اهمیت طبیعت دراسلام
دليل اهميت طبيعت در اسلام موارد ذيل از اهم دلائل اين موضوع میباشد: ۱ـ سوگند ياد کردن به مظاهر طبيعت: خداوند متعال در قرآن کريم به عناصر طبيعت سوگند ياد کرده است. مانند: «وَ التِّين» (تين/۱) قسم به انجير! «وَالزَّيْتُونِ» (تين/۱) قسم به زيتون! زيتون ميوه است. «وَ طُورِ سينينَ»(تين/۲) «سينين» نام كوه است. قسم به كوه خورده است.
۲ـ «آيه» و نشانه دانستن طبيعت: از مظاهر طبيعت به عنوان «آيه» و نشانه شده است. اساساً جهان هستی، آينهدار خداست و جمال پروردگارش را به تماشا گذاشته است. در آيه ۱۶۴ سوره بقره آمده است: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا ينفَعُ النَّاسَ وَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاء فَأَحْيا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن کُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّياحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَينَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآياتٍ لِّقَوْمٍ يعْقِلُونَ»؛ در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهايی که در دريا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن زمين را پس از مرگ زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و همچنين در تغيير مسير بادها و ابرهايی که در ميان زمين و آسمان معلقند، نشانههايی است از ذات پاک خدا و يگانگی او براي مردمی که عقل دارند و میانديشند.
به تعبير زيباي حافظ
مراد دل ز تماشاي باغ عالم چيست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چيدن
۳ـ استفاده در نامگذاری سور قرآن: از عناصر طبيعت، براي نامگذاری سورههای قرآن استفاده شده است. مانند: سور شريفه بقره، رعد، نحل، نور، عنکبوت، فجر، شمس، حديد، ليل، قمر، تين، مائده، انعام، انفال که شامل كوير و جنگل و دريا و درياچه است. كهف به معني غار است. نور هم يك عنصر طبيعي است. سوره نمل يعني مورچه. دخان به معني دود است. كوه طور طبيعت است. نجم به معني ستاره است. غاشيه، فجر و ليل از زمانهاي طبيعت هستند.
تقديری درباره مصاديق طبيعت و جلوههای آن در قرآن افزود: قرآن كريم از آسمان، زمين، خورشيد، ماه، ستارگان، از ابرهاي بارانزا و ابرهاي غير بارانزا، ريزش فراوان آب از آسمان، رويش گياهان، زيبايیهاي نور، جلوههای گوناگون رنگ و وزش باد بهعنوان طبيعت ياد میکند. منابع طبيعي همانند جنگل و درخت از مصاديق بارز طبيعت میباشند.
درسها و آموزههای نگاه به طبيعت براي انسان در قرآن
تقديری در ادامه بيان کرد: سه درس براي نگاه به طبيعت میتوان بر شمرد: ۱ـ ثبات صانع و مدبر در پس اين پرده و ايجاد خدا باوری: قرآن در ورای ذکر طبيعت و جلوههای آن قصد بيان اين نکته را دارد که اين طبيعت، صانعی دارد که آنرا تدبير میكند و اين نعمتها را در جهت آسايش و رفاه انسان بهكار آورده است. در قرآن كريم در آيات بسياري از «تسخير طبيعت» و«رام کردن طبيعت» براي انسان توسط خدا خبر میدهد که در اين زمينه میتوان به آيات ۳۲ و ۳۳ سوره ابراهيم، آيههای ۱۲ و ۱۴ سوره نحل، آيات ۲۰ و ۲۹ سوره لقمان، آيه ۶۵ سوره حج و آيه ۱۲ سوره جاثيه اشاره کرد. به همين دليل، در برخي آيات قرآن آمده است كه سفر كنيد و در زمين بگرديد و بنگريد چگونه خداوند آفرينش را آغاز كرده؛ سپس باز او جهان ديگری را پديد میآورد. خداست كه بر هرچيز تواناست. (عنكبوت/۲۰) همچنين از مظاهر طبيعت به عنوان «آيه» ونشانههايی که راهنما و دليل به سوي اوست ياد کرده است.
وي گفت: رسول اکرم(ص) تلاش داشتند تا مسلمانان را از طبيعت به سمت خالق آن سوق دهند. در اين زمينه احاديث و روايات زيادی از پيامبر (ص) وجود دارد. ايشان فرمودهاند: کسي که نخلی را بکارد، چاهی حفر کند و آبی را جاری سازد، دارای صدقه جاريه است. ۲ـ شکرگزاری: با شناخت اينکه همه اين نعمتها نشانه خدا و با تدبير خدا هستند و هدفی براي آفرينش آنها وجود دارد بايستی ما انسانها آن يکي از شايستگیهای اخلاقي يعنی تشکر از نعمت طبيعت و قدردانی از زيبايیهای آن را تحقق بخشيم و به ستم از آن استفاده ننماييم. ۳ـ معاد باوری: يكي از نمايشهای خدا در جهان، حيات دوباره طبيعت است، طبيعتی كه در فصل زمستان میميرد و سبزي و شادابی خود را از دست میدهد، اما در فصل بهار دوباره زنده شده و جان ديگر میگيرد. قرآن اين رحمت الهي را با ريزش باران توصيف میكند (اعراف/۵۷) يا در جای ديگر میگويد: خداوند بادها را میفرستد كه ابرها را برانگيزند، آنگاه آن را به سوي سرزمين مرده میرانيم تا زمين را پس از مرگش دوباره زنده كنيم. هدف از اين توصيف مشهود، نشان دادن طبيعي حيات انسان پس از مرگ است واينکه چگونه پس از آنكه تمام جسم او پوسيد و متلاشی شد، دوباره زنده میشود، همانگونه كه طبيعت زمين پس از پژمردگی و خزان و مرگ، دوباره حيات پيدا میكند. «يخْرِجُ الْحَي مِنَ الْمَيتِ وَيخْرِجُ الْمَيتَ مِنَ الْحَي وَيحْيي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَكَذَلِكَ تُخْرَجُونَ»؛ زنده را از مرده بيرون میآورد و مرده را از زنده بيرون میآورد و زمين را بعد از مرگش زنده میسازد و بدينگونه [از گورها] بيرون آورده میشويد. (روم/ ۱۹)
توصيههايی پيرامون حفظ طبيعت
رعايت محيط زيست و حفظ طبيعت پسين بحثي بود که در اين گفتوگو به آن پرداخته شد. در اين راستا، معاونت فرهنگي و پژوهشی آستان عبدالعظيم حسنيی(ع) بيان کردند: دوستي با طبيعت همواره در قاموس ايرانيان جايگاه ويژهای داشته است. تأمل در كمال و جمال الهی، اصلیترين نتيجه و ثمره انس با طبيعت است؛ طبيعتي كه ذات انسان و قوه عاقله او را در راه شناخت معبود يكتا هدايت میكند.
هرساله در سيزدهم فروردين، ايرانيان در دامان پرمهر طبيعت گرد هم میآيند تا روز طبيعت را در سايه مهربانیها و نيكیها بگذرانند. روز طبيعت اين فرصت را براي ما فراهم میسازد تا براي يك روز و حتی ساعاتی محدود، به طبيعت پناه ببريم و از لذايذ روحانی و مشاهده زيبايیهايش بهرهمند شويم.
وي افزود: طبيعت، آينه تمام قدی است كه در آن میتوان «خود» را يافت. بنابراين حفظ آن به معناي حفظ خودمان است.
تقديری در پايان تصريح کرد: بسياری از روانپزشكان تأكيد كردهاند كه ارتباط آدمي با طبيعت، نتايج و آثار بسيار مفيدی براي او خواهد داشت و قطع ارتباط با طبيعت، انسان را از بسياري خوشیها محروم میسازد. بالارفتن ميزان آمار و ارقام افسردگی در شهرهای بزرگ، ارتباط مستقيمی با دور بودن انسان از طبيعت دارد.
جفا در حقِ طبيعت و آلوده كردن آن، مترادف با جفای انسانها به حقوق خودشان است؛ جفايی كه بيشترين سرزنشها بر آن مترتب است. همانگونه كه انسانها در قبال يكديگر حق و حقوقی دارند كه اگر از آنها سرپيچی كنند، به عنوان خاطي و مجرم در دادگاه بازخواست ميشوند، ظلم به طبيعت نيز جرمی سخت و نابخشودنی محسوب میشود. هر چند ممكن است انسان به دليل اين خطا ظاهراً بازخواست نگردد، گناه اين جرم پيوسته بر گردن او باقي است.
دستورهای اسلام و توصيههای حضرت رسول اکرم (ص)، مسلمانان را بر آن میدارد تا با تقدس و احترام به طبيعت و عوامل زيستمحيطی نگريسته، با رعايت حقوق آنها، در عمل رشد و تعالی خويش را رقم بزنند.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1395/12/15 ساعت 07:35:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |