نهراسیدن خواص از عوام و آگاهی دادن به مردم برای مقابله با آسیب های عاشورا


آگاهی دادن به مردم آسیب های عاشورا

نهراسیدن خواص از عوام و آگاهی دادن به مردم

در پاسخ به چگونگی بیرون رفتن از آسیب‌های فرهنگ عاشورا و عزاداری، یکی از نکات بسیار مهم و اساسی، توجه نکردن به دیدگاه‌های عامیانه مردم است. باید گفت که در ورود این آسیب‌ها به ساحت فرهنگ عاشورا، جهل توده مردم و عدم شناخت آنان از معارف دینی و جهل عمومی آن ها، در کنار عدم برخورد و انتقال درست آگاهی‌ها و معارف مؤثر است.

البته منصفانه آن است که انتظار از عالمان و نخبگان جامعه دینی بیش تر و از این رو، قصور و تقصیر آنان نیز نمایان تر است. عموم مردم جامعه دینی، پیرو و فرمان بردار رهبران و سرآمدان خود بوده و به آنان اقتدا می‌کنند. بنابراین، نقش آنان جدّی تر و پررنگ تر است. پس حرکت، فریاد و برخورد اندیشمندانه عالم، موجب از بین رفتن زمینه‌ها و زدودن تحریف‌ها و آسیب‌ها می‌شود. وظیفه عالمان آن است که هنگام ظهور بدعت‌ها و ناراستی‌ها در میان امّت، علم و دانایی خود را آشکار سازند؛ زیرا در غیر این صورت، مورد لعنت خدا خواهد بود. [۱]

قرآن نیز دانایانی را که تمامی آموزه‌های دین را، در میان مردم نشر نمی دهند و آن را کتمان می‌کنند، مورد لعنت خداوند دانسته است. [۲] علت کتمان حقایق و انتقال ندادن آن به مردم، چند چیز می‌تواند باشد: یا عمدی و به دلیل فسق، ناپاکی و نفاق آن عالم است؛ یا به سبب آن است که می‌خواهد از جهل مردم به زعم خود به نفع دیانت آن‌ها بهره گیرد؛ یا آن که از برخورد و اعتراض مردم به آن چه مقدس می‌پندارند واهمه دارد. تکلیف گروه نخست کاملاً مشخص است. شهید مطهری رحمه الله گروه دوم را نیز به دلیل آن که وظیفه اش را انجام نداده و کتمان حقایق نموده است، جزء گروه فقهیان و عالمان فاجر می‌شمارد. ایشان می‌فرماید: عالم وقتی در مقابل نقطه ضعف اجتماع قرار می‌گیرد، یا با آن مبارزه می‌کند که مصلح است، و یا این وظیفه را به جا نمی آورد، که مصداق فقیه فاجر است. [۳]

ایشان با ذکر دو ضعف مجالس عزاداری که تلاش برای ازدحام جمعیت و دستور واویلا به پا شدن در آن است، [۴] می‌گوید: با این نقطه ضعف چه باید کرد؟ آیا باید از این نقطه ضعف مردم استفاده کرد؟ باید بهره برداری کرد و سوارشان شد؟ باید مانند تاج نیشابوری گفت که چون این‌ها احمقند، من از حماقتشان استفاده می‌کنم؟ نه! بزرگ ترین رسالت و بزرگ ترین وظیفه علما، مبارزه با نقاط ضعف اجتماع است. [5]

درباره گروه سوم، اگر به ذهن خوانی آنان بپردازیم، یا آن که ذاتا اهل ترس و منفعت طلبند و از موقعیت‌های دشوار می‌هراسند؛ یا آن که به نظر خود، سخن گفتن و فریاد برآوردن را موجب از دست رفتن اعتقاد مردم می‌پندارند؛ در مجموع، ضرر اعتراض و برخورد را، بیش تر از سکوت می‌انگارند. آنان که منفعت و موقعیت خود را بر موقعیت و مقام دین مقدم می‌شمارند، وضعیتشان معلوم است. درباره گروه دیگر، باید وظیفه الهی شان یادآوری گردد. ضمن آن که باید به این نکته آگاه شوند که دم برنیارودن امروز آنان، نه تنها از حجم و عمق آسیب‌ها نمی کاهد، بلکه این آسیب‌ها در آینده به صورت هولناکی جلوه گر خواهد شد. «وظیفه علماست که در این موارد، حقایق را بی پرده به مردم بگویند، ولو مردم خوششان نیاید. وظیفه علماست که با اکاذیب مبارزه کنند. وظیفه علماست که مشت دروغ گویان را باز کنند». [6] شهید مطهری، این وظیفه را برای عالمان، حتی در برابر عالمان دیگری که در این مورد نادرست نگاشته اند، هم چون ملا حسین کاشفی و ملاّ آقادربندی مؤلف اسرار الشهادة، واجب می‌داند. به هر روی، اگر عالمانِ دینی، با دقت، جسارت و زیرکی تمام، در برابر این گونه آسیب ها، موضع محکم، متین و اصولی بگیرند، به طور حتم از حجم وسیعی از این تحریف‌ها کاسته خواهد شد. نمونه آن نیز فریادهای شهید مطهری بر تحریف هاست که تا حدود بسیاری، به ویژه در مقاطع زمانی خاصی، ثمر داد.

پی نوشتها:

[۱]: إذا ظهرت البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه و الافعلیه لعنة اللّه ؛ روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله.

[۲]: بقره، آیه ۵۹.

[۳]: حماسه حسینی، ج ۱، صص ۱۰۱ ۱۰۳.

[۴]: حماسه حسینی، ج ۱، صص ۱۰۱ ۱۰۳.

[5]: حماسه حسینی، ج ۱، ص ۱۰۳.

[6]: حماسه حسینی، ج ۱، ص ۱۰۴.

منبع:بنیادها و اسیب های عزاداری امام حسین علیه السلام -علی آقاجانی- صفحه ۱۴۸

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.