موضوع: "روز معلم"
احادیثی به مناسبت روز معلم
پنجشنبه 97/02/13
پيامبرصلي الله عليه وآله: إنَّما بُعِثتُ مُعَلِّماً
ترجمه:
من معلّم برانگيخته شدم
كنزالعمّال، ح ۲۸۸۷۳.
پيامبرصلي الله عليه وآله: أجوَدُكُم مِن بَعدِي رَجُلٌ عَلِمَ عِلماً فنَشَرَ عِلمَهُ
ترجمه:
بخشنده ترين شما پس از من، كسي است كه دانشي بياموزد، آن گاه دانش خود را بپراكند.
ميزان الحكمه، ح ۱۳۸۲۵.
پيامبرصلي الله عليه وآله: مَن تَعَلَّمتَ مِنهُ حَرفاً صِرتَ لَهُ عَبداً
ترجمه:
از هر كس كه حرفي آموختي، بنده او شده اي
عوالي اللآلي، ج۱، ص ۲۹۲.
پيامبرصلي الله عليه وآله: اللّهُمَّ اغْفِر لِلمُعَلِّمينَ و أطِل أعمارَهُم و بارِك لَهُم في كَسبِهِم
ترجمه:
خدايا! آموزگاران را بيامرز؛ عمرشان را دراز و كسبشان را با بركت كن
تاريخ بغداد، ج ۳، ص ۶۴.
پيامبرصلي الله عليه وآله: مَن طَلَبَ العِلمَ كانَ كفّارَةً لِما مَضي
ترجمه:
كسي كه در پي تحصيل علم رود، اين عمل كفّاره گناهان گذشته او است
ميزان الحكمه، ح ۱۷۷۴۲.
امام علي عليه السلام: قُمْ عَن مَجلِسِكَ ِلأبيكَ و مُعَلِّمِكَ و إن كُنتَ أميراً
ترجمه:
به احترام پدر و معلّمت از جاي برخيز، گرچه فرمان روا باشي
غررالحكم و دررالكلم، ح ۲۳۴۱.
امام سجّادعليه السلام: حَقُّ سائِسِكَ بِالعِلمِ، التَّعظيمُ لَهُ و التَّوقيرُ لِمَجلِسِهِ و حُسنُ الاِستِماعِ إلَيهِ
ترجمه:
حق استاد تو اين است كه بزرگش داري و محضرش را محترم شماري و با دقّت به سخنانش گوش بسپاري
كتاب من لايحضره الفقيه، ج ۲، ص ۶۲۰.
امام باقرعليه السلام: زَكاةُ العِلمِ أن تُعَلِّمَهُ عِبادَاللَّهِ
ترجمه:
زكات دانش، آموختن آن به بندگان خدا است
الكافي، ج ۱، ص ۴۱.
امام صادق عليه السلام: تَواضَعُوا لِمَن طَلَبتُم مِنهُ العِلمَ
ترجمه:
در پيشگاه كسي كه از او دانش ميآموزيد، فروتن باشيد
الكافي، ج ۱، ص ۳۶.
جایگاه و مقام معلم
سه شنبه 96/02/12
خداوند متعال نسبت به شان ومقام عالم و متعلم عنایت خاصی مبذول داشته و آنان را بر سایر طبقات ممتاز ساخته است.
پدر و معلم از جمله کسانی هستند که نقش مهم و اساسی در شکل گیری شخصیت هر فردی دارد. به همین جهت آموزه های دینی ما جایگاه ویژه ای را برای آنها تعریف کرده است.
امام علی (ع) :
قُم عَن مَجلِسِکَ لِاَبیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ اِن کُنتَ اَمیراً؛
به احترام پدر و معلمت از جای برخیز هرچند فرمان روا باشی. (تصنیف غرر الحکم و دررالکلم ص435 )
-
معلم می سوزد ولی نمی سوزاند، هدایت می کند و گمراه نمی سازد، آتش درونش سرد است و سلام، و درود او همچون عود و رایحه اش جهانگیر. معلم چراغ هدایت و کشتی نجات است.
