فلسفه عیدی دادن در نوروز

عیدی دادن یکی از رسم‌هایی است که از گذشته در فرهنگ ما وجود داشته است. در گذشته بزرگتر‌های فامیل، حتی ریش سفیدان محل به کوچکترها هدی‌های هر چند کوچک عیدی می‌دادند.

در ایام نوروز کوچکترها برای دست‌بوسی به محضر بزرگترها می‌رفتند و مهم دریافت هدی‌های تبرک یافته از سوی بزرگان بود. برای بعضی از افراد شگون عیدی و دشت کردن از دست عیدی دهنده اهمیت داشت که به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر این رسم تا حدودی کمرنگ شده است.

عیدی دادن یکی از رسم‌‌های متداول در میان بسیاری از مردم جهان و از آیین‌‌های دیرین فرهنگ ماست. ابوریحان بیرونی درباره رسم هدیه دادن نوروزی، به نقل از آذرباد (موبد بغداد) چنین آورده: “نیشکر در ایران، روز نوروز یافت شد، پیش از آن کسی آن را نمی‌شناخت.

جمشید روزی نی را دید که از آن کمی به بیرون تراوش کرده، چون دید شیرین است، امر کرد این نی را بیرون آورند و از آن شکر ساختند و مردم از راه تبریک به یکدیگر شکر هدیه کردند، و در مهرگان نیز تکرار کردند، و هدیه دادن رسم شد.”

در کشور ما مردم به مناسبت‌هایی چون عید، موفقیت، مسافرت، تولد و ازدواج به یکدیگر هدیه می‌دهند. اما هدایایی که به‌عنوان عیدی بین مردم رد و بدل می‌شود از اهمیت بیشتری برخوردار است. عیدی دادن، بسته به نوع جوامع (سنتی و مدرن) متفاوت است.

به عنوان مثال، در جوامع سنتی رسم بر این است که خانواده‌ داماد برای عروس هدیه و پیشکش‌ عید را به‌ صورت جنسی (گوسفند، کله قند، پارچه، آجیل و …) می‌فرستند. اما در جوامع مدرن بیشتر خانواده‌ها تمایل دارند به‌ عنوان عیدی “پول” هدیه دهند. امروزه عیدی‌ها بیشتر به صورت نقدی و اسکناس است به طوری که در روز‌های پایانی سال مراجعان بانک‌ها بیشتر خواهان اسکناس‌‌های نو هستند.

در میان ایرانیان عیدی دادن فقط به افراد خانواده و فامیل خلاصه نمی‌شود. عیدی دادن به سرایدار، رفتگر محل، نامه‌رسان و … (طبقه کم درآمد و زحمتکش جامعه) دارای تبرک و شگون است.

نوروز به‌ عنوان‌ پدید‌های فرهنگی‌ در سرزمین‌ ما ویژگی‌هایی دارد که‌ آن‌ را از دیگر مناسبت‌ها متمایز و ممتاز می‌کند، از جمله این پدیده‌ها رسم و آداب عیدی دادن و عیدی گرفتن است. به‌ گفته‌ کارشناسان‌ فرهنگی‌، عیدی‌ دادن‌ و عیدی ‌گرفتن‌ ریشه‌ در فرهنگ‌ ایران‌ باستان‌ دارد، آن‌ زمان‌ که‌ مردم‌ در بامداد عید نوروز به‌ نشانه‌ بخشیدن‌ روشنایی‌ به‌ زندگی‌ یکدیگر برهم‌ آب‌ می‌پاشیدند و برای‌ حفظ‌ صلح‌ و دوستی‌ به‌ یکدیگر هدیه‌ می‌‌دادند.

آیین عیدی نوروز در ایران قدیم

با نیم نگاهی به عادات و سنت‌های نوروزی در آیین کهن سرزمین ایران در می‌یابیم که عیدی دادن و عیدی گرفتن ریشه دیرینه دارد و هیچگاه این سنت پسندیده از آیین نوروز باستانی حذف نشده است. در گذشته‌‌‌های دور، ایرانیان‌ در نوروز به‌ یکدیگر شکر هدیه‌ می‌دادند و برای‌ هم‌ آرزوی‌ شادکامی‌ همیشگی‌ می‌‌کردند در حالی که این‌ رسم‌ در طول‌ زمان‌ رفته‌ رفته‌ تغییر شکل‌ داد و به شکل و رسوم امروزی مبدل شده است.

بر اساس کتب آئین و رسوم عید نوروز در لحظه تحویل سال نو اهل‌ خانواده‌ عزیزترین‌ نعمت‌های خدا همراه با هدایای نوروزی خود را داخل سفره هفت‌سین می‌گذاشتند و پس از تحویل سال نو عیدی بچه‌ها و بزرگترها از همین‌ سفره‌ هفت‌‌سین‌ داده‌ میشد.

بر اساس این آیین هر خانواده‌ بنا به‌ توان‌ مالی‌‌اش‌ به‌ میهمانان‌ خود گندم‌ بو داده، سیب‌ و سمنو یا تخم‌ مرغ‌ رنگ‌ شده‌ می‌‌داد و ارزش‌ این‌ هدایا در آن‌ حد بود که‌ صاحبخانه‌ با این‌ نیت‌ که‌ گندم ‌نماد روزی‌ و نشان‌ فراوانی‌ و برکت، تخم‌ مرغ‌ نشان‌ تداوم‌ نژاد آدمی، سیب‌ نشان‌ برکت‌ و نعمت‌ و فراوانی‌ و سمنو نماد فراوانی‌ خوراک‌ است، آنها را به‌ عزیزانش‌ هدیه‌ می‌‌کردند.

پیرزنی‌ ٧٠ ساله‌ که‌ دوران کودکی‌اش را به خوبی به یاد دارد می‌گوید: در دوران کودکی‌ام همه‌ ذوق‌ و شوقم‌ برای‌ رسیدن‌ نوروز بود. روز تحویل سال نو به خانه پدربزرگ می‌رفتیم تا برایمان استخاره با قرآن بگیرد تا از سرنوشتمان در سال جدید آگاه شویم.

پیرزن می‌گفت: در خانه مادر بزرگ یک بادیه بزرگ مسی بود که داخل آن پر بود از پوست پیاز، گردو و تخم مرغ‌‌های رنگی که هر میهمانی برای دید و بازدید عید می‌آمد چند آیه قرآن می‌خواند و یک عدد تخم مرغ پس از بوسیدن دستان مادر بزرگ و پدر بزرگ هدیه می‌گرفت. تخم مرغ‌هایی که شاید تا ماه‌ها آن را در کمد لباس‌هایمان داخل جعب‌های کوچک نگاه می‌داشتیم و اعتقاد داشتیم که اگر دستان آنها را نبوسیم برکت از زندگیمان می‌رود.

عیدی دادن در نوروز باستان

رسم سکه عیدی دادن در زمان هرمز دوم، شاه ساسانی در سال ٣٠۴ میلادی آغاز شد و بر اساس کتب تاریخی ایران باستان داریوش دوم به مناسبت نوروز، در سال ۴١۶ پیش از میلاد سکه زرین ویژ‌های ضرب کرد که یک طرف آن شکل سربازی را در حال تیراندازی با کمان نشان می‌دهد که این رسوم به دلیل افزایش مشکلات اقتصادی مردم آرام آرام جای خود را به هدایای سنتی و کشاورزی داد.

نکته مهم و قابل تامل این است که هم اکنون بیش از نیم قرن است که پول و وجوه نقدی جایگزین عیدی‌‌های شب عید شده است. رسمی که به گفته کارشناسان هم خوب است و هم بد و به نوعی به اقتصادی، برای خانواده‌ها مبدل شده است.

عیدی این روزها دیگر خریدار ندارد

گذشت زمان در شیوه عیدی دادن تاثیر گذاشته است. آنچه در سال‌های گذشته به عنوان عیدی به هم می‌دادند، در حال حاضر مقبولیت چندانی ندارد. جوانان بیشتر تمایل دارند عیدی خود را به‌صورت نقدی دریافت کنند. مقدار و ارزش عیدی مورد سنجش عیدی گیرندگان واقع می‌شود.

برخی از خانواده‌ها بنا به دلایل مختلفی چون مشکلات اقتصادی، کدورت‌‌های خانوادگی، تجدد گرایی و …. از فرهنگ و سنن دیرینه فاصله گرفته، از عید دیدنی و عیدی دادن شانه خالی می‌کنند.

مشکلات اقتصادی عامل ترویج فرهنگ پول به جای عیدی

پول نشان دهنده کار متراکم انسان‌ها است. پرداخت پول نقد به جای عیدی به افراد در چند ویژگی خلاصه می‌شود. اول این که اختیار مصرف را به گیرنده عیدی می‌دهد، ضمن این که شخص با پرداخت نقدی عیدی ارزش تولید، توان شغلی و توانمندی خود را برای گیرنده عیدی بیان می‌کند. نمی‌توان عنوان کرد که پرداخت پول به عنوان عیدی کار پسندید‌های نیست ولی تغییر این الگو می‌تواند تاثیرات فرهنگی و اجتماعی موثرتری نسبت به عیدی نقدی داشته باشد.

یکی از دلایل استقبال جامعه به پرداخت و دریافت عیدی‌‌های نقدی، توزیع ناعادلانه ثروت در جامعه است. در کشور ثروتمندی مانند ایران اگر منابع مالی و ثروت ملی عادلانه میان مردم توزیع و جامعه از نظر اقتصادی و تامین معاش، پوشاک و مسکن تامین شود، پرداخت پول به جای عیدی برای هر شخصی نوعی توهین محسوب می‌شود. با وضع موجود در جامعه نمی‌توان توقع داشت محصولات فرهنگی، گردشگری، صنایع دستی و … جایگزین عیدی پول نقد شود.

لازمه تغییر این سنت، شناخت والدین از نیاز‌های فرزندان در خرید و اهدای هدایای نوروزی مناسب و تشویق جامعه در تغییر الگوی عیدی دادن و عیدی گرفتن است. کشیدن یک نقاشی توسط نقاش، ساخت یک وسیله چوبی توسط نجار، خرید یک حلقه فیلم سینمایی و … متناسب با روحیات و نیاز‌های گیرنده عیدی می‌تواند تاثیر بسیار ماندگاری در هر دو طرف گیرنده و اهدا کننده داشته باشد.

باید قبول داشت که همه‌ چیز باید از خانواده‌ها شروع‌ شود. پدرها و مادرها باید ایرانی‌ باشند، مثل‌ ایرانیان‌ زندگی‌ کنند و برای‌ این‌ شیوه‌ زندگی‌ احترام‌ قائل‌ باشند. آن‌ وقت‌ بچه‌‌ها این‌ آمادگی‌ را دارند که‌ درباره‌ آداب‌ و رسوم‌ قدیمی‌ قصه‌ بشنوند و آن‌ قصه‌ها را باور کنند.

درست‌ مثل‌ پیرزن که به راستی‌ باور داشت اگر موقعی‌ که‌ مادربزرگ‌ تخم‌ مرغ‌ و گندم‌ برشته‌ به‌ ما عیدی‌ می‌ دهد، دست‌ او را نبوسیم‌ و بعد در فرصتی‌ مناسب‌ با ذکر قل‌هو الله … آنها را نخوریم، در آینده‌ زندگی‌‌مان‌ بی‌‌برکت‌ می‌‌ماند.

منبع:www.asemoni.com

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.