تقاضای گنجشک...
« تقاضای گنجشک »
محمّد بن حسن صفار در بصائر الدرجات روایت میکند:
« سلیمان جعفری که از نسل جعفربن ابیطالب است، گوید: همراه حضرت رضا علیه السلام بودم که برروی دیوار خانه ایشان گنجشکی آمد، و در برابر حضرتش قرار گرفت، و شروع به جیک جیک کرد.
حضرت به من فرمودند: ای سلیمان آیا میدانی این گنجشک چه میگوید؟
عرض کردم: خدا و پیامبر او، و فرزند پیامبرش بهتر میدانند. فرمود: این گنجشک میگوید: ماری در لانهام آمده و میخواهد جوجهام را بخورد. پس ای سلیمان این چوبدست را بگیر، در لانه این گنجشک برو، و مار را به قتل برسان.
سلیمان گوید: چوبدستی را برگرفتم، به لانه گنجشک رفتم، و مار را کشتم ». [۱]
* * *
خداوند متعال، در سوره نمل، آیات ۱۸ و ۲۲، از سخن گفتن حضرت سلیمان علیه السلام با مور و هدهد، یاد میکند. و در آیه ۱۶ همان سوره میفرماید:
قالَ یا اَیُّهَا النّاسُ عُلِّمنا مَنطِقَ الطَّیرِ، وَ اُوتینا مِن کُلِّ شَی ءٍ اِنَّ هذا لَهُوَ الفَضلُ المُبینُ
حضرت سلیمان گفت: ای مردم! فهم صدای مرغان را به ما آموخته اند. و از هر چیزی (که به انبیاء داده شود) به ما داده اند. این فضیلتی آشکار است.
مفسّر و محدّث بزرگ شیعی قرن یازدهم، مرحوم شریف لاهیجی ذیل این آیه مینویسد:
« نطق را حقیقتاً بر کلام انسان و غیر انسان میتوان اطلاق کرد. زیرا هر جانداری که خواسته درون خود را بیان کند، آن را ناطق و متکلم گویند. و علی بن عیسی اربلی (صاحب کتاب کشب الغمه) گفته است: سخن گفتن طیربا سلیمان علیه السلام مانند سخن گفتن انسان هاوبه طریق معجزه بوده است ». [2]
شریف لاهیجی، همچنین از کتاب بصائر الدرجات نقل میکند که امام صادق علیه السلام فرمود:
اِنَّ سُلَیمانَ بنَ داوُودَ قالَ: عُلِّمنا مَنطِقَ الطَّیر وَ اُوتینا مِن کُلِّ شَیْ ءٍ. وَ قَدْ وَ اللّه عُلِّمنا مَنطَقَ الطَّیرِ، وَ عِلمَ کُلِّ شَیْ ءٍ
سلیمان بن داوود گفت: « به ما سخن گفتن با مرغان را آموخته اند، و (بخشی) از هر چیزی به ما داده اند ». امّا به خدا سوگند، به ما (اهل بیت) سخن گفتن مرغان را آموخته اند، و علم همه چیز را داده اند. [3]
علامه مجلسی نیز از امام صادق علیه السلام روایت میکند که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
« اِنَّ اللّهَ عَلَّمنا مَنطِقَ الطَّیرِ، کَما عَلَّمَهُ سُلیمانَ بنَ داوودَ، وَ مَنطِقَ کُلِّ دابَّةٍ فی بَرٍّ أَو بَحرٍ »
خداوند، سخن گفتن با مرغان را به ما آموخت، چنانکه به سلیمان بن داوود تعلیم کرده بود. و سخن گفتن با تمام جانداران در خشکی یا دریا را به ما آموخته است. [4]
در این دو روایت، دو نکته مهم میبینیم:
۱. این آیه در مورد حضرت سلیمان، فقط منطق الطیر را بیان میکند. ولی برای اهل بیت علیهم السلام، سخن گفتن با تمام جانداران در خشکی و دریا مطرح است.
۲. به حضرت سلیمان علیه السلام، بخشی از هر علم داده اند. ولی به اهل بیت علیهم السلام، تمام علم را عطا فرموده اند.
برتریِ امامان معصوم بر انبیای گذشته علیهم السلام حقیقتی است روشن، که این احادیث، یک جلوه از آن را بیان میکند.
علامه مجلسی قدّس سره در بیانی شیوا پیرامون این احادیث مینویسد:
« بدان که ردّ اخبار مستفیض که از ائمه هدی علیهم السلام وارد شده، تنها به محض بعید شمردن آنها یا تقلید فلاسفه که به پندارهای ناقص خود دل خوش دارند و به کلمات پیامبران معصوم علیهم السلام ایمان نمی آورند، شایسته افراد فاضل نیست. چرا که مشابه آن در قرآن کریم، تسبیح گفتن پرندگان همراه با حضرت داوود علیه السلام (سوره ص، آیه ۱۹). و سخن گفتن هدهد و مور با حضرت سلیمان علیه السلام (سوره نمل، آیات ۱۸ و ۲۲) نقل شده، و نیز آمده است:
وَالطَّیرُ صافّاتٍ کُلٌّ قَد عَلِمَ صَلاتَهُ و تَسبیحَهُ
مرغان، در حالی که میان زمین و آسمان، بالها را گشاده اند، دعا و تنزیه خود را غیر انسان، تسبیح و ذکر مخصوص به خود دارند و خالق خود و مصالح و مفاسد خود را میشناسند، بیش از آن است که به شمارش آید… اگر
فرض کنیم که جانداران، نطق و کلام ندارند، میتوان گفت که خداوند سبحان، در بعضی از موارد، به آنها قدرت بر سخنگویی بدهد، تا معجزه پیامبر و امام صلوات اللّه علیه را ظاهر سازد. به طور خلاصه، ردّ آنچه از حجّتهای معصوم الهی علیهم السلام وارده شده، یا تأویل آن مطالب که بدون بحران قاطع صورت گیرد، جرأت ورزیدن برخدا و رسولش و حجّتهای او علیهم السلام است ». [5]
پی نوشتها:
[۱]: بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۸۸. تفسیر شریف لاهیجی، ج ۳، ص ۴۱۲.
[2]: تفسیر شریف لاهیجی، ج ۳، ص ۴۱۱.
[3]: تفسیر شریف لاهیجی، ج ۳، ص ۴۱۲.
[4]: بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲۶۳، ح ۱۰.
[5]: بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲۷۴-۲۷۳.
منبع:درس هایی از زندگانی امام رضا علیه السلام - حسین فریدونی- صفحه ۲۳
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1397/05/02 ساعت 10:26:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |