درمان طبیعی ریزش مو

 

ريزش موي سر:

۱- ضماد مخلوطي از «كندر» و روغن، از ريزش مو جلوگيري مي‌كند.

۲- «تره تيزك»، «تخم پيازچه» و «آب ليمو» مفيد مي‌باشند.

۳- ضماد مخلوطي از «روغن گل سرخ» و «كندر» از ريزش مو جلوگيري مي‌كند.

۴- جوشانده «سنا» مخلوط با «سركه» مفيد است.

۵- يك نوع از «ويتامين B» به نام اسيد پانتوتيك در «گوجه فرنگي» مي‌باشد كه براي جلوگيري از ريزش مو بسيار مفيد است.

۶- ضماد سوخته «سياه دانه» مخلوط با «موم روغن» و «حنا» براي جلوگيري از ريختن مو مفيد است.

۷- نوشيدن مخلوطي از عصاره «كاهو»، «هويج» و «يونجه» بسيار نافع است.

۸- «بلال» از ريزش مو جلوگيري مي‌نمايد.

۹- «روغن كفري» (پوست شكوفه خرماي نر) كه پس از رسيدن با مواد وسط آن نيم كوب كرده با مساوي آن «روغن زيتون» مخلوط نموده، سه چهار روز، روزي چندبار آن را به هم زده و يكنواخت سازند داروي خوبي است كه ماليدن آن مقوي مو بوده و از ريزش آن جلوگيري مي‌كند.

۱۰- چنانچه «برگ درخت بنه» را كوبيده و بر محّل ريزش مو بماليد، باعث روبيدن مو شده و مو را دراز نگاه مي‌دارد.

۱۱- وجود گوگرد در «انجير» باعث زياد شدن مو شده، از ريزش آن جلوگيري مي‌نمايد.

منبع:فرهنگ درمان طبیعی بیماریها - علیرضا صدری- صفحه۶۷

روایت امام رضا(ع) درباره روز دحوالارض

 

 

طبق روایتی از امام رضا علیه السلام روز دحوالأرض است (روزی است که نخستین خشکی‌ها از زیر آب- که تمام روی زمین را فراگرفته بود- سربرآورد و مطابق بعضی از روایات، نخستین جایی که از زیر آب بیرون آمد و خشک شد و سپس گسترش یافت، سرزمین «مکّه» و بخصوص محلّ «خانه کعبه» بود و لذا مکّه «امّ القری» [/ مادر همه آبادی ها] نام گرفت). [1]

پی نوشت:
[1]:بحارالانوار، جلد ۱۱، صفحه ۲۱۷، حدیث ۲۹.

نمایش فایل های پیوست:

اعمال روز دحوالارض(بیست و پنجم ذی القعده)

روز بیست و پنجم (روز دحوالارض):

همان گونه که پیش از این گفته شد، روز بیست و پنجم ذی القعده، روزی است که نخستین خشکی‌ها از زیر آب سربرآورد، و سپس گسترش یافت. برای این روز اعمالی نقل شده است:

الف) در روایتی از امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده است: اوّل رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، روز بیست و پنجم ذی القعده بود؛ بنابراین اگر کسی آن روز را روزه بگیرد، و آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش عبادت یکصد سال را دارد.
همچنین فرمود: در آن روز، اگر گروهی به ذکر خدا بپردازند، خداوند حاجتشان را پیش از آن که متفرّق شوند برآورده سازد؛ خداوند در این روز هزار هزار رحمت نازل می‌کند که قسمتی از آن شامل کسانی است که جمع گردند و به ذکر خدا بپردازند و روزش را روزه بدارند و شبش را عبادت کنند. [۱]

ب) مستحب است در آغاز روز (هنگامی که آفتاب کمی بلند شود) دو رکعت نماز بجا آورد و در هر رکعت، بعد از سوره حمد پنج مرتبه سوره والشمس را بخواند و پس از سلام نماز، این دعا را بخواند:
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ الَّا بِاللَّهِ الْعَلیِّ الْعَظیمِ، یا مُقیلَ الْعَثَراتِ، اقِلْنی عَثْرَتی
پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و باعظمت نیست ای نادیده گیر لغزشها، نادیده گیر لغزشم را
یا مُجیبَ الدَّعَواتِ، اجِبْ دَعْوَتی یا سامِعَ الْأَصْواتِ، اسْمَعْ صَوْتی
ای اجابت کننده دعاها اجابت کن دعایم را ای شنوای صداها بشنو صدایم را
وَارْحَمْنی وَتَجاوَزْ عَنْ سَیِّئاتی وَما عِنْدی یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ. [۲]
و به من رحم کن و از گناهانم و آنچه بدی دارم درگذر ای صاحب جلالت و بزرگواری.

