مكان هاى دعا براى امام زمان(عج)

مكان هاى دعا براى حضرت همان گونه كه دعا براى تعجيل فرج حضرت در زمان هاى مخصوصى تاكيد شده، هم چنين در مكان هاى معينى موکد است؟ يا از جهت تأسی جستن و اقتداكردن به آن حضرت و يا به خاطر روايت شدن آن از امامان بزرگوار، و يا از روى اعتبارات عقلى كه نزد اهل فهم مقبول است. از جمله آن اماكن مسجدالحرام، عرفات، سرداب، مسجد كوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه، مسجد جمكران، حرم حضرت سيد الشهداء (ع)، حرم امام رضا (ع)، حرم عسكريين (ع)، حرم هركدام از امامان (ع) (۱) پی نوشت: ۱. مكيال المكارم ج۲ ص ۸۳ ترجمه سيد مهدى حائرى قزوينى. منبع:دانستنی های امام زمان علیه السلام ( دانستنی های مهدوی 2 ) - علی غزالی اصفهانی- صفحه۲۱۴

رضوان، مشيت مطلقه انسان در بهشت


رضوان، مشيت مطلقه انسان در بهشت

«قُلْ اَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذلِكُمْ لِلَّذينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتٌ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ خالِدينَ فيها وَ اَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصيرٌ بِالْعِبادِ، »
«بگو آيا مى خواهيد شما را به بهتر از اين جا خبر دهم؟ كسانى كه از خدا پروا داشته باشند نزد پروردگارشان بهشت هائى دارند كه از زير سايه آن نهرها جارى است و ايشان در آن، زندگى جاودانه و همسرانى پاك داشته و خدا از آنان خشنود است و او به بندگان بينا است! » (۱۵ / آل عمران)

كلمه «رِضْوان» به معناى رضاو خشنودى است و آن حالتى است كه در نفس آدمى هنگام برخورد با چيزى كه ملايم طبع او است پيدا مى شود و نفس از پذيرفتن آن امتناع نمى ورزد و در صدد دفع آن بر نمى آيد.

در قرآن كريم مسأله رضاى خداى سبحان مكرر آمده و بايد دانست كه رضايت خدا همان طور كه بالنسبه به فعل بندگانش در باب اطاعت تصور دارد، همچنين در غير باب اطاعت از قبيل اوصاف و احوال وغيره تصور دارد، (همان طور كه مى گوئيم نماز رضوان، مشيت مطلقه انسان در بهشت باعث رضاى خدا است، همچنين مى گوئيم تواضع و رقت قلب باعث خشنودى او است. )

چيزى كه هست بيشتر مواردى كه در قرآن كلمه رضاى خدا آمده، (اگر نگوئيم همه مواردش، ) از قبيل رضايت به اطاعت است و به همين جهت است كه در آيات زير رضاى خدا را با رضاى بنده، مقابل هم قرار داده است.
رضايت خدا از بنده اش به خاطر اطاعت او است و رضايت بنده از خدا به خاطر پاداشى است كه به او مى دهد و يا به خاطر حكمى است كه به نفع او صادر مى كند:
«رَضِىَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ، » (۲۲ / مجادله)

«يا اَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، اِرْجِعى اِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً، » (۲۷ و۲۸/فجر)

«وَ السّابِقُونَ الاَْوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الاَْنْصارِ وَ الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِاِحْسانٍ رَضِىَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ اَعَدَّ لَهُمْ جَنّاتٍ… » (۱۰۰ / توبه)

اين كه در اين مقام يعنى مقام شمردن آن چه براى انسان خير است و مطابق با امور مورد علاقه زندگى دنيائى او است مسأله رضايت خدا را شمرده، دلالت دارد بر اين كه خود «رِضْوان» نيز از خواسته هاى انسانى و يا مستلزم امرى است كه آن امر اين چنين است و به همين جهت بوده كه در اين آيه آن را در مقابل جنات و ازواج ذكر كرده است.
در آيه:
« فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْوانا، » (۲ / مائده) آن را در مقابل فضل و نيز در آيه: «وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٌ، » (۲۰ / حديد) در مقابل: «مَغْفِرت، » و در آيه: «بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ، » (۲۱ توبه) در مقابل رحمت ذكر فرمود.

و چه بسا با تدبر و دقت در معناى آن چه كه ما گفتيم و دقت در آيه: «رَضِىَ اللّهُ رضوان، مشيت مطلقه انسان در بهشت عَنْهُمْ…، » و آيه: «راضِيَةً مَرْضِيَّةً…، » بتوان نكته اى را كه آيه موردبحث مبهم گذاشته، كشف نمود، براى اين كه در آيات نامبرده رضايت را به خود آنان زده، فرموده: (خدا از ايشان راضى است، ) و رضايت از شخص، غير رضايت از فعل شخص است.
در نتيجه برگشت معنا به اين مى شود كه خداى تعالى ايشان را در آن چه مى خواهند از خود نمى راند، نتيجه اين هم همان معنائى مى شود كه آيه: «لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فيها ايشان در بهشت هر چه بخواهند در اختيار دارند، » آن را افاده مى كند، پس در رضوان خدا از انسان، مشيت مطلقه انسان وجود دارد. 

منبع:بهشت از دیدگاه قرآن و حدیث - سید مهدی امین -صفحه۶۶

آداب تغذيه در آموزه‌هاي ديني


آداب تغذيه در آموزه‌هاي ديني

خداوند كريم در قرآن مجيد براي بهتر و سالم ماندن جسم انسان‌ها دستوراتي داده است و به وسيله پيامبر گرامي اش محمد مصطفي صلي الله عليه و آله به بشريت ارزاني داشته است.
قرآن كريم در سوره عبس آيه ۲۴ چنين مي‌فرمايد: «فَلْيَنْظُرْ الْإِنسَانُ إِلَي طَعَامِهِ» آدمي بايد به غذايش، خوراكش و به آنچه مي‌خورد توجه داشته باشد كه از هر نظر پاك و تميز، حلال، مباح و قابل خوردن باشد و از نظر بهداشت و سلامت دقت كافي داشته باشد كه آنچه مي‌خورد سالم باشد و چه از نظر ظاهر و چه از نظر باطن آلوده نباشد. حق كسي را نخورد و توجه كند كه چه مي‌خورد و به اندازه كافي بخورد و آيا آنچه مي‌خورد، خوردني است؟ »
آيه ۱۷۲ سوره بقره چنين مي‌فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ» اين آيه دستور مي‌دهد كه از غذاهاي پاك و پاكيزه و حلال‌ها و قابل خوردني‌ها استفاده كنيد و شكر نعمت‌هاي خدا را به جاي آوريد.

آيات قرآني انسان را از تصرف خائنانه در غذاها، خراب كردن مواد غذايي مردم و آلوده كردن آنها، مواد خوب و بد را مخلوط كردن براي سودجويي شخصي، گران فروشي و ظلم و ستم بر مردم بازداشته و نهي كرده است.
قرآن در آيه ۸۱ سوره طه چنين مي‌فرمايد: «از خوراكي‌هاي پاكيزه اي كه روزي شما كرديم، بخوريد، ولي در آن زياده روي نكنيد كه خشم من بر شما فرود مي‌آيد و هر كس خشم من بر او فرود آيد قطعا در ورطه هلاكت افتاده است».
رعايت دستورهاي بهداشتي در تغذيه يكي از مهم ترين عوامل سلامت، شادابي و طول عمر است.
اگر مردم بدانند كه چه بايد بخورند و چگونه بخورند و اصول تغذيه را در زندگي خود به كار بندند، نه تنها ريشه بسياري از بيماري‌ها از بين مي‌رود.
با رعايت اصول تغذيه تأثيرات مثبت در جنبه‌هاي مختلف فردي و اجتماعي نمايان شده و جامعه بشري طعم لذت و طراوت را بيش از پيش خواهد چشيد.
رهنمودهاي اسلام در زمينه تغذيه فوق العاده مهم و ارزشمند است و پيروي از آنها، نه تنها سلامت جسم را تضمين مي‌كند، سلامتي و شادابي روح و جان را نيز به ارمغان مي‌آورد.
در فرهنگ ديني، با توجه به هدف خلقت جهان هستي و جايگاه ويژه انسان در نظام آفرينش، تغذيه به عنوان ابزار و وسيله اي معرفي شده تا انسان را در جهت رشد و كمال سوق دهد، نه آنكه خودش هدف زندگي باشد.
در مورد آداب خوردن و آشاميدن در اسلام توصيه‌هاي فراواني شده است.

استفاده از مواد غذايي مناسب نخستين و مهم ترين رهنمود اسلام است كه برخي ويژگي‌هاي آن از آيات و روايات به اين صورت برداشت مي‌شود: «غذاي انسان بايد حلال بوده و از راه مشروع تهيه شده باشد».
غذايي كه از راه نامشروع و تجاوز به حقوق ديگران تهيه شود، هر چند ممكن است براي سلامت جسم ضرر نداشته باشد، امّا قطعاً براي سلامت روان زيان بار خواهد بود.
غذا بايد پاك و پاكيزه باشد. در آيات قرآن نيز به دو قيد حلال و طيب بودن غذاها تأكيد شده است. [1] در داستان اصحاب كهف، آن هنگام كه يكي از افراد مأمور مي‌شود براي تهيه غذا به شهر برود، با وجود موقعيت ترس و اضطراب و در شرايطي كه بايد به سرعت به غار باز مي‌گشت، به توجه به نوع و كيفيت غذا و انتخاب پاك ترين غذا سفارش شده است: «پس بايد بنگرد كه كدام غذا پاكيزه تر است تا رزقي از آن برايتان بياورد… ». [۲]
يكي از ويژگي‌هايي كه بايد به توصيه آموزه‌هاي ديني در انتخاب غذا به آن توجه كرد ارزش غذايي و فايده غذا است.
در قرآن كريم هر كجا كه از گوشت ماهي سخن به ميان آمده، قيد تازه بودن نيز به دنبالش آورده شده: «لَحْمًا طَرِيًّا». [۳]
«از منظر روايات اسلامي، برترين غذاها، غذايي است كه از دست رنج فرد تهيه شده باشد».
اگرچه روزي همه موجودات مقدر شده و به دست رازق بي همتا به آنها داده مي‌شود، اما رخوت و تنبلي انسان و صرفاً خوردن و خوابيدن او در فرهنگ قرآني مذموم دانسته شده و در مقابل سفارش به كار و تلاش جهت كسب رزق و روزي حلال و بهره از نتايج زحمات انسان شده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنْ الْأَرْضِ» [4]

قرآن از اهل بهشت كه در دارالسلام، جاويد هستند اوصافي ذكر كرده و وعده‌هاي غذايي بهشتيان به دو وعده صبح و شام اختصاص يافته است. «در بهشت روزي آنها هر صبح و شام مهيا مي‌باشد». [5]
در روايات اسلامي براي تداوم سلامت و شادابي انسان، خوردن دو وعده غذايي در صبح و شام سفارش شده است.
«شهاب بن عبد ربه» نقل مي‌كند كه نزد امام صادق عليه السلام، از دردها و بدگواري‌هايي كه داشتم، اظهار ناراحتي كردم. ايشان به من فرمود: «صبحانه بخور و شام بخور، اما در فاصله ميان آنها چيزي مخور؛ چراكه موجب تباهي تن است. مگر نشنيده اي كه خداوند مي‌فرمايد: «وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا». [6]
در روايات با وجود تعيين دو نوبت غذا در هر شبانه روز، بر خوردن ناشتايي و شام تأكيد شده و ترك آنها شديداً نهي شده است.
پيامبر خدا فرموده است: «خوردن شام را وا مگذاريد، هر چند به مشتي خرما باشد؛ زيرا وا گذاشتن آن، انسان را پير مي‌كند». [7]
پيشوايان اسلام براي پيشگيري از زيان‌هاي
و بهره گيري از منافع كم خوري، توصيه كرده اند كه انسان پيش از زماني كه اشتها دارد چيزي نخورد و قبل از آنكه اشتهايش كاملاً از بين رود، از خوردن دست بكشد. [8]

