نماز حاجت مجرب از امام زمان(عج)در شب جمعه 

در كتاب «نجم ثاقب» از كتاب «كنوز النّجاح» شيخ طبرسى نقل كرده كه از ناحيه مقدّسه حضرت صاحب الزمان عليه السّلام بيرون آمد كه: هركس را به خداى تعالى حاجتى پيش آيد بايد بعد از نيمه شب جمعه غسل كند، و به جايگاه نماز خود برود، و دو ركعت نماز بخواند، در ركعت اول وقتى كه به آيه

«اياك نعبد و اياك نستعين»

رسيد صد مرتبه آن را بگويد، سپس سوره (حمد) را به پايان ببرد و يك مرتبه «توحيد» بخواند، و ركوع و دو سجده را بجا آورد، «و سبحان ربّى العظيم و بحمده» را در ركوع هفت مرتبه «و سبحان ربّى الاعلى و بحمده» را در هر سجده هفت مرتبه بخواند و ركعت دوم را نيز به همين كيفيت بجا آورد، و پس از تمام شدن نماز اين دعا را بخواند، به درستى كه حق تعالى حاجت او را برآورده مى سازد هر حاجتى كه باشد بجز آن كه حاجت او در قطع كردن پيوند خويشان باشد.
و دعا اين است:

اَللّهُمَّ اِنْ اَطْعَتُكَ فَالْمَحْمِدَةُ لَكَ وَ اِنْ عَصَيْتُكَ فَالْحُجَّةُ لَكَ مِنْكَ الرَّوْحُ وَ مِنْكَ الْفَرَجُ سُبْحانَ مَنْ اَنْعَمَ وَ شَكَرَ سُبْحانَ مَنْ قَدَّرَ وَ غَفَرَ اللّهُمَّ اِنْ كُنْتُ عَصَيْتُكَ فَاِنّى قَدْ اَطَعْتُكَ فى اَحَبِّ الاَْشْيآءِ اِلَيْكَ وَ هُوَ الاْ يمانُ بِكَ لَمْ اَتَّخِذْ لَكَ وَلَداً وَ لَمْ اَدْعُ لَكَ شَريكاً مَنّاً مِنْكَ بِهِ عَلَىَّ لا مَنّاً مِنّى بِهِ عَلَيْكَ وَ قَدْ عَصَيْتُكَ يا اِلهى عَلى غَيْرِ وَجْهِ المُكابَرَةِ وَ لاَ الْخُروُجِ عَنْ عُبُودِيَّتِكَ وَلاَ الْجُحُودِ لِرُبُوبِيَّتِكَ وَلكِنْ اَطَعْتُ هَواىَ وَ اَزَلَّنىِ الشَّيْطانُ فَلَكَ الْحُجَّةُ عَلَىَّ وَ الْبَيانُ فَاِنْ تُعَذِّبْنى فَبِذُنُوبى غَيْرُ ظالِمٍ لى وَ اِنْ تَغْفِرْلى وَ تَرْحَمْنى فَاِنَّكَ جَوادٌ كَريمٌ

خدايا اگر اطاعتت كردم، پس ستايش توراست، و اگر نافرمانى ات نمودم پس حجّت توراست، نسيم رحمت و گشايش از جانب توست، منزّه است كسى كه نعمت داد، منزّه است كسى كه تقدير كرد و آمرزيد، خدايا چنانچه نافرمانى ات كرده باشم، پس به يقين در محبوب ترين چيزها به نزد تو اطاعتت نمودم، و آن ايمان به توست، برايت فرزندى نگرفتم، شريكى نخواندم، اين ايمان منّتى است از جانب تو بر من، نه از سوى من بر تو، نافرمانى كردم تو را اى معبود من نه از روى دشمنى، و نه از روى بيرون رفتن از بندگى ات، و نه از روى انكار ربوبيّتت، بلكه هواى نفسم را پيروى كردم، و شيطان مرا لغزاند، تو را بر من حجّت و بيان است، پس اگر عذابم كنى به خاطر گناهان من است، و تو ستمكار بر من نيستى، و اگر مرا بيامرزى، و به من رحم كنى به يقين تو بخشنده و بزرگوارى.
پس از اين دعا تا نفس او وفا كند  یا کریم،یا کریم را تكرار كند، و بعد از آن بگويد:


يا آمِناً مِنْ كُلِّ شَيْى ءٍ وَ كُلُّ شَيْى ءٍ مِنْكَ خآئِفٌ حَذِرٌ اَسْئَلُكَ بِاَمْنِكَ مِنْ كُلِّ شَيْى ءٍ وَ خَوْفِ كُلِّ شَيْى ءٍ مِنْكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُعْطِيَنى اَماناً لِنَفْسى وَ اَهْلى وَ وَلَدى وَ سآئِرِ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ حَتّى لااَخافَ وَ لا اَحْذَرَ مِنْ شَيْى ءٍ اَبَداً اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْى ءٍ قَديرٌ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ يا كافِىَ اِبْراهيمَ نُمْرُودَ وَ يا كافِىَ مُوسى فِرْعَوْنَ اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَكْفِيَنى شَرَّ فلان بن فلان

اى ايمن از هرچيز، و هرچيز از تو هراسان و در حذر، از تو مى خواهم به ايمنى ات از هرچيز، و هراس هرچيز از تو، اينكه بر محمد و خاندان محمّد درود فرستى، و به من امان دهى، براى خود و خاندان و فرزندانم، و ساير چيزهايى كه به من عنايت كردى، تا هرگز از چيزى نهراسم و حذر نكنم، به درستى كه تو بر هرچيز توانايى، و خدا ما را بس است، و چه خوب كارگشايى است، اى كفايت كننده ابراهيم از نمرود، و اى كفايت كننده موسى از فرعون، از تو مى خواهم بر محمد و خاندان محمّد درود فرستى، و از من كفايت كنى شرّ فلان پسر فلان را.
و به جاى (فلان بن فلان) نام شخصى را كه از شرّ او مى ترسد، و نام پدرش را بگويد، و از خدا بخواهد كه زيان او را دفع و وى را از او كفايت كند، به درستى كه حق تعالى گزند او را كفايت خواهد كرد انشاء اللّه تعالى، و پس از آن به سجده رود، و حاجت خود را بخواهد، و به سوى حق تعالى زارى كند، به درستى كه مرد مؤمن و زن مؤمنه اى نيست، كه اين نماز را بجا آورد، و اين دعا را از روى اخلاص بخواند، مگر اينكه درهاى آسمان براى او در برآمدن حاجاتش گشوده مى شود، و در همان هنگام و همان شب دعاى او نسبت به هرگونه حاجتى كه باشد مستجاب مى شود، و اين به سبب فضل و انعام حق تعالى بر ما و بر مردم است.
مؤلّف گويد: فرزند
بزرگوار شيخ طبرسى، رضى الدين حسن بن فضل هم اين نماز را در «مكارم الاخلاق» نقل كرده و در ابتداى دعا به جاى «اللّهمّ ان كنت عصيتك» «ان كنت قد عصيتك» را ذكر كرده است و پس از حتّى لا اخاف كلمه «احدا» را اضافه نموده است.
و پس از كلمه «فرعون اسالك» را

چرا باید نماز خواند و فلسفه نماز خواندن چیست؟

چرا باید نماز خواند و فلسفه نماز خواندن چیست؟

علت اصلي نماز خواندن ما تنها و تنها واجب بودن آن است؛ يعني ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه اين ها می توان پرسيد: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده؟
در پاسخ می گوییم وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است؛ در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که خداوند فرموده است.
اما اگر منظور از چرایی، یافتن حکمت های وجوب عملی مشخص و مستمر به نام نماز است، می توان گفت :
اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو نمود. ما معتقدیم که عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تاکنون به شکلی پرستش داشتهاند. روح انسان، نیاز به عبادت و پرستش دارد و هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند؛ امّا سخن در نحوه پرستش است.
در فرهنگ اسلامی تعیین کردن و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است. کسی نمی تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی ذكر و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است؛ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد؛ نه کم تر و نه بیش تر. در نتیجه، خداوند نماز را واجب فرموده و مقررات و شرایطی هم برای آن وضع نموده است.
اما تامل عقلانی در ماهیت نماز نشان می دهد که این عمل با این خصوصیات بهترین شیوه برای رسیدن به همان نیاز روحی انسان نیز محسوب می شود ؛ در واقع اگر در ماهیت و شکل نماز دقت شود، می بینیم که نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است. مجموعه اجزا و حرکات آن، تجلی تواضع و تسلیم در برابر خداوند است. در عین حال، گرامیداشت و جایگاه انسان و قدرت و توان او نیز در این تکلیف مورد توجه قرار گرفته است.
به علاوه، نوع چیدمان اوقات نماز به گونه ای است که نه به انسان فشار طاقت فرسایی وارد شود و نه آدمی تا مدت زیادی از انجام آن و توجه به خداوند و حقایق عالم غافل گردد؛ بلکه به طور منظم و مستمر، این عمل عبادی زیبا و آسان در زندگی تکرار می گردد.
ازشاخصه های مهم نماز آن است که، غفلت زدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز در چند نوبت انجام مي شود، مرتباً به انسان هشدار مي دهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان مي سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مي كند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيله اي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّا به او بيدار باش گويد.
همچنین نماز خود بيني و كبر را در هم مي شكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي گذارد، خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او مي بیند و توجهی به این مساله جلوی بسیاری از گردن کشی ها و خود بینی ها را می گیرد.
با این همه، اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقید، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد که حصول همه این نتایج، در فرض التزام و جدیت و استمرار در نماز است؛ نه اختیار و حق انتخاب در انجام آن.
قرآن کریم به صراحت اعلام می نماید که نماز، مانعی در برابر انجام فحشا و منکر است (3) و این یعنی حیات پاک و نورانی و سعادتی که برای آینده انسان رقم می خورد.
حتی نماز های کم مایه و با بی توجهی نیز در این مسیر خالی از اثر نیستند، چنان که افراد گناهكاري بودند كه شرح حال آنها براي پيشوايان اسلام بيان می شد و ائمه می فرمودند: غم مخوريد، نمازشان آنها را اصلاح مي كند و همین گونه می شد.
اما دقت و اصرار در این شکل و قالب و شروط و قیود این عمل، به چه دلیلی است؟
نماز، نماد تسلیم و عبودیت در برابر خداوند است. اگر قرار باشد که هر انسانی طبق خواسته خود عمل نماید و آن را به جا بیاورد، نه آن چیزی که خداوند از او خواسته، دیگر بندگی خداوند نمی شود؛ بلکه بندگی خود و عمل طبق خواسته خود است. امیرمؤمنان (ع) در روایتی پس از بیان این که معنای اسلام را تسلیم شدن در مقابل پروردگار می داند. که نشان تسلیم در عمل آشکار می شود، می فرماید :
مؤمن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمی گذارد؛ بلکه بر آنچه از پروردگارش رسیده، بنیان می نهد. (1)
شاید یکی از رموز خواندن نماز به همان صورتی که پیامبر فرمود، حفظ شکل و ساختار عمل بعد از قرن ها است که در نتیجه آن، ماهیت و روح کلی و ساختار اساسی خود دین هم در پرتو آن زنده و پا برجا باقی می ماند؛ در حالی در ادیان دیگر ما چنین عمل معینی را نمی بینیم. به همین دلیل، آن روح کلی ادیان دیگر و ساختار اصلی به مرور زمان از دست رفته است.
هشام بن حکم از امام صادق (ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: « پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند؛ امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این، از طریق نماز امکان پذیر است». (2)
یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست. در جمع بندی می توان گفت هم شکل و ساختار ظاهری نماز، زیبا و جذاب و اثربخش است و هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی؛ رکوع و سجود و تسبیح و ستایش و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همه زیبایی ها در نماز موجود است.
اما در نهایت باز باید دانست که هر چند نماز داراي بركات و ثمرات بسياري نظير به ياد خدا افتادن، آرامش، دوری از غفلت ها و زشتی ها و.. . است اما اگر در مورد خاصي چنين نتيجه و ثمره اي حاصل نشد يا بدون نماز هم برخي از اين ثمرات براي ما حاصل بود، نمي توان نماز را به كنار گذاشت و آن را بي فائده دانست زيرا عين مخالفت با دستور خداوند و ضد تسليم و عبوديت كه حقيقت بندگي است مي باشد.

پی نوشت ها:
1. علامه مجلسي، بحار الانوار، نشر اسلاميه، تهران، بي تا، ج 65، ص 309.
2. شيخ صدوق‏، علل الشرائع، انتشارات داورى‏، چاپ اول، ج 2، ص 317.
3. عنکبوت (29) آیه 45.

4.منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

صبح جمعه....


حل میشود غزل در صدای تو

ای هر چه هست و نیست در عالم به فدای تو

هر شب به روز آمدنت فکر میکنم

هر روز بی قرار ترینم برای تو

بیدار میشوم از این خواب هولناک

یک صبح جمعه با نفس آشنای تو

شعری برای امام زمان(عج)


هیچ داری از دل مهدی خبر؟

گریه های هر شبش را تا سحر؟

او که ارباب تمام عالم است

من بمیرم،سر به زانوی غم است

شیعیان مهدی غریب و بی کس است

جان مولا معصیت دیگر بس است

شیعیان بس نیست غفلت هایمان؟؟

غربت و تنهایی مولایمان؟؟!!

ما عبید و عبد دنیا گشته ایم

غافل از مهدی و زهرا گشته ایم

من که دارم ادعای شیعگی

پاسخی دارم به جز شرمندگی؟؟!

**اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج**

20جمله طلایی از رهبر معظم انقلاب درباره «9دی» و«فتنه»

  1. فتنه‌ها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنه‌انگیز دستش کوتاه میشود. ۱۳۷۸/۰۵/۰۸
  2. فتنه‌انگیختن و بد دل کردن مردم نسبت به یکدیگر، یکی از مواد برنامه‌ای است که دشمنان نسبت به این ملت در نظر دارند. ۱۳۷۹/۰۱/۰۶
  3. دنیاطلبان برای اینکه به مقاصد خودشان برسند، در جامعه فتنه ایجاد میکنند؛ جنگها، تبلیغات دروغین، سیاست‌بازیهای ناجوانمردانه؛ اینها ناشی از همین دنیاطلبیهاست. ۱۳۸۷/۰۶/۲۹
  4. در اوائل حوادث بعد از انتخابات ۸۸ اولین کاری که شد، تردیدافکنی در کار مسئولین رسمی کشور بود؛ در کار شورای نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردیدافکنیها خیلی مضر است؛ دشمن این را میخواهد. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴
  5. در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خدای متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی، راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم. ۱۳۸۸/۱۰/۱۹
  6. فتنه معنایش این است که یک عده‌ای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمن صریح بتواند چهره‌ی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. ۱۳۸۸/۱۰/۲۹
  7. وقتی در داخل محیط فتنه، کسانی با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهای نظام جمهوری اسلامی را نفی میکنند، با عملشان هم جمهوریت و یک انتخابات را زیر سؤال میبرند، وقتی این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص این است که مرزشان را مشخص کنند، موضعشان را مشخص کنند. ۱۳۸۸/۱۰/۲۹
  8. مهمترین هدف از حوادث دوران فتنه‌ی بعد از انتخابات ۸۸ این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹
  9. آن کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشی از ملت نیستند؛ افرادی هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانی که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را میکنند؛ ربطی به توده‌ی مردم ندارند. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹
  10. شما دیدید فتنه‌ای به وجود آمد، کارهائی شد، تلاشهائی شد، آمریکا از فتنه‌گران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهای غربی، منافقین و سلطنت‌طلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همه‌ی این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دی، در روز بیست و دوی بهمن، آنچنان عظمتی از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
  11. باید حواسمان را جمع کنیم، بفهمیم که: «من نام لم ینم عنه»؛ اگر ما اینجا خواب برویم، جبهه‌ی دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد کرد. به نظر من، فتنه‌ی سال ۸۸ هم همین بود؛ برای ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. ۱۳۸۹/۰۶/۲۵
  12. گناه بزرگی که برخی از دست‌اندرکاران فتنه‌ها در کشور انجام میدهند، امیدوار کردن دشمن است؛ دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذی در بین مردم، در بین عوامل گوناگون، در بین مسئولان نظام باز کند. ۱۳۸۹/۱۰/۰۸
  13. مردم ما در مقابله‌ی با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دی در سرتاسر کشور مشت محکمی به دهان فتنه‌گران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلی معنا دارد؛ این نشانه‌ی این است که این مردم بیدارند، هشیارند. ۱۳۸۹/۱۰/۰۸
  14. حادثه‌ی نهم دی یک حادثه‌ی عجیبی است؛ به خاطر دلبستگی مردم به نظام بود. اینها نشان دهنده‌ی اعتماد مردم است. متأسفانه میشنویم همین طور در اظهارات مصلحت‌جویانه، مکرر میگویند: آقا اعتمادِ از دست رفته‌ی مردم را برگردانید! کدام اعتمادِ از دست رفته؟! مردم به نظام اعتماد دارند، نظام را دوست دارند، از نظام دفاع میکنند. ۱۳۹۰/۰۵/۱۶
  15. در فتنه‌ی ۸۸، دو روز بعد از حوادث عاشورا، قضیه‌ی عظیم نهم دی به راه افتاد. همان وقت بعضی از ناظران خارجی که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربی نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دی در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازه‌ی امام، چنین اجتماعی، چنین شوری دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجوری است. ۱۳۹۰/۰۷/۲۰
  16. یکی از خصوصیاتی که در حادثه‌ی ۹ دی هست، که باز آن را کاملاً به حوادث انقلاب نزدیک میکند، مسئله‌ی عاشوراست. یعنی در حوادث اول انقلاب هم محرّم پیش آمد و امام آن نکته‌ی عظیمِ عجیبِ تاریخی را بیان کردند: «ماهی که خون بر شمشیر پیروز است». ۱۳۹۰/۰۹/۲۱
  17. ۹ دی یک نمونه‌ای بود از همان خصوصیتی که در خود انقلاب وجود داشت؛ یعنی مردم احساس وظیفه‌ی دینی کردند و دنبال این وظیفه، عمل صالحِ خودشان را انجام دادند. عمل صالح این بود که توی خیابان بیایند، نشان بدهند، بگویند مردم ایران اینند. ۱۳۹۰/۰۹/۲۱
  18. در قضایای سال ۸۸ که دشمن تصور می‌کرد طراحی ده‌ساله‌ی او بر ضد جمهوری اسلامی به نتیجه رسیده است، ملت ایران باقدرت در صحنه حاضر شد و بر دهان مخالفان و معارضان بین‌المللی زد؛ چه برسد به مزدوران داخلی آنها که در مقابل عظمت ملت ایران به حساب نمی‌آیند. ۱۳۹۱/۱۰/۲۷
  19. در مسئله‌ی انتخابات و غیر انتخابات، همه باید تسلیم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمکین کنند. آن حوادثی که در سال ۸۸ پیش آمد ــ که برای کشور ضرر داشت و ضایعه‌آفرین بود ــ همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رأی مردم تمکین کنند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
  20. دشمنان این ملت، روز نهم دی را فراموش کرده‌اند آن کسانی که فکر میکنند در این کشور یک اکثریتی خاموش و مخالف با نظام جمهوری اسلامیاند، یادشان رفته است که سی و چهار سال است که هر سال در بیست و دوم بهمن، در همه‌ی شهرهای این کشور، جمعیتهای عظیم به دفاع از نظام جمهوری اسلامی بیرون میآیند و «مرگ بر آمریکا» میگویند. ۱۳۹۲/۰۳/۱۴

منبع:khamenei.ir