شهادت امام محمد باقر(ع)
سه شنبه 96/06/07
سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )
هفتم ماه ذی الحجه مصادف است با سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر (( علیه السلام )) ، شهادت این بزرگوار را به تمامی ارادتمندان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می گوییم .
امام باقر علیه السلام :
«إِنَّما یُداقُّ اللّهُ الْعِبادَ فِى الْحِسابِ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى قَدْرِ ما آتاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِى الدُّنْیا.»:
خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش، به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است، دقّت و باریک بینى مى کند.
خلاصه ای از زندگی پر برکت حضرت امام محمد باقر ( ع )
نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است ،بدين جهت که : دريای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب ديگری مانند شاکر و صابر و هادی نيز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هريک باز گوينده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است .
کنيه امام ” ابوجعفر ” بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی ( ع ) است . بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن ( ع ) و از سوی پدر به امام حسين ( ع ) می رسيد . پدرش حضرت سيدالساجدين ، امام زين العابدين ، علی بن الحسين ( ع ) است .
تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57هجری در مدينه اتفاق افتاد . در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سيد الشهداء کودکی بود که به چهارمين بهار زندگيش نزديک می شد .
دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95هجری که سال درگذشت امام زين العابدين ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114ه . يعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است .
در دوره امامت امام محمد باقر ( ع ) و فرزندش امام جعفر صادق ( ع ) مسائلی مانند انقراض امويان و بر سر کار آمدن عباسيان و پيدا شدن مشاجرات سياسی و ظهور سرداران و مدعيانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و ديگران مطرح است ، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی در اين دوره پيش می آيد ، و عده ای از مشايخ صوفيه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پيدا می شوند . قاضيها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پديد می آيند و فقه و قضاء و عقايد و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسير می نمايد ، و تعليمات قرآنی - به ويژه مسأله امامت و ولايت را ، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا ، افکار بسياری از حق طلبان را به حقانيت آل علی ( ع ) متوجه کرده بود ، و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دين به دنيا فروشان برگرفته بود ، به انحراف می کشاندند و احاديث نبوی را در بوته فراموشی قرار می دادند . برخی نيز احاديثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و يا مشغول جعل بودند و يا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون می نمودند .
اينها عواملی بود بسيار خطرناک که بايد حافظان و نگهبانان دين در برابر آنها بايستند . بدين جهت امام محمد باقر ( ع ) و پس از وی امام جعفر صادق ( ع ) از موقعيت مساعد روزگار سياسی ، برای نشر تعليمات اصيل اسلامی و معارف حقه بهره جستند ، و دانشگاه تشيع و علوم اسلامی را پايه ريزی نمودند.
زيرا اين امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقيقی تعليمات پيامبر ( ص ) و ناموس و قانون عدالت بودند ، و می بايست به تربيت شاگردانی عالم و عامل و يارانی شايسته و فداکار دست يازند ، و فقه آل محمد ( ص ) را جمع و تدوين و تدريس کنند . به همين جهت محضر امام باقر ( ع ) مرکز علماء و دانشمندان و راويان حديث و خطيبان و شاعران بنام بود . در مکتب تربيتی امام باقر ( ع ) علم و فضيلت به مردم آموخته می شد .
امام باقر ( ع ) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود . سيرت و صورتش ستوده بود . پيوسته لباس تميز و نو می پوشيد . در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود .
از آن حضرت می پرسيدند : جدت لباس کهنه و کم ارزش می پوشيد ، تو چرا لباس فاخر بر تن می کنی ؟ پاسخ می داد : مقتضای تقوای جدم و فرمانداری آن روز ، که محرومان و فقرا و تهيدستان زياد بودند ، چنان بود . من اگر آن لباس بپوشم در اين انقلاب افکار ، نمی توانم تعظيم شعائر دين کنم .
امام پنجم ( ع ) بسيار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود .
با همه اصحاب مصافحه می کرد و ديگران را نيز بدين کار تشويق می فرمود . در ضمن سخنانش می فرمود : مصافحه کردن کدورتهای درونی را از بين می برد و گناهان دو طرف - همچون برگ درختان در فصل خزان - می ريزد . امام باقر ( ع ) در صدقات و بخشش و آداب اسلامی مانند دستگيری از نيازمندان و تشييع جنازه مؤمنين و عيادت از بيماران و رعايت ادب و آداب و سنن دينی ، کمال مواظبت را داشت .
می خواست سنتهای جدش رسول الله ( ص ) را عملا در بين مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم تعليم نمايد . در روزهای گرم برای رسيدگی به مزارع و نخلستانها بيرون می رفت ، و با کارگران و کشاورزان بيل می زد و زمين را برای کشت آماده می ساخت . آنچه از محصول کشاورزی - که با عرق جبين و کد يمين - به دست می آورد در راه خدا انفاق می فرمود .
بامداد که برای ادای نماز به مسجد جدش رسول الله ( ص ) می رفت ، پس از گزاردن فريضه ، مردم گرداگردش جمع می شدند و از انوار دانش و فضيلت او بهره مند می گشتند .
مدت بيست سال معاويه در شام و کارگزارانش در مرزهای ديگر اسلامی در واژگون جلوه دادن حقايق اسلامی - با زور و زر و تزوير و اجير کردن عالمان خود فروخته - کوشش بسيار کردند .
ناچار حضرت سجاد ( ع ) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر ( ع ) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهای بی سابقه آل ابوسفيان ، که مردم به حقانيت اهل بيت عصمت ( ع ) توجه کردند ، در اصلاح عقايد مردم به ويژه در مسأله امامت و رهبری ، که تنها شايسته امام معصوم است ، سعی بليغ کردند و معارف حقه اسلامی را - در جهات مختلف - به مردم تعليم دادند تا کار نشر فقه و احکام اسلام به جايی رسيد که فرزند گرامی آن امام ، حضرت امام جعفر صادق ( ع ) دانشگاهی با چهار هزار شاگرد پايه گذاری نمود ، و احاديث و تعليمات اسلامی را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد . امام سجاد ( ع ) با زبان دعا و مناجات و يادآوری از مظالم اموی و امر به معروف و نهی از منکر و امام باقر ( ع ) با تشکيل حلقه های درس ، زمينه اين امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دينی را برای مردم روشن فرمود . رسول اکرم اسلام ( ص ) در پرتو چشم واقع بين و با روشن بينی وحی الهی وظايفی را که فرزندان و اهل بيت گرامی اش در آينده انجام خواهند داد و نقشی را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت ، ضمن احاديثی که از آن حضرت روايت شده ، تعيين فرموده است .
چنان که در اين حديث آمده است :
روزی جابر بن عبدالله انصاری که در آخر عمر دو چشم جهان بينش تاريک شده بود به محضر حضرت سجاد ( ع ) شرفياب شد . صدای کودکی را شنيد ، پرسيد کيستی ؟ گفت من محمد بن علی بن الحسينم ، جابر گفت : نزديک بيا ، سپس دست او را گرفت و بوسيد و عرض کرد : روزی خدمت جدت رسول خدا ( ص ) بودم . فرمود : شايد زنده بمانی و محمد بن علی بن الحسين که يکی از اولاد من است ملاقات کنی . سلام من را به او برسان و بگو : خدا به تو نور حکمت دهد . علم و دين را نشر بده . امام پنجم هم به امر جدش قيام کرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دينی و تعليم حقايق قرآنی و احاديث نبوی ( ص ) پرداخت .
نام نامی آن حضرت با دهها و صدها حديث و روايت و کلمات قصار و اندرزهايی همراه است ، که به ويژه در 19سال امامت برای ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شايسته خود بيان فرموده است . بنا به رواياتی که نقل شده است ، در هيچ مکتب و محضری دانشمندان خاضعتر و خاشعتر از محضر محمد بن علی ( ع ) نبوده اند .
در زمان اميرالمؤمنين علی ( ع ) گوئيا ، مقام علم و ارزش دانش هنوز - چنان که بايد - بر مردم روشن نبود ، گويا مسلمانان هنوز قدم از تنگنای حيات مادی بيرون ننهاده و از زلال دانش علوی جامی ننوشيده بودند ، و در کنار دريای بيکران وجود علی ( ع ) تشنه لب بودند و جز عده ای معدود قدر چونان گوهری را نمی دانستند . بی جهت نبود که مولای متقيان بارها می فرمود : سلونی قبل از تفقدونی “پيش از آنکه من را از دست بدهيد از من بپرسيد . ” و بارها می گفت : من به راههای آسمان از راههای زمين آشناترم .
ولی کو آن گوهرشناسی که قدر گوهر وجود علی را بداند ؟ اما به تدريج ، به ويژه در زمان امام محمد باقر ( ع ) مردم کم کم لذت علوم اهل بيت و معارف اسلامی را درک می کردند ، و مانند تشنه لبی که سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و يا قدر آن را ندانسته باشد ، زلال گوارای دانش امام باقر ( ع ) را دريافتند و تسليم مقام علمی امام ( ع ) شدند ، و به قول يکی از مورخان : ” مسلمانان در اين هنگام از ميدان جنگ و لشکر کشی متوجه فتح دروازه های علم و فرهنگ شدند ” . امام باقر ( ع ) نيز چون زمينه قيام بالسيف ( قيام مسلحانه ) در آن زمان - به علت خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرينان - فراهم نبود ، از اين رو ، نشر معارف اسلام و فعاليت علمی را و هم مبارزه عقيدتی و معنوی با سازمان حکومت اموی را ، از اين طريق مناسب تر می ديد ، و چون حقوق اسلام هنوز يک دوره کامل و مفصل تدريس نشده بود ، به فعاليتهای ثمر بخش علمی در اين زمينه پرداخت . اما بدين خاطر که نفس شخصيت امام و سير تعليمات او - در ابعاد و مرزهای مختلف - بر ضرر حکومت بود ، مورد اذيت و ايذاء دستگاه قرار می گرفت .
دستگاه خلافت آنجا که پای مصالح حکومتی پيش می آمد و احساس می کردند امام ( ع ) نقاب از چهره ظالمانه دستگاه برمی گيرد و خط صحيح را در شناخت ” امام معصوم ( ع ) ” و امامت که دنباله خط ” رسالت ” و بالاخره ” حکومت الله ” است تعليم می دهد ، تکان می خوردند و دست به ايذاء و آزار و شکنجه امام ( ع ) می زدند و گاه به زجر و حبس و تبعيد …
برای شناخت اين امر ، به بيان اين واقعه که در تاريخ ياد شده است می پردازيم :
” در يکی از سالها که هشام بن عبدالملک ، خليفه اموی ، به حج می آيد ، جعفر بن محمد ، امام صادق ، در خدمت پدر خود ، امام محمد باقر ، نيز به حج می رفتند .
روزی در مکه ، حضرت صادق ، در مجمع عمومی سخنرانی می کند و در آن سخنرانی تأکيد بر سر مسأله پيشوايی و امامت و اينکه پيشوايان بر حق و خليفه های خدا در زمين ايشانند نه ديگران ، و اينکه سعادت اجتماعی و رستگاری در پيروی از ايشان است و بيعت با ايشان و … نه ديگران . اين سخنان که در بحبوحه قدرت هشام گفته می شود ، آن هم در مکه در موسم حج ، طنينی بزرگ می يابد و به گوش هشام می رسد. هشام در مکه جرأت نمی کند و به مصلحت خود نمی بيند که متعرض آنان شود . اما چون به دمشق می رسد ، مأمور به مدينه می فرستد و از فرماندار مدينه می خواهد که امام باقر ( ع ) و فرزندش را به دمشق روانه کند، و چنين می شود .