در روايات افزون بر اينكه بر كم خوري تأكيد شده است، منافع زيادي براي آن ذكر شده كه در بخش منافع ظاهري و باطني قابل بررسي است. از جمله فوايد و آثار ظاهري كه كم خوردن بر جسم مي‌گذارد، سلامت تن مي‌باشد.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرموده است: «مادر همه داروها كم خوري است». [9]
از امير مؤمنان عليه السلام روايت شده است: «هر كس در خوردن به كم بسنده كند، سلامتش بيشتر مي‌شود و انديشه اش سامان مي‌يابد». [10]
يكي از فوايد كم خوري، شادابي چهره است.
در روايتي از حضرت عيسي عليه السلام نقل شده است كه خطاب به زني فرمود: «هنگامي كه غذا مي‌خوري، از سير شدن پرهيز كن؛ زيرا اگر غذا بر سينه سنگيني كند و از اندازه فزون شود، طراوت چهره از ميان مي‌رود». [11]
طول عمر يكي ديگر از فوايد كم خوردن است. چنانكه از لقمان نقل شده است: «اگر خوراك انسان اندك باشد عمرش طولاني مي‌شود». [12]
در احاديث پيامبر صلي الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام روايات بسياري در مورد فوايد معنوي كم خوري از جمله صفاي انديشه، نورانيت دل، رهايي از دام شيطان، بهره گيري از علم و حكمت و درك ملكوت هستي و استفاده بهتر از عبادات و در نهايت نزديكي به خداوند متعال مطرح شده است. [13]
«هيچ رزق و روزي و نعمتي وجود ندارد مگر آنكه از جانب خداست. » [14] در حقيقت همه انسان‌ها بر سر سفره نعمت خداوند متعال نشسته اند و از رحمت بي كران او برخوردارند.

در استفاده از نعمت ها، شايسته است از مالك حقيقي آنها ياد شود و با نام او از نعمت هايش استفاده كرد.
در روايات، بر ذكر نام خداوند به ويژه هنگام تغذيه و بهره بردن از رزق و روزي خدا تأكيد و نام خدا، عامل سلامتي و بركت غذا معرفي شده است.
پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله مي‌فرمايد: «هنگام غذا، از آن كسي نام ببر كه با وجود نامش هيچ دردي زيان نمي رساند و نام او شفاي همه بيماري‌ها است». [15]
مرحوم علامه طباطبايي در تفسير الميزان فرموده است: «حقيقت شكر اظهار نعمت است. چنانكه حقيقت كفر، اخفاي نعمت است». [16]
طبق آيات قرآن همه چيز جزو نعمت‌هاي الهي مي‌باشد و هدف از اعطاي نعمت نيز بندگي در راه اوست.
حقيقت شكر يعني؛ به كمال رساندن بندگي و انجام دستورهاي الهي و متذكر شدن مقام ربوبي خدا. [17]
قرآن كريم پس از آنكه به خوردن و بهره مند شدن از رزق و روزي‌هاي پاك و طيّب الهي، دستور مي‌دهد، مسئله شكر را مطرح كرده و مي‌فرمايد: «اي مؤمنان! از نعمت‌هاي پاكيزه اي كه روزيتان كرديم بخوريد و شكر خدا را به جا آوريد اگر فقط او را پرستش مي‌كنيد». [18]
شكر در برابر رزق و روزي‌هايي كه خدا به انسان عطا فرموده و نعمت غذا و تغذيه كه تداوم حيات انسان و موجودات به آن وابسته مي‌باشد، از مهم ترين جايگاه‌هاي شكر است كه در كنار شكر قلبي و شكر لساني، انفاق و اطعام مي‌تواند مصاديق شكر عملي آن به حساب آيد.

اميرمؤمنان علي عليه السلام مي‌فرمايد: «كامياب ترين مردم در كار نعمت ها، كسي است كه نعمت‌هاي موجودش را با شكرگزاري، پايدار سازد و نعمت‌هاي از دست رفته را با شكيبايي باز گرداند». [19]
در روايات زيادي يكي از شرايط استجابت دعا پرهيز از غذاي حرام معرفي شده است. در حديثي از پيامبر نقل شده است: «ايشان در پاسخ به شخصي كه عرض كرد: دعايي دوست دارم تا دعايم مستجاب شود ايشان فرمود: غذاي خود را پاك كن و از غذاي حرام بپرهيز». [20]

پی نوشت ها:

[۱]: بقره: ۱۶۹.

[۲]: كهف: ۱۹.
[۳]: نحل: ۱۴ و ۱۶.

[4]: بقره: ۲۶۷.
[5]: مريم: ۶۲.

[5]: كافي، ج۶، ص ۲۸۸، ح۲؛ بحارالانوار، ج۶۶، ص ۳۴۲، ح ۵.
[6]: «لاتدعوا العشاء و لو بكف من تمر فان تركه يهرم»، سنن ابن ماجه، ج۲، ص ۱۱۱۳، ح ۳۳۵۵.

[6]: دانش نامه احاديث پزشكي، ج۲، ص۱۱۰.

[7]: المواعظ العدديه، ص۲۱۳.
[8]: غرر الحكم، ح ۸۸۰۳.

[9]: علل الشرايع، ۴۹۷؛ بحارالانوار، ج۱۴، ص۳۲.
[10]: المواعظ العدديه، ص ۷۱.

[15]: تنبيه الخواطر، ج۲، ص۱۱۹؛ عدة الداعي، ص۱۶۶؛ بحارالانوار، ج۷۸، ص۴۵۳، ح ۲۱.
[16]: نحل: ۵۳.

[17]: بحارالانوار، ج۶۶، ص۴۲۵.
[18]: تفسير الميزان، ج۷، ص۶۵.

[19]: به نقل از: حسين اسكندري، آيه‌هاي زندگي، ص۱۸۸.
[20]: بقره: ۱۷۲.

[21]: ميران الحكمة، ج۱۳، ح۲۰۳۸۰.

[22]: بحار الانوار، ج۶۶، ص۳۷۳، ح ۲۷۰۹.

منبع:کتاب پیام سلامت -مریم سقلاطونی- صفحه۴۸

سلامتی در قرآن


سلامتي در قرآن

قرآن كريم بر اهميت و تأثير بهداشت در زندگي دنيوي و اخروي اشاره‌هاي فراوان دارد. علت تأكيد قرآن بر اين مطالب دليلي بر جامع نگري دين مبين اسلام و جايگاه سلامت است. در اين بخش به نمونه‌هايي ارزشمند از كلام نوراني وحي درباره مسائل مختلف مربوط به سلامت اشاره مي‌شود:
داوود عليه السلام بارها مي‌فرمود: «بار خدايا! نه بيماري اي كه مرا سنگين و بستري كند و نه تندرستي اي كه مرا به فراموشي و غفلت [از ياد تو ]كشاند، بلكه حدّ ميان اين دو [نصيبم فرما]». [۱]
«اوست خدايي كه هيچ خداي ديگري جز او نيست. فرمانرواست، پاك است، سلامت بخش است». [۲]
«و خدا [شما را] به سراي سلامت فرا مي‌خواند و هركه را بخواهد به راه راست هدايت مي‌كند». [۳]

