شعر بوی یاس

شعری از احمد عزیزی

ياس بوي مهرباني مي دهد …

عطر دوران جواني مي دهد *

 ياس ها يادآور پروانه اند

 ياس ها پيغمبران خانه اند

 ياس ما را رو به پاكي مي برد 

 رو به عشقي اشتراكي مي برد 

 ياس در هر جا نويد آشتي ست 

 ياس دامان سپيد آشتي ست 

 در شبان ما كه شد خورشيد؟ ياس 

 بر لبان ما كه مي خنديد؟ ياس 

 ياس يك شب را گل ايوان ماست

ياس تنها يك سحر مهمان ماست 

 بعد روي صبح، پرپر مي شود

راهي شبهاي ديگر مي شود

ياس مثل عطر پاك نيّـت است 

 ياس استنشاق معصوميّـت است 

 ياس را آيينه ها رو كرده اند

ياس را پيغمبران بو كرده اند

 ياس بوي حوض كوثر مي دهد

عطر اخلاق پيمبر مي دهد 

 حضرت زهرا دلش از ياس بود 

 دانه هاي اشكش از الماس بود

داغ عطر ياس زهرا زير ماه 

 مي چكانيد اشك حيدر را به چاه

 عشق محزون علي ياس است و بس

چشم او يك چشمه الماس است و بس

اشك مي ريزد علي مانند رود 

 بر تن زهرا: گل ياس كبود

 گريه آري گريه چون ابر چمن 

 بر كبود ياس و سرخ نسترن

ماجرای شهادت حضرت زهرا(س)

قول مشهور شیعه درباره سالروز شهادت فاطمه(س) 75 و 95 روز بعد از رحلت پیامبر(ص) است/ آیا «سبع» و «تسع» مشتبهه شده است؟

* اقوال مختلفی درباره شهادت حضرت فاطمه زهرا علیها‌السلام نقل شده است، قول معتبر کدام است؟ 

-در ارتباط با روز شهادت یا فاصله شهادت حضرت زهرا(س) با ارتحال پیغمبر(ص) میان شیعه و سنی، همچنین میان خود شیعیان اختلاف هست. منابع اهل تسنن عموماً این مدت را ۶ ماه پس از ارتحال پیغمبر(ص) نقل می‌کنند و معتقدند که آن حضرت(س) پس از پیامبر(ص) ۶ ماه در قید حیات بودند، در حالی که در منابع شیعه، مشهور دو قول است که یک ۷۵ روز دیگری ۹۵ روز بعد از ارتحال حضرت خاتم صلی الله علیه وآله وسلم هست که بر این مبنا در حقیقت ۱۳ جمادی الاول و ۳ جمادی الثانی را ذکر می‌کنند.

البته بنده شخصاً ضمن احترام به راویان و علمای گذشته و محدثان شیعه این عذر را نمی‌پسندم و نمی‌پذیرم که گفته شده به سبب آنچه که در گذشته نقطه‌گذاری در رسم‌‌الخط مسلمانان وجود نداشته است، «تسع» و «سبع» مشتبهه شده و نمی‌دانند که سالروز شهادت بی بی دو عالم(س) 75 روز بوده یا ۹۵روز پس از رحلت رسول خدا(ص) بوده است!

به طوری که بنده شخصاً معتقدم امر اعتقاد به ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام و آن هم سرور بانوان دو عالم و قرة العین رسول چنان باید برای شیعه و مدعیان پیروی از اهل‌بیت علیهم‌السلام مهم باشد که اصلاً نیازی به کتابت اینها نباشد، باید مردم چنان نسبت به این مسئله به خصوص با شهادت مظلومانه سرور بانوان دو عالم حساس بوده باشند که این را آنچنان به خاطر می‌سپردند که هر سال برای یادآوری چنین مصیبت عظمایی سالروزش را به سوگ می‌نشستند.

لذا اینکه بگوییم در اذهان یک چنین مسئله‌ای و مشکلی به خاطر نبودن نقطه‌گذاری پیش آمده است، عذر پذیرفته نیست و نشان می‌دهد که متاسفانه برخی از گذشتگان، آن اعتقاد راستینی که باید نسبت به مقام اهل بیت(ع) و بزرگداشت آنچه به آن ذوات مقدس مربوط می‌شود، مثل امروز که شیفتگان اهل‌بیت(ع) باور دارند، در گذشته وجود نداشته است، به قول مرحوم دکتر شهیدی شاید هم، سری از اسرار مربوط به حضرت زهرا(س) هست که باید راجع به آن بزرگوار خیلی مسائل ناشناخته بماند، همان‌گونه که راجع به ولادت آن حضرت(س) قول ثابتی نداریم و دقیق نمی‌دانیم ولادت آن حضرت درچه روز و سالی اتفاق افتاده است، آیا قبل از بعثت یا بعد از بعثت و در چه سالی بوده است؟! که قول مشهور بعد از بعثت است.

مورد دیگر در این ارتباط که لازم به آن اشاره شود و دکتر شهیدی مطرح می‌کند، اینکه محل دفن آن حضرت(س) اکنون دقیقاً مشخص نیست، آیا حضرت فاطمه سلام الله علیها در بقیع، خانه خود یا روضه منوره پیغمبر دفن است و همین‌طور سن شهادت ایشان، اینها مواردی است که دکتر شهیدی می‌گوید: «احتمال دارد از اسرار الهی باشد».

مشهور علمای شیعه 95 روز را صحیح می‌دانند

* پس با این اوصاف، قول ۹۵ روز صحیح‌تر است؟

ـ قول 95 روز اکنون به عنوان قول صحیح‌تر پذیرفته شده است، وقتی می‌گویم به سبب اینکه گفته شده رسم‌الخط مشکل داشته و نتوانستند بفهمند این واقعه «سبع» است یا «تسع» که چون آن موقع نقطه گذاشته نمی‌شده و همچنین دندان‌های درشت حروف مشخص نبوده است، اگر ما این را بپذیریم، از نظر ارزش هر دو یکسان هستند، یعنی اینکه ما چه هفت بخوانیم و چه 9 ارزش آن یکسان است، منتها شاید با توجه به برخی شواهد و قرائن، علمای ما قول دوم را ترجیح دادند و البته برای عرض ارادت ساحت مقدس حضرت زهرا علیها‌السلام هر دو قول را ما بزرگ می‌شماریم و نسبت به ذات مقدس آن حضرت(س) در هر دو قول اظهار سوگ و مصیبت می‌کنیم.

حضرت زهرا(س) به مرگ ظاهری یا بیماری از دنیا نرفته است/ منابع اهل سنت شهادت صدیقه طاهره را تائید می‌کنند

* شبهه‌ای که درباره عروج ملکوتی حضرت صدیقه طاهره(س) مطرح می‌شود این است که ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، لطفا در این خصوص توضیح دهید.

- آنچه واقعاً جای سؤال هست، اینکه مسلمانان اگر ارادت و اعتقاد به ذات مقدس پیامبر عظیم‌الشان اسلام صلی الله علیه وآله وسلم داشته باشد، چه شیعه و چه هر فرقه دیگری  باشند و به ذات پیامبر اکرم(ص) اعتقاد و باور داشته باشد، آیا جای سؤال نیست که چرا باید تنها یادگار پیامبر و نوردیده آن حضرت که فرمود او سرور بانوان دو عالم است و بارها فرمودند: «ابنتی فاطمه فإنّها سیدة نساء العالمین مِن الأوّلین و الآخرین» و همچنین احادیثی از پیغمبر (ص) که داریم که می‌فرمایند: «رشد و نمو ظاهری و مادی حضرت صدیقه کبری(س) نسبت به دختران هم سال خود دو برابر بوده است»؛ یعنی مثلاً اگر آن قول معروف را اصل قرار دهیم که حضرت صدیقه طاهره (س) در ۹ سالگی ازدواج کرده است، با این فرمایش پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س) در سن ۹ سالگی از نظر ظاهری و مادی معادل دختر ۱۸ ساله زمان خود بوده است.

منابع اهل تسنن سن آن حضرت را در هنگام شهادت 27 و 28 سال گفتند. اگر ما آن را اصل قرار دهیم، این سنی برای بانویی که در اوج طراوت در زمان حیات پدر بوده است و ایشان حداقل به نقل خود اهل تسنن ۶ ماه پس از وجود مقدس پیامبر عظیم‌الشان اسلام در قید حیات نباشد، چرا!؟ آیا دچار بیماری یا دچار مشکلی بوده است، این بیماری اگر وجود داشته، باید سابقه در زمان پیامبر(ص) داشته باشد، در حالی که ما اصلاً یک چنین مسئله‌ای را نمی‌بینیم و این نشان می‌دهد که آن حضرت به دلیل تألمات شدید روحی و جسمی که در وجود نازنینش به وجود آمد، در این فاصله کوتاه بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به لقای الهی پیوست، ما اگر نقل‌هایی که حتی در برخی از منابع اهل تسنن وجود دارد، مانندکتاب «الامامة والسیاسة»، تألیف «ابن قتیبه دینوری» و یا نقل‌هایی که «ابن ابی الحدید» شارح نهج‌الابلاغه آورده است و دیگر منابع اهل تسنن وجود دارد، به وضوح نشان می‌دهد که حضرت صدیقه کبری علیها‌السلام نسبت به حوادث بعد از پیغمبر(ص)، حوادث سیاسی پس از رحلت ایشان و تصاحب و غصب خلافت به شدت ایشان موضع داشتند و متأثر بوده است، نه از باب اینکه چرا خلافت و قدرت از کف همسر او بیرون رفته است، بلکه به سبب آنچه که حضرت(س) مشاهده می‌کرد، تمام تلاش‌ها و زحمات طاقت‌فرسای پیامبر بزرگوار اسلام(ص) با چنین توطئه‌ای به باد می‌رود و اسلام به انحراف کشیده می‌شود و مهم‌ترین اصل اسلام که ولایت اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌اسلام برای هدایت بشریت تا پایان تاریخ و پایان جهان است، این گونه مورد حمله قرار می‌گیرد و ولایت از محضر امور خارج می‌شود، لذا مجموع این حوادث آن حضرت(س) را به شدت متألم کرد.

«ابن قتیبه دنیوری» نقل می‌کند که حضرت زهرا(س) خانه خود را مأمن کسانی قرار دارد که نسبت به حاکمیت خلیفه اول موضع داشتند و به ولایت و خلافت امیرالمومنین علی علیه‌اسلام پای می‌فشاردند و آنها در خانه حضرت زهرا اجتماع و تحصن کرده بودند و حاضر به بیعت خلیفه نبودند، بعد «ابن قتیبه» می‌گوید که «عمر بن خطاب» به «ابوبکر» گفت تا علی(ع) بیعت نکرده، به سبب جایگاهی که نسبت به پیغمبر(ص) دارد پایه‌های حکومت تو محکم نخواهد شد و لذا باید از علی(ع) بیعت گرفت و خلیفه اول هم موافقت کرد.

حامیان ولایت در خانه فاطمه(س) تحصن کردند/ آتش و تهاجم غاصبان علیه خانه فاطمه(س)

در آغاز ابوبکر، «قنفذ» غلام آزاد شده عمر را فرستاد که به خانه فاطمه(س) برود و به امیرالمومنین علی(ع) بگوید: خلیفه رسول خدا(ص) تو را می‌طلبد، وقتی قنفذ به حضرت علی(ع) پیغام ابوبکر را رساند، امام (ع) در جواب فرمود: «چه زود به رسول خدا(ص) دروغ بستید» و او را باز گرداند. بار دیگر خلیفه به قنفذ گفت به علی بگو: جانشین پیغمبر خدا(ص) تو را می‌طلبد، که حضرت(ع) در پاسخ فرمود: «سبحان الله! چیزی را ادعا کرده است که در حد و اندازه او نیست». بنابراین آن دو تصمیم گرفتند از راهی جز مسالمت وارد عمل شوند.

«ابن قتیبه» می‌نویسد که عمر با گروهی به سوی خانه زهرا(س) حرکت کرد، در حالی که شعله آتشی در دست داشت، مردم به او گفتند: عمر به کجا می‌روی، گفت: این خانه را که محل توطئه خلافت ما شده است، می‌خواهم با اهل آن به آتش بکشم! به او گفتند: ای عمر! در این خانه دختر پیغمبر حضور دارد، گفت: اگر چه او باشد، من این کار را می‌کنم، «ابن قتیبه» می‌گوید: عمر و افرادش خانه فاطمه(س) را محاصره کرد و فریاد برآورد که؛ ای دختر پیامبر(ص)! این افرادی که در خانه‌ات پناه گرفتند، باید بیرون بفرستی تا بیعت کنند و گرنه خانه را به آتش می‌کشم.

استغاثه حضرت زهرا(س) پشت در، دل‌های مهاجمان را به لرزه درآورد/ گروهی از مهاجمان صحنه را ترک کردند

«ابن قتیبه» در ادامه می‌گوید: فاطمه زهرا(س) پشت در‌آمد و فرمود: «ای پسر خطاب! این بود عمل به سفارش رسول خدا(ص) که بعد از من با خاندانم نیکی کنید؟! هنوز کفن پدر من خشک نشده است، با خاندان او این گونه برخورد می‌کنید؟». او گفت: ای دختر پیامبر(ص) می‌دانم که نزد پدرت چه قدر محبوب بودی. اما اگر در را نگشایی تا آنها بیعت کنند، این خانه را آتش می‌زنم و این کار دین پدرت را محکم‌تر می‌کند! حضرت زهرا علیها‌السلام وقتی چنین دیدند، خطاب به پیغمبر عرضه داشتند: «ای پدر! بعد از تو، ما از پسر ابی قحافه و پسر خطاب چه‌ها که ندیدیم» و شروع به استغاثه‌ای کرد که به نقل «ابن قتیبه» چنان دلخراش بود که همان افرادی که آمده بودند، نزدیک بود دل‌هایشان شکافته و جگرهایشان پاره‌پاره شود و به شدت گریستند و عده زیادی از آنها صحنه را ترک کردند، منتها «ابن قتیبه» دیگر نمی‌گوید چگونه!

 نقل می‌کند که در خانه باز شد و اینها وارد خانه شدند و بازوان علی(ع) را بستند و او را وارد مسجد کردند تا از او بیعت بگیرند. اما منابع شیعه می‌گویند که عمر بن خطاب تهدید خودش را عملی کرد، در را آتش زد، همین که در مقداری باز شد، آن را با فشار سختی گشود، در حالی که حضرت زهرا(س) پشت در بود و بین در و دیوار این ضربت بر او وارد شد و چون باردار بود، موجب سقط جنین آن حضرت(س) شد و حضرت از هوش رفت و زمانی که به هوش آمد، دید امیر‌المومنان علیه‌السلام را کشان کشان با بازوان بسته به طرف مسجد می‌برند، این بود که خود را با همان حالت زار به امیر‌المومنان (ع) چسباند، لباس او را گرفت و فرمود: «نمی‌گذارم با پسرعمویم این گونه رفتار کنید». به نقلی خود ابن خطاب و به نقلی به دستور او «قنفذ» با غلاف شمشیر به دستان حضرت زدند که دستان مبارکش کبود و قدرت او زائل و دوباره بیهوش شد و امیر‌المومنین (ع) را رها کرد.

فاطمه(س) شمشیر را بالای سر علی(ع) دید، بی‌محابا به سمت قبر پدر رفت/ نفرینی که در سایه دستور ولی اجرا نشد

حضرت علی(ع) را وارد مسجد کرده بودند، در این هنگام حضرت زهرا (س)به هوش می‌آید، این نقل را باز «ابن قتیبه» دارد که وقتی حضرت فاطمه علیهاالسلام دید، شمشیر را بر سر امیر‌المومنان (ع) گرفتند و او را تهدید می‌کنند که اگر بیعت نکند، آن حضرت را گردن خواهند زد، فرمود: «دست از پسر عمویم بردارید که به خدا سوگند که اگر او را رها نکنید، به سوی قبر پیامبر(ص) می‌روم و در حق شما نفرین خواهم کرد»، معطل هم نشد و به سوی قبر مطهر پیغمبر(ص) رفت، امیرالمومنین(ع) که چنین صحنه‌ای را دید، به سلمان فرمود: «سلمان برو، جلوی ایشان را بگیر که اگر نفرین کند، خدا عذابی خواهد فرستاد که دیگر کسی روی زمین باقی نخواهد ماند!».

سلمان آمد تا مانع حضرت(س) شود، عرض کرد: شما پدرتان رحمة للعالمین بود، نفرین نکنید، فرمود: «ای سلمان! بگذار دادم را از این بیدادگران بگیرم»، سلمان عرض کرد: این گفته من نیست، این فرموده امیر‌المومنین است. لذا تا حضرت صدیقه طاهره (س) شنید امیر‌المومنین دستور داده است، فرمود: «چون او فرمان داده است، من اطاعت می‌کنم و شکیبایی می‌ورزم و از خدا فقط می‌خواهم که بین ما و آنها داوری کند».

علی(ع) بعد از شهادت فاطمه(س) بیعت را به خاطر مصالح اسلام پذیرفت

«ابن قتیبه» می‌گوید: ابوبکر وقتی این صحنه را دید، به شدت منقلب و منفعل شد و گفت: دست از علی(ع) بردارید که ما او را مجبور به بیعت نمی‌کنیم، این جا بود که شمشیر را از سر ایشان برداشتند و امیر‌المومنین(ع) و حضرت فاطمه(س) به خانه بازگشتند، البته برخی از نقل‌ها این است که در همان جلسه ابوبکر جلو آمد و دست خود را به دست حضرت (ع) زد و این طور جلوه دادند که امام علی (ع) بیعت کرده است، اما ظاهراً نقل صحیح این است که امام علی (ع) در آنجا بیعت نکرد و حضرت (ع) به خانه رفت و به نقل اکثر منابع اهل تسنن تا حضرت زهرا (س) در قید حیات بود، امیر‌المومنین (ع) بیعت نکرد و پس از رحلت آن حضرت(س) بیعت کرد.

البته عده‌ای در نهایت بی‌معرفتی می‌گویند: علی (ع) پشتوانه‌اش زهرا(س) بود و چون او را از دست داد، احساس کرد که هیچ پشتوانه‌ای ندارد و مجبور شد بیعت کند، اما قضیه صحیح این است که امیر‌المومنین چون دستگاه غاصب خلافت را قبول نداشت، به عنوان اعتراض خاندان پیامبر (ص) بیعت نکرد و این عدم بیعت تا حضرت زهرا (س) در قید حیات بود، ادامه داشت، منتها وقتی مشاهده فرمود که جریان ارتداد در عالم اسلام پدید آمده و مدعیان دروغین نبوت قصد هجوم به مدینه و نابودی دارالاسلام را دارند، برای اینکه خیال خلیفه از جانب حضرت آسوده بوده و بداند ایشان فعالیتی ضد او نخواهد داشت، به خلیفه اول پیام داد تا به منزل آمده و از حضرت بیعت بگیرد، پس امام علی (ع) برای ایستادگی برابر جریان مرتدین و از بین بردن اقتدار آنها و برای حفظ اصل و اساس اسلام، مجبور به بیعت با خلیفه نخست شد، لذا علاوه بر حضور در نمازها، جاهایی که خلیفه دچار مشکل شده و حیران می‌ماند و از او درخواست کمک می‌کرد، هدایت و راهنمایی خویش را از او دریغ نمی‌داشت، در واقع برای حفظ مصالح اسلام، خلیفه وقت را یاری می‌فرمود.

فاطمه زهرا(س) غاصبان خلافت را بایکوت کرد

منتها همین «ابن قتیبه» بعد از آن حوادثی که پدید آمد، نقل می‌کند که حضرت زهرا (س) با وجود قضایای فدک و برخوردی که صورت گرفت، خلیفه را تحریم کرده بود و با او سخن نمی‌گفت که به اصطلاح امروز بایکوت کرده بود و حتی اگر سلام هم می‌کردند، جواب سلام آنها را نمی‌داد تا اینکه خبر رسید، دختر پیغمبر در بستر بیماری است و عنقریب از دنیا خواهد رفت، لذا مردم مدینه ابتدا زنان انصار، بعد مردانشان، بعد مهاجرین آمدند که در حقیقت هم عیادت و هم وداع با حضرت زهرا می‌کردند، به طوری که کسی جز خلفای اول و دوم نماند، اینها دیدند که به زودی دختر پیغمبر(ص) از دنیا خواهد رفت و اگر به عیادت ایشان نروند، مشکل پدید خواهد آمد و برای اعتبار و حیثیت‌شان سخت خواهد بود و چون حضرت زهرا (س) آنها را تحریم کرده بودند و اجازه ورود به آنها نمی‌داد، امیرالمومنین علیه‌السلام را در فشار قرار دادند که برای آنها از حضرت زهرا(س) اذن ورود بگیرند و امیر‌المومنان(ع) مقاومت می‌کردند تا اینکه حضرت صدیقه کبری علیها‌السلام متوجه شدند که امام علی (ع) در فشار است و لذا جمله عجیبی دارد و این نشان از اوج ولایت مداری سرور بانوان دو عالم دارد که حضرت زهرا(س) به امیر‌المومنان(ع) عرض کرد: «خانه، خانه تو است و من هم کنیز تو هستم و اختیار با شماست»، یعنی به اینها اجازه بدهید بیایند و حضرت هم اجازه داد و اینها وارد شدند.

باز «ابن قتیبه» نقل می‌کند که آنها سلام کردند، حضرت زهرا(س) که به علت صدمات جسمی و روحی بستری بودند، جواب سلام آنها را نداد و روی مبارکش را برگرداند. خلیفه اول از اقداماتی که کرده بود، شروع به عذرخواهی کرد، حضرت(س) پاسخ آنها را نداد و در حقیقت بدون آنکه به آنها نگاه کند فرمود: «من هر دوی شما را قسم می‌دهم که به خدا که آیا این کلام را از پدرم(ص) نشنیدید که فرمود؛ فاطمه پاره تن من است و هر کس او را بیازارد، من را آزرده است و هر کس مرا بیازارد، خدا را آزرده است»، هر دو تصدیق کردند که این کلام را از رسول خدا (ص)شنیدند، حضرت(س) وقتی این اقرار را از آنها گرفت، دستان مبارکش را به آسمان بلند کرد و به خدا عرضه داشت: «خدایا اینها به شدت مرا آزردند و بدین ترتیب رسول تو و تو را آزردند و من از اینها نخواهم گذشت تا در روز قیامت در کنار پدرم از اینها دادخواهی کنم» که ابوبکر به شدت از این سخن حضرت(س) منقلب شد و تعادل خود را از دست داد و به هم ریخت، اما خلیفه دوم به او گفت: شایسته نیست خلیفه رسول خدا از سخنان یک زن این‌گونه منقلب و منفعل شود، ما وظیفه دیدار و عیادت از یک بیماری را داشتیم که انجام دادیم! دست وی را گرفت و از خانه بیرون رفت و عجیب این است که «ابن قتیبه دینوری» از علمای برجسته اهل تسنن در کتابش برخی از منابع و مصادر قدیمی تاریخ اسلام آورده است که آنها اشاره می‌کنند، چند روز بعد از این واقعه هم حضرت صدیقه کبری علیها‌السلام جان به جان آفرین تسلیم کرد.

حضرت فاطمه(س) نخستین شهید راه ولایت است/ فاطمه(س) با اینکه زن است، مظهر ولایتمداری و ایثارگری است

* اشاره داشتید که برگزاری مراسم ایام فاطمیه و روزهایی که مردم در شهادت دردانه پیامبر اعظم(ص) به سوگ می‌نشینند، شاید سری از اسرار باشد تا یاد و نام بی بی دو عالم علیها‌السلام همواره زنده نگه داشته شود. چرا علما همواره در تکریم و بزرگداشت سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) تاکید دارند و آن را جزو شعائر اسلامی می‌دانند؟ 

- حضرت زهرا سلام الله علیها مقامی آنچنان رفیع دارد، به طوری که تنها کسی است که رسول خدا(ص) و سرآمد خلقت، در عمر مبارک‌شان دست ایشان را بوسیده و آن حضرت(س) را می‌بوئیدند و می‌فرمود: «من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می‌کنم»، همین طور پیغمبر(ص) در برابر او به قامت بر می‌خواست و به استقبال او جلو می‌رفت و صبر نمی‌کرد که حضرت زهرا(س) به او برسد، خود به سوی او می‌رفت، این حرکت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم راجع به هیچ کس نداریم، نه از باب اینکه ایشان فرزند پیغمبر(ص) بود و یا یک عاطفه پدری به فرزند داشته باشد، خیر! پیغمبر فرزندان دیگری هم داشت، راجع به هیچ کدام از آنها چنین نکرده بود، این به سبب مقام عظیم حضرت صدیقه کبری (س) است.

حتی علمای شیعه اختلاف دارند که مقام آن حضرت(س) برتر است یا مقام امیر‌المومنین(ع) و برخی معتقدند که فقط بعد «ولایت» امیر‌المومنان علیه‌السلام از ایشان برتری دارد؛ یعنی چون امیر‌المومنین(ع) ولی خدا، پس از پیغمبر(ص) بر خلایق است، از این جهت به حضرت زهرا(ع) ولایت دارد و فقط برتری از این باب است، لذا شخصیت بسیار بزرگواری است که از همه ائمه مقامش بالاتر و ‌ام الائمه و اولین شهید راه ولایت است، باید گفت در حضرت زهرا(س) یک ویژگی خاص وجود دارد که آن حضرت را به تمام معصومین و تمام شخصیت‌های عظیم‌الشأن بی‌نظیر کرده است و آن با وجود اینکه آن حضرت (س)، زن هست و از زنان تکالیفی همچون مردان خاسته نشده است، اما مظهر ایثار و ولایت‌مداری .

از دیدگاه حضرت زهرا (س) بهترین زنان کسانی هستند که مردان نامحرم آنها را نبینند و او نیز مردان نامحرم را نبیند -که این دیدگاه پیغمبر هم هست- یک چنین جایگاهی یک زن مسلمان دارد که برترین آنها خود حضرت فاطمه سلام الله علیهاست، اما در آنجایی که پای دفاع از ولایت به پیش می‌آید، در جمع نامحرمان نامرد که با بی‌تفاوتی نظاره‌گر غصب خلافت و کنار زدن ولی خدا بودند، آن چنان خطابه‌ای را در دفاع از ولایت بیان می‌کند که تاریخ را متحیر کرده است، لذا از این جهت آن بزرگوار مظهر ولایتمداری و ایثارگری است و آن هم به عنوان نخستین کس در این عرصه وارد شد و از جان مبارک خود هم مایه گذاشت، یک ویژگی استثنایی دارد که باید شهامت آن حضرت و علل شهادت آن حضرت به خوبی دریابیم و بزرگ بداریم و با الگوگیری از الگوی بی‌نظیر بشریت، بتوانیم به سیره آن حضرت(س) عمل کنیم.

جایگاه حضرت فاطمه در کلام معصومین

  در شناختن و شناساندن این بانو، که مادر عصمت و آینه عفاف است باید دست به  دامن روایات و آیات قرآنی شد که اینها زبان گویا و شیوای مقام و شان والای آن حضرت هستند. 

