شعر آهوی از بند رسته
بی تو اسیرم، اسیرم، گریان و در هم شکسته!
در کوچه زرد پاییز رنگ برگ بی روح و خسته
بی تو چه سخت است پرواز، پرواز تا عمق باران!
انگار زخمی است بالم، زخمی که خونش نبسته
من غربت یک تغزل بر شاخههای نسیمم
امید یک صبح آبی، از لحظه هایم گسسته
عاشق ترین شعر خود را دادم به چشمان آهو
یاد نگاه قشنگت: آهوی از بند رسته!
هر چند باران نیامد، از آسمان صدایت
گفتم برایت بگویم: ای عشق! قلبم شکسته!
شاعر:مریم روحبخش
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1397/04/31 ساعت 11:37:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید