انتخاب اصلح از منظر قرآن
پنجشنبه 96/02/28
بیگمان ساختن حماسه سیاسی بدون بصیرت شاید خود مهمترین چالش در برابر نظام اسلامی باشد. حماسه سیاسی و هر هیجان و تحرک اجتماعی بزرگ و تاثیرگذار زمانی میتواند ارزشی باشد که در چارچوب معیارهای ارزشی عقلانی و اسلامی قرار گیرد وگرنه نفس حماسهآفرینی نمیتواند یک ارزش تلقی شود. بنابراین، انتخاب صالح و اصلح از میان نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری که میخواهند مسئولیت بزرگ را به عهده گیرند نقش اساسی در خلق حماسه ارزشی دارد. از آنجایی که درک نیات و انگیزههای هر نامزدی در پذیرش مسئولیتها، امری باطنی و نهان است، تنها راهکار شناخت، بهرهمندی از معیارهای کشف حقیقت است. یکی از روشهایی که قرآن برای کشف حقیقت بیان کرده، رفتارشناسی است، چرا که هر شخصی در رفتار وکردارش نشان میدهد از چه شخصیتی برخوردار است و این شخصیت بر پایه چه بینشها و نگرشهایی شکل گرفته است.
نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزههای قرآنی بر آن است تا معیار شناخت و کشف حقیقت را تبیین کند.
“more-5113″ style="padding: 0px; margin: 0px; outline: none; list-style: none; border: 0px none; font-family: Tahoma, arial; font-size: 12px; direction: rtl;">
رفتارشناسی از زیر شاخههای نشانهشناسی است. نشانهشناسی در علوم تربیتی و روانشناسی اجتماعی به ما کمک میکند تا کنشها و واکنشهای هر فردی را تحلیل و تبیین کرده و به نتایج خوبی در شناخت شخصیت برسیم و توصیههایی در این ارتباط داشته باشیم. نشانهشناسی در جایی که ما از شناخت شخصیت ناتوانیم و در نتیجهگیری از شخص و شخصیت ماندهایم، همچون نقب زدن در نهان برای رسیدن به مرکز باورها و بینشها و نگرشها و کشف شخصیت است.
نشانهشناسی در قرآن
خداوند از مهم ترین روشهای کشف حقیقت را نشانهشناسی دانسته است. بر این اساس همه هستی را به عنوان نشانه و آیت خداوندی معرفی میکند که انسان میتواند با آن به حقیقت خداوندی برسد و نسبت به خداوند شناخت پیدا کند. نشانهشناسی را میتوان از روشهایی دانست که از معلول به علت میرسند. البته در برخی از آیات قرآنی بر این نکته تاکید شده که اگر بتوانیم از علت به معلول برسیم در فهم حقایق دقیقتر عمل کردهایم، چنان که در آیه ۴۵ سوره فرقان بیان میکند که خورشید دلیل و نشانهای بر سایه است، یعنی این علت است که معلول را نشانه میدهد.
خداوند از آیات و نشانههای آفاقی و انفسی به عنوان راهکار استفاده کرده است، نه اینکه آن را عین حقیقت بداند یا آینه تمام نمای حقیقت بشمارد، چرا که در هر حال، موجودات هستی همچون سایه برای حقیقت خداوندی است و سایه به یک معنا اصلا تصور حقیقت نور خورشید نیست، با این همه چیزی از آن حقیقت را بر میتاباند.
رفتارشناسی انسان نیز هر چند که نمیتواند گویای تمام شخصیت انسان باشد، ولی همچون نشانهای میتواند به عنوان یک راه کار برای کشف حقیقت استفاده شود. خداوند در آیاتی از جمله ۳۰ سوره محمد(ص) میفرماید که میتوان با نگاه به لحن گفتار افراد نسبت به آنان معرفت و شناختی به دست آورد. به این معنا که لحن گفتاری، حقیقت باطن و نهان شخص و شخصیت را بر میتاباند و تا حدودی میتواند انسان را برای کشف حقیقت یاری رساند.
از قدیم گفتهاند: از کوزه همان برون تراود که در اوست. این بدان معناست که میتوان از تراوشها به عنوان نشانهای برای کشف حقیقت باطنی استفاده کرد. رفتار و کردار آدمی بیانگر فلسفه زندگی، بینشها، نگرشها، باورها و عقاید شخص است و انسان میتواند از این طریق درجه خلوص و ناخالصی شخصیت را به دست آورد. خداوند به صراحت در آیه ۸۴ سوره اسراء میفرماید: کل یعمل علی شاکلته، هر کسی براساس ملکات و مزاج و ساختار نفسانی و شخصیت خود عمل میکند. به این معنا که رفتارها گویای شخصیت اوست.
نشانههایی که میتوان براساس آن شخصیت را شناسایی کرد به دو دسته نشانههای مثبت و منفی، خوب و بد، ارزشی و ضدارزشی تقسیم میشود. بنابراین برای شناخت هر شخص و شخصیت از جمله نامزدهای ریاست جمهوری میبایست به این نشانههای مثبت و منفی در رفتار آنان دقت کرد و براساس آن شخصیت آنان را شناخت و مورد ارزیابی قرار داد.
نشانههای مثبت
اگر بخواهیم همه نشانههای مثبت را همراه با تحلیل و تبیین معنا و مفهوم آن بیان کنیم، شاید نتوان در این مطلب کوتاه از عهده حق مطلب برآمد. از این رو در اینجا تنها به مهمترین نشانهها اشاره خواهد شد. البته به نشانههائی اشاره میشود که برای مسئولیت مهمی چون ریاست جمهوری ارزشی و حیاتی است؛ زیرا برای گرفتن هر پست و مسئولیتی میبایست با توجه به مناسبت حکم و موضوع، معیاری را مطرح و ارزیابی کرد. بنابراین در اینجا معیارهای مهم این مسئولیت و سپس نشانههای آن از طریق رفتارشناسی بیان میشود.
۱٫ ایمان و تقوا: در نظام اسلامی رئیسجمهور میبایست دارای ایمان باشد که در زندگی روزمره و سبک زندگی وی نمود دارد. براساس آموزههای قرآنی، اگر بخواهیم تقوای شخص را به دست آوریم باید به نکاتی از جمله پرهیز از هرگونه بد و زشت عقلانی و شرعی اشاره کرد. شاید بهترین نشانه تقوا در شخص، عدالت نسبت به خود و دیگران باشد که با ایمان به خدا درباره خود و قرار دادن هر چیزی در جای مناسب نسبت به دیگران تحقق مییابد. خداوند عدالت را اصدق مصادیق تقوا و نزدیکترین عمل در تحقق مفهومی و مصداقی آن میداند. (مائده، آیه ۸) همچنین احترام به مقدسات اسلامی وحمایت و دفاع از پیامبران و پیامبر اسلام (حجرات، آیه ۳، مائده، آیه ۲)، ادب و تواضع (حجرات، آیه ۳)، استحکام روابط خانوادگی (نساء، آیه ۱۲۹)، اقامه نماز و احسان وانفاق به دیگران (بقره، آیات ۲ تا ۵)، استوارگویی و سخن گفتن به صلاح و مطابق واقع (احزاب، آیه ۷۰)، اطاعت از پیامبران و رهبران (انفال، آیه ۱ و آیات دیگر)، امانتداری(بقره، آیه ۲۸۳)، امر به معروف و نهی از منکر (آلعمران، آیات ۱۰۲ و ۱۰۴) ومانند آن از جمله نشانههای ایمان و تقواست.
۲٫ عدالت: یکی از مهمترین مولفههای انتخاب خوب، عدالت است. شخصی که برای مسئولیتها انتخاب میشود باید دارای عدالت باشد. البته ایمان وعدالت و تقوا از اموری است که دارای مراتب و درجات است، هرچه مسئولیت بالاتر و مهمتر باشد، ایمان و عدالت وتقوا نیز میبایست قویتر باشد. از این رو عدالت در امام جماعت غیر از عدالت در امام جمعه و یا رهبری است. به این معنا که کوچکترین ترک اولی و بیعدالتی حتی به خود در مسئولان بالا، مانند کمترین شرک به خدا و اصالت بخشی به قدرت و ثروت برای رسیدن به مقاصد حتی مثبت و ارزشمند میتواند برای رهبری به عنوان ظلم و بیعدالتی باشد و او را از شایستگی برای این مسئولیت ساقط کند. از آیات قرآنی به دست میآید که عدالت معیار هستی و فلسفه بعثت است. (حدید، آیه ۲۵) نشانههای عدالت آن است که انسان نسبت به اجرای آن نسبت به خویشان سختگیر باشد و روابط احساسی و عاطفی و خانوادگی موجب نشود که از اجرای آن دست بردارد (نساء، آیه ۱۳۵؛ مائده، آیه ۲) و در معاملات کمفروشی وگرانفروشی نداشته باشد (انعام، آیه ۱۵۲) و بر هواهای نفسانی خود مسلط باشد و هرگز شهوت و غضب بر او مسلط نشود، چرا که کسی که بین قوای نفسانی خود عدالت و تعادل ایجاد نمیکند نمیتواند عدالت را در جامعه اجرا کند. بنابراین، تعادل شخصیت و اعتدال و قناعت در زندگی مانند تک همسری، تک خانگی، تک غذایی و اجتناب از تنوع و تعدد غذایی ومانند آن از نشانههای عدالت است. اگر در مردم عادی خانههای بزرگ و تعدد و تنوع غذا وهمسر و مانند آن عیب نداشته باشد، در رهبران و مسئولان عیب و ضدارزش و نشانه بیعدالتی است؛ چرا که مردم فقیر به رهبران خود نگاه میکنند. (نساء، آیات ۳ و ۱۳۵ و آیات دیگر)
۳- امانتداری: از مهمترین ویژگی رئیسجمهور امانتداری است؛ چرا که مسئولیت کل کشور به ویژه قوه مجریه در اختیار او قرار میگیرد. شخص به عنوان امین مردم در این پست قرار گرفته و قدرت و ثروت ملت در دست اوست. منصب رهبری و مسئولیت ریاست جمهوری و نمایندگی و مانند آن از امانت الهی است. (نساء، آیه ۵۸) خداوند در آیه ۳۹ سوره نمل بیان میکند که در انتخاب حملکننده بار و محموله و یا چیزی، باید کسی را انتخاب کرد که امین باشد چه رسد که اگر بخواهیم مسئولیت کشوری را با قدرت و ثروت آن به کسی واگذاریم. همچنین حضرت شعیب و دختران وی وقتی میخواستند مسئولیت گله داری و چوپانی را به حضرت موسی(ع) بسپارند او را پیش از این به امانتداری آزمودند. (قصص، آیه ۲۶)
۴- قدرت و توانایی: از دیگر معیارهای انتخاب ریاست جمهوری قدرت و توانایی بدنی و جسمی است. این مطلب در آیاتی از جمله ۵۲ تا ۵۵ سوره یوسف و نیز آیه ۳۹ سوره نمل و آیه ۲۴۷ سوره بقره مطرح شده است. نشانههای قدرت و توانایی جسمی را به سادگی میتوان به دست آورد؛ چرا که امری باطنی و نهان نیست بلکه آشکار است و با نگاهی به وضعیت جسمانی میتوان آن را استنباط کرد.
۵- تخصص: اگر امانتداری و مانند آن نشانه تعهد و التزام شخص است که درمسئولان باید احراز شود، همچنین بایدتخصص شخص درعهدهداری مسئولیتها با آزمونها به دست آید. خداوند در آیه ۶ سوره برای دادن مسئولیتهای اقتصادی و خانوادگی به شخص، خواهان آزمونهایی است که پس از آموزش گرفته میشود تا معلوم شود با کاری که میخواهد به عهده گیرد مانوس است یا نه؟ بنابراین، در مسئولیت خطیر ریاست جمهوری و یا رهبری میبایست تخصص مدیریت داشته باشد. اگر در قوه مجریه قرار میگیرد میبایست توانایی مدیریت اجرایی را داشته باشد. اگر مسئولیت نظامی به عهده میگیرد باید دارای تخصص در این زمینه باشد.
در آیات ۵۲ تا ۵۵ سوره یوسف از تخصص خزانهداری برای مسئولیت سخن به میان آمده است. نشانههای این تخصص را میتوان از طریق آزمونهای گوناگون با توجه به مسئولیتها به دست آورد.
