمُ الرَّجُلُ لِشِدَّةِ حُبِّه لِوَلَدِهِ.  «مكارم الاخلاق، ص 113» امام صادق - علیه السلام - فرمود: همانا خداوند متعال نسبت به شخصی كه نسبت به فرزند خود محبت بسیار دارد رحمت و عنایت می‌كند. 


3. قال الامام الباقر- عَلَیْهِ السَّلامُ - : إذا بلغ الغلام ثلاث سنین فقل له سبع مرات قل لا إله إلا الله ثم یترك حتى یبلغثلاث سنین و سبعة أشهر و عشرین یوما ثم یقال له قل محمد رسول الله سبع مرات و … .  «مكارم الاخلاق، ص 115» امام باقر - علیه السلام - فرمود: هنگامی که کودک به سه سالگی رسید به او بگویند هفت مرتبه بگوید لا اله الّا الله (تا بیاموزد)، در چهار سالگی به او بگویند که هفت مرتبه بگوید محمد رسول الله (تا یاد بگیرد)، در پنج سالگی رویش را به قبله متوجه كنند و به او بگویند كه سر به سجده بگذارد، در پایان شش سالگی ركوع و سجده صحیح را به او بیاموزند و در هفت سالگی به طفل گفته شود: دست و رویت را بشوی و پس از آن به او گفته شود: نماز بخوان.  4. (كانَ عَلیُّ بْنَ الْحُسَیْنِ - عَلَیْهِ السَّلامُ - اِذا بُشِّرَ بِوَلَدٍ لَمْ یَسْئَلْ اَذَكَرٌ هُوَ اَمْ اُنْثَی بَلْ یَقُولُ اَسَویٌّ فَاِذا كانَ سَویّاً) قالَ:الْحَمْدُ لِلّه الَّذی لَمْ یَخْلُقهُ مُشَوَّهاً.  «مكارم الاخلاق، ص 119» (وقتی امام سجاد - علیه السلام - را به ولادت مولودی بشارت می‌دادند، نمی‌پرسید پسر است یا دختر، بلكه از اندام معتدل و ساختمان سالم او سؤال می‌كرد. چون خبر سلامتش را می‌شنید)، می‌گفت: خدا را شكر كه او را قبیح و ناموزون نیافریده است.  5. قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - وَقِّرُوا كِبارَكُمْ وَ ارْحَمُوا صِغارَكُمْ.  «عیون اخبارالرضا، ص 163» رسول اكرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: به بزرگسالان خود احترام كنید و نسبت به كودكان خویش ترحم و عطوفت نمائید.