وقف در آیات قرآن کریم

وقف در آيات قرآن کريم

در قرآن آيه اي که بر وقف و احکام آن صريحا دلالت کند، وجود ندارد. ولي دانشمندان مسلمان و مفسران قرآن کريم از کليت برخي مفاهيم اخلاقي که در قرآن ذکر شده است، چنين دريافته اند که وقف مورد تاييد قرآن کريم است. چرا که اعمال خير و صالح همواره در آيات اين کتاب شريف و نوراني ستوده شده وبه طور عموم هر آنچه که بر انجام کارهاي نيکو و تشويق بدان دلالت داشته باشد، بر وقف نيز دلالت مي کند. به تعبير ديگر مي توان گفت که روح وقف مورد تاييد قرآن کريم قرار گرفته است.
در نهايت مواردي از اعمال صالح، مانند صدقه، قرض الحسنه،تعاون، انفاق، محبت و کمک به همنوعان و…. ذکر شده و به نوعي با روح وقف سازگاري دارد که به برخي از آنها اشاره مي شود:
الف: آياتي که انسان را به عمل صالح ترغيب و توصيه نموده و مي دانيم وقف کردن نيز نوعي کار خير و عملي خدا پسندانه است:
1. «و اما الذين امنوا و عملوا الصالحات فيوفيهم اجورهم»(آل عمران/ 57)
[و اما کساني که ايمان آورده اند و کارهاي شايسته کرده اند، (خداوند) مزدشان را به تمامي به آنها مي دهد.]
در اين آيه، «ايمان و عمل صالح» دو عامل مهم براي استحقاق پاداش دانسته شده است. ايمان، مقتضاي اوليه و فطري انسانها است و بايد با عمل صالح،ثبوت آن به نمايش گذاشته شود. صالحات در آيه ي مذکور مي تواند بر هر عمل شايسته اي – از جمله وقف – دلالت کند.
2. «المال و البنون زينه الحيوه الدنيا و الباقيات الصالحات خير عند ربک ثوابا و خير أملا»(کهف/ 46)
[مال و فرزندان آرايش زندگاني جهان اند ولکن، اعمال صالح که تا قيامت باقي است، نزد پرودگار بسي بهتر و عاقبت آن نيکوتر است.]
در آيه ي مذکور، باقيات صالحات مي تواند شامل: نماز، تهجد، ذکر خدا و صدقات جاري هم چون بناي مساجد، مدارس و موقوفات و خيرات در راه خدا باشد.
که بدين ترتيب بايد گفت: وقف مصداق بارز باقيات صالحات است.
ب: آيه هايي که به تاليف قلوب و جلب محبت ديگران دلالت دارد و چون يکي از مصارف در آمدهاي وقف در جهت تحکيم و تثبيت روح همبستگي و محبت بوده و در عين حال احساني است عاري از منت، و اقدامي است که در بسياري از موارد، استفاده کننده از منافع وقف، واقف را ملاقات نکرده وچه بسا او را نمي شناسد، ولي از نتيجه لطف او بهره مند مي شود، در نهايت تاثير اين عمل خدا پسندانه به مراتب عميق تر و ماندني تر خواهد بود:
1. «انما الصدقات للفقراء و المساکين و العاملين عليها و المولفه قلوبهم و في الرقاب و الغارمين و في سبيل الله وابن السبيل» (توبه/ 60)
[صدقات منحصرا مختص است به: فقيران و عاجزان ومتصديان اداره صدقات وکساني که بايد تاليف قلوب آنها کرد و آزادي بندگان و قرض داران و در راه خدا (راه تبليغ و ترويج دين خدا) و به راه ماندگان.]
ج: آياتي که مردم را به روح تعاون،احسان و برادري دعوت نموده است، مانند:
1. «تعاونوا علي البر و التقوي و لا تعاونوا علي الاثم و العدوان»(مائده / 2)
[بر نيکي و تقوي همکاري کنيد وبر گناه و دشمني همکاري نکنيد.]
2. «ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذي القربي»(نحل/ 90)
[يقينا خداوند به عدل و احسان وبخشش به نزديکان دستور مي دهد.]
د: آياتي که وقف را از طريق تقرب الهي معرفي مي کند،مثل:
1. «لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون»(آل عمران/ 92)
[هرگز به مقام بر و نيکي نخواهيد رسيد مگر اين که از آنچه که دوست داريد، انفاق کنيد.]
بدون شک براي انفاق،راههاي گوناگوني وجود دارد که وقف يکي از مهم ترين مصاديق ان مي باشد. در ضمن نيل به مقام ابرار ومقربين نيازمند انفاق از چيزهايي است که محبوب انسان است و معمولا دل کندن از آنها کاري بس دشوار به نظر مي رسد به ويژه در وقف که موقوفه از ملکيت واقف خارج شده و به مالک حقيقي يعني خداوند متعال واگذار مي گردد.
2. «ليس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من امن بالله و اليوم الاخر والملائکه و الکتاب و النبيين و اتي المال علي حبه ذوي القربي و اليتامي و المساکين و ابن السبيل….»(بقره/ 177)
[نيکوکاري آن نيست که روي خود را به سوي مشرق و مغرب بگردانيد،بلکه نيکي آن است که کسي به خداوند و روز باز پسين و فرشتگان و کتاب (آسماني) و پيامبران ايمان آورد ومال خود را با وجود دوست داشتنش، به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان ودر راه ماندگان و….بدهد]
هنگام تعريف نيکي، خداوند به معرفي نيکان مي پردازد تامردم تنها به فراگيري مفاهيم بسنده نکنند. البته بايد دانست که ريشه نيکي و نيکوکاري در اعتقاد و ايمان نهفته است.پس از اعتقاد و ايمان به اصول دين، خداوند به بيان اعمال صالح مي پردازد و از بخشش مال شروع مي کند و اين بخشش نشان از عمق ايمان به مبدأ ومعاد دارد،زيرا از آنچه به آن محبت دارد در راه خدا مي دهد.
بدون شک وقف اموال نيز مي تواند مصداق روشني براي بر و نيکي به شمار آيد.
و آيات فراوان ديگري که نقطه مشترک تمامي آنها بيان محبوبيت و مطلوبيت عمل وقف و شخص واقف در بارگاه الهي است. در حقيقت وقف،خروج مال از ملکيت مجازي انسان و پيوستن به ملکيت حقيقي خالق متعال است.
دو نکته مهم ديگر از آيات مذکور استنباط مي شود:
الف: در آيات مذکور موارد استعمال وقف به خوبي تبيين شده است تا واقف آگاه گردد که مال خود را بايد در چه راههايي به مصرف برساند.
ب: يکي از مهم ترين شرايط مال وقفي براي آن که در درگاه الهي مقبول افتد،اين است که بايد از اموال دوست داشتني واقف انتخاب شود و همين نکته مي تواند بيانگر ايمان و عقيده واقعي واقف به خدا و روز جزا باشد.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.