معنا ومفهوم لقب راضیه ومرضیه از صفات حضرت زهرا+چگونه میتوان این صفت را در زندگی امروزی جامه عمل پوشاند وبه الگوی زندگی آن حضرت تقرب جست
در جامعه ما،زن با سرعت عوض می شود،جبر زمان او را از آنچه هست دور می سازد و همه خصوصیات و ارزش های قدیمیش را از او می گیرند تا از او موجودی بسازند که می خواهند و می سازند،ومی بینیم که ساخته اند! این است که حادترین سوالی که برای زن آگاه مطرح است،این است که:چگونه باید بود؟ ما مسلمانیم، زن جامعه ما که می خواهد به سر حد استقلال و انتخاب خویش برسد،نمی تواند از اسلام بی نیاز ونسبت به آن بی تفاوت بماند.مردم ما همواره از فاطمه دم می زنند، هر سال دهه ها برایش میگیرند، صد ها هزار دوره و مجلس و منبر و روضه و جشن وعزا به خاطرش بر پا می کنند،با این همه چهره روشن او کاملا شناخته نیست.(۱) زنان مسلمان در زندگی شخصی، اجتماعی و خانوادگی خود باید زندگی فاطمه زهرا(س) را از جهت خردمندی،فرزانگی،عقل و معرفت الگو وسر مشق خود قرار دهند و از بعد عبادت،مجاهدت،حضور در صحنه،تصمیم گیری های عظیم اجتماعی،خانه داری،همسر داری وتربیت فرزندان صالح از زهرای اطهر پیروی کنند.زیرا زندگی این بانوی بزرگ اسلام نشان می دهد که زن مسلمان برای ورود در صحنه سیاست و میدان کار وتلاش ونیز ایفای نقش فعال در جامعه همراه با تحصیل، عبادت، همسر داری و تربیت فرزندان می تواند پیرو فاطمه زهرا(س) باشد و دخت گرامی پیامبر عظیم الشأن الهی را الگو و سرمشق خود قرار دهد.(۲) حضرت فاطمه (س) القاب و کنیه های بسیاری دارد که هریک از آنها نشانگر بعدی از ابعاد شخصیت گرانقدر و الهام بخش ایشان است. بانوی مسلمان می تواند با تمسک به این صفات در زندگی امروزی،به آن جامه عمل بپوشاند و به الگوی زندگی آن حضرت تقرب جوید. فاطمه زهرا(س) با دو لقب راضیه و مرضیه از مصادیق آیه شریف«رضي الله عنهم ورضوا عنه» است.
راضیه به معنای کسی که به تقدیر و قوانین الهی خشنود ب حاضت فاطمه علیه السلام به تلخی ها و دشواری ها و مصیبت هایی که خداوند در دنیا برایش مقدر ساخته بود،رضایت کامل داشت و خداوند نیز از او راضی بود.(۳)این صفت از والاترین درجات ایمان است و آن حضرت در تمام مراحل زندگی به آنچه که از سوی خدای عزیز - از ترس و آزار در راه دین و ظلم و اندوه و غم - برایش مقدر شده بود رضایت داشت و هیچ گاه از وضع خود گله نکرد تا آنکه این آیه شریف از آن صفت وی یاد کرد: یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة: ای دارنده روان قدسی مطمئن، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که تو از او راضی و خدا نیز از تو خشنود است.(۴)
مرضیه:آن که خداوند پیوسته از او و کردارش راضی است. از آنجا که آن حضرت معصوم است و آیه تطهیر شامل اوست، آنچه می کند همان خواسته الهی است. اگر او از چیزی خرسند باشد نشان خرسندی خداست و در صورتی که نسبت به کسی یا عملی ناخرسند باشد دلیل مبغوض بودن آن چیز یا کس نزد خداست.رسول اکرم(ص) درباره او فرمود: «آن که فاطمه را بیازارد مرا آزرده ساخته و کسی که مرا آزار رساند خداوند را ناخرسند و آزرده ساخته است. و این همان فرموده الهی است که: ان الذین یوذون الله و رسوله(۵)«(کسانی که خدا و پیامبرش را بیازارند پروردگار در دنیا و آخرت آنها را لعنت می کند و از رحمت خود دور می سازد …)» نیز فرمود: ای فاطمه، خداوند همانا به غضب تو غضب می کند و به رضایتت خشنود می شود.(۶)
مقام رضایت به آنچه خدا میخواهد از مقامات بسیار رفیع اخلاقی و عرفانی است و خوشا به سعادت آنانی که در این مسیر حرکت میکنند و شوق پروردگار در وجودشان زبانه میکشد .
موضوع رضایت انسان با مبحث اطمینان نفس رابطه عمیقی دارد. در قرآن کریم می خوانیم:
« یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّكِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِیوَادْخُلِی جَنَّتِی» (30-27- سوره فجر) ؛ ای نفس مطمئنه به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که تو از او راضی و او از تو راضی است پس داخل بندگان من شو و به بهشت من درآی. بنابراین وصول به رضایت دوطرفه میان خدا و انسان معلول بدست آوردن نفس مطمئنه است و آنگاه انسان به مقام رضا می رسد که از مرتبه نفس اماره و لوامه به مرتبه نفس مطمئنه ارتقا یابد. این اطمینان وقتی حاصل می شود که آدمی در مسیر تکامل خویش چه در شناخت های نظری و چه از نظر عملی به اطمینان برسد یعنی مطمئن شود که اعتقاداتش یقینی و شناخت هایش حقیقی و اخلاق و رفتار و شخصیت اش کاملا مطابق خواست و رضایت خداوند شکل گرفته است. این اطمینان زمینه وصول به مقام رضا است.
معنای راضی بودن، خشنودی به خواست خداست و اینکه فرد از قضا و تقدیر الهی بدش نمیآید 7؛ با زبان و در دل از مقدرات الهی راضی بوده و هیچ گله و شکایتی نداشته باشد. کسی که راضی به رضای حق است نسبت به تک تک احکامی که خداوند تعالی در قرآن عزیزش فرموده از ته دل راضی است ، لذا تلاش می کند تا در عمل نیز عامل به احکام الهی باشد. قطعا یک انسان راضی به رضای خدا در ابعاد گوناگون دارای نشانههایی است که مهمترین آنها را برمیشمریم:
الف - نشانههای اعتقادی
1- مبنای اینکه انسان به مقام رضایت برسد آن است که در اعتقاد و باور خود ، خدا را حکیم بداند که همه کارهایش بر اساس عدل ، حکمت و رحمت است یعنی خدای مهربانی که دائما خیر بندگانش را می خواهد و همیشه بهترین گزینه را برای آنها انتخاب می کند؛ 2- همچنین خدا را همه کاره عالم بداند(توحید افعالی ) و به این مطلب باور هم داشته باشد. 9 در این صورت به یک فرد راضی تبدیل می شود.
کنید: رفتارهای ما عمدتا از باورهای ما نشأت میگیرند. البته دقت کنید که همه افراد یکسان نیستند و در همین نشانهها هم دارای مراتب گوناگون هستند، حد اعلای این مطلب در معصومین علیهم السلام وجود دارد که خداشناسان واقعیاند و در همه حال حتی مصیبتهای بسیار بزرگ از این اعتقاد غافل نمیشوند و شما میتوانید نمونههای آن را در کلمات امام حسین علیه السلام در روز عاشورا ببینید.
ب - نشانههای فکری و رفتاری
از نشانههای اعتقادی و فکری فرد راضی که در عمل و زندگی او بروز میکند داشتن زهد است یعنی به آنچه از دست میدهد یا مصیبتی که به او میرسد اظهار افسوس نمیکند و ناامید و افسرده نمی شود و در مقابل، برای امور دنیوی و نعمتهای آن خوشحال و بهت زده نمیشود .10
2- چنین فردی با آرامش خاطر و 3- اعتماد به نفس زندگی میکند11 و 4- در تمام اختلافهای فکری، اخلاقی ، حقوقی و… تسلیم حکم خدا و رسول اوست 12 5- فرد راضی به حکم خدا، هر چند علیه او حکم شود آن را با روی باز میپذیرد و چون حکم خداست تسلیم آن می شود.
6- این فرد هیچ وقت طمع نمی ورزد و حسادت نمی کند 13 ؛ 7- غصه روزی نمی خورد اگر چه اهل تلاش و کوشش است 14 و 88- همیشه شکر گزار نعمت های خدا خواهد بود. 15
9- از دیگر نشانههای این فرد که در برخورد و تعامل با انسانها از اهمیت فوق العادهای برخوردار است آن که در غیر رضای خدا خشمگین نمی شود و 10- برای رضای خدا دوست میدارد و 11- دوست انتخاب میکند.16 این ویژگی مخصوصا در دوران جوانی انسان را از دامهای شیطان صفتان حفظ میکند و عمل به آن باعث برکات بسیاری در سنین بالاتر برای فرد میشود.
12- پیشه کردن صبر از نشانههای فرد راضی است. 17 او سختیها و گرفتاریها را هر چند بزرگ باشند تحمل میکند 18
ج - نشانههای رفتاری
1- از نشانههای مهم فرد راضی در حوزه رفتاری توجه به انجام دادن اعمال خیر و شایسته است که البته با انجام آنها این فرد رضایت خداوند را نیز به دست میآورد.19
2- یکی دیگر از نشانههای رفتاری او استفاده و بهره مندی از نعمت های خدا به انگیزه رضای اوست. اهمیت این مورد بسیار زیاد است زیرا انسان نباید خود را به بهانه زهد، از نعمتهای الهی محروم نماید حال آنکه این نعمتها برای مؤمنین آفریده شده است. 20
3- انفاق در راه خدا بدون هیچ چشمداشت و حتی توقع تشکر نیز از علایم رفتاری آنهاست. 21
توجه کنید: نقطه مشترک در رفتارهای فرد راضی آن است که همه اعمال خود را با اخلاص انجام میدهد 22و مقصد او خداست.
نتیجه
کسی که راضی به رضا و قضای خدا باشد صاحب مقام بسیار بلندی شده است که دنیا و آخرت او را تحت تأثیر قرار می دهد و در میان مردم شاخص می گردد. باید همه بکوشیم که به این مقام والا و ارزشمند برسیم با این باور که خداوند متعال خیر محض است و دانای مطلق و هر آنچه امر میکند و مصلحت می بیند بهترین است و عقل ما ناقص تر از آن است که بخواهد اما و اگر بیاورد پس بر او توکل میکنیم و از درگاه کبریائیش می خواهیم تا به ما تو فیق بندگی و راضی بودن به مقدراتش را بدهد.23
إن شاء الله
منابع:
1-فاطمه،فاطمه است.دکتر علی شریعتی،ص2
2-کوثر نور،فاطمه زهرا در کلام امام ورهبر
3-زندگانی وسیره حضرت زهرا(س)،سید منذر حکیم،ص52
4-سوره فجر آیه27-28
5-سوره احزاب آیه 57
6-بحارالانوار ج43،ص53
7- ر. ک: قاموس قران ، ج3 ، ص 102و 104 .
8-امام خمینی (ره ) / جنود عقل و جهل / صص167و161 .
9-ر.ک: تفسیر موضوعی قران کریم ، ایة الله جوادی آملی ، ج 11 ، صص 376-381
10-همان ؛ اشاره به آیه 23 حدید.
11-اشاره به آیات آخر سوره فجر: یَأَیَّتهَُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ(27)ارْجِعِى إِلىَ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً(28)؛همچنین ر.ک: نهج البلاغه ،حکمت 273.
12-سوره نساء ، آیه 65. برای توضیح بیشتر ر.ک: تفسیر موضوعی قران کریم ، ایة الله جوادی آملی ، ج 11 ، صص 379-380.
13-پیام امام شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه ، ج 2 ، صص 43و44.
14-همان ، ص 48. و ر.ک: نهج البلاغه ابن ابی الحدید حکمت 273 و فرهنگ معارف نهج البلاغه ج 2 ص 793.
15-ر.ک : سوره نمل آیه 19؛ سوره زمر آیه 7؛ سوره أحقاف آیه 15؛ سوره فتح آیه 29.
16-ر.ک: سوره فتح آیه 29؛ سوره مجادله آیه 22 ؛ سوره ممتحنه آیه 1 .
17-ر.ک: تفسیر نور ، ج 5 صص 84-85. و سوره طه آیه 130.
18-ر.ک: سوره حشر آیه 8 .
19-ر.ک: سوره طه آیه 130؛ سوره نمل آیه 19؛ سوره زمر آیه 7؛ سوره أحقاف آیه 15؛ سوره فتح آیه 29 و سوره قارعه آیه 6و7.
20-ر.ک: سوره حدید آیه 27
21-ر.ک: سوره لیل آیات 18 تا آخر.
22-ر.ک: نهج البلاغه صبحی صالح ، حکمت 276.
23-همشهری آنلاین
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1395/12/26 ساعت 07:46:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |