جملات شهید آوینی درباره ظهور
جمعه 96/01/25
قرنهاست زمین انتظار مردانی اینچنین را میکشد تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه ساز ظهور باشند… آن مردان آمدند و رفتند، فقط من و تو ماندیم و از جریان چیزی نفهمیدیم…
شهدا، اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا علیه السلام هستند پیام آنها عشق و اطاعت است و وفاداری. با بهاران روزی نو میرسد و ما همچنان چشم به راه روزگاری نو. اکنون که جهان و جهانیان مردهاند، آیا وقت آن نرسیده است که مسیحای موعود سر رسد؟
ویُحیِ الارض بعد موتها… دنیا وارونه است و دیوانهها و قداره بندها بر آن حاکمیت دارند، اما چه غم که صالحین و مستضعفین وارث زمین خواهند بود و طلیعه آن هم اکنون ظهور یافته است.
ایران منشاء حرکت نوین تاریخ و خاستگاه فرهنگ نوینی است که دنیای تاریک را سراسر در برخواهد گرفت. امروز بعد از یازده قرن که از تولد آخرین حجتخدا در کره زمین میگذرد. نشانههای صدق وعدههای قرآن و احادیث ظهور بیشتری یافته است، عصر جاهلیت ثانی تاریکترین روزهای خویش را نیز سپری کرده و این خود نشانهای دیگر است مگر نه اینکه فجر صادق هنگامی فرا میرسد که شب کامل شده باشد؟
رایحه ظهور موعود، دل شیفتگان حق را بیتاب کرده و آنان را به صحنه حضور کشانده است. اما، مهدی جان! این قرن قرنی است که حق در کره زمین به حاکمیت خواهد رسید آینده در انتظار توست.
در این سالهای نخستین قرن پانزدهم هجری قمری پیشگویی حضرت نبی اکرم(ص) به تحقق پیوست و قوم سلمان فارسی، ایرانیان، طلیعهدار نهضت آخرالزمانی اسلام، علم قیام انبیا را بر دوش گرفتند و وجودشان شمسی تازه شد که در خلاصه ظلمانی جاهلیت ثانی تولد یافت. در میان بیدار دلان سراسر کره ارض هستند بسا دلدادگانی که این عهد تازه را دریافتهاند و به خیل منتظران موعود پیوستهاند.
منتظران موعود اهل مبارزهاند و میدانند خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر نخواهد شد اما از آن فراتر اهل ولایت و اطاعتند و انتظار میکشند تا فرمان چه در رسد. بسیجی خود را در نسبت میان مبدا و معاد میبیند و انتظار موعود و با این انتظار هویت تاریخی انسان را باز یافته است و خود را از روزمرگی و غفلت ملازم با آن رهانده. او آسایش تن را قربانی کمال روح کرده است و خود را نه در روز و ماه و سال و شهر و کوچه و خیابان که در فاصله میان مبدا و موعود تاریخ باز شناخته است. چه روزگار شگفتی!
تاریخ آینده کره ارض، بارور حوادثی بس شگفت است، حوادثی که مجد و عظمت جهانگیر اسلام را در پی خواهد داشت و این همه را تنها کسی درمی یابد که منتظر است و بوی یار را از فاصله ای نه چندان دور میشنود و هر لحظه انتظار میکشد تا صدای «اناالمهدی» از جانب قبله بلند شود و او را به سوی خویش فرا خواند. هیبت آنکه خواهد آمد و انتظار انسان را پایان خواهد داد از هم اکنون همه قلبها را فراگرفته است.
انقلاب اسلامی فجری است که بامدادی در پی خواهد داشت. شب حیات انسان با انقلاب اسلامی در فجر صادق خویش داخل شده است و شایسته است که اکنون منتظر صبح باشیم، صبح دولت یار. خلاف آنکه بسیاری میپندارند، آخرین نبرد ما – به مثابه سپاه عدالت- نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپاتر است، اگرچه این نیز ولو «هزار ماه» باشد به یک «شب قدر» فرو خواهد ریخت و حق پرستان و مستضعفان وارث زمین خواهند شد. حتی اگر هیچ برهان دیگری در دست نداشتم، ظهور انقلاب اسلامی – و بهتر بگویم، بعثت تاریخی انسان در وجود مردی چون حضرت امام خمینی(ره)- برای من کافی بود تا باور کنم که عصر تمدن غرب سپری شده است و تا وضع موعود که انتظار اوست، فاصله چندانی باقی نمانده است.
زندگینامه شهید سید مرتضی آوینی
جمعه 96/01/25
سيدمرتضي آويني 20 مهر 1326 در شهر ري به دنيا آمد.در سال 1333 كلاس اول دبستان را در خمين به پايان رساند.دو سال بعد به دليل موقعيت شغلي پدر از خمين به زنجان رفتند.
از آنجا كه در زنجان مدرسهاي نبود بنابراين پدر وي مدرسهاي را داير كرد و مرتضي توانست دوره ابتدايي را در آن مدرسه تمام كند.دبيرستان خود را هم در كرمان در رشته رياضي پشتسر گذاشت.
آوینی خدمت سربازي خود را نيز در نيروي هوايي به پايان رساند و در سال 1344 وارد دانشكده هنرهاي زيبايي شد.
وي در دوران دانشجويي نسبت به مسائل روز و مسائل هنر پيگير بود و البته بسيار تلاش ميكرد كه هر مسئلهاي را در اين ارتباط خودش دريافت كند.
شهيد آويني در معماري و ادبيات به دنبال معناي واقعي هنر بود و در عين حال كه دانشجوي هنر بود به فلسفه و ادبيات نيز علاقه فراواني داشت.
بهگفته بسياري از هم دورههايش از جمله عطاءاله اميدوار هنرمند برجسته كشورمان،آويني داراي نبوغ ويژهاي در فلسفه ادبيات بود.
شهيد آويني به نقاشي و شعر نيز گرايش كم نظيري داشت و البته هم نقاشي ميكرد و هم شعر ميسرود.
در سال 57 پس از بازگشت امام خميني (ره) از تبعيد و پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران به فرمايشات رهبركبير انقلاب به دقت گوش ميداد.
پس از انقلاب اسلامي،مرتضي آويني به آرمانهاي امام (ره) و انقلاب به شدت گره خورد و راه حقيقي را يافت.شهيد آويني در سال 1358 وارد جهاد سازندگي شد و پس از زمان كوتاهي به فيلمسازي روي آورد.
از سال 1367 تا 1364 به همراه گروهي مجموعه مستند “روايت فتح” را آغاز كرد.ساخت مستند"روايت فتح” از عمليات خيبر شروع شد و تا عمليات مرصاد ادامه داشت.
“آويني” روش مستندسازياش را كه هدف آن ظاهر كردن واقعيت بود؛"مستند اشراقي” نام گذاشت.
موسسه فرهنگي “روايت فتح” اواخر سال 1370 در پي تاكيد مقام معظم رهبري برتداوم توليد مستندهاي روايت فتح تاسيس شد.در “روايت فتح” مجموعه “شهري در آسمان” را ساخت كه در ارتباط با مقاومت مردم خرمشهر بود كه آخرين فعاليت فيلمسازي “شهيد آويني” محسوب ميشود.
“شهيد مرتضي آويني” روز جمعه بيستم فروردين 1372 هنگامي كه براي توليد مجموعهاي جديد از “روايت فتح” به فكه،منطقه عملياتي و الفجر مقدماتي به همراه گروه رفته بود،بر اثر انفجار مين به شهادت رسيد.
هرچند كه فيلمهاي “روايت فتح” تا آن زمان در ميان مردم مشهور بود،اما تا آن زمان كسي نميدانست كه سازنده آنها كيست؛چراكه در “روايت فتح” و نه در هيچ كدام در فيلمهايي كه او كارگرداني و تدوين كرده بود ،نام عوامل عنوان نميشد و” آويني” به تصميم خود وفادار مانده بود.
“شهيد مرتضي آويني” تصميم گرفته بود كه ديگر چيزي كه حديث نفس باشد ننويسد و ديگر از خودش سخني به بيان نياورد.
تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به کعبه
پنجشنبه 96/01/24
پانزدهم رجب، در تاریخ اسلام سالروز تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به خانه کعبه است. پیامبر اکرم(ص) پس از هجرت به مدینه منوره، از ربیع الاول سال اول تا نیمه رجب سال دوم هجری، به مدت هفده ماه، به سوی بیت المقدس نماز می گزاردند و سایر مسلمانان نیز به پیروی از آن حضرت، به آن سمت عبادت می كردند.
قبله، نماد توحید و جهت و نشانه اسلام و ادیان توحیدی است که ادیان الهی را از دیگر آیینها جدا می کند و به عبادتهای آدمی رنگ خدایی می دهد. خداوند برای هر امتی از امتهای پیشین، قبله مخصوصی تعیین کرده است تا به هنگام نیاز و نیایش، به سوی او متوجه شوند و از توجهات انحرافی در امان بمانند.
نخستین قبله
بیت المقدس، یکی از مقدسترین مکانهایی است که خاستگاه بسیاری از پیامبران بزرگ الهی بوده است و در ادبیات اسلامی نیز جایگاه ویژه ای دارد. مسجدالاقصی را باید یکی از مقدس ترین اماکن اسلامی برای مسلمانان جهان توصیف کرد. این مسجد اولین قبله مسلمانان جایی که در دوران پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ایشان به سوی این مسجد به اذن خداوند نماز بپا می داشتند و همچنین سومین حرم شریف پس از مسجد الحرام و مسجد النبی در مکه و مدینه است. مسجد الاقصی به گواه تاریخ نویسان دومین مسجد ساخته شده بر روی زمین پس از بیت الله الحرام محسوب می شود. نقل است که حضرت آدم(ع) آنرا ساخته وزیر بنای آنرا چهل سال پس از ساختن بیت الله الحرام بنا به دستور خداوند نهاده است. بنابراین صرف نظر از اعتقادات دینی ما مسلمانان، قدمت ساخت این مسجد به بیش از یکهزار سال نیز سبب توجه جهانی به این مسجد خواهد بود.
با توجه به موقعیت ممتاز و شرافت بیت المقدس، پیامبر گرامی اسلام(ص) پس از مبعوث شدن به نبوت، مدت سیزده ماه در شهر مقدس مکه به سوی آن نماز خواند.حضرت پس از مهاجرت از شهر مکه به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، به روش خود ادامه داد و تا مدتها نماز خود را به سوی قبله یهودیان (بیت المقدس) می خواند. این کار تا میانه های ماه رجب سال دوم هجری ادامه داشت.
بهانه جویی یهودیان
پیامبر گرامی اسلام(ص) علاقه زیادی به خانه کعبه داشت. علت علاقه حضرت به کعبه را باید در علاقه بسیار ایشان به حضرت ابراهیم(ع) و آثار او جست وجو کرد. افزون بر این، کعبه قدیمترین خانه توحید بود. از سوی دیگر، حضرت می دانست که بیت المقدس، قبله موقت مسلمانان است و آرزو داشت فرمان قبله بودن کعبه صادر و قبله نهایی تعیین شود. سرزنش ها و تحقیرهای بیش از اندازه یهودیان مدینه نیز باعث شده بود تا این انتظار به اوج خود برسد. اما از آنجا که حضرت تسلیم دستور خداوند بود، این تقاضا را بر زبان جاری نمی کرد. ایشان نیمه های شب از خانه بیرون می آمد و به آسمان نگاه می کرد و با نگاه های انتظار آمیزش، نشان می داد عشق و شوق فراوانی در دل دارد.
پایان انتظار
پیامبر اعظم (ص) برای تغییر قبله مسلمانان لحظه شماری می کرد و در انتظار نزول وحی خداوند بود. قرآن کریم لحظات انتظار را چنین بیان می کند: «نگاه های معنادار تو را به آسمان می بینم و تو را به سوی قبله ای که رضایتت را جلب کند برمی گردانیم». هفده ماه از ورود پیامبر به شهر مدینه گذشته بود که انتظار به پایان رسید و دستور تغییر قبله صادر شد. این دستور در روز پانزده رجب سال دوم هجری در حالی به پیامبر ابلاغ گردید که حضرت، دو رکعت از نماز ظهر را در مسجد بنی سالم به سوی بیت المقدس خوانده بود. در این حال جبرئیل امین نازل شد و بازوان پیامبر را گرفت و حضرت را به سوی خانه کعبه برگرداند. زنان و مردانی هم که در مسجد به پیامبر اقتدا کرده بودند، از حضرت پیروی کردند و به طرف کعبه برگشتند و دو رکعت آخر را به سوی کعبه خواندند. از آن روز، کعبه به عنوان قبله مستقل مسلمانان اعلام گردید. این مسجد هم اکنون نیز در شهر مدینه باقی است و به مسجد ذوقبلتین (دو قبله ای) معروف است.
کعبه
خانه کعبه، شریف ترین مکان در روی زمین است که از سوی خداوند به عنوان پناهگاه و کانون امن اعلام و مقررات شدیدی برای پرهیز از هر گونه درگیری و جنگ و خون ریزی در این سرزمین مقدس وضع شده است؛ به گونه ای که نه تنها انسان ها از هر قشر و گروهی، بلکه حیوانات و پرندگان نیز در امنیت کامل به سر می برند و هیچ کسی حق آزار آنها را ندارد.
از آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت پیامبر و تاریخ اسلام استفاده می شود که خانه کعبه، پیش از حضرت ابراهیم و حتی در زمان حضرت آدم بر پا بود. قرآن کریم می فرماید: «نخستین خانه ای که برای پرستش خداوند برای مردم ساخته شد، در سرزمین مکه بود». بر همین اساس، خانه کعبه کهن ترین مرکز توحید و پرستش ذات خداوند و برای همه مردم شبه جزیره عربستان ارزشمند و قابل احترام بود.
به سوی مسجدالحرام
یکی از برکات تغییر قبله مسلمانان به طرف خانه کعبه، کوتاه شدن زبان مخالفان اسلام بود. یهودیان، مسلمانان را سرزنش می کردند و می گفتند: «ما در تورات خوانده بودیم که یکی از نشانه های پیامبر آخرالزمان، نماز خواندن به دو قبله است، در حالی که ما این نشانه را در ایشان نمی بینیم.» با این بیان، مسلمانان نیز به شک می افتادند و پایه های حکومت اسلامی سست می شد. از سوی دیگر، مشرکان نیز پیامبر اعظم(ص) را به فراموش کردن نخستین خانه توحیدی متهم می کردند. تغییر قبله، زبان هر دو گروه مخالف اسلام را بست. قرآن کریم با اشاره به این مطلب مهم می فرماید: ای پیامبر! از هر کجا خارج شدی، روی خود را به طرف مسجدالحرام کن تا مردم بهانه ای بر ضد شما نداشته باشند».
علل مهم تغییر قبله
بحث تغيير قبله و دلايل آن در تفاسير مختلف آمده است که دو نمونه را ذکر مي کنيم:
1. در تفسير نمونه ذيل آيه 142 سوره مبارکه بقره آمده است: تغيير قبله يكى از تحولات مهم تاريخ اسلام كه موجى عظيم در ميان مردم به وجود آورد؛ پيامبر اسلام (ص ) مدت سيزده سال پس از بعثت در مكه، و يك سال و چند ماه بعد از هجرت در مدينه به امر خدا به سوى «بيت المقدس» نماز مى خواند، ولى بعد از آن قبله تغيير يافت و مسلمانان مأمور شدند به سوى«كعبه» نماز بگزارند.مسلمانان در اين مدت مورد سرزنش يهود قرار داشتند چرا كه بيت المقدس در اصل قبله يهود بود آنها به مسلمانان مى گفتند: اينان از خود استقلال ندارند و به سوى قبله ما نماز مى خوانند، و اين دليل آن است كه ما بر حقيم.
اين گفتگوها براى پيامبر اسلام و مسلمانان ناگوار بود، آنها از يكسو مطيع فرمان خدا بودند، و از سوى ديگر طعنه هاى يهود از آنها قطع نمى شد، براى همين جهت پيامبر (ص ) شبها به اطراف آسمان نگريسته و منتظر راه چارهاي از سوي پروردگار عالميان بود تا از دست طعنه هاي يهوديان خلاصي يابد.مدتى از اين انتظار گذشت تا اينكه فرمان تغيير قبله صادر شد و در حالى كه پيامبر دو ركعت نماز ظهر را در مسجد بنى سالم به سوى بيت المقدس خوانده بود جبرئيل ماءمور شد پيامبر(ص ) را به سوى كعبه بگرداند.
يهود از اين ماجرا سخت ناراحت شدند و طبق شيوه ديرينه خود به بهانه جوئى و ايراد گيرى پرداختند. آنها قبلا مى گفتند: ما بهتر از مسلمانان هستيم ، چرا كه آنها از نظر قبله استقلال ندارند و پيرو ما هستند، اما همين كه دستور تغيير قبله از ناحيه خدا صادر شد زبان به اعتراض گشودند. چرا اينها از قبله پيامبران پيشين رو گردان شدند؟ اگر قبله اول صحيح بود اين تغيير چه معنى دارد؟ و اگر دومى صحيح است چرا سيزده سال و چند ماه به سوى بيت المقدس نماز خوانديد ؟! خداوند به پيامبرش دستور ميدهد به آنها بگو شرق و غرب عالم از آن خداست ، هر كس را بخواهد به راه راست هدايت مى كند. (قل لله المشرق و المغرب يهدى من يشاء الى صراط مستقيم ).
اين يك دليل قاطع و روشن در برابر بهانه جويان بود كه بيت المقدس و كعبه و همه جا ملك خدا است ، اصلا خدا خانه و مكانى ندارد، مهم آن است كه تسليم فرمان او باشيد هر جا خدا دستور دهد به آن سو نماز بخوانند، مقدس و محترم است ، و هيچ مكانى بدون عنايت او داراى شرافت ذاتى نمى باشد.و تغيير قبله در حقيقت مراحل مختلف آزمايش و تكامل است و هر يك مصداقى است از هدايت الهى ، او است كه انسانها را به صراط مستقيم رهنمون مى شود.» (تفسير نمونه ، جلد 1، صفحه 480 و 481)
2. مرحوم علامه طباطبايي در ذيل همين آيه چنين مي نگارند: «قبله قرار گرفتن ، خانه اى از خانه ها چون كعبه ، و يا بنائى از بناها چون بيت المقدس ، و يا سنگى از سنگها چون حجر الاسود، كه جزء كعبه است ، از اين جهت نيست كه خود اين اجسام برخلاف تمامى اجسام اقتضاى قبله شدن را دارد، تا تجاوز از آن ، و نپذيرفتن اقتضاى ذاتى آنها محال باشد، و در نتيجه ممكن نباشد كه حكم قبله بودن بيت المقدس دگرگون شود و يا لغو گردد.بلكه تمامى اجسام و بناها و جميع جهات از مشرق و مغرب و جنوب و شمال و بالا و پائين در نداشتن اقتضاى هيچ حكمى از احكام برابرند، چون همه ملك خدا هستند، هر حكمى كه بخواهد و بهر قسم كه بخواهد و در هر زمان كه بخواهد در آنها مى راند، و هر حكمى هم كه بكند بمنظور هدايت خلق ، و بر طبق مصلحت و كمالاتى است كه براى فرد و نوع آنها اراده مى كند، پس او هيچ حكمى نمي كند مگر به خاطر اين كه بوسيله آن حكم ، خلق را هدايت كند، و هدايت هم نمى كند، مگر بسوى آنچه كه صراط مستقيم و كوتاه ترين راه بسوى كمال قوم و صلاح ايشان است».(ترجمه تفسير الميزان جلد 1 صفحه :479 و 480)
توضيح بيشتر نيازمند توجه به امور زير است:
1. بر اساس آيات و روايات، کعبه از زمان پيدايش زمين مکان مبارک و مورد عنايت بوده است قرآن کريم در اين مورد مي فرمايد: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكًا وَ هُدًى لِلْعالَمينَ؛ در حقيقت نخستين خانهاى كه براى مردم نهاده شده همان است كه در مكه است و مبارك و براى جهانيان هدايت است.» طبق برخي از روايات حضرت آدم(ع) خانه کعبه را بنا کرد و خود بر گرد آن طواف کرد. بنابراين کعبه اولين معبد جهاني و قديمي ترين مرکز توحيد، و قبله همه پيامبران الهي از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) بوده است.لکن به خاطر مصالحي در ابتداي طلوع خورشيد اسلام به طور موقت بيت المقدس به عنوان قبله مسلمين قرار مي گيرد:
2. آزمايش الهي: با توجه به اين که کعبه متعلق به اعراب ومورد احترامشان بود و آن را سرمايه معنوي نژاد خود مي دانستند و انتظار داشتند که در آيين اسلام نيز، کعبه به عنوان قبله انتخاب شود و مسلمانان به سوي کعبه نماز بخوانند، نماز خواندن به سوي بيت المقدس مشکل و برخلاف عادت بود و لذا تعبد و ايمان خاصي را مي طلبيد و مي توانست درجه ايمان و تسليم اعرابي را که مسلمان مي شدند نشان دهد. یعنی در واقع يک امتحان و آزمون براي سنجش مؤمن واقعي از غير مؤمن بود، قرآن کريم با صراحت اين مطلب را بيان مي دارد: «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتي كُنْتَ عَلَيْها إِلاّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ؛ ما آن قبله اي را که قبلا بر آن بودي (بيت المقدس)، تنها براي اين قرار داديم که افرادي که از رسول خدا پيروي مي کنند، از آنها که به جاهليت باز مي گردند باز شناخته شوند. در روايتي از امام عسکري(ع) نيز اين فلسفه بيان شده است: «مردم مکه هواي قبله شدن کعبه را داشتند و خداوند با قبله قرار دادن بيت المقدس امتحانشان کرد تا معلوم شود چه کسي برخلاف هواي نفس خود، رسول خدا را پيروي مي کند.
3. کعبه در آن زمان کانون بتهاي مشرکان بود، در حالي که مهم ترين و اولين پيمان دين اسلام مبارزه با بت پرستي و دعوت به پرستش خداي يگانه بود، لذا به مسلمانان دستور داده شد، موقتا به سوي بيت المقدس -پايگاه دين توحيدي و معتقدان به توحيد- نماز گزارند تا از شائبه هر گونه توجه به بت ها مبرا باشند و به اين ترتيب صفوف خود را از مشرکين جدا سازند و روح تسليم مطلق در برابر فرمان حق و توحيد را در وجود خود نهادينه کنند اما هنگامي که به مدينه هجرت کردند و تشکيل حکومت و ملتي دادند و صفوف آنها از ديگران کاملا مشخص گرديد و از امتحان الهي سربلند و پيروز بيرون آمدند ديگر ادامه اين وضع ضرورت نداشت، در اين هنگام به سوي کعبه قديمي ترين مرکز توحيد و پر سابقه ترن کانون انبياء باز گشتند.
4. به هر حال حکم قبله قرار گرفتن بيت المقدس از احکام موقتي بود که با تمام شدن مصالح موقتش آن حکم نيز به پايان رسيد و لذا پيامبر(ص) انتظار مي کشيد که فرمان تغيير قبله صادر شد تا اين که در نيمه رجب سال دوم هجري دستور تغيير قبله نازل شد: «قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها؛ نگاه هاي انتظار آميز تو را به سوي آسمان (براي تغيير قبله) مي بينم، اکنون تو را به سوي قبله اي که از آن خشنود باشي باز مي گردانيم.»از اين آيه استفاده مي شود که بيت المقدس قبله موقت مسلمان ها بوده است که پيامبر(ص) انتظار پايان يافتن آن را مي کشيد.
5. مسدود شدن زبان مخالفان. قرآن کريم يکي از رازهاي بزرگ تغيير قبله را اتمام حجت بر مخالفين اسلام ذکر مي کند: «لِئَلاّ يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ»؛ يکي از مفسران در توضيح اين آيه مي فرمايد: «اگر قبله تغيير نمي يافت -قطع نظر از مصالح که در تغيير قبله بود و به آن اشاره شد- زبان مخالفان بر روي مسلمانان باز مي شد، از يک طرف يهود مي گفتند ما در «تورات» خوانده ايم نشانه اين پيامبر نماز خواندن به دو قبله است و اين علامت در او نيست و از سوي ديگر مشرکان ايراد مي کردند که او براي احياي آئين ابراهيم آمده است پس چرا خانه کعبه را که نخستين خانه توحيد است فراموش کرده است، در اين جا تغيير قبله زبان هر دو را بست.»
سخنان گهربار از حضرت زینب(س)
پنجشنبه 96/01/24
حضرت زینب علیهاالسلام
وسیله ارتباط خلق و خالق
ابوبكر با این سند: محمد بن زكریا، جعفر بن محمدبن عمارهكندى، پدرش، حسین بن صالح، حى دو مرد از بنىهاشم، از حضرتزینب علیهاالسلام دختر على علیهالسلام روایت كرد كه زینب علیهاالسلام فرمود: «قالت فاطمه علیهاالسلام: … و نحن وسیلته فىخلقه و نحن خاصته و محلقدسه و نحن حجته فى غیبه و نحن ورثه انبیائه…» «ما وسیلهارتباط خدا بامخلوقهاى او هستیم. ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاكىها، ما راهنماهاى روشن خداییم و وارث پیامبران اوهستیم.
بهشت جایگاه شیعیان
ابىحجاف (از محمدبن عمر بن حسن)، از زینب، به نقل از فاطمه علیهاالسلام و اشجع، بلیدبن سلیمان (از ابىحجاج، محمدبن عمرو هاشمى) اززینب دختر على علیهالسلام نقل كرد كه فاطمه علیهاالسلام فرمود: «قالت فاطمه علیهاالسلام : ان رسول الله قال لعلى اما انك یابنابىطالب و شیعتك فىالجنه» «و سیجىء اقوام ینتحلون حبك ثمیمرقون من الاسلام كمایمرق السهم من الرمیه.» رسول خدا بهعلى علیهالسلام فرمود: «اى پسر ابوطالب! همانا تو و رهروان تو در بهشتاند و به زودى قومى مىآیند كه از دوستى تو سخن مىگویند. آنگاه از اسلام فرار مىكنند. مانند پرت شدن تیر از كمان.
دوستى آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم
روایتى مشهور به «فاطمیات» در باب دوست داشتن آل محمد كه بااین اسناد نقل شده است: «… عن فاطمه بنت السجاد على بن الحسین زین العابدین علیهالسلام عنفاطمه بنت ابى عبد الله الحسین علیهالسلام عن زینب بنت امیر المؤمنین علیهالسلام عن فاطمه بنت رسول الله صلیاللهعلیهوآله قالت: الا من مات على حب آل محمد مات شهیدا» «آگاه باشید هر كسى كه بر دوستى آل محمد بمیرد، شهید است
شعر وفات حضرت زینب(س)
پنجشنبه 96/01/24
سلام ای روح عزت،تجلی شهامت
سلام ای کوه صبر و،وقار و استقامت
فتاده در دل ما،شراری از غم تو
دو عالم خون بگرید،برای ماتم تو
چو شمع محفل تو،تمامی ِ کواکب
ز بس که غم کشیدی شدی امّ المصائب
چو ماه نو خمیدی،مصیببت ها کشیدی
به عمرت ای عقیله،چه غمها که ندیدی
غم هجر پیمبر،سرشک و دیده ی تر
غم مسمار و کوچه،غم عظمای مادر
عزاخانه شد از غم،تمام مُلک افلاک
تو دیدی مادرت را،فتاده بر روی خاک
تو دیدی فرق چاک ِ،علی ساقی کوثر
تو دیدی که شد از کین،جگر پاره برادر
اگرچه زین مصائب،دل تو پر بلا بود
ولی سوز دلت از،شرار کربلا بود
امان از از کربلا و،امان از یاس نیلی
امان از تازیانه،امان از ضرب سیلی
امان از داغ گودال،امان از اشک دیده
امان از غربت آن امام سر بریده
امان از اشک زهرا،امان از آن جنایت
امان از ظلم شمر و،سنان بی مروّت
میان مقتل عشق،نگویم که چه ها شد
سر شاه شهیدان،ز پشت سر جدا شد