دعا و تقدير الهى و مقدرات
از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمود:
«… قلم تقدير به هر چه تا روز قيامت خواهد بود جريان يافته و اگر همه آفريدگان بكوشند نتوانند نفعى را كه خدا براى تو ننوشته به تو برسانند. »(1)
منظور اين است كه تمام حوادث و جريانات از طرف پروردگار مقدر شده و اسباب و وسايل تأثير استقلالى و حقيقى در آنها ندارند و تنها خداوند متعال است كه ملك و سلطنتش دائمى بوده و اراده و مشيتش پيوسته نفوذ دارد و سررشته امور را همواره به دست داشته و به هر نحوى كه بخواهد مى گرداند. بنابراين بايد تنها از او درخواست كرد و از او يارى جست.
از ائمه اطهار عليه السلام مكررا نقل شده كه:
«دعا از مقدرات است. »(2)
مقدر شدن يك امر باعث نمى شود كه بدون اسباب و وسايل وجود پيدا كند. (مثلاً چيزى كه سوختن آن مقدر شده لازمه اش اين نيست كه بدون جهت و با نبودن هيچ امر سوزاننده اى بسوزد بلكه معنايش اين است كه آتش يا وسيله سوختن ديگرى فراهم شده و آن را مى سوزاند، ) و دعا خود يكى از اسباب است، پس موقعى كه شخص دعا مى كند اسباب آن فراهم مى شود و لذا تحقق مى پذيرد.
بنابراين مقدر بودن يك امر با تأثير دعا منافات ندارد زيرا معناى مقدربودنش اين است كه بواسطه دعاكردن و مستجاب شدن وجود بيابد، چنان كه تقدير سوختن معنايش اين است كه بوسيله وجود آتش در شرايط مخصوصى بسوزد.
از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمودند:«قضا را جز دعا برنمى گرداند. »
و از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه:
«دعا قضائى را كه محكم و پابرجا شده برمى گرداند. »
و از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام روايت شده كه:
«بر شما باد دعا كردن، زيرا دعا و درخواست از خدا بلايى را كه از مرحله قدر و قضا گذشته و جز امضاء آن نمانده (يعنى تمامى اسباب آن فراهم شده ولى هنوز در خارج وجود پيدا نكرد، )برمى گرداند. »
و از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه:
«دعا قضاء پابرجا شده را برمى گرداند پس زياد دعا كنيد زيرا دعاكردن كليد رحمت هاى الهى و موجب برآمدن حاجت هاست، و جز بوسيله دعا به چيزهايى كه نزد خداست نمى توان نائل شد؛ و هر درى را كه زياد بكوبى بالاخره بازمى شود. »
جمله آخر اشاره به اصرار در دعا است، و اصرار از چيزهايى است كه درخواست را جدّى و حقيقى مى كند زيرا انسان هر چه بيشتر يك مطلب را بطلبد قصد و توجهش صاف تر و خالص تر مى شود. (۱)
هدايت درخواستها و دعاها بوسيله فطرت
«وَ اِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِى الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ اِلاّ اِيّاهُ، »
«وقتى در دريا كارتان به سختى كشيد و بيچاره شديد و نزديك شد غرق شويد آنوقت ديگر همه آلهه خود را كه همواره از آنها حاجت مى خواستيد فراموش هدايت درخواستها ودعاها بوسيله فطرت مى كنيد الاّ خداى تعالى! »(2)
«فَلَمّا نَجّيكُمْ اِلَى الْبَرِّ اَعْرَضْتُمْ»
«چون شما را از غرق شدن نجات داده و گرفتارى و بيچارگى تان را برطرف نمود، و شما را بارديگر به خشكى رسانيد، دوباره از او و از دعاى او اعراض كرديد. » (۶۷ / اسراء)
آيه فوق دلالت دارد بر اين كه ياد خداى تعالى هيچ وقت از دل آدمى بيرون نمى رود، و در هيچ حالى به غفلت سپرده نمى شود.
و اگر انسان دعا مى كند ذات و فطرت او وادارش مى كند كه در ضراء و سراء و در شدت و در رخاء او را بخواند، زيرا اگر بعضى از او اعراض مى كنند لابد او هست، وگرنه اگر چنين چيزى در ذات و فطرت آدمى وجود نداشت ديگر اعراض معنى نداشت، پس اين كه آيه مورد بحث مى فرمايد: انسان خداى را در بيچارگى هايش مى خواند ولى در خوشحالىها از او اعراض مى كند بدين معنى است كه انسان هميشه بوسيله فطرتش به سوى خدا هدايت مى شود.«وَ كانَ الاِْنْسانُ كَفُورا» (۶۷ / اسراء) يعنى كفران نعمت عادت انسان است و از اين جهت است كه داراى طبيعت انسانى است كه همه سر و كارش با اسباب مادى و طبيعى است و در اثر عادت و خوكردن با اسباب مادى و طبيعى مسبب الاسباب را فراموش مى كند، با اين كه در هر آنى در نعمت هايى از او غوطه ور است.
آيه فوق مى فهماند اعراض آدمى از ياد خدا در غير حال بيچارگى امرى غريزى و فطرى نيست بلكه امرى عادى است، و عادت زشتى است از انسان كه او را به كفران نعمت وامى دارد.
هدايت درخواستها و دعاها بوسيله فطرت
در آيه فوق دليلى مهم بر توحيد ربوبيت الهى هست و حاصلش اين است كه اگر آدمى در حادثه اى كار دلش به جايى برسد كه از هر سببى از اسباب ظاهرى جهان منقطع و مأيوس شود از كليه سبب و از اصل سبب منقطع نمى شود، و اميد نجاتش به كلى باطل نمى گردد بلكه هنوز اميد نجات داشته و به سببى كه تواناى بر امورى باشد كه هيچ سببى قادر در آن نيست، اميدوار است.
در واقع اگر چنين سببى كه مافوق همه اسباب عالم و مسبب همه آنها يعنى خداى سبحان وجود نمى داشت چرا بايستى در دل آدمى و در فطرت او چنين ارتباط و تعلقى يافت مى شد؟ (3)
پی نوشتها:
۱- الميزان ج ۲۲، ص ۲۰۹.
2- الميزان ج ۳، ص ۵۶.
3- الميزان ج ۲۵، ص ۲۶۰.
منبع:دعاها و آرزوهای انسان از دیدگاه قرآن و حدیث - سید مهدی امین- صفحه۱۵
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1397/04/19 ساعت 10:31:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |