وضعیت زنان در دوران آخرالزمان

زن اگر در جایگاه واقعی خود در عالم هستی قرارگیرد، موجودی است نجات دهنده و حیات بخش. در غیر این صورت تبدیل به موجودی می گردد که یک جامعه را به سوی انحطاط می برد .

گویند روزی پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) در جمع صحابی خود فرمودند: “چگونه می شود حال شما هنگامی که زن های شما فاسد شوند و جوانان شما به فسق و فجور بگرایند و شما نیز به جای امر به معروف امر به منکر و نهی از معروف نمایید! معروف را منکر بپندارید و منکر را معروف!”

اصحاب با تعجب سؤال کردند: آیا چنین وضعی پیش خواهد آمد؟ پیامبر(صلی الله علیه و اله) فرمودند: “بلی، بدتر از این هم خواهد شد“.

و بعد پیامبر به بیان تفصیلی تر وضعیت دوران آخرالزمان پرداختند و فرمودند: “هنگامی که زنها برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت کنند. مردها خود را به صورت زنها و زنها خود را به صورت مردها در می آورند“.

لعنت خدا بر زنانی که خود را به صورت مرد در می آورند و مردانی که خود را به صورت زن در می آورند". علت اینکه پیامبر با این تندی از زنان و مردان آخرالزمان سخن می گویند، شاید به جهت این است که آنها از ناموس خلقت و آیین فطرت بیرون رفته اند وسنت های حاکم بر نظام آفرینش را زیر پا نهاده و با سرشت خویش درافتاده اند .

حضرت در ادامه می فرمایند: ” زنا دادن به صورت یک فضیلت برای زن بازگو می شود، دیگر منتظر شب نمی شوند که تاریکی آنها را بپوشاند، زیرا جرأت بر خدا به آن حد می رسد". محمد باقر مجلسی در بحار الانوار می نویسد: یعنی دیگر نیازی به مخفی کاری نیست، بلکه آشکارا گناه می شود .

وی در جایی دیگر از بحار الانوار می نویسد؛ امام محمد صادق(سلام الله علیه) نیز می فرمایند: ” در دوره آخرالزمان، بعضی از مردان از راه فساد زنان درآمد کسب می کنند". بنگاه های سرمایه داری عظیم در حال حاضر که به خرید و فروش زنان می پردازند مؤیدی بر این مطلب است .

رسول خدا (صلی الله علیه و اله)فرمود:در آخر امت من ، مردانی پیدا می شوند که زنانشان در عین لباس پوشیدن لخت وعور هستند.

رسول خدا در ادامه توصیف خود از وضعیت آخرالزمان چنین می فرمایند: ” در آخر امت من، مردانی پیدا می شوند که زنانشان در عین لباس پوشیدن لخت وعور هستند و بر سرشان چیزی همانند کوهان اشتران لاغر است، آنها عطر بهشت را نمی شنوند، انها را لعنت کنید که آنها از رحمت خدا به دور هستند“.

مجلسی در بحار الانوار از پیامبر می نویسد که فرموده اند: ” هنگامی که ببینی زن از همسرش مطلع است که او با هم جنس خود رابطه دارد (هم جنس بازی می کند) و به روی او نمی آورد و می بینی که در بهترین خانه ها زن تشویق می شود که فسق و فجور کند“.

جامعه پیش از ظهور جامعه ای مملو از فساد و بی بندوباری اخلاقی است واز جمله فساد رایج در دوره آخرالزمان، رواج هم جنس بازی ست. به صورتی که جنبه قانونی پیدا می کند و به آن رسمیت داده می شود واگر کشوری زیر بار این فساد نرود، به آن متعرض می شوند و او را مورد تمسخر قرار می دهند .

محمدبن مسلم می گوید به امام باقر(سلام الله علیه) عرض کردم: “قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد” امام فرمودند: “آنگاه که مردها خود راشبیه زنان نمایند و زنها خود را شبیه مردان، آنگاه که مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان“.

و در حدیث دیگری امام صادق(سلام الله علیه) فرمودند: “در آن زمان زنان را می بینی که از بذل خود به کفار هیچ واهمه ای ندارند“.

آمار بالای دختران در برخی ممالک اسلامی که خود را در بازارهای تجارت دختران جوان در کشورهای اروپایی در معرض فروش قرار می دهند، حکایت از تحقق این روایت دارد .

مجلسی در جایی دیگر از بحارالانوار می آورد: ” زنها را می بینی که با زنها آمیزش می کنند و زنها لخت و عور می باشند و زینت هایشان را آشکار می کنند و از دین بیرون می روند و به فتنه ها می گرایند و به سوی شهوت ها و لذت ها می شتابند، محرمات الهی را حلال و در جهنم جاودان هستند. هنگامی زنان را می بینی که با خشونت با همسرانشان رفتار کنند و آنچه او نمی خواهد انجام دهند و…”.

حضرت علی (سلام الله علیه) نیز می فرمایند: “در آخرالزمان، زنان به خاطر حرص به دنیا، در کسب و کار همسران خود شرکت می نمایند“.

چهل حدیث از کلام گهربار امام زمان


صاحب‌الزمان، مهدي موعود(عج) مي‌فرمايند؛
1. نفع بردن از من در زمان غيبتم مانند نفع بردن از خورشيد هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ايمني بخش اهل زمين هستم، همچنانکه ستارگان ايمني بخش اهل آسمانند. (بحارالأنوار، ج 53، ص 181)

2. من ذخيره خدا در روي زمين و انتقام گيرنده از دشمنان او هستم. (تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 392)

3. ملعون است، ملعون است کسي که نماز مغربش را به تأخير بيندازد، تا زماني که ستارگان آسمان پديدار شوند. (بحارالأنوار، ج 52، ص 15)

4. هيچ چيز مانند نماز بيني شيطان را به خاک نمي‌مالد، پس نماز بگزار و بيني شيطان را به خاک بمال. (بحارالأنوار، ج 53، ص 182)

5. هر يک از پدرانم بيعت يکي از طاغوت‌هاي زمان به گردنشان بود، ولي من در حالي قيام خواهم کرد که بيعت هيچ طاغوتي به گردنم نباشد. (بحارالأنوار، ج 53، ص 181)

6. من آخرين جانشين پيامبر هستم، و به وسيله من است که خداوند بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي‌سازد. (بحارالأنوار، ج 52، ص 30)

7. هر کس در اجراي اوامر خداوند کوشا باشد، خدا نيز وي را در دستيابي به حاجتش ياري مي‌کند. (بحارالأنوار، ج 51، ص 331)

8. سنت تخلف‌ناپذير خداوند بر اين است که حق را به فرجام برساند و باطل را نابود کند، و او بر آنچه بيان نمودم گواه است. (بحارالأنوار، ج 53، ص 193)

9. براي زود فرارسيدن فرج (و ظهور ما) زياد دعا کنيد، که آن همان فرج و گشايش شماست. (کمال‌الدين للصدوق، ج 2، ص 485)

10. اگر خواستار رشد و کمال معنوي باشي هدايت مي‌شوي، و اگر طلب کني مي‌يابي. (بحارالأنوار، ج 51، ص 339)

11. ما در رعايت حال شما کوتاهي نمي‌کنيم و ياد شما را از خاطر نبرده‌ايم، که اگر جز اين بود گرفتاري‌ها به شما روي مي‌آورد و دشمنان شما را ريشه کن مي‌کردند. پس از خدا بترسيد و ما را پشتيباني کنيد. (بحارالأنوار، ج 53، ص 175)

12. و اما در پيشامدها و مسايل جديد به راويان حديث ما مراجعه کنيد، زيرا که آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم. (بحارالأنوار، ج 53، ص 181)

13. اگر از خداوند (صاحب عزت و جلال) طلب آمرزش کني، خداوند تو را مي‌آمرزد. (بحارالأنوار، ج 51، ص 329)

14. همانا خدايتعالي مردم را بيهوده نيافريده و بدون تکليف و جزا رهايشان نکرده است. (الغيبة للشيخ الطوسي، ص 174)

15. خداوندا! وعده‌اي را که به من داداه‌اي، برآورده کن و امر قيام مرا تمام فرما. قدم‌هايم را ثابت بدار و در سايه قيام من، جهان را پر از عدل و داد کن. (بحارالأنوار، ج 51، ص 13)

16. شهادت مي‌دهم که معبودي جز خداي يکتا نيست و ملائکه آسمان و صاحبان علم نيز شهادت مي‌دهند، آن خدايي که به عدل و داد قيام مي‌کند، نيست خدايي جز او که مقتدر و حکيم مي‌باشد، و همانا دين نزد خدا اسلام است. (بحارالأنوار، ج 51، ص 16)

17. ايمان خداوند عزوجل و بندگانش قرابت و خويشاوندي نيست، و هر کس که مرا انکار کند از من نيست. (الغيبة للشيخ الطوسي، ص 176)

18. شيعيان ما هنگامي به فرجام نيک و زيباي خداوند مي‌رسند که از گناهاني که نهي شده‌اند، احتراز نمايند. (بحارالأنوار، ج 53، ص 177)

19. کفايت در کارها و عنايت و سرپرستي در همه امور را تنها از خدايتعالي خواهانم. (بحارالأنوار، ج 25، ص 183)

20. قلب‌هاي ما جايگاه مشيت الهي است، پس هرگاه او بخواهد ما هم مي‌خواهيم. (بحارالأنوار، ج 52، ص 51)

21. اگر نبود که ما دوستار صلاح شما هستيم و به شما لطف و مرحمت داريم، همانا به شما توجه و التفات نمي‌کرديم. (بحارالأنوار، ج 53، ص 179)

22. من مهدي هستم، منم قيام گر زمان، منم آنکه زمين را آکنده از عدل مي‌سازد، آنچنان که از ستم پر شده بود. (بحارالأنوار، ج 52، ص 2)

23. ستمکاران پنداشتند که حجت خدا نابود شدني است، در حالي که اگر به ما اجازه سخن گفتن داده مي‌شد، شک و ترديد از ميان برداشته مي‌شد. (بحارالأنوار، ج 51، ص 4)

24. من صاحب حقم … علامت ظهورم زياد شدن آشوب‌ها و فتنه‌هاست. (بحارالأنوار، ج 51، ص 320)

25. علم و دانش ما به خبرهاي شما احاطه دارد و چيزي از اخبار شما بر ما پوشيده نمي‌ماند. (بحارالأنوار، ج 53، ص 175)

26. دين از آن محمد(ص) و عدايت از آن علي اميرالمؤمنين(ع ) است، زيرا عدالت مال اوست و در نسل او مي‌ماند تا روز قيامت. (بحارالأنوار، ج 53، ص 160)

27. کسي که نسبت به ما ظلم ورزد، از جمله ستمکاراني است که مشمول لعنت خدا است، چراکه خدا فرموده است: ” آگاه باشيد که لعنت خدا بر ستمکاران است.” (بحارالأنوار، ج 53، ص 182)

28. سجده شکر از لازم‌ترين و واجب‌ترين مستحبات است. (بحارالأنوار، ج 53، ص 161)

29. هرگاه خداوند به ما اجازه دهند که سخن بگوييم، حق ظاهر خواهد شد و باطل سست و ضعيف شده و از ميان شما خواهد رفت. (بحارالأنوار، ج 25، ص 183)

30. زمان ظهور و فرج ما با خداست، و تعيين کنندگان وقت ظهور، دروغگويانند. (بحارالأنوار، ج 53، ص 181)

31. از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و کارها را به ما واگذاريد، برماست که شما را از سرچشمه سيراب برگردانيم، چنان که بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پي کشف آنچه از شما پوشيده شده نرويد و مقصد خود را با دوستي ما بر اساس راهي که روشن است به طرف ما قرار دهيد. (بحارالأنوار، ج 53، ص 179)

32. ظهوري نيست مگر به اجازه خداوند متعال، و آن هم پس از زمان طولاني و قساوت دل‌ها و فراگير شدن زمين از جور و ستم. (الإحتجاج للطبرسي، ج 2، ص 478)

33. آگاه باشيد به زودي کساني ادعاي مشاهده مرا خواهند کرد. آگاه باشيد هر کس قبل از “خروج سفياني” و شنيدن صداي آسماني، ادعاي مشاهده مرا کند دروغگو و افترا زننده است حرکت و نيرويي جز به خداي بزرگ نيست. (الإحتجاج للطبرسي، ج 2، ص 478)

34. اگر شيعيان ما - که خداوند آن‌ها را به طاعت و بندگي خويش موفق بدارد - در وفاي به عهد و پيمان الهي اتحاد و اتفاق مي‌داشتند و عهد و پيمان را محترم مي‌شمردند، سعادت ديدار ما به تأخير نمي‌افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل مي‌شدند. (الإحتجاج للطبرسي، ج 2، ص 499)

35. فضيلت دعا و تسبيح بعد از نمازهاي واجب در مقايسه با دعا و تسبيح پس از نمازهاي مستحبي، مانند فضيلت واجبات بر مستحبات است. (الإحتجاج للطبرسي، ج 2، ص 487)

36. سجده بر قبر جايز نيست. (الإحتجاج للطبرسي، ج 2، ص 490)

37. وجود من براي اهل زمين سبب امان و آسايش است، همچنان که ستارگان سبب امان اهل آسمانند. (بحارالأنوار، ج 78، ص380)

38. زمين خالي از محبت خدا نيست، يا آشکار است و يا نهان. (کمال‌الدين للصدوق، ج 2، ص 511)

39. هرگاه علم و نشانه‌اي پنهان شود، علم ديگري آشکار گردد، و هر زمان که ستاره‌اي افول کند، ستاره‌اي ديگر طلوع نمايد. (بحارالأنوار، ج 53، ص 185)

40. بار الها! توفيق بندگي و دوري از گناه و نيت پاک و شناخت حرام را به ما عطا فرما، و با هدايت و استقامت در راهت گراميمان بدار. (المصباح للکفعمي، ص 281)      

نگاهی به آیات مهدویت در قرآن

یش از یکصد آیه از قرآن کریم به مصلح کل حضرت بقیه الله ارواحنا فداه تفسیر و تاویل شده است، که علامه بزرگوار، ملا محمد باقر مجلسی در دائره المعارف بزرگ شیعه بحارالانوار ۷۰ آیه را به استناد احادیث وارده از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در پیرامون ظهور یکتا بازمانده از حجت های حضرت حدیث نقل کرده است. و برخی از بزرگان کتاب هایی را در این رابطه به رشته تحریر در آورده اند که از آن جمله است:  ۱) المحجه فیما نزل فی القائم الحجه (علیه السلام ) شامل ۱۲۰ آیه از آیات تفسیر شده به ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه به استناد احادیث وارده از معصومین علیهم السلام. 
۲) المهدی فی القرآن شامل ۱۱۰ آیه از آیات تاویل شده به ظهور حضرت مهدی علیه السلام به استناد احادیث وارده از طریق شیعه و سنی. 
۳) موعود قرآن ترجمه فارسی المهدی فی القرآن 
۴) سیمای امام زمان (علیه السلام ) در آینه قرآن شامل بیش از ۱۴۰ آیه از آیات قرآن کریم که روایات فریقین (شیعه و سنی) به ظهور قبله موعود و کعبه مقصود تفسیر شده است. در ایو ما نجا به نقل چند آیه در این رابطه بسنده می کنیم:
۱) و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین. و ما اراده کرده ایم به آنانکه در روی زمین به ضعف کشیده شده اند منت نهاده، آنها را پیشوایان وارثان زمین قرار دهیم. طبق روایات بی شماری این آیه در حق مصلح جهان حضرت بقیه الله ارواح العالمین له الفداه نازل شده که در آخرالزمان قیام کرده، بساط ننگین ظلم و بیدادگری را درهم ۶خواهد پیچید و پرچم عدالت را در سرتاسر جهان به اهتزاز در خواهد آورد. و به تکتازی فرعونیان خاتمه خواهد داد.
۲) بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین. یعنی: بازمانده خدا بهتر است برای شما، اگر مومن باشید. مطابق روایات فراوانی، هنگامی که حضرت بقیه الله ارواحنا فداه ظهور می کند پشت خود را به دیوار کعبه تکیه داده، نخستین چیزی که به زبان می آورد، این آیه شریفه است، آنگاه همه آنها که درآنجاگرد آمده اند با عنوان السلام علیک یا بقیه الله به پیشگاه آن حضرت عرض ادب می کنند.
۳) هوالله ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهر علی الدین کله و لو کره المشرکون. یعنی: او خدائی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق برانگیخت تا آن را بر همه ادیان پیروز بگرداند. اگر چه مشرکان نخواهند. پیشوای ششم شیعیان در تفسیر این آیه فرمود: مهدی ما ظهور می کند و دین مقدس اسلام را بر همه ادیان پیروز می گرداند، اگر چه دشمنان راضی نباشند. که منظور از این پیروزی، سیطره نظامی و پیروزی ظاهری است و گرنه از نظر دلیل و برهان، اسلام در هر زمانی بر همه ادیان غلبه داشت. و مکتبهائی که ریشه آسمانی دارد ( چه مسیحیت و کلیمیت ) چون از یک سو تحریف شده، و از سوی دیگر به هنگام تشریع از طرف خداوند متعال به عنوان برنامه موقت تشریع شده بود، پاسخگوی نیازمندیهای قرون بعدی نبودند، از این رهگذر از نخستین روز ظهور اسلام، دلیل و منطق اسلام بر همه ادیان پیروز بود ۰ولی غلبه ظاهری آن با هنگام ظهور آن یکتا بازمانده از حجتهای پروردگار تحقق خواهد یافت. 
۴) اعلمو ان الله یحیی الارض بعد موتها قد بینا لکم الایات لعلکم تعقلون. یعنی: بدانید که خدا زمین را پس از مرگ آن زنده می سازد به راستی نشانه های -قدرت -خدا را برای شما بیان کردیم. باشد که عقل خود را بکار بندید. پیشوای پنجم شیعیان می فرماید: مهدی ما قیام می کند و به وسیله گسترش عدالت در سراسر گیتی، جهان را زنده می کند، پس از آنکه در زیر کابوس ظلم و ستم مرده باشد. پیشوای هفتم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نیز در تفسیر این آیه فرمود خداوند زمین را به وسیله عدل و داد زنده می کند، نه بارش باران. آری اگر جامعه ای در زیر فشار ظلم و ستم باشد جامعه مرده است و تنها موقعی زنده می شود که ظلم و ستم از آن جامعه رخت بربندد و نعمت عدالت در آن جامعه گسترش یابد. از اینجاست که امیرالمومنان علی علیه السلام عدالت را زیربنای زندگی مردم دانسته می فرماید: العدل قوام الرعیه. 
۵) و اشرقت الارض بنور ربها. یعنی: زمین به نور پروردگارش منور گردید. 
امام رضا علیه السلام در تاویل این آیه می فرماید: او چهارمین فرزند من، پسر بهترین کنیزان است که زمین را از هر جور و ستمی پاکیزه می کند. مردم در ولادت او دچار تردید می شوند. او را غیبتی طولانی است چون ظاهر شود زمین را با نور پروردگارش روشن می گردد.
۶) قل ارایتم ان اصبح ماوکم غورا فمن یاتیکم بماء معین. یعنی: بگو اگر ببینید که آب شما فروکش می کند، چه کسی برای شما آب گوارا باز آورد. همه موجودات زنده از آب آفریده شده و قوام آنها با آب است ولی منظور از آب گوارائی که در آیه فوق مطرح شده، مقام ولایت کبرای حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه است که پس از دوران فروکش (غیبت) یکبار دیگر به فرمان خدا ظاهر شده، تشنگان دانش و فضیلت، و شیفتگان تقوی و عدالت را، از آبشخور اقیانوس بیکران آب حیات و معادن حکمت، سیراب فرموده، به سعادت دنیا و آخرت نائل می گرداند. به دلیل نقش حیاتی حضور امام علیه السلام در زندگی توده ها، قرآن کریم وجود اقدس امام علیه السلام را آب گوارا تعبیر نموده است.
علی بن جعفر از برادر بزگوارش امام موسی بن جعفر علیه السلام، از تفسیر این آیه می پرسد، امام علیه السلام می فرماید: هنگامی که امامتان از دیدگان شما ناپدید شود و !نتوانید او را ببینید چه خواهید کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به عمار می فرماید: ای عمار خداوند با من عهد کرده که از تبار حسین علیه السلام ۹ امام پدید می آید که نهمین آنها از دیدگان ناپدید می شود و این است معنای آیه شریفه قل ارایتم ان اصبح ماوکم غورا ، برای او یک غیبت طولانی است که گروهی از عقیده خود برمی گردند و گروهی بر آن ثابت می مانند و چون آخرالزمان فرا برسد، او ظاهر می شود و دنیا را پر از عدل و داد کند. چنانکه از جور و ستم پرشده است.
۷) هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب. یعنی: هدایت است برای پرهیزکاران که به غیب ایمان آوردند. 
طبق احادیث فراوانی منظور از غیب در این آیه امام غائب علیه السلام است: امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه می فرماید: پرهیزگاران شیعیان علی بن ابی طالب علیه السلام هستند و اما غیب پس آن حجت غائب است. جابربن عبدالله انصاری در ضمن یک روایت طولانی که از ۱۲ پیشوای معصوم و قائم آنها بحث کرده، از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: خوشا به حال آنانکه در زمان غیبت او شکیبائی پیشه کنند و بر محبت آنها استوار بمانند، که آنها را خداوند متعال در آیه الذین یومنون بالغیب ستوده است.
۸) و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون. یعنی: گذشته از ذکر- تورات -در زبور نیز نوشتیم که به راستی زمین را بندگان شایسته ام به ارث می برند. از امام باقر و امام صادق علیهما السلام روایت شده که منظور از بندگان صالح در آیه شریفه، حضرت قائم ( ارواحنا فداه ) و یاران او می باشد جالب توجه اینکه متن این بشارت در زبور فعلی موجود است. طبق وعده قطعی خدا در همه کتاب های آسمانی، روزی بندگان صالح خدا وارث زمین خواهند شد، و پرچم توحید را در سراسر کره خاکی به اهتزاز در خواهند آورد. دیگر از ظلم و ستم و تبعیض و تجاوز و حق کشی نشانی نخواهد بود. روح صفا و صمیمیت و برادری و برابری بر تمام دلها حکومت خواهد کرد. به امید آن روز. 
۹) وله اسلم من فی السموات و من فی الارض طوعا و کرها . ۲۴یعنی: هرکه در آسمانها و زمین است خواه و ناخواه -تسلیم او شده -بر او اسلام آورده اند. امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود: هنگامی که قائم (علیه السلام ) قیام کند، نقطه ای در روی زمین نمی ماند جز اینکه به یکتائی خدا و رسالت حضرت پیامبر( صلی الله علیه و آله ) گواهی می دهند.
ابن بکیر می گوید: از ابوالحسن (علیه السلام) در مورد آیه وله اسلم پرسیدم، فرمود: در حق قائم (علیه السلام ) نازل شده است، هنگامیکه ظاهر شود اسلام را بر یهود، نصاری، صابئین، ملحدین، مرتدین، و کافرین شرق و غرب، عرضه می کند هر کس( پس از شناخت حقانیت اسلام ) از روی رغبت اسلام آورد، او را به نماز و زکات و دیگر وظائف اسلامی امر می فرماید. و هر کس نپذیرد گردن می زند تا در شرق و غرب جهان احدی جز موحد باقی نباشد. 
۱۰) وعدالله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض، کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا. یعنی: خداوند آنها را که از شما ایمان آورده، و عمل شایسته انجام داده اند، وعده داده است که در روی زمین جانشین سازد، چنانکه پیشینیان را جانشین ساخت. و آنان را از دینی که برای آنها پسندیده، متمکن سازد. و آنها را پس از خوف و وحشت به امنیت برگرداند. امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه فوق فرمود: درباره قائم (علیه السلام) و یاران او نازل شده است. امام زین العابدین علیه السلام آیه شریفه را تلاوت کرده فرمود: به خدا سوگند مقصود از آنها شیعیان ما اهل بیت است. خداوند آنها را به دست مردی از ما که مهدی این امت است جانشین قرار می دهد و متمکن می سازد و به امنیت می رساند.
نظیر این روایت از امام باقر و امام صادق (ع) نیز نقل شده است.

ضرورت طرح مباحث مهدویت

پیش از پرداختن به هر کاری اگر ضرورت و بایستگی آن معلوم باشد انسان برای انجام آن انگیزه و نشاط لازم را پیدا می کند.وقتی سخن از مباحث « مهدویت » به میان می آید ممکن است سوال شود : با وجود موضوعات بسیار و گوناگون که در جهان علم و دانش وجود دارد و نیازهای آدمی به دانش های مختلف و نیز محدودیت وقت و امکانات چرا باید به مباحث مهدویت پرداخت آیا مباحث مهدویت مسائلی کاربردی است که در زندگی روزمره تاثیر گذار باشد یا صرفا بحث ها یی است که دانستن آنها بهتر از ندانستنش است آیا کسانی که از مهدویت چیزی نمی دانند یا بسیار کم اطلاع اند در زندگی و حیات دنیوی خود به بن بست گرفتار آمده اند بنابراین ضرورت طرح معارف مهدویت باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. 

برای اثبات لزوم طرح این معارف می توان از ابعاد مختلف به این بحث نگاه نمود و بایستگی آن را از ابعاد و زوایای گوناگون بررسی کرد.  ۱) بعد اعتقادی  بی تردید « اعتقاد » بنیان اصلی زندگی انسان است و آنچه در میدان عمل محقق می شود به ساختار اعتقادی مربوط است . اگر آدمی از اعتقادی صحیح و منطقی برخوردار باشد در عمل گرفتار تناقض بی هدفی و سردرگمی نخواهد شد و از همه فرصت ها ی عمر خود برای ساختن شخصیت انسانی و الهی اش بهره خواهد گرفت . البته این اعتقاد باید سازنده حرکت آفرین و هویت بخش باشد و در همه فراز و نشیب ها ی زندگی مسیر درست و هموار را برای آدمی بگشاید.  در فرهنگ دینی ـ قرآن و روایات شیعه و سنی ـ بحث معرفت و شناخت امام و اعتقاد به او از اهمیتی ویژه برخوردار است ; به گونه ای که در ردیف اصول اعتقادی ; یعنی توحید نبوت و معاد شمرده شده است .  در اینجا اهمیت شناخت امام از نظر اعتقادی در انگاره ها ی مختلف بررسی می شود.  ۱ ـ۱) شناخت امام راه معرفت خدا  نخستین و مهم ترین وظیفه انسان شناخت پروردگار و آفریننده خویش است و تا شناخت او حاصل نشود راه درست بندگی و اطاعت از او به روی انسان باز نخواهد شد۱. به همین جهت در قرآن و روایات مطالب فراوانی درباره لزوم « معرفت خدا » مطرح شده است .  بعضی از آیات قرآن به توصیف خدا و صفات گوناگون او پرداخته است و امامان معصوم نیز در روایات و دعاها و خطبه ها به شکل گسترده از خدا و اوصاف او سخن گفته اند . ۲  از نظرگاه روایات راه معرفت خدا و اوصاف او شناخت اولیای خدا و امامان معصوم « علیه السلام » است ; چون اینان مظهر اسما و صفات الهی و آینه جمال و جلال پروردگارند. معصومین انسان های کاملی اند. که خداوند آنان را خلیفه و نماینده خود در زمین قرار داده و اراده کرده است که با آنان شناخته شود و از مسیر اطاعت آنها اطاعت شود و ثواب و عقاب را نیز بر مدار اعتقاد و اطاعت آنان قرار داده است .  وقتی از امام حسین « علیه السلام » درباره معرفت خدا و چگونگی آن سوال شد; حضرت فرمود : « معرفه اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته » ;۳ « مراد از شناخت خدا شناخت اهل هر زمانی نسبت به امام خویشتن است آن امامی که اطاعت او بر آنان واجب است . »  به عبارت روشن تر شناخت امام طریق معرفت خدا است و انسان با شناخت امام و توجه به گفتار و دستورات او می تواند در جاده صحیح زندگی گام بردارد و به سعادتی که خداوند برای او رقم زده برسد. معرفت خدا بدون شناخت کسی که از جانب او سمت راهنمایی و راهبری بندگان را دارد امکان پذیر نیست .  شیخ صدوق (رحمه الله ) در تبیین حدیث یاد شده می گوید : مراد این است که مردم هر زمان بدانند خداوند کسی است که آنها را در هر زمان از امام معصوم خالی نگذاشته است . پس کسی که عبادت کند خدایی را که برای آنان حجت قرار نداده پس غیر خدا را عبادت کرده است . ۴  ۲ ـ ۱) شناخت امام شراط اسلام واقعی  شیعه و سنی به اتفاق از پیامبر اسلام نقل کرده اند :  « و ان من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه » ۵ « و هر آینه هر کس بمیرد و حال آنکه امام زمان خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است . »  بر این اساس شناخت امام شرط اسلام است و اگر کسی بی شناخت امام بمیرد گویا از اسلام بی بهره بوده است ; هر چند مناسک و اعمال اسلامی را انجام داده باشد. « امامت » شاهراه بندگی خدا است و آن که در این صراط مستقیم قرار گرفته کارها و اعمالش در مسیر درست منطقی و عاقبت به خیری واقع شده است ; و گرنه آن اعمال ره به جایی نبرده و کمالی برای او نخواهد آورد. امامت ستون اصلی خیمه اسلام است که اعمال اسلامی وابسته به آن است .  ۳ ـ۱) شرط قبولی اعمال پذیرش ولایت  مساله « ولایت امامان » چنان جایگاهی دارد که در روایات گوناگون پذیرش همه اعمال منوط به آن شده است : امام صادق « علیه السلام » پیشوای ششم شیعیان در این باره می فرماید :  « لایقبل الله من العباد عملا الا بمعرفتنا » ;۶ « خداوند از بندگان عملی را نمی پذیرد مگر به معرفت و شناخت ما »  براساس این روایات همه اعمال انسان در ظرف معرفت و آگاهی او نسبت به امام زمان ارزش می یابد.  ۴ ـ ۱) بایستگی شناخت ولی نعمت  « امام » واسطه فیض الهی است و آنچه از نعمت ها به عالم وجود می رسد به واسطه وجود او است و در این میان انسان ها نیز به واسطه وجود او از انواع نعمت ها ی الهی بهره مند می شوند. امام هم در « تشریع » واسطه است و هم در جنبه تکوین :  « بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السما » ۷ « به برکت او به خلق روزی می رسد و به واسطه وجود او زمین و آسمان پا برجاست . »  در فرمایش از امام ها دی « علیه السلام » است که وقتی می خواهید امامی را زیارت کنید اینگونه بگویید : بکم فتح الله و « …بکم یختم و بکم ینزل الغیث و بکم یمسک السما ان تقع علی الارض الا باذنه » ;۸  . « به واسطه شما خدا آغاز کرد و به شما پایان می دهد و به وسیله شما باران را فرو می فرستد و به واسطه شما نگه می دارد آسمان را که بر زمین نیفتد جز به اذن او »  پیامبر « صلی الله علیه و آله » می فرماید : « یا علی ! لولا نحن ما خلق الله آدم و لا حوا و لاالجنه و لاالنار و لا السما و لا الارض » ;۹ « ای علی ! اگر ما نبودیم خدا نه آدم و نه حوا را می آفرید و نه بهشت و نه جهنم را و نه آسمان و نه زمین را » . آیا این خلاف ادب نیست که ما درباره بسیاری از امور ـ که تاثیر چندانی در زندگی ما ندارد ـ آگاهی و اطلاع داشته باشیم ; ولی از ولی نعمت خود بی خبر باشیم !  ۵ ـ ۱) امامت سفارش پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله »  در روایتی از شیعه و سنی آمده است که رسول گرامی اسلام « صلی الله علیه و آله » فرمودند : « انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابدالله » ۱۰  برابر این فرمایش مسلمین مامور شده اند همانگونه که به قرآن متمسک می شوند به خاندان پیامبر « صلی الله علیه و آله » و ائمه هدی علیهم السلام نیز تمسک جویند تا در مسیر هدایت قرار گیرند. و این ضامن سعادت ابدی آنان است . روشن است که تمسک به قرآن بدون فهمیدن محتوای آن معنا ندارد و نیز تمسک به امامان معصوم « علیه السلام » بدون معرفت و آگاهی به جایگاه رفیع و ویژگی ها ی منحصر به فرد آنان ـ که الگوی بشریت اند ـ ممکن نیست . بنابراین از این جهت نیز معرفت و آگاهی به امام زمان (عج ) لازم است .  