تمایل به اسطوره سازی آسیب فرهنگ عاشورایی
یکشنبه 97/06/25
تمایل به اسطوره سازی و افسانه پردازی
تمایل بشر به افسانه پردازی و اسطوره سازی، از دیگر عوامل ایجاد و گسترش تحریف در تاریخ و فرهنگ عاشورا است. شاید شهید مطهری رحمه الله، نخستین کسی باشد که این عامل را به عنوان یکی از عوامل محوری تحریف برشمرده است. ایشان میگوید: «در بشر یک حس قهرمان پرستی هست که در اثر آن، درباره قهرمانهای ملی و قهرمانهای دینی افسانه میسازند… قسمتی از تحریفاتی که در حادثه کربلا صورت گرفته، معلول حس اسطوره سازی است.
اروپاییها میگویند در تاریخ مشرق زمین، مبالغهها و اغراقها زیاد است و راست هم میگویند». [۱] شهید مطهری ابتدا به افسانه سازیهایی در مورد بوعلی سینا و شیخ بهایی اشاره میکند که بوعلی صدای چکش مسگرهای کاشان را از اصفهان میشنیده است. [۲] هم چنین داستان هرات و وجود ۲۱ هزار احمد یک چشم کله پز را در آن مثال میآورد. [۳]
افسانه مجروح شدن پر جبرئیل در جنگ خیبر بر اثر اصابت ضربت شمشیر علی علیه السلام و دو نیم شدن کامل «مرحب خیبری» و نفهمیدن خودش، [۴] رساندن تعداد لشکریان کوفه به ششصد هزار سوار و یک میلیون و ششصد هزار نفر پیاده [۵]، ۷۲ ساعت بودن روز عاشورا [۶]، رساندن عدد کشته شدههای به دست امام حسین علیه السلام را به سیصد هزار نفر و تعداد کشتهها به دست حضرت ابوالفضل را به بیست و پنج هزار نفر و نیز کشته شدگان به دست بقیه یاران به ۲۵ هزار نفر [۷] و داستان حضور هاشم مرقال که در جنگ صفین به شهادت رسید در جریان کربلا، [۸] از نمونههای اسطوره سازی و افسانه پردازی هستند. اینها همه از حس اغراق، مبالغه گویی و شخصیت سازی در خصوص بزرگان سرچشمه میگیرد، به گمان این که با این کار، چیزی بر عظمت آن شخصیت می افزایند.
شهید مطهری با دردمندی میگوید: «این حس اسطوره سازی خیلی کارها کرده است. ما نباید یک سند مقدس را در اختیار افسانه سازها قرار دهیم…. ما وظیفه داریم حال برای هرات هرکس هرچه میخواهد بگوید [، ولی ]آیا صحیح است در تاریخ حادثه عاشورا، حادثه ای که ما دستور داریم هر سال آن را به صورت یک مکتب زنده بداریم، این همه افسانه وارد شود؟ » [9]
پی نوشت ها:
[۱]: حماسه حسینی، ج ۱، ص ۴۱.
[۲]: حماسه حسینی، ج ۱، ص ۴۴.
[۳]: حماسه حسینی، ج ۱، ص ۴۲.
[۴]: حماسه حسینی، ج ۱، ص ۴۵.
[۵]: حماسه حسینی، ج ۳، ص ۲۸۱.
[۶]: اسرار الشهادات، فاضل دربندی، ج ۳، ص ۴۳.
[۷]: اسرار الشهادات، فاضل دربندی، ج ۳، ص ۴۰.
[۸]: محرق القلوب، ملا مهدی نراقی، چ سنگی، صص ۱۰۱ ۱۰۲.
[9]: حماسه حسینی، ج ۱، ص ۴۶.
منبع:بنیادها و آسیب های عزاداری امام حسین علیه السلام - علی آقاجانی- صفحه ۹۳
نهراسیدن خواص از عوام و آگاهی دادن به مردم برای مقابله با آسیب های عاشورا
جمعه 97/06/23
نهراسیدن خواص از عوام و آگاهی دادن به مردم
در پاسخ به چگونگی بیرون رفتن از آسیبهای فرهنگ عاشورا و عزاداری، یکی از نکات بسیار مهم و اساسی، توجه نکردن به دیدگاههای عامیانه مردم است. باید گفت که در ورود این آسیبها به ساحت فرهنگ عاشورا، جهل توده مردم و عدم شناخت آنان از معارف دینی و جهل عمومی آن ها، در کنار عدم برخورد و انتقال درست آگاهیها و معارف مؤثر است.
