احکام یاد حسین(ع)
جمعه 96/07/07
برپایی مجالس امام حسین(ع) ویاد آن حضرت یکی از سرچشمه های رحمت الهی است که به برکت آن،ارادتمندان به اهل بیت(ع) با احکام و معارف دینی و وظایف شرعی خود آشنا می شوند.
«فاذْکُرُونِی أذْکُرْکُم و اشکُرُوا لِی و لا تَکْفُرُون:پس مرا به یاد آرید تا به یادتان آورم و شکر بگذارید و کفران نعمتم نکنید.»1
به طور طبیعی یاد بزرگان دین و حضرات معصومین(ع)هم انسان را به بزرگواری،فضایل اخلاقی و سیره ی عملی آنها نزدیک می کند و هم در مسیر دستیابی به مقام عصمت و دوری از گناه قرار می دهد.
بزرگترین مصداق یاد خدا،یاد امام حسین(ع) و خاندان عصمت و طهارت(ع)است ؛ زیرا ایشان آینه تمام نمای خدای متعال هستند و یاد ایشان نمی تواند جدا از یاد خدا باشد؛همانگونه که در زیارت جامعه می خوانیم:«مَنْ أَرادَ اللهَ بَدَأَ بِکُم…؛ هر کسی خداوند را اراده کند،از شما شروع می کند و هر کس او را قصد کند رو به سوی شما می آورد.»2 و از این جهت است که اطاعت ایشان، اطاعت خدا و معصیت ایشان، معصیت الهی بر شمرده شده است.«مَنْ أَطاعَکُم فَقَدْ أَطاعَ اللهَ و مَنْ عَصَاکُم فَقَدْعَصَی اللهَ و مَنْ أَحَبَّکُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللهَ و مَنْ أَبْغَضَکُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللهَ…»3
زیارت و یاد امام حسین(ع) از مستحبات مورد تاکید اسلام و در همه اوقات سفارش شده است.سلام دادن له آن امام معصوم و مطلوم بعد از هر نماز و ذکر و یاد آن حضرت حتی بعد از خر بار نوشیدن آب تاکید شده است.
و این وصیت خود آن حضرت است که فرموده:«شیعیان من هرگاه آب نوشیدید و یا درباره غریب یا شهیدی شنیدید، مرا یاد کنید.»4
بیش از همه امام سجاد(ع) به این وصیت عمل می کرد؛به گونه ای که هرگاه در بازار می دید گوسفندی را ذبح می کنند، می ایستاد و گریه می کرد.وقتی علت را جویا می شدند، آن حضرت می فرمود:«آیا به این گوسفند آب دادید و… و از این راه یاد امام حسین(ع) و عطش ایشان در روز عاشورا را یاد می کرد.»
منابع:
1-بقره/152
2-زیارت جامعه کبیره
3-همان
4-عوالم العلوم و المعارف،عبدالله بحرانی اصفهانی،قم.مؤسسةالامام المهدی،ج11،ص958
احکام عزاداری امام حسین(ع)
جمعه 96/07/07
برپا کردن مجالس عزاداری سیدالشهدا از جمله کارهای مستحب مؤکد و از بهترین اعمال است و ثواب بسیار دارد از این رو باید با دقت کامل انجام شود تا موجبات رضای خداوند و آن امام همام را فراهم سازد.
الف.آن چه در مراثی،مدیحه و سخنرانی ها خوانده میشود،مشتمل بر مطالب دروغ و باطل نباشد.
ب.با مطالبی که وهن مذهب یا تنقیص و تحقیر و بدعت نسبت به آن حضرت است، همراه نباشد.
ج.مراسمات همراه با کار حرام،مثلا موسیقی لهوی نباشد.
د.موجب اضرار به نفس(ضرر قابل توجه) نباشد.
ھ.سبب ترک واجب نباشد که گاهی سبب ترک نماز یا قضا شدن آن می شود.1
سوال:در بعضی از هیئت های مذهبی، مصیبت هایی خوانده می شود که به مقتل معتبری مستند نیست و از هیچ عالم یا مرجعی هم شنیده نشده است و هنگامی که از خواننده مصیبت از منبع آن سؤال می شود،پاسخ می دهند که اهل بیت(ع)این گونه به ما فهمانده اند و یا مارا راهنمایی کردهاند و واقعه کربلا فقط. در مقاتل نیست و منبع آن هم فقط به گفته علما نمی باشد؛بلکه گاهی بعضی از امور برای مداح یا خطیب حسینی از راه اعلام و مکاشفه ی مکشوف می شود،سوال من این است که آیا نقل وقایع از این طریق صحیح است یا خیر؟و در صورتی که صحیح نباشد تکلیف شنودگان چیست؟
جواب:آیت الله خامنه ای:«نقل مطالب به صورت مزبور بدون اینکه مستند به روایتی باشد و یا در تاریخ ثابت شده باشد،وجه شرعی ندارد؛مگر نقل آن به عنوان بیان حال باشد و علم به خلاف بودن آن نداشته باشد و تکلیف شنودگان نهی از منکر است به شرطی که موضوع و شرایط آن نزد آنان ثابت شده باشد.»
شعر شهادت حضرت علی اصغر
پنجشنبه 96/07/06
یاس حرم ز شاخه جدا از سه شعبه شد
کوچکترین شهید فدا از سه شعبه شد
بین گلو و تیر ، که سنخیتی نبود
تکخال عشق بود و دو تا از سه شعبه شد
شش ماه او تمام شد و در منای عشق
قربان سیدالشهداء از سه شعبه شد
وقتی پدر ز حنجر او تیر را کشید
زد دست و پا به خون و رها از سه شعبه شد
در پاسخ به شادی شرم آور عدو
در خیمه های تشنه عزا از سه شعبه شد
دیدی دلا به محشر کبرای کربلا
شور قیامتی که به پا از سه شعبه شد
آنجا که کاخ صبر و امیدش خراب شد
غمخانه ی رباب بنا از سه شعبه شد
(سید محمد میرهاشمی)
روز هفتم محرم
پنجشنبه 96/07/06
روز هفتم محرم
در این روز عبدالله بن زیاد نامهاى به نزد عمربن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود بین امام حسین و اصحابش و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن حتى قطرهاى آب را به امام ندهد، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن عفان خوددارى شد!!(53)
عمربن سعد نیز فوراً عمر بن حجاج را با پانصد سوار در كنار شریعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسى امام حسین و یارانش به آب شدند، و این رفتار غیر انسانى سه روز قبل از شهادت امام حسین علیهالسلام صورت گرفت. در این هنگام مردى به نام عبدالله بن حصین ازدى كه از قبیله بجیله بود فریاد برداشت كه: اى حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانى نخواهى دید! به خدا سوگند كه قطرهاى از آن را نخواهى آشامید تا از عطش جان دهى!
امام حسین علیهالسلام فرمود: خدایا او را از تشنگى بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده!
حمید بن مسلم مى گوید: به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالى كه بیمار بود، قسم به آن خدایى كه جز او پروردگارى نیست، دیدم كه عبدالله بن حصین آنقدر آب مىآشامید تا شكمش بالا مىآمد، و آن را بالا مىآورد! و باز فریاد مىزد: العطش! باز آب مىخورد تا شكمش آماس مىكرد ولى سیراب نمىشد! و چنین بود تا جان داد.(54)
شهادت حضرت علياصغر
مرسوم است كه شب هفتم محرم، به در خانه «باب الحوائج كوچك كربلا» حضرت علي اصغر (ع) ميروند و روضهي آن طفل شهيد را ميخوانند. شهيدي كه به ظاهر، كودك است ؛ ولي به واقع پير عشق است.
حوريان، محو رخ مهپارهات
كعبهي خيل ملك، گهوارهات
گردش چشمان تو عشقآفرين
رشتهي قنداقهات حبلالمتين
زينت آغوش و دامان رباب
آينهگردانِ رويت، آفتاب
عالم و آدم همه محتاج تو
بر سر دوش پدر معراج تو
بسته بر هر تار موي تو نجات
تشنهي لبهاي تو آب حيات
كودكي ، اما به معنا پير عشق
روي دستان پدر ، تفسيرِ عشق
تلخترين لحظات تاريخ نزديك ميشد؛ تمامي ياران و اصحاب امام حسين(ع) به ميدان رفته و كشته شده بودند. در اردوگاه حق تنها دو مرد باقي مانده بود: اباعبدالله الحسين(ع) و امام سجاد(ع) كه آن روز به اراده الهي بيمار بود تا زنده بماند و رهبري امت را پس از امام حسين(ع) به دست بگيرد.
امام(ع) چون خويشتن را تنها و بي ياور ديد آخرين حجت را بر مردم تمام كرد و بانگ برآورد: «هل من ذاب يذب عن حرم رسول الله؟ هل من موحد يخاف الله فينا؟ هل من مغيث يرجو الله باغاثتنا؟ هل من معين يرجو ما عندالله في اعانتنا؟» يعني: «آيا مدافعی هست كه از حريم رسول خدا دفاع كند؟ آيا يكتاپرستي هست كه از خدا بترسد و ما را ياري دهد؟ آيا فريادرسي هست كه به خاطر خدا ما را ياري رساند؟ آيا كسي هست كه به خاطر روضه و رضوان الهي به نصرت ما بشتابد؟».
صداي اين كمك خواهي امام كه به خيمهها رسيد و بانوان دريافتند كه حسين ديگر ياوري ندارد، صدايشان به شيون و گريه بلند شد. امام به سوي خيمهها رفت، شايد كه بانوان با ديدن او اندكي آرام گيرند؛ كه ناگاه صداي فرزند شش ماههاش «عبدالله بن الحسين» ـ كه به علي اصغر معروف بود ـ را شنيد كه از شدت تشنگي ميگريست.
علي اصغر طفلي شيرخواره بود؛ كه نه آبي در خيمهها بود تا وي را سيراب كنند ، و نه مادرش «رباب» شيري در سينه داشت كه به وي دهد.
امام(ع) قنداقهي علي اصغر را در دست گرفت و به سوي دشمن رفت؛ در مقابل لشكر يزيد ايستاد و فرمود:«اي مردم! اگر به من رحم نميكنيد بر اين طفل ترحم نماييد … »
اما گويي كه بذر رحم بر دل سنگ آنان پاشیده نشده بود و تمامی رذالت دنيا در اعماق وجودشان ریشه دوانده بود ؛ زیرا به جاي آنکه فرزند رسول خدا (ص) را به مشتی آب میهمان کنند، تيراندازي از بنياسد (كه گفته شده است «حرملة بن كاهل» بود) تيري در كمان نهاد و گلوي طفل را نشانه گرفت. ناگاه دستان و سينه امام(ع) به خون رنگين شد… سر كوچك و گردن ظريف طفل شيرخواره از بدن جدا شده بود…
آتش عشق تو در من شعلهور بود اي پدر
پيش تير عشق تو ، قلبم سپر بود اي پدر
امام(ع) دستان خود را از خون علي اصغر پر كرد و به آسمان پاشيد و گفت: «هون علي ما نزل بي انه بعين الله» يعني: «تحمل اين مصيبت بر من آسان است چرا كه خداوند آن را ميبيند»… در همين حال، «حصين بن تميم» تير ديگري افكند كه بر لبان مبارك امام(ع) نشست و خون از دهان حضرت جاري شد. امام روي به آسمان كرد و اینگونه نیایش نمود: «خدايا! سوي تو شكايت ميكنم از آنچه با من و برادران و فرزندان و خويشانم ميكنند»…
اصغر كه به چهره ز عطش رنگ نداشت
ياراي سخن با من دلتنگ نداشت
يا رب! تو گواه باش، ششماههي من
شد كشتهي ظلم و با كسي جنگ نداشت
آنگاه از سپاه دشمن دور شد ؛ با شمشيرش قبر كوچكي كند؛ بدن علي اصغر را به خون او آغشته نمود ؛ بر او نماز گزارد و جنازهي كوچك را دفن كرد…
شهادت علي اصغر (ع) از سختترين و جانگدازترين مصيبتها در نزد ائمه بوده است… «مـنهال بن عمرو كوفي» گويد: در مدينه خدمت على بن الحسين(ع) رسيدم. امام پرسید: «حرمله چه شد؟» عـرض كردم: مـوقـعـى كه من از كوفه بيرون آمدم زنده بود. امام دستها را به طرف آسمان بلند كرد و سه بار دعا کرد: «اللّهمّ أذقـه حرَّ الحديد، اللّهمّ أذقه حرّ الحديد، اللّهمّ أذقه حرّ النّار». يعني: «خدايا حرارت آهن را به او بچشان»…
همچنين «عقبة بن بشير اسدي» ميگويد امام باقر(ع) به من فرمود: «ما از شما بنياسد خوني طلب داريم!» و سپس داستان ذبح شدن علي اصغر را بر من خواند.
اين نمونهها، نشاندهنده آن است كه اين داغ چگونه بر دل اهلبيت: مانده است…
و اين داغ بر دل ما نيز هست؛ و بر دل انسانيت نيز؛ تا زماني كه مهدي آلمحمد (عج) قيام كند و انتقام از ظالمان بستاند…
الا لعنة الله علی القوم الظالمين ؛ و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون.
منبع:tebyan-zn.ir
tebyan.net