۶- صبر و استقامت: مسئولیتهای بزرگ نیازمند صبر و استقامت زیاد است. هر چه مسئولیت بزرگتر باشد باید شخص از آستانه تحمل بسیار بالایی برخوردار باشد. حضرت موسی(ع) برای پذیرش مسئولیتپیامبر خواهان شرح صدر میشود. (طه، آیات ۲۵ تا ۲۷) خداوند برای مسئولیت پیامبری به حضرت محمد(ص)آستانه تحمل ایشان را بسیار بالا برده است، (سوره انشراح) به گونهای که منافقان و کافران آن حضرت را بسیار اذیت کردند ولی ایشان مشفقانه و دلسوزانه میکوشید تا آنها را به راه مستقیم درآورد و خود را به رنج میافکند و در مقابل اهانتها و توهینها و تهمتها صبر پیشه میکرد و در برابر فشارها کوتاه نمیآمد. (کهف، آیه ۶؛ شعراء، آیه ۳ و آیات دیگر)
۷- شفقت: رئیسجمهور باید برادرانه و مشفقانه دل نگران و دلسوز مردم باشد. نشانه آن این است که در برابر سخنان آنان و یا رفتارهای تندشان تندی نکند و نخواهد به عدالت رفتار کند بلکه با عفو و گذشت و حتی بالاتر از آن با احسان و نیکی در برابر بدی آنان، نشان دهد که خیرخواه مردم است؛ چنانکه پیامبر(ص) این گونه بود. وقتی منافقان کار زشتی میکردند و میگفتند که این کار را نکردند و یا ایشان اهل محبت و ولایت هستند، آن را میپذیرفت و به دل نمیگرفت و شکایتی نمیکرد. از این رو، او را «اذن» نامیدند که خداوند میفرماید این رویه برای منافقان بهتر است تا آدم شوند و به مسیر حق و حقیقت درآیند. (توبه، آیه ۶۱)
۸- بلوغ رشدی و علمی: از دیگر معیارهای مسئولیتهای بزرگ، رسیدن به بلوغ رشدی و علمی است. اگر برای مسئولیت تکلیفی چون نماز و روزه بلوغ عقلی لازم است و در شرط ازدواج نکاح بیان شده است (نساء، آیه ۶)؛در مسئولیتهای بزرگ، بلوغ علمی و رشدی مطرح شده است. هرچه مسئولیت بزرگتر باشد بلوغ کاملیتری از نظر عقلی لازم است. در آیات قرآنی از رسیدن به بلوغ اشد کامل سخن به میان آمده است که بسیاری از مردم در سن چهل سالگی بدان میرسند. اما بلوغ رشدی کامل در علم و دانش نیازمند دورههای تخصصی علمی و عملی است که حضرت موسی(ع) ناچار میشود برای گذراندن این دوره نزد عالم ربانی برود. (کهف، آیه ۶۶) پیامبران مسئولیتهای معمولی خود را با رسیدن به بلوغ اشد به عهده گرفتهاند. (یوسف، آیه ۲۲؛ قصص، آیه ۱۴) حضرت ابراهیم(ع) نیز مسئولیت امامت را زمانی به دست آورد که با آزمونهای سختی مواجه شده و از آن بحران بیرون آمد، آنگاه بود که به این مسئولیت دست یافت. (بقره، آیه ۱۲۴) نشانههای این بلوغ در نوع رفتار شخص از جمله با وقاربودن در رفتار، گفتار سدید و استوار، مشورت با دیگران، سکوت و خاموشی متفکرانه، پاسخگویی پس از درنگ، افزایش آستانه صبر و استقامت و مانند آن نمایان میشود که در آیات قرآنی و آموزههای روایی به آنها اشاره شده است.
البته نشانههای دیگری در قرآن در حالات و صفات پیامبران و رهبران صالح الهی مطرح شده که ما در اینجا به آنها نمیپردازیم و میتوان با مراجعه به آیات قرآنی آنها را به دست آورد.
نشانههای منفی
اگر بخواهیم از طریق نشانههای منفی شخصیت فرد را به دست آوریم میبایست همان شیوهای را به کار گیریم که در قرآن به کار گرفته شده است. اصولا انسانها در آزمونها و ابتلائات و امتحانات سخت است که خودشان را نشان میدهند. چه بخواهیم صفات خوب شخص را به دست آوریم یا صفات زشت و بدش را بدانیم میبایست او را در لحظات سخت آزمونی قرار داد تا نشان دهد که تحت فشار روحی و روانی دارای چه شخصیتی است. تستهای آزمونی بویژه اگر ناخودآگاه انجام شود شخص را در چنان حالتی قرار میدهد که حقیقت خود را بروز میدهد. مرد در کشاکش دهر است که نشان میدهد دارای چه شخصیت محکم و استوار است.
برای شناخت معیارهای منفی در شخصیت افرادی که نامزد ریاست جمهوری هستند میتوان به اشخاصی که در قرآن به عنوان طاغوت معرفی شدهاند توجه کرد. خداوند در آیات قرآنی بیان میکند که طاغوت چگونه فکر و عمل میکند. از جمله فرعون و نمرود در دیگرانی که خود را شایسته رهبری و زعامت مردم میدانستند و مسئولیتهایی را در اختیار گرفتند ولی مردم را به بدبختی سوق دادند. با شناخت این افراد میتوان رویکردهای نامزدها و شخصیت آنان را ارزیابی کرد.
