موضوع: "عید نوروز"
طبیعت در روایات
دوشنبه 97/01/13
طبيعت در روايات
پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله:
«نگاه كردن به سه چيز، عبادت است: چهره پدر و مادر، قرآن، و دريا». [۱]
«نخل را نسوزانيد و آن را در آب غرق نسازيد. درخت بارور را قطع نكنيد و زراعت را به آتش نكشيد». [۲]
«كسي كه بخواهد بوي مرا استشمام كند، گل سرخ را ببويد». [۳]
امام علي عليه السلام:
«نگاه كردن به سبزه، باعث شادي است». [۴]
امام صادق عليه السلام:
«زندگي با سه چيز، خوش است: هواي پاك، آب فراوان و زمين آماده زراعت». [۵]
«سه چيز، ديده را روشن ميكند: نگاه به سبزه، نگاه به آب جاري، و نگاه به صورت زيبا». [۶]
«نگاه به گلهاي رنگارنگ و درختان سرسبز و خرّم، چنان لذتي به آدمي ميبخشد كه هيچ لذتي را با آن برابر نمي توان كرد». [7]
امام موسي كاظم عليه السلام:
«سه چيز سبب روشني چشم است؛ يكي از آنها نگريستن به گياهان سرسبز است». [8]
امام رضا عليه السلام:
«بوي خوش، عسل، سواركاري، و نگريستن به مناظر سرسبز، برخي بيماريهاي روحي و رواني را از بين ميبرد». [9]
پی نوشت ها:
[۱]: محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۶۸.
[۲]: شيخ كليني، كافي، ج۵، ص۲۹.
[۳]: بحارالانوار، ج۷۳، ص۱۴۷.
[۴]: نهج البلاغه، حكمت ۴۰۰.
[۵]: ابن شعبه حراني، تحف العقول، ص۳۲۰.
[۶]: صدوق، خصال، ص۴۴۳.
[7]: بحارالانوار، ج۳، ص۱۲۹.
[8]: بحارالانوار، ج۱۰، ص۲۴۶.
[9]: بحارالانوار، ج۷۶، ص۲۸۹.
ارزشمندترین هدیه
پنجشنبه 97/01/09
ارزشمندترین هدیه
نگاه مادی و ظاهربین، هدایا را به تناسب کیفیت و کمیت ظاهری اش ارزش مینهد، و آن را محدود به مادیات میبیند، ولی هدیه میتواند فراتر از اشیای مادی باشد. در هدایای معنوی، لذّت و اثری است که در هدایای مادی یافت نخواهد شد.
به راستی، بهترین و ارزشمندترین هدیه کدام است؟ بی گمان، بهترین هدایا آن است که بر دانش و تقوا و ایمان انسان بیفزاید؛ چنان که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: بهترین عطیه و بهترین هدیه کلمه «حکمت آموز» است! [1] و امام علی علیه السلام میفرماید: «بهترین هدیه، موعظه است». [2]
چه زیبا و پرمعناست کلام امام صادق علیه السلام که فرمود:
دوست داشتنی ترین برادران من کسی است که عیوبم را به من اهدا کند! [3]
کدام هدیه ارزشمندتر از اینکه دوستی در کمال خلوص و پاکی، آیینه شفاف عیبهای دوستش قرار گیرد؟ چنین هدیه ای، ما را به کمال انسانی و معنوی رهنمون خواهد ساخت و ارزشمند و اصلاح کننده خواهد بود.
پی نوشت ها:
[1]: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «نِعْمَ الْعَطِیَّةُ وَ نِعْمَ الْهَدِیَّةُ کَلِمَةُ حِکْمَةٍ تَسْمَعُها».
[2]: میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۳۴۳. قال امیرالمؤمنین علیه السلام: «نِعْمَ الْهَدِیَّةُ الْمَوْعِظَةُ».
[3]: میزان الحکمه، ج ۷، ص ۱۴۶؛ امام صادق علیه السلام: «اَحَبُّ اِخْوانی اِلَیَّ مَنْ اَهْدی اِلیَّ عُیُوبی».
منبع:کتاب زمزمه تحول- صفحه ۱۷۳
عید واقعی در نگاه امام خمینی(ره)
پنجشنبه 97/01/09
عید واقعی
عید واقعی آن است که انسان رضای خدا را به دست بیاورد و درون خود را اصلاح کند. شما وقتی عید دارید که اخلاق عیدی داشته باشید؛ اخلاق تازه و من امیدوارم که به این امر ملت ما سرتاسر همه جا عمل کنند و رضای خدای تبارک و تعالی را به دست بیاورند. [1]
آن روز مبارک است بر ما که سلطه جهان خواران بر ملت مظلوم ما و بر سایر ملتهای مستضعف شکسته شود و تمام ملت ها، سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگیرند. [2]
پی نوشت:
[1]: صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۸۰، ۲۴/۱۲/۱۳۶۰.
[2]: صحیفه نور، ج ۱۴، ص ۱۴۶، ۱/۱/۱۳۶۰.
عید نوروز و توجه به گذر عمر
سه شنبه 97/01/07
توجه به گذر عمر
فرا رسیدن هر عید نوروز، زنگ خطری برای انسان است که ای غافل! یکسال دیگر از عمرت گذشت و یا به عبارت دیگر یکسال از عمرت کم شد. چنانکه علی علیه السلام میفرماید: «السّاعات تُنَقِّصُ الاَعْمار؛ [۱] ساعتها «نشان
دهنده» کم شدن عمر است. »
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در یکی از سفارشاتی که به ابوذر دارد، میفرماید: «یا اَباذرّ کُنْ عَلی عُمرکَ مِنک اشحُّ علی دِرهَمِک و دینارک» [2] ای ابوذر، بر عمر خویش بخیل تر از درهم و دینارت باش. »
اگر کسی با زحمت و تلاش فراوان پولی فراهم ساخت، آیا آن را به آسانی هدر میدهد و یا اینکه قدر آن را میداند و اگر آن را از دست بدهد، خود را مغبون و غصه دار نمی داند؟
امام صادق صلی الله علیه و آله میفرماید: «المغبون مَنْ غَبِنَ عمرَهُ ساعةً بعد ساعة؛ [3] مغبون کسی است عمرش را ساعت به ساعت هدر دهد. »
علی علیه السلام فرمود: «اضاعةُ الفُرصَةِ غُصّة؛ [4] ضایع کردن فرصت «های عمر»، غصه است. »
و اما هر چیزی بهاری دارد و بهار عمر جوانی است. پس باید فرصت جوانی را مغتنم دانست و از لحظات آن استفاده مطلوب کرد که امام علی علیه السلام فرمود: «شیئان لایُعْرَفُ فَضْلُهُما الاّمِن فَقْدِهما الشَّبابُ و العافیة؛ [5] دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمی شناسد مگر کسی که آن دو را از دست داده باشد، یکی جوانی و دیگری تندرستی و عافیت است. »
پی نوشت ها:
[۱]:بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۲۳۹.
[2]:همان، ص ۷۶.
[3]:وسایل الشیعه، ج ۱۶، ص ۹۴.
[4]: همان، ص ۸۴.
[5]: غرر الحکم، ج ۴، ص ۱۸۳.
منبع:فرصت های طلایی نوروز - مهدی فجری - صفحه53
عید نوروز و دیدار و تجلیل از بزرگترها
جمعه 97/01/03
دیدار و تجلیل از بزرگترها
یکی از سفارشات اسلام، تجلیل و احترام از ریش سفیدان و افراد مسن است که شاد کردن هر مؤمن مخصوصاً سالخوردگانی که عمری را در عبادت و پرستش خداوند متعال گذرانیده اند، بسیار با فضیلت و دارای ثواب و پاداش میباشد. عید نوروز فرصت مناسبی است برای دیدار از آنها مخصوصاً بزرگان فامیل و افرادی که در خانه سالمندان هستند. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید: «مِن اِجْلال اللّه اجلال ذِی الشَیْبَةِ المُسلِم؛ [۱] یکی از صُوَرت کریم و تقدیس ذات اقدس الهی، احترام و تجلیل سالخوردگان مسلمانان
است. »
و نیز فرمود: «مَن وَ قَّرَ ذا شیبة فی الاسلام امَنَهُ اللّه مِنْ فَزَع یوم القیامة؛ [2] کسی که پیر مسلمانی را توقیر و تجلیل نماید، خداوند او را از ترس روز قیامت ایمن میدارد. »
امام صادق علیه السلام فرمود: «لَیْسَ مِنّا مَنْ لَم یُوَقِّر کبیرنا و یَرْحَمْ صغیرنا؛ [3] از ما نیست کسی که بزرگسال ما را احترام نکند و به خردسال ما ترحم ننماید. »
پینوشت ها:
[۱]: ۱- الکافی، ج ۲، ص ۱۶۵.
[2]: ۱- وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۹۹.
[3]: ۲- همان، ص ۹۸.
منبع :فرصت های طلایی نوروز -محمد مهدی فجری- صفحه ۴۵
خانه تکانی منزل همراه با خانه تکانی دل
چهارشنبه 97/01/01
خانه تکانی منزل همراه با خانه تکانی دل
یکی از برنامههای عید نوروز، خانه تکانی و نظافت محیط زندگی و نیز پوشیدن لباس تمیز است. اسلام سفارش بسیاری درباره نظافت و دوری از آلودگیهای ظاهری بدن و محل زندگی کرده است و این مخصوص به عید نوروز نیست.
امام باقر علیه السلام میفرماید: کَنْسُ البیوت یُنْفیِ الفَقْر؛ [1] پاکیزه کردن خانه ها، فقر و بیچارگی را از بین میبرد. »
و امام علی علیه السلام میفرماید: «نَظَّفوا بیوتکم مِن حَوک العنکبوت فاِنّ ترکه فِی البیت یورِثُ الفَقْر؛ [2] خانههای خود را از تار عنکبوت خالی و تمیز کنید، زیرا تار عنکبوت (در محل زندگی) باعث فقر و تهیدستی میگردد. »
امام صادق علیه السلام نیز درباره عید نوروز میفرماید:
«اذا کان یوم النیروز فَاغْتَسِل وَ البَسْ اَنظَفَ ثیابک؛ [3] در زمانی که نوروز شد غسل کن و پاکیزه ترین لباست را بپوش. »
توجه به این مطلب ضروری است. همان گونه که محیط زندگی انسان آلوده و کثیف شده و نیاز به نظافت دارد، دل و قلب انسان نیز به غبار معصیت آلوده گشته و موجب میشود تا صاحب خود را از مسیر هدایت دور سازد، یکی از ره آوردهای مکتب نبوت و امامت این است که گناه سم است و تدریجاً انسان گنه کار به آن مسموم میشود، چنانکه علی علیه السلام فرمود:
«فَاِنّما مَثَلُ الدُنیا مَثلِ الحَیَّة لینٌ مَسُّها قاتل سمّها؛ [4] دنیا با زرق و برق فریبایی که دارد مانند ماری است که ظاهری خوش خط و خال دارد و درونش سم است. »
اگرچه شستن و تمیز کردن باعث محو آلودگیهای ظاهری میشود و وضو و غسل، طهارت باطنی از حَدَث و خَبَث ایجاد میکند، ولی آلودگی گناه با شستن و تمیز کردن و با وضو و غسل برطرف نشده و فقط با توبه واقعی و کفّاره تطهیر میگردد. پس پاکیزه کردن دل از سموم و آفات اخلاقی، به همان اندازه زندگی را لذت بخش و زیبا میکند که بر طرف کردن کثافات و سموماز جسم و منزل.
چنانکه حضرت علی علیه السلام میفرماید: «تَعَطَّروا بالاستغفار لاتَفْضَحَنّکم روائحَ الذُّنوب؛ [5] خودتان را با استغفار و توبه معطر کنید تا بوی گناه شما را رسوا نکند. »
قرآن کریم راه دور شدن از آلودگیهای باطنی را این گونه معرفی میکند:
«انّ الحسنات یُذهبنَ السیئات؛ [6] کارهای خیر، بدیها را از بین میبرد. »
و در جایی دیگر ایمان و اعتقاد را طهارت دانسته و شرک را آلودگی میداند:
«کذلک یَجْعلُ اللّه الرجس علی الّذین لایؤمنون؛ [7] آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای (پذیرش) اسلام گشاده میسازد، و آن کس را که (بخاطر اعمال خلافش) بخواهد گمراه سازد، سینه اش را آنچنان تنگ میکند که گویا میخواهد به آسمان بالا برود، این گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی آورند قرار میدهد. »
پی نوشت ها:
[1]:وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۱۷.
[2]:همان، ص ۳۲۲.
[3]:همان، ج ۸، ص ۱۷۲
[4]: بحارالانوار، ج ۳۳، ص ۴۸۴.
[5]: وسایل الشیعه، ج ۱۶، ص۷۰.
[6]: هود / ۱۱۴
[7]: انعام / ۱۲۵
منبع:فرصتهای طلایی نوروز/ محمدمهدی فجری./ص21
نگاهی به دعای تحویل سال
سه شنبه 96/12/29
تحول، مهم ترین کانون فرهنگ نوروزی از دیدگاه اسلام است. پندآموزی از دگرگون شدن طبیعت، نقش مهمی در تحول روحی انسانها دارد و انسان را متوجه منشأ تحول و قدرت حقیقی میکند. بهار از نشانههای خداوندی برای هدایت و تربیت انسان هاست. بهار، جوشش خونی دوباره در شریان خواب زده طبیعت و یادآور دگرگونی روح آدمی است و انسان که هر لحظه در غفلت و خسران به سر میبرد، نیازمند این درس طبیعت است.
ازاین رو، در روایتهای پیشوایان معصوم علیهم السلام، به نجوای با خدا در ساعتهای آغازین سال برای درخواست تحول اخلاقی توجه شده است. ما نه تنها نیازمند تحولیم، که در تحولمان محتاج یاری او هستیم و بدون توجه او، به رویش دوباره امیدی نیست. پس با الهام از فرستادگان معصومش و با قلبی خالص از او میخواهیم که:
یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَ الاَبصارِ
یا مُدَبِّرَ الَّلیل وَ النَّهارِ
یا مُحَوِّلَ الحَولِ وَ الاَحوالِ
حَوِّلْ حالَنا اِلی اَحسَنِ الْحالِ
ای خدایی که چشم و دل را دگرگون میکنی،
ای خدایی که شب و روز را تدبیر میکنی،
ای دگرگون کننده سال و حال آدمیان،
حال ما را به بهترین حالها دگرگون کن.
و چه زیبا این زمزمه، انسان را از تحول بیرونی طبیعت به تحول درون انسانها رهنمون میشود.
منبع:زمزمه تحول - صفحه ۱۵
آداب نوروز در اسلام
دوشنبه 96/12/28
آداب نوروز در اسلام
در احادیث پیشوایان معصوم علیهم السلام برای نوروز، آدابی آمده است که طراوت بهاری نوروز را فضایی روحانی میبخشد. عمل به سخنان بزرگان دین، ما را از برکتهای نوروز بهره مند میسازد. امام صادق علیه السلام فرمود:
چون نوروز فرا رسد، غسل کن؛ پاکیزه ترین لباس خویش را به تن کن؛ به
بهترین بوی خوش خود را معطر ساز و در آن روز، روزه بدار. [۱]
غسل در فرهنگ اسلامی، شست وشوی معمولی و ظاهری بدن نیست، بلکه پاک سازی روح و جسم و نزدیک شدن به پروردگار است. با نیتی خالص و برای نزدیکی به خدا، غسل میکنیم تا غبار گناهان یک ساله را در آغاز سال از خویش بزداییم و به حقیقت، سالی نو آغاز پس از آنکه وجودت با آب غسل، پاکیزه و زلال شد، لباسی پاکیزه که نشان از طهارت نفس دارد، بر تن کن؛ که طهارت باطن و ظاهر، هر دو نمایی از یکدیگرند. شاید پوشیدن لباس پاکیزه، اشاره ای زیبا به ضرورت آرایش نفس به لباسی نو و زدودن آثار کهنه غفلت و گناه از آن باشد. پس در لحظههای آغازین سال نو، لباس جسم و جان خویش را عوض کن و هم رنگ با طبیعت، لباسی بهاری بپوش.
باید دانست بزرگان دین به پوشیدن لباس پاکیزه سفارش کرده اند، نه نوپوشی و تجمل گرایی. خریداری لباس نو در آستانه عید نوروز، تنها وقتی پسندیده است که نیازمند آن باشیم، نه آنکه آن را برای تجمل گرایی تهیه کنیم. در این روایت توصیه میشود که پس از غسل و پوشیدن لباس پاکیزه، خود را معطر ساز؛ باشد که این عطر دل انگیز، نویدبخش رایحه وجودت باشد که از ناپاکیها پالایش یافته و با عطر بندگی خدا در آمیخته است.
آخرین سفارش در این حدیث آن است که نوروز را روزه بدار. روزه دار باش تا حالت ذکر و دعا در تو بیشتر شود و تو به حقیقت عید، که بازگشت به خدا است، نزدیک تر شوی و کمال حقیقی خویش را بیابی.
از جمله سفارشهایی که در همه عیدهای اسلامی به آن توجه شده است، روزه داشتن و پرداختن به ذکر و دعاست. در این عید که عید ملی ماست و اسلام هم مخالفتی با آن ندارد، به روزه توصیه شده است؛ زیرا اگر بخواهیم در این روز بر نفس پیروز شویم، باید از شهوتها و خواهشهای نفسانی دور شویم و به سوی خداوند روی آوریم. [2] تنها در چنین حالی است که میتوان آن روز را عید گرفت.
چه زیبا فرموده است امیر مؤمنان علی علیه السلام که:
کُلُّ یَومٍ لا یُعْصَی اللّهُ فیه فَهُوَ یَومُ عیدٍ.
هر روز که در آن نافرمانی خداوند نشود، روز عید است. [3]
پی نوشت ها:
[۱]: حدائق، ج ۱۳، ص ۳۸.
[2]: برگرفته از پیام امام خمینی رحمه الله، صحیفه نور، ج ۱۷، صص ۲۱۴ و ۲۱۵، ۱/۱/۱۳۶۲.
[3]: نهج البلاغه، حکمت، ۴۲۸.
منبع:کتاب زمزمه تحول -جمعی از نویسندگان - صفحه ۱۳
نکاتی برای حفظ محیط زیست در روز طبیعت
یکشنبه 96/01/13
امید است با رعایت نکات فوق ضمن بهره مندی از طبیعت زیبای کشورمان ، آسیبی به محیط زیست وارد نشود :
- آلودگی محیط زیست ، گسترش شهر ها و جاده ها زندگی و بقای حیوانات و موجودات زنده را با مخاطرات جدی مواجه کرده است . گیاهان و حیوانات نیز مانند ما حق زندگی دارند پس در روز طبیعت ، پاسبان طبیعت و ساکنان آن باشیم. - سالانه هزاران هکتار جنگل و مرتع بدلیل بی احتیاطی هموطنانمان در آتش می سوزد . در صورت نیاز به آتش حتی الامکان منقل همراه خود ببرید و در غیر اینصورت حتماً خاکستر آتش را با آب خاموش کنید. همچنین از روشن کردن آتش در کنار درختان خودداری کنید و سیگار خود را قبل از خاموش کردن رها نکنید. - از تخریب آشیانه پرندگان و مسدود کردن محل زندگی حیوانات وحشی جداً خودداری کنید. - اگر در طبیعت حیواناتی مانند لاک پشت و جوجه تیغی را دیدید ، از شکار و آوردن آنها به خانه جداً خودداری فرمائید. - اگر به جنگل و یا مناطق خارج از محدوده شهری می روید یادتان باشد شما میهمان هستید و حیوانات صاحب خانه ، پس ضمن انتخاب مکان مناسبی جهت گذارندن روز ، از نزدیک شدن به محل زندگی حیوانات وحشی خودداری کنید تا برای مهمانان و صاحب خانه ها مشکلی پیش نیاید. - از آلوده کردن آب ، خاک و هوا پرهیز کنید . زباله های خود را جمع کرده و همراه خود ببرید. - در مناطق جنگلی و یا مناطقی که تابلوی عبور حیوانات اهلی یا وحشی وجود دارد ، با کمترین سرعت ممکن رانندگی نمائید و مراقب حیوانات بی پناه باشید. - اگر به مناطق حفاظت شده سازمان محیط زیست می روید ، رعایت قوانین مربوط به آن الزامی است . از ایجاد سر و صدای بیش از حد ( به ویژه زدن ترقه ) جداً خودداری کنید . در کنار چشمه های طبیعی و مصنوعی ایجاد شده برای آب خوردن حیوانات اقامت نکنید تا حیوانات به راحتی و بدون استرس بتوانند آب بنوشند . - در صورت مشاهده حیوان مصدوم به آن کمک کنید یا با سازمانهای غیر دولتی زیست محیطی یا افرادی که می توانند به شما کمک کنند تماس بگیرید. - به جای شکار حیوانات ، به جای چیدن گلها و گیاهان از آنها عکس بگیرید و سالها از دیدن آن عکس لذت ببرید. - دیده بان طبیعت سرزمین خود باشیم . اگر جایی مشکل و ایرادی دیدیم عکس بگیریم و به شکلی آنرا در اختیار رسانه ها و خبرگزاریهای کشورمان قرار دهیم و یا در سایت و وبلاگ خود منعکس کنیم . برای حفظ محیط زیست سرزمین پهناور ایران همه باید احساس مسئولیت کنیم . - در صورت مشاهده شکارچی و یا افرادی که قصد صدمه زدن به محیط زیست را دارند ، مراتب را به پلیس 110 و یا اداره محیط زیست شهرستان اطلاع دهید.
مراسم سیزده بدر وتاریخچه آن
یکشنبه 96/01/13
مقدمه:
گفته می شود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا می رفتند و شادی می کردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند. می توان گفت معقول ترین موردی که درباره ی سیزده به در گفته می شود همین است.
بهتر است در آغاز، پیشگفتاری پیرامون عدد 13 وروز سیزدهم و اینکه آیا این عدد و این روز در ایران و فرهنگ ایرانی نحس است داشته یا نه فراهم آوریم :
نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیمن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند، و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و ایرانیان از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند.
همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسنده ای، از این روز به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.
برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.
ارتباط با مسیحیت و اروپا:
اما پس از نفوذ فرهنگ اروپایی در زمان حکومت صفویان رسید که در این فرهنگ نیز عدد 13 را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و فن آوری پیشرفته اروپا، این خرافات عمیقا در دل بسیاری از اروپاییان وجود دارد که در مقایسه با خرافات شرقی، شمارگان آن ها کم نیست و مثال های بسیار دیگری مانند «داشتن روزی بد با دیدن گربه ی سیاه رنگ»، «احتمال رویدادی شوم پس از رد شدن از زیر نردبام» یا «شوم بودن گذاشتن کلید خانه روی میز آشپزخانه»،«خوش شانسی آوردن نعل اسب» و بسیاری موارد خرافی دیگر که خوشبختانه تا کنون وارد فرهنگ ما نشده اند و برای ما خنده آور هستند.
برخی از محققان عقیده دارند که عقیده به نحوست عدد سیزده اثری است که از ارتباط و مجاورت با عالم مسیحیت به زرتشتیان و بعد از آنان مسلمانان انتقال یافتهاست. اصل این عقیده به این صورت است که یهودای اسخر یوطی یکی از دوازده حواری مسیح نقشه کشید تا وی را تسلیم مخالفانش کند و قرار گذاشت تا وقتی وارد محفل مسیح شود، او را ببوسد تا دشمنان او بتوانند تشخیص دهند که کدامیک از افراد حاضر در محفل مسیح است. بدین ترتیب مسیح دستگیر شد و چون یهودای اسخر یوطی سیزدهمین فردی بود که به جرگه مسیح و یازده شاگرد دیگرش در آمد و شمارهٔ آنان به سیزده رسید مسیح گرفتار و محاکمه و به دار آویخته شد. عیسویان بدین علت عدد سیزده را شوم میدانند.
اما تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی می توانیم درباره ی عدد سیزده پیدا کنیم، «بد قلق» بودن عدد 13 به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است.(این خود نشانه ای از دانش بالای ایرانیان از ریاضی و به کارگیری آن در زندگی روزمره است.(
اما وقتی درباره ی نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند با سوابق تاریخی زیادی را می یابیم.
همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد.
در گاهشماری ایرانی، هر روز ماه، نام ویژه ای دارد. به عنوان مثال، روز نخست هر ماه، اورمزد روز و روز سیزدهم هر ماه تیر روز نامیده می شود و متعلق به ایزد تیر است. تیر در زبان اوستایی تیشتَریَه خوانده می شود، و هم نام تیشتر، ایزد باران می باشد . با توجه به اطلاق گرفتن نام ایزد باران، می توان گفت که تیر در نزد ایرانیان باستان نمادی از رحمت الهی بوده است.
تیر در کیش مزدیسنی مقام بلند و داستان شیرین و دلکشی دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه نیز که جشن تیرگان است به نام او می باشد .
فروردین ماه نیز که هنگام جشن و سرور و شادمانی و زمان فرود آمدن فروهرها است. و تیر روز از این ماه نخستین تیر روز از سال می باشد در میان ایرانیان باستان بسیار گرامی بوده و پس از دوازده روز جشن که یادآور دوازده ماه سال است، روز سیزدهم را پایان رسمی روزهای جشن نوروز می دانستند و با رفتن به کنار جویبارها و باغ و صحرا و شادی کردن در واقع جشن نوروز را با شادی به پایان می رساندند و به قول امروزی ها «حسن ختامی بود بر بزرگ ترین جشن سال». در کتاب « المحاسن و الاضداد » گفته شده :
«… در صحن کاخ سلطنتی دوازده ستون از خشت خام برپا می کردند که در هریک از آنها یکی از حبوبات دوازده گانه را می کاشتند و کـُشتی که از پشم گوسفند بافته می شود، شش قسمت است که هر قسمت دوازده رشته می شود که بطور مجموع هفتاد و دو نخ می شود، می بستند.»
عدد شش اشاره است به شش گاههنبار و عدد دوازده به یاد دوازده ماه است و هفتادودو هم به هفتادودو فصل یسنا اشاره است.
ایرانیان باستان عمر جهان را دوازده هزار سال ميپنداشتند و معتقد بودند هرچه دنيا به پايان اين دوازده هزار سال نزديکتر ميشود، پليديها و غلبه آنها به نيکيها بيشتر ميشود تا آنکه در پايان اين عمر دوازده هزار ساله رستاخيز به وقوع ميپيوندد و جهان از همه بديها پاک ميگردد.
بنابراين فرداي رستاخيز در اصل نخستين روز از هزاره ي سيزدهم و آغازگر زماني است مبرّا از همه ناپاکيها. به همين علت عدد سيزده به عنوان نماد شروع و تولد دوباره، احترام زيادي نزد ايرانيان داشت و سيزدهم فروردين نيز نشانهاي بود از آغاز آفرينش در طبيعت بهاري که خود، هميشه يادآوري از رستاخيز بوده و هست. پس ايرانيان در اين روز به جشن و پايکوبي ميپرداختند و بدين ترتيب خود را براي آغاز سالي پرتلاش و پر برکت آماده ميکردند.
