همه چیز درباره قطعنامه598
در طول جنگ بیش از 11 قطعنامه ازسوی سازمان ملل متحد صادر شد. در تمام این قطعنامهها که با حمایت آشکار آمریکا، اروپا و سایر متحدان عراق تنظیم میشد، کمترین توجهی به خواستههای به حق ایران نمیشد.
همهی این قطعنامهها در زمانهایی صادر میشد که رزمندگان اسلام در جبههها پیروزیهایی به دست میآوردند و متحدان عراق تلاش میکردندبا صدور این قطعنامههااز نابودی ارتش عراق جلوگیری نمایند و مانع از پیروزی نهایی ایران شوند.
نگاهی گذرا به متن قطعنامههای سازمان ملل متحد در مورد جنگ عراق علیه ایران نشان دهنده ی این موضوع است.
هنگامی که صدام با ارتش خود صدها کیلومتر مربع از خاک ایران را اشغال کرد و تعدادی از شهرها و صدها روستای مرزی ایران را پس از اشغال با خاک یکسان نمود، سازمان مللمتحد با سکوت مرگبار خود هیچ عکس العملی از خود نشان نداد.
اشغالگران عراقی فقط در استان خوزستان 365 روستا را که هموطنان عرب زبان ما در آنها ساکن بودند، نابود کردند. ولی سازمان ملل متحد به جای اینکه عراق را ملزم کند از خاک ایران خارج شود تنها به صدور یک نامه بیارزش از سوی دبیر کل سازمان ملل متحد اکتفا کرد: «من از گسترش اختلاف بین ایران و عراق نگران هستم این امر به عقیدهی من یک تهدید بالقوه برای صلح و امنیت بین المللی است!!» و این تنها کاری بود که سازمان ملل متحد در مقابل اشغالگری عراقیها انجام داد.
اما وقتی رزمندگان پرتوان اسلام شروع به اخراج اشغالگران از سرزمینها، شهرها و روستاهای اشغالی ایران نمودند و برای تنبیه متجاوز وارد خاک عراق شدند، دیگر از نصیحتهای بیحاصل دبیر کل سازمان ملل متحد خبری نبود. بایدها و نبایدها جای نصایح را گرفت. بخشهایی از قطعنامههای 514 و 522 که در سال 1361 به دنبال پیروزیهای رزمندگان اسلام و به فاصله ی چند ماه صادر شد، بیانگر این موضوع است:
1- سازمان ملل متحد مصرا خواهان آتش پس فوری و خاتمه تمام عملیات نظامی میباشد.
2- درخواست خود را برای عقب نشینی نیروها به مرزهای شناختهشدهیبین المللیتاکیدمی کندو…
ضربات کوبنده رزمندگان اسلام باعث شد گردانندگان سازمان ملل متحد که قدرتهای شیطانی دنیا هستند، فراموش کنند در موقع صدور این قطعنامهها هنوز شهرهای نوسود، مهران، نفت شهر، قصر شیرین و مساحت زیادی از خاک ایران در اشغال ارتش عراق است، وگرنه قطعنامهها رابه گونهای دیگر تنظیم میکردند.
عملیات رزمندگان اسلام در خاک عراق و ضربات جبران ناپذیری که ارتش عراق از این حملات متحمل میشد، تغییراتی را در قطعنامههای سازمان ملل در پی داشت. با پافشاری ایران بر حق خود که تعیین متجاوز در جنگ بود و نمایش اقتدار ملی با انجام عملیات در عمق خاک عراق، از این به بعد در قطعنامهها صد در صد از عراق جانبداری نمیشد از جمله، در طرح 8 مادهای دبیر کل سازمان ملل متحد که در سال 1363 صادر و خواستههای سازمان ملل متحد به هر دو طرف جنگ یعنی ایران و عراق اعلام شد.
در بهمن ماه سال 1364 ایران بندر استراتژیک فاو و اطراف آن را در جنوب عراق، با انجام عملیات والفجر 8 به وسعت 700 کیلومترمربع به تصرف خود در آورد. قطع ارتباط عراق با آبهای خلیج فارس و برچیدن پایگاههای موشکی عراق در فاو که شهر دزفول و سایر شهرهای خوزستان از طریق آنها مورد حمله قرار میگرفتند، از جمله اهداف این عملیات بود. پس از این پیروزی، قطعنامه 582 صادر شد. در این قطعنامه با اظهار نگرانی عمیق از طولانی شدن جنگ بین ایران و عراق و با تاکید بر غیر قابل قبول بودن، کسب سرزمین از راه زور و بدون اینکه اشارهای به آغاز کننده ی جنگ داشته باشد، تنها به اقداماتی که سبب بروز جنگ گردیده اظهار تأسف شده بود.
با تصرف بندر فاو دنیای استکبار به این امر واقف شد که جمهوری اسلامی ایران یک حکومت پاید ار و مردم ایران مردمی مقتدر و غیر قابل سرکوب و شکست هستند. پس از این عملیات ، ایران بیش از بیست عملیات بزرگ و کوچک انجام داد که تمام این حملات در خاک عراق بود.
مهمترین این عملیات کربلای 5 نام داشت که در زمستان 1365 نیروهای ایرانی با انجام این عملیات تا نزدیکی بصره دومین شهر مهم عراق پیش رفتند. محل انجام این عملیات از سوی حضرت امام (ره) جایی انتخاب شد که بیشترین و مهمترین موانع کارشناسان اروپایی برای جلوگیری از نفوذ رزمندگان اسلام، ساخته شده بود.
با عبور رزمندگان اسلام از این موانع و انهدام ماشین جنگی دشمن، سازمان ملل متحد و اعضای موثر در آن سازمان مجبور شدند قطعنامه 598 را تنظیم کنند. این قطعنامه انتظارات ایران را تأمین نمیکرد ولی نکات مثبتی نسبت به قطعنامههای قبلی داشت.
دربند 6 این قطعنامه برای نخستین بار اشاره به تعیین آغاز کننده ی جنگ شده بود که پس از تعیین و اعلام آن ا زسوی دبیر کل سازمان ملل متحد زمینه را برای درخواست غرامت و خسارات جنگ از سوی ایران فراهم میکرد. لحن و محتوای این قطعنامه هم با قطعنامههای قبلی فرق داشت. هم عبارات آن دقیق بود و مانند قطعنامههای قبلی دو پهلو نبود هم حالت دستوری داشت، نه توصیهنامهای.
ایران این قطعنامه را نه رد کرد و نه قبول. حجه الاسلام هاشمی رفسنجانی جانشین وقت فرماندهی کل نیروهای مسلح ایران خواستار جابه جایی در بندهای این قطعنامه شد و اعلام کرد ما خواستار آن هستیم که اول متجاوز معرفی شود. عراق بلافاصله پس از اعلام این قطعنامه از سوی سازمان ملل متحد، مانند قطعنامههای قبلی آن را پذیرفت. اما ایران حدود یکسال به چانه زنی پرداخت تا بتواند سازمان ملل متحد و کشورهای تأثیرگذار در این سازمان را وادار به گنجاندن حقوق خود در قطعنامه نماید.
با پافشاری ایران دبیرکل سازمان ملل متحد مجبور شد یک طرح اجرایی را به دو کشور ایران و عراق ارائه دهد و در آن طرح متعهد شد ، در روز آتش بس یک گروه بیطرف، کار بررسی آغازگر جنگ را شروع کند و در تاریخ مشخص بعد از آتش بس، عقب نشینی نیروها به پشت مرزهای بین المللی آغاز شود.
ایران این قطعنامه را با توجه به اینکه تمام خواستههایش در آن نبود، پذیرفت. استعمارگران شرایطی را پیش بینی کرده بودند که در صورت عدم قبول قطعنامه از سوی ایران، امکان انجام هر جنایتی بر علیه مردم کشورمان فراهم باشد. این شرایط عبارت بودند از:
حمایت مستقیم و بیشتر دنیا از صدام
قطعنامه طوری تنظیم شده بود که اگر هر طرف جنگ آن را قبول نمیکرد طرف مقابل آزاد بود دست به هر کاری بزند. تنظیم کنندگان قطعنامه از قبل میدانستند تنها کشور ایران است که به دلیل نادیده گرفتن حقوقش معترض خواهد بود و از قبول آن خودداری خواهد کرد. پس قطعنامه را به گونهایی تنظیم کرده بودند که در صورت عدم قبول آن توسط ایران، به راحتی بتوانند حتی را در کشورمان انجام دهند.سیاست «زمین سوخته»
ایران جنگ طلب ، عراق صلح طلب!
با عدم قبول قطعنامه 598، ایران به عنوان کشوری جنگ طلب و جنگ افروز معرفی میشد و عراق که آغازگر جنگ و مسئول همهی ویرانیها و خسارات بود، صلح طلب معرفی میشد و این موضوع باعث خصومت بیشتر دنیا با ایران میگردید.
افزایش تهدیدات بین المللی بر علیه ایران
با خودداری ایران از پذیرش قطعنامه ، دشمنان کشورمان این امکان را مییافتند که در سایه سکوت سازمانهای بین المللی دست به هر کاری بزنند تا ایران تسلیم شود. حمله به هواپیمای مسافربری در آسمان خلیج فارس توسط ناو وینسنس آمریکا و شهادت 290 نفر از مسافرین بیگناه این هواپیما بیانگر نقشههای شوم دشمنان مردم ایران بود.
