کلید واژه: "داستان آموزنده-جای خدا نباشیم-خوشرویی"

جای خدا نباشیم...

جای خدا نباشیم… روزی در نماز جماعت موبایل یه نفر زنگ خورد. زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود. بعد از نماز همه او را سرزنش کردند  و او دیگر آنجا به نماز نرفت. همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست. مرد کافه چی با خوشرویی گفت… بیشتر »