حدیث پیامبر درباره زنان بی حجاب

وای بر احوال بعضی‌ها...

جایگاه عقلی پوشش «چادر»

جایگاه عقلی پوشش «چادر»

یکی از مباحث بسیار مهمّ که در استنباط احکام شرعی کاربرد قابل توجّهی دارد بحث مفسده و یا مصلحت است. طبق این اصل، هر چند که ممکن است یک امری در زمان صدر اسلام واجب نشده باشد ولی اگر ترک آن در زمانی به مفسده و یا مفاسدی بینجامد ومخصوصاً اگر به فساد جوامع اسلامی و یا انحراف آنان از سایر ارزشهای اسلامی ختم گردد آن امر مهمّ بر مسلمانان واجب خواهد شد؛ و یا بر عکس، اگر چه ممکن است یک عملی فی نفسه حرام نباشد ولی اگر ارتکاب آن و یا ترویج آن در جامعه اسلامی موجب مفسده و یا مفاسدی شود آن امر مورد اشکال خواهد بود.
و امّا آنچه مسلّم است و احدی را یارای انکار آن نیست این است که در جامعه اسلامی ما ایران درست پس از آنکه برخی از روشنکفرمآبان بیمار چهره این حجاب کامل اسلامی را در بین بانوان ایرانی در هم شکستند و با انواع مغالطات و شبهه‌ها این سنّت تقریباً واحد و ملّی و شرعی را تضعیف نمودند انحراف از سایر ارزشهای حجاب و عفّت اسلامی هم که اغلب مُهر وجوب خورده اند به دنبال آن در جامعه تضعیف و بلکه برخی از آنها بکلّی تعطیل شدند و گویا این پوشش مقدّس بمنزله محور و شاخص بسیار مهمّ در حجاب و عفّت اسلامی بود که عدول از آن موجب افزایش روز افزون بی حجابی و بی عفّتی و یا بدحجابی در ایران و حتّی بسیاری از کشورهای مسلمان دیگر گشت.
این حقیقت همانگونه که گفته شد با اندک نظاره ای بر تاریخ معاصر ایران و برخی دیگر از کشورهای همداستان، بر هیچ عاقل منصفی قابل انکار نخواهد بود.
ابتدا در جامعه اسلامی ما چادر از آن جایگاهی که داشت فرود آمد، با آنکه اکثریّت مردم ایران آن را برای زنان مسلمان واجب می‌دانستند و حتّی با آن همه زور و قدرتی که رضاشاه بر علیه آن به کار بست بانوان اکثراً از این حجاب دست برنداشتند، ولی متأسّفانه آنها پس از مدّتی فریب یک عدّة افکار وسیاستهای بیمار را خورده و از این آرمان بلند فاطمی روز به روز فاصله گرفتند. ابتدا چادها کنار گذاشته شد و سپس مانتوهای جایگزین شده روز به روز تنگتر و کوتاهتر شدند تا اینکه امروز دیگر نمی توان بر آنها اسم مانتو نهاد، بلکه بلوز و شلوار و یا کت و شلواری بیش نیستند، و یا روز به روز روسریها رنگارنگتر و نازکتر شده و موهای سر را از جلو و عقب بیشتر نشان دادند، و یا شلوارها روز به روز غربی تر، جذّاب تر و تنگتر شدند، و همچنین سایر انحرافات که همگی با از بین رفتن جایگاه چادر در ایران روز به روز سرعت زیادتری به خود گرفتند.
و حتّی امروزه متأسّفانه در برخی از شهرهای بزرگ ایران برخی از دختران و زنان ایرانی شروع به کوتاه نمودن شلوارهای خود نموده اند و روز به روز شلوارها از ساق پا بالاتر رفته و کوتاه می‌شوند و معلوم نیست تا چند سال دیگر چه سرنوشتی در انتظار بانوان ایرانی و به دنبال آن جامعه اسلامی ایران باشد. فلذا آنچه مهمّ است اینکه علاوه بر مصالح گفته شده در خصوص پوشش چادر، مفسده‌های ناشی از ترک چادر و یا تضعیف آن از ناحیه برخی از نهادها، بر احدی پوشیده نیست، و به همین دلیل التزام به این نوع از پوشش و ترویج آن به عنوان یکی از سیاستهای مهمّ جوامع اسلامی بر مردم و دولتهای اسلامی واجب است.
منبع:حجاب برتر (بررسی جایگاه چادر در حجاب اسلامی) - حمید احمدی جلفایی - صفحه ۹۷

فلسفه چادرپوشی در قرآن کریم



فلسفه چادرپوشی در قرآن کریم

اغلب مفسّرین شیعه و بسیاری از مفسّرین اهل سنّت، در ذیل عبارت «ذلِکَ أَدْنی أَن یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ» به نکته بسیار جالبی اشاره کرده اند که به نظر می‌رسد که این خود یکی از فلسفه‌های بسیار مهمّ توصیه به پوشش لباس سرتاسری و یا چادر برای زنان در قرآن محسوب شود.
در این آیه شریفه، پس از آنکه خداوند متعال، زنان مسلمان را در جامعه امر به پوشیدن جلباب و یا جمع نمودن گوشه‌های آن می‌کند، در ادامه می‌فرماید: «ذلِکَ أَدْنی أَن یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ»؛ یعنی: «چون این کار (یعنی پوشش چادر و یا نزدیک کردن گوشه‌های آن در صورت) بهتر است برای خود زنان مسلمان، تا اینکه آنها در جامعه شناخته شوند و اذیّت نشوند».
حال در اینکه آیا منظور از «شناخته شدن» در این آیه شریفه چیست، بسیاری از مفسّرین مشهور، همچون مفسّر قمی و مرحوم علّامه طباطبایی و بسیاری از مفسّرین و محقّقین دیگر می‌گویند: «أی یُعرفن بالستر و العصمة» یا «بالتقوی و العفاف» و از این قبیل تعبیرات.
یعنی: چون در این صورت، زنان مسلمان، در جامعه اهل تقوا و عصمت شناخته می‌شوند و در نتیجه مزاحمان و نامحرمان هوسباز دیگر در آنها طمع نمی کنند و مزاحم آنها نمی شوند.
و این استفاده، با شأن نزول اوّلی که ذکر شد بسیار مطابقت دارد، و سخن ساده و کم ثمره ای هم نیست؛ و با اندکی تأمّل در آن مشخّص می‌شود که چه حرف بلند و سرنوشت سازی در اصلاح جوامع مسلمین و امنیّت اجتماعی نوامیس آنها است.
چرا که معمولاً در جوامع مختلف دیده شده و حتّی کارشناسان غربی هم اذعان داشته اند که تا مزاحمان خیابانی و یا مردان هرزه و هوسباز آثار تمایل و خودنمایی از ناحیه زن نامحرم احساس نکنند، (اگر چه ممکن است در برخی شرایط خاصّ کسانی آنقدر مریض باشند که در این صورت هم به اجبار دست به فساد بزنند ولی) غالباً تمایلی به مزاحمت بیش از حدّ در مردان ایجاد نمی شود و در برخی از کشورها همچون کشور ما اصلاً مرد جرأت مزاحمت و طعنه زدن و یا متلک گفتن و یا فراتر از آن را پیدا نمی کند، فلذا این زن است که همیشه قدم اوّل را در ایجاد مفسده، با پوشش جذّاب و حرکات محرّک خود بر می‌دارد و مرد نامحرم را به سوی خود جلب می‌کند.
مثلاً در کشور ما، زنی که چادر به سرکرده و خوب صورت و لباسهای دیگرش را زیر چادر خود پوشانده است، واقعاً بعید است در داخل جامعه، در کوچه و خیابان، مزاحمین هوسران به او طعنه بزنند و یا متلک بگویند و یا مزاحمش شوند، مگر در شرایط بسیار خلوت و یا ناامن که محلّ بحث نیستند. فلذا می‌فرماید: برای ریشه کن نمودن فساد جنسی در جوامع، از تأثیر گذارترین مهره ای که می‌توان از آن استفاده نمود، و مخصوصا مسئولین تأثیرگذار ما باید از آن استفاده کنند، تشویق و ترویج فرهنگ واقعی حجاب و عفّت در میان زنان
جامعه است.

منبع:حجاب برتر (بررسی جایگاه چادر در حجاب اسلامی) - حمید احمدی جلفایی- صفحه ۹۱

کارت پستال ولادت حضرت معصومه(س)

 
مداحی های محرم