«خدا هر كه را از خشنودي او پيروي كند، به وسيله آن [كتاب] به راه‌هاي سلامت رهنمون مي‌شود و به توفيق خويش، آنان را از تاريكي‌ها به سوي روشنايي بيرون مي‌برد و به راهي راست هدايتشان مي‌كند». [4]
«و خواب شما را [مايه] آسايش و استراحت قرار داديم». [5]
قرآن كريم اموري را به عنوان آرامش معرفي مي‌كند: مانند نماز، تلاوت قرآن، اهل بيت عليهم السلام، توكل، صبر، تقوا، توبه، مطالعه تاريخ انسان‌هاي بزرگ، عمل صالح، تسليم بودن در مقابل خدا، انفاق، زكات و….
با توجه به آيه شريفه «آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دل‌ها آرامش مي‌يابد. » تنها چيزي كه موجب آرامش روح است ياد و ذكر خداي متعال است.
به فرموده قرآن، اصل اول در سلامتي و صحت غذاها آن است كه حلال و پاكيزه باشند. اين گونه غذا، مي‌تواند مقدمات است؟ اين‌ها زيبايي‌هاي زندگيدنياست كه خداوند براي بهترين بندگانش خلق نموده است. پس از نعمت‌هاي خداوند استفاده كنيد». [6]
جالب است بدانيد كه خداوند در قرآن به طور مستقيم به خوردن گوشت و ماهي و ميوه اشاره مي‌كند و آنها را از نعمت‌هاي زندگي بخش الهي برمي شمارد و از ما مي‌خواهد كه از آنها بخوريم. [7]
مسئله خوراك در قرآن، آن قدر مهم است كه خداوند در آيه اي مستقيم به انسان فرمان داده است تا با دقت و تأمل در غذايي كه مي‌خورد، بنگرد. [8]
خداوند در قرآن كريم خواب را از عوامل سلامت و آرامش روح انسان برمي شمارد و آن را نعمتي قابل ستايش و آيه اي از آيات اعجازآميز الهي معرفي مي‌كند. [9]

پی نوشت ها:

[۱]: محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج۱۰، ص۴۶۸.

[۲]: حشر: ۲۳.

[۳]: يونس: ۲۵.

[4]: مائده: ۱۶.

[5]: نبأ: ۹.

[6]: اعراف: ۳۲؛ مائده ۸۷ و ۸۸.

[7]: مائده: ۱ و ۹۶؛ نحل: ۱۴؛ مؤمنون: ۱۹.

[8]: عبس: ۲۴.

[9]: روم: ۲۳؛ فرقان: ۴۷.

منبع:کتاب پیام سلامت-مریم سقلاطونی - صفحه۷

زمینه سازان ظهور



زمينه سازان ظهور

انقلاب حضرت مهدى (ع) هم چون ديگر انقلاب ها، بدون مقدمه وزمينه سازى به وجود نمى آيد، بلكه در آستانه ظهور، حركت هايى پا مى گيرد وزمينه را براى ظهور آن حضرت فراهم مى آورد بخش عمده اى از رواياتى كه درباره رويدادهاى پيش از ظهور وياران حضرت مهدى (ع) آمده است، درباره ايران و ايرانيان است كه با تعبيرات گوناگونى مانند: اهل فارس، عجم، اهل خراسان، اهل قم، اهل طالقان، اهل رى و… بيان شده است. با بررسى مجموع اين روايات به اين نتيجه مى رسيم كه دركشور ايران، پيش از ظهور، نظامى الهى و مدافع ائمه معصومين (ع) و برپا مى گرددكه مورد نظر امام زمان (ع) است و نيز مردم ايران، نقش عمده اى در قيام آن حضرت دارند . (۱)

 رسول خدا (ص) مى فرمايد: مردمى از مشرق زمين قيام مى كنند و زمينه را براى قيام حضرت مهدى (ع) فراهم مى سازند. (۲) نيز مى فرمايد: پرچم هاى سياهى از سمت مشرق خواهد آمدكه دل هاى آنان همانند پاره هاى آهن است؟ پس هركس از حركت آنان آگاهى يافت، به سوى آنان برود وبا آنان بيعت كند؟ هر چند لازم باشدكه بر روى يخ حركت کند. “(۳)

 امام باقر (ع) مى فرمايد: ” گويا قومى را مى بينم كه در مشرق قيام كرده اند و حق را مى طلبند، ولى حق را به آنان نمى دهند .بار ديگر طلب مى كنند ولى باز به آنان واگذار نمى كنند. در اين حالت، شمشيرها را از نيام كشيده، بر شانه مى گذارندكه در اين هنگام، دشمن خواسته آنان را مى پذيرد، ولى آنان نمى پذيرند وقيام مى كنند وحق را واگذار نمى كنند، مگر به صاحب امر. كشتگان آنان شهيدند واگر من آنان را درك مى كردم، خودم را براى صاحب اين امر آماده مى كردم. (۴)

در اين روايات، به روشنى از برپايى قيام‌ها و انقلاب هابى در آستانه ظهور حضرت مهدى (ع) خبر داده شده است. همه روايات بر اين نكته
اتفاق دارند كه پيش از ظهور مهدى (ع) حكومتى به رهبرى يكى از صالحان، كه گمان مى رود از فرزندان پيامبر (ص) هم باشد، در ناحيه مشرق تشكيل مى گردد و زمينه ظهور را مهيا مى سازد و اين حكومت، تا ظاهر شدن حضرت مهدى (ع) وتسليم آن به حضرت ايشان ادامه مى يابد . بر همين اساس، برخى تشكيل دولت شيعى مذهب صفويه راكه پس از قرن‌ها استيلاى حاكمان مستبد و متعصب عامى مذهب، روى كار آمد، همان دولتى دانسته اندكه در روايات، از جمله زمينه سازان حكومت مهدى (ع) به شمارآمده است . (۵)

در زمان ما نيز، برخى با استناد به ويژگى هايى كه در روايا ت آمده، انقلاب اسلامى ايران را كه در سال ۱۳۵۷ ه. ش به رهبرى امام خمينى ره به پيروزى رسيد، همان دولتى دانسته اند كه زمينه را براى ظهور وقيام مهدى (ع) آماده مى كند. در هر صورت، گر چه قرائن فراوانى اين احتمال را قوت مى بخشد، ولى دليل قطعى كه ثابت كند منظور از حكومت زمينه ساز، انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمينى ره است، در دست نيست (۶)

پی نوشت ها:

ا. چشم اندازى به حكومت مهدى (ع) نجم الدين طبسى، ص ۵۸.

۲. بحارالانوارج ۱ ۵ ص ۸۷ ا ثبات الهداة ج ۳، ص ۵۹۹ کشف الغمه، ج ۳ ص۲۶۸.

۳. عقد الدرر، ص ۲۹ ۱ ينابيع المودة، ص ۱ ۴۹ بحارالانوار ج ۵۱، ص ۸۴.

۴. بحارالانوار ج ۲ ۵ص۴۳ ۲ غبة نعمانى ص ۳۷۳.

۵. بحا رالا نوار ج ۵۲، ص ۲۴۳.

۶. برترين هاى فرهنگ مهدويت در مطبوعات، ص ۲۴۸.

منبع:دانستنی های امام زمان علیه السلام ( دانستنی های مهدوی 2 )-علی غزالی اصفهانی- صفحه744