مشخصات هود(ع)و قوم او


يكي از پيامبراني كه نام او در قرآن (ده بار) آمده، و يك سوره به نام او ناميده شده، حضرت هود - عليه السلام - است. سلسله نسب او را چنين ذكر نموده‌اند: «هود بن عبدالله بن رباح بن خلود بن عاد بن عوص بن ارم بن سام بن نوح». بنابراين نسب او با هفت واسطه به حضرت نوح - عليه السلام - مي‌رسد.
حضرت نوح - عليه السلام - هنگام رحلت، به پيروان خود چنين بشارت داد: «بعد از من غيبت طولاني رخ مي‌دهد. در طول اين مدت طاغوت‌هايي بر مردم حكومت مي‌كنند و بر آنها ستم مي‌نمايند، سرانجام خداوند آنها را به وسيله قائم بعد از من كه نامش هود - عليه السلام - است نجات مي‌دهد. هود - عليه السلام - رادمردي با وقار، صبور و خويشتن‌دار است. در ظاهر و باطن به من شباهت دارد و به زودي خداوند هنگام ظهور هود - عليه السلام -، دشمنان شما را با طوفان شديد به هلاكت مي‌رساند.»
بعد از رحلت حضرت نوح - عليه السلام -، مؤمنان و پيروان او همواره در انتظار حضرت هود - عليه السلام - به سر مي‌بردند، تا اين كه به اذن خدا ظاهر شد و سرانجام دشمنان لجوج حق بر اثر طوفان كوبنده و شديد، به هلاكت رسيدند.(1)
از اين رو به او هود گفته شد، كه از ضلالت قومش هدايت يافته بود و از سوي خدا براي هدايت قوم گمراهش برانگيخته شده بود.
هود - عليه السلام - در قيافه و قامت همشكل حضرت آدم - عليه السلام - بود. سر و صورتي پر مو و چهره‌اي زيبا داشت.(2)
هود - عليه السلام - دومين پيامبري است كه در برابر بت و بت پرستي قيام و مبارزه كرد، كه اولي آنها حضرت نوح - عليه السلام - بود.(3)
با اين توضيح و با الهام از قرآن، نظر شما را به فرازهايي از زندگي حضرت هود - عليه السلام - و قومش كه به قوم «عاد» معروف بودند جلب مي‌كنيم:
قوم سركش عاد
حدود 700 سال قبل از ميلادِ حضرت مسيح - عليه السلام - در سرزمين احقاف (بين يمن و عمّان، در جنوب عربستان) قومي زندگي مي‌كردند كه به آنها قوم عاد مي‌گفتند. زيرا جدّشان شخصي به نام «عاد بن عوص» بود و حضرت هود - عليه السلام - نيز از همين قوم بود و عاد بن عوص، جدّ سوم او به شمار مي‌آمد.(4)
قوم عاد افرادي تنومند، بلند قامت و نيرومند بودند، از اين رو به عنوان جنگاوراني برگزيده به حساب مي‌آمدند. از نظر تمدن نيز نسبت به قبايل ديگر تا حدود زيادي پيشرفته‌تر بودند و شهرهاي آباد، زمينهاي خرم و سر سبز و باغهاي پر طراوت داشتند.(5)
اين قوم در ناز و نعمت به سر مي‌بردند و هم چون شيوه بيشتر سرمايه داران و مرفّهين بي‌درد، مست غرور و غفلت بودند. از قدرتشان براي ظلم و ستم و استعمار و استثمار ديگران سوء استفاده مي‌كردند و از طاغوتها و مستكبران عنود و سركش پيروي مي‌نمودند و در ميان انواع خرافات و بت پرستي و گناهان غوطه‌ور بودند.
طغيان، بي‌بند و باري، عيش و نوش و شهوت پرستي، جهل و گمراهي، لجاجت و يكدندگي در سراپاي وجودشان ديده مي‌شد و هرگز حاضر نبودند كه از روش خود دست بكشند و در برابر حق تسليم گردند.(6)
دعوت و مبارزه هود - عليه السلام - با بت پرستي
حضرت هود - عليه السلام - در ميان قوم، دعوت خود را چنين آغاز كرد:
«اي قوم من! خدا را پرستش كنيد، چرا كه هيچ معبودي براي شما جز خداي يكتا نيست، شما در اعتقادي كه به بتها داريد در اشتباهيد، و نسبت دروغ به خدا مي‌دهيد.
اي قوم من! من از شما پاداشي نمي‌خواهم، پاداش من فقط بر كسي است كه مرا آفريده است. آيا نمي‌فهميد؟
اي قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد، سپس به سوي او بازگرديد، تا باران رحمتش را پي در پي بر شما بفرستد، و نيرويي بر نيروي شما بيفزايد، روي از حق نتابيد و گناه نكنيد.»
قوم هود گفتند: اي هود! تو دليلي براي ما نياورده‌اي و ما خدايان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهيم كرد، و ما اصلاً به تو ايمان نمي‌آوريم، ما فقط درباره تو مي‌گوييم؛ بعضي از خدايان ما به تو زيان رسانده و عقلت را ربوده‌اند.
هود گفت: من خدا را به گواهي مي‌طلبم، شما نيز گواه باشيد كه من از آن چه شريك خدا قرار دهيد بيزارم.
من در برابر شما هستم، هر چه مي‌خواهيد در مورد من نقشه بكشيد و مرا تهديد كنيد، ولي از دست شما كاري ساخته نيست، من بر «الله» كه پروردگار من و شما است توكل كرده‌ام، هيچ جنبنده‌اي نيست، مگر اين كه او بر آن تسلط داشته باشد، اما سلطه‌اي براساس عدالت چرا كه پروردگار من بر راه راست است. من رسالتي را كه مأمور بودم به شما رساندم، پس اگر روي بگردانيد، پروردگارم گروه ديگري را جانشين شما مي‌كند، و شما كمترين ضرري به او نمي‌رسانيد، پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چيز است.(7)
جوهره دعوت هود - عليه السلام -
خداوند در آيه 123 و 124 سوره هود مي‌فرمايد: «قوم عاد، رسولان خدا را تكذيب كردند، هنگامي كه برادرشان هود - عليه السلام - آنها را به تقوا و دوري از گناه فرا خواند.» آن گاه شيوه دعوت هود - عليه السلام - را چنين بيان مي‌كند:
آيا تقوا را پيشه خود نمي‌كنيد؟ به سوي خدا بياييد، من براي شما فرستاده اميني هستم، از نافرماني خدا بپرهيزيد و از من اطاعت كنيد، من هيچ اجر و پاداشي در برابر اين دعوت ازشما نمي‌طلبم، اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالميان است.
آيا شما بر هر مكان بلندي، نشانه‌اي از هوي و هوس مي‌سازيد؟ تا خود نمايي و تفاخر كنيد، شما قصرها و قلعه‌هاي زيبا بنا مي‌كنيد، و آن چنان به اين بناها دل بسته‌ايد كه گويي جاودانه در دنيا خواهيد ماند، هنگامي كه كسي را مجازات مي‌كنيد، هم چون جباران كيفر مي‌دهيد. پرهيزكار شويد، از مخالفان فرمان خدا بپرهيزيد، خداوندي كه با نعمتهايش شما را ياري نموده و شما را به چهارپايان و نيز پسران نيرومند امداد فرموده، و باغها و چشمه‌ها را در اختيار شما نهاده است، اگر كفران نعمت كنيد، من بر شما از عذاب روز بزرگ نگرانم كه شما را فرا گيرد.(8)
عكس العمل لجوجانه قوم عاد در برابر هود - عليه السلام -
قوم هود - عليه السلام - در برابر اندرزهاي پر مهر حضرت هود - عليه السلام - به جاي اين كه پاسخ مثبت بدهند، به لجاجت و سركشي پرداختند، با صراحت او را تكذيب كردند، و گفتند: «براي ما تفاوت نمي‌كند، چه ما را اندرز بدهي يا ندهي. خود را بيهوده خسته نكن، روش ما همان روش پيشينيان است و از آن دست نمي‌كشيم، و اين تهديدهاي تو، دروغ است و ما هرگز مجازات نمي‌شويم.(9)
نيز به هود گفتند: آيا آمده‌اي كه ما را (با دروغهايت) از معبودهايمان بازگرداني؟ اگر راست مي‌گويي عذابي را كه به ما وعده داده‌اي بياور.(10)
حضرت هود - عليه السلام - آن چه توانست قوم خود را پند و اندرز داد، و شب و روز به دعوت آنها به سوي حق پرداخت، و راه روشن نجات را به آنها نشان داد، و با اصرار و تكرار، آنها را از انحراف و گمراهي بر حذر مي‌داشت، ولي تنها اندكي از آن قوم، به هود - عليه السلام - ايمان آوردند، و اكثريت قاطع مردم، رو در روي هود - عليه السلام - قرار گرفتند و نسبت دروغگويي، جنون و ابلهي به هود - عليه السلام - دادند و بر كفر و عناد خود افزودند.(11)
قرآن گوشه‌اي از داستان گفتگوي هود - عليه السلام - با قومش را چنين بيان مي‌كند:
هود: اي قوم من! تنها خدا را بپرستيد، جز او معبودي براي شما نيست، آيا پرهيزكاري پيشه نمي‌كنيد؟
بزرگان قوم: ما تو را در مقام ناداني و سبك مغزي مي‌نگريم، ما بطور قطع تو را دروغگو مي‌دانيم.
هود: اي قوم من! هيچ گونه ابلهي و سفاهت در من نيست، بلكه من فرستاده‌اي از سوي خدا به سوي شما هستم، پيامهاي خدا را به گوش شما مي‌رسانم و خيرخواه امين براي شما هستم. آيا تعجب مي‌كنيد كه دستور آگاهي بخش خداوند توسط مردي از ميان شما به شما برسد، و او شما را از مجازات الهي بترساند؟
بزرگان قوم: آيا به سراغ ما آمده‌اي كه تنها خداي يگانه را بپرستيم، ولي آن چه را كه پدرانمان مي‌پرستيدند، رها سازيم، اگر راست مي‌گويي آن چه را كه از عذاب به ما وعده مي‌دهي بياور.
هود: پليدي و غضب پروردگارتان، شما را فراگرفته است، آيا با من در مورد نامهايي كه شما و پدرانتان بر بتها نهاده‌اند، ستيز مي‌كنيد؟ در حالي كه خداوند هيچ دليلي درباره آن نازل نكرده است؟ پس شما منتظر (شكست من) باشيد و من نيز در انتظار عذاب شما خواهم بود.(12)

منابع:
1- بحار، ج 11، ص 363.
2- همان مدرك، ص 357.
3- الميزان، ج 10، ص 207 و 208.
4- قبل از آنها نيز قومي به نام «قوم عاد اول» وجود داشته‌اند كه در آيه 50 سوره نجم، به عنوان «عاداً الاولي» نام برده شده‌اند.
5- چنان كه اين مطلب از آيه 8 سوره فجر استفاده مي‌شود.
6- چنان كه اين مطلب از آيه 59 سوره هود استفاده مي‌شود.
7- سوره هود، آيات 50 تا 56.
8- شعراء، آيات 123 تا 135.
9- شعراء، آيات 136 تا 139.
10- احقاف، آيه 22.
11- اقتباس از آيه 54 هود، و آيه 66 اعراف.
12- اعراف، آيات 65 تا 71.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.