نظریههایی پیرامون نحوست سیزده
تا کنون هیچ دانشمندی ذکر نکرده که سیزده نوروز نحس است بلکه قریب به اتفاق روز سیزده نوروز را بسیار سعد و فرخنده دانستهاند.[۸] برای مثال در آثار الباقیه ابوریحان بیرونی، جدولی برای سعد و نحس بودن روز ها قرار دارد که در آن برای سیزدهم نوروز که تیر روز نام دارد، کلمه سعد به معنی نیک و فرخنده آمدهاست. بعد از اسلام چون سیزدهم تمام ماهها را نحس میدانند، به اشتباه سیزدهم عید نوروز نحس شمرده شد.
واژه سیزده به در
مشهور است که واژه ی سیزده به در به معنای « در کردن نحسی سیزده» است . اما وقتی به معانی واژه ها نگاه کنیم برداشت دیگری از این واژه می توان داشت. «در» به جای «دره و دشت» می تواند جایگزین شود .به عنوان مثال علامه دهخدا، واژه «در و دشت» را مخفف «دره و دشت» می داند.
چو هر دو سپاه اند آمد ز جای تو گفتی که دارد در و دشت پای
یکی از معانی واژه «به» ، « طرف و سوی » می باشد . مانند اینکه می گوییم «به فروشگاه».
پس با نگاهی کلی می توان گفت واژه «سیزده به در» به معنای « سیزدهم به سوی در و دشت شدن» می باشد که همان معنی بیرون رفتن و در دامان طبیعت سر کردن را می دهد.
سیزده بدر در تاریخ ایران باستان:
همانطور که پیشینه ی جشن نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده بدر) هم روایت هست که :
«… جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند …»
اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده به در در فروردین یا صفر داده اند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که این جشن بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی این جشن وجود دارد.
همانطور که پیش از این گفته آمد، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراخ تر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است.
همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.
اسطوره باران در روز سيزدهم
قصه روز سيزدهم از اين قرار بود که در گاهشماري قديم (ايران باستان) سيزدهمين روز از هر ماه، روز تير نام داشت. اين نام، از نام ايزدي به نام تيشتر (Tishtar) گرفته شده بود و اين ايزد با باران و طراوت ارتباط داشت زيرا تيشتر، اصل و ريشه همه آبها و سرچشمه باران و باروري بود.
او آنقدر اهميت داشت که حتي برايش يک صورت متجلي در آسمانها نيز در نظر گرفته بودند که پر نورترين ستاره آسمان بود؛ ستارهاي که منجمان آن را به نام شِعراي يماني ميشناختند و به قول امروزيها گل سر سبد ستارههاي دب اکبر بود.
داستان جنگ اين ايزد با ديو خشکسالي در باور ايرانيان بسيار جالب است. داستان اينگونه آغاز ميشد که ابتدا ديو خشکسالي به هر ترفندي از بارش باران ممانعت مي کرد، تيشتر به ياري ايزدِ باد، آبها را از زمين برداشت و به آسمان هدايت کرد. سپس به مدت 10 شبانه روز خود را به شکل مرد جوان بلند قامتي درآورد که قدرت پرواز داشت و بدين ترنيب در آسمان ها جاي گرفت و توانست از ابرها به سوي زمين باران بفرستد.
اين باران يک باران معمولي نبود بلکه هر قطره آن به بزرگي جثه يک انسان تنومند بود. بنابراين پس از چنين بارشي آب، زمين را فرا گرفت و جانوران موذي را از ميان برد و اگر عدهاي از آنها نيز جان سالم به در بردند همگي در سوراخهاي خود مخفي شدند.
يک بار ديگر ايزدِ باد دست به کار شد و آبها را به کرانههاي زمين برد و يک درياي اسطورهاي به وجود آورد به نام درياي فراخکرد (Farakhkard). همين که ديو خشکسالي داشت متوجه اقدامات تيشتر و يارانش شد، تيشتر اين بار خود را به شکل گاوي زرين شاخ درآورد و 10 شبانه روز ديگر به اين شکل در آسمان پرواز کرد و همچنان از ابرها باران باراند.
به همين ترتيب در دهه سوم به هئيت اسبي سفيد و زيبا درآمد و به کار خود ادامه داد. در اين زمان که به شکل اسب درآمده بود از آسمان به درياي فراخکرد رفت تا آنجا را از زهر جانوران زيانبخش پاکيزه کند اما گويا ديو خشکسالي دست او را خوانده و او نيز خود را به شکل اسبي درآورده بود که يال و گوش نداشت و سياه و ترسناک به نظر ميرسيد. در اينجا بود که نبردي مستقيم ميان آنها شکل گرفت.
در آغاز اين جنگ، ديو خشکسالي نيرومندتر از تيشتر عمل کرد و پيروز شد. نتيجه اين پيروزي آن شد که توانست ايزد تيشتر را هزار گام از درياي فراخکرد دور و جهان را براي مدتي دچار خشکي و تشنگي کند. تيشتر، ناراحت و شکست خورده به پيشگاه خداوند رفت و شکايت کرد که ناتواني او، از آن جهت بوده که مردم دعا و نيايش شايستهاي براي او به جاي نياورده اند. خداوند براي جبران اين شکست به او نيرويي داد برابر 10 مرد جوان، 10 کوه، 10 رود و … . با اين پشتوانه در نبرد دوم، تيشتر پيروز شد و اين بار او بود که توانست ديو خشکسالي را هزار گام دور کند و باز هم با کمک ايزدِ باد ابرها را به هر سوي آسمان راند تا همه جا را سرشار از باران کنند. در اين داستان همانطور که تيشتر همکاراني داشت، ديو خشکسالي نيز در از ديوهاي ديگري کمک گرفته بود. يکي از اين ديوها در شکل گرفتن رعد و برق نقش داشت. زيرا در نبرد دوم، وقتي ايزد تيشتر گُرز خود را بر آتشي که در ابرها نهفته بود، کوبيد آتش شراره کشيد و يکي از ياوران ديو خشکسالي از وحشت خروشي برآورد و هلاک شد؛ همين امر باران را شديدتر و فراوان تر کرد. تيشتر کم کم توانست به خشکسالي غلبه کند و 10 شبانه روز براي زمين باران بفرستد.
زهري که از جانوران موذي بر روي زمين باقي مانده بود همراه با اين آب ها به درياها رفت و شوري و تلخي آب درياها را سبب شد. اما در عوض آب هاي پاکيزه به مزارع و چراگاه ها راه يافت و سرسبزي و طراوت را به ارمغان آورد.
اين اتفاق فرخنده در سيزدهمين روز ماه، در يک زمان اساطيري رخ داد. بنابراين براي مردماني که در سرزميني خشک زندگي مي کردند و هميشه از خشکسالي بيم داشتند، روز باران، روز مقدسي بود، به ويژه وقتي اين روز از پي نوروز و در آغاز بهار از راه مي رسيد، پس بايد براي تماشاي طراوت بهاري و همراه شدن با طبيعت از خانه ها بيرون مي آمدند و با برگزاري جشني که در دلِ آئين هاي مذهبي شان نهفته بود، دست به سوي آسمان مي بردند و براي داشتن سالي پر باران دعا و نيايش مي خواندند.
با اين کار دلخوري تيشتر را نيز برطرف مي کردند تا او به ياري کشت و کارشان بيايد. آنها سبزه ها را به آب روان مي سپردند تا در محضر تيشتر تأکيد کنند که سرسبزي و باروري در گرو آب و باران است و با اين حرکت نمادين از او مي خواستند بارش را از آنها دريغ نکند.
شیوه های برگزاری و مراسم سیزده بدر
همانگونه که اشاره شد شیوه های برگزاری این جشن و همچنین مراسم و آداب این روز بسیار متفاوت و گسترده می باشد که در اینجا به تفصیل نمی توان به آنها پرداخت، اما همانطور که می دانیم سیزدهم فروردین تیشتر روز می باشد و آغاز نیمسال دوم زراعی، و مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداختند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند.
بخشی دیگر از آیین های سیزده بدر را هم باورهایی تشکیل می دهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است.
برای نمونه فال گوش ایستادن ،فال گیری (به ویژه فال کوزه)، گره زدن سبزی و گشودن آن ،بخت گشایی (که درسمرقند و بخارا رایج است)و نمونه های پرشمار دیگر … بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی، سوارکاری، نمایش های شاد، هماوردجویی جوانان، آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشه های پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه ی سفره ی نوروزی نشانه ی هدیه دادن به ایزد آب «آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشک سالی است.
در متون كهن فارسی به بیرون شدن از خانه ها و به صحرا رفتن در روز سیزدهم فروردین اشاره ای نشده است. توجیه دیگری كه برای مراسم نوروز شده این است كه، روز سیزدهمِ سال نو گویا در دوران های كهن روز ویژه طلب باران بهاری برای كشتزار های نودمیده بوده است. روزهای ماه در ایران قدیم نامی ویژه داشت و هر یك متعلق به ایزدی بود و روز سیزدهم متعلق به ایزد تیر یا «تیشتری» بود، كه ایزد باران است. برای این كه این ایزد پیروز باشد، لازم بود كه همه مردمان در نماز از او نام برند و او را بستایند و از او طلب باران كنند. روز سیزدهم نوروز گویا روز رسمی همه مردم برای طلب باران، برای همه سرزمین های ایران بوده است و خوردن غذای روز در دشت و صحرا نشانه همان فدیه گوسفند بریان است كه در اوستا آمده و افكندن سبزه های تازه دمیده نوروزی به آب روان جویبارها تمثیلی است از دادن فدیه به ایزد آب در آناهیتا و ایزد باران و جویبارها «تیر». در این روز مردم همه به دشت و صحرا می روند و از بامداد تا شامگاه به شادی و سرور می پردازند.
ناخجستگی شماره سیزده و روز سیزده
حادثه های بزرگ گیهانی در روزگاران كهن، بارها فلاكت و بلاهای بسیار برای دنیای خاكی ما پدید آورده اند. از این حادثه ها و بلایا در متون كهن نام برده شده است. در بعضی كتب مذهبی مانند اوستا، ودا، تورات، انجیل و كتاب های پهلوی و. . . اشاره ای به این حادثه ها شده است. زمین لرزه و سیل و طوفان بسیار اتفاق افتاده ، اما همواره بدترین آنها در خاطر مردمان پایدار مانده است. یكی از حادثه های سهمگین گیهانی كه ذكر آن در تورات آمده ، در روز سیزدهم سال نو مصری كه مانند جشن فروردین ایرانی به هنگام تعادل بهاری خورشید گرفته می شد به وقوع پیوسته و موجب مرگ عده زیادی شده است. این روز مصادف با روز سیزدهم ماه ایرانی است.
در آن روز سیزدهم سال نو، گویا ستاره ای دنباله دار در فضای زمین درخشیده است به طوری كه در افق ایران نیز آن را دیده اند. بر اثر برخورد این ستاره با زمین ، آتشفشان ها آغاز آتشفشانی كرده اند و زمین لرزه ای سهمگین روی داده است و كاخ ها ویران گشته اند . این حوادث، این اندیشه را در ذهن مردم پدیدار كرد كه هر چند هزار سال یك بار واقعه ای این چنینی رخ خواهد داد. از همین رو است كه مردم به طور سنتی در هر سال به هنگام روز سیزدهم فروردین منتظر واقعه ای سهمگین بوده اند، از این جهت خانمان خود را رها می كردند و در این روز زیر سقف و بام نمی ماندند، تا اگر زمین لرزه ای رخ دهد در امان بمانند.
رفته رفته روز سیزدهم سال و در پی آن شماره سیزده، رنگ نحوست گرفت و مردم در همه جای دنیا از عدد سیزده پرهیز كردند اما امروز دیگر مدتهاست که پلاک خانه ها و مغازه ها را به صورت 1+12نمی نویسند و حتی برعکس دیده می شود که عدد سیزده برای بعضی ها به جای نحوست ، خوش شانسی می آورد!
آیینهای سیزدهبه در
این رویداد دارای آیینهای ویژهای است که در درازای تاریخ پدید آمده و اندک اندک چهره سنت به خود گرفته است. از آن جمله میتوان آیینهای زیر را برشمرد.
گره زدن سبزه
سبزه به رود سپردن
خوردن کاهو و سکنجبین
پختن غذاهای متنوع به ویژه آش رشته
بررسی علف گره زدن
افسانه ی آفرینش در ایران باستان و موضوع نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی «کیومرث» دارای اهمیت زیادی است، در «اوستا» چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را نخستین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است.
گفته های «حمزه ی اصفهانی» در کتاب «سِنی ملوک الارض و الانبیاء» صفحه های 23 تا 29 و گفته های «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم صفحه های 110 و 111 و «بیرونی» در کتاب «آثار الباقیه» بر پایه ی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد که : «مَشیه» و «مَشیانه» که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته نشده بود ! آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی «موُرد»، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز به خوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت انجام می دادند، امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی، نیت می کنند و علف گره می زنند.
این رسم از زمان «کیانیان» تقریبا فراموش شد و در زمان «هخامنشیان» دوباره آغاز شد و تا امروز باقی مانده است.
در کتاب «مُجمل التواریخ» چنین آمده است :
«… اول مردی که به زمین ظاهر شد، پارسیان آن را «گل شاه» نامیدند، زیرا که پادشاهی او الا بر گل نبود، پس پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مُردند، جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند.»
همانگونه که شباهتی بین چارشنبه سوری و نوروز امروزی متداول در تهران و شهرهای بزرگ، با شیوه های اصیل و کهن آن وجود ندارد، سیزده بدر امروزی نیز تنها نامی از یک جشن کهن را برخود داشته و هیچ شباهتی به آیین کهن و یادگار نیاکان ما ندارد. نحوه ی اجرای این جشن، مانند بسیاری از دیگر آیین های ایرانی، عمیقا از شیوه ی اصیل و باستانی خود دور شده است و به شکل فعلی آن، دارای سابقه ی تاریخی در ایران نیست.
اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزه های نوروزی خود را در این روز به صحرا می برده و برای احترام به زمین و گیاه، آن را در آغوش زمین می کاشته اند، امروزه ما آن را به سوی یکدیگر پرتاب می کنیم و تکه تکه اش می کنیم.
سیزده بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش و دعا برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست بوم مقدس آنان بوده است. در حالیکه امروزه روز ویرانی و تباهی طبیعت است!
چهاردهبهدر اصطلاحی است که به جای سیزدهبهدر در مواردی به کار میرود و منظور آن گشت و گذار در طبیعت در روز ۱۴ فروردین است. برخی اهالی خرمآباد به جای سیزدهم فروردین، روز چهاردهم را به تفریح در طبیعت اختصاص میدهند آنها ۱۳ فروردین را در خانه میمانند و آن را سیزده غریب مینامند. این به این مفهوم است که در این روز مردم غیر بومی خرم آباد برای تفریح بیرون میروند و خود خرم آبادیها یک روز بعد به دامن طبیعت میروند. منبع:مجله اینترنتی برترین ها
متن پیام نوروزی رهبر سال 96
جمعه 96/01/04
انتخاب نام سال ۹۶ توسط رهبری و متن پیام نوروزی
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی بهمناسبت آغاز سال ۱۳۹۶ هجری شمسی، با تبریک ولادت حضرت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها و عید نوروز به همهی هممیهنان و ایرانیان بویژه خانوادههای معظم شهیدان و ایثارگران و با آرزوی سالی همراه با برکت، امنیت و رفاه برای مردم ایران و مسلمانان جهان، سال جدید را سال «اقتصاد مقاومتی: تولید- اشتغال» نامگذاری کردند.
حضرت آیت الله خامنهای سال ۹۵ را همراه با تلخیها و شیرینیهایی برای ملت ایران دانستند و با اشاره به برخی از مهمترین عوامل شادکامی ملت در سال گذشته، افزودند: عزت ایران و هویت ملت عزیز در تمام قضایای سال ۹۵ مشهود بود و دشمنان در همهجای دنیا به اقتدار و عظمت ملت ایران اعتراف کردند.
رهبر انقلاب اسلامی، حضور پر شور و غیرتمندانه مردم در روز ۲۲ بهمن در پاسخ به بیاحترامی رئیسجمهور امریکا و همچنین اجتماع عظیم مردم در روز قدس را نشاندهنده هویت و اهداف والای مردم ایران خواندند و گفتند: با وجود آنکه همسایگان ایران و کشورهای منطقه دچار ناامنی هستند، امنیت کشور در محیط پرتلاطم منطقهای و بینالمللی شاخص بسیار مهمی بود و ملت ایران در طول سال، «امنیت پایدار» را تجربه کرد.
«همت جوانانه» و «حرکات مؤمنانه فراگیر» دو شاخص دیگر در ارزیابی موفقیتها و پیشرفتهای ملت ایران بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره و خاطرنشان کردند: مشاهده و اطلاع از فعالیتهای پر شور و مبتکرانهی علمی، فرهنگی، تولیدی و ورزشی هزاران گروه جوان در سراسر کشور و برگزاری جلسات و فعالیتهای گرم و گیرای دینی، از جمله نقاط مثبت و شادیآفرین برای کشور و ملت ماست.
حضرت آیت الله خامنهای سپس تلخیها و سختیهای سال قبل را مربوط به مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم بویژه طبقات ضعیف و متوسط دانستند و افزودند: من از وضع مردم مطلع هستم، بنابراین تلخی کام مردم بهویژه طبقه ضعیف را از مشکلات اقتصادی همچون «گرانی، بیکاری، تبعیضها و نابرابریها و آسیبهای اجتماعی» با همهی وجود حس میکنم.
ایشان تأکید کردند: همهی ما مسئولیم و باید هم نزد خداوند متعال و هم نزد ملت پاسخگو باشیم.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تأکید بر «اقدام و عمل» در نامگذاری سال ۹۵ و انجام کارهای خوبی که مسئولین گزارش آن را دادهاند، گفتند: البته فاصله زیادی میان کارهای انجام شده با انتظارات مردم و رهبری وجود دارد و آمارهای مثبت و منفی را باید در مجموع مشاهده کرد.
ایشان، توجه به نام «اقتصاد مقاومتی» را به تنهایی مؤثر ندانستند و در خصوص راهحل و علاج وضع کنونی، افزودند: علاج، در تقسیم کردن اقتصاد مقاومتی به نقاط کلیدی و مهم و تمرکز همه همت مسئولین و مردم بر آن نقاط است و این نقاط کلیدی عبارت است از تولید داخلی و اشتغال بویژه اشتغال جوانان.
حضرت آیت الله خامنهای، بر اساس همین ضرورت، سال ۹۶ را «اقتصاد مقاومتی: تولید- اشتغال» نامگذاری کردند و گفتند: تمرکز و برنامهریزی بر روی این نقاط کلیدی مطالبه رهبری و مردم از مسئولین و موجب پدید آمدن موفقیتهای چشمگیر و محسوس است و مسئولین باید نتایج را در پایان سال به مردم گزارش کنند.
نوروز در کشور های دیگر
جمعه 96/01/04
آداب عید نوروز در ترکمنستان
در کشور ترکمنستان، طبق رسم قدیم و جدید، دوبار در سال جشن سال نو گرفته میشود. یکی از این جشنها با استناد به تقویم میلادی که به تایید سازمان ملل رسیده، به عنوان جشن بینالمللی«سال نو» شناخته میشود و دیگری برگزاری عید نوروز به نشانهی احیای دوبارهی آداب و رسوم دیرینهی مردم ترکمنستان است. مردم ترکمنستان در این ایام با پختن غذاهای معروف نوروزی مانند نوروز کجه، سمنو و اجرای بازیهای مختلف جوانان ترکمن، حال و هوای دیگری به این جشن و شادی میدهند. در ایام نوروز مسابقات مختلفی در ترکمنستان برگزار میشود که میتوان به مسابقات اسبدوانی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، خروس جنگی و … اشاره کرد.
آداب عید نوروز در افغانستان
نوروز در افغانستان یا به عبارتی در بلخ و مرکز آن مزار شریف، هنوز به همان شکوه پیشین برگزار میشود. در روزهای اول سال، همهی دشتهای بلخ و دیوار و پشتبامهای گلی آن پر از گل سرخ میشود. گویی بلخ سبدی از گل سرخ است! رسم است که در اولین روز عید نوروز، علم امام علی با مراسم خاص و با شکوهی در صبح آن روز برافراشته شود. با افراشته شدن آن، جشن نوروز نیز رسماً آغاز میشود و تا چهل شبانه روز ادامه مییابد. در این چهل شبانهروز حاجتمندان و بیماران برای شفا در پای این علم مقدس به چله مینشینند. مردم این سرزمین بر این باورند که اگر برافراشته شدن علم به آرامی و بدون لرزش و توقف از زمین بلند شود، سالی که در پیش است نیکو و میمون است. از آیین و رسم نوروز در سرزمین بلخ میتوان به شستشوی فرشهای خانه و زدودن گرد وغبار پیش از آمدن نوروز و انجام مسابقات مختلف از قبیل بزکشی، شتر جنگی، شتر سواری، قوچ جنگی و کشتی خاص این منطقه اشاره کرد.
آداب عید نوروز در پاکستان
در میان مردم پاکستان، تقویم و روزشمار یا سال نمای نوروز از اهمیت خاصی برخوردار است. از آداب و رسوم عید نوروز در میان مردم پاکستان میتوان به خانه تکانی و یا به عبارتی پاکیزه کردن خانه و پوشیدن لباس نو و تهیه کردن انواع شیرینی و همچنین پختن غذاهای معروف این ایام و عیدی دادن و گرفتن و دید و بازدید اقوام اشاره کرد. در ایام نوروز مردم پاکستان از گفتار نامناسب پرهیز کرده و یکدیگر را با احترام صدا میزنند.
نوروز در جمهوری آذربایجان
یکی از جشنهای بزرگ مردم جمهوری آذربایجان نوروز است. مردم این سرزمین به جهت اعتقادات شدید یه آیین و مراسم نوروز، برای با شکوهتر انجام شدن جشن نوروز، برای این مراسم تدارکات ویژهای میبینند؛ از قبیل سرودن ترانههای پیش از نوروز، تدارک بساط شادی ایام نوروز، تهیهی لوازم و مواد مورد نیاز، سفرهی نوروز، تهیهی چیستانهای نوروزی، ستایش و نفرینهای نوروزی، پند و امثال نوروزی و انجام آیین و مراسم نوروزی. در میان مراسم نوروزی، مراسم خاطرهانگیزی همچون ارسال خوان سمنو، انداختن کلاه پوستین به درها، آویزان کردن کیسه و توبره از سوراخ بام در شب عید و درخواست تحفهی عید در این سرزمین موسوم است.
البته برپایی عید نوروز در کشورهای دیگری مثل تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، بعضی از مناطق مصر، و حتی مناطق کردنشین عراق و ترکیه هم برگزار میشود.
هدیه دادن در احادیث
پنجشنبه 96/01/03
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
تَهادَوا تَحابُّوا ، تَهادُوا فإنَّها تَذهَبُ بِالضَّغائنِ .
به يكديگر هديه دهيد، تا نسبت به همديگر با محبت شويد. به يكديگر هديه دهيد؛ زيرا هديه كينه ها را مى برد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
تَهادَوا ؛ فإنَّ الهَدِيَّةَ تَسِلُّ السَّخائمَ ، و تُجلي ضَغائنَ العَداوَةِ وَ الأحقادِ .
براى يكديگر هديه ببريد؛ زيرا هديه بد خواهى ها را [از دل ها ]بيرون مى كشد و كينه هاى دشمنى و نفرت ها را برطرف مى كند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الهَدِيَّةُ تُذهِبُ الضَّغائنَ مِنَ الصُّدورِ
هديه دادن، كينه ها را از سينه ها مى برد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الهَدِيَّةُ تُورِثُ المَوَدَّةَ ، و تَجدُرُ الاُخُوَّةَ ، و تُذهِبُ الضَّغينَةَ ، تَهادُوا تَحابُّوا .
هديه دادن محبّت مى آورد و برادرى را نگه مى دارد و كينه و دشمنى را مى برد. براى يكديگر هديه ببريد تا دوستدار هم شويد.
امام على عليه السلام :
لَأن اُهدِي لأخِي المُسلِمِ هَدِيَّةً تَنفَعُهُ أحَبُّ إلَيَّ مِن أن أتَصَدَّقَ بمِثلِها .
اگر به برادر مسلمان خود هديه اى دهم كه به كارش آيد، خوشتر است نزد من از اينكه همانند آن هديه صدقه دهم.
امام صادق عليه السلام :
تَهادَوا تَحابُّوا ؛ فإنّ الهَدِيَّةَ تَذهَبُ بِالضَّغائنِ .
هديه ردّ و بدل كنيد تا به همديگر با محبّت شويد؛ زيرا هديه كينه ها را از بين مى برد.
حرام بودن هديه دادن به كارگزاران حكومتى
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الهَدِيَّةُ إلَى الإمامِ غُلولٌ .
هديه دادن به زمامدار [گونه اى ]غلول . است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
هَدايا العُمّالِ غُلولٌ .
هدايايى كه به كارگزاران پيشكش مى شود، خيانت است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
هَدايا العُمّالِ حَرامٌ كُلُّها .
هدايايى كه به كارگزاران داده مى شود، همگى حرام است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن شَفَعَ لأخيهِ شَفاعَةً فأهدى لَهُ هَدِيَّةً علَيها فقَبِلَها مِنهُ ، فَقد أتى بابا عَظيما مِن أبوابِ الرِّبا .
هر كس براى برادر خود وساطتى بكند و او به خاطر آن وساطت برايش هديه اى ببرد و او آن هديه را بپذيرد، هر آينه به دَرِ بزرگى از درهاى ربا وارد شده است.
منبع:ahlolbait.com
فلسفه عیدی دادن در نوروز
پنجشنبه 96/01/03
عیدی دادن یکی از رسمهایی است که از گذشته در فرهنگ ما وجود داشته است. در گذشته بزرگترهای فامیل، حتی ریش سفیدان محل به کوچکترها هدیهای هر چند کوچک عیدی میدادند.
در ایام نوروز کوچکترها برای دستبوسی به محضر بزرگترها میرفتند و مهم دریافت هدیهای تبرک یافته از سوی بزرگان بود. برای بعضی از افراد شگون عیدی و دشت کردن از دست عیدی دهنده اهمیت داشت که به نظر میرسد در سالهای اخیر این رسم تا حدودی کمرنگ شده است.
عیدی دادن یکی از رسمهای متداول در میان بسیاری از مردم جهان و از آیینهای دیرین فرهنگ ماست. ابوریحان بیرونی درباره رسم هدیه دادن نوروزی، به نقل از آذرباد (موبد بغداد) چنین آورده: “نیشکر در ایران، روز نوروز یافت شد، پیش از آن کسی آن را نمیشناخت.
جمشید روزی نی را دید که از آن کمی به بیرون تراوش کرده، چون دید شیرین است، امر کرد این نی را بیرون آورند و از آن شکر ساختند و مردم از راه تبریک به یکدیگر شکر هدیه کردند، و در مهرگان نیز تکرار کردند، و هدیه دادن رسم شد.”
در کشور ما مردم به مناسبتهایی چون عید، موفقیت، مسافرت، تولد و ازدواج به یکدیگر هدیه میدهند. اما هدایایی که بهعنوان عیدی بین مردم رد و بدل میشود از اهمیت بیشتری برخوردار است. عیدی دادن، بسته به نوع جوامع (سنتی و مدرن) متفاوت است.
به عنوان مثال، در جوامع سنتی رسم بر این است که خانواده داماد برای عروس هدیه و پیشکش عید را به صورت جنسی (گوسفند، کله قند، پارچه، آجیل و …) میفرستند. اما در جوامع مدرن بیشتر خانوادهها تمایل دارند به عنوان عیدی “پول” هدیه دهند. امروزه عیدیها بیشتر به صورت نقدی و اسکناس است به طوری که در روزهای پایانی سال مراجعان بانکها بیشتر خواهان اسکناسهای نو هستند.
در میان ایرانیان عیدی دادن فقط به افراد خانواده و فامیل خلاصه نمیشود. عیدی دادن به سرایدار، رفتگر محل، نامهرسان و … (طبقه کم درآمد و زحمتکش جامعه) دارای تبرک و شگون است.
نوروز به عنوان پدیدهای فرهنگی در سرزمین ما ویژگیهایی دارد که آن را از دیگر مناسبتها متمایز و ممتاز میکند، از جمله این پدیدهها رسم و آداب عیدی دادن و عیدی گرفتن است. به گفته کارشناسان فرهنگی، عیدی دادن و عیدی گرفتن ریشه در فرهنگ ایران باستان دارد، آن زمان که مردم در بامداد عید نوروز به نشانه بخشیدن روشنایی به زندگی یکدیگر برهم آب میپاشیدند و برای حفظ صلح و دوستی به یکدیگر هدیه میدادند.
آیین عیدی نوروز در ایران قدیم
با نیم نگاهی به عادات و سنتهای نوروزی در آیین کهن سرزمین ایران در مییابیم که عیدی دادن و عیدی گرفتن ریشه دیرینه دارد و هیچگاه این سنت پسندیده از آیین نوروز باستانی حذف نشده است. در گذشتههای دور، ایرانیان در نوروز به یکدیگر شکر هدیه میدادند و برای هم آرزوی شادکامی همیشگی میکردند در حالی که این رسم در طول زمان رفته رفته تغییر شکل داد و به شکل و رسوم امروزی مبدل شده است.
بر اساس کتب آئین و رسوم عید نوروز در لحظه تحویل سال نو اهل خانواده عزیزترین نعمتهای خدا همراه با هدایای نوروزی خود را داخل سفره هفتسین میگذاشتند و پس از تحویل سال نو عیدی بچهها و بزرگترها از همین سفره هفتسین داده میشد.
بر اساس این آیین هر خانواده بنا به توان مالیاش به میهمانان خود گندم بو داده، سیب و سمنو یا تخم مرغ رنگ شده میداد و ارزش این هدایا در آن حد بود که صاحبخانه با این نیت که گندم نماد روزی و نشان فراوانی و برکت، تخم مرغ نشان تداوم نژاد آدمی، سیب نشان برکت و نعمت و فراوانی و سمنو نماد فراوانی خوراک است، آنها را به عزیزانش هدیه میکردند.
پیرزنی ٧٠ ساله که دوران کودکیاش را به خوبی به یاد دارد میگوید: در دوران کودکیام همه ذوق و شوقم برای رسیدن نوروز بود. روز تحویل سال نو به خانه پدربزرگ میرفتیم تا برایمان استخاره با قرآن بگیرد تا از سرنوشتمان در سال جدید آگاه شویم.
پیرزن میگفت: در خانه مادر بزرگ یک بادیه بزرگ مسی بود که داخل آن پر بود از پوست پیاز، گردو و تخم مرغهای رنگی که هر میهمانی برای دید و بازدید عید میآمد چند آیه قرآن میخواند و یک عدد تخم مرغ پس از بوسیدن دستان مادر بزرگ و پدر بزرگ هدیه میگرفت. تخم مرغهایی که شاید تا ماهها آن را در کمد لباسهایمان داخل جعبهای کوچک نگاه میداشتیم و اعتقاد داشتیم که اگر دستان آنها را نبوسیم برکت از زندگیمان میرود.
عیدی دادن در نوروز باستان
رسم سکه عیدی دادن در زمان هرمز دوم، شاه ساسانی در سال ٣٠۴ میلادی آغاز شد و بر اساس کتب تاریخی ایران باستان داریوش دوم به مناسبت نوروز، در سال ۴١۶ پیش از میلاد سکه زرین ویژهای ضرب کرد که یک طرف آن شکل سربازی را در حال تیراندازی با کمان نشان میدهد که این رسوم به دلیل افزایش مشکلات اقتصادی مردم آرام آرام جای خود را به هدایای سنتی و کشاورزی داد.
نکته مهم و قابل تامل این است که هم اکنون بیش از نیم قرن است که پول و وجوه نقدی جایگزین عیدیهای شب عید شده است. رسمی که به گفته کارشناسان هم خوب است و هم بد و به نوعی به اقتصادی، برای خانوادهها مبدل شده است.
عیدی این روزها دیگر خریدار ندارد
گذشت زمان در شیوه عیدی دادن تاثیر گذاشته است. آنچه در سالهای گذشته به عنوان عیدی به هم میدادند، در حال حاضر مقبولیت چندانی ندارد. جوانان بیشتر تمایل دارند عیدی خود را بهصورت نقدی دریافت کنند. مقدار و ارزش عیدی مورد سنجش عیدی گیرندگان واقع میشود.
برخی از خانوادهها بنا به دلایل مختلفی چون مشکلات اقتصادی، کدورتهای خانوادگی، تجدد گرایی و …. از فرهنگ و سنن دیرینه فاصله گرفته، از عید دیدنی و عیدی دادن شانه خالی میکنند.
مشکلات اقتصادی عامل ترویج فرهنگ پول به جای عیدی
پول نشان دهنده کار متراکم انسانها است. پرداخت پول نقد به جای عیدی به افراد در چند ویژگی خلاصه میشود. اول این که اختیار مصرف را به گیرنده عیدی میدهد، ضمن این که شخص با پرداخت نقدی عیدی ارزش تولید، توان شغلی و توانمندی خود را برای گیرنده عیدی بیان میکند. نمیتوان عنوان کرد که پرداخت پول به عنوان عیدی کار پسندیدهای نیست ولی تغییر این الگو میتواند تاثیرات فرهنگی و اجتماعی موثرتری نسبت به عیدی نقدی داشته باشد.
یکی از دلایل استقبال جامعه به پرداخت و دریافت عیدیهای نقدی، توزیع ناعادلانه ثروت در جامعه است. در کشور ثروتمندی مانند ایران اگر منابع مالی و ثروت ملی عادلانه میان مردم توزیع و جامعه از نظر اقتصادی و تامین معاش، پوشاک و مسکن تامین شود، پرداخت پول به جای عیدی برای هر شخصی نوعی توهین محسوب میشود. با وضع موجود در جامعه نمیتوان توقع داشت محصولات فرهنگی، گردشگری، صنایع دستی و … جایگزین عیدی پول نقد شود.
لازمه تغییر این سنت، شناخت والدین از نیازهای فرزندان در خرید و اهدای هدایای نوروزی مناسب و تشویق جامعه در تغییر الگوی عیدی دادن و عیدی گرفتن است. کشیدن یک نقاشی توسط نقاش، ساخت یک وسیله چوبی توسط نجار، خرید یک حلقه فیلم سینمایی و … متناسب با روحیات و نیازهای گیرنده عیدی میتواند تاثیر بسیار ماندگاری در هر دو طرف گیرنده و اهدا کننده داشته باشد.
باید قبول داشت که همه چیز باید از خانوادهها شروع شود. پدرها و مادرها باید ایرانی باشند، مثل ایرانیان زندگی کنند و برای این شیوه زندگی احترام قائل باشند. آن وقت بچهها این آمادگی را دارند که درباره آداب و رسوم قدیمی قصه بشنوند و آن قصهها را باور کنند.
درست مثل پیرزن که به راستی باور داشت اگر موقعی که مادربزرگ تخم مرغ و گندم برشته به ما عیدی می دهد، دست او را نبوسیم و بعد در فرصتی مناسب با ذکر قلهو الله … آنها را نخوریم، در آینده زندگیمان بیبرکت میماند.
منبع:www.asemoni.com
صله رحم در نوروز
چهارشنبه 96/01/02
یکی از زیباترین سنت های اسلامی و آموزه های انسانی و از رویکردهای معرفتی که می تواند آثار و برکات بسیاری هم برای فرد فرد جامعه به همراه داشته باشد، صله رحم و دید و بازدیدهای فامیلی در ایام عید و تعطیلات سال نو است.
به گزارش مشرق به نقل از خبرگزاری حوزه، مروری بر فرمایشات حضرات معصومین و بزرگان اندیشه و منش اسلامی گویای این حقیقت است و اینکه این مقوله چه تأثیرات شگرفی در زندگی انسان داراست.
شکوفایی روح و زنده شدن استعدادهای فکری و تعالی روانی انسان، بخش قابل توجهی از سوخت گیری خود را از منبع همین صله رحم و دیدار مومنان و اقوام و آشنایان می گیرد و تبعات زیبا و نتایج درخور و محصول ناب و تابناک آن را می توان در عرصه ها و حوزه های مختلف حیات فردی و اجتماعی انسان پی گرفت.
برکت عمر، رفع فقر، گشایش در امور و مهم تر از همه ایجاد فضای همدلی و محبت و مهرورزی و امداد و یاری رسانی در حل مشکلات مومنان همگی از مواهب و برکات صله رحم است که در بیانات بزرگان دین و آئین هم بدان اشارتهای وافر رفته است.
پیامبر (ص) می فرمایند:«صِلَةُ الرَّحِمِ تَزیدُ فِی الْعُمْرِ وَ تَنْفِی الْفَقْرَ»،صله رحم (پیوند خویشاوندی) عمر را زیاد می کند و فقر را ازمیان می برد.
و نیز اینکه صله رحم ابعاد گسترده تری در عرصه حیات بشری دارد و از آن جمله اینکه امام علی (ع) می فرمایند: إِذَا قَطَّعُوا الْأَرْحَامَ جُعِلَتِ الْأَمْوَالُ فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ،هرگاه مردم پیوند خویشاوندی را ببرند ثروتها در دست تبهکاران قرار گیرد.
و نیز خاصیت دیگری در زندگی انسانی از بیان حضرت فاطمه زهرا (س) که می فرمایند: فَرَضَ اللّه صِلَةَ الأرحامِ مَنماةً لِلعدَدِ،خداوند صله ارحام را به جهت فزونی نفرات مقرر داشته است.
و رسمی خوشایند و زیبا در این عرصه در بیان نورانی امام حسن مجتبی (ع) که می فرمایند: إِذا لَقِیَ أَحَدُکُمْ أَخاهُ فَلْیُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ ،هرگاه یکی از شما با برادر خود دیدار نماید لازم است محل نورانی پیشانی(جای سجده) او را ببوسد.
و ارتباط این مقوله با مرگ و روزی در فرمایش ناب و تابناک امام حسین(ع) که می فرمایند:من سرّه ان ینساً فی أجله و یزاد فی رزقه فلیصل رحمه،هرکه دوست دارد مرگش به تاخیر افتد و روزیش افزایش یابد، صله رحم به جا آورد.
و ارزش نگاه محبت آمیز در دیدار مومنان آنچانا که امام زین العابدین(ع) می فرمایند: نَظَرُ المُؤمِنِ فی وَجهِ أخیهِ المُؤمِنِ لِلمَوَدَّةِ والمَحَبَّةِ لَهُ عِبادَةٌ ،نگاه مومن به چهره برادر مومن خود از روی دوستی و محبت به او، عبادت است.
امام محمد باقر(ع) می فرمایند: صِلَةُ الأرحامِ تُزَکّیِ الأ عمالَ و تُنْمِی الأموالَ وَ تَدْفَعُ الْبلَوْی و تُیَسِّرُ الحسابَ و تُنْسِی ءُ فی الأَجَلِ ،ارتباط خویشاوندی اعمال را پاک می کند، داراییها را فزونی می بخشد، گرفتاری را دور سازد و حساب روز قیامت را آسان نماید و مرگ را به تاخیر می اندازد.
و باز هم یادآوری ارتباط این موضوع با عمر انسان و برکت یا بی برکتی آن در بیان ،امام جعفر صادق(ع) که می فرمایند: الذُّنُوبِ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ قَطیعَةُ الرَّحِمِ، از جمله گناهانی که مرگ و نابودی را شتاب می بخشد قطع رحم است.
و البته صله رحم نوعی از مهرورزی و تعامل با مردمان است و نشانه عقل و خرد آنچنانکه امام کاظم (ع) می فرمایند: وَالتَّوَدُّدُ إِلَی النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ.
مهرورزی با مردم نیمی از عقل است.
اما در جلسات دیدار با مومنان و در هنگامه صله رحم چه باید کرد و چه باید گفت،حضرت رضا (ع) می فرمایند: مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیَی فیه أمْرُنا, لَمْ یَمُتْ قَلبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ القُلُوبُ،هرکه در مجلسی بنشیند که در آن امر و یاد ما زنده شود، قلبش در روزی که قلب ها میمیرند، نمی میرد.
و امام جواد (ع) می فرمایند: مُلاقاة الاِخوان نُشرَةٌ وَ تَلقِیحٌ لِلعَقلِ وَ اِن کان نَزرا قَلیلاً،دیدار برادران مایه سلامتی و رشد عقل است اگرچه بسیار اندک باشد.
امام هادی (ع) نیز یادآور می شوند که: لمّا کلمّه اللّه عزّوجلّ موسی بن عمران، قالَ موسی علیهالسلام: «الهی فَما جَزاءَ مَنْ وصل رحمه؟ قالَ: یا موسی: أنسی لَهُ أَجَلَه، وَ أَهْوَنُ عَلَیه سَکَراتَ الْمَوْتِ»، آن گاه که خدای عزوجل با موسی بن عمران سخنی گفت، موسی عرض کرد: پاداش صله رحم چیست؟ خداوند فرمود: ای موسی مرگ اورا به تاخیر می اندازم و سختیهای جان دادن را بر او آسان می کنم.
امام حسن عسکری (ع) می فرمایند: مَن وَعَظَ أَخاهُ سِرّا فَقَد زانَهُ وَمَن وَعَظَهُ عَلانیَةً فَقَد شانَهُ،هرکه برادرش را در خلوت پند دهد اورا آراسته است، و هرکه برادرش را در جمع پند دهد، او را سرشکسته کرده است.
و آنک هنگامة عصر آخرالزمان و یاد آن غایب از نظر که هر کجا هست خداوند به سلامت دارش او که صد قافله دل همره اوست.
حضرت حجت(عج) می فرمایند: اَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم،برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که فرج من فرج شما نیز هست.
باری؛ یکی از زیباترین سنتهای اسلامی و آموزه های انسانی و از رویکردهای معرفتی که می تواند آثار و برکات بسیاری هم برای فرد فرد افراد جامعه و هم برای فضای کلی اجتماع به همراه داشته باشد، مقوله صله رحم و دید و بازدیدهای قومی است که در ایام عید و تعطیلات سال نو احیا می شود.
امید آنکه احیای این سنت زیبا، امتدابخش آن برای تمامی طول سال باشد.
فلسفه هریک از اجزای سفره هفت سین
سه شنبه 96/01/01
نماد های سین های سفره هفت سین ایرانی
هفتسین سفرهای است که ایرانیان هنگام نوروز میآرایند. این سفره ممکن است روی زمین یا روی میز گذاشته شود. اعضای خانواده معمولاً لحظهٔ تحویل سال را در کنار سفرهٔ هفتسین میگذرانند. بعضی سفره را در مدت سیزده روز نوروز نگه میدارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه را به آب میدهند
جشنها و آيينهاى جامعه ايران را هم مى توان به سه گروه عمده تقسيم بندى کرد: جشنها و مناسبتهاى دينى و مذهبى، جشنهاى ملى و قهرمانى و جشنهاى باستانى.
نوروز از جشنهاي باستاني ايران است که چون مبناي آن تازگى بخشيدن به طبيعت و روح انسان است، پايدار ماند و جاودان است.
يکي از ارکان اصلي نوروز، چيدن سفره هفت سين براي جمع شدن بر گرد آن به هنگام تحويل سال است .
.
سفرهٔ هفتسین منحصر به نوروز نیست و بعضی این سفره یا مشابهش را برای مراسم ازدواج یا شب چله تهیه میکنند
سفره هفت سین نوروزی برپایه عدد مقدس هفت بنا شده بود.در بسیارى از منابع تاریخى آمده است که «سفره هفت سین» نخست «سفره هفت شین» بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است. شمع، شراب ، شیرینى ، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات، اجزاى تشکیل دهنده سفره هفت شین بودند. برخى دیگر به وجود «هفت چین» در ایران پیش از اسلام اعتقاد دارند.
: سنجد سین اول ، ( عشق) نماد فرزانگی زایش میوهای است که وقتی باور میشود و عطر آن در فضا میپیچد تحریککننده قوای احساسی انسان است و معتقدند که موجب عشق انسانها به یکدیگر میشود به همین دلیل سنجد سمبل عشق است. در روایات میخوانیم نخستین خلقت خداوند عقل بوده است. از طرفی در طب قدیم و جدید خاصیت سنجد به عنوان تقویت عقل و حافظه شناخته شده است. پس سنجد به عنوان نماد خرد و فرزانگی و سنجیده عمل کردن قبل از همه سینها توسط دختران نابالغ که نماد زایش و باروری هستند بر سفره هفتسین مینشیند.
سیب؛ سین دوم، ( زيبايي وسلامت)نماد سلامتی و عشق است: هم این جمله را بارها شنیدهایم که هر کس روزی یک سیب بخورد به پزشک نیاز ندارد. سیب کلید راهیابی به شهر سلامتی است. مفهوم آن بر این استوار شده که تن و جان و جامعه انسانی را از گزند و آسیب دور میسازد. سیب را مادر یا پدربزرگ خانواده بر سر سفره هفتسین میچیند شاید به آن خاطر که همه ما بارها شاهد دلواپسی و نگرانی مادر خانواده برای حفظ سلامتی اعضای خانه بودهایم.
سبزه؛ سین سوم، ( تولد دوباره ، حيات نو و سبز بودن)یاداوری سبزی، نشاط و نماد و نوزایی؛ از سین سوم به بعد بازی قاعده خاصی ندارد و هر کدام از اعضای خانواده میتوانند آن را بیاورند و بر سفره بچینند. سبزه نشانه خوش اخلاقی، خرمی و شادی است
سمنو؛ سین چهارم، ( ثروت و فراواني و وفور) سمبل قدرت و نماد خیر و برکت: بشر همواره در آرزوی توانمندی بوده است. سمنو غذایی مقوی است که از گندم تهیه میشود و به آن غذای مرد آفرین میگویند که سرشار از ویتامین از ویتامین ای و مواد مغذی است. سمنو به عنوان نمایندای از جهان قدرت بر سفره هفتسین مینشیند.
سیر؛ سین پنجم، ( دارو و درمان و بعنوان ماده اي گندزاد مي باشد) نماد سیری چشم و دل: سیر نماد تندرستی و میکروبزدایی است
سرکه؛ سین ششم، ( سن و صبر و عقل) نماد تسلیم و رضا: از سرکه در ادبیات و امثال ایرانی در توصیف اضطراب و اشک و گریه استفاده میشود. مانند سیر و سرکه جوشیدن دل. مولانا از گریه و زاری با عنوان سرکه فشانی یاد میکند. سرکه بر سر سفره نوروزی ما را به پذیرش ناملایمات زندگی دعوت میکند.
سماق؛ سین هفتم: (رنگ طلوع آفتاب)سمبل صبر: آخرین سینی که به سفره هفت سین میرود سماق سمبل صبر و بردباری است. سماق در ضربالمثل آمده و سماق حکایت از دعوت کسی به بردباری دارد. سماق مظهر طلوع و آغاز دوباره است.
سکه؛ ( ثروت)سین مدرن سفره هفت سین: سکه جزو هفتسین محسوب نمیشود اما بشر بعد از ضرب سکه آن را روی سفره برد تا نمادی برای افزایش دارایی باشد بجز اینها
قران کریم :ايرانيان به هنگام چيدن سفره هفتسين اولين و مهمترين موردي را که بر سفره قرار مي دهند، قرآن کريم است . ايرانيان مسلمان به نشانه توکل و توسل به خداوند متعال در آغاز سال و درخواست بهترينها از خالق خويش قرآن را در بهترين جاي سفره قرار داده و پس از آن اجزايديگر را مي چينند .
آینه: نماد روشنایی است و حتما باید در بالای سفره جای گیرد.
ماهی: نماد زایش، تازگی، شادابی و تکاپو است.
شمع: مظهر فروغ و روشنایی است.
اسپند: نماد دورکنندگی چشم بد است.
شکر و شیرینی: برای شیرین کامی همیشگی افراد خانواده است.
نارنج: نارنج شناور در میان آب نماد زمین بر روی آب است.
تخممرغ: نماد آفرینش، نطفه و باروری است
.
نان: نشان برکت و رونق روزی است
آب:نشانه برکت و پاکي در زندگى است .
در بعضی سنتها تعداد شمعها به تعداد فرزندان خانواده است که درشمعدان می گذارند.
منبع:وبلاگ تکیه بر ابر نویسنده:احمد بید گلی
تاریخچه حاجی فیروز و عمو نوروز
سه شنبه 96/01/01
عید نوروز و حاجی فیروزه وعمو نوروز
عمو نوروز و حاجی فیروز اصلا فرعی نیستند ، خیلی هم اصلی اند . داستان عمو نوروز ، داستانی عاشقانه است . عمو نوروز منتظر زنی است . آنها می خواهند با هم ازدواج کنند . این داستان می تواند به آن ازدواج مقدس الهه و شاه مربوط باشد . در واقع آن زن بی نام ( سال ) عاشق عمو نوروز است و آن الهه هم عاشق شاه است .
عمو نوروز نماد کسی است که برکت می دهد ، حالا شاه یا هر کس دیگر و آن زن هم منتظر عمو نوروز است .
معمولا زن همیشه با زمین هم هویت است ، جز در بعضی از اساطیر مصری که زمینش مذکر است ، معمولا زن و زمین یکی هستند .
الهه که عاشق شاه است ، او را انتخاب می کند و آن زن عاشق ( سال ) هم عمو نوروز را برمی گزیند .
دیدار زن و عمو نوروز اتفاق نمی افتد . زن هیچوقت در زمان عمو نوروز بیدار نیست ، آن قدر خانه را روفته و روبیده و کار کرده که خوابش برده . زن صاحب خانه است و مرد مسافر ، و این سفر همیشه ادامه دارد .
اما داستان حاجی فیروز بسیار جدی تر و مهم تر است . مرحوم مهرداد بهار حدس زده بود که سیاهی صورت حاجی فیروز باید مربوط به بازگشت او از دنیای مردگان باشد . ظاهرا داستان از این قرار است که ” ایشتر ” که همان الهه تموز است شاه – دوموزی – را برمی گزیند . یک روز الهه به زیرزمین می رود و با ورود الهه به زیرزمین ، در روی زمین باروری متوقف می شود . نه دیگر درختی سبز می شود و نه دیگر گیاهی هست . خدایان که از ایستایی جهان ناراحت بودند ، برای پیدا کردن راه حل جلسه می کنند و قرار می شود که نیمی از سال را ” دوموزی ” به زیر زمین برود و نیم دیگر سال را خواهر دوموزی که ” گشتی ننه ” نام دارد ، به جای برادر به زیرزمین برود . وقتی دوموزی به روی زمین می آید ، بهار می شود و تمام مراسم نوروز هم ظاهرا و احتمالا به دلیل آمدن اوست . وقتی دوموزی را به زیرزمین میفرستند ، لباس قرمز تنش می کنند و دایره ، دنبک ، ساز و نی لبک دستش می دهند و این یعنی خود حاجی فیروز . صورت سیاهش هم مربوط به بازگشت از دنیای مردگان است و این شادمانی ها برای بازگشت دوموزی از زیرزمین است .
همه می دانیم حاجی فیروز طلایه دار عید نوروز است ، اما اکثر ما از داستان شکل گیری این اسطوره بی خبریم .
دکتر کتایون مزداپور استاد زبان های باستانی و اسطوره شناس گفته است زنده یاد دکتر مهرداد بهار سال ها پیش حدس زده بود سیاهی صورت حاجی فیروز به دلیل بازگشت او از سرزمین مردگان است و اخیرا خانم شیدا جلیلوند که روی لوح اکدی فرود ایشتر به زمین کار می کرد ، به نکته تازه ای پی برد که حدس دکتر بهار و ارتباط داستان بنیادین ازدواج مقدس با نوروز و حاجی فیروز را تایید می کند .
دکتر مزداپور می گوید : ” نوروز جشنی مربوط به پیش از آمدن آریایی ها به این سرزمین است لااقل از دو سه هزار قبل این جشن در ایران برگزار می شده و به احتمال زیاد با آیین ازدواج مقدس مرتبط است . تصور می شده که الهه بزرگ ، یعنی الهه مادر ، شاه را برای شاهی انتخاب و با او ازدواج می کند . ”
دکتر صنعتی زاده این الهه را ” ننه ” یا ” ننه خاتون ” نام داده ، معادل سومری آن ” نانای ” و معادل بابلی و ایرانی آن ” ایشتر ” و ” آناهیتا ” است . تا آنجا که می دانیم این الهه خدای جنگ ، آفرینندگی و باروری است .
دکتر مزداپور داستان این ازدواج نمادین و اسطوره ای را که بنیادی ترین نماد نوروز است چنین شرح داد : ” اینانا یا ایشتر که در بین النهرین است عاشق ‘ دوموزی ‘ یا ‘ تموز ‘ می شود ( نام دوموزی در کتاب مقدس تموز است ) و او را برای ازدواج انتخاب می کند . ”
تموز یا دوموزی در این داستان نماد شاه است . الهه یک روز هوس می کند که به زیرزمین برود . علت این تصمیم را نمی دانیم . شاید خودش الهه زیرزمین هم هست . خواهری دارد که شاید خود او باشد که در زیرزمین زندگی می کند .
اینانا تمام زیورآلاتش را به همراه می برد . او باید از هفت دروازه رد شود تا به زیرزمین برسد . خواهری که فرمانروای زیرزمین است ، بسیار حسود است و به نگهبان ها دستور می دهد در هر دروازه مقداری از جواهرات الهه را بگیرند .
در آخرین طبقه نگهبان ها حتی گوشت تن الهه را هم می گیرند و فقط استخوان هایش باقی می ماند . از آن طرف روی تمام زمین باروری متوقف می شود . نه درختی سبز می شود ، نه گیاهی هست و نه زندگی . و هیچکس نیست که برای معبد خدایان فدیه بدهد و آنها که به تنگ آمده اند جلسه می کنند و وزیر الهه را برای چاره جویی دعوت می کنند .
الهه که پیش از سفر از اتفاق های ناگوار آن اطلاع داشته ، قبلا به او وصیت کرده بود که چه باید بکند .
به پیشنهاد وزیر خدایان موافقت می کنند یک نفر به جای الهه به زیرزمین برود تا او بتواند به زمین بازگردد و باروری دوباره آغاز شود . در روی زمین فقط یک نفر برای نبود الهه عزاداری نمی کرد و از نبود او رنج نمی کشید ؛ و او دوموزی شوهر الهه بود . به همین دلیل خدایان مقرر می کنند . نیمی از سال را او و نیمه دیگر را خواهرش که ” گشتی نه نه ” نام دارد ، به زیرزمین بروند تا الهه به روی زمین بازگردد .