البته منصفانه آن است که انتظار از عالمان و نخبگان جامعه دینی بیش تر و از این رو، قصور و تقصیر آنان نیز نمایان تر است. عموم مردم جامعه دینی، پیرو و فرمان بردار رهبران و سرآمدان خود بوده و به آنان اقتدا میکنند. بنابراین، نقش آنان جدّی تر و پررنگ تر است. پس حرکت، فریاد و برخورد اندیشمندانه عالم، موجب از بین رفتن زمینهها و زدودن تحریفها و آسیبها میشود. وظیفه عالمان آن است که هنگام ظهور بدعتها و ناراستیها در میان امّت، علم و دانایی خود را آشکار سازند؛ زیرا در غیر این صورت، مورد لعنت خدا خواهد بود. [۱]
قرآن نیز دانایانی را که تمامی آموزههای دین را، در میان مردم نشر نمی دهند و آن را کتمان میکنند، مورد لعنت خداوند دانسته است. [۲] علت کتمان حقایق و انتقال ندادن آن به مردم، چند چیز میتواند باشد: یا عمدی و به دلیل فسق، ناپاکی و نفاق آن عالم است؛ یا به سبب آن است که میخواهد از جهل مردم به زعم خود به نفع دیانت آنها بهره گیرد؛ یا آن که از برخورد و اعتراض مردم به آن چه مقدس میپندارند واهمه دارد. تکلیف گروه نخست کاملاً مشخص است. شهید مطهری رحمه الله گروه دوم را نیز به دلیل آن که وظیفه اش را انجام نداده و کتمان حقایق نموده است، جزء گروه فقهیان و عالمان فاجر میشمارد. ایشان میفرماید: عالم وقتی در مقابل نقطه ضعف اجتماع قرار میگیرد، یا با آن مبارزه میکند که مصلح است، و یا این وظیفه را به جا نمی آورد، که مصداق فقیه فاجر است. [۳]
ایشان با ذکر دو ضعف مجالس عزاداری که تلاش برای ازدحام جمعیت و دستور واویلا به پا شدن در آن است، [۴] میگوید: با این نقطه ضعف چه باید کرد؟ آیا باید از این نقطه ضعف مردم استفاده کرد؟ باید بهره برداری کرد و سوارشان شد؟ باید مانند تاج نیشابوری گفت که چون اینها احمقند، من از حماقتشان استفاده میکنم؟ نه! بزرگ ترین رسالت و بزرگ ترین وظیفه علما، مبارزه با نقاط ضعف اجتماع است. [5]
درباره گروه سوم، اگر به ذهن خوانی آنان بپردازیم، یا آن که ذاتا اهل ترس و منفعت طلبند و از موقعیتهای دشوار میهراسند؛ یا آن که به نظر خود، سخن گفتن و فریاد برآوردن را موجب از دست رفتن اعتقاد مردم میپندارند؛ در مجموع، ضرر اعتراض و برخورد را، بیش تر از سکوت میانگارند. آنان که منفعت و موقعیت خود را بر موقعیت و مقام دین مقدم میشمارند، وضعیتشان معلوم است. درباره گروه دیگر، باید وظیفه الهی شان یادآوری گردد. ضمن آن که باید به این نکته آگاه شوند که دم برنیارودن امروز آنان، نه تنها از حجم و عمق آسیبها نمی کاهد، بلکه این آسیبها در آینده به صورت هولناکی جلوه گر خواهد شد. «وظیفه علماست که در این موارد، حقایق را بی پرده به مردم بگویند، ولو مردم خوششان نیاید. وظیفه علماست که با اکاذیب مبارزه کنند. وظیفه علماست که مشت دروغ گویان را باز کنند». [6] شهید مطهری، این وظیفه را برای عالمان، حتی در برابر عالمان دیگری که در این مورد نادرست نگاشته اند، هم چون ملا حسین کاشفی و ملاّ آقادربندی مؤلف اسرار الشهادة، واجب میداند. به هر روی، اگر عالمانِ دینی، با دقت، جسارت و زیرکی تمام، در برابر این گونه آسیب ها، موضع محکم، متین و اصولی بگیرند، به طور حتم از حجم وسیعی از این تحریفها کاسته خواهد شد. نمونه آن نیز فریادهای شهید مطهری بر تحریف هاست که تا حدود بسیاری، به ویژه در مقاطع زمانی خاصی، ثمر داد.
پی نوشتها:
[۱]: إذا ظهرت البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه و الافعلیه لعنة اللّه ؛ روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله.
[۲]: بقره، آیه ۵۹.
[۳]: حماسه حسینی، ج ۱، صص ۱۰۱ ۱۰۳.
[۴]: حماسه حسینی، ج ۱، صص ۱۰۱ ۱۰۳.
[5]: حماسه حسینی، ج ۱، ص ۱۰۳.
[6]: حماسه حسینی، ج ۱، ص ۱۰۴.
منبع:بنیادها و اسیب های عزاداری امام حسین علیه السلام -علی آقاجانی- صفحه ۱۴۸
ضعف دانش و بینش عمومی در عزاداری
جمعه 97/06/23
ضعف دانش و بینش عمومی
فقدان یا نقصان دانش و اندیشه در جامعه، زمینه ساز هر گونه انحراف و تحریفی است. در این زمینه، میزان و سطح سواد عمومی جامعه، عامل مهمی است. در این میان تعداد باسوادان جامعه، سطح سواد اقشار و گروههای سنی تأثیرگذار چون جوانان، میانگین تحصیلات در جامعه، و نیز میانگین سواد نخبگان و سکان داران هدایت امور جامعه، اهمیت دارد.
به یقین، در جامعه ای که بیش تر افراد آن، بی سواد یا کم سواد باشند، میزان و شدت شیوع تحریفات و خرافات بسیار بالاست. از سوی دیگر، اظهار مطالب درست و علمی و عمیق از سوی عالمان آگاه نیز به سبب نبود قدرت هضم و درک آنها دشوار است. مسأله دیگری که ارتباط محکمی با دانش عمومی پیدا میکند، بینش عمومی است که با سطح کیفی دانش و اطلاعات ارتباط دارد. هرچه سطح بینش و فرهنگ عمومی که یکی از ارکان آن دانش است بالاتر باشد، روحیه پرسشگری، نقادی و نقدپذیری و نیز درک و تحلیل موضوعات هم بالاتر خواهد بود که نتیجه آن، از بین رفتن امنیت روانی برای طرح کنندگان مطالب سست و بی پایه، و اعتلای جایگاه عالمان و واعظان آگاه و مصلح است.
منبع:بنیادها و آسیب های عزاداری امام حسین علیه السلام - علی آقاجانی - صفحه ۱۱۳.
تبدیل شدن عزاداری به عادت
جمعه 97/06/23
تبدیل شدن عزاداری به عادت
این مقوله، از آسیبهای کلی مربوط به آداب دینی است. منظور از عادت نیز، آن چیزی است که بار اندیشه ای، برهانی و معنایی خود را به تدریج از دست داده و به هنجارهای تکراری تبدیل شده است. یکی از دلایل مهمی که فرهنگ عزاداری به طور کامل نتوانسته نقش خود را ایفا کند و آموزههای اصلاحی و احیاگرانه قیام عاشورا را بازتاب دهد، همین موضوع است.
بار عاطفی این حادثه قوی است. از این رو، ظرفیت عادت پذیری آن، به شدت افزایش مییابد. بسیاری از آسیبهای فرهنگ عاشورا، از همین آبشخور سرچشمه میگیرد. هنگامی که موضوعی به عادت تبدیل شد، دیگر برای انسانِ به جاآورنده آن، هدف فقط انجام آن است و با به جاآوردن آن، تخلیه روانی میشود. در چنین صورتی، انتظار معنا دار بودن این عمل و پویایی آن، انتظاری بی معناست؛ چرا که از هر تأمل عقلانی و حتی در حد افراط آن؛ هرگونه تأمل عرفانی نیز تهی است. دیگر خود این عمل اصالت خواهد داشت و نه چیزی دیگر.
این چنین است که از لحاظ اجتماعی، میتواند اثر نامطلوبی نیز داشته باشد؛ یعنی نقش توجیه گر و تخدیرگرانه به خود بگیرد. گاهی توجیه گر کار زشت به جا آورندگان میشود، گاه، دغدغههای وجدان را کاهش میدهد و گاه نفس ملامت گر را به خاموشی وامی دارد.
منبع:بنیادها و آسیب های عزاداری امام حسین علیه السلام - علی آقاجانی-صفحه ۱۱۲
یادگار و نشانه های حسین(ع)
پنجشنبه 97/06/22
يادگار و نشانههاي حسين (ع)
نهضت امام حسين (ع) مربوط به زمان مخصوصي نبود تا در زمانهاي بعد فراموش شود بلكه يك نبرد حق بر باطل، عدالت بر ظلم، انسانيّت بر وحشي گري و هدايت بر گمراهي بود، از اين رو تا دنيا برقرار است حسين و جهادش فراموش نشدني است و هرگاه بين دو گروه حق و باطل پيكاري درگير شود اين خاطره تجديد ميشود.
از اين جهت رسول اكرم (ص) مسلمانان را تشويق كرده تا مراسم عاشورا را براي هميشه برگزار كنند و مسلمين هم پيوسته به شکل های مختلف مجالس سوگواري و عزاداري ميگيرند و روايت (هر روزي عاشورا و هر زميني كربلاست) اشاره به همين معني دارد.
مراسم عزاداري به هر صورت انجام پذيرد ممنوع نيست مگر آنجا كه از طرف شرع جلوگيري شده است. مثل اينكه كسي به عنوان عزاداري (خودكشي كند) همانطور كه بودائيها براي رسيدن به اهداف ديني و ملّي انتحار ميكنند، زيرا اسلام از قتل نفس نهي كرده است. بنا بر اين هر عزائي كه نص خاصي بر حرام بودنش نباشد آزاد بلكه مستحب و پسنديده و يكي از مصاديق آيه (و من يعظم شعائر الله فانها من تقوي القلوب) است و چنانچه گروهي بعضي از شعائر مذهبي را به باد مسخره بگيرند دليل نمي شود كه عمل شايسته اي نيست، چون پيامبران را هم همچنانكه قرآن ميفرمايد مسخره ميكردند: (افسوس بر بندگاني كه نيامد بر آنها پيامبري جز اينكه او را مسخره كردند) (۱).
پی نوشت:
۱ سوره يس: آيه ۳۰.
منبع:حسین (ع) پرچمدار آزادی - محمد حسینی شیرازی
.