فرهنگ ایمنی از دیدگاه اسلام ونقش دین در ایمن سازی در عرصه حوادث غیرمترقبه

کوتاه جهان هستی از ابتدای خلقت موجودات، شاهد مکانیزم های متعددی در ایمن سـازی بـوده و اصـولاً هـر موجـودی بـه تناسب خلقت در جه ت ایمن سازی خود اقداماتی را به عمل آورده است بعضی از این فعالیتها جنبه صرفاً غریزی داشـته ماننـد لانه سازی لک لک ها بر بلندای درختان برای ایمن سازی تخمها از خطرات جونـدگانی ماننـد سـمور آبـی یـا در طبیعـت نیـز مکانیزم ایمنی ایجاد شده که کوهها در قرآن به عنوان ایمن کنندگان و میخ های کره زمین ذکر شده است و یـا لایـه جـو بـه منظور ایمنی از تشعشعات زیانبار ،انسانها نیز به لحاظ قوه اختیار دارای جهات مختلف ایمن سازی در طول تاریخ بشر بوده انـد در دوره ای به غارها در دل کوهها پناه برده اند و یا بوسیله الهامات الهی بر قلب حضرت نو ح ( ع ) به منظور ایمن سازی م ؤمنین از بلای آسمانی دستور ساخت کشتی بزرگ داده شده است اسلام در جهت سلامت سازی زندگی بشر در مسیر رشـد و تعـالی زمینه های مختلف ایمن سازی از نظر بهداشت فردی، جامعه ، ملل مختلف را مطرح و آنچه در زندگی انسان متصور است را به عنوان یک وا قعیت اجتماعی معرفی و دستورالعمل ارائه می نماید . دستوراتی در زمینه نحوه ساخت منازل ،اصول کلی در شـهر سازی تعاملات فرهنگی و اجتماعی ،ایمن سازی ب ا لحاظ جغرافیای طبیعی و سیاسی، ساختار حکومت ها و تعامل دولت مردان و مردم و خلاصه آنکه در جهت ایمن سازی یک پروسه قبل از تولد تا هنگام دفن حتی محل و کیفیت دفن اجساد در خـارج از منازل مسکونی را در قالب ایمن سازی و دستورالعمل های خاص به عنوان راهنمای سلامت و سعادت بشر مطرح کرده است . فی الواقع اسلام ب ه جهت اینکه کرامت خاصی برای انسان قایل است و او را اشرف مخلوقات عالم می داند، دستور و برنامه هـای مدونی در تمام عرصه های ایمنی زندگی انسانها دارد . متأسفانه در قرون حاضر نیاز سنجی های اجتماعی دسته کم گرفته شـده و اصول شهر سازی و ایمن سازی در منازل و هزاران زمینه دیگر به فراموشی سپرده شده است ،با توجه به اینکه مردم کشور ما زمینه های دینی قوی داشته اندمی توان با بهره گیری از این غنای فرهنگی انگیزه های ایمنـی بـ ه همـراه الگوهـای رفتـاری و کاربردی از دیدگاه فرهنگ اسلامی را در بین مردم ایجاد کرد و با پشتوانه اراده و عزم ملی به سـاختن کـشوری ایمـن و آمـاده جهت مقابله با حوادث غیر مترقبه بپردازیم . امید است با ایجاد حساسیت نسبت به این موضوع در این فاز و ارایه برنامه مـدون و کاربردی از دیدگاه فرهنگ اسلامی بتوانیم الگوی رفتاری مناسبی را برای مواقع بحران ارا یه نما ییم در این مقاله در چهار بخش با استناد به آیات و روایات اسلامی نقش دین در ایمن سازی و امداد رسانی و تسکین آلام حادثه دیدگان در حوادث غیر مترقبه مورد توجه قرار گرفته است .

فضایل اخلاقی از دیدگاه قرآن

قرآن کريم انسان را داراي 4 نفس معرفي نموده است يا به نظر فلاسفه مي توان گفت، نفس انسان يکي است ولي چهار جلوه و عمل از خود نشان ميدهد مانند خورشيدي که از پشت شيشه چهار رنگي به چهار رنگ ديده مي شود ( چنانکه فلاسفه ميگويند النفس في وحدته کل القوي يعني نفس انسان با آنکه يکي است ولي تمام جلوه هاي قواي انساني از او صادر ميشود) اسامي چهار نفس به قرار ذيل است: 1- نفس ملهمه يا الهام کننده 2- نفس اماره 3- نفس لوامه 4- نفس مطمئنه 
1- نفس ملهمه: همان است که خداوند در قرآن کريم در سوره ي شمس بعداز 10 قسم ميفرمايد: سوگند به جان و تن آدمي که او را بي کژي و کاستي خلق کردم . 
خداوند به انسان فضايل و خوييها و رذايل و بديها را الهام مي کند و وجدان و فطرت انسان تشخيص خوبي و نيکويي و بدي و زشتي را مي دهد. هر کس جانب خوبي را گرفت و به آن عمل کرد رستگار و سعادتمند شد و هر کس جانب بدي را گرفت و به آن عمل کرد نابکار و بدبخت گرديد.
و نفس و ما سويها فالهمها فجورها و تقويها قد افلح من زکيها و قد خاب من دسيها… سوره شمس، 10-7.
آدمي به هدايت فطري امهات فضايل و رذايل اخلاقي را تشخيص ميدهد و اصول اخلاقي خوب و بد را درک ميکند و به راهنمايي تکويني و فطري ميداندکه وفاي به عهد و امانت داري و راستي و درستي و شجاعت و عدالت خوب و از خلق و خوي پسنديده است و برعکس عهدشکني و خيانت در امانت و دروغگويي و نادرستي و زبوني و پستي و ظلم و بي عدالتي از صفات ناپسند است.
قرآن شريف اين هدايت را تکويني و نفس الهام کننده معرفي کرده است، گرچه انسان به الهام، وجدان اخلاقي و رذايل اخلاقي را مي شناسد و به هدايت تکويني اخلاق خوب و بد را از هم تميز ميدهد ولي اين بدان معنا نيست که مردم مي توانند تمام مسايل اخلاقي را نزد خود و بدون پيامبري که به او وحي شده باشد و تمام دستورات اخلاقي را بيان نموده باشد، بفهمند و همه خلقيات پسنديده و ناپسند را تشخيص دهند زيرا علم اخلاق به قدري پيچيده و مشکل است که هنوز با بررسي هاي دقيق علماي اخلاق و فلاسفه بزرگ در طول قرن هاي متمادي هنوز هم نتوانسته اند مسايل آن را به خوبي روشن نمايند و جواب مثبت به بعضي سؤالات مربوط به علم اخلاق بدهند. فقط اسلام است که با فرستادن پيامبران به لسان خود آنها از طرف خداوند، راه گشاي تمام مسايل اخلاقي مي باشد و تمام دستورات و تعاليمي که براي سعادت و خوشبختي و کمال بشر از لحظه ي تولد تا هنگام مرگ ضروري است، بيان فرموده است و هر کس به آنها عمل کند سعادت واقعي دو سراي پيدا خواهد کرد.
2- نفس اماره: قرآن کريم از حضرت يوسف بيان ميکند که : بارالها من نميتوانم نفس خود را از گرداب گناه حفظ کنم زيرا نفس اماره مرا به گناه دعوت ميکند مگر آنکه تو مرا رحم کني و از شر نفس اماره نگهم داري . و ما ابري نفسي ، ان النفس لأماره بالسوء الا مارحم ربي سوره يوسف آيه 53.
وقتي زليخا زن عزيز مصر، حضرت يوسف را در اتاق خلوت خود به معاشقه و نزديکي با خود دعوت کرد، حضرت يوسف نپذيرفت تا او را تهديد به زندان کرد. حضرت يوسف فرمود: زندان رفتن نزد من بهتر است تا کاري را که تو ميخواهي به جا آورم. 
قال رب السجن احب الي مما تدعونني اليه. سوره يوسف 33.
حضرت يوسف در شدت گرداب گناه که غريزه جنسي و شيطان و نفس اماره او را به حکم طبيعت به طرف زليخا مي کشيدند، پناهنده به خدا شد و گفت: بارالها دستم را بگير و ياريم فرما زيرا نفس اماره مرا به گناه دعوت مي کند اگر لطف و عنايت خاص تو نباشد، ممکن است آلوده به گناه شوم در اين لحظه که آزمايش يوسف بود، از خدا خواست و خداوند هم لطفش را شامل حال حضرت يوسف نمود و دامن او را از گناه حفظ نمود. پس به نص قرآن کريم هر که با تقوي و پرهيزگار باشد و آن هنگام که نفس اماره و شيطان به سراغش بيايد، به ياد خدا بيافتد و واقعا پناهنده به خدا شود، قطعي است که خدا او را از آن مهلکه نجات مي دهد و او را از شر نفس اماره و شيطان حفظ مي کند.
ان الذين اتقوا اذا مستهم طائف من الشيطان تذکروا فاذاهم يبصرون. سوره ي اعراف آيه 20.
پس معلوم شد که هر نوع گناه و پليدي و رذالت اخلاقي که از طرف نفس اماره القا شد و يا شيطان وسوسه کرد و انسان خواست که آن را به جا بياورد، اگر به ياد خدا بيفتد و خدا را حاضر و ناظر بداند و به خدا پناه ببرد، قطعا خدا او را حفظ کرده و مرتکب آن گناه نخواهد شد. از اين جهت پيامبر اکرم (ص) مي فرمايد:
بزرگترين دشمن شما همان نفس اماره و شيطان نفساني است که در سينه ي شما وسوسه ميکند.
و در روايت است از رسول گرامي (ص) 
اعدا عدوک نفسک التي بين جنبيک.
و کسي که بي قيد و شرط پيروي نفس اماره و اميال و هواهاي نفساني خود را بکند، در واقع نفس اماره خود را معبود خود بداند، خداوند هم او را هيچگونه مددي نمي نمايد و به خودش وامي گذارد تا در چنگال نفس اماره نابود گردد و در گرداب گناه چشم و گوش بسته به هلاکت برسد. چنانچه در سوره جاثيه آيه 23 آمده است:
افرأيت من اتخذ الهه هواه و اضله الله علي علم و ختم علي سمعه و قلبه و جعل علي بصره غشاوه .
3- نفس لوامه: خداوند متعال در قرآن کريم به نفس لوامه سوگند ياد کرده است و فرموده: قسم به روز قيامت و قسم به نفس لوامه.
چنانچه در سوره ي قيامت آمده است: لا اقسم بيوم القيمه و لا اقسم بنفس الوامه .
لطف خداوند چنين اقتضا دارد که هميشه سايه عنايتش بر سر بندگانش سايه افکند، پس از آنکه انسان فريب نفس اماره اش را خورد و مرتکب جرم و گناهي شد، فوري وجدانش بيدار مي گردد و نفس اماره را در محکمه وجدان خود محاکمه مي کند. اگر به واسطه تکرار گناه وجدان مانند قاضي معزول نگرديده باشد، مانند قاضي عادلي به انسان ميگويد: اي انسان چرا لغزش پيدا کردي و فريب شيطان و نفس اماره را خوردي و مرتکب گناه و معصيت شدي و مرتب او را سرزنش و ملامت مي کند و به او هشدار ميدهد تا آنکه بيدار شود و نزد خويش خجل و شرمنده گردد به واسطه ي آن گناه از خود متنفر شود که چرا من مرتکب چنين جرم و گناهي شدم. اگر واقعا پشيمان و نادم شد و حقيقتا به درگاه الهي توبه کرد و پوزش طلبيد خداوند توبه او را مي پذيرد و لطفش شامل حالش ميگردد و چنانچه به نص صريح قرآن کريم، خداوند ميفرمايد:
اي پيامبر گرامي اگر بندگان گنه کار مؤمن من نزد تو آيند و توبه واقعي کنند از طرف من به آنان درود و سلام بفرست و بگو اگر شيطان شما از روي جهالت و ناداني فريب داده نه اينکه گناه از روي بي اعتنايي به حکم الهي انجام داده باشيد در اينصورت خداوند از گناهان شما ميگذرد به شرط آنکه ترک گناهان خود نموده، توبه واقعي نماييد. انعام- 154.
پس نفس لوامه محکمه وجداني است که انسان را متوجه خطا و لغزش نموده تا با توبه حقيقي تدارک و دوري از گناه کند.
4- نفس مطمئنه: بالاترين مقام ارجمندي که خداوند به بندگان خالصش مرحمت ميفرمايد همان مقام نفس مطمئنه است. چنانکه در قرآن کريم ميفرمايد: 
يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربک راضيه مرضيه، فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي.
اي کسانيکه به مقام شامخ نفس مطمئنه رسيديد به قرب پروردگارتان که نهايت اوج کمال انسانيت است برگرديد در حاليکه هم شما از پروردگارتان راضي و خشنود و هم پروردگارتان از شما راضي و خشنود است پس در زمره ي بندگان خالص من درآئيد و در بهشت جاويدان من داخل شويد . فجر-17.
البته انسان به اين مقام رفيع نمي رسد جز آنکه از بوته امتحان و آزمايشهاي الهي با مجاهدتهاي پيگير خود درآيد و هيچگاه پيروي هوي و هوس و نفس اماره خود را ننمايد بلکه هميشه به نص صريح قرآن کريم خدا را حاضر و ناظر و خودش را در محضر حق بداند. چنانچه در سوره فجر 14 آمده است: ان ربک لبالمرصاد و اگر شيطان خواست او را فريب بدهد، چون هميشه به ياد خدا بوده و خوف و خشيت الهي را در نظر داشته و جلوي هواي نفس را گرفته است، در اين هنگام بهشت برين جايگاه او مي باشد.
و اما من خاف مقام ربه و نهي النفس عن الهوي فان الجنه هي المأوي نازعات- 40 
و اين حالت براي انسان ايجاد نميگردد مگر آنکه هميشه دل و جانش به ياد حق و زبانش به ذکر خدا باشد چنانچه در سوره ي رعد آيه 28 چنين آمده است: الذين آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکر الله تطمئن القلوب . آنها که بخدا ايمان آورده و دلهاشان بياد خدا آرام ميگيرد آگاه شويد که تنها ياد خدا آرام بخش دلها است.
منبع: مقاله شناخت فضائل و رذايل اخلاقي از ديد قرآن

یا مهدی

شعر درباره امام زمان(عج)

راههای رسیدن به امام عصر(عج)

درباره راه‌های رسیدن به امام عصر (عج) در آخر‌الزمان مطلبی را از کتاب «زبور نور» نوشته محمدرضا رمزی اوحدی برای عموم علاقه‌مندان منتشر می‌کنیم که در ذیل می‌خوانید:  

امام علی (ع) درباره ویژگی‌ها و خصیصه‌های دوران آخرالزمان می‌فرمایند:

و آن زمانی است که (آخرالزمان) در آن نجات نمی‌یابد مگر هر مؤمن بی‌نام و نشان که اگر (در مجالس) حضور یابد شناخته نشود و هرگاه غایب باشد در جست‌وجویش برنیابند اینان چراغ‌های هدایت و روشنگران راه شبروانند که به فتنه و فساد و سخن چینی در میان مردم آمد و شد نکنند و دهان به عیب‌جویی از مردم و یاوه‌سرایی نگشایید برای آنها خداوند درهای رحمتش را باز می‌کند و از ایشان سختی عذابش را برطرف می‌نماید.

ای مردم زمانی بر شما خواهد رسید که اسلام در آن واژگون می‌شود همچنانکه ظرف واژگون گردد و آنچه در آن است بریزد … .

- یمان تمار می‌گوید: نزد امام صادق (ع) نشسته بودیم که به ما فرمود: «صاحب‌الأمر غیبتی خواهد داشت اگر کسی بخواهد در آن دوره دیندار بماند سخت در مشقت و در معرض مشکلات است».

و سپس فرمود: «صاحب‌الأمر غیبتی دارد و بنده خدا - برای حفظ دینش- باید تقوای الهی را پیشه کند و دو دستی به دین خود بچسبد.

- در کمال‌الدین صدوق به سند صحیحی از امام باقر (ع) آمده که فرمود: زمانی بر مردم خواهد رسید که امام آنها از ایشان غایب شود ای خوشا به حال آنان که بر امر ما پایدار بمانند … .

جابر گفت: عرض کردم ای فرزند رسول خدا بهترین کاری که مؤمن در آن زمان انجام دهد چیست؟

فرمود: حفظ زبان و خانه‌نشینی است.

- امام صادق (ع) فرمود: امام علی (ع) در حالی که بر منبر کوفه نشسته بود فرمود: «ان‌الارض لاتخلوا من حجت‌الله عزوجل و لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و وجورهم و اسرافهم علی انفسهم …».

خداوند زمین را از حجت خود خالی نمی‌گذارد و لیکن خداوند مردم را از دیدن او (امام مهدی (عج)) محروم می‌کند به خاطر ستم و ظلم و اسرافی که بر خود می‌کنند … .

پاسخ به سؤالی مهم

افراد زیادی می‌پرسند آیا امکان دیدار وجود نازنین امام عصر (عج) در دوره غیبت کبری وجود دارد یا نه؟

در پاسخ باید گفت با توجه به روایات زیادی که از طرف ائمه اطهار (عج) آمده، از مجموع آنها می‌توان فهمید که به لحاظ دلایل عقلی و دلایل نقلی هیچ گونه محدودیتی در امکان زیارت آن حضرت در دوران آخرالزمان وجود ندارد.

اما در مورد آن جمله معروفی که امام زمان (عج) در توقیعی به نفی تشرف و دیدار صادر فرمودند که … «فمن ادعی المشاهدة بل خروج السفیانی و الصیحه فهو کذاب مفتر و …»

یعنی؛ در (دوره غیب کبری) هر کس ادعای مشاهده مرا قبل از خروج سفیانی و واقع شدن صدای آسمانی بنماید دروغگو و افتراء زن است؛ باید گفت با توجه به صدر و ذیل همان توقیع و سایر روایات از اهل بیت مقصود نفی دیدار نیست بلکه نفی ادعای وجود نائب خاص در دوره غیبت کبری است و امام برای جلوگیری از دکانداری عده‌ای فرمودند کذاب هستند و گر نه ممکن است عده‌ای خدمت امام برسند ولی مؤظف نیستند همه جا آن را مطرح کنند و جار بزنند امام در این فرمایش نفی دیدار نمی‌کنند،‌بلکه می‌فرمایند که اگر کسی گفت تکذیب کنید امام نفرمودند اصلاً نمی‌شود دید بلکه صرفاً اظهار آن را نفی کردند.

بنابراین می‌بینم علمای بزرگ شیعه مکرر به دلیل ضرورت، توفیق زیارت آن چهره عالمتاب را یافته‌اند از جمله: مرحوم مقدس اردبیلی، علامه سید بحرالعلوم، مرحوم نخودکی، مرحوم حضرت آیت‌الله مرعشی نجفی، و از بزرگان و عرفا می‌توان مرحوم رجب‌علی خیاط را نام برد.

اساس خدمت امام زمان رسیدن، قلب پاک داشتن است و کسانی در شهر مبارک و با برکت قم هستند که به خدمت امام عصر (عج) مشرف شده‌اند و حتی حضرت سکه‌ای نقره‌ای که نقش روی آن خط زیبای «اشهد ان لا اله الا الله و محمد رسول‌الله و علی ولی‌الله» می‌باشد را از دست امام گرفته‌اند.

و چه زیبا فرمود مرحوم حاج شیخ حسین فاضلی که: با دیدن امام عصر (عج) تمام لذت‌های دنیا در چشم انسان حقیر و ناچیز می‌شود.

و به یک معنا:

تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم/ هر جا نشینم خرم و هر جا روم در گلشنم

دیدار او میسر است و شدنی و لیکن می‌توان اینگونه گفت که تمامی نقص از ناحیه ماست و اشکال در شکل رفتار و کردار و گفتار ماست که ما را در حجاب انداخته و توفیق زیارت از ما سلب شده.

مرحوم فیض کاشانی می‌فرماید:

گفتم که روی ماهت از من چرا نهان است/ گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیان است.