معلم راهنمای خوبی ها و نیکی ها و هدایتگر و بیدار کننده است. معلمی، همان گونه که معلم پیر انقلاب (ره) فرموده، شغل انبیاست و امت سرگردان را از وادی جهل و ضلالت به سر منزل هدایت و سعادت و از دریای پرتلاطم فساد و انحراف به ساحل امیدبخش نجات و نیکبختی می رساند.
سرنوشت جوامع بشری مرهون سعی و تلاش آموزگاران و معلمان است. در قدرت و توان هیچ کس نیست که مقام و ارزش معلم را برشمارد. چنان که هیچ کس را یارای آن نیست که فعل ایزد بستاید یا نقش عظیم رسولان الهی را بر کاغذ بنشاند. از این رو، خداوند متعال نسبت به شان و مقام عالم و متعلم عنایت خاصی مبذول داشته و آنان را بر سایر طبقات ممتاز ساخته است. او به شخصیت آنان ارج نهاده و برای آنان امتیاز ویژه ای قائل شده است.
جایگاه و منزلت معلم در قرآن :
معلمی در قرآن به عنوان جلوهای از قدرت لا یزال الهی، نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی دانسته شده است و در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: 1ـ 5) بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است. مقام معلم بودن را خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد.از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.
پروردگار عالم، دانش و معرفت را از لحاظ شرافت و ارزش در اوج همه مراتب و مقامات قرار داده و بر آدم ابوالبشر علیه السلام منت نهاد: «و علم آدم السما» کلها…(بقره/ ۳۱)
در برخی دیگر از آیات کتاب متین خود نیز به صراحت، برتری معلمان را بر سایر خلق برمی شمارد و آنان را بر تارک تمامی طبقات مردم قرار می دهد: «… قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون انما یتذکر اولوا الا لباب.» (زمر/۹) در زمینه اهمیت کار معلمی همین بس که او فرمود: «من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا…» (مائده / ۳۲): هر کس نفسی را زنده کند به واقع، تمام جهانیان را زنده گردانیده است (با توجه به اینکه زنده کردن روح و دل آدمی به علم و دانش برتر از زندگی بخشیدن به بدن مادی است.) و همین افتخار برای معلم بس که اگر تا قیامت بدان مباهات کند برازنده اوست.
و باز می فرماید : خلق الانسان ، علمه البیان ( سوره ی الرحمن آیه ی 3 – 4 ) انسان را بیافرید و به او گفتن آموخت . بنا بر این آیات مذکور خداوند امین را معلم انسانها و جهان هستی می داند و این خود نشانگر عظمت و شکوه مقام معلم در قاموس هستی است .
دومین معلم، پیامبر اکرم(ص) است که خود فرمود: من معلم برانگیخته شده ام و ائمه اطهار و بزرگان دین نیز هر یک معلمانی برجسته و راهنمایانی بس شایسته بوده اند. در میان احادیث پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) روایات مربوط به ارزش و اعتبار علم و عالم و متعلم به قدری فراوان است که احصای تمامی آنها نزدیک به محال می نماید.
در عظمت منزلت و مقام معلم همین کافی است که بزرگ ترین معلم جهان بشریت حضرت رسول خاتم(ص) به این ویژگی خود افتخار می کرد . آن حضرت چنان برای معلمان و مقام ارجمند آنان ارزش قائل بود که در دعاهایش می فرمود: «اللهم اغفر للمعلمین و اطل اعمارهم و بارک لهم فی کسبهم؛ (کشف الخطا، ج1، ص48) خداوندا! معلمان را بیامرز و عمر طولانی به آنان عطا فرما و کسب و کارشان را مبارک گردان!»
قرآن در برخی از آیات به جایگاه معلّم اشاره کرده و از آن به بزرگی یاد می کند. جایی به طریق سؤال که می فرماید: قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون یعنی بگو: آیا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند مساوی هستند؟! (هرگز) این آیه تعریفی است بر اینکه عالمان و جاهلان هرگز مساوی نیستند و اگر فلسفۀ مساوی نبودن عالمان و غیر عالمان را در قرآن جستجو کنیم قرآن می گوید:
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «تمامی جنبندگان روی زمین و ماهیان دریا و هر موجود زنده ای در فضا و همه اهل آسمان و زمین برای معلمی که نیکی به مردم بیاموزد طلب آمرزش می کند. دانشمند و دانشجو در پاداش با یکدیگر برابرند و در روز قیامت بدین سبب، بسان دو اسب مسابقه با یکدیگر به رقابت می پردازند.
و بالاخره در مقام و جایگاه رفیع معلم همین بس که حضرت امیر المومنین علی (ع) می فرمایند : (( من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا )) کسی که به من یک حرف بیاموزد مرا بنده ی خود کرده است . سخنی زیبا از امام صادق علیه السلام ارزش و مقام معلم خوب را روشن می سازد. حضرت می فرماید: «تمامی جنبندگان روی زمین و ماهی های دریا و هر کوچک و بزرگ در زمین و آسمان خدا، برای آموزگار خوب طلب آمرزش می کنند».
پیشوای سوم مکتب ما وقتی معلمی سوره حمد به فرزند دلبندش میآموزد به پاس احترام و قدردانی از معلم، هزار دینار و هزار حله به او می بخشد، دهان او را نیز پر از در می گرداند. وقتی برخی از کوته نظران بر او خرده می گیرند که چرا چنین کردی، می فرماید: «این پاداش (بی مقدار) کجا و ارزش واقعی تلاش و آموزش او کجا؟»
بی سبب نیست که معلم پیر انقلاب، امام راحل قدس سره، در شان معلم می فرماید: «مقام معلم مقام والایی است، مقامی بالا تر از مقام معلم نیست. مقام معظم رهبری نیز در این باره می فرمایند: «واژه معلم… جزو واژه های مقدس است. در جامعه ما، که اساس در تعلیم و تزکیه و تربیت قشرهای گوناگون است، معلم مقام ویژه ای دارد.
-
البته این شرافتها و فضایل برای معلم، زمانی ارزشمند است که بتواند این موهبت الهی را در وجود خود محقق سازد و با تمام وجود در جهت کمال جامعه به تعلیم و تربیت بپردازد. شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل می سازد. -
شریفترین و پرمسئولیتترین شغلها
این شغل شریفترین شغل ها و پرمسئولیت ترین شغلهاست. شریفترین شغل هاست، برای اینکه شغل انسان سازی است؛ همان شغلی است که تمام انبیا برای همین معنا آمدند. قرآن یک کتاب انسان سازی است؛ و نازل شده است برای اینکه انسان درست کند. و این شغلی که معلمان دارند ، شغل آدمسازی است. اگر آدم بسازیم، مملکت ما نجات پیدا می کند. همیشه آدمها هستند که مقدرات کشورها را در دست میگیرند. اشخاصی که ملتها را میتوانند نجات بدهند و کشور را میتوانند آباد کنند و دنیا و آخرت ملت را میتوانند تعمیر کنند فرهنگیها هستند. پس فرهنگ یک کارخانۀ آدمسازی است؛ چنانکه انبیا هم برای همین معنا آمدند آدم درست کنند.
در جامعه انسانی، اساسی ترین کار، تعلیم و تربیت است و کسی که این رسالت را به دوش می کشد معلم است. معلمی به هر گونه تلاشی که برای هدایت، تکامل و آموزش انسان صورت می گیرد، اطلاق می شود. از همین روست که پیامبران، معلم بشر خوانده می شوند. دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.
- -
معلمی، شغل پیامبران
«تعلیم» سرمشق همۀ انبیاست که از طرف خدای تبارک و تعالی به آنها مأموریت داده شده؛ مأموریت خدا به انبیا همین است که بیایند و آدم درست کنند. و آنهایی که به انبیا نزدیکترند آنها به مقام آدمیت نزدیکترند. آن وقت که ملائکه اشکال کردند که آدمی که مفسد در ارض هست چرا خلق فرمودی. جواب این بود که من میدانم چیزهایی که شما نمیدانید. دنبالش هم خداوند تعلیم همۀ «اسماء» را به آدم کرد و وقتی که عرضه داشت به ملائکه، آنها دیدند که نمیتوانند اینطوری که آدم میتواند ادراک کند حقایق را، آنها نمیتوانند. از اول این بود که «آدم» که آمد با تعلیم الهی آمد و معلم بشر بود. انبیا هم معلم بشر بودند. شغل معلمی یک شغل عمومی است برای انبیا گرفته، تا اولیا تا فلاسفه و امام، تا علما و تا فرهنگیان.پس شغل، شغل بسیار بزرگی است شغل آدمسازی. دیگر شغلها به این درجه نمی رسند؛ برای اینکه آنها مربوط به جهات دیگر است. در عالم هیچ موجودی به پایۀ انسان نمیرسد؛ و هیچ شغلی به پایۀ انسان سازی نمی رسد. پس شغل بسیار بزرگ است، بسیار شریف است.
-
پیشرفت و بدبختی ملتها از مدرسه
مسئولیت سنگینی بر دوش فرهنگیان است. هر چه شغل عظیم باشد، مسئولیت به همان مقدار بزرگ و عظیم است. مسئول تمام مقدراتی که برای یک کشوری پیش میآید، مسئول تمام انسانهایی که باید انسان بشوند، مسئول تمام جوان هایی که زیردست آنها باید تربیت بشوند. تربیت باید بشود انسان در مکتب فرهنگیان، معلم؛ و مقدرات هر مملکتی به دست همینهاست که از فرهنگ بیرون میآیند؛ و پیشرفت هر کشوری و عقب ماندگی هر کشوری باز به دست معلمین است. معلم است که با ساختن خود، افراد را، کشور را پیش می برد؛ . معلم است که انسانها را یا کارآمد و یا متعهد بار می آورد، و یا سربار بار می آورد و ناامید. همه این محصولات از کارخانه انسان سازی مدرسه ها بلند میشود. همۀ سعادتها و همۀ شقاوتها ریشه اش از مدارس، و کلیدش دست معلمین بزرگوار است.
-
از صفات ویژه یک استاد و معلم، مطالعه ،درس خواندن وعلم آموزی است و صفت دیگر نظم در رفتار و کردار؛ این دو صفت از ویژگی های این شغل شریف است.
-
نتیجه گیری :
ازآیات و روایات به وضوح پیداست که علم وعلم آموزی ، از اهمیت فراوانی برخورداراست تا آنجا که علم را تضمین کننده ی سعادت انسان ها دانسته اند. چه بسا که تنها علما و دانشمندان از خداوند خوف و وحشت دارند. کلامی الهی را بهتر و خوبتر می فهمند و قدرت و عظمت خداوند را بهتر درک می کنند .
نکته دیگر که لازم به یادآوری است اینکه خداوند در بعضی از آیات اولین معلّم بشر معرفی شده است و همین طور اولین کسی که قرآن را به پیامبر (ص) آموخت .از این جهت احترام گذاشتن به معلّم و استاد، احترام به خداوند است و بالعکس بی حرمتی نسبت به شخصیت معلم بی احترامی به خداوند بلند مرتبه. اگر انتظار می رود معلمان جامعه شایسته باشند و به وظایف قرآنی خود عمل کنند . پس سزاوار است مورد احترام و تکریم از جانب متعلمین قرار گیرند و حرمت و شأن معلم حفظ شود . -
همیشه روزگار از بدو خلقت و حتی پیش از آن، تا خدا بوده و هست معلم بوده و هست و هر روز. روز معلم است، اما در انقلا ب عزیز ما، این روز، مصادف با سال روز شهادت شهید مرتضی مطهری است; همو که خلعت معلمی بر قامت رسایش برازنده بوده و علا وه بر برخورداری از «مداد العلما»» با نثار خون خویش مصداق «دما» الشهدا»» نیز گردید و از دو ویژگی علم و شهادت بهره مند شد. یاد او و تمامی معلمان راستین بشریت گرامی باد.
علی عظیمی - میگنا
معلم شایسته از دیدگاه قرآن
سه شنبه 96/02/12
در این مقاله، نویسنده کوشیده است که به بررسی ویژگی های معلم شایسته براساس آیات قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار(ع) بپردازد.
مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:
عنوان مقدس معلمی برگرفته از اوصاف خداوند متعال است قرآن کریم می فرماید: «علم الانسان مالم یعلم (علق-۵) خداوند متعال به انسان آنچه را نمی دانست یاد داد!»
همچنین آیات قرآن کریم مهمترین ویژگی انبیاء الهی را تعلیم مردم بیان کرده و آن گرامیان را به عنوان معلمان بشر می شناساند و می فرماید: «لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین (ال عمران-۱۶۴)
خداوند بر مومنان منت نهاد، هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و برایشان کتاب و حکمت بیاموزد هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.»
در عظمت منزلت و مقام معلم همین کافی است که بزرگ ترین معلم جهان بشریت حضرت رسول خاتم(ص) به این ویژگی خود افتخار می کرد.
آن بزرگوار زمانی که با دو گروه در مسجد مواجه شد که گروه اول عبادت می کردند و گروه دوم به آموزش علم مشغول بودند، گروه دوم را که در محضر استادی علم می آموختند، افضل دانست و فرمود: «انما بعثت معلما؛ همانا که من به عنوان معلم انسان ها مبعوث شده ام. » (سنن دارمی، ج۱، ص ۹۹)
آن حضرت چنان برای معلمان و مقام ارجمند آنان ارزش قائل بود که در دعاهایش می فرمود: «اللهم اغفر للمعلمین و اطل اعمارهم و بارک لهم فی کسبهم؛ (کشف الخطا، ج۱، ص۴۸) خداوندا! معلمان را بیامرز و عمر طولانی به آنان عطا فرما و کسب و کارشان را مبارک گردان!»
آری، معلمی از خصوصیات انبیا و از صفات محبوب آنان می باشد. در مقام پاسداشت از تلاش های معلمان سخنی بالاتر و زیباتر از کلام مولای متقیان، حضرت علی(ع) نمی توان یافت که فرمود: «من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا) (جامع السعادات، ج۳، ص ۱۱۲) کسی که به من یک حرف بیاموزد، مرا بنده خود کرده است.» البته این شرافت و فضیلت برای معلم، زمانی ارزشمند است که بتواند این موهبت الهی را در وجود خود محقق سازد و با تمام وجود در جهت کمال جامعه به تعلیم و تربیت بپردازد.
با توجه به اهمیت مقام و منزلت معلم در قرآن، در این فرصت به بررسی برخی از اوصاف معلمین از منظر کلام وحی می پردازیم:
۱) خلوص نیت
از دیدگاه کلام وحی، جاودانگی هر عملی نیاز به خلوص نیت دارد و بدون این ویژگی اعمال افراد ارزش واقعی نخواهد داشت:«فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملاً صالحاً و لایشرک بعباده ربه احداً (کهف -۱۱۰)
هر که برای وصول به لطف و رحمت پروردگارش امیدوار است، باید کاری شایسته (با خلوص نیت) انجام دهد، و هیچ کس و هیچ چیز را در عبادت پروردگارش شریک نکند!»
«فاعبد الله مخلصا له الدین¤ الا لله الدین الخالص (زمر-۳) پس خدای را با خلوص نیت درعمل به آئین حق، بندگی کن، هان ای انسان! دین و آئین خالص وپاکیزه از آن خدای متعال و برای او است.»
بنا بر این اولین گام توفیق درعرصه تعلیم، خالص بودن نیت است و یک معلم شایسته در آموزش متعلمین خود فقط و فقط به خاطر خدا انجام وظیفه می کند.
امام صادق (ع) فرمود:«المعلم لا یعلم بالاجر و یقبل الهدیه اذا اهدی الیه؛(وسایل الشیعه، ج ۱۷، ص ۱۵۶)
معلم به خاطر مزد درس نمی دهد، ]بلکه برای خدا و با خلوص نیت آموزش می دهد[ و هرگاه هدیه ای به او دادند، آن را می پذیرد.»
۲) صلاحیت علمی
بدون علم و آگاهی هرگز کاری سامان نمی یابد و دانستن راه و روش تعلیم از اساسی ترین شرط های شغل معلمی است.
ذات نایافته از هستی بخش
کی تواند که شود هستی بخش
هنگامی که حضرت موسی (ع) مامور شد که در نزد معلمی به آموزش بپردازد خداوند او را به نزد فردی عالم و آگاه تر از خودش راهنمایی کرد. قرآن در این زمینه می فرماید:«فوجدا عبداً من عبادنا آتیناه رحمه من عندنا و علمناه من لدنا علماً.
] موسی و همراهش در ادامه سیر علمی خود[ بنده ای از بندگان ما را یافتند که رحمت ]و موهبت عظیمی[ از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم.»
قال له موسی هل اتبعک علی آن تعلمن مما علمت رشداً (کهف -۶۵)
موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟»
آری بدون علم و تخصص کافی، هرگز امر تعلیم و تعلم ممکن نخواهد شد. حرفه معلمی هم چنانکه از اسمش پیداست انتقال علم و دانشی است که دروجودش نهفته است. هر کس که بدون کسب صلاحیت لازم بخواهد به امر تعلیم و تعلم بپردازد علاوه بر اینکه موجبات خواری و ذلت خود را فراهم خواهد آورد لطمات جبران ناپذیری نیز به جامعه وارد خواهد کرد.
۳) فروتنی و گذشت
از ویژگی های معلمان موفق، تواضع و گذشت آنان در مقابل خطاهای شاگردان می باشد. عفو و گذشت یک معلم از خطاهای متعلمین می تواند هم شخصیت معلم را در برابر دانش آموزان محبوب و دوست داشتنی جلوه دهد و هم درس عملی خوبی برای آنان باشد. قرآن کریم حضرت یوسف (ع) را به داشتن این صفت پسندیده ستایش نموده و آن را به عنوان یک درس عملی برای تمام انسان ها آموزش می دهد و گفتگوی آن معلم وارسته انسان ها را با برادران خطا کارش اینگونه نقل می کند:«قالوا تالله لقدء اثرک الله علینا و ان کنا لخاطئین؛ برادران گفتند: به خدا سوگند که خداوند تو را بر ما برگزید و برتری داد وحقیقت این است که ما خطا کار بودیم.» یوسف (نیز با بزرگواری تمام)، فرمود:«لاتثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم و هو ارحم الراحمین (یوسف-۹۱) امروز هیچ سرزنشی بر شما نیست، خداوند شما را می آمرزد، و او مهربان ترین مهربانان است.»
همچنین خداوند متعال در مورد خصلت زیبای تواضع به سخن دیگر از مربیان شایسته جهان بشریت، حضرت لقمان اشاره کرده می فرماید:«و لاتصعر خدک للناس ولا تمش فی الارض مرحاً ان الله لایحب کل مختال فخور (لقمان -۸)؛ با بی اعتنایی از مردم روی مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد.»
علی(ع) نیز فرمود:«من تواضع للمتعلمین و ذل للعلماء ساد بعلمه (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۶) هر معلمی که بر شاگردانش تواضع و فروتنی کند و در برابر دانشمندان خود را کوچک و پایین دست به حساب آورد، با دانش خود به آقایی می رسد.»
▪ خاطره ای از شهید رجایی
اسماعیل بشاش، از شاگردان شهید رجایی در مدرسه کمال می گوید:«یک بار دانش آموزی از مدرسه کمال برای بعضی از دانش آموزان مدرسه دخترانه همان اطراف برخلاف نزاکت، مزاحمتی ایجاد کرد و خبر آن در مدرسه انتشار یافت. صبح روز بعد، وقتی شهید رجائی از بی ادبی آن دانش آموز اطلاع یافت، از عمل نادرست وی سخت عصبانی شد و برای تنبه وی و هشدار به سایر دانش آموزان، درحالی که با نگاه نافذ و گیرایش دانش آموز گناه کار را در نفوذ خویش داشت و با صدای نیمه شنیده ملامتش می کرد، گوشش را گرفت و از کلاس اخراج کرد. این عمل آقای رجائی با آن سابقه ذهنی ای که بچه ها از نیک نامی و عملکرد وی داشتند و معلوم بود که اولین بار چنین برخوردی اتفاق افتاده است، همه دانش آموزان را شگفت زده کرد. همان روز، بعد از نماز ظهر و عصر، دوباره همان دانش آموز خطاکار را احضار کرد و با وقاری خاص و چهره ای به غم نشسته، درحالی که سعی می کرد صدایش را همه بشنوند، دردمندانه در حضور همه بچه های کلاس از وی عذرخواهی کرد. آن دانش آموز که از بزرگواری آقای رجائی خیلی خجالت کشیده بود، سخت به گریه افتاد. کلاس با این رفتار بزرگوارانه آقای رجائی یکپارچه سکوت شد. همه بچه ها تحت تأثیر خودشکنی و نفس کشی وی، پندی دیگر گرفتند و درس زندگی و بزرگ مردی آموختند.»(۱)
۴) عدالت در بین شاگردان
پیامبر اکرم(ص) دورترین مردم از خداوند را دو گروه معرفی نمود و در توضیح گروه دوم فرمود: «و معلم الصبیان لایواسی بینهم ولا یراقب الله فی الیتیم؛(۲) و معلم کودکان که در میان آنان به عدالت رفتار نمی کند و در مورد یتیم، خدا را در نظر نمی گیرد.»
طلحه بن زید در تفسیر آیه «و لا تصعر خدک للناس» از امام صادق(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: «لیکن الناس فی العلم سواء عندک».(۳)
یعنی باید همه مردم از لحاظ دریافت های علمی در دیدگاه تو، مساوی و برابر باشند و باید سهم و بهره از علم را به طور مساوی به آنها بپردازی و در میان آنها تبعیض روا نداری.
۵) عطوفت و مهربانی
درس معلم ار بود زمزمه محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
از نشانه های معلمان شایسته رافت و محبت آنان نسبت به شاگردان خویش است. اگر معلمی در جلسه درس رفتاری خشن، تکبرآمیز و همراه با زور و تهدید در پیش گیرد هرگز در امر تربیت توفیق نخواهد یافت. در مقابل مهرورزی، فروتنی و نرمش وی- در برخورد با شاگردانش- دل و ذهن آنان را به او متمایل کرده و با تمام وجود آموخته های معلم را دریافت خواهند کرد. خداوند این رمز توفیق در امر تعلیم و تربیت را اینگونه به پیامبر خود یادآور می شود: «و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین(شعراء-۲۱۵)؛ و بال و پر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می کنند بگستر ]و نسبت به آنان، متواضع و فروتن باش[!»
رسول گرامی اسلام(ص) خود نیز خطاب به تمام معلمانی فرمود: «لینوا لمن تعلمون و لمن تتعلمون منه(منیه المرید، ص ۶۹)؛ با کسانی که به شما علم می آموزند و یا شما از آنان درس فرا می گیرید، مهربان و نرمخو باشید.»
۶) احترام به شخصیت و نام شاگردان
یک معلم کاردان و وظیفه شناس، معمولا راجع به نام و نسب و فامیلی و شهر و احوال و مشخصات دانش آموزان در جلسه درس خود، اطلاعاتی را کسب کرده و از آن در ارائه درس خوب بهره می گیرد، به ویژه آن که اگر آنان را با قشنگ ترین نامشان صدا بزند و محترمانه خطاب کند از توهین و تحقیر آنان بپرهیزد و در تکریم آنان بکوشد؛ در سوره حجرات آمده است:
ای کسانی که ایمان آورده اید! نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند و یکدیگر را مورد طعن و عیبجویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید و آنها که توبه نکنند، ظالم و ستمگرند!»
(حجرات-۱۱)
آری، تکریم و خطاب کردن محترمانه، نوعی تجلیل از شخصیت شاگردان است که علاوه بر جذب قلوب آنان، اعتماد به نفس را نیز در وجودشان تقویت می کند و در کمال شخصیتشان موثر است.
