ورود امام حسین به کربلا
شنبه 96/07/01
روز اول محرم روزی است که ذاکران اهل بیت(ع) به مسئله ورود کاروان امام حسین(ع) به کربلا اشاره کرده و با خواندن اشعاری سوزناک به بیان زبان حال امام حسین(ع) در سرزمین نینوا می پردازند و در ادامه با اشاره به وضعیت حرم اهل بیت(ع) در ابتدای ورود به کربلا با وجود مردانی شجاع و غیور، به مقایسه شرایط روز اول ورود با عصر عاشورا پرداخته و با ذکر مصیبت حضرت زینب(س) و اسارت کاروان اباعبدالله(ع) بر غربت اهل بیت رسول خدا(ص) اشک ماتم می ریزند.
ورود به کربلا
بيشتر منابع، در گزارشهای خود از روز پنج شنبه دوم محرّم سال 61 هجرى، به عنوان روز ورود امام حسين(ع) و يارانش به كربلا یاد كرده اند. با این وجود گزارش دینوری را كه روز ورود امام(ع) به كربلا را روز چهار شنبه اول محرم عنوان کرده است، نباید از نظر دور داشت.
پس از توقفی کوتاه در منزلگاه «البِیضة»،امام(ع) و همراهانش سوار بر مرکب شدند و با شتاب حرکت کردند تا اینکه نزدیک ظهر به سرزمین «نینوا» رسیدند، در این زمان سواری مسلح از دور پدیدار شد که کمانی بر شانه داشت و از کوفه می آمد؛ همه آمدن آن مرد را به نظاره نشستند تا اینکه نزدیک شد. سوار بی آنکه به امام حسین(ع) و اصحابش سلام کند، به حر و همراهانش سلام کرد و بعد نامه ای را به دست حر داد. در این نامه ابن زیاد خطاب به حر نوشته بود که: «چون نامه من به تو رسید و فرستاده من نزد تو آمد، بر حسین(ع) سخت گیر، و او را فرود نیاور مگر در بیابان بی حصار و بدون آب! به فرستاده ام دستور داده ام از تو جدا نگردد تا خبر انجام دادن فرمان مرا بیاورد، والسلام.»
حر خدمت امام حسین(ع) آمد و نامه ابن زیاد را برای آن حضرت(ع) قرائت کرد، امام(ع) به او فرمود: “بگذار در «نینوا» و یا «غاضریه» و یا در شُفَیّه فرود آییم.” حر گفت: “ممکن نیست، زیرا عبیدالله، این آورنده نامه را بر من جاسوس گمارده است!”
زهیر گفت: “به خدا سوگند چنان می بینم که پس از این، کار بر ما سخت تر گردد، یابن رسول الله(ص)! اکنون جنگ با این گروه[حر و یارانش] برای ما آسان تر است از جنگ با آنهایی که از پی این گروه می آیند، به جان خودم سوگند که در پی اینان کسانی می آیند که ما را طاقت مبارزه با آنها نیست.” امام(ع) فرمود: «درست می گويي اي زهير؛ ولي من آغاز كننده جنگ نخواهم بود.» زهیر گفت: “در این نزدیکی و در کنار فرات آبادی است که دارای استحکامات طبیعی است به گونه ای که فرات از همه طرف به آن احاطه دارد مگر از یک طرف.” امام حسین(ع) فرمود: “نام این آبادی چیست؟” عرض کرد: «عقر». امام(ع) فرمود: “پناه می برم به خدا از “عقر!”
آنگاه، حضرت(ع) متوجه حر شدند و فرمودند: «با ما اندكي بيا. سپس، فرود می آييم.» پس با هم حركت كردند تا به كربلا رسيدند. حُر و يارانش، جلوي [کاروان] امام حسين(ع) ايستادند و آنان را از ادامه مسير، باز داشتند. حُر گفت: “همين جا فرود آی كه فرات، نزديك است.” امام(ع) فرمود: «نام اينجا چيست؟» گفتند: كربلا فرمود: اين جا، جايگاه كَرْب (رنج) و بَلاست. پدرم هنگام حركتش به سوي صِفّين، از اين جا گذشت و من با او بودم. ايستاد و از نام آن پرسيد. نامش را به او گفتند. پس فرمود: «اينجا، جايگاه فرود آمدن مَركب هايشان، و اينجا، جايگاه ريخته شدن خون هايشان است.» موضوع را پرسيدند. فرمود: «كارواني از خاندان محمّد(ص)، اين جا فرود می آيند.» سپس امام حسين(ع) فرمود: «اينجا، جايگاه مَركبها و بار و بُنه ماست و [ اينجا]قتلگاه مردانمان و جاى ريخته شدن خونمان است.». آنگاه فرمان داد كه بارهايش را در آن جا، فرود آوردند. آن روز مصادف بود با پنج شنبه، دوم محرّم و به نقلی دیگر مصادف با روز چهارشنبه، اوّل محرّم سال 61 بود.
نقل شده که پس از منزل گرفتن در کربلا، امام حسین(ع) فرزندان و برادران و اهل بیتش را جمع کرد و به آنان نگاهی کرد و گریست سپس فرمود: «اللهم انا عترة نبیک محمد(ص) قد اخرجنا و طردنا و ازعجنا عن حرم جدنا و تعدت بنی امیه علینا اللهم فخذ لنا بحقنا و انصرنا علی القوم الظالمین؛ خداوندا بدرستی که ما عترت و خاندان پیامبرت محمد(ص) هستیم که [از شهر و دیارمان] اخراجمان کردند و پریشان و سرگردان از حرم جدمان[رسول خدا(ص)] بیرون شدیم و بنی امیه به ما تعرض کردند؛ خدایا پس حقمان را از آنان بگیر و ما را برابر ظالمان یاری ده.» بعد رو به اصحاب کرده فرمودند: «الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه ما درت معائشهم فاذا محصول بالبلاء قل الدیانون؛ مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان؛ حمایت و پشتیبانی از دین تا آنجاست که زندگی شان در رفاه است پس هرگاه بلاء و سختی حادث شود دینداران کم می شوند.»
در تاریخ آمده که امام حسین (ع) قبل از شهادتش، همه زمین کربلا را از ساکنین غاضریه و نینوی به مبلغ شصت هزار درهم خریداری کرد و به خود آنان صدقه داد و با آنها شرط کرد که مردم را به محل قبر آن حضرت راهنمایی کنند و از آن زائران به مدت سه روز پذیرایی نمایند؛ لذا حرم و مزار امام حسین (ع) و یارانش در این شهر می باشد.
چرا شیعیان از شب اول محرم محزون میشوند؟
شنبه 96/07/01
چرا شیعیان از شب اول محرم محزون میشوند؟
به امام صادق صلوات الله عليه عرض شد: آقای من به فدایتان شوم، وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند؛ و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه عزا می کنید. حضرت فرمودند:
این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود، ملائکه پیراهن امام حسین عليه السّلام را آویزان می کنند در حالیکه از ضربه های شمشیر پاره پاره شده و آغشته به خون است؛ ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم دل (و نه با چشم ظاهری) می بینیم، پس اشک های ما سرازیر می شود.
˝خصائص الزینبیة، ص 49 - ثمرات الأعواد، ص 36”
سلام من به محرم
جمعه 96/06/31
ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا
بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش
بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش
سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی
به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی
سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش
به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب
بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب
سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل
بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر
بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر
سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم
به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر
به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر
سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه
بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش
بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش
سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش
به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش
سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب
بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب
سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش
سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش
دعای استهلال ماه محرم
جمعه 96/06/31
اللَّهُمَّ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِكَلِمَاتِكَ وَ أَسْمَائِكَ الْحُسْنَى كُلِّهَا
خداوندا، تو خدايى هستى كه معبودى جز تو نيست، به تو و به سخنان تو و همهى نامهاى نيك تو
وَ أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ وَ مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ [الْمُؤْمِنِينَ] وَ جَمِيعِ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ
و به حق پيامبران، رسولان، دوستان، فرشتگان مقرب و همهى بندگان شايستهات،
أَلَّا تُخَلِّيَنِي مِنْ رَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ
از تو مىخواهم كه مرا از رحمت خود كه همهى اشيا را فراگرفته است، خالى و محروم نگردانى،
يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا وَاحِدُ يَا حَيُّ يَا أَوَّلُ يَا آخِرُ يَا ظَاهِرُ يَا بَاطِنُ
اى خدا اى رحمتگستر [بر مؤمنان]، اى يگانه اى زنده، اى اول اى آخر، اى آشكار اى نهان،
يَا مَلِكُ يَا غَنِيُّ يَا مُحِيطُ يَا سَمِيعُ يَا عَلِيمُ يَا عَلِيُّ يَا شَهِيدُ يَا قَرِيبُ
اى فرمانروا اى بىنياز اى احاطهكننده، اى شنوا اى آگاه، اى بلندپايه اى گواه، اى نزديك
يَا مُجِيبُ يَا حَمِيدُ يَا مَجِيدُ يَا عَزِيزُ يَا قَهَّارُ يَا خَالِقُ يَا مُحْسِنُ
اى اجابتكننده، اى ستوده اى بلند جايگاه، اى سربلند اى چيره، اى آفريدگار اى نيكوكار،
يَا مُنْعِمُ يَا مَعْبُودُ يَا قَدِيمُ يَا دَائِمُ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا فَرْدُ يَا وَتْرُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ
اى نعمتبخش اى معبود، اى ديرينه اى جاودانه، اى زنده اى پاينده، اى تنها اى تك، اى بىهمتا اى بىنياز،
يَا بَاعِثُ يَا وَارِثُ يَا سَمِيعُ يَا عَلِيمُ يَا لَطِيفُ يَا خَبِيرُ يَا جَوَادُ يَا مَاجِدُ
اى برانگيزاننده اى به ارثبرنده، اى شنوا اى آگاه، اى لطيف اى دانا، اى بخشنده اى بلندپايه،
يَا قَادِرُ يَا مُقْتَدِرُ يَا قَاهِرُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا قَابِضُ يَا بَاسِطُ يَا حَلِيمُ يَا كَرِيمُ يَا عَفُوُّ يَا رَءُوفُ يَا غَفُورُ
اى توانا اى توانمند اى چيره، اى رحمتگستر اى مهربان، اى گيرنده اى رهاكننده، اى بردبار اى كريم، اى درگذرنده اى مهرورز اى بسيار آمرزنده.
هَا أَنَا ذَا صَغِيرٌ فِي قُدْرَتِكَ بَيْنَ يَدَيْكَ رَاغِبٌ إِلَيْكَ مَعَ كَثْرَةِ نِسْيَانِي وَ ذُنُوبِي
هان! اينك من در پيشگاه قدرت تو خردم و با وجود كثرت فراموشى و گناهانم به درگاه تو گراييدهام
وَ لَوْ لَا سَعَةُ رَحْمَتِكَ وَ لُطْفِكَ وَ رَأْفَتِكَ لَكُنْتُ مِنَ الْهَالِكِينَ
و اگر رحمت، لطف و رأفت گستردهى تو نبود، قطعا از هلاكشوندگان بودم.
يَا مَنْ هُوَ عَالِمٌ بِفَقْرِي إِلَى جَمِيلِ نَظَرِهِ وَ سَعَةِ رَحْمَتِهِ أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ كُلِّهَا مَا عَلِمْتُ مِنْهَا وَ مَا لَمْ أَعْلَمْ
اى خدايى كه از نياز من به نظر و رحمت گستردهات آگاهى، به همهى نامهاى تو، خواه اسمهايى كه از آنها آگاهم و يا آگاه نيستم
وَ بِحَقِّكَ عَلَى خَلْقِكَ وَ بِقِدَمِكَ وَ أَزَلِكَ وَ إِبَادِكَ وَ خُلْدِكَ وَ سَرْمَدِكَ
و به حق تو بر آفريدههايت و قديم بودنت، ازليت و ابديت، جاودانگى و پايندگى،
وَ كِبْرِيَائِكَ وَ جَبَرُوتِكَ وَ عَظَمَتِكَ وَ شَأْنِكَ وَ مَشِيَّتِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ
بزرگمنشى و شكوه چيره و عظمت و مقام و خواست تو، از تو درخواست مىكنم كه بر محمد و آل محمد درود فرستى
وَ أَنْ تَرْحَمَنِي وَ تُقَدِّسَنِي بِلَمَحَاتِ حَنَانِكَ وَ مَغْفِرَتِكَ وَ رِضْوَانِكَ
و بر من رحم آورى و با نگاههاى مهرورزى، آمرزش و خشنودىات مرا پاكيزه سازى
وَ تَعْصِمَنِي مِنْ كُلِّ مَا نَهَيْتَنِي عَنْهُ وَ تُوَفِّقَنِي لِمَا يُرْضِيكَ عَنِّي
و از هرچه نهى كردهاى نگاه دارى و به آنچه تو را از من خشنود مىگرداند موفق كنى
وَ تُجْبِرَنِي عَلَى مَا أَمَرْتَنِي بِهِ وَ أَحْبَبْتَهُ مِنِّي
و بر آنچه به من دستور دادهاى و دوست دارى انجام دهم، وادار كنى.
اللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبِي وَقَارَ جَلَالِكَ وَ جَلَالَ عَظَمَتِكَ وَ كِبْرِيَائِكَ وَ أَعِنِّي عَلَى جَمِيعِ أَعْدَائِكَ وَ أَعْدَائِي
خدايا، دلم را از آرامش، جلال و شكوه عظمت و كبريائيت خود آكنده ساز و مرا بر همهى دشمنان تو و دشمنان من يارى ده،
يَا خَيْرَ الْمَالِكِينَ وَ أَوْسَعَ الرَّازِقِينَ وَ يَا مُكَوِّرَ الدُّهُورِ وَ يَا مُبَدِّلَ الْأَزْمَانِ
اى بهترين مالكان و گستردهترين روزىرسان و اى گردانندهى روزگاران و اى تغيير دهندهى زمانها
وَ يَا مُولِجَ اللَّيْلِ فِي النَّهَارِ وَ مُولِجَ النَّهَارِ فِي اللَّيْلِ يَا مُدَبِّرَ الدُّوَلِ وَ الْأُمُورِ وَ الْأَيَّامِ
و اى فروبرندهى شب در روز و روز در شب و اى تدبيركنندهى دولتها، امور و روزها.
أَنْتَ الْقَدِيمُ الَّذِي لَمْ تَزَلْ وَ الْمَالِكُ الَّذِي لَا يَزُولُ
تو همان خداى ديرينهاى هستى كه پيوسته بودهاى و مالكى كه همواره خواهى بود.
سُبْحَانَكَ وَ لَكَ الْحَمْدُ بِحَمْدِكَ وَ حَوْلِكَ عَلَى كُلِّ حَمْدٍ وَ حَوْلٍ دَائِماً مَعَ دَوَامِكَ وَ سَاطِعاً بِكِبْرِيَائِكَ
پاكى تو و ستايش تو را، همراه با ستايش و قدرت تو بر هر ستايش و توانايى، بهگونهاى كه با جاودانگى تو بپايد و با بزرگمنشى تو روشن و نورانى گردد.
أَنْتَ إِلَهِي وَلِيُّ الْحَامِدِينَ وَ مَوْلَى الشَّاكِرِينَ
اى معبود من، تو سرپرست ستايشگران و سرور سپاسگزاران هستى.
يَا مَنْ مَزِيدُهُ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ يَا مَنْ نِعَمُهُ لَا تُجَازَى
اى خدايى كه روزى افزون تو بدون حساب و فراوان است و اى خدايى كه نمىتوان نعمتهايت را پاداش داده و جبران نمود
وَ شُكْرُهُ لَا يُسْتَقْصَى وَ مُلْكُهُ لَا يَبِيدُ وَ أَيَّامُهُ لَا تُحْصَى
و نهايت شكر و سپاسگزارى از تو را به جا آورد و فرمانروايىات پايان نمىپذيرد و روزهايت به شماره در نمىآيد،
صِلْ أَيَّامِي بِأَيَّامِكَ مَغْفُوراً لِي مُحَرَّماً لَحْمِي وَ دَمِي
روزهاى مرا به روزهاى خود وصل كن در حالى كه مرا آفريده و گوشت و خونم
وَ مَا وَهَبْتَ لِي مِنَ الْخَلْقِ وَ الْحَيَاةِ وَ الْحَوْلِ وَ الْقُوَّةِ عَلَى النَّارِ
و آفرينش، زندگانى و توانايى و نيرويى كه به من ارزانى داشتهاى، بر آتش جهنم حرام نمودهاى،
يَا جَارَ الْمُسْتَجِيرِينَ وَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ[1])
اى پناهگاه پناهجويان و اى مهربانترين مهربانان. به نام خداوند رحمتگستر مهربان.
تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ[2] الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ[3] مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ[4] إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ[5])
بر خداوند زندهاى كه نمىميرد توكل نمودم. «ستايش خدا را كه پروردگار جهانيان است، رحمتگستر، مهربان و مالك روز جزا است، تنها تو را مىپرستيم و تنها از تو يارى مىطلبيم.»
لِنَفْسِي وَ دِينِي وَ سَمْعِي وَ بَصَرِي وَ جَسَدِي وَ جَمِيعِ جَوَارِحِي وَ وَالِدَيَّ
براى خود، دين، گوش، چشم، تن و همهى اعضا و جوارحم و براى پدر و مادر،
وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ أَوْلَادِي وَ جَمِيعِ مَنْ يَعْنِينِي أَمْرُهُ وَ سَائِرِ مَا مَلَكَتْ يَمِينِي
خانواده، مال، فرزندان و همهى كسانى كه امورشان مورد اهتمام من است و ساير [تمام]آنچه تحت تصرف من است،
عَلَى جَمِيعِ مَنْ أَخَافُهُ وَ أَحْذَرُهُ بَرّاً وَ بَحْراً مِنْ خَلْقِكَ أَجْمَعِينَ اللَّهُ
جهت غلبه بر همهى آنچه از تمامى آفريدههايت مىهراسم و از آنچه مىپرهيزم، خواه در خشكى باشد و يا در دريا.
أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ وَ أَمْنَعُ مِمَّا أَخَافُ
خداوند بزرگتر است خداوند بزرگتر است، سربلندتر، بلندتر و جلوگيرىكنندهتر است از آنچه بيم و پرهيز دارم.
وَ أَحْذَرُ عَزَّ جَارُ اللَّهِ وَ جَلَّ ثَنَاءُ اللَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ
هركس به خدا پناه برد سربلند است و ثناى او بزرگ است و معبودى جز خدا نيست.
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي جِوَارِكَ الَّذِي لَا يُرَامُ وَ فِي حِمَاكَ الَّذِي لَا يُسْتَبَاحُ
خدايا، مرا در پناه خود قرار ده كه كسى نمىتواند آهنگ آن را بكند و تحت حمايتت كه هيچكس نمىتواند ورود به آن را آزاد بشمارد
وَ لَا يَذِلُّ وَ فِي ذِمَّتِكَ الَّتِي لَا تُخْفَرُ وَ فِي مَنْعَتِكَ الَّتِي لَا تُسْتَذَلُّ وَ لَا تُسْتَضَامُ
و هرگز خوار نمىگردد و در پيمان خود كه كسى نمىتواند آن را بكشند و در بازدارندگى تو كه خوار و مورد ستم قرار نمىگيرد
وَ جَارُ اللَّهِ آمِنٌ مَحْفُوظٌ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
و پناهجوى به خدا ايمن و محفوظ است و هيچ دگرگونى و نيرويى جز به [وسيلهى]خداوند بلندپايه و بزرگ تحقق نمىيابد.
اللَّهُمَّ يَا كَافِي مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَ لَا يَكْفِي مِنْهُ شَيْءٌ يَا مَنْ لَيْسَ مِثْلَ كِفَايَتِهِ شَيْءٌ
خدايا، اى كفايتكننده از هر چيز كه هيچچيز نمىتواند از تو كفايت كند و هيچچيز همانند كفايت تو نيست،
اكْفِنِي كُلَّ شَيْءٍ حَتَّى لَا يَضُرَّنِي مَعَكَ شَيْءٌ وَ اصْرِفْ عَنِّي الْهَمَّ وَ الْحُزْنَ
مرا از همهى اشيا كفايت نما تا اينكه با وجود تو هيچچيز به من آسيب نرساند و اندوه و ناراحتى را از من بازدار.
وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ [بك] الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ يَا اللَّهُ يَا كَرِيمُ
هيچ دگرگونى و نيرويى جز به [وسيلهى]خداوند [تو] بلندپايه و بزرگ تحقق نمىيابد.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْرَأُ بِكَ فِي نُحُورِ أَعْدَائِي وَ كُلِّ مَنْ يُرِيدُنِي سوء [بِسُوءٍ] وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّهِمْ وَ أَسْتَعِينُكَ عَلَيْهِمْ
اى خدا اى كريم. خداوندا، من بر سينهى دشمنانم و هركس كه بخواهد بدى به من برساند، دست رد مىزنم از شر آنها به تو پناه مىآورم و از تو يارى مىطلبم،
فَاكْفِنِيهِمْ بِمَا شِئْتَ وَ كَيْفَ شِئْتَ وَ مِنْ حَيْثُ شِئْتَ وَ أَنَّى شِئْتَ
پس با هرچه خواهى و هرگونه خواستى و از هر كجا خواستى و هر وقت خواستى، مرا از شر آنان كفايت فرما.
(فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[6])
«پس به زودى خداوند تو را از شر آنان كفايت خواهد نمود و او شنوا و دانا است.»
(سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَ نَجْعَلُ لَكُما سُلْطاناً فَلا يَصِلُونَ إِلَيْكُما بِآياتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغالِبُونَ[7])
«به زودى تو را با برادرت يارى خواهيم نمود و براى شما تسلطى خواهيم داد، به حدى كه به واسطهى معجزات ما، آنان به شما نخواهند رسيد، شما دو تن و پيروانتان پيروز خواهيد شد.»
(إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ[8])
«ما فرستادگان پروردگار توايم و هرگز به تو نخواهند رسيد.»
(لا تَخافا إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى[9])
«هرگز مترسيد، من با شما هستم، مىشنوم و مىبينم.»
( إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا [10])
«از تو اگر تقواپيشه باشى، به خداوند رحمتگستر پناه مىبرم.»
(اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ[11])
«گم شويد و با من سخن مگوييد.»
أَصْبَحْتُ وَ أَمْسَيْتُ بِعِزَّةِ اللَّهِ الَّذِي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ مُمْتَنِعاً
صبح و شام كردم در حالى كه به عزت خداوندى كه هيچچيز همانند او نيست، چنگ زده و خود را بازداشتهام
وَ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ كُلِّهَا مُحْتَرِزاً وَ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ الْحَسَنَةِ مُتَعَوِّذاً
و با همهى سخنان كامل خدا خود را نگاه داشتهام و به نامهاى نيك خدا پناه بردهام
وَ أَعُوذُ بِرَبِّ مُوسَى وَ هَارُونَ وَ رَبِّ عِيسَى (وَ إِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّى[12])
و به پروردگار حضرت موسى و هارون و پروردگار حضرت عيسى و حضرت ابراهيم كه به خوبى وفا نمود پناه مىبرم
مِنْ شَرِّ الْمَرَدَةِ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ
از شر افراد سركش اعم از جنيان و انسانها و از شر همهى شيطانهاى سركش و از شر هر گردنكش ستيزهجو
أَخَذْتُ سَمْعَ كُلِّ طَاغٍ وَ بَاغٍ وَ عَدُوٍّ وَ حَاسِدٍ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ عَنِّي
و گوش هر طغيانگر و تجاوزكننده و دشمن و فرد حسود از ميان جنيان و انسانها را از خود،
وَ عَنْ أَوْلَادِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ جَمِيعِ مَنْ يَعْنِينِي أَمْرُهُ
فرزندان، خانواده، مال و همهى كسانى كه امورشان مورد اهتمام من است، برگرفتم
وَ أَخَذْتُ سَمْعَ كُلِّ مُطَالِبٍ وَ بَصَرَهُ وَ قُوَّتَهُ وَ يَدَيْهِ وَ رِجْلَيْهِ وَ لِسَانَهُ وَ شَعْرَهُ وَ بَشَرَهُ وَ جَمِيعَ جَوَارِحِهِ بِسَمْعِ اللَّهِ
و نيز گوش، چشم، نيرو، دو دست و دو پا، زبان، مو، پوست و همهى اندامهاى هركس را كه در پى من است، با شنوايى خدا
وَ أَخَذْتُ أَبْصَارَهُمْ عَنِّي بِبَصَرِ اللَّهِ وَ كَسَرْتُ قُوَّتَهُمْ عَنِّي بِقُوَّةِ اللَّهِ وَ بِكَيْدِ اللَّهِ الْمَتِينِ
و چشمانشان را با بينايى خدا و نيروهايشان را با نيروى خدا و نيرنگ استوار خدا از خود برگرفتم.
فَلَيْسَ لَهُمْ عَلَيَّ سُلْطَانٌ وَ لَا سَبِيلٌ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُمْ حِجَابٌ مَسْتُورٌ
از اينرو، ديگر آنان هيچ تسلطى و راهى بر من نخواهند داشت و ميان ما و آنان پردهاى كاملا پوشاننده وجود دارد،
وَ بِسَتْرِ اللَّهِ وَ سَتْرِ النُّبُوَّةِ الَّذِي احْتَجَبُوا بِهِ مِنْ سَطَوَاتِ الْفَرَاعِنَةِ فَسَتَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ
با پوشش خدا و پوشش نبوت كه پيامبران از سختگيرىهاى فرعونهاى زمان، خود را با آن پوشيدند و خداوند آنان را با آن پوشيده نگاه داشت،
جَبْرَئِيلُ عَنْ أَيْمَانِكُمْ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ شَمَائِلِكُمْ وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ
به گونهاى كه جبرئيل از سمت راست و ميكائيل از سمت چپ شما بود و حضرت محمد-درود خدا بر او و خاندان او -ميان ما و شما است
وَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ عَالٍ عَلَيْكُمْ وَ مُحِيطٌ بِكُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيكُمْ وَ مِنْ وَرَائِكُمْ
و خداوند-بلندپايه و سربلند-بر شما برترى دارد و از پيشارو و پشت شما فراگرفته
وَ آخِذٌ بِنَوَاصِيكُمْ وَ بِسَمْعِكُمْ وَ أَبْصَارِكُمْ وَ قُلُوبِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ وَ قُوَاكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ وَ أَرْجُلِكُمْ يَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ شُرُورِكُمْ
و [موى]پيشانى، گوش، چشم، دل، زبان و همهى نيروهاى شما و نيز دست و پاى شما را گرفته است و ميان ما و شرور شما حايل مىگردد.
( وَ جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ[13])
«و در گردن آنان زنجيرهايى قرار داديم و آن زنجيرها تا چانه و دور گردن آنان پيچيده شده است و از اينرو، آنان سرشان به بالا است و از پيشارو و پشت آنان سد و مانعى قرار داديم و چشم آنان را پوشانيدم، از اينرو نمىتوانند ببينند.»
شَاهَتِ الْوُجُوهُ (صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ[14] ) (طه[15] ) (حم[16]) لَا يُبْصِرُونَ
روىهايشان زشت باد و آنان كر، لال و كوراند. «طاها» «حا ميم» و آنان نمىبينند.
اللَّهُمَّ يَا مَنْ سِتْرُهُ لَا يُرَامُ وَ يَا مَنْ عَيْنُهُ لَا تَنَامُ
خدايا، اى كسى كه هيچكس نمىتواند آهنگ پوشيده داشتن تو را بنمايد و اى كسى كه چشم [ذات، يا علم] تو به خواب نمىرود،
اسْتُرْنِي بِسِتْرِكَ الَّذِي لَا يُرَامُ وَ احْفَظْنِي بِعَيْنِكَ الَّتِي لَا تَنَامُ مِنَ الْآفَاتِ كُلِّهَا
با آن پوششت كه هيچكس نمىتواند آهنگ دريدن آن را بكند مرا بپوش و با آن چشمت كه هرگز به خواب نمىرود، مرا از همهى آسيبها نگاه دار.
حَسْبِيَ اللَّهُ مِنْ جَمِيعِ خَلْقِهِ حَسْبِيَ اللَّهُ الَّذِي يَكْفِي مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَ لَا يَكْفِي مِنْهُ شَيْءٌ
از شر همهى آفريدهها خدا براى من كافى است، خدايى كه از هر چيز كفايت مىكند و هيچچيز نمىتواند چيزى را از او كفايت كند، براى من كافى است.
حَسْبِيَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ حَسْبِيَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِينَ حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِينَ
آفريدگار از آفريدگان براى من كافى است، روزىرسان از روزى دادهشدگان براى من كافى است، پروردگار از پروردهها براى من كافى است،
حَسْبِي مَنْ لَا يَمُنُّ مِمَّنْ يَمُنُّ حَسْبِيَ اللَّهُ الْقَرِيبُ الْمُجِيبُ حَسْبِيَ اللَّهُ
كسى كه ارزانى مىدارد از كسانى كه به آنان ارزانى داشته مىشود براى من كافى است، خداى نزديك و اجابتكننده براى من كافى است،
مِنْ كُلِّ أَحَدٍ حَسْبِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ حَسْبِيَ اللَّهُ وَ كَفَى
خدا از هركس ديگر براى من كافى است، خداوند كه يگانه است و شريكى براى او نيست براى من كافى است، خدا بس است و كافى است،
سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ دَعَا لَيْسَ وَرَاءَ اللَّهِ مُنْتَهَى وَ لَا مِنَ اللَّهِ مَهْرَبٌ
صداى دعاكنندگان را مىشنود و هيچ منتهايى بعد از خدا و هيچ گريزگاه
وَ لَا مَنْجَى (حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ[17])
و راه نجاتى از دست خدا نيست، خدايى كه معبودى جز او نيست كافى است، بر او توكل نمودم و او پروردگار عرش بزرگ است.
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي جِوَارِكَ الَّذِي لَا يُرَامُ وَ فِي حِمَاكَ الَّذِي لَا يُسْتَبَاحُ
خداوندا، مرا در جوار و پناه خود كه هيچكس نمىتواند آهنگ آن را بكند و در تحت حمايتت كه هيچكس نمىتواند ورود به آن را آزاد بشمارد
وَ فِي ذِمَّتِكَ الَّتِي لَا تُخْفَرُ وَ احْفَظْنِي بِعَيْنِكَ الَّتِي لَا تَنَامُ
و در پيمانت كه هيچكس نمىتواند آن را بشكند قرار ده و با چشم خود كه به خواب نمىرود از من محافظت نما
وَ اكْنُفْنِي بِرُكْنِكَ الَّذِي لَا يُرَامُ
و با در كنار گرفتن خود كه هيچكس نمىتواند آهنگ آن را بكند مرا تحت حمايت خود در آور
وَ أَدْخِلْنِي فِي عِزِّكَ الَّذِي لَا يُضَامُ وَ ارْحَمْنِي بِرَحْمَتِكَ يَا رَحْمَانُ
و در زير عزتت كه هيچ كس نمىتواند بدان جور و ستم روا دارد، وارد نما و با رحمتت بر من رحم آر، اى رحمتگستر.
اللَّهُمَّ يَا اللَّهُ لَا تُهْلِكْنِي وَ أَنْتَ رَجَائِي يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ
خداوندا، اى خدا، مرا دچار هلاكت مكن زيرا تو اميد من هستى، اى رحمتگستر اى مهربان.
(وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ[18])
من امورم را به خدا واگذار مىكنم، به راستى كه خداوند به بندگانش بينا است
وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ
و هيچ دگرگونى و نيرويى جز به [وسيلهى]خداوند بلندپايه و بزرگ تحقق نمىيابد و هرچه خدا بخواهد به وجود مىآيد.
أَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ جَلَالِ وَجْهِهِ وَ مَا وَعَاهُ اللَّوْحُ مِنْ عِلْمِ اللَّهِ وَ مَا سَتَرَتِ الْحُجُبُ مِنْ نُورِ بَهَاءِ اللَّهِ
به عزت و عظمت روى [ذات، يا اسما و صفات]او و به آنچه لوح [محفوظ]از دانش او در بر دارد و به آنچه حجابها از نور حسن خدا پوشيده نگاه داشتهاند، پناه بردم.
اللَّهُمَّ إِنِّي ضَعِيفٌ مُعِيلٌ فَقِيرٌ طَالِبُ حَوَائِجَ قَضَاؤُهَا بِيَدِكَ
خدايا، من ناتوان، نيازمند، فقير و خواهان برآوردن حاجتهايى هستم كه برآوردن آنها به دست تو است.
فَأَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ بِاسْمِكَ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْكَبِيرِ الْمُتَعَالِ
بنابراين، اى خدا، به آن اسم يگانه، بىهمتا، تك، بىنياز، بزرگ و متعالى تو
الَّذِي مَلَأَ الْأَرْكَانَ كُلَّهَا حِفْظاً وَ عِلْماً أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ [عَلَى] آلِ مُحَمَّدٍ
كه پايههاى وجود هر چيز را از لحاظ نگاهدارى و آگاهى آكنده كرده است، از تو درخواست مىكنم كه بر محمد و آل محمد درود فرستى
وَ أَنْ تَجْعَلَ أَوَّلَ يَوْمِي هَذَا وَ أَوَّلَ شَهْرِي هَذَا وَ أَوَّلَ سَنَتِي هَذِهِ صَلَاحاً
و آغاز اين روز، ماه و سال را براى من صلاح
وَ أَوْسَطَ يَوْمِي هَذَا وَ أَوْسَطَ شَهْرِي هَذَا وَ أَوْسَطَ سَنَتِي هَذِهِ فَلَاحاً
و ميانهى اين روز، ماه و سال را رستگارى
وَ آخِرَ يَوْمِي هَذَا وَ آخِرَ شَهْرِي هَذَا وَ آخِرَ سَنَتِي هَذِهِ نَجَاحاً وَ أَنْ تَتُوبَ عَلَيَ( إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[19])
و پايان اين روز، ماه و سال را مايهى كاميابى قرار دهى و توبهام را بپذيرى، به راستى كه تو توبهپذير و مهربان هستى.
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي بَرَكَةَ هَذَا الشَّهْرِ وَ هَذِهِ السَّنَةِ وَ يُمْنَهُمَا وَ بَرَكَتَهُمَا وَ ارْزُقْنِي خَيْرَهُمَا وَ اصْرِفْ عَنِّي شَرَّهُمَا
خدايا، مرا با بركت، خجستگى و خيرخيزى اين ماه و سال آشنا گردان و خير آن دو را به من روزى كن و شر آن دو را از من باز دار
وَ ارْزُقْنِي فِيهِمَا الصِّحَّةَ وَ السَّلَامَةَ وَ الْعَافِيَةَ وَ الِاسْتِقَامَةَ وَ السَّعَةَ وَ الدَّعَةَ وَ الْأَمْنَ وَ الْكِفَايَةَ وَ الْحِرَاسَةَ وَ الْكِلَاءَةَ
و در آن دو، تندرستى، سلامتى، عافيت، استوارى، گشايش، آرامش، ايمنى، كفايت، نگاهبانى و حفاظت خود را روزىام كن
وَ وَفِّقْنِي فِيهِمَا لِمَا يُرْضِيكَ عَنِّي وَ بَلِّغْنِي فِيهِمَا أُمْنِيَّتِي
و به آنچه تو را از من خشنود مىگرداند موفق گردان و به آرزويم برسان
وَ سَهِّلْ لِي فِيهِمَا مَحَبَّتِي وَ يَسِّرْ لِي فِيهِمَا مُرَادِي وَ أَوْصِلْنِي فِيهِمَا إِلَى بُغْيَتِي وَ فَرِّجْ فِيهِمَا غَمِّي
و دوستىام را آسان ساز و خواستهام را به من برسان و مرا به مقصود و خواستهام برسان و غم مرا بزداى
وَ اكْشِفْ فِيهِمَا ضُرِّي وَ اقْضِ لِي فِيهِمَا دَيْنِي وَ انْصُرْنِي فِيهِمَا عَلَى أَعْدَائِي وَ حُسَّادِي
و رنجورىام را برطرف نما و بدهىام را ادا كن و مرا بر دشمنان و حسدورزان به من يارى ده
وَ اكْفِنِي فِيهِمَا أَمْرَهُمْ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
و از آنان كفايت فرما، به رحمتت اى مهربانترين مهربانان.
لا (إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ[20]) وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ وَ عَلَى آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً
معبودى جز تو نيست، پاكى تو و من از ستمگران هستم و درود خدا و سلام شايستهى خدا بر پيامبرش حضرت محمد و خاندان او.
اللَّهُمَ يَا رَبِّي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ مِنْ الْمَهَالِكِ فَأَنْقِذْنِي وَ عَنِ الذُّنُوبِ فَاصْرِفْنِي وَ عَمَّا لَا يُصْلِحُ وَ لَا يُغْنِي فَجَنِّبْنِي
خدايا، اى پروردگار، سرور و مولاى من، مرا از مهالك نجات ده و از گناهان باز دار و از آنچه شايسته نيست و مرا بىنياز نمىگرداند، دور دار.
اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ ذَنْباً إِلَّا غَفَرْتَهُ وَ لَا هَمّاً إِلَّا فَرَّجْتَهُ
خدايا گناهى براى من مگذار جز آنكه بيامرزى و نه اندوهى جز آنكه بگشايى
وَ لَا عَيْباً إِلَّا سَتَرْتَهُ وَ لَا رِزْقاً إِلَّا بَسَطْتَهُ
و نه عيبى جز آنكه بپوشى و نه روزىای جز آنكه وسيع گردانى
وَ لَا عُسْراً إِلَّا يَسَّرْتَهُ وَ لَا سُوءاً إِلَّا صَرَفْتَهُ
و نه سختىاى جز آنكه آسان سازى و نه بدىاى جز آنكه باز دارى
وَ لَا خَوْفاً إِلَّا أَمِنْتَهُ وَ لَا رُعْباً إِلَّا سَكَّنْتَهُ
و نه بيمى جز آنكه مرا از آن ايمن گردانى و نه هراسى جز آنكه آرام نمايى
وَ لَا سُقْماً إِلَّا شَفَيْتَهُ وَ لَا حَاجَةً إِلَّا أَتَيْتَ عَلَى قَضَائِهَا فِي يُسْرٍ مِنْكَ وَ عَافِيَةٍ
و نه بيمارىاى جز آنكه بهبودى بخشى و نه حاجتى جز آن كه به راحتى و عافيت برآورى.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسَأْتُ فَأَحْسَنْتَ وَ أَخْطَأْتُ فَتَفَضَّلْتَ
خدايا، من بد كردم و تو خوب كردى و من خطا كردم و تو تفضل نمودى
لِلثِّقَةِ مِنِّي بِعَفْوِكَ وَ الرَّجَاءِ مِنِّي لِرَحْمَتِكَ
و اين همه از روى اعتماد من به گذشت تو و اميد به رحمتت بود.
اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الدُّعَاءِ وَ بِحَقِيقَةِ هَذَا الرَّجَاءِ لَمَّا كَشَفْتَ عَنِّي الْبَلَاءَ
خدايا، از تو مىخواهم كه به حق اين دعا و حقيقت اين اميد، بلاى مرا برطرف كنى
وَ جَعَلْتَ لِي مِنْهُ مَخْرَجاً وَ مَنْجًى بِقُدْرَتِكَ وَ فَضْلِكَ
و به قدرت و فضل خود، راه خروج و نجاتى از آن براى من قرار دهى.
اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَالِمُ بِذُنُوبِنَا فَاغْفِرْهَا وَ بِأُمُورِنَا فَسَهِّلْهَا
خدايا، تو از گناهان ما آگاهى پس آنها را بيامرز و از امور ما آگاهى پس آسان ساز
وَ بِدُيُونِنَا فَأَدِّهَا وَ بِحَوَائِجِنَا فَاقْضِهَا بِقُدْرَتِكَ وَ فَضْلِكَ (إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[21])
و از بدهىهاى ما آگاهى پس آنها را ادا نما و از خواستههاى ما آگاهى پس آنها را برآور، به قدرت و تفضلت، به راستى كه تو بر هر چيز توانايى.
(وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتى بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعاً[22])
«و اگر قرآن بود كه كوهها با آن به گردش در مىآمد و زمين به سرعت با آن طى مىشد و با مردگان سخن گفته مىشد، [اين قرآن است]؛ بلكه همهى امور از آن خدا است.»
وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ
و هيچ دگرگونى و نيرويى جز به وسيلهى خداوند بلندپايه و بزرگ تحقق نمىيابد و هرچه خدا خواست همان مىشود.
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ[23]) عَلَى نَفْسِي وَ دِينِي وَ سَمْعِي وَ بَصَرِي وَ جَسَدِي وَ جَمِيعِ جَوَارِحِي وَ مَا أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنِّي
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم بر خود، دين، گوش، چشم و همهى اندامهايم و آنچه زمين از من به دوش مىكشد،
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ[24]) عَلَى وَالِدَيَّ مِنَ النَّارِ
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم بر پدر و مادرم از گزند آتش جهنم.
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ[25]) عَلَى أَهْلِي وَ مَالِي وَ أَوْلَادِي
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم بر خانواده، مال و فرزندانم.
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ[26]) عَلَى جَمِيعِ مَنْ يَعْنِينِي أَمْرُهُ
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم بر همهى كسانى كه امورشان مورد اهتمام من است.
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ [27]) عَلَى كُلِّ شَيْءٍ أَعْطَانِي رَبِّي
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم بر هر چيزى كه پروردگارم به من عطا كرده است.
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ[28]) افْتَتَحْتُ شَهْرِي هَذَا وَ سَنَتِي هَذِهِ وَ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم اين ماه و اين سال را آغاز نمودم و بر خدا توكل كردم
وَ لَا حَوْلَ لِي وَ لَا حِيلَةَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ
و هيچ دگرگونى و نيرويى جز به وسيلهى خداوند بلندپايه و بزرگ تحقق نمىيابد و هرچه خدا خواست همان مىشود.
اللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيراً وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً وَ سُبْحَانَ اللَّهِ (بُكْرَةً وَ أَصِيلًا [29])
خداوند بسيار بزرگتر است و پاكا خدا در صبح و عصر،
(سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ[30])
پاكا پروردگار تو، كه پروردگار صاحب صفت عزت است، از آنچه او را بدان توصيف مىكنند و سلام بر فرستادهشدگان و ستايش خدا را كه پروردگار جهانيان است؛
(فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
پس پاكا خدا هنگامى كه شام و يا صبح مىكنيد و ستايش او را در آسمانها و زمين
وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ
و به هنگام شامگاه و آنگاه كه ظهر مىكنيد او زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مىكشد
وَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ[31] )
و زمين را بعد از مرگ، زنده مىكند و شما نيز [در قيامت]اينچنين بيرون آورده مىشويد.
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ[32] )
به نام خداوند رحمتگستر مهربان.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ هَذَا الْيَوْمِ وَ مِنْ شَرِّ هَذَا الشَّهْرِ وَ مِنْ شَرِّ هَذِهِ السَّنَةِ وَ مِنْ شَرِّ مَا بَعْدَهَا
خدايا، از شر اين روز و اين ماه و اين سال و شر بعد از آن، به تو پناه مىبرم
وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ جَمِيعِ أَعْدَائِي أَنْ يَفْرُطُوا عَلَيَّ
و نيز از شر اينكه دشمنانم بر من زيادهروى يا طغيان كنند، به تو پناه مىبرم
وَ أَنْ يَطْغَوْا وَ أُقَدِّمُ بَيْنَ يَدَيَّ وَ مِنْ خَلْفِي وَ عَنْ يَمِينِي وَ عَنْ شِمَالِي وَ مِنْ فَوْقِي وَ مِنْ تَحْتِي
و از پيشاروى و پشت و سمت راست و چپ و از بالا سر و زير،
( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ[33])
«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم، بگو او خداى بىهمتا است و خدا بىنياز است و نه كسى را زاده و نه كسى او را زاده است و هيچ همتايى براى او نيست.»
لِنَفْسِي بِي وَ مُحِيطٌ بِي وَ بِمَالِي وَ وَالِدَيَّ وَ أَوْلَادِي وَ أَهْلِي
او را مقدم مىدارم، براى خودم و خدا به من، پدر و مادر، فرزندان، خانوادهام
وَ جَمِيعِ مَنْ يَعْنِينِي أَمْرُهُ وَ كُلِّ شَيْءٍ هُوَ لِي وَ كُلِّ شَيْءٍ مَعِي
و همهى كسانى كه امورشان مورد اهتمام من است و هر چيز به من تعلق دارد و يا همراه من است، احاطه دارد.
تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَ اعْتَصَمْتُ بِعُرْوَةِ اللَّهِ الْوُثْقَى الَّتِي (لَا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[34] )
بر خداى زندهاى كه هرگز نمىميرد توكل نمودم و به دستاويز استوار او كه هيچ گسستى ندارد، چنگ زدم و خدا شنوا و دانا است.
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي مِنْ قَدَرِكَ فِي هَذِهِ السَّنَةِ وَ مَا بَعْدَهَا حُسْنَ عَافِيَتِي وَ سَعَةَ رِزْقِي
خدايا، از مقدرات خود در اين سال و بعد از آن، عاقبت نيك و روزى گسترده را براى من قرار ده
وَ اكْفِنِي اللَّهُمَّ الْمُهِمَّ مِنْ أُمُورِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ اعْصِمْنِي أَنْ أُخْطِئَ وَ ارْزُقْنِي خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
و-اى خدا-امور مهم من اعم از دنيا و آخرتم را كفايت نما و مرا از خطا نگاه دار و خير دنيا و آخرت را روزىام كن.
( قُلْ مَنْ يَكْلَؤُكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ [35])
«بگو: در شبانه روز چه كسى از شما محافظت مىكند؟»
مِنَ السَّبُعِ وَ السَّارِقِ وَ الْحَيَّاتِ وَ الْعَقَارِبِ وَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ وَ الْوَحْشِ وَ الْهَوَامِّ قُلِ اللَّهُ
از شر درنده، دزد، مارها، عقربها، جنيان و انسانها، وحوش، پرندگان و حشرات. پاسخ ده خدا.
(وَ جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ
«و در گردن آنان زنجيرهايى قرار داديم و آن زنجيرها تا چانهى آنان دور گردن آنان پيچيده شده است و از اينرو، آنان سرشان به بالا است
وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ [36])
و از پيشارو و پشت آنان سد و مانعى قرار داديم و چشم آنان را پوشانيديم، از اينرو نمىتوانند ببينند.»
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَلِمَاتِكَ التَّامَّاتِ كُلِّهَا وَ آيَاتِكَ الْمُحْكَمَاتِ مِنْ غَضَبِكَ وَ مِنْ شَرِّ عِقَابِكَ وَ مِنْ شِرَارِ عِبَادِكَ وَ (مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ
خدايا، از گزند خشم تو و كيفرت و از شر بندگان بد و از وسوسههاى شيطانها، به همهى سخنان كامل و آيات محكم تو پناه مىبرم
وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ[37] )وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ
و به تو پناه مىبرم كه-اى پروردگار من- مبادا شيطانها حاضر گردند و مرا وسوسه كنند و هيچ دگرگونى و نيرويى جز به وسيلهى خداوند بلندپايه و بزرگ تحقق نمىيابد و هرچه خدا خواست همان مىشود.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَخِيرُكَ بِعِلْمِكَ وَ أَسْتَقْدِرُكَ بِقُدْرَتِكَ وَ أَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ الْعَظِيمِ
خداوندا، من با توسل به آگاهى تو از تو طلب خير مىكنم و با قدرتت از تو طلب توانايى مىكنم و تفضل بزرگ تو را جويايم؛
فَإِنَّكَ تَعْلَمُ وَ تَقْدِرُ وَ لَا أَقْدِرُ وَ بِيَدِكَ مَفَاتِيحُ الْخَيْرِ وَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ
زيرا تو آگاه و توانايى و من نمىتوانم و كليدهاى خير به دست تو است و از همهى نهانىها آگاهى.
اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ مَا أُرِيدُهُ وَ يُرَادُ بِي خَيْراً لِي فِي دِينِي وَ دُنْيَايَ وَ عَاقِبَةِ أَمْرِي فَيَسِّرْهُ لِي
خدايا، اگر آنچه من مىخواهم و يا دربارهى من از تو خواسته مىشود، به خير دين، دنيا و عاقبت امر من است، آن را به راحتى به من عطا كن
وَ بَارِكْ لِي فِيهِ وَ اصْرِفْ عَنِّي الْأَذَى فِيهِ
و آن را براى من خجسته گردان و آزار و اذيت را از من دور دار؛
وَ إِنْ كَانَ غَيْرُ ذَلِكَ خَيْراً فَاصْرِفْنِي عَنْهُ إِلَى مَا هُوَ أَصْلَحُ لِي بَدَناً وَ عَافِيَةً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
و اگر غير آن به خير من است، مرا به آنچه بيشتر به صلاح تن و عافيت دنيا و آخرت من است، وادار
وَ اقْصِدْنِي إِلَى الْخَيْرِ حَيْثُ مَا كُنْتُ وَ وَجِّهْنِي إِلَى الْخَيْرِ حَيْثُ مَا تَوَجَّهْتُ بِرَحْمَتِكَ
و هر كجا باشم به سوى راه خير رهسپار ساز و به هرجا روى كنم، به سوى خير روانه ساز، به رحمتت.
وَ أَعْزِزْنِي اللَّهُمَّ بِمَا اسْتَعْزَزْتُ بِهِ مِنْ دُعَائِي هَذَا
خدايا، با هرچه از اين دعا خواهان سربلندى در آن شدم، مرا سربلند ساز
وَ أُقَدِّمُ بَيْنَ يَدَيْ نِسْيَانِي وَ عَجَلَتِي (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ[38]) وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ
و پيشاروى فراموشى و شتاب و عجلهام «بسم اللّه الرحمن الرحيم، و لا حول و لا قوة الا باللّه العلى العظيم، و ما شاء اللّه كان» را مقدم مىدارم.
اللَّهُمَّ مَا حَلَفْتُ مِنْ حَلْفٍ أَوْ قُلْتُ مِنْ قَوْلٍ أَوْ نَذَرْتُ مِنْ نَذْرٍ
خدايا، هر سوگندى كه ياد كردم و هر سخنى كه بر زبان راندم و هر نذرى كه كردم،
فَمَشِيَّتُكَ بَيْنَ يَدَيْ ذَلِكَ كُلِّهِ مَا شِئْتَ مِنْهُ كَانَ وَ مَا لَمْ تَشَأْ لَمْ يَكُنْ
خواست تو پيشاپيش همهى آنها است و هرچه تو بخواهى مىشود و هرچه نخواهى، نمىشود.
اللَّهُمَّ مَا حَلَفْتُ فِي يَوْمِي هَذَا أَوْ فِي شَهْرِي هَذَا أَوْ فِي سَنَتِي هَذِهِ مِنْ حَلْفٍ أَوْ قُلْتُ مِنْ قَوْلٍ أَوْ نَذَرْتُ مِنْ نَذْرٍ فَلَا تُؤَاخِذْنِي بِهِ
خدايا، هر سوگندى كه در اين روز يا ماه يا سال خوردم و هر سخنى كه بر زبان راندم و هر نذرى كه كردم، مرا به واسطهى آن بازخواست و كيفر منما،
وَ اجْعَلْنِي مِنْهُ فِي سَعَةٍ وَ فِي اسْتِثْنَاءٍ وَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِسُوءِ عَمَلِي وَ لَا تَبْلُغْ بِي مَجْهُوداً
بلكه مرا در رابطه با آن در گشايش و استثنا قرار ده و به واسطهى اعمال زشتم كيفرم مكن و مرا به امور طاقتفرسا وادار مكن.
اللَّهُمَّ وَ مَنْ أَرَادَنِي بِسُوءٍ فِي يَوْمِي هَذَا أَوْ فِي شَهْرِي هَذَا أَوْ فِي سَنَتِي هَذِهِ فَأَرِدْهُ بِهِ وَ مَنْ كَادَنِي فَكِدْهُ
خدايا، هركس در اين روز يا ماه يا سال بخواهد به من بدى برساند، تو خود به او بدى برسان و هركس بخواهد مرا فريب دهد تو خود دچار نيرنگت كن
وَ افْلُلْ عَنِّي حَدَّ مَنْ نَصَبَ لِي حَدَّهُ وَ أَطْفِئْ عَنِّي نَارَ مَنْ أَضْرَمَ لِي وَقُودَهَا
و تندوتيزى هركس كه تيزىاش را متوجه من كرده است، كند بنما و آتش هركس كه آتشى عليه من شعلهور ساخته است، خاموش گردان.
اللَّهُمَّ وَ اكْفِنِي مَكْرَ الْمَكَرَةِ وَ افْقَأْ عَنِّي أَعْيُنَ عَيْنِ السَّحَرَةِ
خدايا، نيز مرا از مكر فريبكاران كفايت فرما و چشم ساحران را كور گردان
وَ اعْصِمْنِي مِنْ ذَلِكَ بِالسَّكِينَةِ وَ أَلْبِسْنِي دِرْعَكَ الْحَصِينَةَ وَ أَلْزِمْنِي كَلِمَةَ التَّقْوَى الَّتِي أَلْزَمْتَهَا الْمُتَّقِينَ
و مرا با آرامش از همهى اينها حفظ كن و زره نگاهدارندهات را به من بپوشان و سخن و حقيقت تقوا را كه لازمهى تقواپيشگان نمودهاى، همراه من بگردان.
اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْ دُعَائِي خَالِصاً لَكَ وَ اجْعَلْنِي أَبْتَغِي بِهِ مَا عِنْدَكَ وَ لَا تَجْعَلْنِي أَبْتَغِي بِهِ أَحَداً سِوَاكَ
خدايا، نيز دعايم را براى خود خالص گردان و مرا چنان كن كه جوياى چيزهايى باشم كه در نزد تو است، نه آنچنان كه كسى جز تو را بجويم و بخواهم.
اللَّهُمَّ يَا رَبِّ جَنِّبْنِي الْعِلَلَ وَ الْهُمُومَ وَ الْغُمُومَ وَ الْأَحْزَانَ وَ الْأَمْرَاضَ وَ الْأَسْقَامَ
خدايا، پروردگارا، مرا از انواع كاستىها، دلتنگىها، غمها، اندوهها، امراض و بيمارىها دور دار
وَ اصْرِفْ عَنِّي السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ وَ الْجَهْدَ وَ الْبَلَاءَ وَ التَّعَبَ وَ الْعَنَاءَ (إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ [39]) قَرِيبٌ مُجِيبٌ
و بدى، زشتى، طاقتفرسايى، بلا، رنج و ستوه را از من دور بدار، به راستى كه تو شنواى دعا و نزديك و اجابتكنندهاى.
اللَّهُمَّ أَلِنْ لِي أَعْدَائِي وَ مُعَامِلِيَّ وَ مُطَالِبِيَّ وَ مَا غَلُظَ عَلَيَّ مِنْ أُمُورِي كُلِّهَا كَمَا أَلَنْتَ الْحَدِيدَ لِدَاوُدَ عَلَيْهِ السَّلَامُ
خدايا، دشمنان، بدرفتاران و جويندگان مرا و نيز همهى امور مرا كه سخت و درشت گرديده، نرم كن، همان گونه كه آهن را براى حضرت داوود-سلام بر او-نرم كردى.
اللَّهُمَّ وَ ذَلِّلْهُمْ لِي كَمَا ذَلَّلْتَ الْأَنْعَامَ لِوُلْدِ آدَمَ عَلَيْهِ السَّلَامُ
خدايا، آنان را خوار گردان، همان گونه كه چهارپايان را براى حضرت آدم-سلام بر او-خوار نمودى.
اللَّهُمَّ وَ سَخِّرْهُمْ لِي كَمَا سَخَّرْتَ الطَّيْرَ لِسُلَيْمَانَ عَلَيْهِ السَّلَامُ
خدايا، آنان را رام من بگردان، همان گونه كه پرندگان را مسخر حضرت سليمان-سلام بر او-ساختى.
اللَّهُمَّ وَ أَلْقِ عَلَيَّ مَحَبَّةً مِنْكَ كَمَا أَلْقَيْتَهَا عَلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَيْهِ السَّلَامُ
خدايا، محبتى از خود بر من بيفكن، همان گونه كه بر حضرت موسى بن عمران-سلام بر او-افكندى
وَ زِدْ فِي جَاهِي وَ سَمْعِي وَ بَصَرِي وَ قُوَّتِي وَ ارْدُدْ [وَ ازْدَدْ] نِعْمَتَكَ عَلَيَّ وَ أَعْطِنِي سُؤْلِي وَ مُنَايَ
و بر شكوه، شنوايى، بينايى و نيرويم بيفزا و نعمتت را به سوى من بازگردان و خواسته و آرزويم را عطا كن
وَ حَسِّنْ لِي خَلْقِي وَ اجْعَلْنِي مَهُوباً مَرْهُوباً مَخُوفاً
و اخلاقم را نيك گردان و مرا چنان كن كه [دشمنانم]از هيبت، هراس و بيم من بترسند
وَ أَلْقِ لِي فِي قُلُوبِ أَعْدَائِي وَ مُعَامِلِيَّ وَ مُطَالِبِيَّ الرَّأْفَةَ وَ الرَّحْمَةَ وَ الْمَهَابَةَ وَ سَخِّرْهُمْ لِي بِقُدْرَتِكَ
و مهرورزى و ترحم نسبت به من و هيبت از من را در دل دشمنان، بدرفتاران و جويندگان من بيفكن و به قدرتت آنان را رام و مسخّر من بكن.
اللَّهُمَّ يَا كَافِيَ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ فِرْعَوْنَ وَ يَا كَافِيَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْأَحْزَابَ
خدايا، اى كفايتكنندهى حضرت موسى-سلام بر او-از فرعون و اى كفايتكنندهى حضرت محمد-درود بر او و خاندان او-از حزبهاى گوناگون
وَ يَا كَافِيَ إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ السَّلَامُ نَارَ النُّمْرُودِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ
و اى كفايتكنندهى حضرت ابراهيم-سلام بر او-از آتش نمرود، بر محمد و آل محمد درود فرست
وَ اكْفِنِي كُلَّ مَا أَخَافُ وَ أَحْذَرُ بِرَحْمَتِكَ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ
و از تمامى آنچه بيم دارم و مىپرهيزم، كفايت نما. به رحمتت، اى رحمت گستر اى مهربان.
اللَّهُمَّ يَا دَلِيلَ الْمُتَحَيِّرِينَ وَ يَا مُفَرِّجُ عَنِ الْمَكْرُوبِينَ وَ يَا مُرَوِّحُ عَنِ الْمَغْمُومِينَ
خدايا، اى راهنماى سرگشتگان و اى گشايندهى اندوه اندوهگينان و اى غمزداى غمگينان
وَ يَا مُؤَدِّي عَنِ الْمَدْيُونِينَ وَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ فَرِّجْ كَرْبِي وَ هَمِّي وَ غَمِّي
و اى اداكنندهى بدهى بدهكاران و اى معبود جهانيان، ناراحتى گلوگير، اندوه و غم مرا بگشا
وَ أَدِّ عَنِّي وَ عَنْ كُلِّ مَدْيُونٍ وَ أَعْطِنِي سُؤْلِي وَ مُنَايَ وَ افْتَحْ لِي مِنْكَ بِخَيْرٍ وَ اخْتِمْ لِي بِخَيْرٍ
و بدهى من و همه را ادا كن و مطلوب و آرزويم را به من عطا كن و كار مرا با خير آغاز كن و ختم به خير بگردان.
اللَّهُمَّ يَا رَجَائِي وَ عُدَّتِي لَا تُقْطَعُ مِنْكَ رَجَائِي وَ أَصْلِحْ لِي شَأْنِي كُلَّهُ
خدايا، اى اميد و توشهى من، اميد مرا از خود قطع مكن و همهى امورم را سامان ده
وَ افْتَحْ لِي أَبْوَابُ الرِّزْقِ مِنْ حَيْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَيْثُ لَا أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَيْثُ أَعْلَمُ وَ مِنْ حَيْثُ لَا أَعْلَمُ وَ مِنْ حَيْثُ أَرْجُو وَ مِنْ حَيْثُ لَا أَرْجُو
و همه درهاى روزى را-از هرجا كه گمان دارم و يا گمان ندارم، مىدانم و يا نمىدانم، اميد دارم و يا ندارم-به روى من بگشا
وَ ارْزُقْنِي السَّلَامَةِ وَ الْعَافِيَةَ وَ الْبَرَكَةُ فِي جَمِيعِ مَا رَزَقْتَنِي وَ خِرْ لِي فِي جَمِيعِ أُمُورِي خِيَرَةً فِي عَافِيَةٍ
و در هرچه به من روزى دادى، سلامتى، عافيت و بركت را روزىام كن و در همهى امورم خير را براى من برگزين، گزينشى همراه با عافيت
وَ كُنْ لِي وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ لَقِّنِّي حُجَّتِي
و خود سرپرست، نگاه دار و ياور من باش و حجت و دليلم را به من تفهيم كن.
اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِكَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِكَ كَانَتْ لَهُ قِبَلِي مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهُ بِهَا
خدايا، هر بندهاى از بندگانت، اعم از مرد و زن، كه من در نزد او پيامد ستمى دارم و به او ستم كردهام،
فِي مَالِهِ أَوْ سَمْعِهِ أَوْ بَصَرِهِ أَوْ قُوَّتِهِ وَ لَا أَسْتَطِيعُ رَدَّهَا عَلَيْهِ وَ لَا تَحِلَّتَهَا مِنْهُ
خواه در مالش و يا در گوش، چشم و يا نيرويش و من نمىتوانم آن را به او برگردانم و از او حلاليت بطلبم،
فَأَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ أَنْ تُرْضِيَهُ عَنِّي بِمَا شِئْتَ ثُمَّ تَهَبَ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً يَا وَهَّابَ الْعَطَايَا وَ الْخَيْرِ
اى خدا از تو مىخواهم كه او را با هرچه خواستى از من خشنود گردانى و بعد از آن رحمتى از نزد خود به من ارزانى دارى، اى بخشندهى عطايا و خير.
اللَّهُمَّ وَ لَا تُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا وَ لِأَحَدٍ فِي رَقَبَتِي تَبِعَةٌ وَ لَا ذَنْبٌ إِلَّا وَ قَدْ غَفَرْتَ ذَلِكَ لِي بِكَرَمِكَ وَ رَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
خدايا، مرا در حالى كه پيامد بد در مورد كسى و يا گناهى بر گردن من است از دنيا مبر، جز آنكه آن را آمرزيده باشى، به كرم و رحمتت اى مهربانترين مهربانان.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الثَّبَاتَ فِي الْأَمْرِ وَ الْعَزِيمَةَ عَلَى الرُّشْدِ
خدايا، از تو استوارى در امور و تصميم جدى بر هدايت را خواهانم
وَ أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ يَا رَبِّ شُكْرَ نِعْمَتِكَ وَ حُسْنَ عِبَادَتِكَ
و نيز اى خدا، اى پروردگار من، از تو سپاسگزارى در برابر نعمتها و عبادت نيكويت را خواهانم
وَ أَسْأَلُكَ قَلْباً سَلِيماً وَ لِسَاناً صَادِقاً وَ يَقِيناً نَافِعاً وَ رِزْقاً دَارّاً هَنِيئاً
و نيز اى خدا، از تو دل سالم، زبان راستگو، يقين سودمند، روزى فراوان و گوارا
وَ رَحْمَةً أَنَالُ بِهَا شَرَفَ كَرَامَتِكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
و رحمتى را خواستارم كه به واسطهى آن به شرف كرامت دنيا و آخرت نايل گردم، اى مهربانترين مهربانان.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْعَافِيَةَ عَافِيَةً تَتْبَعُهَا عَافِيَةٌ شَافِيَةٌ كَافِيَةٌ عَافِيَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
خدايا، از تو عافيت را مىطلبم، عافيتى كه عافيت ديگر در پى آن درآيد، عافيتى كامل و كافى و عافيت دنيا و آخرت.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ أَنْ تَكُونَ لِي سَنَداً وَ مُسْتَنَداً وَ عِمَاداً وَ مُعْتَمَداً وَ ذُخْراً وَ مُدَّخَراً
خدايا، اى سرور و مولاى من، از تو خواهانم كه خود، تكيهگاه، مستند، پايه، مورد اعتماد، توشه و اندوختهى من باشى
وَ لَا تُخَيِّبْ أَمَلِي وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِي وَ لَا تُجْهِدْ بَلَائِي وَ لَا تُسِئْ قَضَائِي وَ لَا تُشْمِتْ بِي أَعْدَائِي
و آرزويم را به نوميدى مبدل مكن و اميدم را قطع مكن و بلايم را طاقتفرسا قرار مده و سرنوشت حتمى بد برايم مقرر مكن و مرا دشمنشاد مكن.
اللَّهُمَّ ارْضَ عَنِّي بِرِضَاكَ وَ عَافِنِي مِنْ جَمِيعِ بَلْوَاكَ
خدايا، از من خشنود شو و از همهى بلاها عافيت بخش.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا اللَّهُ يَا أَكْبَرُ مِنْ كُلِّ كَبِيرٍ يَا مَنْ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ لَا وَزِيرَ يَا خَالِقَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ الْمُنِيرِ
خدايا، از تو درخواست مىكنم اى خدا، اى بزرگتر از هر بزرگ، اى كسى كه نه شريكى دارى و مشاورى، اى آفرينندهى آفتاب و مهتاب روشنگر،
يَا رَازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِيرِ يَا مُغْنِيَ الْبَائِسِ الْفَقِيرِ يَا مُغِيثَ الْمُمْتَهَنِ الضَّرِيرِ يَا مُطْلِقَ الْمُكَبَّلِ الْأَسِيرِ يَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْكَسِيرِ
اى روزىدهنده به كودك خردسال، اى بىنيازكنندهى فرد گرفتار و نيازمند، اى ياريگر نيازمند آسيبديده، اى رهانندهى اسير دربند، اى بههمآورندهى استخوان شكسته،
يَا قَاصِمَ كُلِّ جَبَّارٍ مُتَكَبِّرٍ يَا مُحْيِيَ الْعِظَامِ (وَ هِيَ رَمِيمٌ[40]) يَا مَنْ لَا نِدَّ لَهُ وَ لَا شَبِيهَ
اى سركوبكنندهى هر سركش متكبر، اى زندهكنندهى استخوانهاى پوسيده، اى خدايى كه نه همسانى دارى و نه مشابهى.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ [عَلَى] آلِ مُحَمَّدٍ
خدايا، از تو خواستارم كه بر محمد و آل محمد درود فرستى.
وَ أَسْأَلُكَ يَا إِلَهِي بِكُلِّ مَا دَعَوْتُكَ بِهِ مِنْ هَذَا الدُّعَاءِ وَ بِجَمِيعِ أَسْمَائِكَ كُلِّهَا وَ بِمَعَاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ
اى معبود من، به حق دعاهايى كه كردم و به حق همهى اسمهايت و به حق گرهگاههاى عزت از عرشت
وَ مُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ كِتَابِكَ وَ بِجَدِّكَ الْأَعْلَى وَ بِكَ فَلَا شَيْءَ أَعْظَمُ مِنْكَ
و منتهاى رحمت از كتابت و به عظمت برترت و به تو كه هيچچيز بزرگتر از تو نيست،
أَنْ تَغْفِرَ لَنَا وَ تَرْحَمَنَا فَإِنَّا إِلَى رَحْمَتِكَ فُقَرَاءُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
خواستارم كه ما را بيامرزى و بر ما رحم نمايى؛ زيرا ما به رحمت تو نيازمنديم، اى مهربانترين مهربانان.
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي وَ لِوَالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ
خداوندا، من و پدر و مادر و همهى مردان و زنان مؤمن و مسلمان اعم از زنده و مردهى آنان را بيامرز
وَ اجْمَعْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ وَ اكْفِنِي اللَّهُمَّ يَا رَبِّي مَا لَا يَكْفِينِيهِ أَحَدٌ سِوَاكَ
و در خيرات، ما و آنها را در يكجا گرد آور و-اى خدا، اى پروردگار من-از آنچه جز تو نمىتواند كفايت كند، كفايتم كن
وَ اقْضِ لِي جَمِيعَ حَوَائِجِي وَ أَصْلِحْ لِي شَأْنِي كُلَّهُ وَ سَهِّلْ لِي مَحَابِّي كُلَّهَا فِي يُسْرٍ مِنْكَ وَ عَافِيَةٍ
و همهى خواستههاى مرا برآور و همهى امورم را سامان ده و همهى آنچه را دوست دارم به صورت آسان و همراه با آسايش فراوان و عافيت به من عطا كن،
يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ
اى مهربانترين مهربانان و هيچ دگرگونى و نيرويى جز به وسيلهى خداوند [بلندپايه و بزرگ]تحقق نمىيابد و هرچه خدا خواست همان مىشود
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ كَثِيراً مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ
و درود و سلام فراوان خداوند بر پيامبرش حضرت محمد و خاندان او. هرچه خدا خواست همان مىشود،
مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ
هرچه خدا خواست و هيچ دگرگونى و نيرويى جز به خدا تحقق نمىيابد، هرچه خدا خواست و بر خدا توكل نمودم،
مَا شَاءَ اللَّهُ فَوَّضْتُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ حَسْبِيَ اللَّهُ وَ كَفَى
هرچه خدا خواست و امورم را به خدا واگذار كردم، هرچه خدا خواست و خدا مرا بس و كافى است.
[1] ) سوره الفاتحه، آیه 1. [2] ) سوره الفاتحه، آیه 2.
[3] ) سوره الفاتحه، آیه 3. [4] ) سوره الفاتحه، آیه 4.
[5] ) سوره الفاتحه، آیه 5. [6] ) سوره البقره، آیه 137.
[7] ) سوره القصص، آیه 35. [8] ) سوره هود، آیه 81.
[9] ) سوره طه، آیه 46. [10] ) سوره مریم، آیه 18.
[11] )سوره مومنون، آیه 108. [12] ) سوره النجم، آیه 37.
[13] ) سوره یس، آیه 8-9. [14] ) سوره البقره، آیه 18.
[15] ) سوره طه، آیه 1. [16] ) سوره فصلت، آیه 1.
[17] ) سوره توبه، آیه 129. [18] ) سوره غافر، آیه 44.
[19] ) سوره البقره، آیه 128. [20] ) سوره الانبیاء، آیه 87.
[21] ) سوره آل عمران، آیه 26. [22] ) سوره الرعد، آیه 31.
[23] ) سوره الفاتحه، آیه 1. [24] ) سوره الفاتحه، آیه 1.
[25] ) سوره الفاتحه، آیه 1. [26] ) سوره الفاتحه، آیه 1.
[27] ) سوره الفاتحه، آیه 1. [28] ) سوره الفاتحه، آیه 1.
[29] ) سوره احزاب، آیه 43. [30] ) سوره الصافات، آیه 180-182.
[31] ) سوره الروم، آیه 17-19. [32] ) سوره الفاتحه، آیه 1.
[33] ) سوره توحید، آیه 1-4. [34] ) سوره البقره، آیه 256.
[35] ) سوره الانبیاء، آیه 42. [36] ) سوره یس، آیه 8-9.
[37] ) سوره مومنون، آیه 97-98. [38] ) سوره الفاتحه، آیه 1.
[39] ) سوره آل عمران، آیه 38. [40] ) سوره یس، آیه 78.
نماز پیامبر اکرم(ص)در روز اول محرم
جمعه 96/06/31
اول: روزه گرفتن،در روايت ريّان بن شبيباز حضرت رضا (عليه السّلام)روايت شده: هركه در اينروز روزه بدارد، و خدا رابخواند خدا دعاي او رامستجاب كند، چنان كهدعاي زكرّيا را اجابت فرمود.
دوم: از حضرت رضا (عليه السّلام) روايت شده: رسولخدا (صلّي الله عليه و آله)روز اول محرّم دو ركعت نماز بجا آورد، و چونفارغ مي شد، دستها را بهآسمان برمي داشت و ايندعا را سه مرتبه مي خواند:
اَللَّهُمَّ أَنْتَ الإِْلَهُ الْقَدِيمُ وَ هَذِهِ سَنَهٌ جَدِيدَهٌ فَأَسْأَلُكَ فِيهَاالْعِصْمَهَ مِنَ الشَّيْطَانِ
خدايا تويي معبود ازلي، و اين است سال نو، دراين سال از تو درخواست مي كنم حفظ شدنم را از شيطان،
وَ الْقُوَّهَ عَلَي هَذِهِ النَّفْسِ الأَْمَّارَهِبِالسُّوءِ وَ الاِشْتِغَالَ بِمَا يُقَرِّبُنِيإلَيْكَ يَا كَرِيمُ
و قدرت و غلبه و بر نفس فرمانده به گناه، ومشغول بودن به آنچه كه مرا به تو نزديك ميكند،
يَا ذَا الْجَلاَلِ وَ الإِْكْرَامِ يَا عِمَادَ مَنْ لاَ عِمَادَ لَهُ يَا ذَخِيرَهَ مَنْ لاَذَخِيرَهَ لَهُ يَا حِرْزَ مَنْ لاَ حِرْزَلَهُ
اي صاحب بزرگي و بزرگواري، اي تكيه گاهكسي كه تكيه گاهي ندارد، اي اندوخته كسي كه اندوخته اي ندارد، اي پناهگاه كسي كهپناهگاهي ندارد،
يَا غِيَاثَ مَنْ لاَ غِيَاثَ لَهُ يَاسَنَدَ مَنْ لاَ سَنَدَ لَهُ يَا كَنْزَ مَنْلاَ كَنْزَ لَهُ
اي فريادرس كسي كه فريادرسي ندارد، ايپشتوانه كسي كه پشتوانه اي ندارد، اي گنجينهكسي كه گنجي ندارد،
يَا حَسَنَ الْبَلاَءِ يَا عَظِيمَ الرَّجَاءِ يَا عِزَّ الضُّعَفَاءِ
اي نيكو آزمايش، اي بزرگ اميد، اي عزّتناتوان،
يَا مُنْقِذَ الْغَرْقَي يَا مُنْجِيَالْهَلْكَي يَا مُنْعِمُ يَا مُجْمِلُ يَامُفْضِلُ يَا مُحْسِنُ
اي نجات بخش غرق شدگان، اي رهاننده هلاك شدگان، اي نعمت دهنده، اي زيباكار، اي فزون بخش، اي نيكوكار،
أَنْتَ الَّذِي سَجَدَ لَكَ سَوَادُاللَّيْلِ وَ نُورُ النَّهَارِ وَ ضَوْءُ الْقَمَرِ وَ شُعَاعُ الشَّمْسِ
تويي كه برايت سجده كرد، سياهي شب، و روشني روز، و تابش ماه، و شعاع خورشيد،
وَ دَوِيُّ الْمَاءِ وَ حَفِيفُ الشَّجَرِ يَا اَللَّهُ لاَ شَرِيكَ لَكَ
و خروش آب و صداي برگ درختان، اي خداشريكي براي تو نيست.
اَللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْراً مِمَّايَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لاَيَعْلَمُونَ وَ لاَ تُؤَاخِذْنَا بِمَايَقُولُونَ
خدايا ما را بهتر از آنچه گمان مي كنند قرار ده،و از ما آنچه را نمي دانند بيامرز، و به آنچه از مامي گويند سرزنشمان مكن،
حَسْبِيَ اللَّهُ لاَ إلَهَ إلاَّ هُوَ عَلَيْهِتَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِالْعَظِيمِ
خدا مرا بس است، معبودي جز او نيست، بر اوتكيه كردم، و او پروردگار عرش بزرگ است،
آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَايَذَّكَّرُ إلاَّ أُولُوا الأَْلْبَابِ
به او ايمان آورديم. همه چيزها ازجانبپروردگار ماست، و يادآور نشوند مگر صاحبانخرد،
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَهً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
پروردگارا دلهاي ما را بعد از آنكه هدايتمانفرمودي منحرف مكن، و از نزد خود رحمتي بهما ببخش، همانا تو بخشنده اي.
شيخ طوسي فرموده: كه روزه دهه اول محّرم مستحبّاست ولي روز عاشورا تا بعداز عصر از خوراكي وآشاميدني خودداري كند، آنگاه كمي تُربت بخورد، وسيّد روايت كرده كه روزه يتمام اين ماه فضيلت دارد، و روزه آن روز روزه دار رااز هر گناهي حفظ مي كند.