کلید واژه: "داستان آموزنده-آرایشگر بی خدا-"
آرایشگر بی خدا
یکشنبه 96/08/07
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به موضوع « خدا » رسیدند. آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد. مشتری… بیشتر »