دوموزی را با لباس قرمز در حالی که دایره ، دنبک ، ساز و نی لبک دستش می دهند ، به زیرزمین می فرستند . شادمانی های نوروز و حاجی فیروز برای بازگشت دوموزی از زیرزمین و آغاز دوباره باروری در روی زمین است .
معنای سین های هفت سین
دوشنبه 95/12/30
این سفره یک سفره خیالی و پوچ و بی معنی نیست، بلکه نشانه ای از آن است که در آغاز سال که روز و سال نو می شود ما نیز نفس خویش راتهذیب کنیم و بر آن تزکیه ارج نهیم تا خداوندی که هفت آسمان را آفریده و هفت دریا را زیر آن نشانده ، بدین وسیله هفت نماد را فرا روی ماقرار داده و به ما نشان می دهدکه به کدامین وجه زندگی خویش را سپری کنیم و با نشستن و برخاستن در کنار این سفره، اسطوره عشق و صفا و پاکی ای را که درآن وجود دارد، در جسم و روح خود منعکس کنیم.
سین اول، سنجد
سنجد نماد سنجیده عمل کردن است.سنجد را بر این باور بر سفره می گذارند که هرکس با خویشتن عهد کند درآغازسال هرکاری را سنجیده انجام دهد.سنجد نشانه گرایش به عقل است؛ احترام به تفکر و ترویج و خردمندی.
سین دوم، سیب
دومین سینی که برسفره می نهند سیب است که نماد سلامتی و عشق می باشد.
سین سوم، سبزه
سبزه پس از سنجد و سیب بر سر سفره گذاشته می شود که نشانه خرّمی و شادابی و خوش اخلاقی است.سبزی با خود شادابی ، نیکویی و سرزندگی را به همراه می آورد. رنگ سبز ارتعاش افکار ما را موزون نگه می دارد و به ما آرامش می دهد.
سین چهارم، سمنو
سمنو مظهر صبر و مقاومت و عضو عدالت و قدرت است.
سین پنجم، سیر
سیر به نشانه رعایت حدود و مرزهاست. به سفره هفت سین راه یافته تا پای را از گلیم خویش بیرون ننهیم .سیر نماد مناعت طبع است یعنی انسان باید همواره با قناعت بر جهان بنگرد. پس سیر که نشانه قناعت و یادآور امتناع از تجاوز است را بر سر سفره می نهیم تاانسانی عاقل ،سالم ،شاداب، قوی و قانع باشیم.سیرچشمی و چشم سیری از بزرگ ترین صفات انسان برتر است.
سین ششم، سرکه
سرکه نماد پذیرش ناملایمات و نماد رضا و تسلیم است.واقف بر این نکته هستیم که زندگی پیوسته توام با رنج و مشقت و زحمت است و هیچ انسان متعهد و با مسئولیتی نیست که بدون دغدغه بتواند به زندگی ادامه دهد.خداوند، زمین و آسمان و انسان را آسوده و بی غم نیافرید و در هر مشقتی که می رسد ،حکمتی نهفته است و سرکه گویای تسلیم در برابر حکمت خداوند بزرگ و حکیم است.
و سین هفتم، سماق
آخرین سین سفره هفت سین سماق است.سماق نمادصبر و بردباری وتحمل دیگران است.صبر به انسان می آموزد که درگذر زندگی، خستگی راباید خسته کرد و کامیابی را باید یافت.
پس بیایید با ایمان به چنین ارزش هایی سال نو را آغازکنیم و با گرایش به عقل و غلبه بر ترس و اضطراب، تصمیم بگیریم زندگی را ازنو بسازیم….
تاریخچه عید نوروز
یکشنبه 95/12/29
اکثر مردم نوروز و جشنهاي جنبي آن را جشن هايي با گذشته صد در صد ايراني مي دانند. بعضي از اين مراسم، بخصوص چهارشنبه سوري، بخاطر اهميت آتش در آن، حتي وابسته به دين زرتشت دانسته شده. از طرفي، شواهد مختلف نشاندهنده اين مطلب هستند که اين جشنها تاريخي فراتر از قوم “ايراني” (به معناي قوم هندو-اروپايي مهاجري که در حدود سال 3000 سال قبل به ايران آمدند) دارند و احتمالا” از مراسم قبل از آريايي اين فلات سرچشمه مي گيرند و چه بسا اقوام عيلامي، کاسي، گوتي و ديگر اقوام باستاني نيز آنها را جشن مي گرفته اند.
تاریخچه عید نوروز و جشن باستان نوروز
منبع اطلاعات ما در مورد باورهاي اقوام هندو- ايراني و بعدا” ايراني، در درجه اول قديمترين قسمتهاي اوستا و در حالت دوم، مقايسه باورهاي ديگر مردم هندو-اروپايي (بخصوص هندو-آريايي ها) با باورهاي ايرانيان باستان است. ريگ ودا، قديميترين بخش وداهاي هندو-آريايي، يکي از بهترين منابع موجود براي پي بردن به اصول اعتقادي و جشنها و مراسم اقوام آريايي (هندو-ايراني) است. باورهاي اقوام ديگر مانند سکاها، نورستاني ها، و مردم ايراني زباني که در ماوراالنهر و مناطق شرق کوه هاي پامير زندگي مي کردند نيز مي توانند الگوهاي ما براي فهميدن باورهاي ايراني هاي باستان باشند.
در اوستا، بخصوص در گاثاها و بقيه يسناها که قديمي ترين بخش هاي اين کتاب هستند، هيچگاه صحبتي از نوروز و جشنهاي وابسته به آن نشده است. مراسم اوستايي اصولا” نيايشهايي به امشاسپندان مختلف و فره وشي ها هستند. يسناها سرودهايي هستند که براي ستايش ميترا، آناهيتا، ورونا، هوم، و ديگر امشاسپندان نوشته شده اند که در جشنهاي وابسته به آنها بايد خوانده شوند (کلمه هاي “جشن” و “يسنا” از يک ريشه هستند). در نتيجه، دربخشهاي قديم اوستا ذکري از جشنهاي نوروز، چهارشنبه سوري، سيزده بدر و يا حتي سده نداريم.
نخستين نشانه از نوروز در اوستا، در فرگرد دوم “ويديودات” است که در ضمن توضيح زندگي “ييم” (جمشيد)، به دستور برگزاري نوروز نيز اشاره شده (اين روايت را فردوسي نيز ذکر مي کند). اما ويديودات از اخيرترين بخش هاي اوستاست که به احتمال زياد يا در دوران ساساني نوشته شده و يا در آن دوران به طور کامل بازنويسي شده و بسياري از باورهاي زرتشتي ساساني در اين کتاب وارد شده.
با نگاه کردن به باورهاي مندرج در ريگ ودا نيز اثري از مراسمي مانند جشنهاي بالا نمي بينيم. جشن شروع سال در نزد اين اقوام اهميت زيادي نداشته و ذکر خاصي از برگزاري مراسم بخصوصي براي آن نمي کنند. همچنين در باورهاي مردم نورستان افغانستان که تا صد سال قبل که به جبر مسلمان شدند، زير نام “کافران” به پرستش خدايان باستاني هندو-ايراني ادامه مي دادند، هيچ اثري از نوروز وجود ندارد، هرچند که جشنهاي سنتي نزد اين مردم کاملا” حفظ شده است.
از طرفي، با نگاه کردن به طرز زندگي اقوام هندو-ايراني و مقايسه آن با اقوام ساکن ايران و بين النهرين، مي توانيم به نتايجي در مورد ريشه هاي تاريخي نوروز و جشنهاي ديگر مربوط به آن برسيم. اقوام هندو-ايراني بطور اعم، از راه دامداري و پرورش اسب زندگي مي کردند و زندگي آنها برمبنان کوچ نشيني بنا شده بود. اين طرز زندگي به اين معني بود که هندو-ايراني هاي باستان (مانند سکاهاي دوران تاريخي، سرمتها، هيونها، مغولان، و ترکها) به دنبال حيوانات خود براي پيدا کردن چراگاههاي سرسبز روان بودند. در دشتهاي محل سکونت اين اقوام، فقط دو فصل زمستان و تابستان معني داشت و به دليل طبيعت نامعمول آن، خط تقسيم و زمان اين دو فصل همواره نامعلوم بود.
اما مردم ساکن فلات ايران، عيلامي ها، کاسي ها، گوتي ها، اورارتو، ميتاني ها، و تا حد بيشتري مردمان ساکن بين النهرين، وابسته به زندگي کشاورزي ساکن بودند. اين بدين معني بود که ترتيب کاشت، داشت، و برداشت محصولاتي نظير گندم، مشغله اصلي اين مردم محسوب مي شد و زمان انجام هرکدام از اين وظايف، اهميت خاصي داشت. مي بينيم که نوشتن تقويمهاي نجومي که برمبناي آن حصول فصلها را معين مي کردند، از دستاوردهاي اين مردم است.
طغيانهاي سالانه رودخانه ها، شروع فصل گرما، زمان برداشت محصول، زمان رها کردن نوبتي زمين ها، همه و همه از مشغوليات زندگي کشاورزي بوده و هستند. به همين دليل، تقسيم سال به دوازده ماه و چهار فصل (که حضورشان در اين منطقه کاملا” حس مي شد)، تقسيم ماه به بيست و هشت روز (بر مبناي تقويم قمري) و وضع کردن هفته، همه از تقسيمات مردم سومر و بابل بود که از طرف مردمان همسايه آنها نيز استفاده مي شد.
از جشن گرفته شدن آغاز بهار در بابل باستان مدارک بسياري در دست داريم. در روز آغاز بهار، پادشاه به سوي معبد مردوک، خداي بابل، مي رفت و با در دست گرفتن دستهاي اين خدا، حمايت او را از سلطنت خود نشان مي داد. بعد از اين مراسم، پادشاه به قصر سلطنتي باز مي گشت و دستور بارعام مي داد که همه مردم مي توانستند به ملاقات پادشاه بيايند.
اهميت اين مراسم را در آنجايي مي توانيم ببينيم که بعد از تسخير بابل از طرف کورش، پادشاهان پارسي تا زمان خشايارشا نيز هرساله اين مراسم را انجام مي دادند. پايان جشنهاي بهاري در روز سيزدهم بهار (که اولين بار در افسانه هاي بابلي به عنوان عدد شوم شناخته شد) با رفتن همه اهالي شهر، از جمله شخص پادشاه، به طرف دشتهاي خارج از شهر اعلام مي شده (نمونه اين رسم را مي توان در داستان حضرت ابراهيم مشاهده کرد).
از سوي ديگر، بسياري از فرهنگ هاي جهان، از بابل باستان گرفته تا سلتهاي اروپايي، مراسمي مانند برافروختن آتش در پايان فصل برداشت دارند. اصولا” روشن کردن آتش بعد از خرمن چيني جزو مراسم بسيار معمول همه جوامع کشاورزي بوده و حتي امروزه نيز در کشورهاي اروپايي مي توان نظير آن را مشاهده کرد. در ايران نيز امروزه در طي مراسم جشن سده (که جشن رسمي پايان فصل برداشت بوده)، برافروختن آتش مرسوم است. به همين ترتيب، مي توان روشن کردن آتش در چهارشنبه سوري را نوعي از همين مراسم دانست.
بطور خلاصه، مي شود حدس زد که جشن آغاز بهار و مراسم روشن کردن آتش و خارج شدن از شهر، از آيينهاي جوامع کشاورزي مقيم ايران بوده است. اما اقوام ايراني بعد از مهاجرت به اين کشور و ساکن شدن در آن، به اقتباس اين مراسم پرداختند و با وارد کردن بعضي از عقايد خود (تشبيه حلول بهار به پيروزي راستي بر دروغ)، آنرا تبديل به جشني کاملا” ايراني کردند.
اين جشن، که شايد از دوراني حتي قبل از زمان هخامنشي بوسيله اين مردم برگزار مي شده، تا مدتها جشني مردمي بوده که توانسته به دليل طبيعت غير ديني و غير سياسي خود، به جشني عمومي براي همه مردم تبديل شود و کم کم به صورت جشني درآيد که حتي دستگاه دولتي اشکاني و ساساني نيز آنرا به عنوان مراسم رسمي خود انتخاب کند.
هفت سین:با فرا رسيدن سال نو، سفره مبارك هفت سين را مي گسترانيم.سفرهاي از هفت گونه گياه و دانه و خوردني دلپذير. آب و آيينه، شمع و چراغ، نقل و نبات و گل و سبزه در آن مي نهيم، كتاب آسماني خود را مي گشاييم و در لحظه حلول سال نو در برابر سفرهاي از بركت الهي و به اميد رونق و بهبود و معيشتي بهتر دست به دعا برمی داریم .
هفت شينبرخي از محققانمعتقدند كه پيش از اسلام، در اين سفره هفت شين مي گذاشته اند همچون شمع ، شيريني ، شير، شراب ، شهد و شاهدانه و يا هفت گياه چيدهشده سودمند به صورت هفتچين و يا هفت سيني از خوردني هاي مطلوب است اما قرن هاست كه در سفره عيد هر ايراني هفت گونه خوردني و سبزه كه حرف نخست آن سين است، چيده مي شود و آن چنان كه پيداست سخن بر سر حرف سين يا چين يا شين نيست بلكه محتواي سيني ها يا ظروفي كه خوردني در آن مي نهند اهميت دارد و محتواي ظرف ها نمادهايي در سفره هفت سين هستند.
روايات گوناگون از هفت سين
در گذشته عدد هفت خوش يمن ،مبارك و حتي مقدس تلقي مي شده است.هفتسین در مراسم نوروزی به روایتهای گوناگون به وجود آمده است، گروهی از پژوهشگران بر این باورند كه درجشن نوروز، میوهها ، شیرینیها و خوراکیها را در هفت عدد از سینیها میچیدند و بر سفره نوروزی میگذاشتند و آن را هفتسینی میگفتند که بعدها در طول زمان به هفتسین تبدیل شده است.گروهی دیگر چنین باور دارند که در زمانهای پیش و به هنگام نو شدن سال بر سفره نوروزی هفت شين مانند شیر، شکر، شیرینی، شربت، … مي گذاشتند که به تدریج به هفتسین تبدیل شده است.گروهی دیگر بر این گمانند که ابتدا هفتچین یعنی هفت نوع چیدنی از درخت،بوده است که بعدها به هفتسین تغییر یافته است.
چرا «هفت» در سفره هفت سين:عدد هفت كه جمع سه و چهار است، نزد رياضيدانان به سبب شكل هندسي مثلث و مربع كه اشكال همگن و كامل به شمار مي آيند نمايانگر كمال و به شكلي نمادين، به مفهوم كثرت و تكامل است. هنگامي كه از عدد هفت، يا هفت هزار و… سخن گفته مي شود معناي زياد بودن مد نظر است. در ميان اقوام هند و اروپايي و همچنين هند و ايراني اين عدد خوش يمن و مبارك تلقي شده و در اساس، نقش اين عدد در فرهنگ ملت ها نقشي مثبت است.واقعيت هاي طبيعي، مشاهدهها و تجربههاي مردم در گذر زمان، نقش اديان الهي و باورهاي ديني مردم در توجه ويژه به عدد هفت بسيار اساسي است و از همين روست كه قرن هاست در آيين ها و رسم هاي ايراني نيز اين عدد جايگاهي ويژه دارد. در چيدن و آراستن سفره هفتسين نيز نقش اين عدد به خوبي آشكار است.نگاهي گذرا به واقعيت هاي طبيعي، كتب الهي، باورهاي مردم، هنر معماري، موسيقي، خط و نيز ادبيات ملل نشان مي دهد كه عدد هفت تا چه حد مورد توجه ويژه قرار دارد. در قرآن كريم و نيز نزد مسلمانان ايراني عدد هفت جداي از ساير عددها مورد توجه قرار دارد. در برخي از آيهها و سورههاي قرآن از عدد هفت نام برده شده است و نيز قرآن را مشتمل بر هفت موضوع دانستهاند.مناسك حج هفت مرحله دارد و نخستين قاريان نيز هفت نفر بودهاند. در كتاب هاي آسماني انجيل و تورات، بارها و بارها اين عدد با تأكيد تكرار شده است. همچنين نزد زرتشتيان هفت امشاسپند گرامي بوده و در آيين مهر هفت اختر معتبر بوده است. پيشينيان ما نيز زمين و آسمان را داراي هفت طبقه دانستهاند و به زمين هفت اقليم مي گفتهاند كه داراي هفت دريا بوده است. خلق جهان را در شش مرحله يا گاهنبار گفته اند و در روز هفتم كه پايان خلق جهان است به نيايش و جشن و سرور مي پرداخته اند؛ اين آيين هنوز مشاهده ميشود و ادامه دارد. حركت و تغيير شكل ماه در چهار هفته، وجود خوشه ستارگان يا خواهران هفتگانه و همچنين تكامل جنين در هفت ماهگي، رويش دندان كودك در هفت ماهگي، تغيير تكاملي نطفه به جوجه پس از سه هفته و… از مواردي است كه در طبيعت مورد مشاهده و توجه قرار گرفته اند.
باورهاي ملت ها نيز نمايانگر توجه به عدد هفت و نقش آن است. در قديم مصريان به هفت ركن قدرت معتقد بودند، كلدانيها هفت طبقه كمال و بابليان هفت طبقه آسمان را باور داشتند، يونانيان به هفت خدا معتقد بودند، هندوان خدايان هفتگانه «آديتيا» را مي پرستيدند و روميان جشن بزرگ هفت مادر يا «سپتي ماترا» را برگزار مي كردند.
بسياري از ملت هاي ديگر نيز متوجه اين عدد بودهاند. همچنين از عجايب هفتگانه جهان نام برده شده است. در موسيقي سنتي ايراني هفت دستگاه و در خط هفت شيوه نگارش تعيين كردهاند. در هنر و ادبيات نيز توجه هنرمندان و نويسندگان به عدد هفت آشكار است.
در اساس بين اقوام هند و اروپايي و نيز ايرانيان و هندوان، عدد هفت خوش يمن و مبارك تلقي شده است و از همين روست كه در فرهنگ ايراني ما كه بنيانش بر باورهاي ديني استوار است در سفره عيد كه سفرهاي دلپذير و خوش يمن و سرشار از اميد به بهبودي و رونق بيشتر است، هفت سين چيده مي شود به اين اميد كه سال نو پر بركت و مبارك باشد.
آداب عید نوروز
یکشنبه 95/12/29
آداب عید نوروز-عید نوروز چون اعیاد اسلامی، از آداب و رسومی خاص اسلامی برخوردار است و علاوه بر آن، برخی آداب و رسوم نیکو نیز در ایام نوروز در میان مردم ایران زمین، دیده می شود، در ادامه به برخی از این آداب و رسوم اشاره می کنیم:
● نماز عید
یکی از آداب عید نوروز خواندن نماز عید است.شیخ طوسی(ره) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را که خواندی چهار رکعت نماز با دو سلام (دو رکعت دو رکعت) می خوانی رکعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» رکعت دوم پس از حمد ده بار سوره «کافرون» رکعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحید» رکعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتین). و در پایان نماز سجده شکر بجاآور و در آن دعاکن تا خداوند گناهان ۵۰ ساله ات را ببخشد.
نظافت و لباس تمیز
یکی دیگر از آداب عید نوروز پوشیدن لباس نو و تمیز است.نظافت و رعایت بهداشت و نیز پوشیدن لباس تمیز و استفاده از عطر و بوی خوش در صورت امکان از وظایف اخلاقی و اجتماعی نوروز است. از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: «و البس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک» ؛ «تمیزترین لباست را بپوش و با بهترین عطرت خود را خوشبوی ساز»
● خرید لباس نو و سبز کردن گندم
سبز کردن گندم و خرید لباس از دیگر آداب و رسوم عید است.یکی دو روز مانده به آغاز سال جدید (نوروز)، افراد خانواده برای خرید لباس عیدشان به بازار و فروشگاه ها می روند و لباس های نو و پارچه های رنگین، خریداری می کنند. در واقع افراد خانواده با خرید لباس نو و تغییر ظواهر زندگی نشاط خاصی ا به زندگی خود می بخشند.
در برخی از مناطق ایران، به رعایت این آداب و رسوم، بسیار تاکید شده است به عنوان مثال در شیراز، از یکی دو ماه به نوروز مانده شیرازی ها به بازار می روند و لباس عیدشان را می خرند پارچه هایی معمولاً خریداری می شود که دارای رنگ روشن و سرخ یا زرد باشد. آنها معتقدند که لباس را خودشان بدوزند، پارچه آن را روزهای دوشنبه یا جمعه قیچی کنند و نیز روز پنج شنبه ساعت سنگین است و لباس مدتی روی دست می ماند تا دوخته شود، روز سه شنبه اگر بریده شود نصیب دزد یا مرده شور خواهد شد و روز چهار شنبه می سوزد وسایل خانه نیز باید عوض شود و یا تمیز گردد. پختن نان شیرین از جمله کارهایی است که حتماً باید قبل از عید و برای عید انجام بگیرد .
سبز کردن گندم، عدس، تره تیزک، ده پانزده روز به عید مانده در خانه های شیراز صورت می گیرد. برای این کار از ظرفی استفاده می کنند که از جنس مس یا روی باشد و بعد مقداری دانه ابتدا به سلامتی آقا امام زمان (عج) می ریزند و به ترتیب بعد از آن نام اعضای خانواده را می آورند.
● خانه تکانی
یکی از رسوم پسنده و ارزشهای نیک عید، نظافت و خانه تکانی است که یکی دو هفته پیش از عید خانه تکاتی یا رفت و روب انجام می گیرد و مجدداً اثاثیه را جابه جا می کنند و گردگیری می کنند و دوباره آنها را می چینند در واقع مردم قبل از رسیدن سال نو تحولی در زندگی خود می کنند و خانه را برای پذیرانی از میهمانان عید آماده می سازند.
● تهیه سفره هفت سین
تهیه سفره هفت سین از دیگر آداب عید نوروز است.بزرگترین نماد آیین نوروز “هفت سین” ، است. “محمد علی دادخواه” که اخیراً پژوهشی با عنوان “نوروز و فلسفه هفت سین” را به نگارش در آورده، در این باره می نویسد: “عدد هفت برگزیده و مقدس است. در سفره نوروزی انتخاب این عدد بسیار قابل توجه است. ایرانیان باستان این عدد را با هفت امشاسپند یا هفت جاودانه مقدس ارتباط می دادند. در نجوم عدد هفت، خانه آرزوهاست و رسیدن به امیدها را در خانه هفتم نوید می دهند. علامه مجلسی می فرماید: آسمان هفت طبقه و زمین هفت طبقه است و هفت ملک یا فرشته موکل برآنند و اگر موقع تحویل سال، هفت آیه از قرآن مجید را که باحرف سین شروع می شودبخوانند آنان را از آفات زمینی و آسمانی محفوظ می دارند.”
هفت سین عبارت است از سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سبزی
● یکی از آداب عید نوروز، جمع شدن تمام افراد خانواده بر سر سفره عید در لحظه تحویل سال نو
موقع تحویل سال نو همه اهل خانه با لباس نو بر سر سفره می نشینند، مادر اسپند دود می کنند، یکی از بچه ها شمع روشن می کند، پدر قرآن می خواند و …
هر کدام از این آداب و رسوم عید، فلسفه خاص خود را دارد؛ مادر اسپند دود می کند برای دوری از چشم زخم حسود، با روشن کردن شمع، بر روشنایی خانه و زندگی تاکید می شود و از خانواده بزرگ افراد خانواده می خواهند تا در سال نو، خانه آنها را با شمع وجود پدر و مادر نورانی کند؛ قرآن خوانده می شود تا در آغاز سال نو دل ها به سوی خداوند بزرگ سوق داده شود و از صاحب قرآن خواسته شود که در این سال جدید نیز یار و مددکار اهل خانه باشد، حضور ثابت و گسترده قرآن نه تنها در سفر عید بلکه در تمام آداب اجتماعی نوروز نشان از مردم ایران زمین توجه به قرآن دارد و قرائت قرآن و بوسیدن آن در ساعات تحویل سال از جمله آداب سال تحویل است.
بر سر سفره عید، سکه، برنج، آب، ماهی قرمز، آیینه و … نیز دیده می شود که سکه نشان از خیر و برکت و رفاه؛ برنج، نشانی از خیر و برکت و فراوانی؛ آب، نشان صافی و پاکی و روشنایی و گشایش کار؛ ماهی قرمز، شگون دارد؛ آیینه، برای رفع کدورت و نشانی ازصفا و پاکی و یکرنگی است.
افراد خانواده بعد از تحویل سال نو با هم روبوسی کرده و عید را به هم تبریک می گویند و برای هم سال خوب و پربرکتی را آرزو می کنند.
● دعای تحویل سال نو یکی دیگر از آداب عید نوروز
مجلسی در کتاب زادالمعاد در خصوص دعای سال نو روایت می کند که در وقت تحویل سال این دعا را بسیار بخوانید:« یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال.»
علامه مجلسی(ره) همچنین خواندن این دعا را در نوروز مناسب دانسته است:
«اللهم هذه سنه جدیده و انت ملک قدیم اسإلک خیرها و خیرمافیها و اعوذبک من شرها و شرمافیها و استلفیک موونتها و شغلها یا ذالجلال و الاکرام. ؛ بارالها! این سال جدید است و تو خدایی ازلی و قدیم هستی. خیر این سال و خیر آنچه را در این سال پیش می آید، از تو خواستارم و از شر این سال و شرآنچه در این سال پیش خواهد آمد، به تو پناه می برم…»
● زیارت اهل قبور
یکی دیگر از آداب عید نوروز،رفتن به زیارت اهل قبور در آغازین روزهای سال نو و نیز برگزاری مراسم تحویل سال در کنار قبور شهدإ از دیگر آداب دینی نوروز است.تشرف و حضور در اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزاری مراسم تحویل سال نو در آن مکانها نیز از جمله آداب نوروز می باشد.
● دید و بازدید و دادن عیدی
ایام عید فرصت مناسبی برای صله رحم و رسیدگی به وضع خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه های اخلاق و سنن مرضیه اسلامی و انسانی است. از همان روز اول نوروز، دید و بازدیدها آغاز می شود. در همه خانواده ها رسم بر آن است که افراد خانواده ابتدا به دیدن بزرگترهای فامیل می روند و عید را به آنها تبریک می گویند. سپس به خانه بر می گردند و منتظر می مانند تا بزرگترها به آنها سر بزنند. در این دید و بازدیدها عیدی هم داده می شود.علاوه بر دیدوبازدید از بستگان، دوستان، همسایگان و بزرگان فامیل، با جمعی از مصیبت دیدگان در سال گذشته نیز دیدار می شود. دید و بازدیدها تا روز سیزده بدر، (سیزدهمین روز سال نو)، ادامه داد.
● سیزده بدر
یکی دیگر از آداب عید نوروز اجرای مراسم سیزده بدراست. سیزده بدر در میان ایرانیان از دیر باز امری بسیار جدی بوده است که همواره با برپایی مراسمی خاص همراه بوده است . از آن جمله می توان به غذاهایی که مردم به طور سنتی در روز سیزده به در می خوردند اشاره کرد . خوردن کاهو سکنجبین و چغاله بادام از خوردنی های مرسوم عصر سیزده به در است.