۱٫ لجبازی: یکی از نشانههای شخصیت ناتمام، لجبازی است. کسی که چون کودکان لجبازی میکند و نمیخواهد حقایق را بشنود و حتی اگر شنید و شناخت به خاطر سنتهای قومی و افکار جناحی آن را نپذیرد، دارای شخصیتی بیمار است و لیاقت و شانیت مسئولیتپذیری را ندارد. (نمل، آیه ۱۴)
۲٫ تکبر وتفاخر: مشی و رفتار انسان، بیانگر شخصیت اوست. کسی که اهل تواضع نیست و چنان در جامعه راه میرود که گویی میخواهد چون کوه گردنکشی کند و بر همگان مسلط باشد، چنین شخصی لیاقت مسئولیتهای مهم را ندارد. راه رفتن و نشست و برخاست افراد متکبر نشان میدهد که چگونه هستند. نوع نشستن در صندلی، عکسهایی که بیانگر نوع تسلط از بالا به پایین است و بیننده را کوچک قرار میدهد، نشانههای تکبر است. خداوند در سوره لقمان نشان میدهد که متکبر چگونه راه میرود و مینگرد. (لقمان، آیات ۱۳ تا ۱۹)
۳٫ استبداد در رای و نظر و مشورتناپذیری: از دیگر نشانههای شخصیت ناتمام، استبداد در رأی و نظر است. چنین شخصی هرگز به بلوغ نرسیده است؛ زیرا شخصیتی بیمار دارد و حاضر نیست تا از عقل و هوش دیگری بهره برد. کسی که خود را فارغالتحصیل میداند و مشورت دیگران را نمیپذیرد و خود را عقل کل میداند که همه میبایست با او مشورت کنند و او نیازی به مشورت با دیگری ندارد، چنین شخصی از تعادل شخصیت برخوردار نبوده واز عقل واقعی و حقیقی بیبهره است. (غافر، آیه ۲۹)
۴٫ نقدناپذیری: از دیگر نشانههای شخصیت بیمار نقدناپذیری است. انسان عاقل میداند که همه چیز را همگان میدانند و اینگونه نیست که انسان هر چیز را به تمام بداند؛ چرا که آنچه میداند تنها گوشهای ناچیز از علومی است که خدا در اختیار بشر قرار داده است. (اسراء، آیه ۵۸) آدم عاقل میداند که معصوم نیست و ممکن است در رأی و نظر وعمل اشتباه و یا خطا کرده باشد وخطا را واقع وحقیقت بداند. پس احتمال خطا و اشتباه او را وادار میکند که نقدپذیر باشد. از این رو فرعون خود را کامل میدانست و راه و روش و طریقت خود را بر هدایت و دیگران را بر ضلالت میدانست و هیچ نقد و رأی مخالفی را نمیپذیرفت. (غافر، آیه ۲۹ و آیات دیگر)
۵٫ قانونگریزی: از دیگر نشانههای انسان نامتعادل قانون گریزی است. کسی که قانون آشکاری را در مناظره نمیپذیرد، نشان میدهد که نسبت به قانونهای سختتر که مخفیانه میتواند آن را رد کند، قانونگریز خواهد بود. نقد قانون یک معنا دارد ولی عمل نکردن به قانون مصوب یک معنای دیگر دارد. خداوند کسانی را که قانون را به هر دلیلی اجرا نمیکنند به عنوان افراد فاقد تقوای عملی معرفی میکند. آیات بسیاری را در این باره میتوان در قرآن شناسایی کرد.
۶٫ واکنش پرخاشگرانه: انسانها در بحرانها خود را چنانکه هستند نشان میدهند. کسی که نتواند از بحرانهایی چون پرسشهای ناگهانی که در آن باره مطالعه و تحقیقی نداشته است، بگذرد و عبور کند، به پرخاشگری روی میآورد. چنین روشی موجب میشود تا هم کنترل خود را از دست دهد و هم دیگران را متهم به بیسوادی و نادانی و بیبرنامگی کند. پرخاشگری ریشه در اموری چون تکبر، استبداد، خودبرتربینی ومانند آن دارد. شخص پرخاشگر در حالت تدافعی میکوشد تا خود را حق نشان دهد. پرسشهای ناگهانی که انتظار آن را ندارد، همچنین موجب میشود تا هوش افراد نیز به دست آید. کسی که مسئولیت مهمی را به عهده میگیرد مانند یک فرمانده جنگی در میدان نبرد میبایست به سرعت بهترین و صحیحترین تصمیم را بگیرد و خود و دیگران را از بحران نجات دهد. واکنش عصبی و پرخاشگرانه نشان میدهد که شخصیت وی نمیتواند مدیر بحران خوبی برای کشور در حالتهای گوناگون باشد.
منبع :samamos.com
انتخاب اصلح از نگاه مقام معظم رهبری
پنجشنبه 96/02/28
با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری، دیدگاهها و معیارهای مختلفی در خصوص انتخاب کاندیدای مطلوب، از سوی برخی فعالان و جریانات سیاسی ارائه شده است. معیارهایی مانندکاندیدای رای آور، صالح مقبول و معیارهای دیگری از این قبیل. حال با توجه به اینکه در کشف معیارها، دیدگاهها و نظرات مقام معظم رهبری ملاک و مدنظر است، لازم است تا با مراجعه به بیانات ایشان، معیار انتخاب کاندیدای مطلوب را بدست آورده و براساس آن نسبت به انتخاب رئیس جمهور مطلوب اقدام کنیم.
با ملاحظه بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اقشار مختلف جامعه، مشخص می شود که ملاک ایشان در انتخاب رئیس جمهور مطلوب، انتخاب کاندیدای اصلح است. بر این اساس برآنیم تا با در نظر گرفتن معیار مزبور، به بررسی «ضرورت انتخاب اصلح»، «ویژگی های فرد اصلح»، «تکلیف گرایی یا نتیجه گرایی در انتخاب» و همچنین «روش شناسایی فرد مطلوب» از دیدگاه مقام معظم رهبری بپردازیم.
الف - ضرورت انتخاب اصلح
انتخاب اصلح از دیدگاه مقام معظم رهبری دارای اهمیت فراوانی است. ایشان در مناسبتهای مختلف، بارها به این نکته اشاره کرده اند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود:
1- « نکته بعدى در باب انتخابات این است که مردم باید به فکر شناخت اصلح باشند؛ چون امر کوچکى نیست. مسأله انتخابات، مسأله سپردن سرنوشت بخش عمده امکانات کشور به یک نفر و یک مجموعه است. سرنوشت مسائل اقتصادى، مسائل فرهنگى، روابط خارجى و مسائل گوناگون دیگر تا حدود زیادى به این قضیه وابسته است. درست است که قواى دیگر هم هر کدام وظایفى دارند، اما مهمترین مسائل و فعالیتهایى که در بخشهاى مختلف کشور به جریان مىافتد، به قوّه مجریّه مربوط است که سرنوشت آن در این انتخابات معلوم مىشود. … شوراى نگهبان طبق وظیفه قانونى خود، کسانى را که از لحاظ معیارهاى قانونى صلاحیت دارند، مشخص خواهد کرد. سپس من و شما بایستى در بین این مجموعه نگاه کنیم و کسى را که اصلح است، انتخاب کنیم. این هم وظیفه بسیار مهمى است.»( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از مردم گیلان - 11/2/80)
2- « ملت باید تلاش خود را بکند، باید زحمت بکشد و دنبال اصلح بگردد. من مکرّر عرض کرده ام که مسئله، مسأله ى دین و خدا و اداى تکلیف است. همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهى است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهى است. قبلًا هم گفتیم که تفاضل و لو کم باشد، در این قضیه بسیار است. باید بگردید، بین خودتان و خدا حجّت پیدا کنید؛ یعنى بتوانید از راهى بروید که اگر خداى متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد رأى دادید، بتوانید بگویید به این دلیل. بین خودتان و خدا، دلیل و حجّتى فراهم کنید و بعد با خیال راحت بروید رأى بدهید. مردم باید این کار را بکنند و ما هم از خدا مىخواهیم و دعا و آرزو مىکنیم که خداى متعال دلهاى مردم را به سمت نامزد اصلح آنکه واقعاً صلاحیتش بیشتر است هدایت کند. » (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از خانوادههاى ایثارگران - 31/2/76)
3- « در جمهورى اسلامى، انتخاب، انتخاب اصلح است؛ نه رقابت انتخاباتى. این دعواها و رقابتها، متعلق به دموکراسی هاى غربى است که ازخدا و دین، هیچ چیزى به مشامشان نرسیده است.کارهایى که بعضیها انجام مىدهند، باب جمهورى اسلامى نیست. در اینجا ممشا، ممشاى اسلامى است و انتخاب، انتخاب اصلح. مردم باید با چشم باز و با بصیرت وارد بشوند و آدمهایى را که اطمینان پیدا مىکنند، انتخاب کنند. » ( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با گروه کثیرى از آزادگان و اقشار مختلف مردم، 11/7/69 )
4- « انتخاب فرد اصلح و داراى تقوا و تدبیر براى مقام مهم ریاست جمهورى - که در قانون اساسى جدید، داراى اختیارات وسیع در ادارهى کشور است - وظیفهاى شرعى و عقلى و انقلابى است، و کوتاهى در این امر یا در حضور در پاى صندوقهاى رأى، خسارتهاى جبرانناپذیرى به بار خواهد آورد. » (پیام مقام معظم رهبری به ملت شریف ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینى(ره) - 23/4/68 )
5- «مردم سعى کنند صالحترین را انتخاب کنند. آن کسانى که نامزد ریاست جمهورى می شوند و در شوراى نگهبان صلاحیت آنها زیر ذره بین قرار می گیرد و شوراى نگهبان صلاحیت آنها را اعلام می کند، اینها همه شان صالحند. اما مهم این است که شما در بین این افراد صالح، بگردید و صالحترین را پیدا کنید. اینجا جائى نیست که من و شما بتوانیم به حداقل اکتفاء کنیم؛ دنبال حداکثر باشید؛ بهترین را انتخاب کنید.» (بیانات مقام معظم رهبری در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادى سنندج - 22/2/88 )
ب - ویژگیهای اصلح
روشن شد که انتخاب فرد اصلح دارای اهمیت است. حال سوال اساسی این است که فرد اصلح دارای چه ویژگی هایی است؟ در پاسخ به این سوال نیز با استناد به بیانات مقام معظم رهبری، می توان ویژگی های فرد اصلح را شناسایی و کشف کرد.
در اینجا ذکر این نکته نیز ضروری است که مقام معظم رهبری، هم برای انتخاب نمایندگان اصلح مجلس شورای اسلامی ویژگی هایی را ذکر کرده اند و هم برای انتخاب رئیس جمهور اصلح. اما در میان آنها، برخی از این ویژگی ها مشترک در بین هر دو (رئیس جمهور و نماینده مجلس) بوده و به هنگام انتخاب رئیس جمهور یا نمایندگان مجلس باید به این ویژگی ها نیز نظر داشت. بنابراین در این بخش به برخی از این ویژگی ها اشاره خواهد شد.
1- « بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچگونه نظرى ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهائى وجود دارد. بهترین، آن کسى است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگرى و تجمل پرستى است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگرى باشد، مردم را به سمت اشرافیگرى و به سمت اسراف سوق خواهد داد. » (بیانات مقام معظم رهبری در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادى سنندج - 22/2/88 )
2- ایشان در بیان ویژگی های نماینده اصلح نیز آورده اند:« …پایبندى او به اسلام باشد، پایبندى او به عدالت باشد، پایبندى او به منافع ملى باشد، مرز او با دشمن مرز مشخصى باشد. … بعضى، از دشمن رودربایستى دارند؛ بعضى، ملاحظه ى دشمن را مىکنند. ملاحظه ى ملت را باید کرد، ملاحظه ى خدا را باید کرد، نه ملاحظه ى دشمن را. دشمن، دشمن است؛ هرچه ملاحظه کنى، هرچه عقب بنشینى، او جلو مىآید. اگر خاکریز شما در مقابل دشمن خاکریز مستحکمى نباشد، او نفوذ مىکند. دشمنان این را مىخواهند. یکى از شاخصها همین است. مردم در هرجاى کشور هستند، به این شاخص توجه کنند آن کسانى که مرزشان با دشمن و دست نشاندگان دشمن مرز کمرنگى است، اینها براى ورود به مجلس اصلح نیستند. کسانى باید باشند که مرز روشنى با دشمن داشته باشند.» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم - 22/12/86 )
لازم به ذکر است که، همانطور که اشاره شد ویژگی های مزبور منحصر به انتخاب نماینده اصلح نبوده، بلکه رئیس جمهور اصلح نیز باید از این ویژگی ها برخوردار باشد. چه اینکه ما در این بررسی بدنبال شاخص های اصلح بوده و ویژگی های مذکور نیز بخشی از آن شاخص ها، و مشترک در نماینده و رئیس جمهور اصلح است. بنابراین باید به این ویژگیها نیز توجه داشت.
3- «آن کسانى که به وسیله ى شوراى نگهبان صلاحیت آنها اعلام می شود، معنایش این است که این از حداقل صلاحیت مورد نیاز برخوردار است. در بین این کسانى که اعلام می شوند، افرادى هستند با صلاحیت هاى بالاتر، افرادى هستند در سطح پایین تر. هنر ملت ایران و مردم شهرها و حوزه هاى انتخابیه این است که دقت کنند، نگاه کنند، بشناسند اصلح را، بهترین را انتخاب کنند؛ بهترین از لحاظ ایمان، بهترین از لحاظ اخلاص و امانت، بهترین از لحاظ دیندارى و آمادگى براى حضور در میدانهاى انقلاب؛ دردشناس ترین و دردمندترین نسبت به نیازهاى مردم را انتخاب کنند. اینها فرصتهائى هست، بایستى مردم عزیز ما در همه جاى کشور… هوشیارانه، با بصیرتِ تمام تلاش کنند، پیدا کنند و با رأى خود مسجل کنند … البته مردم توجه باید داشته باشند که تبلیغات رنگین و متنوع ملاک نیست؛ وعده هاى غیر عملى ملاک نیست. … وعده هاى غیر عملى دادن، وعده هاى بزرگ دادن، اینها ملاک نیست؛ باید مردم توجه کنند؛ » ( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم یزد- 12/10/86 )
4- «مردم باید با چشم باز در این صحنه ى مهم حاضر شوند و ان شاءاللَّه خداى متعال کمک کند و دل هاى مردم را هدایت کند تا فرد با کفایت، شجاع، با اخلاص، داراى روح مردمى، شاداب و با نشاط، مؤمن به هدفها و ارزشهاى انقلاب، مؤمن به مردم، مؤمن به نیروى مردم و معتقد به حق مردم را انتخاب کنند.» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی – 1/1 84 )
5- «در پیدا کردن نامزد مورد نظر دقت کنید. به کسى گرایش پیدا کنید که به دین مردم، به انقلاب مردم، به دنیاى مردم، به معیشت مردم، به آیندهى مردم و به عزت مردم اهمیت مىدهد.» (بیانات مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره) - 14/3/84 )
6- «اینکه ما این همه روى تدیّن تکیه می کنیم، براى این است. عزیزان من! وابستگى از لاابالیگرى دینى حاصل می شود. نه اینکه هر کس متدیّن نیست، وابسته است؛ نه. بالاخره انگیزه هاى گوناگونى وجود دارد. اما کسى که متدیّن است، یک مانع اضافه براى وابسته شدن دارد. این خیلى مهم است. شنیده ام بعضى در حول و حوش مرحله اوّل انتخابات، گفته بودند «فلانى - شاید اسم ما را هم نیاورده بودند - یا برخى دیگر این قدر روى تدیّن تکیه می کنند، چه اهمیتى دارد؟ باید آدمهاى متخصّص به مجلس راه پیدا کنند. دکترها و مهندس ها به مجلس بروند و مملکت را اداره کنند!» این، اشتباه است. نه اینکه براى مجلس، متخصّص لازم نیست. چرا؛ براى مجلس، متخصّص لازم است. ولى ما امروز تخصّص کم نداریم. عرض من این است که: اى ملت ایران! بین همین مهندسها و دکترها، میان همین متخصّصها و کارشناسها، بگردید متدیّنها را انتخاب کنید! به صرف ادّعا، اکتفا نکنید. فردى را که می خواهید برگزینید، باید متدیّن باشد. متدیّن که شد، آن وقت انسان احساس خاطر جمعى می کند.» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار پرسنل و فرماندهان ارتش - 28/1/75)
ایشان در این خصوص در جای دیگری نیز فرمودند:«…لکن رکن اصلى، تدین است؛ یعنى اعتقاد به اسلام و به اصول و پایه هاى دینى و عامل بودن به اینها. این، اساس قضیه است. نماینده اى که متدین باشد، شما خاطرتان جمع است که خیانت نخواهد کرد؛ کار خلاف نخواهد کرد؛ حتى کوتاهى و سستى نخواهد کرد. … نماینده ى متدین، مصالح انقلاب و کشور را بر مسائل شخصى یا گروهى، مقدم مىداند. تدین، این خصوصیات و این خواص مهم را دارد. اگر این شرط را بتوانید تأمین کنید و نماینده ى متدین را إن شاء اللّه پیدا و انتخاب کنید، آن جهات بعدى قابل تأمین تر است.» (مصاحبه مقام معظم رهبری در پایان بازدید از نمایشگاه کتاب - 17/2/71 )
7- مقام معظم رهبری علاوه بر ذکر ویژگی های فرد اصلح، در جایی نیز مردم را از انتخاب برخی از افراد نهی و به بیان ویژگی های این افراد پرداختند. ایشان در این خصوص فرمودند: « ملت ایران در انتخابهاى خود توجه کند؛ کسانى با رأى ملت سر کار نیایند که در مقابل دشمنان بخواهند دست تسلیم بالا ببرند و آبروى ملت ایران را ببرند. کسانى سر کار نیایند که بخواهند با تملقگوئى به غرب، به دولتهاى غربى، به دولتهاى زورگو و مستکبر، به خیال خودشان بخواهند براى خودشان موقعیتى در سطح بینالمللى دست و پا کنند. اینها براى ملت ایران ارزشى ندارد. کسانى سر کار نیایند که دشمنان ملت ایران طمع بورزند که به وسیلهى آنها بتوانند صفوف ملت را از هم جدا کنند، مردم را از دینشان، از اصولشان، از ارزشهاى انقلابىشان دور کنند. ملت باید آگاه باشد. اگر کسانى بر سر کار بیایند که در مراکز گوناگون سیاسى یا اقتصادى به جاى اینکه به فکر ادامهى راه امام و ارزشها و اصول ترسیم شدهى به وسیلهى امام باشند، به فکر به دست آوردن دل فلان قدرت غربى و فلان مستکبر بینالمللى باشند، براى ملت ایران مصیبت خواهد بود. این آگاهى براى ملت لازم است.» (بیانات مقام معظم رهبر در دیدار مردم بیجار- 28/2/88)
8- علاوه بر ویژگی های مذکور، مقام معظم رهبری در خصوص انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم ریاست جمهوری نیز ویژگی هایی را برای رئیس جمهور مطلوب در نظر گرفته اند. ایشان در این باره در دیدار با مردم قم، فرمودند: «آن کسانى که وارد میدان میشوند، باید کسانى باشند که در خود توانائىِ کشیدن این بار را بیابند؛ صلاحیتهائى را هم که در قانون اساسى است و شوراى محترم نگهبان بر روى آنها تکیه خواهد کرد، در خودشان ملاحظه کنند و واقعاً وابسته و دلبستهى به نظام و قانون اساسى باشند؛ بخواهند قانون اساسى را اجرا کنند؛ چون رئیس جمهور سوگند میخورد که قانون اساسى را اجرا کند؛ قسم دروغ که نمیشود خورد.» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم - 19/10/91)
در تکمیل ویژگی های فوق، ایشان مولفه های دیگری را نیز برای انتخاب رئیس جمهور آینده برشمرده اند: «آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی که امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی که وجود دارد. این را همه توجه کنند؛ رئیسجمهورِ هر دورهای باید امتیازات کسبی و ممکنالحصول رئیسجمهور قبلی را داشته باشد، ضعفهای او را نداشته باشد. هر کسی بالاخره نقاط قوّتی دارد و نقاط ضعفی دارد. رؤسای جمهور ــ چه رئیسجمهور امروز، چه رئیسجمهور فردا ــ نقاط قوّتی دارند و نقاط ضعفی هم دارند. همهی ما همین جوریم؛ نقاط قوّتی داریم، نقاط ضعفی داریم. آن چیزهائی که امروز برای دولت و برای رئیسجمهور نقاط قوّت محسوب میشود، اینها باید در رئیسجمهور بعدی وجود داشته باشد، اینها را باید در خود تأمین کند؛ آن چیزهائی که امروز نقاط ضعف شناخته میشود ــ که ممکن است شما بگوئید، من بگویم، دیگری بگوید ــ این نقاط ضعف را باید از خود دور کند. یعنی ما در سلسلهی دولتهائی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم، رو به تعالی و تکامل باشیم، تدریجاً بهترین های خودمان را بفرستیم؛ هر کسی میآید، پایبند به انقلاب، پایبند به ارزشها، پایبند به منافع ملی، پایبند به نظام اسلامی، پایبند به عقل جمعی، پایبند به تدبیر باشد. اینجوری باید این کشور را اداره کرد.» (بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی - 1/1/92)
همچنین رهبر انقلاب 7 اردیبهشت سال جاری و در فاصله 48 روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری 92 به شرح نکاتی درباره انتخابات پیش رو پرداختند:
«ما عرض کردیم سلائق مختلف و هر کسى که احساس میکند توانائى دارد، بیاید وسط میدان؛ تودهى مردم و جمعیت عظیمِ دهها میلیونى ملت هم انشاءاللَّه وارد میدان خواهند شد؛ اما در محاسبه، آن کسانى که داوطلب میشوند، اشتباه نکنند؛ بدانند مدیریت اجرائى کشور یعنى چه. نه در ارزیابىِ نیازى که کشور به یک قدرت اجرائى دارد، اشتباه کنند، نه در ارزیابى توانِ خودشان اشتباه کنند. اگر چنانچه ارزیابى درستى انجام دادند، بیایند توى میدان؛ ملت هم نگاه میکند، انتخاب میکند … نامزد انتخابات اولاً باید به خدا و به این انقلاب و به قانون اساسى و به این مردم ایمان و اعتقاد داشته باشد؛ ثانیاً داراى روحیهى مقاوم باشد. این ملت اهداف بلندى دارد، کارهاى بزرگى دارد، تسلیم نیست، کسى نمیتواند با این ملت با زبان زور حرف بزند. کسانى که در رأس قوهى اجرائى قرار میگیرند، باید کسانى باشند که در مقابل فشارهاى دشمنان مقاوم باشند؛ زود نترسند، زود از میدان خارج نشوند؛ این یکى از شرطهاى لازم است. ثالثاً انسانهاى با تدبیرى باشند، با حکمت باشند. ما در سیاست خارجى گفتیم «عزت و حکمت و مصلحت»؛ در ادارهى کشور هم همین جور است، در مسائل داخلى هم همین جور است، در اقتصاد هم همین جور است؛ باید با برنامه، با حکمت، با تدبیر، با نگاه بلندمدت و همهجانبه، با یک هندسهى صحیح کارها را مشاهده کنند، نگاه کنند، وارد میدان شوند.
روزمرّه فکر کردن در مسائل اقتصادى، مضر است؛ تغییر سیاستهاى اقتصادى به طور دائم، مضر است - در همهى بخشها، بخصوص در اقتصاد - تکیه کردن بر نظرات غیر کارشناسى، مضر است؛ اعتماد کردن به شیوههاى تزریقىِ اقتصادهاى تحمیلى شرق و غرب، مضر است. سیاستهاى اقتصاد باید سیاستهاى «اقتصاد مقاومتى» باشد - یک اقتصاد مقاوم - باید اقتصادى باشد که در ساخت درونىِ خود مقاوم باشد، بتواند ایستادگى کند؛ با تغییرات گوناگون در این گوشهى دنیا، آن گوشهى دنیا متلاطم نشود؛ این چیزها لازم است. رئیس جمهورى که میخواهد این کشور بزرگ را اداره کند، این راه پرافتخار را به کمک مردم و براى مردم طى کند، باید اینچنین خصوصیاتى داشته باشد. رابعاً باید تهذیب اخلاقى داشته باشد؛ نپرداختن به حواشى. اینها چیزهاى لازمى است. بنده توصیهام به همهى دولتها همیشه همین بوده است. میدانید من از دولتها و از رؤساى جمهور در طول این سالهاى متمادى همواره حمایت کردم؛ توصیه هم کردم، در موارد متعدد و زیادى از آنها توضیح هم خواستم. تکیه این بوده است که براى مردم هزینه درست نکنند، مشکل درست نکنند، دغدغهآفرینى نکنند، مردم را دچار تشویش و نگرانى نکنند؛ البته وعدهى بیخود و بىمبنا هم ندهند، درِ باغ سبزهاى بىمنطق هم باز نکنند؛ منطقى، معقول، منطبق با واقعیت و با توکل به خداى متعال حرکت را پیش ببرند»
ج - توجه به وظیفه یا نتیجه؟
رهبر معظم انقلاب در تاکید بر لزوم ادای تکلیف نه نتیجه گرایی فرموده اند:
« مردم هم نگاه کنند و اصلح را انتخاب کنند. … شما تلاش خود را بکنید؛ مشورت خود را بکنید؛ از کسانى که فکر مىکنید مىتوانند شما را راهنمایى کنند، راهنمایى بخواهید؛ به هر نتیجهاى که رسیدید، عمل کنید و رأى بدهید؛ اجر شما را خداى متعال خواهد داد. ما مأموریم که به آنچه مىفهمیم و به آنچه تکلیف الهى تشخیص مىدهیم، عمل کنیم؛ مطابق با واقع شد یا نشد، اجر ما محفوظ است. اجر کسى که عامل به تکلیف است، پیش خداى متعال محفوظ است.» ( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا - 3/3/84)
د - شیوه انتخاب اصلح
در خصوص شیوه کشف و انتخاب فرد اصلح نیز مقام معظم رهبری نکته ها و شیوه هایی را بیان نمودند. توجه به این نکته ها می تواند ما را در چگونگی کشف فرد اصلح راهنمایی نماید. ایشان در این باره فرمودند:
«این را من قبلًا هم گفتم، حالا هم تکرار می کنم، بگردید؛ از خدا هم کمک بخواهید، از آدمهاى مطلع و امین و باصداقت کمک بخواهید.» ( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم - 22/12/86 )
ایشان در این زمینه در بیان دیگری فرمودند: «باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید. … البته این روزها با این وسائل عجیبِ رسانهایِ کنونی ــ این پیامکها و امثال اینها ــ متأسفانه حرفهای گوناگون، نسبتهای گوناگون به اشخاص گوناگون، رواج دارد. گاهی ممکن است یک نفر هزاران پیامک بفرستد. برای من گزارش دادند که ممکن است در ایام انتخابات، روزی چند صد میلیون پیامک رد و بدل شود. مراقب باشید، تحت تأثیر این چیزها قرار نگیرید؛ نگاه کنید، تشخیص بدهید، اصلح را بشناسید و برای ادای تکلیف، اسم او را به صندوق رأی بیندازید. البته هر کسی و یا فعالان سیاسی میتوانند دیگران را هم با نظر خودشان همرأی کنند ــ این اشکالی ندارد ــ اما از حقیر کسی چیزی در این زمینه نخواهد شنید. در عین حال مردم میتوانند به همدیگر بگویند، سفارش کنند، تأکید کنند، توصیه کنند، یکدیگر را توجیه کنند و به هم کمک کنند برای شناخت اصلح.» ( بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی - 1/1/92)
حال به عنایت به رهنمودها و بیانات مقام معظم رهبری در خصوص انتخاب فرد اصلح و ویژگی های آن ، امیدواریم که بتوانیم با عمل به رهنمودهای ایشان و با استعانت از خدای متعال و عنایت حضرت ولی عصر(عج) ،در تشخیص فرد اصلح، درست عمل کنیم.
اهمیت عقلانیت در انتخابات
پنجشنبه 96/02/28
به هر حال این که گفته شد با یک ملاک فرد اصلح را انتخاب کنید برای این است که اگر اعقل بودن ملاک قرار گیرد،گویا تمام ملاک ها و معیارهای مطلوب را با همین یک ملاک سنجیده ایم.امام صادق(ع)می فرماید:عاقل در برابر حق تسلیم است،در سخن گفتن رعایت انصاف می کند،به کسی ظلم و اجحاف نمی کند،در پذیرفتن باطل سختگیر است یعنی باطل در او نفوذناپذیر است و عاقل از دنیا می گذرد ولی دین خود را حفظ می کند.همچنین می فرماید:ویژگی های عاقل دو چیزاست؛راستی در سخن گفتن و درستی در کار و مسئولیتی که برعهده او گذاشته شده است.عاقل از گفتن آن چه خردمندان نپذیرند بپرهیزد و خویش را در معرض اتهام قرار ندهد و از مدارا کردن با مردم دریغ نکند.دانش رهنمای اوست و اعمال و کارهایش همه منطبق بر دانش است.بردباری رفیق عاقل است و او را از ناملایمات و برخوردها محافظت می کند.عاقل از یقین دوری نمی جوید و از معیار یقین فاصله نمی گیرد.عاقل دنبال هوا و هوس نمی رود چون می داند هوا و هوس دشمن عقل،مخالف حق و قرین باطل است.قوت و توان هوا و هوس در پیروی از شهوات است و نشانه اصلی هوا و هوس،حرام خواری و غفلت از فرایض و کوچک شمردن مستحبات و سنت ها و غرق شدن در لهو و لعب است
علمای علم اخلاق می گویند فرق بین عاقل و احمق آن است که عاقل اول فکر می کند و بعد کار می کند اما احمق اول کار می کند و بعد فکر می کند و بعد از آن پشیمان می شود،یعنی عاقل کسی است که فکر می کند و با به کارگیری عقل خود به انجام امور می پردازد و احمق کسی است که عقلانیت ندارد و از عقل و فکر خود استفاده نمی کند و بیشتر تابع هوا و هوس است.خواجه عبدا…انصاری جمله قابل توجهی دارد.وی می گوید:هر کس که عقلانیت دارد همه چیز دارد،هم دنیا دارد و هم آخرت و هر کس هم عقلانیت ندارد،هیچ ندارد،نه دنیا دارد و نه آخرت.پس خوشا به حال آن کسی که هم عقل دارد و هم عقلانیت،یعنی هم قوه عاقله دارد و هم عقل خود را به کار میاندازد.پس برای انتخاب اصلح باید عاقل ترین را انتخاب کرد و البته تعقل محتاج تحصیلات خاص نیست و هر کس بتواند از عقل به عنوان یک پیامبر درون خود استفاده کند حتماً بهشتی می شود.در همین زمینه،حضرت امام(ره) درباره شهید رجایی فرمودند که رجایی عقلش بیش از علم اوست
در اسلام گستره مسئولیت و تکلیف انسان براساس عقل است،هر چه عقل انسان بیشتر باشد وظیفه و مسئولیت او به مراتب سنگین تر از دیگران خواهد بود و هر چه دایره بینش و عقل و خرد آدمی در حد کمتری باشد تکلیف او نیز سبک تر است.پیامبر اکرم(ص)اولین شرط تکلیف و مسئولیت انسان را عاقل بودن می داند و کسانی که قدرت تعقل ندارند در واقع از مدار مسئولیت خارج اند.
منبع:روزنامه خراسان