ج) «شیخ طوسی» فرمود: مستحب است در این روز، این دعا را بخواند:
اللهُمَّ داحِیَ الْکَعْبَةِ، وَفالِقَ الْحَبَّةِ، وَصارِفَ اللَّزْبَةِ، وَکاشِفَ کُلِ
خدایا ای گسترنده خانه کعبه و شکافنده دانه و برطرف کننده سختی و گشاینده هر
کُرْبَةٍ، اسْئَلُکَ فی هذَا الْیَوْمِ مِنْ ایَّامِکَ الَّتی اعْظَمْتَ حَقَّها، وَاقْدَمْتَ
غم و گرفتاری از تو خواهم در این روز از روزهایت که بزرگ گرداندی حقش را و در سبقت
سَبْقَها، وَجَعَلْتَها عِنْدَ الْمُؤْمِنینَ وَدیعَةً، وَ الَیْکَ ذَریعَةً، وَ بِرَحْمَتِکَ
پیشش انداختی و در نزد مؤمنین آن را به ودیعت نهادی و آن را وسیله ای برای آمدن به پیشگاهت و رسیدن برحمت
الْوَسیعَةِ، انْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ، فِی الْمیثاقِ الْقَریبِ
وسیعت قراردادی که درود فرستی بر محمّد بنده برگزیده ات در روز میثاق نزدیک که

یَوْمَ التَّلاقِ، فاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ، وَداعٍ الی کُلِّ حَقٍّ، وَعَلی اهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهارِ
روز دیدار و ملاقات است آن بزرگواری که هر در بسته ای را گشود و به هر حقی دعوت فرمود و بر خاندان پاکیزه
الْهُداةِ الْمَنارِ، دَعائِمِ الْجَبَّارِ، وَوُلاةِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، وَاعْطِنا فی یَوْمِنا هذا
و راهنمایان روشنی بخش و پایه‌های دین خدا و زمامداران کار بهشت و دوزخند و عطا کن به ما در این روز
مِنْ عَطآئِکَ الْمَخْزُونِ، غَیْرَ مَقْطوُعٍ وَلا مَمْنوُنٍ، تَجْمَعُ لَنا بِهِ التَّوْبَةَ،
از عطای موجود در خزینه ات که نه پایان دارد و نه منّتی در آن است گردآوری بدان برای ما توبه
وَحُسْنَ الْأَوْبَةِ، یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَاکْرَمَ مَرْجُوٍّ، یا کَفِیُّ یا وَفِیُّ، یا مَنْ لُطْفُهُ
و بازگشت خوبی را بسوی خودت ای بهترین خوانده شدگان و بزرگوارترین مایه امید ای کفایت کننده ای وفادار ای که لطفش در
خَفِیٌّ، الْطُفْ لی بِلُطْفِکَ، وَاسْعِدْنی بِعَفْوِکَ، وَایِّدْنی بِنَصْرِکَ، وَلا تُنْسِنی
نهان و خفاست بلطف خویش بر من لطف فرما و به عفوت سعادتمندم کن و به یاریت کمکم ده و از یاد
کَریمَ ذِکْرِکَ، بِوُلاةِ امْرِکَ، وَحَفَظَةِ سِرِّکَ، وَ احْفَظْنی مِنْ شَوائِبِ الدَّهْرِ،
کریمانه ات فراموشم مکن به حق زمامداران کار خود و نگهبانان رازت و نگاهم دار از آلودگیهای روزگار
الی یَوْمِ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ، وَاشْهِدْنی اوْلِیآئَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسی وَحُلُولِ
تا روز حشر و برانگیخته شدن و گواه گیر برایم دوستانت را هنگام جان دادنم و سرازیر
رَمْسی وَانْقِطاعِ عَمَلی وَانْقِضآءِ اجَلی اللَّهُمَّ وَاذْکُرْنی عَلی طُولِ
شدنم در قبر و به پایان رسیدن کردارم و بسر آمدن عمرم خدایا یادم کن در دوران دراز
الْبِلی اذا حَلَلْتُ بَیْنَ اطْباقِ الثَّری وَنَسِیَنِی النَّاسُونَ مِنَ الْوَری
پوسیده شدنم در آن هنگام که میان توده‌های خاک وارد شوم و مردم فراموشکار یکسره فراموشم کرده اند
وَاحْلِلْنی دارَ الْمُقامَةِ، وَ بَوِّئْنی مَنْزِلَ الْکَرامَةِ، وَاجْعَلْنی مِنْ مُرافِقی
و در خانه ماندنی (بهشت) فرودم آر و در منزل کرامت جایم ده و از رفقای دوستانت و
اوْلِیآئِکَ، وَاهْلِ اجْتِبآئِکَ وَأصْفِیائِکَ، وَبارِکْ لی فی لِقآئِکَ، وَارْزُقْنی
برگزیدگان و مخصوصانت قرارم ده و دیدارت را بر من مبارک گردان و حسن عمل روزیم کن
حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ، بَریئاً مِنَ الزَّلَلِ وَسُوءِ الْخَطَلِ، اللهُمَّ وَ
پیش از آن که عمرم بسر رسد در حالی که پاک از لغزش و بد کرداری باشم خدایا
اوْرِدْنی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَاسْقِنی مِنْهُ
مرا به حوض پیامبرت محمّد درود خدا بر او و خاندانش باد (یعنی حوض کوثر) واردم کن و بنوشان مرا از آن

مَشْرَباً رَوِیّاً سآئِغاً هَنیئاً، لا اظْمَأُ بَعْدَهُ، وَلا احَلَّأُ وِرْدَهُ، وَ لا عَنْهُ اذادُ،
حوض نوشاندنی سیراب کننده و روان و گوارا که دیگر تشنه نشوم و از ورود بدان جلوگیریم نکنند و بازم ندارند
وَاجْعَلْهُ لی خَیْرَ زادٍ، وَ اوْفی میعادٍ، یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ، اللَّهُمَّ وَالْعَنْ
و آن را برایم بهترین توشه راه و کاملترین وعده گاه در روز به پا خواستن گواهان قرار ده خدایا دور ساز
جَبابِرَةَ الْأَوَّلینَ وَالْآخِرینَ، وَبِحُقُوقِ اوْلِیآئِکَ الْمُسْتَاْثِرینَ، اللهُمَ
از رحمتت سرکشان اوّلین و آخرین را و آنان که به حقوق دوستان برگزیده ات تجاوز و تعدّی کردند خدایا
وَاقْصِمْ دَعآئِمَهُمْ، وَاهْلِکْ اشْیاعَهُمْ وَ عامِلَهُمْ، وَ عَجِّلْ مَهالِکَهُمْ،
پایه‌های حکومتشان را در هم شکن و پیروان و عمالشان را نابود گردان و به هلاکتشان تعجیل کن
وَاسْلُبْهُمْ مَمالِکَهُمْ، وَضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسالِکَهُمْ، وَالْعَنْ مُساهِمَهُمْ
و مملکتهاشان را از ایشان بگیر و راهها را بر ایشان تنگ فرما و آنان که با ایشان سهیم
وَمُشارِکَهُمْ، اللهُمَّ وَعَجِّلْ فَرَجَ اوْلِیآئِکَ، وَارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظالِمَهُمْ،
و شریک هستند نیز از رحمتت دور کن خدایا شتاب کن در فرج دوستانت و حقوق از دست رفته شان را به آنها باز گردان
وَاظْهِرْ بِالْحَقِّ قآئِمَهُمْ، وَاجْعَلْهُ لِدینِکَ مُنْتَصِراً، وَبِامْرِکَ فی اعْدآئِکَ
و قائمشان را به حق ظاهر گردان و یاری ستاننده دینت و فرمانروای در میان دشمنانت قرارش ده
مُؤْتَمِراً، اللهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ، وَبِما الْقَیْتَ الَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فی لَیْلَةِ
خدایا فرشتگان یاری دهنده را گرداگردش قرار ده و بدان دستوری که در شب قدر بر او فرستی وی را
الْقَدْرِ، مُنْتَقِماً لَکَ حَتّی تَرْضی وَیَعُودَ دینُکَ بِهِ وَعَلی یَدَیْهِ جَدیداً
انتقام کشَنده برای خودت قرار ده بدان حد که تو خشنود گردی و دین تو به وسیله او و بدست او بصورت نو و تازه ای
غَضّاً، وَیَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضاً، وَیَرْفِضَ الْباطِلَ رَفْضاً، اللهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ
درآید و حق کاملًا خالص گردد و باطل یکسره از بین برود خدایا درود فرست بر او و
وَعَلی جَمیعِ آبائِهِ، وَاجْعَلْنا مِنْ صَحْبِهِ وَاسْرَتِهِ، وَابْعَثْنا فی کَرَّتِهِ، حَتّی
بر همه پدرانش و قرار ده ما را از اصحاب و نزدیکانش و در زمان رجعت او ما را برانگیز تا
نَکُونَ فی زَمانِهِ مِنْ اعْوانِهِ، اللَّهُمَّ ادْرِکْ بِنا قِیامَهُ، وَاشْهِدْنا ایَّامَهُ، وَصَلِ
ما در زمان او جزء یارانش باشیم خدایا توفیق درک زمان قیام او را نصیب ما گردان و در روزگار ظهورش ما را حاضر کن و درود فرست
عَلَیْهِ، وَعَلَیْهِ السَّلامُ، وَارْدُدْ الَیْنا سَلامَهُ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ. [3]
بر او و سلام او را بسوی ما بازگردان و سلام و تحیت و رحمت خدا و برکاتش بر او باد.
پی نوشتها:
[۱]:اقبال، صفحه ۳۱۲.
[۲]:همان مدرک، صفحه ۳۱۴.
[3]:مصباح المتهجّد، صفحه ۶۶۹.
منبع:کلیات مفاتیح نوین - آیت الله مکارم شیرازی - صفحه ۸۳۲

هدف از شناسانیدن آفرینش

هدف از شناسانیدن آفرینش

 

هدف از شناسانيدن آفرينش

هدف اميرالمومنين از بيان پديده‌هاي گوناگون آفرينش و انواع آفريدگان و قوانيني كه بر آفرينش حاكم است و وحدت آفرينش و نظم و ترتيب، همگي شناسانيدن آفريدگار است. اين حقيقت را امام به زبانهاي مختلف و در موارد متعدد بيان كرده است كه تنها چند نمونه ي كوچك از آنها آورده شد.
در خطبه ي مشهور به «اشباح» كه به شماره ي ۹۰ در ترجمه ي فيض الاسلام از نهج البلاغه و به شماره ي ۹۱ در نهج البلاغه ي تصحيح و منتشر شده بوسيله ي دكتر صبحي الصالح مندرج است و سراسر خطبه درباره ي شناخت مي‌باشد، نيز بخشهاي زيبا و مفصلي درباره ي آفرينش دارد و در يك بخش از آن مي‌فرمايد:
« … فصار كل ما خلق حجه له و دليلا عليه و ان كان خلقا صامتا فحجته بالتدبير ناطقه و دلالته علي المبدع قائمه. » [خطبه 91(اشباح)].
پس هر آنچه آفريد راهنمايي بس روشن براي (شناخت) او و دليلي بر وجود واجبش گرديد، اگرچه آفرينشي خاموش و بيزبان باشند، اما تدبير و نظمي كه در هر يك گذاشته دليلي است گويا و راهي است بر بي سابقه بودن آفرينش او روشن و پابرجا.
پس آفرينش پروردگار هم خود قانونمند و منظم و هدفدار است و هم چراغي است فروزان فرا راه جويندگان حق و پويندگان مسير تعالي و رشد.

منبع:آموزش نهج البلاغه -محمد مهدی جعفری.

 

عدل عامل هماهنگی نظام

عدل عامل هماهنگی نظام

 

عدل عامل هماهنگي نظام

همانگونه كه عدالت پروردگار در آفرينش، عامل هماهنگ كننده و نگهدارنده ي جهان آفرينش است، بزرگترين عامل هماهنگ كننده و نگهدارنده ي نظام اجتماعي نيز اقامه ي عدل و به اجرا در آوردن آنست و برتر از هر فضيلت و كار نيكي است.
از اميرالمومنين سوال شد: عدل برتر است يا جود؟ پاسخ دادند:
«العدل يضع الامور مواضعها و الجود يخرجها من جهتها و العدل سائس عام و الجود عارض خاص، فالعدل اشرفهما و افضلهما. » [حکمت 437].
عدل كارها را در جايگاه درست خود مي‌گذارد و بخشش آنها را از جهت خود بيرون مي‌برد و عدل سياستمدار و گرداننده اي همگاني است و بخشش بيراهه رهگذريست ويژه، بنابراين از آن دو، عدل شريفتر و برتر است.
بديهي است كه بخشش، به خودي خود از فضائل والاي انساني است، ليكن در مقام مقايسه با داد، يك عمل فرديست كه عده اي خاص و مورد توجه را در برمي گيرد، در برابر آن، عدل فراگيرنده ي همگان است و سود آن بهره ي همه ي افراد مي‌گردد و ارزش آن بسي برتر از هر عملي است.
براي مطالعه ي بيشتر درباره ي عدل به كتابهاي «عدل الهي» و «سيري در نهج البلاغه» از استاد شهيد مطهري مراجعه فرمائيد.

منبع:آموزش نهج البلاغه -محمد مهدی جعفری.