خوش خلقی و انسان دوستی در نهج البلاغه
خوش خلقى و انسان دوستى
از مبانى تربيت و اخلاق در نهج البلاغة حسن معاشرت و خوش خلقى و انسان دوستى است. امام به زمامداران خود توصيه مى فرمود كه با همه مردم مهربان باشند.
۱- «أوصِيكُما وَ جَمِيعَ وَلَدى وَ أهْلِى وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتابِى بِتَقْوَى اللّه ِ وَ نَظْمِ أمْرِكُمْ. » نهج البلاغة، نامه ۴۷.
در عهدنامه مالك اشتر چنين آمده است:
مهربانى و خوش رفتارى با رعيت تمامى مردم چه مسلمان و چه غير مسلمان را در دل خود جاى ده. با آنان مهرورزى كن و همچون جانور شكارى مباش كه خوردنشان را غنيمت شمارى ؛ زيرا مردم دو دسته اند: يا برادر دينى توأند و دسته ديگر در آفرينش با تو همانند مى باشد. خواسته يا ناخواسته خطايى از آنان سر مى زند، به خطاشان منگر و از گناهشان درگذر. »
امام به همه انسانها خطاب مى كنند:
«چنان با مردم آميزش و برخورد داشته باشيد كه اگر مرديد، بر شما بگريند و اگر زنده
۱- «أشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ…. » نهج البلاغة، خطبه ۵۳.مانديد، به شما مهربانى ورزند خواستار معاشرت با شما باشند. »
«خوش خويى، دام دوستى است و مدارا و دوستى با مردم پوشنده عيب هاست. »
امام نحوه رفتار با ديگر مردم را چنين مى پسندد:
«چون برادر دينى تو از تو بُريد خود را به پيوند با او وادار و چون روى برگرداند مهربانى پيش آر، و چون بخل ورزد از بخشش او و هنگام دورى گزيدن او، از نزديك شدن و به وقت سخت گيرى از نرمى كردن و به هنگام گناهش از عذر خواستن دريغ مدار چنان كه گويى تو بنده
۱- «خالِطُوا النَّاسَ مُخالَطَةً أنْ مُتُّمْ مَعَها بَكَوْا عَلَيْكُمْ وَ إنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إلَيْكُمْ. » نهج البلاغة، حكمت ۱۰.
۲- «الْبَشاشَةُ حِبالَةُ الْمَوَدَّةِ وَ الاْءحْتِمَالَ قَبْرُ الْعُيُوبِ» نهج البلاغة، حكمت ۶.
اويى و او به تو نعمتى داده است و حقى بر
گردنت دارد و مبادا اين نيكى را آن جا انجام دهى كه نبايد و يا درباره كسى كه آن را نشايد به كسى كه شايسته نيكى نيست چنان رفتار نكن. »
منبع:نهج البلاغه جوان -محمد بیستونی - صفحه۴۳.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1397/05/23 ساعت 07:21:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |