خواص هلو


هلو ميوه اي درختي است كه ارتفاع درخت آن به 5/3- 2 متر است و مانند بعضي از گياهان، قبل از بيرون آمدن برگ، گل مي دهد. برگ هاي اين گياه باريك و بلند بوده و گل هاي آن درشت و صورتي رنگ است و ميوه آن درشت، آبدار و شيرين مي باشد و هسته آن درشت و سخت است. دوران شكوفه دهي اين گياه در فصل بهار است.
كاهش كلسترول و رفع دردهاي شكمي برخي از خواص درماني اين ميوه درشت، آبدار و شيرين هستند. هلو جز ميوه هاي خنك است و شامل بسياري از ويتامين هاي لازم بدن است كه ازجمله آن ها مي توان به ويتامين هاي زير اشاره كرد: A,B1,B2,B3,C,PP و از املاح معدني هلو مي توان به موارد زير اشاره كرد: آهن، پتاسيم، فسفر، منيزيم و كلسيم.

خواص درماني:
• در درمان بيماري هاي حاد عفوني و نيز بيماري هاي كليوي و ناشي از كم خوني مفيد است.
• در كاهش كلسترول خون نقش بسزايي دارد.
• براي درمان بيماري هاي قلبي عروقي مفيد است.
• در رفع دردهاي شكمي موثر است.
• براي درمان دردهاي روماتيسمي كاربرد دارد.
• با تحريك ماده مترشحه معده، عمل هضم را راحت تر مي كند.
• در درمان سرفه هاي شديد موثر است.
• براي تخفيف خستگي هاي مفرط و نيز حالات افسردگي مفيد است.
• اين ميوه با داشتن قند و كربوهيدرات، انرژي از دست رفته را احيا مي كند و خاصيت انرژي زا دارد.
• به خاطر داشتن مقدار بالاي فسفر، محافظ سيستم عصبي است و براي درمان افرادي كه دچار اختلالات عصبي هستند كاربرد دارد. شكوفه درخت هلو، براي تسكين تحريكات عصبي بسيار مفيد است.
• خوردن هلو به جاي صبحانه، عملكرد روده و كبد را منظم مي كند و خاصيت قليايي بودن خون را حفظ مي كند.
• اگر آب هلو را به صورت لوسيون روي پوست بماليد باعث شفافيت و بازسازي پوست مي شود. آب هلو سوراخ هاي پوست را جمع و رنگ آن را روشن مي كند.
• در پوست هلو موادي وجود دارد كه لايه هاي چربي بدن را از بين مي برد، از اين رو براي رفع چاقي موثر است.
• تشنگي را برطرف نموده واشتها را افزايش مي دهد.
• بوي بد دهان را برطرف و سموم بدن را خارج مي نمايد.
• يبوست را درمان و ادرارآور است.
• كساني كه مزاج گرمي دارند، هلو موجب تقويت نيروي جنسي در آنها مي شود.
• زن هاي باردار مي توانند بامصرف هلو در دوران حاملگي به زيبايي فرزندان خود اميدوارتر باشند.
• نه تنها نفخ توليد نمي كند بلكه باهر معده اي سازگار بوده و زود هضم مي شود.
• هلو صفرا آور بوده و براي كساني كه مبتلا به ديابت هستند ضرري ندارد.
• ادرارآوراست وبراي درمان روماتيسم، يبوست و بيماري هاي كليوي بسيار مفيد است.
• برگ درخت هلو، براي بيماري هاي صرع و سنگيني گوارش مفيد است.
البته برگ گل و مغز هلو به علت دارا بودن اميگدالين اثر سمي دارند و مصرف زياد و مداوم ان ها موجبات مسموميت را فراهم مي سازد . خوردن شكوفه هلو براي زنان باردار مضر بوده و ممكن است باعث سقط جنين شود.

احادیثی درباره میهمان


(1)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
من کان یومن بالله والیوم الاخر فلیکرم ضیفه؛
هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید میهمانش را گرامی دارد.
(2)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
الضیف ینزل برزقه ویرتحل بذنوب أهل البیت؛
میهمان، روزی خود را می آورد و گناهان اهل خانه را می برد.
(3)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
کل بیت لایدخل فیه الضیف لا تدخله الملائکة؛
هر خانه ای که میهمان بر آن وارد نشود، فرشتگان واردش نمی شوند.
(4)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
لا یتکلفن أحد لضیفه مالا یقدر؛
هیچ کس نباید بیش از توانش خود را برای میهمان به زحمت اندازد.
(5)
امام رضا (علیه السلام):
دعا رجل أمیر المومنین (علیه السلام) فقال له: قد أجبتک علی أن تضمن لی ثلاث خصال. قال: و ما هی یا أمیرالمومنین؟ قال: لاتدخل علی شیئاً فی البیت، و لا تجحف بالعیال. قال: ذاک لک یا أمیر المومنین، فأجابه علی بن أبی طالب (علیه السلام)؛
مردی امیرالمومنین (علیه السلام) را به میهمانی دعوت کرد. حضرت فرمودند: می پذیرم به شرط این که سه قول به من بدهی. عرض کرد: چه قولی ای امیرالمومنین؟ فرمودند: از بیرون چیزی برای من تهیه نکنی، حاضری خانه ات را از من دریغ ننمایی و به زن و فرزندانت اجحاف نکنی، عرض کرد: قبول می کنم ای امیرالمومنین. پس علی بن ابی طالب علیه السلام دعوت او را پذیرفتند.
(6)
امام صادق (علیه السلام):
ابن أبی یعفور: رأیت عند أبی عبدالله (علیه السلام) ضیفاً، فقام یوماً فی بعض الحوائج، فنهاه عن ذلک، وقام بنفسه الی تلک الحاجة، وقال: نهی رسول الله (صلی الله علیه و اله) عن أن یستخدم الضیف؛
ابن ابی یعفور: در خانه امام صادق (علیه السلام) میهمانی دیدم. روزی او برای انجام کاری برخاست. حضرت به او اجازه ندادند و شخصاً آن کار را انجام دادند و فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و اله) از به کار گرفتن میهمان، نهی فرموده است.
(7)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
کفی بالمرء اثماً أن یستقل ما یقرب الی اخوانه وکفی بالقوم اثماً أن یستقلوا ما یقرب به الیهم أخوهم؛
انسان را همین گناه بس، که آنچه را که تقدیم برادران میهمان خود می کند کم شمارد و میهمان را همین گناه بس، که آنچه را که میزبانشان برای آنها فراهم می کند کم شمارند.
(8)
امام باقر (علیه السلام):
اذا دخل أحدکم علی أخیه فی رحله فلیقعد حیث یأمر صاحب الرحل فان صاحب الرحل أعرف بعورة بیته من الداخل علیه؛
هر گاه یکی از شما به خانه برادرش وارد شد، هر جا صاحب خانه گفت همان جا بنشینید، زیرا صاحب خانه به وضع اتاق خود از میهمان آشناتر است.
(9)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
الضیف یلطف لیلتین، فاذا کانت لیلة الثالثة فهو من أهل البیت یاکل ما أدرک؛
میهمان تا دو شب پذیرایی می شود، از شب سوم جزو اهل خانه به شمار می آید و هر چه رسید بخورد.
(10)
رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
لا تأکل طعام الفاسقین؛
غذای مردم فاسق را نخور.

تاریخ ادیان

رب النوع و رب الارباب که در تاریخ ادیان و مذاهب آمده چه تفکری بوده است ؟ 

منحرفان از خط توحيد راستين , همواره براي اين جهان رب النوعهايي قائل بودند ,سرچشمه اين تـفكر غلط اين بوده كه گمان مي كردند هر يك از انواع موجودات نياز به رب النوع مستقلي دارد كـه آن نوع را تربيت و رهبري كنند حتي براي اموري همانند :عشق , عقل , تجارت , جنگ و شكار رب الـنـوعي قائل بودند , از جمله يونانيان دوازده خداي بزرگ ( رب النوع ) را پرستش مي كردند كـه بـه پـندار آنها بر فراز( قله آلپ ) بزم خدايي دائر ساخته , و هر يك مظهر يكي از صفات آدمي بودند . در( كـلـده ) پايتخت كشور ( آشور ) رب النوع آب , رب النوع ماه , رب النوع خورشيد ورب النوع زهـره قـائل بـودنـد و هـر كدام را بنامي مي ناميدند و مافوق همه اينها( ماردوك ) را رب الارباب مي شمردند . در ( روم ) نـيـز خـدايـان متعدد رواج داشت وبازار شرك و تعداد خدايان و ارباب انواع از همه جا داغـتر بود عده اين خدايان فوق العاده زياد بود , تا آنجا كه ( در خانه ) داراي خداي مخصوص بود كـوتـاه سـخـن ايـنـكـه بشر در گذشته با انواع خرافات دست به گريبان بوده همانطور كه الان هم خرافات بسياري از آن عصر به يادگار مانده است .

منابع:

تبيان

تفسير نمونه ج 1 ص 32 مكارم شيرازي - ناصر و ديگران

آقای قرائتی:احترام به همسر

رفتار زن در مقابل شوهر بد اخلاق

رفتار زن در مقابل شوهر بد اخلاق و فحاش که با فرزندان هم رفتار خوبی ندارد چگونه باید باشد ؟

در آغاز نكتهاي كلي را يادآوري ميكنيم و سپس به مطالب ديگر خواهيم پرداخت. در حديث آمده است: سه گروه از زنانند كه خداوند عذاب قبر را از آنان برطرف كرده و با فاطمه زهرا(س) در قيامت محشور خواهند شد; يكي از آن سه گروه زناني هستند كه بر بداخلاقي همسرشان صبر ميكنند.(وسائل الشيعه ج 21، ص 285) رسول خدا(ص) فرمود: هيچ مومني نيست مگر آن كه همنشيني دارد كه او را آزار ميدهد. با توجه به اين احاديث و اجر و پاداشي كه براي صابران به ويژه صبر بر اذيت همسر وجود دارد شما با صبر و تحمل و به كار گرفتن روشهاي مناسب سعي در اصلاح وضعيت موجود داشته باشيد. توصيههاي ديگر: 1. سعي كنيد همواره در منزل و در برابر شوهر و فرزندانتان نكات مثبت همسرتان را يادآور شويد; مثلا همين كه مراقب لوازم خانه است و يا اين كه ايشان به خويشان خود بسيار احترام ميگذارد و… اين كار موجب خواهد شد نقاط مثبت در ايشان تقويت گردد. 2. پذيرفتن رياست شوهر در خانه كار بدي نيست و پذيرفتن رياست ايشان در خانه ضرري ندارد و از نظر رواني ايشان را تامين كرده و آرامش را به خانه باز ميگرداند. 3. كارهاي بد او را به خوبي پاسخ دهيد; مثلا اگر انسان حرف زشت زد شما ذكر خدا بگوييد و عكس العمل نشان ندهيد. 4. از زندگي خود براي اطرافيان چيزي نگوييد و سخن دل خود را تنها براي خدا بگوييد و با گفتگوي با او دل خود را آرام سازيد. 5. محيط زندگي را به گونهاي در آوريد كه رغبت همسرتان براي گفتگو با فرزندان بيشتر شود و حتي الامكان از تشنجات و بگومگوها دوري كنيد هر چند حق به جانب شما باشد. 

منبع :ستاد اقامه نماز