۷) عشق به تربیت و گریز از دنیاپرستی
مربی و معلم حقیقی همواره به کار خود عشق می ورزد و هرگز جایگاه مقدس تعلیم و تربیت را وسیله ای برای رسیدن به مطامع دنیوی قرار نمی دهد. البته متولیان امر تربیت باید مسائل و مشکلات دنیوی معلمان را برطرف کنند، اما او خود هرگز رسیدن به زخارف دنیوی را هدف اصلی قرار نمی دهد چرا که می داند خداوند متعال وعده فرموده: «من کان یرید حرث الاخره نزد له فی حرثه و من کان یرید حرث الدنیا نؤته منها و ما له فی الاخره من نصیب» (شوری-۲۰)
کسی که بهره های آخرت را بخواهد، ما نیز به تلاش های او برکت و افزایش می دهیم و بر محصولش می افزاییم و کسی که فقط بهره دنیا رابطلبد. کمی از آن به او می دهیم اما در آخرت هیچ بهره ای ندارد!»
عطار نیز در توضیح این معنا گفته است:
هرکه او دنیای دون را کم گرفت
همچو صبح از صدق خود عالم گرفت
معلم ساده زیست
شهید رجائی که انصافاً اسوه معلمان معاصر است تا آخرین لحظه حیات، وسیله نقلیه شخصی نداشت. پیش از انقلاب می گفت: با یک بلیط اتوبوس یا مبلغی ناچیز، هرکجا که بخواهم با وسایل نقلیه عمومی می روم. چرا اتومبیلی بخرم که ساعت ها وقت و پول و آزادی خود را فدای نگه داری و تعمیرات آن بکنم؟
وقتی بعد از انقلاب، مسئولیت های حساسی چون وزارت، نمایندگی مجلس، نخست وزیری و ریاست جمهوری را عهده دار شد و در اوج قدرت با آنکه همه امکانات را در اختیار داشت و دست کم می توانست برای خانواده یک اتومبیل شخصی فراهم کند، این کار را نکرد و حتی از نظر لباس و پوشش ظاهری هیچ تغییری در زندگی خود و خانواده اش نداد. او در طول موقعیت های حساس مسئولیت بعد از انقلاب، همان لباس هایی را می پوشید که حدود ده سال پیش به عنوان معلم در دبیرستان های مختلف تهران می پوشید. کت و شلوارش، همان کت و شلوار قهوه ای روشن و ساده و بارانی اش همان بارانی قهوه ای تیره دوران معلمی بود! با اینکه دیدارهای خارجی داشت و یاران و همکاران و حتی خانواده اش به سبب موقعیت اجتماعی، به وی پیشنهاد می کردند لباس هایش را تغییر دهد و لباس دیگری بپوشد، او به هیچ وجه دلایل توجیهی آنان را برای خرید و پوشیدن لباس نو، قانع کننده نمی دانست و افتخارش این بود که هنوز می تواند از همان لباس ها استفاده کند. (۴)
۸) عامل به گفته ها
امام صادق(ع) در تفسیر آیه «انما یخشی الله من عباده العلماء» فرمود: دانایان و راهنمایان خداشناس و بیمناک از او، عبارت از کسانی هستند که عمل آنها گفتار آنها را تأیید نموده و با آن هماهنگی دارد. (۵) اگر کردار کسی، گفتار او را تأیید نکند و میان کردار و گفتارش ناهماهنگی، مشهود گردد، نمی توان عنوان عالم دانشمند و معلم و مربی جامعه بر او اطلاق کرد.
رسول خدا(ص) در این باره فرمود: «در روز قیامت دانشمندان]و معلمان[ بد را می آورند و به آتش جهنم می اندازند. یکی از آنان ]از شدت عذاب[ در داخل آتش به دور خود می چرخد… کسانی که از او علم آموخته و نجات یافته اند، به او می گویند: وای بر تو! ما راه راست را از تو آموختیم و هدایت شدیم. چرا تو اینگونه ای؟ او پاسخ می دهد: من نسبت به آنچه به شما می آموختم و شما را از آن نهی می کردم، مخالفت کردم.»(۶)
منابع:
خواندنی هایی از زندگی یک رئیس جمهور ص55
تاریخ مدینه دمشق ج28 ص18
البرهان فی التفسیر القرآن،ج4،ص374
غلامعلی رجایی،سیره رجایی
البرهان فی التفسیر القرآن،ج4،ص544