کوتاه سخن اینکه شناخت امام و حجت الهی . چنان مهم است که در روایات فراوان بر آن تاکید و به مسلمین سفارش شده است در این مسیر از خدای بزرگ استمداد کنند و پیوسته از او بخواهند که راه معرفت حجت های الهی بر آنان گشوده شود. از امام صادق « علیه السلام » نقل است که بهترین دعا برای دوران غیبت آخرین حجت الهی چنین است :  « اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک . اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی » ۱۱. »  ۲) بعد اجتماعی  بشر از روزی که روی زمین قرار گرفت پیوسته در آروزی یک زندگی اجتماعی سعادت بخش بوده و به امید رسیدن چنین روزی قدم برداشته است . اگر این خواسته تحقق خارجی نداشت هرگز چنین آرزو و امید در نهاد وی نقش نمی بست ; همان طور که اگر غذایی نبود گرسنگی نبود و اگر آبی نبود تشنگی نبود….  « مهدویت » ; یعنی امیدواری به آینده ای روشن پیام رهایی بخش به بشر سرخورده و ستم دیده و اینکه روزی یک مرد الهی خواهد آمد و آنچه مردم بدان امید دارند یقینا برآورده خواهد کرد.  اعتقاد به وجود مصلح جهانی ـ یا « فوتوریسم » ۱۲ ـ همیشه ما را در عرصه ها ی مختلف مبارزات اجتماعی حمایت خواهد کرد زیرا اگر واقعا معتقد به امام زمان « علیه السلام » باشیم خواهیم دید که همواره یک پشتیبان نیرومندی ما را درکارهای اجتماعی یاری می کند. بدون تردید نتیجه اعتقاد به امام زمان « علیه السلام » این نیست که ما از تمامی کوشش های اجتماعی دست برداریم و درگوشه ای نشسته و انجام همه کارها را به ظهور امام زمان « علیه السلام » حواله کنیم ! اصولا حضرت ولی عصر « علیه السلام » از چنین افراد عاطل و باطلی که صبح می کنند و به امور مسلمین اهتمام نمی ورزند بیزار است .  و یک فرد مسلمان معتقد همواره در کوشش و فعالیت است و برای خدا کار می کند و به زندگی (فردی و اجتماعی خود) خوشبین و امیدوار است و همیشه منتظر تعمیم عدالت و امنیت بسط عدل و داد آزادی و برادری و برابری و توسعه گزاره های دینی بر اساس توحید بوده و برای آنها تلاش می کند۱۳.  شخص مسلمان باور قطعی دارد که تنها نظام اجتماعی عادلانه ـ که به تمام خواست ها ی مشروع بشری پاسخ داده و منصفانه ترین قوانین را برای انسان ها آماده کرده است ـ نظام حکومتی اسلام و قانون الهی قرآن است و زیباترین آن در عصر ظهور حضرت ولی عصر « علیه السلام » تحقق خواهد یافت و این یعنی امید نشاط و زندگی  ماربین فیسلوف و مستشرق آلمانی در کتاب خود درباره فوتوریسم شیعه می گوید : « از جمله مسائل اجتماعی بسیار مهم که همیشه (می تواند) موجب امیدواری و رستگاری (باشد) همانا اعتقاد به وجود حجت عصر و انتظار او است . چون معتقدات مذهبی از ملل شرق زمین تا دو قرن دیگر کاملا اثرات خود را خواهد بخشید و می توان گفت که در این مدت و با این همه جمعیت و اسباب طبیعی شیعه پیشرفت محیرالعقولی نموده و از حیث عده و نیرو و قدرت مقام اول را حائز خواهد شد. و حتی اگر آثار معتقدات مذهبی از بین برود شیعه دارای آن سرمایه ای خواهد بود که ماورای قوای طبیعیه و عارضیه شوکت و اقتدار و قوت و حکومت خود را در عالم نگه دارد » ۱۴.  بنابراین اعتقاد به وجود مقدس مهدی موعود ـ ارواحنا فداه ـ امید را در دل ها زنده می کند. هیچ وقت انسانی که معتقد به این اصل است ناامید نمی شود; چون می داند یک پایان روشن حتمی وجود دارد …. و سعی می کند که خودش را به آن برساند۱۵. و از حرکت نمی ایستد و در برابر ناملایمات و سختی ها تن به شکست نمی دهد. این بزرگ ترین ره آرود اجتماعی برای بشر در پرتو اعتقاد به « مهدویت » است .  شناخت و اعتقاد به امام زمان « علیه السلام » مانع از همکاری شخص معتقد با ستمگران و ظالمان می شود و در برابر حکومت های فاسد تا حد توان پایداری می کند; چون او منتظر امامی است که هرگز با ظلم و ستم سازش نکرده ; بلکه برای عدالت گستری قیام خواهد کرد.  همچنین آن که منتظر مصلح است در اصلاح خود می کوشد تا برای جامعه ایمانی عنصری مفید موثر و کار آمد باشد; بلکه برای اصلاح دیگران هم تلاش می کند. به این شکل اجتماع به سوی خوبی ها و ارزش ها پیش می رود. « اجتماع منتظر » جامعه ای هدف دار و ارزشی است و این از برکات شناخت عمیق نسبت به امام زمان است .  ● بعد سیاسی  مردم پیوسته شاهد شکست مکتب ها و حکومت ها ی مختلف در صحنه جهانی هستند که بسیاری از آنها از روی فریب و نیرنگ شکل گرفته اند. سالیان دراز دو ایده غالب ـ کاپیتالیسم نماینده اندیشه لیبرال دموکراسی غرب و کمونیسم نماینده مدعی دفاع از حقوق کارگر بر اساس اصول دیالکتیک ـ همچون دو درنده ای با سلاح ها ی اتمی و… جهان معاصر را تهدید کردند. این تهدیدها آشکارترین دلیل بر عجز و درماندگی برنامه ها و ایده ها ی این دو مکتب بوده است . این دو تفکر اگر چه سالیان متمادی بر افکار و اندیشه سیاسی جوامع بشری تاثیر گذاشته بودند; ولی به مرور زمان یکی از آنها ناکارآمدی خود را نشان داد و به زباله دان تاریخ پیوست .  قدرت دوم که در مقابل کمونیسم قرار داشت سرمست از غرور بی رقیب بودن با نشان دادن چنگال ها ی خود به جهان معاصر خود را تنها ایدئولوژی شایسته برای رهبری بر نظم نوین جهانی می داند و سعی دارد به هر شکل ممکن هر ندای مخالفی را در سینه ها خفه می کند.  اما این خیالی بیش نیست ; زیرا می توان چالش های لیبرال ـ دموکراسی را در جهان به راحتی مشاهده کرد. این مکتب نه تنها بشر را به ساحل نجات نرسانده ; بلکه او را در گردابی از بحران های معرفتی اخلاقی روانی تکنولوژی و… گرفتار کرده است که همه اینها نشان از شکست حتمی و نزدیک این امپراتوری بزرگ دارد.  حال تکلیف این بشر وامانده و سرگشته از ناکامی ها و شعارهای بی عمل و نظاره گر شکست ها و سراب ها چیست. بشر امروزی با تجربه گذشته عطش یک طرح و نگاه جدید به جهان هستی دارد و چیزی نمی تواند آن را سیراب کند مگر طرح « مدینه فاضله مهدوی » . نظریه « مهدویت » یک نظریه جهانی است نه منطقه ای و این اندیشه نوین برای جهان و اداره آن برنامه و طرح بنیادین و کارساز دارد.  دنیا نیز تشنه چنین طرحی است ; از این رو معتقدیم تنها برنامه ای که می تواند پاسخ گوی بشر معاصر باشد اندیشه مهدوی است . چون مهدویت درعرصه حکومتی دارای اهدافی بلند متعالی و ارزشی است .  روشن است که اهداف حکومت امام زمان « علیه السلام » می تواند به عنوان اهداف راه بردی وکلان حکومت دینی مطرح شود. کسانی که در این عصر ادعای حکومت دینی دارند باید همه مسائل حکومتی شان را به آرمان های امام زمان « علیه السلام » نزدیک کنند و سیره آن حضرت را در ابعاد مختلف سیاسی اجتماعی فرهنگی قضایی … در برنامه های کلان خود مورد نظر قرار دهند.  اگر مهدویت به خوبی تبیین شود حرکت ها ی اصلاحی در سراسر جهان به بهترین شکل روح و حیات می گیرد; چنان که انقلاب اسلامی ایران به عنوان زمینه و بستر مناسب برای انقلاب بزرگ مهدی (عج ) شکل گرفت .

پی نوشت ها :  ۱ . ر . ک : شیخ کلینی کافی ج ۸ ص ۲۴۷ ح ۳۴۷ .  ۲ . « برای بررسی اوصاف الهی در قرآن ر . ک : فهرست موضوعی « تفسیر نمونه » برای نگاه به روایات ر . ک : « میزان الحکمه » ذیل کلمه « الله .  ۳ . شیخ صدوق علل الشرایع ج ۱ ص ۹ ح ۱ .  ۴ . همان .  ۵ . شیخ صدوق کمال الدین و تمام النعمه ج ۲ ص ۴۰۹ ح ۹ و قریب به این مضمون . ر . ک : صحیح بخاری ج ۵ ص ۱۳ ; صحیح مسلم ج ۶ ص ۲۱ و ۲۲ ; ابن ابی الحدید شرح نهج البلاغه ج ۹ ص ۱۵۵ ; مسند ابی داود ص ۲۵۹ ; حلیه الاولیا ج ۳ ص ۲۴۴ ; مستدرک حاکم ج ۱ ص ۷۷ ; ینابیع الموده ص ۱۱۷ .  ۶ . کافی ج ۱ باب نوادر ص ۱۴۳ ح ۴ .  ۷ . مفاتیح الجنان دعای عدیله .  ۸ . شیخ صدوق من لایحضره الفقیه ج ۲ ص ۶۱۵ ح ۳۲۱۳ .  ۹ . علل الشرایع ج ۱ ص ۵ ح ۱ ; کمال الدین و تمام النعمه ج ۱ ص ۲۵۴ ح ۴ .  ۱۰ …. ر . ک : کمال الدین و تمام النعمه ج ۱ ص ۲۷۹ ; عیون اخبار الرضا « علیه السلام » ج ۲ ص ۶۲ امالی طوسی ص ۱۶۱ و .  ۱۱ . کافی ج ۱ ص ۳۳۷ ح ۵ .  » ۱۲ . یعنی اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجی و مصلح جهانی بزرگ . برای بیشتر ر . ک : سیدهادی خسروشاهی Futurism « مصلح جهانی و مهدی موعود از دیدگاه اهل سنت ص .۵۵  ۱۳ . سیدهادی خسرو شاهی مصلح جهانی و مهدی موعود از دیدگاه اهل سنت ص ۷۶ .  ۱۴ . سیدهادی خسروشاهی مصلح جهانی و مهدی موعود از دیدگاه اهل سنت ص ۷۷ به نقل از رولیسیون بزرگ یا سیاست الحسینیه فصل ۷ صص ۴۹ و ۵۰ تحت عنوان : فلسفه مذهب شیعه .  ۱۵ . مقام معظم رهبری (رسالت ۲۶ ۹ ۷۶ ) .  منبع : بنیاد فرهنگی حضرت مهدی (عج )  شخص مسلمان باور قطعی دارد که تنها نظام اجتماعی عادلانه ـ که به تمام خواست های مشروع بشری پاسخ داده و منصفانه ترین قوانین را برای انسان ها آماده کرده است ـ نظام حکومتی اسلام و قانون الهی قرآن است و زیباترین آن در عصر ظهور حضرت ولی عصر(عج ) تحقق خواهد یافت  اگر مهدویت به خوبی تبیین شود حرکت اصلاحی در سراسر جهان به بهترین شکل روح و حیات می گیرد; چنان که انقلاب اسلامی ایران به عنوان زمینه و بستر مناسب برای انقلاب بزرگ مهدی (عج ) شکل گرفت.

متن ادبی درباره امام زمان(ع)

خوشا ساغر از دست ساقی گرفتن. به یاد جلوه ی آن یار نوشیدن. خوشا مستی مستان و خوشا بر درگه میخانه بنشستن. و آنگه خاک پای یوسف اعصار بوسیدن.

مرارت انتظار و حلاوت امید در عرصه ی دل رجز می خوانند.
تلواسه ای شیرین و التهابی زیبا تاریخ را فرا گرفته است.






شقایق های شوق و شکیبایی به راه گل نرگس، نگران شده اند.
یلدای منتظران، سرشار از نور نیایش است و آبشار اشک از فراز گونه ها بر نشیب دشت بی قراری، جاری است.
آیا کسی هست که مضطرین را اجابت کند و دست نوازش بر تارک دلخستگان کشد؟
ما وارثان سرشک سرخ زهراییم و در تمنای منت یار.






ای بهار آفرینش، ای یادگار اهل کسا، یا مهدی!
سوگند به سپیده ی رویت،
به طلوع دیده ات،
به مژگان سیاهت،
به محراب ابروی مهسایت،
به غنچه ی لبهایت،
به قامت رعنایت،
به شهد کلامت






و سوگند به قنوت و رکوع و سجود زیبایت،
ما بی شکیب تیغه ی ذوالفقار توییم ای امیر ظهور و قیام!
ما «لثار» حسینیم و دل به راه تو نثار کرده ایم.
ای تکسوار سمند سعادت،
ای تنها ترین شمشاد شرافت!






در کدامین نخلستان هستی با دلدار خود به راز و نیاز نشسته ای؟
در کدامین چاه سر فرو برده و راز دل می گشایی؟
کاش می دانستیم بیت الاحزانت را کجا برپا کرده ای؟






ای یوسف فاطمه!
ای یار سفر کرده!



هزاران هزار دیده در فراق تو یعقوب وار خون می گریند و فقط با تماشای قامت تو بینا می شوند.
ما در کنار دروازه ی دل هایمان، شاخه گل های ارادت به دست گرفته و هر آدینه منتظریم که چونان رسول اعظم(ص) که از مکه به مدینة النبی هجرت کرد، از مکه طلوع کنی و به مدینة المهدی دل ها پا گذاری.






«روی بنما و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
ما که دادیم دل و دیده به توفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
سینه گو شعله ی آتشکده ی پارس بکش
دیده گو آب رخ دجله ی بغداد ببر»






کاش لحظه ای در ضیافت نگاهت به زیارت خدا مشرف می شدیم و در صحن چشم سیاهت به پابوس خورشید عشق می آمدیم.






کاش، آنی در آسمان سیمای زیبایت به تماشای بدر دیده و هلال ابرویت می نشستیم و رنج روزگار هجران به اشک اشتیاق، می زدودیم.






یا صاحب الزمان! جوانان برای خرسندی ات جان در دایره ی شهادت گذاشتند و مردان مان موی در ساحت انتظار، سپید کردند و پیران مان بی تاب لحظه ی دیدارت از سرای دنیا کوچیدند؛
و دریغا که نیامدی یا مهدی!






می دانیم که خود، حجاب لقای مولاییم و دل از غیر برنتابیده و به یگانگی نمی اندیشیم؛
ولی سوگند به حقیقت انتظار، که در کنار خُم عشقت به صبوری ایستاده ایم.
ملامت اغیار و بیگانه پرستان، توان و تاب ما نخواهد ربود اگرچه دل از طعن بد اندیش، می سوزد.
در هنگامه ی غیبت که از دیده های بی سویمان پنهانی، دردهای ناگفته، توان گفتن؛ چه آن گاه که آیی و رخ به جلوه آرایی، ظهور تو درمان درد دیرین و مرهم زخم زمان فراق خواهد شد.






سریر عدل و عطوفت ارض در انتظار اجلال جلوس موعود منتظران است و هستی، نام غریب زمین و آشنای آسمان را با نای نیاز، زمزمه می کند.









هنوز زخم مدینه و جراحت جاوید نینوا بر سینه ی دلسوختگان، باقی است.
هنوز آوای هل من معین حسین از ورای آفاق به سوی انفس عاشقان، جاری است. هنوز بیت الاحزان ام ابیها در مدینه ی دل ها برپاست.






سحاب سیاه ستم بر مقیمان خاک، بی محابا می بارد و سردی دی، فراگیر ستیغ حادثه هاست.
اندوهی گران بر گرده ی گیتی نشسته است و جائران بر توسن سلطه به جفا دیدگان می تازند و طعم تلخ استکبار بر کام وارثان زمین، ریزان است.




«السلام علیک یا ایها العلم المنصوب!»
سلام بر تو ای پرچم افراشته ی هدایت. سلام بر آن هنگام که قیام تو آغاز شود؛ و آن زمان که از پرده ی غیبت به درآیی.






سلام بر شامگاهان و صبحگاهان حضورت.
شکرا که بارانی از سپیده بر دشت خشک انتظار بارید و شعبان، مبدأ تاریخ عاشقان شد.
نهر اشک شیعه از حرا تا سامرا پیمود و عندلیب عشق در سراپرده ی گل، شعفناکی آغازید.
همتای رسول یار می آید.






یوسف اعصار امید با صد کرشمه بر محمل ارادت کنعانیان نشیند و ایوب شکیبایی و یعقوب انتظار از بحر حسرت به ساحل وصال رسیده و همپای هزاران شقایق اشتیاق به زیارت نور دیدگان نایل می شود.
سلام صنوبران صفا و سروهای سرور و سپیدارهای سعادت بر امیر قیام و سالار ظهور.
السلام علیک یا ابا صالح المهدی!
ای لثار حسین!






تو پاسخ «ربّ ارنی»ی موسایی.
نهضت آسمانی ات نیز پاسخ «کیف تحیی الموتی»ی ابراهیم است.
قیام قیامت آسایت رساترین لبیک به آوای «هل من ناصر» سیدالشهداست.
کاش آن زمان که بر درب سرای سترگ ولایت، آتش افکندند، بودی و بر زخم های مهتاب نیلی شیعه، مرهم می نهادی.






ای کاش در نینوا بودی و علمدار عرصه ی عشق می شدی.
اینک بی تو در بهتی عظیم در لهیب فراق می سوزیم.
دل های سیاهمان حجاب دیدار با موعود منتظران است و چه اندیشیم که جز لقای تو سیاهی نزداید و نورانی نکند.
باز آی و بی قراری دل و بی شکیبی دیده ی ما به شهد وصل، شفابخش و عطر کرامت خویش بر عرصه ی اهل نیاز، گستر.






کجا نشان تو جوییم ای مهر فروزنده ی هدایت و نصر!
با که گوییم حدیث تلخ هجران و انتظار؟
شکایت فرقت یار به آفریدگار بریم که او دانای اندوه درون ماست.
ای آخرین عشوه ی عرش،
ای اولین امیر غایب از نظر!
مولای من، یوسف فاطمه!






بر ما مپسند که با تیر ملامت، هلاک مان کنند.
عمری است جبین بر خاک کویت ساییده ایم و حق را در محراب ولایت تو به پرستش نشسته ایم.
یا ابا صالح المهدی، یا حجت الله علی خلقه!
قیام روح خدا خمینی کبیر، سراج انقلاب اسلامی ما افروخت تا روشنای راهی باشد که فراروی مستضعفان برای نیل به نور نهضت نورآگین توست.






لوای انقلاب، اینک به دست طلایه دار ایثار و حماسه، زعیم منتظران ولی عصر و صاحب نصر، رونق باغ ولایت، خامنه ای عزیز است که عاشقانه، عرصه ی عشق و انتظار را علمداری کند. عمر عاری از گزند و مشحون از عزت او را از تو می خواهیم ای امام مهربان و شکیبا! عمری به بلندای آفتاب و سطوت کوهساران.