در محفلی که هشام برای توهین به امام ترتیب داده بود بر سر مقام رهبری و خلافت اسلامی با امام باقر ( ع ) سخن می گويد . امام باقر درباره رهبری رهبران بر حق و چگونگی اداره اجتماع اسلامی و اينکه رهبر يک اجتماع اسلامی بايد چگونه باشد ، سخن می گويد.
اينها همه هشام را - که فاقد آن صفات بوده است و غاصب آن مقام - بيش از پيش ناراحت می کند . بعضی نوشته اند که : امام باقر را در دمشق به زندان افکند . و چون به او خبر می دهند که زندانيان دمشق مريد و معتقد به امام ( ع ) شده اند ، امام را رها می کند و به شتاب روانه مدينه می نمايد . و پيکی سريع ، پيش از حرکت امام از دمشق ، می فرستد تا در آباديها و شهرهای سر راه همه جا عليه آنان ( امام باقر و امام صادق - ع - ) تبليغ کنند تا بدين گونه ، مردم با آنان تماس نگيرند و تحت تأثير گفتار و رفتارشان واقع نشوند . با اين وصف امام ( ع ) در اين سفر ، از تماس با مردم - حتی مسيحيان - و روشن کردن آنان غفلت نمی ورزد.
حضرت امام محمد باقر ( ع ) 19سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زين العابدين ( ع ) زندگی کرد و در تمام اين مدت به انجام دادن وظايف خطير امامت ، نشر و تبليغ فرهنگ اسلامی ، تعليم شاگردان ، رهبری اصحاب و مردم ، اجرا کردن سنتهای جد بزرگوارش در ميان خلق ، متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحيح رهبری و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعی و امام معصوم ، که تنها خليفه راستين خدا و رسول ( ص ) در زمين است ، پرداخت و لحظه ای از اين وظيفه غفلت نفرمود .
سرانجام در هفتم ذيحجه سال 114 هجری در سن 57 سالگی در مدينه با توطئه هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست . پيکر مقدسش را در قبرستان بقيع - کنار پدر بزرگوارش - به خاک سپردند.
منبع:guilan.ac.ir
خواص موز
سه شنبه 96/06/07
موز از آن دسته ميوه هايي است كه مصرف آن براي همه افراد از پير و جوان گرفته تا ورزشكار، توصيه مي شود. در طب باستان هند و ايران اين ميوه ي طلايي به عنوان كيمياي جواني شناخته ميشده است. امروزه پژوهشگران معتقدند كه موز به سيستم هاضمه كمك مي كند و حس جواني و شادابي را در فرد زنده نگه مي دارد. موز داراي نوعي شيريني طبيعي نيز مي باشد كه به حفظ شادابي و تسريع متابوليسم در فرد كمك مي كند. علاوه بر اين اگر به سلامتي چشمانتان مي انديشيد از خوردن موز غافل نشويد.
موز داراي سه نوع قند طبيعي (ساكاروز، فروكتوز و گلوكز) است كه به همراه سلولز (فيبر) موجود در آن، باعث افزايش فوري و مستمر انرژي مي گردد. پژوهش ها ثابت كرده است كه تنها دو عدد موز براي تأمين انرژي لازم جهت نود دقيقه فعاليت بدني سخت، كفايت مي كند. به همين دليل است كه موز، ميوه شماره يك ورزشكاران برتر جهان است.
با اين حال، انرژي زايي تنها خاصيتي نيست كه در موز وجود دارد. اين ميوه مي تواند در پيشگيري يا غلبه بر تعدادي از بيماري ها از جمله افسردگي موثر باشد. بر طبق تحقيقات به عمل آمده توسط mind (انجمن ملّي سلامت رواني آمريكا) بر روي افرادي كه دچار افسردگي بودند، بسياري از آنان پس از خوردن يك موز، احساس خيلي بهتري پيدا كرده اند. دليل اين امر آن است كه موز حاوي «تريپتوفان»، نوعي پروتئين است كه بدن آن را به «سروتونين» تبديل مي كند.
اين ميوه غني از انرژي، منبع سرشاري از پتاسيم است. اين ماده معدني به حفظ تعادل فشار خون و عملكرد قلب كمك شاياني مي كند. پزشكان مي گويند، يك موز متوسط 467 ميلي گرم پتاسيم و تنها يك ميلي گرم سديم دارد و به همين دليل خوردن روزانه يك موز، از بالا رفتن فشار خون جلوگيري مي كند.
از سوي ديگر ميزان فيبر موجود در موز بسيار قابل توجه است و اين در حالي است كه تحقيقات نشان مي دهد خوردن ميوه هاي غني از فيبر از ابتلا به بيماري هاي قلبي جلوگيري مي كند.
اخيرا نيز يك نظريه جديد مطرح شده و آن اين است كه مي توان با خوردن موز، استخوان سازي كرد. به گفته محققان، خوردن موز به جذب كلسيم در بدن كمك مي كند و به همين دليل سلامت استخوان ها را تضمين كرده و از افت كلسيم در آنها جلوگيري مي كند.
تاثير موز در درمان زخم معده هم از مدت ها پيش به اثبات رسيده است. تركيب ساده شير و موز، اكسيري جادويي براي مرهم نهادن بر زخم معده و ترشح بيش از حد اسيد معده است. موز به دليل خاصيت و بافت ويژه اي كه دارد، به عنوان دارويي مفيد براي جلوگيري از بروز اختلال در اعماء و احشاء داخلي بدن به شمار مي رود. به دليل بافت ملايمي كه دارد، از ايجاد زخم معده جلوگيري مي كند. موز تنها ميوه اي است كه مبتلايان به زخم معده بدون هيچ پرهيزي ميتوانند از آن استفاده كنند. اين ميوه مي تواند فضاي اسيدي كه ميوه هاي ديگر ممكن است در معده بوجود آورند را از ميان ببرد و محيط معده را خنثي نگه دارد. موز رسيده به عنوان يكي از موثرترين درمان ها براي ورم معده، زخم معده و از بين بردن يبوست به شمار مي رود. موز نشانه هاي بيماري هاي فوق الذكر را كاهش داده و مرحله ي بهبودي را تسريع مي بخشد.
موز در درمان بيماري هاي پوستي خواص شگفت انگيزي دارد. قسمت داخل پوست را روي لكه هاي آكنه بماليد و طي چند روز نتيجه موثر آن را ببينيد. اگر قصد چادر زدن يا كوه نوردي داريد، چند موز همراه خود ببريد. در صورت تماس با گياه پيچك سمي قسمت داخل پوست موز را روي قسمت هاي آسيب ديده بماليد تا خارش و ناراحتي كاهش يابد. با تكرار اين كار ناراحتي شما تسكين پيدا مي كند. پوست موز، زگيل را در مدت كوتاهي از بين مي برد. قبل از خواب، پوست موز را به زگيل بماليد. اگر پوست شما زخم شده است و به پماد ضدعفوني كننده دسترسي نداريد مي توانيد پوست موز را به زخم بماليد. به دليل وجود موادي مانند پتاسيم، منيزيم ،كلسيم درپوست موز، براي سفيد شدن دندان، ميتوانيد قسمت داخل پوست موز را بر روي دندان هايتان بماليد.
موز در جلوگيري از اسهال و يبوست نقش فعالي را بازي مي كند. اين ميوه شامل موادي مي باشد كه مكانيسم و عملكرد بافت هاي روده اي را در حد نرمال نگه مي دارد. در زمان يبوست بافت موز به گونه اي عمل مي كند كه سبب مي شود روده به اندازه ي كافي آب به خود جذب كند. اين امر به دليل وجود پكتين در موز اتفاق مي افتد؛ به اين شكل كه آب زيادي را در خود انباشته كرده و به توده سازي در روده كمك ميكند. موز در تغيير ماهيت باكتري هاي روده نيز بي تاثير نيست. به عنوان مثال اين توانايي را دارد كه انواع مضر باسيل ها را به باسيل اسيدوفيلوس تبديل نمايد. خيس كردن موز در آب به همراه قدري نمك به عنوان يكي از موثرترين روش هاي درمان اسهال خوني به شمار مي رود. موز همچنين براي جلوگيري از ايجاد اسهال در كودكان نيز مفيد است؛ اما پيش از مصرف بايد به خوبي آنرا له كرده و به صورت كرم در آوريد و سپس به كودك بدهيد.
موز همچنين در تسكين و درمان التهاب مفاصل و نقرس نيز مفيد است. اگر براي مدت زماني در حدود 3 تا 4 روز در رژيم غذايي خود از موز استفاده كنيد، مطمئن باشيد كه بهبود پيدا خواهيد كرد. بيمار مي تواد درطول اين زمان، روزانه 8 تا 9 موز مصرف كرده و ديگر چيزي نخورد تا بهبودي سريعتر حاصل شود.
از آنجايي كه موز سرشار از آهن مي باشد، در درمان كم خوني موثر است. اين ميوه توانايي آن را دارد كه توليد هموگلوبين موجود در خون را به بالاترين ميزان خود افزايش دهد.
استفاده از اين ميوه به افراديكه به برخي از غذاهاي خاص حساسيت دارند، از خشكي پوست رنج ميبرند، سوء هاضمه داشته، و يا به بيماري آسم مبتلا هستند اكيداً توصيه مي شود. موز برخلاف ميوه هاي مشابهي كه داراي پروتئين هستند، حاوي آمينو اسيدهاي سنگين كه برخي از افراد قادر به مصرف آنها نيستند، نمي باشد؛ به راحتي هضم شده و هيچ گونه واكنش آلرژيكي را در بدن از خود بروز نمي دهد. موز تنها حاوي آمينو اسيدهاي سبكي است كه به ندرت اتفاق مي افتد كه در فرد باعث ايجاد واكنش هاي آلرژيك شود. البته در اين ميان برخي از افراد نيز هستند كه حتي به سبك ترين آمينو اسيدها آلرژي دارند و نبايد از اين ميوه استفاده كنند.
از آنجايي كه موز حاوي مقادير بالايي كربوهيدرات بوده و ميزان نمك و پروتئين آن پايين مي باشد، براي بيماران كليوي انتخاب مناسبي به شمار مي رود. اين ميوه براي افراد اورمي – نوعي مسموميت ناشي از ازدياد اوره در خون – مفيد است. در حالت بروز چنين وضعيتي كافي است بيمار براي 3 تا 4 روز رژيم موز بگيرد و روزانه 8 تا 9 موز مصرف كند. اين شيوه ي درماني براي كليه ي بيماري هاي كليوهي از جمله ورم كليه مفيد است.
رژيمي كه در آن موز له شده به همراه شير مصرف شود، به عنوان يكي از بهترين شيوه هاي درماني چاقي به شمار مي رود. به صورت دوره اي مي توانيد از اين رژيم غذايي استفاده كنيد. به اين ترتيب كه رژيم غذايي خود را به مصرف روزي 6 موز محدود كرده و موزها را با شير مخلوط كنيد و بخوريد. اين رژيم غذايي را براي 10 تا 15 روز ادامه دهيد. پس از اين دوره ميوه و سبزي هاي سبز رنگ را نيز مي توايند به رژيم غذايي خود اضافه كنيد. ميزان مصرف روزانه موز را به تدريج از 6 عدد به 4 عدد كاهش دهيد. اين رژيم را مي توانيد تا زمانيكه به نتيجه ي دلخواه مي رسيد، ادامه دهيد. موز به اين دليل براي افرادي كه داراي اضافه وزن هستند، مفيد است كه حاوي سديم نمي باشد.
موز پخته شده به همراه كشك مي تواند اختلالت مربوط به زمان قاعدگي از جمله دردهاي شديد قاعدگي و خونريزي شديد را كاهش دهد. موز سبب ترشح هورمون پروژسترن مي باشد كه از خونريزي زياد جلوگيري مي نمايد.
احادیثی درباره روزه
سه شنبه 96/06/07
(1)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
ان للجنة باباً یدعی الریان لایدخل منه الا الصائمون؛
بهشت را دری است که ریان نامیده می شود از آن در، جز روزه داران وارد نشوند.
(2)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
صوموا تصحوا؛
روزه بگیرید تا تندرست باشید.
(3)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
من اشبع صائماً سقاه الله من حوضی شربة لایظمأ بعدها؛
هر کس روزه داری را سیر نماید، خداوند از حوض (کوثر) من شربتی نصیب او خواهد کرد که پس از آن هرگز تشنه نشود.
(4)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
اللهم لک صمنا وعلی رزقک افطرنا فتقبله منا ذهب الظماء وابتلت العروق وبقی الاجر؛
بار خدایا برای تو روزه گرفتیم و با روزی تو افطار می کنیم پس آن را از ما بپذیر، تشنگی رفت و رگها شاداب شد و پاداش ماند.
(5)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
من منعه الصوم من طعام یشتهیه کان حقاً علی الله ان یطعمه من طعام الجنة و یسقیه من شرابها؛
هر کس روزه، او را از خوردن غذایی که اشتهای او را دارد، باز دارد، بر خداست که او را از غذای بهشت سیرش کند و از نوشیدنی بهشت به او بنوشاند.
(6)
امام علی (علیه السلام):
لیس الصوم الامساک عن المأکل والمشرب، الصوم الامساک عن کل مایکرهه الله سبحانه؛
روزه امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه، خودداری از تمامی چیزهایی است که خداوند سبحان آنها را بد می داند.
(7)
امام علی (علیه السلام):
نوم الصائم عبادة وصمته تسبیح ودعاؤه مستجاب وعمله مضاعف. ان للصائم عند افطار عند افطاره دعوة لاترد؛
خواب روزه دار عبادت، سکوت او تسبیح، دعایش پذیرفته و عملش دو چندان است. دعای روزه دار به هنگام افطار از درگاه خدا رد نمی شود.
(8)
امام صادق (علیه السلام):
اما العلة فی الصیام لیستوی به الغنی والفقیر وذلک لان الغنی لم یکن لیجد مس الجوع فیرحم الفقیر لان الغنی کلما اراد شیئاً قدر علیه…؛
علت روزه گرفتن آن است که به سبب آن ثروتمند و فقیر برابر شوند زیرا ثروتمند گرسنگی را احساس نکرده تا به فقیر رحم کند چرا که ثروتمند هر گاه چیزی بخواهد می تواند فراهم کند…
(9)
امام صادق (علیه السلام):
الصوم جنة من آفات الدنیا وحجاب من عذاب الاخرة؛
روزه سپری است از آفت های دنیا و پرده ای است از عذاب آخرت.
(10)
امام صادق (علیه السلام):
الصوم فوه لایتکلم الا بالخیر؛
روزه داری (در حکم) دهانی است که جز به خیر سخن نگوید.
اطلاعاتی درباره مسجد جمکران
دوشنبه 96/06/06
مسجد مقدّس جمكران در 6 كيلومتري استان مقدس قم واقع شده و همواره پذيراي زائريني از نقاط مختلف ايران و جهان مي باشد. اين مكان مقدّس، تحت توجهات و عنايات خاصه حضرت بقية الله الاعظم((عليه السلام)) قرار دارد و آن حضرت از شيعيانشان خواسته اند كه به اين مكان مقدّس روي آورند، زيرا اين مكان مقدّس، داراي زمين شريفي است و حق تعالي آن را از زمين هاي ديگر برگزيده است. لذا سزاوار است كه زائران عزيز، از بركات اين مكان مقدّس، حداكثر استفاده را ببرند و مراقب باشند كه مسائل فرعي توجّه شان را به خود جلب نكند و خود را در برابر حضرت مهدي((عليه السلام)) حاضر ببينند و از انجام اعمالي كه قلب مبارك آن حضرت را آزرده مي سازد خودداري كنند. شايان توجه است ه علماء و شيفتگان آن حضرت استفاده هاي فراوان از اين مسجد مقدّس برده اند. بنابراين سعي كنيد در اين مكان مقدّس، لحظاتي را با آن عزيز خلوت كرده و خالصانه براي ظهور مقدّس حضرتش دعا كنيد; چرا كه برطرف شدن گرفتاريها تنها با ظهور آقا امكان پذير است.
شيخ حسن بن مثله جمكراني مي گويد: من شب سه شنبه، 17 ماه مبارك رمضان سال 393(و به قولي 373) در خانه خود خوابيده بودم كه ناگاه، جماعتي از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بيدار كردند و گفتند: «برخيز و مولاي خود حضرت مهدي((عليه السلام)) را اجابت كن كه تو را طلب نموه است.» آنها مرا به محلي كه اكنون مسجد جمكران است آوردند. چون نيك نگاه كردم، تختي ديدم كه فرشي نيكو بر آن تخت گسترده شده و جواني سي ساله بر آن تخت، تكيه بر بالش كرده و پيرمردي هم نزد او نشسته است. آن پير، حضرت خضر((عليه السلام)) بود. كه مرا امر به نشستن نمود. حضرت مهدي((عليه السلام)) مرا به نام خودم خواند و فرمود: «برو به حسن مسلم - كه در اين زمين كشاورزي مي كند - بگو: اين زمين شريفي است و حق تعالي آن را از زمين هاي ديگر برگزيده است، و ديگر نبايد در آن كشاورزي كند». عرض كردم يا سيّدي و مولاي! لازم است كه من دليل و نشانه اي داشته باشم وگرنه مردم حرف مرا قبول نمي كنند! آقا فرمودند: «تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه هايي براي آن قرار مي دهيم، و همچنين نزد سيدابوالحسن - يكي از علماي قم - برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار كند و سود چند ساله را كه از زمين به دست آورده است، وصل كند و با آن پول در اين زمين مسجدي بنا نمايد.
تبيان
دمنوش اسطوخودوس و خواص آن
دوشنبه 96/06/06
اسطوخودوس يا اسطوقدوس گياهي است چندين ساله به ارتفاع حدود نيم متر با برگهاي متقابل، باريك ، دراز سبز رنگ و پوشيده از كركهاي سفيد پنبه اي. گلهاي آن به رنگ بنفش و به صورت سنبله مي باشد. قسمت مورد استفاده اين گياه ، گلها و سرشاخه هاي گلدار آن است.
طرز تهيه:
يك قاشق غذاخوري سرشاخه گلدار و يا گل اين گياه را در يك قوري به همراه آب در دماي 80 درجه به مدت 51 دقيقه دم كنيد، براي اين منظور مي توانيد از ليوان هاي مخصوص و ظرف هاي آماده كردن دمنوش استفاده كنيد. ممكن است طعم استطوقدوس را دوست نداشته باشيد اما ابتدا در پايين همين مطلب به خواص دارويي و سنتي آن توجه كنيد.
نام علمي: lavandula stoechas
خواص:
- يك داروي مناسب براي بي خوابي ناشي از خستگي جسماني، تنش هاي فكري، اضطراب يا حتي بيش فعالي مغز به حساب مي آيد.
اثر مسكن، ضد عفوني كننده و آنتي بيوتيك اسطوخودوس آن را به عنوان دارويي با ارزش در درمان سرماخوردگي، سرفه و زكام، سينوزيت و آنفولانزا معرفي ساخته است.
- براي رفع بيماريهاي مجاري و ادرار مفيد است.
- تقويت كننده سلولهاي مغز – ضد ميگرن
موارد منع مصرف:
اسطوخودوس گياهي است بي ضرر كه همه مي توانند از آن استفاده كنند . فقط براي اشخاص صفراوي مزاج خوب نست و باعث آشفتگي مي شود . اينگونه اشخاص بايد آنرا با سكنجبين بخورند .