اقداماتی برای نابود کردن اقتصاد ایران
قیمت پایین نفت ایران که به دلیل سرازیر کردن نفت فراوان از سوی کشورهای عربی به وجود آمده بود .افزایش قیمت اسلحههای مورد نیاز به چند برابر توسط دلالان در بازار سیاه و تجهیز بیش از حد معمول ارتش عراق در جبهههای جنگ و حضور نیروهای نظامی کشورهای آمریکایی، اروپایی و عربی در منطقه ، نشان از وجود یک توطئهی شوم میداد. جبهه کفر با تمام توان متحد شده بود تا ایران را ا ز رسیدن به پیروزی در جنگی نابرابر که حق طبیعی آن بود باز دارد و با حمله و ویران کردن کشورمان تنها حکومتی را که در دنیا صدای عدالت خواهی و مبارزه با ستم و زور را میداد، نابود کند.
حضرت امام (ره) به عنوان عالیترین مقام کشور و فرمانده کل نیروهای مسلح که حفظ ایران و حکومت جمهوری اسلامی را واجبتر و مهمتر از پیروزی در جنگ میدانست، موافقت خود را با پذیرش قطعنامه اعلام کرد و در پیامی به مردم ایران فرمود:
«… به واسطهی حوادث و عواملی که از ذکر آن خودداری میکنم و به امید خداوند د رآینده روشن خواهد شد، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت کردم.»
پس از اعلام پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران حاکمان عراق و در رأس آنها صدام که هیچ توضیح و دلیلی برای مردم خود از تحمیل جنگ هشت ساله به ایران نداشتند و از طرفی هیچ دستاوردی هم از این جنگ نصیب آنها نشده بود، با این توهم که ایران به دلیل ضعف مجبور به پذیرش قطعنامه شده است، بار دیگر بدون در نظر داشتن این که آنها یکسال قبل از ایران، قطعنامه 598 را که اولین بند آن بیان میدارد: «تمام عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا متوقف شود و تمام نیروهای مسلح بیدرنگ به مرزهای شناخته شده بین المللی بازگردند» قبول کردهاند، دوباره با سوء استفاده از موقعیت غیر جنگی که بین دو کشور به وجود آمده بود به مرزهای ایران حمله کردندو در بعضی مناطق تا 100 کیلومتر داخل خاک ایران پیشروی نمودند. از طرفی با مسلح نمودن گروه تروریستی که از تعدادی از دشمنان فراری ایران تشکیلمنافقین( سازمان مجاهدین خلق ) شده است. از مرزهای غربی ایران و به قصد نابودی کشورمان حملهی گستردهای را آغاز نمودند.
با انعکاس اخبار حمله مجدد عراق و منافقین در شهرها و روستاها، بار دیگر مردم ایران به جبههها هجوم آوردند و با کشته و زخمی کردن هزاران نفر از مهاجمین و به اسارت گرفتن تعداد زیادی از آنها، خاک مقدس کشور را از وجود متجاوزین پاک کردند.
بالاخره در 17 مرداد 1367 شورای امنیت سازمان ملل متحد با حضور نمایندگان ایران و عراق تشکیل جلسه داد.
درطول مذاکرات ایران و عراق که با نظارت دبیر کل وقت سازمان ملل آقای خاویر پرزدکوئیار انجام میشد، عراقیها کارشکنیهای زیادی انجام دادند تا شاید امتیازاتی را که در جبهههای نبرد نتوانسته بودند از ایران بگیرند در پشت میز مذاکره به دست آورند. ولی این تلاش آنها هم با درایت و تلاش گروه دیپلماسی کشورمان خنثی شد.
مذاکرات زیادی بین وزرای خارجه دو کشور صورت گرفت و نامه نگاریهایی بین ریاست جمهوری وقت ایران، جناب حجه الاسلام هاشمی رفسنجانی و حاکم عراق ، صدام حسین به عمل آمد و سرانجام در 14 اوت 1990 میلادی صدام با ارسال آخرین نامه و قبول تمام خواستههای ایران، تسلیم خواست و ارادهی ملت بزرگ ایران گردید. بخشی ازنامه صدام به این شرح است: «… برادر علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری اسلامی ایران، با این تصمیم ما دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همهی آنچه را که میخواستید و بر آن تکیه میکردید، تحقق مییابد…»
در 18 تیرماه 1370 شمسی دبیرکل سازمان ملل متحد، با بررسی دلایل و شواهدی که از ایران و عراق دریافت کرده بود اعلام کرد: «آغازگر جنگ هشت ساله عراق بوده است.» پس از یازده سال تعلل و خودداری دنیا از اعلام متجاوز بودن عراق ، بالاخره دنیا به این واقعیت اقرار کرد که، مردم ایران 8 سال با دفاع مقدس ازتمامیت ارضی خود پاسداری میکردهاند و یک پیروزی دیگر برای ملت ایران در تاریخ سراسر افتخار کشورمان به ثبت رسید.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1396/04/27 ساعت 08:10:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |