هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید
یکشنبه 96/04/25
روزی مرد روستایی با پسرش از ده راه افتادند بروند شهر. مقداری راه که رفتند یک نعل پیدا کردند
مرد روستایی به پسرش گفت: نعل را بردار که به کار می خورد
پسر جواب داد: این نعل آهنی به زحمت برداشتنش نمی ارزد
مرد خودش نعل را برداشت و توی جیبش گذاشت. وقتی به آبادی وسط راه رسیدند نعل را به یک نعل فروش فروختند و با پولش مقداری گیلاس خریدند و به راه خودشان ادامه دادند تا به صحرا رسیدند
در صحرا آب نبود و پسر داشت از تشنگی هلاک می شد
مرد که جلوتر از پسرش می رفت یکی از گیلاسها را به زمین انداخت
پسر دولا شد و گیلاس را از زمین برداشت
چند قدم دیگر که رفتند مرد روستایی دوباره یک دانه گیلاس به زمین انداخت و باز پسرش دانه گیلاس را برداشت و خورد
خلاصه تا به آب و آبادی رسیدند هر چند قدمی که می رفتند مرد یک دانه از گیلاسها را به زمین انداخت و پسر هم آن را بر می داشت و می خورد
آخر کار مرد رو کرد به پسرش و گفت:
یادت هست که گفتم آن نعل را بردار، گفتی به زحمتش نمی ارزد؟ پسر گفت: بله یادم هست. پدر گفت:
دیدی که من آن را برداشتم و با پولش گیلاس خریدم؛ اما یکجا ندادمت
برای اینکه مطلب خوب متوجه بشوی، گیلاسها سی و هفت دانه بود و تو سی و هفت بار به خودت زحمت دادی و آنها را از زمین برداشتی؛ اما یک بار به خودت زحمت ندادی که نعل را برداری…
بدان: هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید…
25 تیر فتح اندلس به دست مسلمانان
یکشنبه 96/04/25
▪️فتح اندلس که به دست مسلمانان رخ داد، غربي ها را به تکاپو انداخت تا کاري کنند که از سنگيني اين شکست شان بکاهد؛ چرا که از رويارويي و جنگ سخت افزاري سخت نا اميد بودند؛ از اين رو در صدد بر آمدند تا شگرد ديگري را در پيش بگيرند و راه ديگري را بيازمايند؛ پس جنگ نرم و براندازي فرهنگي و تصرف فکري و رفتاري را در دستور کار خويش گنجاندند، به اين ترتيب غرب عليه سيطره مسلمين در اين سرزمين دست به کار شد. اين حکايتي تلخ و عبرت آموز است که شايد با دقت و درنگ در آن بتوان از تکرار اين تاريخ تهاجمي که فکر و انديشه و فرهنگ مسلمانان را در سراسر عالم و در تمام طول تاريخ از سوي غرب و عمالش، نشانه رفته است، جلوگيري کرد و با درانداختن طرحي نو، در مقابل اين تهاجم فرهنگي تمام عيار ايستاد.
▫️در حقيقت بايد گفت واقعه فتح اندلس و بعد از آن برچيده شدن سيطره مسلمين از اسپانيا و استيلاي دوباره غرب بر اين سرزمين را مي توان از نمادها و نمودهاي جدي و مهم و تلخ تهاجم فرهنگي غرب عليه مسلمانان دانست که با عملياتي شدن اين روند و استحاله و اضمحلال فکري و از بين بردن روحيه ايماني و اعتقادي در مردمان آن سامان، موقعيت براي استيلا و سيطره سياسي و حکومتي نيز بر آنان فراهم شد.
▪️بعد از شکست سختي که دشمنان اسلام از نيروي جهادي مسلمين دريافت کردند و در جنگ با اسلام به تسليم واداشته شدند و اندلس به دست سپاه حق فتح گرديد، آن ها با ورود از راه فرهنگ و تخريب روحيه ديني و حيا و عفاف ايماني مردمان اندلس، بار ديگر بر آن منطقه چيره شدند.
▫️سپاه فرهنگي کفر با به استخدام درآوردن رقاصه ها و روسپي ها و گسترش و ترويج فرهنگ برهنگي و اباحه گري و لاابالي گري، توانست انديشه ديني و روحيه اعتقادي مردم اندلس را دستخوش آسيب نمايد و با تصرف در ذهن و دل و ديده و فکر مردم، به تدريج مقدمات استيلاي سياسي و سرزميني بر آن ها را نيز فراهم نمايد.
▪️اين موقعيت به مثابه يک هشدار تاريخي و عبرت جدي بايستي نصب العين ما باشد و بدانيم که غرب به معناي غرب فکري و فرهنگ غربي با همه مشخصه هاي مستهجن و مبتذلش، ابتدا از راه فکر و فرهنگ و سبک زندگي وارد حريم انديشه و رفتار ما مسلمانان مي شود و بعد که زمينه هاي فکري و فرهنگي اش مهيا شد و توانست با استفاده از ابزارهاي پرزرق وبرق و فريبنده مادي اش در انواع و اقسام آن، پايه هاي فکري و فرهنگي ما را سست نمايد، آن گاه بسيار ساده تر و راحت تر بر زمينه هاي سياسي و جغرافيايي هم دست خواهد انداخت؛ چرا که با اين روند، موقعيت و بستر براي استيلاي او فراهم تر شده است.
▫️تاريخ جهان در برهه هاي گوناگون، گوياي اين حقيقت تلخ و شکست هاي اسفناک فرهنگي و سپس سياسي و سرزميني بوده است.
▪️تاريخ اندلس بي ترديد يکي از نقاط مهم و نمونه هاي تکان دهنده و عبرت آموز اين مسئله است.
▫️باشد که با چشماني باز و نگاهي عميق و مستمر به مؤلفه هاي فرهنگي، و جديت بيش تر و نه شعاري و گذرا به موضوع فرهنگ و البته هنر، راه را بر استيلا و تهاجم فرهنگي غرب بر کشورها و ملل اسلامي ببنديم.
زندگینامه شهید فوزیه شیر دل
یکشنبه 96/04/25
شهیدفوزیه شیردل در سال 1338 در شهر کرمانشاه در خانوادهای متدین و مومن به دنیا آمد.
پس از طی دوران طفولیت در سن 7 سالگی به مدرسه رفت و از آنجا که در خانوادهای مذهبی رشد یافته بود، به نماز خواندن و روزه گرفتن بسیار پایبند بود. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و پس از اخذ مدرک سیکل وارد بهداری شد.
پس از گذشت 3 سال از خدمت در بهداری کرمانشاه و کسب تجربیات فراوان، به پاوه منتقل و در بیمارستان آنجا به عنوان بهیار مشغول به خدمت شد.
در سال 1357 همزمان با اوجگیری مبارزات علیه رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، به خاطر حمایت از انقلاب و امام خمینی (ره) بارها با رئیس بیمارستان درگیر شده بود.
در همین زمینه یکی از دوستان و همکارانش نقل میکند: «فوزیه در بیمارستان با صدای بلند اعلام میکرد که من پیرو خط امام هستم؛ آن زمان، همه از ناجوانمردی و حملههای وحشیانه دموکراتها و ضدانقلاب می ترسیدند ولی فوزیه دل شیر داشت. خیلی به امام خمینی (ره) علاقه داشت و عکس ایشان را بر روی دیوار اتاقش نصب کرده بود. دیگران میگفتند اگر ضد انقلابها پیببرند که عکس امام را به دیوار اطاقت زدهای حساب همهمان را میرسند. اما او میخندید و میگفت:ضد انقلاب هیچ غلطی نمیتواند بکند.»
سرانجام وی در روز بیست و پنجم مرداد 1358 در جریان حمله گروهک ضد انقلاب دموکرات به بهداری پاوه و محاصره بهداری و در حالی که مشغول کمک به یاران شهید دکتر مصطفی چمران در راهنمایی هلیکوپتر برای فرود در بهداری پاوه بود، مورد اصابت گلوله دموکراتها قرار گرفت و پس از گذشت 16 ساعت و خونریزی فراوان به درجه رفیع شهادت نائل گشت و در گلزار شهدای باغ فردوس استان کرمانشاه آرام گرفت.
* به روایت خواهر
در اتاقش عکسی از حضرت امام خمینی (ره) را قاب شده به دیوار آویزان کرده بود، خیلیها به او میگفتند اگر رئیس بیمارستان عکس را ببیند، برخورد بدی را با او خواهد کرد، اما او عکس را پایین نیاورده بود.
یک روز رئیس بیمارستان -دکتر عارفی- که بعدها به خارج از کشور متواری شد برای سرکشی به اتاقها آمد و متوجه قاب عکس امام بر روی دیوار اتاق فوزیه شد و با عصبانیت دستور داد که عکس را از روی دیوار بردارد. اما فوزیه گفته بود: اتاق متعلق به من است و هر عکسی را که بخواهم در آن آویزان میکنم.
رئیس بیمارستان هم فوزیه را تهدید به کسر یک ماه از حقوقش کرده بود. اما فوزیه حرفش یک کلام بود: اگر اخراج هم بشوم عکس را از روی دیوار پایین نمیآورم.
وقتی هم که مدرسه میرفت چند بار به خاطر حجاب اسلامیاش از طرف مدیر مدرسه تنبیه و توبیخ شده بود اما خم به ابرو نمیآورد. هیچ وقت زیر بار حرف زور نمی رفت و در اکثر راهپیماییها هم با حجاب اسلامی پا به پای مردان و زنان دیگر شرکت میکرد.
به روایت شهید چمران
خداوندا! چه منظرهای داشت این خانه پاسداران، چه دردناک! گویی صحرای محشر است! افراد مسلح و غیر مسلح در پشت در به انتظار کمک نشسته بودند. آثار غم و درد بر همه چهرهها سایه افکنده بود.
دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود خون لباس سفیدش را گلگون کرده بود، 16 ساعت مانده بود و خون از بدنش می رفت و پاسداران هم که کاری از دستشان بر نمی آمد گریه می کردند…
… این فرشته بیگناه ساعاتی بعد، در میان شیون و ضجه زدنها جان به جان آفرین تسلیم کرد.
هلی کوپتر ساعت ۴ بعدازظهر در محل معین بر زمین نشست.
رگبار گلوله دشمن از هر طرف باریدن گرفت و ما به سرعت مشغول تخلیه آب و نان و خرما و مهمات مختلفی شدیم که تیمسار فلاحی برای ما فرستاده بود.
از طرف دیگر عدهای نیز کشتهها و مجروحین را از داخل بهداری حمل کرده و سوار هلیکوپتر مینمودند.
هرکس هر کاری میکرد، عدهای به تیراندازی دشمن پاسخ میگفتند و عدهای مجروحین و شهدا از جمله شهید فوزیه شیردل را سوار هلیکوپتر میکردند.
همه چیز آماده شد و هلیکوپتر صعود کرد. اما از روی اضطراب رگبار گلولهها خلبان که میخواست هرچه زودتر اوج بگیرد، کنترل خود را از دست داد و پروانه هلی کوپتر با تپه جنوبی تصادف کرد و شکست و تعادل خود را از دست داد.
درست در کنار انبار مهمات و مواد انفجاری که تازه تخلیه شده بود، محصور شد.
پرههای شکسته شده همچنان با دیوار عمارت بهداری اصابت می کردند و کابین خلبان متلاشی شده بود و جسد نیمهجان دو خلبان آن به بیرون آویزان شده بود
مجروحین داخل هلیکوپتر همه شهید شده بودند و از همه غمانگیزتر جسد همان دختر پرستاری بود که گلوله پهلویش را شکافته و بعد از ۱۶ ساعت خونریزی بدرود حیات گفته بود.
پایش در داخل هلیکوپتر و بدنش با روپوش سفید خونین از هلیکوپتر آویزان شده بود و دستهای آویزانش بر روی خاک کشیده میشد.
توصیه های طب سنتی برای گرمای تابستان
یکشنبه 96/04/25
در فصل تابستان از نظر غذا، باید بدانیم از چه مواد غذایی پرهیز کنیم. توجه داشته باشید که در طب سنتی پرهیز بر درمان مقدم است و آغاز کار حفظ سلامتی و درمان بیماریها، پرهیز است، به این صورت که از مصرف مواد غذایی مضر پرهیز شود.
سبک زندگی افراد در فصول مختلف متفاوت است و غذاهایی که فرد در فصول مختلف میخورد، باید متفاوت باشند وگرنه بیمار خواهد شد. حتی حالت خواب و میزان فعالیتهای بدنی و… نیز باید تفاوت داشته باشد.
با توجه به گرمای فصل تابستان و خشکی هوا باید افراد برخی اصول و پرهیزهای غذایی را مورد توجه قرار دهند تا بتوانند در این فصل گرم در سلامت کامل به سر ببرند.
در طب سنتی پرهیز بر درمان مقدم بوده و آغاز کار حفظ سلامتی و درمان بیماریها پرهیز است، به این صورت که از مصرف مواد غذایی مضر پرهیز شود.
نوشیدن مایعات سرد، حرارت بدن را کاهش میدهد، استفاده از نوشیدنیهای سنتی نظیر آبلیمو، بالنگ، هندوانه، سکنجبین و خیار و آب زرشک برای آرامش اعصاب توصیه میشود.
خاکشیر بر خلاف باور عموم، فاقد این خاصیت است، اما فواید درمانی فراوان دیگری دارد و مصرف آن به افراد گرمازده توصیه میشود.
در فصل تابستان از خنکیجات (مانند آبدوغ خیار، ماست، خیار و کمی نان، سبزیجات خنک مانند خیار، کاهو، کدو خورشتی (سبز)، گشنیز، اسفناج، ماست و اسفناج) استفاده شود.
نوع غذاهایی که در تابستان مصرف میشوند، پختنی و آبپز باشد و غذاها سرخ نشوند، مصرف غذاهایی مانند آش، سوپ، خورش سبزیجات که سبزی آنها سرخ نشده باشد، حبوبات آن کم بوده، مقدار زیادی گوشت نداشته باشند، کمی ترش باشند مثلاً با غوره، آبغوره، آبلیمو، لیمو و نارنج تهیه شده باشند مخصوصاً سوپ جو و آش جو (به دلیل خنک بودن) بسیار مفید بوده و از بهترین غذاها برای رفع عطش و حرارت بدن هستند.
مصرف مرکبات و میوهجات میخوش یا ملس (بین ترش و شیرین) را در تابستان مفید دانست و استفاده از میوههای مانند زرشک و آب زرشک، شاهتوت، تمشک، سیب ترش، آلبالو، گوجهسبز، انار، هلو، زردآلو، هندوانه و گریپفروت بسیار مفید است.
سالادهای که در آنها از سسهای مختلف استفاده نشده باشند و تنها با سبزیجاتی مانند کاهو، کلم، خیار، آبلیمو و غیره درست شده باشد معمولاً مزاجهای سرد و تر دارند.
باید از مصرف غذاهایی مانند فسنجان، گردو و کنجد به دلیل گرم بودن مزاجشان در فصل گرما پرهیز شود، گوشتهای قرمز مخصوصاً به دلیل داشتن گرما و حرارت زیاد باید کمتر مصرف شوند به ویژه گوشت پرندگانی مانند کبک و بلدرچین که گرمای بسیار زیادی نسبت به گوشت گوسفند دارند و همچنین گوشت شتر هم به دلیل گرمای زیاد نباید زیاد مصرف شود.
در مورد شیرینیجات نیز به همین ترتیب است، چون پایه مزاج این مواد هم گرم است، بنابراین نباید در مصرف شیرینیها، شکلاتها و حتی شیرینیجات طبیعی مانند عسل، کشمش، مویز و میوههای شیرین مانند انجیر، نارگیل، موز، خربزه، آناناس و… در فصل تابستان زیادهروی شود.
فصل تابستان باید از تمام خوردنیها و نوشیدنیهایی که حرارت بدن را بالا میبرند و باعث خشکی میشوند، مخصوصاً مواد غذایی تند از قبیل فلفل و زنجبیل، دارچین، زعفران، سسهای تند و خردل پرهیز کرد، در نتیجه باید از غذاهای پخته ساده بدون ادویهجات استفاده شود.
استراحت در این فصل به افراد کمک می کند تا مزاج آنها خنک شود، ضمن این که دوش آب سرد، استحمام و پاکیزگی بدن، شنا در آب روان، پوشیدن لباسهای نخی و نازک و ورزش در سالن و در هوای خنک و مطبوع، مفید است.
فعالیت بدنی سنگین و انجام ورزش های گرم و خشک همچون فوتبال، والیبال و دویدن را بخصوص در اواسط روز و زیر آفتاب منع و مصرف آب گرم و توقف زیر نور خورشید و گرسنگی و تشنگی را مضر دانست ودر این فصل باید گرسنگی و تشنگی را سریع برطرف کرد چون گرمی و خشکی فصل ممکن است به معده خالی آسیب برساند، ضمن این که چون ناهار وسط روز که هوا بسیار گرم و قوه هاضمه ضعیف است، خورده میشود، نباید سنگین باشد.
برای کاهش بوی بد بدن در تابستان باید از هر نوع خوردنی و آشامیدنی گرم و خشک پرهیز کرد، شربت سکنجبین، لیمو، غوره، هندوانه یا آب آن، آبغوره و میوههای تر (ترش و شیرین) مانند آلو و آلبالو و گیلاس را میتوان به افراد توصیه کرد.
در فصل تابستان، افراد با مزاج گرم و خشک بیشتر در معرض آسیب هستند چون مزاج این افراد با مزاج تابستان برابری میکند و احتمال خطر در این افراد بیشتر است. بر این اساس، باید از تمام خوردنیها و نوشیدنی هایی که حرارت را بالا میبرد و باعث خشکی بدن میشود، اجتناب کنند.
منبع:ایسنا
دکتر بهادری-متخصص طب سنتی