در شان فاطمه(س) آیات بسیاری نازل شده و روایات نیز همچون دریایی مواج و متلاطم طراوت بخش ساحل اندیشه ها و کرانه های معرفت است که در این مطلب به برخی از این روایات و احادیث اشاره می شود.  ارزش شناخت حضرت فاطمه (س)  امام صادق (ع) می فرماید: ˈهر کس به شناخت حقیقی فاطمه(س) دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است.ˈ   آثار محبت به فاطمه(س)  پیامبر اکرم (ص) می فرماید:  ˈهر کس فاطمه(س) دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است.ˈ   اطاعت از فاطمه(س)  امام باقر(ع) می فرماید: ˈاطاعت از فاطمه(س) بر تمامی آفریدگان خدا از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است.ˈ 
 دستورهای فاطمه(س)  پیامبر اکرم (ص) می فرماید: ˈای علی! آنچه را فاطمه(س) بدان امر می کند، انجام ده زیرا من چیزهایی را به او امر کرده ام که جبرئیل(ع)به آنها امر کرده است.ˈ  خلقت فاطمه(س)   پیامبر اکرم (ص) می فرماید: ˈبی شک فاطمه(س) حوریه ای است که به صورت انسان آفریده شده است.ˈ  چرا نام فاطمه(س)  پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈمن نام دخترم را فاطمه(س) گذاشتم زیرا خدای - عزوجل - فاطمه (س)و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است.ˈ  آثار نام فاطمه(س)  امام کاظم(ع) می فرماید: ˈدر خانه ای که نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله و یا از میان زنان، فاطمه باشد، فقر [و تنگدستی] وارد نمی شود.ˈ   احترام به نام فاطمه(س)  امام صادق(ع) به شخصی که نام دخترش را فاطمه گذاشته بود، فرمود: ˈحالا که نام او را فاطمه گذاشته ای، پس دشنامش مده، نفرینش مکن و کتکش مزن.ˈ   الگوی نمونه  امام زمان(عج) در یکی از نامه هایشان می فرماید: ˈدر دختر پیامبر خدا(ص) برای من الگوی نیکویی است.ˈ  یاور خوب   پیامبر اکرم(ص) از حضرت امیرالمومنین، علی(ع) درباره حضرت فاطمه زهرا(س) پرسیدند، حضرت پاسخ دادند: فاطمه(س) خوب یاوری در راه اطاعت و بندگی خداست.  عزیزترین مردم   پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈفاطمه(س) عزیزترین مردم در نزد من است.ˈ   نور چشم و میوه دل من  پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈفاطمه(س) پاره تن و نور چشم و میوه دل من است.ˈ   خشم و خشنودی فاطمه(س)  پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈبی شک خداوند با خشم فاطمه(س) به خشم می آید و با خشنودی او خشنود می شود.ˈ  دشمن فاطمه(س) در دوزخ است   پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈای فاطمه! اگر تمام پیامبرانی که خدا برانگیخته و تمام فرشتگانی که مقرب درگاه خود گردانده است، برای هر کینه توزی که حق تو را غصب نموده است، شفاعت کنند، هرگز خدا او را از آتش [دوزخ] خارج نمی سازد.ˈ   اختر تابناک   امام صادق(ع) می فرماید: ˈفاطمه(س) اختری تابناک در میان زنان دنیاست.ˈ   سرور زنان   امام صادق(ع) می فرماید: ˈفاطمه(س) سرور زنان جهانیان از اولین تا آخرین است.ˈ   تسبیحات حضرت زهرا(س)  امام باقر(ع) می فرماید: ˈخداوند در حمد و ستایش به چیزی برتر از تسبیح فاطمه(س) عبادت نشده است.ˈ  درود بر فاطمه(س)  امام رضا(ع) می فرماید: ˈنخستین کسی که پس از مرگش برای او تابوت ساخته شد، فاطمه (س) دختر رسول خدا(ص) بود درود و صلوات خدا بر او و پدر و شوهر و فرزندانش باد.ˈ   نفرین الهی برای دشمنان فاطمه(س)  پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈمورد نفرین است، مورد نفرین است هر کس پس از من به فاطمه (س) دخترم ستم کند و حقش را غصب نماید و او را بکشد.ˈ   زیارت فاطمه(س) پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈهر کس فاطمه(س) را زیارت کند، مانند این است که مرا زیارت کرده است.ˈ 
 نماز مخصوص فاطمه(س)  امام صادق(ع) می فرماید: ˈهر کس چهار رکعت نماز بخواند [هر دو رکعت به یک سلام] و در هر رکعت [پس از سوره حمد] پنجاه مرتبه سوره ˈقل هو الله احدˈ را بخواند، این نماز، نماز فاطمه(س)  است.ˈ   من از تو هستم   پیامبر اکرم(ص)می فرماید: ˈای فاطمه! تو از من هستی و من از تو هستم.ˈ   پدرت به قربانت  پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈپدرت به قربان تو باد ای فاطمه(س)!ˈ   بوی بهشت   پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈفاطمه(س) حوریه ای است به صورت انسان که من هر گاه مشتاق بوی بهشت می شوم، دخترم فاطمه(س) را می بویم.ˈ  فاطمه(س) قلب محمد(ص)  حضرت امیرالمومنین، علی(ع) می فرماید: ˈحسن و حسین(ع) دو سبط این امت هستند، و آن دو برای محمد(ص) همانند دو چشم برای سرند، و من [برای محمد(ص)] همانند دست برای بدن هستم، و فاطمه(س) [برای محمد(ص)] همانند قلب برای بدن است.ˈ   افتخار علی(ع) به فاطمه(س) حضرت امیرالمومنین علی(ع) می فرماید: ˈمن همسر بتول(س) هستم همان کسی که سرور زنان جهانیان است.ˈ   فاطمه(س)زهره است  پیامبر اکرم (ص) می فرماید: ˈمن خورشیدم و علی(ع) ماه و فاطمه(س)، زهره (ناهید) است و حسن و حسین (ع) دو ستاره نور افشان فرقدان هستند.ˈ   ایمان فاطمه(س)  پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈای سلمان! به راستی که خداوند قلب و اعضای فاطمه(س) تا استخوان هایش را از ایمان و یقین آکنده ساخته است به گونه ای که در طاعت خدا جدیت دارد.ˈ  زیارت شهیدان   امام صادق(ع) می فرماید: ˈفاطمه(س) در هر بامداد شنبه به مزار شهیدان می رفت.ˈ   بوی خوش فاطمه(س)  پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈبوی پیامبران بوی به و بوی حورالعین بوی آس و بوی فرشتگان بوی گل سرخ است، ولی بوی دخترم فاطمه(س) بوی به و آس و گل سرخ روی هم است.ˈ   علی(ع) شایسته ترین انسان برای فاطمه(س)  امام صادق(ع) می فرماید: ˈبه راستی اگر امیرالمومنین(ع) فاطمه(س) را به ازدواج خود در نیاورده بود، تا روز قیامت بر روی زمین از آدم تا پس از آدم برای فاطمه(س) همتایی نبود.ˈ  پیوند آسمانی   پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈمن فاطمه(س) را به ازدواج در نیاوردم، مگر پس از آنکه خداوند مرا به ازدواج او فرمان داد.ˈ  انجام کارهای سخت خانه  حضرت امیرالمومنین(ع) درباره حضرت فاطمه زهرا(س) می فرماید: حضرت فاطمه زهرا(س) آن قدر با مشک، آب کشید که اثر آن در سینه اش آشکار شد و چندان با دست خود آسیاب کرد که دستهایش پینه زد و آن قدر خانه را جاروب کرد که لباسهایش خاک آلود شد. و چندان آتش در زیر دیگ روشن کرد که لباسهایش سیاه و دود آلود شد و از این کارها رنج و سختی زیادی به او رسید.ˈ   فاطمه(س) مطیع دائم علی(ع)  حضرت امیرالمومنین علی(ع) می فرماید: ˈسوگند به خدا که فاطمه(س) هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و در هیچ کاری از من سرپیچی نکرد . و من هرگاه به فاطمه(س) نگاه می کردم، غم و اندوه از من زدوده می شد.ˈ   نور فاطمه(س) از نور خداست   پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈنور دخترم فاطمه(س) از نور خداست، و دخترم فاطمه(س)برتر از آسمانها و زمین است.ˈ   فاطمه(س) بر بالین آدمی  امام باقر و امام صادق(ع) می فرماید: ˈبر روح آدمی حرام است که از بدنش جدا شود، مگر آنکه پنج تن را ببیند: محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع)، و آن هم به گونه ای است که یا چشم آدمی روشن و یا تاریک و محزون می شود.ˈ   فاطمه(س) شهیده است  امام کاظم(ع) می فرماید: ˈفاطمه(س)  بانوی بسیار راست گویی است که او را به شهادت رسانده اند.ˈ   اشتیاق بهشت به فاطمه(س)  پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈبهشت مشتاق چهار زن است: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم و زن فرعون، خدیجه دختر خویلد و فاطمه(س) دختر محمد(ص).ˈ   فاطمه(س) و خردسالان  امام صادق(ع) می فرماید: ˈبی شک خردسالان شیعه ما از مومنان را فاطمه(س) پرورش می دهد.ˈ   شفاعت فاطمه(س)  پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ˈای فاطمه(س) مژده باد! که در پیشگاه خدا مقامی شایسته داری که در آن مقام برای دوستان و شیعیانت شفاعت می کنی.ˈ  منبع: ایرنا 211008

 

الگو رفتاری حضرت فاطمه(س)

الگوهاي رفتاري حضرت زهرا سلام اللّه عليها

درس محبت در خانه حضرت زهرا سلام اللّه عليها بطور كامل ارائه مي شد و آن حضرت كه خود ازسرچشمه محبت وعطوفت رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم سيراب شده و قلبش كانون محبت به همسرو فرزندانش بود. 
مقام معظم رهبري : 
اسلام فاطمه سلام اللّه عليها ،آن عنصر برجسته و ممتاز ملكوتي را به عنوان نمونه و اسوه زن معرفي مي كند، زندگي ظاهري او ،جهاد او، مبارزه او، دانش او، سخنوري او، فداكاري او، شوهرداري او، مادري او، همسرداري او، مهاجرت او الگوي زني كه اسلام مي خواهد بسازد اين چنين است.1 
يكي از مهمترين روشها در تربيت ، روش الگويي است زيرا تأثير شخصيت الگو در شكل گيري رفتار ومنش تربيت شونده به مراتب بيشتر از موارد ديگر است. اسلام نيز به اين روش اهميت زيادي داده است و قرآن كريم بخشي از آيات مبارك خود را به معرفي مردان و زنان موحد و ثابت قدمي اختصاص داده است كه در شرايط گوناگون ،صلاحيت وشخصيت خود را بروز داده و حق محوري خويش را به اثبات رسانده اند. از زنان پاك دامن وعفيفي چون مريم سلام اللّه عليها ، آسيه همسر فرعون سلام اللّه عليها و دختران شعيب كه الگوي زنان در شرايط مختلف مي باشند تجليل وستايش كرده است. 
يكي از عاليترين الگوهاي قابل پيروي براي انسانها بويژه زنان ، حضرت صديقه طاهره ، فاطمه زهرا سلام اللّه عليها است. درباره زندگاني حضرت زهرا سلام اللّه عليها كتابهاي بسياري به رشته تحرير درآمده اما بررسي كاربردي و ارائه الگوهاي رفتاري آن حضرت كمتر موردتوجه قرار گرفته است. كه در اين مقاله به طور مختصر به برخي از آنها اشاره مي شود. 

۱- محبت به فرزند: 
دانشمندان علوم تربيتي مي گويند: كودكان در تمام دوران كودكي به محبت و اظهار علاقه نيازمندند. كودك مي خواهد پدرومادر او رادوست داشته باشند و نسبت به اواظهار علاقه كنند. كودك چندان توجهي به لباس ، خوراك و محل زندگي ندارد اما به اين موضوع توجه دارد كه آيا او را دوست دارند يا نه؟ 
درس محبت در خانه حضرت زهرا سلام اللّه عليها بطور كامل ارائه مي شد و آن حضرت كه خود ازسرچشمه محبت وعطوفت رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم سيراب شده و قلبش كانون محبت به همسرو فرزندانش بود در اين جهت نيز وظيفه مادري خود را به بهترين شكل انجام مي داد. 
سلمان فارسي مي گويد: روزي حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها راديدم، كه مشغول آسياب كردن غله است. فرزندش حسين عليه السلام به گريه افتاد و بي تابي مي كرد.عرض كردم : براي كمك به شما ، غله را آسياب كنم يا بچه را آرام نمايم؟ حضرت فرمود: من به آرام كردن فرزند اولي هستم. شما آسياب را بچرخانيد.2 

۲- همبازي با فرزندان 
يكي از نيازهاي طبيعي كودك، بازي كردن است كه براي او هم ورزش جسمي است و هم ورزش فكري ، موجب شادي روح و روان او شده و او را با نشاط بار مي آورد. 
حضرت زهرا سلام اللّه عليها به اين نكات ظريف توجه داشت. نقل شده فاطمه سلام اللّه عليها فرزندش حسن عليه السلام را روي دست مي گرفت و بالا مي انداخت و حركت مي داد و مي فرمود: 
اشبه أباك ياحسن واخلع عن الحق الرّسن 
واعبد الهاً ذامنن ولاتوال ذا الاحسن 
«اي حسن ، نظير پدرت باش و ريسمان ظلم از حق دور كن، و خداوندي را كه صاحب نعمت هاست پرستش كن و با افراد تيره دل دوست مباش.» 
فاطمه سلام اللّه عليها حسين عليه السلام را نيز به بازي مي گرفت و با شادمان كردن او مي فرمود: 
انت شبيه بأبي لست شبيهاً بعلي 
«تو همانند پدرم هستي، و شبيه علي نيستي» علي عليه السلام با شنيدن اين جمله مي خنديد و شاد مي شد. 

۳-آگاهي بخشي به فرزندان: 
حضرت زهرا سلام اللّه عليها از همان آغاز كودكي فرزندانش ، عبادت خداي تعالي را در روح و روان آنها تثبيت كرد و خوي پرستش خداي يكتا را در فطرت لطيف آنها سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت و آنها را براي كسب معارف و تشويق در فراگيري ، آماده مي كرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن عليه السلام كه هفت ساله بود مي فرمود: «به مسجد برو ، آنچه را از پيامبر شنيدي فراگير و نزد من بيا و براي من بازگو كن».۳ 

4-كار در خانه 
براي حفظ نظام اجتماعي در همه ابعاد و در نظام خانواده بايد كارها براساس صحيح برنامه ريزي و تقسيم بندي كرد تا هركس به تناسب توان روحي و جسمي خود، كاري را انچام دهد. 
فاطمه زهرا سلام اللّه عليها و علي عليه السلام در آغاز زندگي مشترك نزد رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم آمدند و از ايشان خواستند تا كارها را بين آنها تقسيم كنند. پيامبر اكرم صلی الله عليه و اله و سلم كارهاي درون خانه را به فاطمه زهرا سلام اللّه عليها واگذار كردند و كارهاي بيرون منزل رابه علي عليه السلام سپردند. 
زهراي اطهر سلام اللّه عليها از اين تقسيم كار بسيار خوشحال شد و فرمود: جز خدا كسي نمي داند كه از اين تقسيم كار تا چه اندازه خشنود شدم از اين رو كه رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم تحمل كارهاي بيرون ازخانه را «كه موجب بيرون رفتن و روبرو شدن با مردان نامحرم مي شد» از دوش من برداشت وكارهاي درون خانه را به عهده ي من نهاد. 

۵-شوهرداري 
براي زن بزرگترين موفقيت وارزش اين است كه در شئون گوناگون زندگي، خشنودي همسرش را به دست آورد و ازهرگونه عملي كه موجب ناراحتي شوهر مي گردد پرهيز نمايد. حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: «جهاد زن، خوب شوهرداري است» زن براي اينكه بتواند در اين جهاد پيروزمند باشد بايد تمام سعي و تلاش خود را بكار گيرد تا خانه رامحل آرامش مرد قرار دهد. 
شوهرداري حضرت زهراي مرضيه سلام اللّه عليها بهترين الگو براي زنان مسلمان است. رفتار حضرت زهرا سلام اللّه عليها با شوهر در عالي ترين مرحله صفا و مهرباني بود. نه تنها هرگز خاطر شوهر رانرنجاند بلكه ياوري مهربان براي او بود. 
حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: «سوگند به خدا، من زهرا سلام اللّه عليها را تا آن زمان كه خداوند او را به سوي خود برد، خشمگين نساختم و در هيچ كاري موجب ناخشنودي او نشدم. او نيز هيچ گاه مراخشمگين نكرد و عملي از او سرنزد تا باعث ناخشنودي من شود.4 
و هم چنين نقل است كه امام علي عليه السلام فرمود: 
«هرگاه به چهره ي او«زهرا سلام اللّه عليها » نگاه مي كردم هرگونه غم واندوه از من برطرف مي شد»۵ 

۶- هماهنگي با شوهر 
پس از ماجراي تلخ سقيفه، سران سقيفه براي جلب افكار عمومي مردم به فكر چاره افتادند تا به گونه اي كه از حضرت زهرا سلام اللّه عليها دلجويي نمايند كه اجازه ملاقات مي خواستند. اما فاطمه زهرا سلام اللّه عليها هرگونه پيشنهادي را رد مي نمود و موضع اعتراض و سكوت و بيزاري را ادامه مي داد. 
روزي امام علي عليه السلام وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان خليفه و عمر در پشت درب منزل ،منتظر اجازه ورود مي باشند، تا نظر شما چه باشد. حضرت زهرا سلام اللّه عليها فرمودند: «علي جان خانه، خانه ي توست و من همسر تو مي باشم هر آنچه مي خواهي انجام ده.»۶ 

۷- حوصله 
فاطمه سلام اللّه عليها در ياد دادن مسائل دين به ديگران از حوصله و پشتكار فراواني برخوردار بود. روزي زني نزد او آمد وگفت: مادري پير دارم كه در مورد نماز خود اشتباهي كرد. و مرا فرستاده تا از شما مسئله اي را بپرسم.حضرت زهرا سلام اللّه عليها سؤال او را پاسخ فرمود، زن براي بار دوم وسوم مسئله اي پرسيد و پاسخ شنيد اينكار تا ده بار تكرار شد و هر بار آن بانوي بزرگوار ، سؤال وي راپاسخ فرمود. زن از رفت و آمدهاي پي در پي شرمگين شد و گفت: ديگر شما را به زحمت نمي اندازم. فاطمه سلام اللّه عليها فرمود: باز هم بيا و سوالهايت را بپرس ، تو هر قدر سؤال كني من ناراحت نمي شوم. زيرا از پدرم رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم شنيدم كه فرمود: روز قيامت علماي پيرو ما محشور مي شوند و به آنها به اندازه دانش شان خلعت هاي گرانبها عطا مي گردد واندازه پاداش به نسبت ميزان تلاش است كه براي ارشاد و هدايت بندگان خدا نموده اند.7 

۸-فاطمه سلام اللّه عليها و علي عليه السلام 
فاطمه كسي است كه با نه سال زيستن همگام با علي عليه السلام ، درگام گامف علي عليه السلام و لحظه لحظه علي عليه السلام ، و تنفس علي عليه السلام و سرنوشت علي عليه السلام تاثيري جاودانه و ملموس مي كند. 
فاطمه سلام اللّه عليها كسي است كه تبسم را برلبان علي عليه السلام نقش مي بندد. 
فاطمه سلام اللّه عليها التيام بخش جگرف دندان خورده علي عليه السلام است. 
فاطمه عصاره مظلوميت علي عليه السلام است. 

۹- فاطمه سلام اللّه عليها به عنوان تماميت حسين عليه السلام 
فاطمه سلام اللّه عليها بنيانگذار قيام حسين عليه السلام است. 
فاطمه سلام اللّه عليها آميزه ي شكوهمند مظلوميت و فرياد حسين عليه السلام است. 
فاطمه سلام اللّه عليها ظهور جلوه حق در كربلاست. 
فاطمه سلام اللّه عليها حلاوت شهادت است. حسين عليه السلام والي فاطمه سلام اللّه عليها است دركربلا و منادي اوست در عاشورا . شير فاطمه سلام اللّه عليها است كه وجود حسين عليه السلام مي خروشد و خون فاطمه سلام اللّه عليها است كه ازحنجره حسين عليه السلام مي جوشد. 

10-فاطمه سلام اللّه عليها و زينب سلام اللّه عليها 
زينب سلام اللّه عليها ،فاطمه ي كربلاست و تجلي فاطمه سلام اللّه عليها در زينب عاشوراست. دركربلا زينب سلام اللّه عليها رسول فاطمه سلام اللّه عليها است. خليفه تام فاطمه سلام اللّه عليها است. پيام فاطمه سلام اللّه عليها را مي خواند. حضور فاطمه سلام اللّه عليها را فرياد مي كشد. با هر جنازه اي كه بردست مي گيرد قطره اي از جام صبر فاطمه سلام اللّه عليها را مزمزه مي كند. دربارگاه يزيد زينب سلام اللّه عليها به تداعي خطبه مادر در مقابل دشمن هاي پدر خطبه مي خواند. 
در كربلا زينب سلام اللّه عليها محبت مادر را در جان برادر مي ريزد. 

11- فاطمه سلام اللّه عليها و امام حسن عليه السلام 
حسن عليه السلام بعد ديگر منشور فاطمه سلام اللّه عليها است. 
حسن عليه السلام شير صبر از جان مادر نوش كرده است. 
حسن عليه السلام در تداوم سكوت علي عليه السلام و مظلوميت فاطمه سلام اللّه عليها است كه صبر مي كند. 
حسن عليه السلام بلوغ بردباري فاطمه سلام اللّه عليها است پاره هاي سرخ جگر فاطمه سلام اللّه عليها است كه بر طشت مي ريزد. 
فاطمه سلام اللّه عليها و حضرت محمد صلی الله عليه و اله و سلم 
فاطمه سلام اللّه عليها افتخار محمد صلی الله عليه و اله و سلم و نمونه اعلي و بارز دانشگاه محمد صلی الله عليه و اله و سلم است. 
فاطمه سلام اللّه عليها پاره جگر محمد صلی الله عليه و اله و سلم ،بضعه محمد صلی الله عليه و اله و سلم است. 
فاطمه تنها كسي است كه پيامبر صلی الله عليه و اله و سلم پس از هر بار جهاد طاقت فرسا به ديدار او مي رود و خستگي را درعمق چشمان مهربان او گم مي كند.9 
تسبيح حضرت زهرا سلام اللّه عليها مرحوم شيخ صدوق در كتاب علل الشرايع نقل مي كند: حضرت علي عليه السلام به مردي از خاندان بني سعد فرمودند: جرياني اززندگي خودم و فاطمه سلام اللّه عليها را برايت نقل كنم. فاطمه سلام اللّه عليها در خانه من زندگي مي كرد در حالي كه براي رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم محبوبترين افراد خانواده بود. حضرت فاطمه سلام اللّه عليها با دستاس آرد مي كرد بطوري كه دستانش تاول مي زد ، خانه را جارو مي كرد و لباس هايش خاك آلوده مي شد، زير ديگ ، آتش روشن مي كرد و جامه هايش سياه مي شد،و در اثر انجام اين كارها بسيار اذيت مي شد. من به او گفتم: اي كاش نزد پدرت مي رفتي و درخواست مي كردي خدمتكاري به تو بدهد تا در انجام كارهاي سخت،ياريت كند. فاطمه سلام اللّه عليها نزد رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم رفت. شرم مانع او شد كه كلامي بگويد. صبح روز بعد پيامبر صلی الله عليه و اله و سلم نزد ما آمد و فرمود: فاطمه سلام اللّه عليها روز گذشته باپدرت چه كاري داشتي؟ من به جاي حضرت زهرا سلام اللّه عليها پاسخ دادم و ماجرا راگفتم. سپس پيامبر صلی الله عليه و اله و سلم فرمودند: آيا به شما ياد ندهم چيزي را كه از خدمتكار برايتان بهتر باشد كه در اينجا تسبيح حضرت زهرا سلام اللّه عليها كه 34 مرتبه الله اكبر، 33 مرتبه الحمد لله ،33 مرتبه سبحان الله را فرموده اند.10 
نتيجه گيري: خداوند مهربان ارواح مقدس چهارده معصوم عليهم السلام را آفريدو آنها را در بعد جسمي هم قرار داد تا بشر با آنها انس بگيرد واينكه چون آنها عين الله ، لسان الله ، مظهر و نماينده الهي هستند بشر با ديدن اعمال و رفتارشان به خدا نزديك شود. مرحله اول معرفت امام اين است كه ابتدا بايد تاريخچه زندگي شان ،تولد ،وفات ونحوه زندگي شان را بشناسيم كه اينبعد ظاهري استو بعد بفعد باطني شان اين است كه بدانيم اولاً ايشان مفترض الطاعه هستند و مراحل معرفت امام عليه السلام مطرح مي شود كه مقصودما در اين مقاله همان بعد ظاهري است كه در اين قسمت بايد بدانيم كه چطور از اين الگوها در زندگي عملي مان استفاده كنيم. براي اين مهم بايد چشم دل را كمي باز كنيم تا از لحظه لحظه زندگي ائمه اطهار عليهم السلام كه درس است براي ما بهره ببريم. و نكته ديگر اينكه بايد بدانيم هر آنچه ازمناجات ائمه اطهار عليهم السلام ، دعاهايشان،رفتارشان،و…. براي ما بيان شده براي اين است كه ما مي توانيم به آنجا برسيم وگرنه لزومي نداشت كه مثلاً امام معصوم عليه السلام رفتار يا دعايي را بفرمايند و مخصوص خودشان باشد. اگر اين طور بود براي ما فايده اي نداشت و لغو مي شد. پس آنچه براي ما نقل كردند براي اين است كه ما ياد بگيريم و خود را به آنجا برسانيم. 
بايد از خداوند متعال مدد بجوييم و ازحضرت زهرا سلام اللّه عليها كمك بخواهيم كه زندگي بي بي دوعالم را فقط در بعد ظاهري زندگي و مقدار جهيزيه و زندگي ايشان در فقرو… نبينيم بلكه بايد سعي كنيم عملاً رفتارهاي حضرت را در زندگي پياده كنيم كه در اين مقاله به نكاتي اشاره شده است. 
خيلي از مشكلاتي كه جامعه ما خصوصاً زنان ما دارند بخاطر اين است كه از اين الگوي نمونه استفاده نمي كنند. مثلاً خيلي از زنان ما در شوهرداري و رفتار با ايشان مشكل دارند و فكر مي كنند بايد آنها هم مانند مردان كارهاي سنگين وسخت انجام دهند و اصلاً طرز تفكرشان غلط است واينجاست كه فرموده اند: «زن ريحانه است» و «زن محبوبه خداست» چرا بايد خود رااين قدر به زحمت بيندازد و با مردان نامحرم سروكار داشته باشد به خانم فاطمه زهرا سلام اللّه عليها كه در اين مورد رجوع مي كنيم مي بينيم ايشان چقدر از تقسيم كاري كه برايشان شد خوشحال شدند. ببينيد ما كجا هستيم و حضرت كجا؟ ما چه فكر مي كنيم و ايشان چه؟ يامثلآً جرياني كه به ما تسبيح حضرت زهرا سلام اللّه عليها راياد مي دهندچقدر مهم است كه شما اي خانم خانه اگر كار زيادي در منزل داري، مهمان زيادي داري، بركت وقتي مي خواهي تو هم بنشين تسبيحات رابگو تا وقتت بركت پيدا كند و همين طور ساير موارد. 
اميد است بتوانيم حضرت زهرا سلام اللّه عليها رادر زندگي عملي مان داخل و واردكنيم و اينطور امامانمان را بشناسيم تا با معرفت شناخته باشيم. ان شاء الله 
پي نوشتها: 
۱-حسيني شاهرودي ،سيدمحمد، الگوهاي رفتاري حضرت زهرا سلام اللّه عليها تربيت فرزند. 
2-حسيني شاهرودي ،سيدمحمد، الگوهاي رفتاري حضرت زهرا سلام اللّه عليها تربيت فرزند، صفحه 14 
۳-محمدي اشتهاردي ،محمد، نگاهي بر زندگي حضرت فاطمه سلام اللّه عليها صفحه 64 
4-حسيني شاهرودي ،سيدمحمد، الگوهاي رفتاري حضرت زهرا سلام اللّه عليها اداره منزل صفحه 16 . 
5-حسيني ، سيدعلي، كرامات و مقامات عرفاني حضرت زهرا سلام اللّه عليها صفحه 44 
۶- دشتي ،محمد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها صفحه 13 
۷-كفاش، حميدرضا، 75 درس زندگي از سيره عملي حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها صفحه 29 
۸-شجاعي ، سيد مهدي ، خدا كند تو بيايي ،صفحه 27 
۹-گروه كتاب ، آشنايي با حضرت زهرا سلام اللّه عليها صفحه 32 


حدیث درباره همسرداری

حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: بهترین شما کسی است که  در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.