کلید واژه: "داستان آموزنده زیبا-عشق به خدا-سجده"

داستان آموزنده زیبا

در باغی چشمه‌ای ‌بود و دیوارهای بلند  گرداگرد آن باغ، تشنه‌ای دردمند بالای دیوار با حسرت به آب نگاه می‌کرد.  ناگهان خشتی از دیوار کند و در چشمه افکند. صدای آب مثل صدای یار شیرین و زیبا به گوشش آمد. آب در نظرش شراب بود.  مرد آنقدر از صدای آب لذت می‌برد… بیشتر »