رازداری

 راز به معنای سرّ، آن‌چه باید در دل نهفته باشد و چیزی که باید پنهان بماند یا به اشخاص مخصوصی گفته شود، است. حفظ اسرار را باید از خدا آموخت. خداوند بیش‌تر و پیش‌تر از هر کس، از اعمال، حالات، رفتار، عیوب و گناهان بندگانش با خبر است، اما حلم، بردباری، پرده‌پوشی و رازداری او بیشتر از همه است.

انواع رازداری
گاهی رازداری به این صورت است که انسان اسرار دیگران را حفظ می‌کند و گاهی نیز لازم است انسان رازهای خودش را حفظ و آن‌را برای دیگران فاش نسازد. اگر کسی انسان را امین خود قرار داده و رازی را نزد او به امانت بگذارد نباید آن‌را برای دیگران افشا کند.

علاوه بر این انسان باید در حفظ  راز خویشتن نیز تلاش داشته باشد اگر امروز با کسی دوست هستید، حدّ را نگه دارید؛ آن‌چنان که بعد موجب گرفتاریتان نشود چنان‌که در روایات آمده است: حفظ آبروی مؤمن به اندازه‌ی خون او احترام دارد و ارزشمند است. به همین دلیل، ما هم باید حرمت دیگران را رعایت کنیم و هم باید حرمتی را که خداوند برای ما قرار داده ضایع نکنیم.

دیدگاه قرآن در رابطه با رازداری
خداوند متعال در آیه ۲۶ سوره جن در رابطه با رازداری فرموده است: «عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا؛ داناى نهان است و کسى را بر غیب خود آگاه نمى‏‌کند» خداوند متعال، از همه‌ی اسرار مطلع است و از تمام اتفاقات، آگاه؛ اما با این وجود، هیچ کس از اسرار غیب او آگاه نیست. خداوند متعال خود، رازهای بندگانش را می‌پوشاند و به همین دلیل بر رازداری تاکید دارد.

در آیه ۷۴ سوره توبه در این رابطه آمده است: «یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ وَمَا نَقَمُواْ إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن یَتُوبُواْ یَکُ خَیْرًا لَّهُمْ وَإِن یَتَوَلَّوْا یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ عَذَابًا أَلِیمًا فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِی الأَرْضِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ؛ به خدا سوگند مى‏‌خورند که [سخن ناروا] نگفته‏‌اند در حالى‌که قطعا سخن کفر گفته و پس از اسلام آوردنشان کفر ورزیده‌‏اند و بر آن‌چه موفق به انجام آن نشدند همت گماشتند و به عیب‌جویى برنخاستند مگر [بعد از] آن‌که خدا و پیامبرش از فضل خود آنان را بى‏‌نیاز گردانیدند پس اگر توبه کنند براى آنان بهتر است و اگر روى برتابند خدا آنان را در دنیا و آخرت عذابى دردناک مى‏‌کند و در روى زمین یار و یاورى نخواهند داشت».

در آیه ۵ سوره یوسف نیز در رابطه با رازداری آمده است: «قَالَ یَا بُنَیَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُواْ لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ؛[یعقوب] گفت اى پسرک من خوابت را براى برادرانت‏ حکایت مکن که براى تو نیرنگى مى‏‌اندیشند زیرا شیطان براى آدمى دشمنى آشکار است».

دیدگاه اهل‌ بیت(ع) در رابطه با رازداری
امام علی(ع) در رابطه با رازداری فرموده است: «کسی‌که در نگهداشتن راز خود ناتوان باشد، در حفظ راز دیگران توانا نباشد» و یا «راز تو در بند توست اگر آن را فاش کنی تو در بندش خواهی شد» و یا «سینه‌ی خردمند، صندوق راز اوست» و یا «نسبت به دوست خویش هر مهربانی و هر خیرخواهی را می‌توانی، انجام بده؛ اما در یک امر محتاط باش و در نهایت اطمینان و اعتماد، اسرارت را به او نگو».

همچنین روایت است: امام علی(ع) وقتی برای مالک اشتر رهنمودهای حاکمیت بر مردم را بیان می‌کند، به لزوم رازداری تأکید می‌کند: «از مردم آنان که عیب‌جوترند از خود دور کن، زیرا مردم عیوبی دارند که رهبر امت در پنهان کردن آن از همه سزاوارتر است. پس مبادا آن چه بر تو پنهان است، آشکار گردانی و آن‌چه که هویداست بپوشانی که داوری در آن چه از تو پنهان است، با خداوند جهان است. پس چندان که می‌توانی زشتی‌ها را بپوشان تا آن‌را که دوست داری بر رعیت پوشیده ماند، خدا بر تو بپوشاند».

ضرورت رازداری
هر انسانی در زندگی فردی و اجتماعی خویش، خواه ناخواه اسرار مگو دارد که بایستی در نگه‌داری آن کوشا باشد. برخی از این اسرار مربوط به خودش و برخی مربوط به خانواده یا جامعه اوست. امروزه با توجه به وجود ابزار پیشرفته و حساس جاسوسی و اطلاعاتی و کاربرد گسترده آن‌ها برای دگرگونی سرنوشت ملت‌ها، ضرورت رازداری، بدیهی و انکارناپذیر است و گذشته از آن‌که فضیلتی اخلاقی به‌شمار می آید، در نیک‌بختی انسان‌ها نیز تأثیر بسزا دارد. امام علی(ع) در حدیثی فرموده است: «اَلظَّفَرُ بِالحَزْمِ وَالْحَزْمُ بِإِجالَةِ الرَّأیِ وَالرَّأْیُ بِتَحصینِ الأَسْرارِ؛ پیروزی، به محکم کاری بسته است و آن هم به اندیشه بستگی دارد و اندیشه نیز به نگه‌داری رازهاست».

امام علی(ع) در سخنی دیگر، رسیدن به موفقیت را در سایه رازداری دانسته و فرموده است: «أَنْجَحُ الأُمُورِ ما أَحاطَ بِهِ الکِتمانُ؛ موفق‌ترین کارها آن است که پنهان کاری آن را فراگیرد». در مقابل، افشای اسرار سبب دوری از موفقیت و حتی سقوط و شکست فرد در راه تصمیم‌های او می‌شود، چنان‌که امام صادق(ع) فرمود: «اِفشاءُ السِّرِّ سُقُوطٌ؛ برملا کردن راز، (مایه) سقوط است».

هر فرد، خانواده، تشکیلات و جامعه‌ای، کم و بیش اسرار و اطلاعاتی دارند که دیگران نباید از آن‌ها آگاه شوند؛ زیرا آشکار ساختن آن برای دیگران، چه‌بسا آسیب‌ها و گرفتاری‌های بزرگی در پی آورد.

آن‌چه حائز اهمیت است این است که فاش کردن رازها، از ضعف نفس و سستی عقل است؛ چه اسرار آدمی از دو حال بیرون نیست؛ یا بیان‌گر دولت و سعادت و نیک فرجامی است یا خبر از نکبت و شقاوت و ناکامی می‌دهد. رازداری در هر دو حال نیکوست؛ زیرا اگر راز، از دولت و سعادت انسان خبر دهد، اظهار آن موجب دشمنی بدخواهان و حسد ابنای زمان و توقع ارباب طمع و دون همتان می‌شود و اگر راز، از ناکامی و نکبت آدمی خبر دهد، بروز آن، شماتت دشمنان و اندوه دوستان و خفت در نظر ظاهربینان را در پی دارد. همچنین آن که رازدار خویش نیست، نمی‌تواند اسرار دیگران را حفظ کند، چنان‌که امام علی(ع) در این رابطه فرموده است: «مَن ضَعُفَ عَنْ حِفْظِ سِرِّهِ لَم یَقْوَ لِسِّرِ غَیرهِ؛ کسی‌که نتواند رازدار اسرار خود باشد، نمی‌تواند اسرار دیگران را نیز حفظ کند».

از سوی دیگر، شخصی که در حفظ اسرارش، ناتوان یا نسبت به آن بی‌اعتناست، نباید توقع داشته باشد که مردم سرّ او را پوشیده نگاه دارند. امام رضا(ع) می‌فرماید: «لَم یَخُنْکَ الْاَمینُ و لکِن اِئْتَمَدْتَ الخائنَ؛ امین به تو خیانت نکند، تویی که به خیانت کار امانت سپردی».

عوامل افشای راز
برخی عوامل که به افشای رازها می‌انجامند، عبارتند از پُرحرفی، عقده حقارت، دوستی و رفاقت، احساساتی شدن و عصبانیت هستند، اشخاص پرحرف، برای اشباع میل سخن‌گویی، از هر دری سخن به میان می‌آورند و یافته‌های خویش را به دیگران انتقال می‌دهند. چنین کاری سبب پرده برداشتن از اسرار آدمی می‌شود.

شخص دانای اسرار باید توجه داشته باشد که مرز دوستی و رفاقت را از حریم اسرار پنهانی خویش جدا کند و نه تنها اسرار خود، بلکه اسرار شخصی دیگران را نیز در اختیار دوستانش قرار ندهد چنان‌که امام صادق(ع) در این رابطه می‎فرمایند: «لا تُطلِعْ صَدیقَکَ مِنْ سِرِّکَ اِلاّ عَلی مالَوِا اطَّلَعَ عَلَیْهِ عَدُوُّکَ لَم یَضُرَّکَ فَاِنَّ الصَّدیقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوُّکَ یَوماً ما؛ دوستت را بر آن مقدار از اسرارت آگاه ساز که اگر دشمنت هم آن‌را بداند، به تو زیان نرساند. شاید دوستت نیز روزی دشمن تو شود».

یکی دیگر از عوامل افشای اسرار، صبر نکردن بر بدی‌هاست. بسیار اتفاق می‌افتد که فرد یا افرادی بر اثر ناراحتی از شخصی و سپس احساساتی شدن، اسراری را فاش می‌سازند، ولی پس از آن، دچار پشیمانی می‌شوند. بر این اساس، آن‌ها که بازیچه احساسات نمی‌شوند و بر خشم خویش مسلط هستند، بر حفظ اسرار خود و دیگران تواناترند.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.