شعری که امام زمان(عج)در شب عید غدیر سرود
در شب عید غدیر امام زمان علیهالسلام را در خواب دیدم در حالیکه محزون بود و گریه میکرد. خدمت حضرت رفتم و سلام کردم و دو دستش را بوسیدم، ولی دیدم گویا متفکر است. عرض کردم: آقای من، این روزها ایام خوشحالی و سرور عید غدیر است؛ ولی شما را محزون و گریان میبینم؟
سید باقر رضوی هندی (م 1329) میگوید:(1) در شب عید غدیر امام زمان علیه السلام را در خواب دیدم در حالیکه محزون بود و گریه میکرد. خدمت حضرت رفتم و سلام کردم و دو دستش را بوسیدم، ولی دیدم گویا متفکر است.
عرض کردم: آقای من، این روزها ایام خوشحالی و سرور عید غدیر است؛ ولی شما را محزون و گریان میبینم؟
فرمودند: به یاد مادرم زهرا علیهاالسلام و حزن و مصائب او هستم. سپس حضرت این شعر را خواندند:
لاترانی اتّخذتُ لا وعُلاها
بعد بیت الأحزان بیت سرور!
سید باقر میگوید: از خواب برخاستم و قصیدهای با تضمین شعر مولایم و بر همان قافیه دربارهی غدیر و مصائب حضرت زهرا علیهاالسلام سرودم که قسمتی از آن چنین است:
لستَ تدری لِمَ أحرقوا الباب بالنار
أرادوا إطفاء ذاک النور
لستَ تدری ماصدرُ فاطمٍ؟ ماالمس
-مار؟ ما حال ضلعها المکسور؟
ما سقوط الجنین؟ ما حمرة العین؟
و ما بال قرطها المنثور؟
دخلوا الدار و هی حسری بمرآی
من علیّ ذاک الأبیّ الغیور
تا آنجا که خطاب به امام عصر علیهالسلام- در حالی که مصائب مادرش حضرت زهرا علیهاالسلام را میشمارد- میگوید:
أفصبراً یاصاحب الامر و الخط
-ب جلیل یذیب قلب الصبور؟
کم مصاب یطول فیه بیانی
قد عری الطهر فی الزمان القصیر
کیف من بعد حمرة العین منها
یابن طه، تهنیء بطرف قریر؟!
فابکِ و ازفر لها، فإنّ عداها
منعوها من البکاء و الزفیر
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک، اللهم العن العصابة التی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله، اللهم العنهم جمیعاً.
منبع:
1) رياض المدح و الرثاء: ص 198. ظرافة الاحلام (شيخ محمد سماوي): ص 81.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1396/06/17 ساعت 07:39:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |